فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ابونصر فارابی 39 ص

اختصاصی از فایل هلپ ابونصر فارابی 39 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

ابونصر فارابی‌ (ارسطوی‌ دوم)

زندگی‌ نامه(1)

-1-1 پس‌ از روزگار ترجمه‌ی‌ آثار یونانی‌ به‌ زبان‌ تازی، نخستین‌ حکیم‌ و فیلسوف‌ جامع‌ ایرانی‌ بدون‌ هیچ‌ تردیدی‌ فارابی‌ است.

‌ابونصر محمدبن‌ طرخان‌ بن‌ اوزلغ‌ فارابی، که‌ او را فیلسوف‌ المسلمین‌ نام‌ داده‌اند، بی‌شک‌ یکی‌ از بزرگ‌ترین‌ فیلسوفان‌ اسلام‌ و یکی‌ از نوابغ‌ ایران‌ است.

‌در نام‌ و اصل‌ و نسب‌ و منشأ او میان‌ عالمان‌ رجال‌ اختلاف‌ است. ابن‌ الندیم‌ در: الفهرست، و شهر زوری‌ در: تاریخ‌ الحکمأ، و ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ در: طبقات‌ الأطبأ نسبت‌ او را فارسی‌ می‌دانند و برخی‌ از دانشمندان‌ روزگار ما هم‌ بر این‌ عقیده‌اند.

-2-1 ما از روزگار زندگی‌ و جریان‌ حیات‌ فارابی‌ چیز زیادی‌ نمی‌دانیم‌ و نیز به‌ طور قطع‌ و یقین‌ نمی‌دانیم‌ که‌ سیر تحصیل‌ و کسب‌ دانش‌ و بینش‌ او به‌ چه‌ نحوی‌ بوده‌ است.

‌گفته‌اند که‌ پدر فارابی‌ «امیر لشکر» بوده‌ و اصل‌ او پارسی، و خود فارابی‌ در وسیع‌ یکی‌ از دیه‌های‌ فاراب‌ ماورأالنهر متولد شده‌ است.(2)

‌فارابی‌ یک‌ بار به‌ قصد تحصیل‌ از ماورأالنهر به‌ بغداد آمد و بیشتر علوم‌ را در همان‌ جا فرا گرفت. و در عربیت‌ ورزیده‌ شد، در حران‌ به‌ حلقه‌ی‌ درس‌ معلمی‌ نصرانی‌ در آمد به‌ نام‌ یوحنابن‌ جیلان(3) و پیش‌ همو و شاید گروهی‌ دیگر از ترسایان‌ مجموعه‌های‌ ثلاثی‌ ورباعی(4) را فرا گرفت. فارابی‌ بار دیگر به‌ بغداد باز آمد و به‌ خواندن‌ کتابهای‌ ارسطو و تأملات‌ فلسفی‌ خویش‌ پرداخت‌ و بیشتر کتابهای‌ ارسطو را به‌ دقت‌ خواند و در وقوف‌ و آگاهی‌ به‌ دقایق‌ آن‌ کتب‌ مهارت‌ یافت‌ و سپس‌ به‌ خواندن‌ کتاب‌ «نفس» ارسطو آغاز کرد و آن‌ را به‌ کرات‌ خواند، چنان‌ که‌ در آخر کتاب‌ نفس‌ ارسطو، مکتوبی‌ از او یافتند که‌ نوشته‌ بود «انی‌ قرأت‌ هذا الکتاب‌ مأئه‌ مرة- من‌ این‌ کتاب‌ را صد بار خواندم.(5) »

‌و هم‌ از او نقل‌ شده‌ است‌ که‌ من‌ کتاب‌ سماع‌ طبیعی‌ ارسطو را چهل‌ بار خواندم‌ و باز هم‌ بدان‌ نیازمندم(6).

‌ ارسطوی‌ ثانی‌

-3-1 فیلسوف‌ ما چندان‌ در تفسیر و شرح‌ و دقت‌ در معانی‌ افکار ارسطو تبحر یافت‌ که‌ به‌ قول‌ قرطبی‌ در طبقات‌ الحکمأ، «مشکلات‌ آن‌ را حل‌ و اسرار آن‌ را کشف‌ کرد و آنها را در کتابهای‌ صحیح‌ عبارت، لطیف‌ اشارت‌ تدوین‌ کرد و آنچه‌ را که‌ الکندی(7) و دیگران‌ در صناعت‌ تحلیل‌ و شیوه‌های‌ تعلیم‌ از آنها غفلت‌ کرده‌ بودند بیان‌ کرد و آن‌گاه‌ در کتابی‌ به‌ نام‌ احصأالعلوم‌ آنها را تعداد کرد و تعاریف‌ و اغراض‌ آنها را به‌ دست‌ داد، به‌ طوری‌ که‌ طالبان‌ علم‌ همواره‌ از نظر و دقت‌ و طلب‌ راهنمایی‌ از آن‌ بی‌نیاز نیستند.»(8)

‌این‌ امور باعث‌ شد که‌ فارابی‌ را معلم‌ الثانی‌ یا ارسطوی‌ دوم(9) لقب‌ دادند. حاجی‌ خلیفه‌ از حاشیه‌ی‌ مطالع‌ نقل‌ کرده‌ است‌ که: «مترجمان‌ مأمون‌ از کتابهای‌ یونان‌ ترجمه‌های‌ مخلوطی‌ انجام‌ داده‌ بودند که‌ ترجمه‌ی‌ یکی‌ با ترجمه‌ی‌ دیگری‌ توافق‌ نداشت، و این‌ ترجمه‌ها همچنان‌ بدون‌ تحریر و شرح‌ و پیرایش‌ مانده‌ بود؛ بلکه‌ نزدیک‌ بود که‌ از میان‌ برود، تا اینکه‌ حکیم‌ فارابی‌ به‌ وجود آمد؛ آن‌ گاه‌ پادشاه‌ زمان‌ او یعنی: منصور بن‌ نوح‌ السامانی‌ از او خواست‌ که‌ این‌ ترجمه‌ها را گرد آورد و از میان‌ آنها ترجمه‌ی‌ ملحض‌ و مهذب‌ و پیراسته‌یی‌ که‌ مطابق‌ حکمت‌ باشد بپردازد. فارابی‌ این‌ دعوت‌ را پذیرفت، و چنان‌ که‌ او خواسته‌ بود کرد، و کتاب‌ خویش‌ را تعلیم‌ ثانی‌ نام‌ نهاد، و از این‌ رو او را معلم‌ ثانی‌ لقب‌ دادند. و این‌ کتاب‌ همچنان‌ به‌ صورت‌ مسوده‌ در خزانه‌ منصور مانده‌ بود تا اینکه‌ ابن‌سینا بر آن‌ اطلاع‌ یافت‌ و از خلاصه‌ی‌ آن‌ کتاب‌ «شفا» را ساخت. و از بیشتر جاهای‌ شفا فهمیده‌ می‌شود که‌ خلاصه‌ی‌ تعلیم‌ ثانی‌ است.»(10)

َ‌ نظرابن‌ خلدون‌ درباره‌ فارابی‌

-4-1 این‌ قول‌ را که‌ حاجی‌ نقل‌ کرده‌ است‌ و از چند نظر قابل‌ تردید و تأمل‌ است‌ فقط‌ برای‌ مزید اطلاع‌ نقل‌ کردیم‌ و الا درباره‌ علت‌ ملقب‌شدن‌ فارابی‌ به‌ معلم‌ ثانی‌ قول‌ معقول‌ و صحیح‌ آن‌ است‌ که‌ ابن‌ خلدون‌ گفته‌ است:

«ارسطو را معلم‌ اول‌ بدین‌ جهت‌ گفته‌اند که‌ او آنچه‌ از مباحث‌ و مسائل‌ منطق‌ متفرق‌ و پراگنده‌ بود جمع‌ کرد و در تهذیب‌ آنها کوشید و بنای‌ آن‌ را استوار کرد و اول‌ علوم‌ حکیمه‌ و فاتحه‌ی‌ آنها قرار داد، و به‌ سبب‌ آنکه‌ فارابی‌ در این‌ راه‌ کوشید و تمام‌ آن‌ مسائل‌ را از ترجمه‌های‌ پراگنده‌ و مشوش‌ گرد آورد و در کتابی‌ خلاصه‌ کرد او را شبیه‌ ارسطو کرد و از این‌ رو او را معلم‌ ثانی‌ لقب‌ دادند.»(11)

َ‌ تو داناتری‌ یا ارسطو؟

-5-1 گویا فارابی‌ به‌ ارزش‌ کار خود واقف‌ بوده‌ است‌ که‌ وقتی‌ از او پرسیدند: «آیا تو داناتری‌ یا ارسطو؟» در جواب‌ گفت: «اگر من‌ در زمان‌ او بودم‌ البته‌ بزرگ‌ترین‌ شاگرد او بودم.»(12)

َ‌ فارابی‌ موسیقیدان‌

-6-1 چون‌ فارابی‌ روزگاری‌ در بغداد زیست‌ و در آموختن‌ فلسفه‌ تا سر حد کمال‌ کوشید و بر رموز و دقایق‌ این‌ علم‌ آگاهی‌ یافت‌ از بغداد به‌ حلب‌ رفت، و شک‌ نیست‌ که‌ یکی‌ از علل‌ کوچ‌ او اضطرابات‌ سیاسی‌ بود که‌ در بغداد به‌ هم‌ رسیده‌ بود.(13) امیر حلب‌ در این‌ روزگار سیف‌ الدوله‌ حمدان‌ بود. آورده‌اند که‌ چون‌ ابونصر فارابی‌ به‌ مجلس‌ سیف‌الدوله‌ در آمد- و آن‌ مجلس، مجمع‌ فضلأ در همه‌ی‌ معارف‌ بود او را به‌ خدمت‌ سیف‌الدوله‌ در آورده‌اند در حالی‌ که‌ لباس‌ ترکان‌ پوشیده‌ بود، و او همیشه‌ این‌ لباس‌ را می‌پوشید، سیف‌الدوله‌ او را گفت: بنشین. فارابی‌ گفت: کجا بنشینم؛ اینجا که‌ منم‌ یا آنجا که‌ تویی؟! سیف‌الدوله‌ گفت: آنجا که‌ تویی. پس‌ فارابی‌ از روی‌ شانه‌های‌ مردم‌ به‌ گذشت‌ و خود را به‌ مسند سیف‌الدوله‌ رسانید.

‌سیف‌ الدوله‌ را بندگان‌ خاصی‌ بود که‌ با آنها به‌ زبان‌ ویژه‌یی‌ سخن‌ گفتی‌ و کم‌ کسی‌ آن‌ را شناختی؛ با آن‌ زبان‌ به‌ حاجبان‌ گفت: «این‌ شیخ‌ ادب‌ فرو گذاشت، من‌ از او مطالبی‌ بپرسم، اگر نتواند همه‌ را پاسخ‌ دهد او را بیرون‌ کنید یا بسوزانیدش!» ابونصر به‌ آن‌ زبان‌ ویژه‌ی‌ پادشاه‌ گفت: «یا امیر، صبر کن‌ که‌ کارها همه‌ به‌ عواقب‌ آن‌ وابسته‌ است.» سیف‌الدوله‌ شگفت‌ ماند. پرسید: آیا تو این‌ زبان‌ را می‌دانی؟ گفت: آری، من‌ هفتاد زبان‌ می‌دانم. آن‌ گاه‌ با عالمان‌ حاضر در مجلس‌ به‌ سخن‌ پرداخت، و در همه‌ی‌ فنون‌ سخن‌ او برتر و بهتر بود سخن‌ دیگران‌ فروتر، تا جملگی‌ فروماندند و خواستند تا تقریرات‌ او بنویسند؛ سیف‌الدوله‌ آنها را از آن‌ کار منصرف‌ کرد و با ابونصر خلوت‌ کرد و او را گفت:

-آیا چیزی‌ می‌خوری؟

- ابونصر: نه‌

- آیا چیزی‌ می‌نوشی؟

- ابونصر: نه‌

- سیف‌الدوله: می‌خواهی‌ که‌ چیزی‌ بشنوی؟

- ابونصر: آری‌

‌پس‌ سیف‌الدوله‌ به‌ احضار خنیاگران‌ دستور داد. تمام‌ کسانی‌ که‌ در این‌ فن‌ ماهر بودند با انواع‌ آلات‌ موسیقی‌ حاضر آمدند. هیچ‌ یک‌ از آنها چیزی‌ ننواخت‌ مگر اینکه‌ فارابی‌ بر او عیب‌ گرفت‌ و گفت: خطا کردی!(14)

‌سیف‌الدوله‌ گفت: در این‌ صنعت‌ هم‌ چیزی‌ می‌دانی؟

‌ابونصر: آری‌ دانم‌ و نیکو دانم!

‌آن‌ گاه‌ از میان‌ خویش‌ کیسه‌یی‌ بیرون‌ کرد و باز کرد و از آن‌ چوبهایی‌ به‌ در آورد و آنها را ترکیب‌ کرد و بنواخت. حاضران‌ مجلس‌ همه‌ بخندیدند؛ ابونصر آن‌ را باز گشاد و این‌ بار به‌ طرزی‌ دیگر ترکیب‌ کرد و بنواخت، همه‌ی‌ حاضران‌ بگریستند؛ فارابی‌ بار دیگر آن‌ را


دانلود با لینک مستقیم


ابونصر فارابی 39 ص

تحقیق در مورد اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی


تحقیق در مورد اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه30

فهرست مطالب

فهرست مطالب

 

مقدمه

 

اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه

 

الف ) فارابی

 

ب ) قاسبی

 

ج ) ابن سحنون

 

مبنای تعیین اهداف تعلیم و تربیت

 

الف ) مبنای علمی

 

ب ) مبنای فلسفه

 

1) معرفت شناسی

 

2) هستی شناسی

 

3) ارزش شناسی

 

ج ) مبنای دینی

 

اهداف تربیتی از دیدگاه اسلام

 

اهداف نمائی

 

اهداف جزئی

 

روش‌های تعلیم و تربیت

 

الف ) روش های تربیت مقربی

 

ب ) روش‌های خودسازی

 

ج ) روش‌های تربیت در اسلام

 

د ) روش‌های تعلیم و تربیت از دیدگاه ابن خلدون

 

آداب و وظایف ویژه معلم با دانش آموزان

 

آداب و وظایف معلم در امر تدریس و جلسه درس

 

چکیده

 

منابع

 

اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی

 

بدین ترتیب می‌توان اهداف تعلیم و تربیت در نزد فارابی را بیان کرد

 

الف ) آموزش عقاید صحیح و تقویت اعتقاد به آنها. عقایدی همچون اعتقاد به خدا، عقل فعال، جهان آخرت، سعادت و راه وصول به آن از طریق شناخت افعال و اعمالی که به سعادت منتهی می‌شود.

 

ب ) آموزش مهارتهای لازم برای تصدی وظیفه در مدینه فاضله

 

ج ) ترغیب و تشویق افراد برای عمل بر طبق عقاید صحیح

 

د ) ترغیب و تشویق افراد برای انجام وظایف مدنی (دفتر همکاری حوزه و دانشگاه 1377)

 

ب ) اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه قابسی

 

از دیدگاه او هدف تعلیم و تربیت کاملاً دینی است او فصل اول کتابش را با مباحث مهم دینی آغاز کرده است و او این هدف دینی را دو بعد اعتقادی و رفتاری (عملی) و با عناوین ایمان – اسلام، استقامت و ... تبیین می‌کند او در بعد اعتقادی هدف تعلیم و تربیت را ایمان می‌داند.

 

ج ) اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه ابن سحنون

 

در نوشته‌های ابن سحنون هدف از تعلیم و تربیت امری واضح تلقی شده است و این اهداف ناظر بر تربیت دینی است.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی

تحقیق درباره زندگی‌نامه ابونصر فارابی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره زندگی‌نامه ابونصر فارابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگی‌نامه ابونصر فارابی


تحقیق درباره زندگی‌نامه ابونصر فارابی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 11
فهرست مطالب:

ابونصر فارابی

زندگی

نسب فارابی

نسب ایرانی

نسب ترک

فلسفه فارابی

وحدت فلسفه

آثار فارابی

منابع

ابونصر فارابی

ابو نصر محمد بن محمد فارابی معروف به فارابی، از بزرگترین فیلسوفان ایرانی[۱] شرقی سده سوم و چهارم هجری است. اهمیت او بیشتر به علت شرحهایی است که بر آثار ارسطو نگاشته و به سبب همین مشروحات او را معلم ثانی خوانده‌اند و در مقام بعد از ارسطو قرار داده‌اند. وی آثاری نظیر «الجمع بین الرایین»، «اغراض ما بعدالطبیعه ارسطو»، «فصول الحکم» و «احصاءالعلوم» را از خود به یادگار نهاده‌است. در قرون وسطی آثاری چند از او تحت نام Alpharabius, Alfarabi, El Farati, Avenassar به زبان لاتین برگردانده شده اند.

پدر و مادر فارابی از تبار ایرانی[۲][۳] بودند. ابن ابی اصیبعه و شهر زوری نوشته‌اند که ابونصر از نژاد ایرانی بوده‌است (= واصله فارسی) (= و کان من سلاله فارسیه).

زندگی

ابونصر محمد بن محمدابن اوزلغ ابن طرخان ملقب به فارابی، در حدود سال ۲۵۷هجری قمری/ ۸۷۰میلادی در دهکده‌ی «وسیج» از ناحیه‌ی پاراب (فاراب) در فرارود (شهر اُترار کنونی در جنوب قزاقستان) یا پاریاب (فاریاب) خراسان در افغانستان کنونی به دنیا آمد. در جوانی برای تحصیل به بغداد رفت و نزد «متی بن یونس» به فراگرفتن منطق و فلسفه پرداخت. سپس به حرّان سفر کرد و به شاگردی «یوحنا بن حیلان» درآمد.

از آغاز کار، هوش سرشار و علم آموزی وی سبب شد که همه موضوعاتی را که تدریس می‌شد، به خوبی فرا گیرد. به زودی نام او به عنوان فیلسوف و دانشمند شهرت یافت و چون به بغداد بازگشت، گروهی از شاگردان، گرد او فراهم آمدند که «یحیی بن عدی» فیلسوف مسیحی یکی از آنان بود. در سال ۳۳۰هجری قمری/۹۴۱میلادی به دمشق رفت و به «سیف الدوله حمدانی» حاکم حلب پیوست و در زمره علمای دربار او درآمد. فارابی در سال ۳۳۸هجری قمری/۹۵۰میلادی در سن هشتاد سالگی در دمشق وفات یافت.

مورخان اسلامی معتقدند که فارابی فردی زهد پیشه و عزلت‌گزین و اهل تامل بود. اعراض او از امور دنیوی به حدی بود که با آن که سیف الدوله برایش از بیت‌المال حقوق بسیار تعیین کرده بود، به چهار درهم در روز قناعت می‌ورزید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی‌نامه ابونصر فارابی

دانلود مقاله زندگینامه فارابی

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله زندگینامه فارابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زندگینامه فارابی


دانلود مقاله زندگینامه فارابی

لینک و پرداخت دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )

 

تعداد صفحه : 5

 

مقدمه :

نصر محمد بن طرخان‌ بن اوزلغ‌ فارابی، در وسیج نزدیک فاراب در ماوراء‌النهر، به سال 259ق/872م ، بنابراین، حدود یک سال پیش از مرگ کندی در بغداد، به دنیا آمد. فارابی، از خانواده‌ای سرشناس بود و پدر او، دربار سامانیان، از فرماندهان لشکر بوده است، اما همچون سلف خود، کندی ـ که فارابی را از سرمشق او تبعیت کرده بود ـ شرح حال او چندان معلوم نیست. فارابی، در جوانی به بغداد رفت و نخستین معلم او، در این شهر، یوحنابن حیلان بود. آنگاه، او منطق، نحو، فلسفه، موسیقی، ریاضیات و علوم را فرا گرفت. از آثار او چنان بر می‌آید که زبانهای ترکی و فارسی را می‌فهمیده است( برابر افسانه‌ها، او، افزون بر عربی، با هفتاد زبان دیگر نیز آشنا بوده است). با گذشت زمان، فارابی، چنان استادی به دست آورد که (پس از ارسطو، معلم اول) معلم ثانی خوانده شد و نخستین فیلسوف بزرگ مسلمانان به شمار آمد. از شواهد چنان بر می‌آید که برابر نظریه رایج در ایران، این فیلسوف بزرگ شیعه بوده است.

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگینامه فارابی

دانلودمقاله اندیشه سیاسی فارابی

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله اندیشه سیاسی فارابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 


ابواضرفارابی نخستین اندیشمند بزرگ دوره اسلامی است وهمواره می توان از دیدگاه تاریخ اندیشه سیاسی حکمت عملی واپسین چهره درخشانی دانست.
اقتدای: به فیلسوفان یونانی، به تأملی ژرف در سرشت مدینه و ارتباط انسان با آن پرداخت. اهمیت تامل فارابی دراین است ک او با گذر از راهی که بوسیله مترجمان نوشته های یوناین در سپیده دم دوره اسلامی هموار شده بود به سرزمینهای نامکشوف دست یافت بر آن طرحی از کاخی بلند پی افکند که می بایستی دنباله روان رو تالارهایی با شکوه بر آن می افزودند و نخستین سنگهای بنایی که بدست توانا و با اندیشه ژرف فارابی شالوده ای استوار یافته بود در گذر تاریخ به امان زمانه ماشه و از باد وباران گزند یافت تقدیر چنین بود که صدای پرتوان فارابی خود بازتابی از اندیشه های فیلسوفان یونانی در دوره اسلامی بود پژواکی در خورنداشته باشد همین تقدیر است که یونانی در دوره اسلامی بود. پژواکی در خور نداشته باشد همین تقدیر است ک امروز پس از هزارسال بر وجدان ایرانی سایه ای بلند و سنگین افکند وهمچون شبحی نه تنها عرصه را بروی تنگ کرده بلکه سدی در برابر آینده اوفرا نهاده است فارابی، در تاریخ اندیشه فلسفی ایران به دنبال سکوت دویست سال ای بود آمد که وجدان ایرانی از آبشخورهای اندیشه ومعنویت ایرانشهر خود به دور افتاده و در نهان درجستجوی راههایی به سرچشمه های زلال دیگر بود اگر چه فارابی در دوران فرهنگ جدید دوره اسلامی و خلافت پرورش یافت اما با توجه به آبشخورهای فکری و تبار وی سیر با نظری به تحول آتی اندیشه فلسفی در ایران بدرستی می توان او را نخستین اندیشمند دوره اسلامی ایران نامید همچنانکه در سنت نیز چنین فهمیده شده است فارابی فیلسوف عرب تاریخ فلسفه عربی یا اسلامی نبود که شمع آن در تند باد حوادث با رشد در قرطبه فرمرده بلکه از دیدگاه صرف اندیشه فلسفی او پیشگام و دین راه شناس بوعلی سینا فیلسوفان ایرانی و پیشرو سهروردی وملاصدرا بود و از دیدگاه اندیشه اخلاقی و سیاسی راه رابردهما نویسنده اخلاقی وسیاسی هموارکرد که با کمال تاسف جز به تکرار سخنان او نتوانستند پرداخت.
اندیشه اخلاقی وسیاسی در دوره اسلامی ایران اگر چه از آغاز فرش درخشید اما دولت مستعجل بود به دنبال فارابی در دوره فرمانروایی شکوهمند بوییان در اندک زمانی، عظمت دیرین تعدید شد وعقلانیت بر دیگر عناصر فرهنگ ایرانی چربید.
در قلمرو ادب ابوالقاسم فردوسی با باز پرداختن به حماسیه ملی خرد وفرزانگی ایرانیان باستان را زندگی دوباره بخشید در اندیشه فلسفی اخلاقی حتی تاریخی دو نمناینده بزرگ اندیشه ایرانی بوعلی سینا و مسکوئیه رازی که نامشان همجون در ستاره بر کلامی تاریخی تدوین کردند که فراتر رفتن از آن به آسانی ممکن نبود.
فارابی نخستین اندیشمند دوره اسلامی است که در اغاز بحران خلافت و در زمان اوج‌گیری بحث درباره جانشینی پیامبر اسلام با تکیه بر دستاوردهای اندیشه فلسفی یونانی بویژه به نوشتن ارجمندترین کتاب خود آراء اهل مدینه فاضله در بحث عقلی درباره نظام حکومتی دوره اسلامی وارد شد. بحران جانشینی پیامبر اسلام چنانکه ابن خلدون به چهارصدسال پس از آن گفت از خلافت ظاهری اهل سنت در بغداد به تدریج به سلطنت مطلقه گرایی پیدا کرد استقرار خلافت باطنی فاطمینان در مصر که از مخالفت عباسیان ادعای مشروعیتی فراگیر می کرد. به اوج خود رسید. بدین سال بحث درباره شیوه حکومتی اسلام، افزون مجادلات کلامی که از نوشته های مربوط به ملل و نحل آمده است ناگزیر باید توجهی نیز به واقعیت سیاسی دوگانه خلافت داشته باشد ودرچشم انداز چنین آرایش نیروهای سیاسی وکلامی بود که فارابی آراء اهل مدینه فاضله ودیگر نوشته های خود را برای شرکت در این بحث به رشته تحریر در آورد.
چنین به نظر می آید که ابونصر فارابی به عنوان فیلسوفی شیعی مشرب نه میتوانست خلافت ظاهری اهل سنت را بپذیرد با تکیه بر اندیشه فلسفی یونانی می توانست اندیشه خود را با حکومت شیعیان اسماعیلی که با دستگاه خلافت باطنی خود نظام تغلب ویژه ای را ایجاد کرده بودند هماهنگ زده فارابی نه با دریافت خلافت از ظاهر شریعت موافقت داشت نه با باطن عصیانگر وخشونت امیز اسماعیلیان این هر دو را به یکسان از حکومت راستینی که فارابی بدان سخت پایبند بود نه با بسته شدن دایره نبوت به گونه ای که توسط اهل سنت درک شده بود،موافقتی داشت ونه با امامتی از نوع ریاست خلفای فاطمی سنخیتی مشکل بسته شدن دایره نبوت چنانکه در اندیشه سیاسی شریعتنامه نویسان درک شده توجیه اندیشه تغلب وامامت تغلبیه اهل سنت بود اما این دریافت از بسته شدن دایره نبوت، از دو سر مورد اعتراض قرار گرفت: از سویی شهاب الدین سهروردی در منظومه فلسفی خود،منافات بسته شدن دایره نبوت را با تداوم فیض الهی مورد تاکید قرار داده و ولایت را همچون ادامه وباطن نبوت را با تداوم فیض الهی مورد تاکید قرار داده و ولایت را همچون ادامه و باطن نبوت طرح کرد و در راه دفاع از این نظریه جان بافت.
نظریه شیعی امامت نیز بویژه در سوایت عرفانی وفلسفی آن با دریافت فیلسوفانی همچنن سهروردی هماهنگی داشت و درواقع ، چنانکه سید حیدر آملی دیده است، از این دیدگاه «حقیقت تصوف با حقیقت تشیع یکی است».
بدین سان، دریافت فلسفی نظریه شیعی امامت و حکومت اشراق سهروردی، بویژه از دیدگاه نتایج سیاسی، همسویی خاصی دارند زیرا هر دو جریان فلسفی، در نهایت طرح تداوم ظاهر نبوت در باطن امامت وولایت بر این نکته اساسی واقف شده اند که بسته شدن دایره نبوت با طرح سیاست مبتنی بر تغلب ملازمه دارد.
این دو جریان بی آنکه از بنیاد جریانی سیاسی بوده باشند اندیشه های غیرسیاسی اند اما نقادی آن دو از سیاست مبتنی بر تغلب جالب توجه است. بسته شدن دایره نبوت، چنانکه در اندیشه سیاسی اهل سنت درک شر،فقط می توانست به نظریه خلافت منجر شود. اماجریان فلسفی اشراقی و نظریه شیعی امامت اگر درست دریافت می شد با اندشه این آرمانی از سیاست که درعمل آن را غیر قابل تحقق می کرد در نریه نقادی خلافت پرداخت.
از تفسیری که فارابی از دیدگاه فلسفی از مسئله پر اهمیت وحی بدست می دهد می‌توان چنین استباط کرد که او با توجه به امکان اتصال به عقل فعال و استعداد عقول انسانی برای کسب فیض از آن به نوعی به ادامه نبوت فلسفی اعتقاد داشته است یعنی همچنان اتحاد با عقل فعال از طریق قوه متخلیه مختص مقام نبوت است بواسطه فاضله عقل فعال به عقل منفعل نیز انسان حکیم و فیلسوف می گردد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اندیشه سیاسی فارابی