فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

قواعد زبان عربی

اختصاصی از فایل هلپ قواعد زبان عربی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

قواعد زبان عربی


قواعد زبان عربی

قواعد زبان عربی

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحات: 169

 

 

 

 

 

 

جدول صرف افعال ماضی و مضارع با تعیین شناسه و ترجمه

شماره صیغه

صیغه فعل

ضمیر منفصل رفعی

صرف ماضی ذَهَبَ

ترجمه

شناسه ضمیر متصل رفعی

صرف مضارع یَذهَبُ

ترجمه

شناسه

1

للغائب= مفرد مذکر غایب

هُوَ

ذَهَبَ

رفت یک مرد

( هُوَ مستتر)

یُذْهَبُ

می‌رود

( هُوَ مستتر)

2

للغائبَیْنِ = مثنی مذکر غایب

هُما

ذَهَبا

رفتند دو مرد

ا

یَذْهبان(5)

می‌روند

ا

3

للغائبینَ = جمع مذکر غایب

هُم

ذَهَبوا (1)

رفتند مردان

و

یَذْهَبون

می‌روند

و

4

للغائبه= مفرد مونث غایب

هَی

ذَهَبُت (2)

رفت یک زن

( هی مستتر)

تَذَهَبُ

می‌رود

( هی مستتر)

5

للغائبَتَیْنِ = مثنی مونث غایب

هُما

ذَهَبْتُا

رفتند دو زن

ا

تَذْهَبان

می‌روند

ا

6

للغائباتِ = جمع مونث غایب

هُنَّ

ذَهَبْنَ(3)

رفتند زنان

ن

یَذْهَبْنَ

می‌روند

ن

7

للمخاطب= مفرد مذکر مخاطب

اَنْتَ

ذَهَبْتَ

رفتی تو یک مرد

ت

تَذْهَبَ

می‌روی

( اَنْتَ مستتر)

8

للمخاطَبَیْنِ = مثنی مذکر مخاطب

اَنْتُما

ذَهَبْتُما

رفتند شما دو مرد

تُما

تَذْهَبان

می‌روید

ا

9

للمخاطبینَ = جمع مذکر مخاطب

اَنْتُم

ذَهَبْتُم

رفتند شما مردان

تُمْ

تَذْهَبون

می‌روید

و

10

للمخاطبهِ= مفرد مونث مخاطب

اَنْتَ

ذَهَبْتَ

رفتی تو یک زن

ت

تَذْهَبینَ

می‌روید

ا

11

للمخاطَبَتَیْنِ = مثنی مونث مخاطب

اَنْتُما

ذَهَبْتٌما

رفتید شما دو زن

تُما

تَذْهَبان

می‌روید

ا

12

للمخاطبات= جمع مونث مخاطب

اَنْتُنَّ

ذَهَبْتُنَّ

رفتید شما زنان

تَنَّ

تَذّهَبْنَّ

می‌روید

ن

13

للمتکلم وحده = متکلم وحده( مفرد مذکر و مونث)

اَنا

ذَهَبْتُ

رفتم

ت

اَذْهَبُ

می‌روم

( اَنَا مستتر)

14

للمتکلم مع‌الغیر = ( مثنی جمع مذکر و مونث)

نَحْنٌ

ذَهَبْنا

رفتیم

نا

نَذْهَبُ

می‌رویم

(نَحْنُ مستتر)


دانلود با لینک مستقیم


قواعد زبان عربی

پاورپوینت قواعد عربی 2

اختصاصی از فایل هلپ پاورپوینت قواعد عربی 2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت قواعد عربی 2


پاورپوینت قواعد عربی 2

این فایل حاوی مطالعه قواعد عربی 2 می باشد که به صورت فرمت PowerPoint در 48 اسلاید در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.

 

 

 

فهرست
درس اول (معرفه و نکره)
درس دوم و سوم (انواع اعراب)
درس چهارم (انواع جمله)
درس پنجم (موصوف و صفت)

 

تصویر محیط برنامه


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت قواعد عربی 2

دانلود تحقیق شبکه قواعد واجی در گویش لری اندیمشک: پژوهشی در چهارچوب واجشناسی جزءمستقل

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق شبکه قواعد واجی در گویش لری اندیمشک: پژوهشی در چهارچوب واجشناسی جزءمستقل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق شبکه قواعد واجی در گویش لری اندیمشک: پژوهشی در چهارچوب واجشناسی جزءمستقل


دانلود تحقیق شبکه قواعد واجی در گویش لری اندیمشک: پژوهشی در چهارچوب واجشناسی جزءمستقل

امروزه مطالعات زبان­شناختی در گوشه گوشه جهان جایگاه برجسته‌ای را به خود اختصاص داده است و در این میان بررسی‌های واج­شناختی از دیدگاه مختلف نظری مطرح گردیده است. نظریه‌های واج‌شناسی موجود در حوزه زبان­شناسی نظری به عنوان مدل‌هایی آرمانی زمانی می‌توانند ادعای خود را به اثبات برسانند که براساس داده‌های برگرفته از زبان‌های طبیعی قابل سنجش باشند. برای نیل به این هدف ناگفته پیداست که بایستی شواهدی از نظام آوایی زبان‌های طبیعی ارائه کرد و با اتکا به این شواهد صحت و سقم این نظریه‌ها را محک زد. گونه‌ی زبانی که در این پژوهش به عنوان یک زبان طبیعی و زنده مورد بررسی قرار می‌گیرد گویش لری اندیمشکی است. مطالعه‌ی نظام واجی این گویش براساس نظریه واج­شناسی جزءمستقل صورت می‌گیرد.

1-2- بیان مسئله

زبان پدیده‌ای پویا و در حال تغییر است. گویش لری نیز که یکی از گویش‌های زبان‌های جنوب غربی ایران می‌باشد از این قاعده مستثنی نیست. گویش لری خود به زیر مجموعه‌هایی تقسیم می­شود که هر کدام با گونه‌های دیگر تفاوت‌هایی دارد. به دلیل همین تفاوت‌های گویشی پژوهش­گر مطالعه­ی خود را به گویش لری شهر اندیمشک محدود کرده است. حتی در شهر اندیمشک نیز گویش سخنگویان هر طایفه با طایفه دیگر تفاوت‌های آوایی اندکی دارد که در این تحقیق از آن‌ها چشم پوشی شده است، زیرا در غیر این صورت می‌بایست این تحقیق در مورد یک طایفه مشخصی انجام می‌گرفت و حیطه‌ی مطالعه محدودتر می‌شد. در رابطه با گویش لری به طور کلی تاکنون پژوهش‌های زبانی اندکی انجام گرفته است و بر روی گویش لری اندیمشک تا آنجا که نگارنده تحقیق کرده است کار زبان­شناختی صورت نگرفته است.

در این پایان­نامه سعی بر آن است که نظام آوایی گویش لری اندیمشک براساس نظریه‌ی واج­شناسی جزءمستقل مورد بررسی قرار گیرد و پس از تعیین همخوان‌ها و مصوت‌ها براساس آواشناسی نوین به توصیف تک تک اصوات گفتاری این گویش بپردازیم. توصیف همخوان‌های گویش از نظر جایگاه تولید، شیوه‌ی تولید و واک‌داری و توصیف واکه‌ها براساس آن بخش از زبان که در امر تولید واکه دخیل است، ارتفاع زبان و گردی لب‌ها صورت می‌گیرد. همچنین ساخت هجایی و خوشه‌های آغازی و پایانی مورد بررسی قرار می‌گیرند و چگونگی توزیع همخوان‌ها در هجا مورد بررسی قرار گرفته و مشخص می‌شود که آیا همخوان‌ها در هجا دارای توزیع کامل هستند یا ناقص. در آخر به فرایندهای آوایی موجود که صورت واجی را به صورت آوایی تبدیل می‌کنند، پرداخته می‌شود.

1-3 هدف و اهمیت موضوع

باتوجه به این که لهجه‌ها و گویش‌های یک سرزمین نشانگر غنای فرهنگی آن سرزمین است و هر گویش به نوبه خود دارای گونه‌های مختلفی است، جمع‌آوری این گویش‌ها و پرداختن به مباحث مختلف زبان‌شناختی مرتبط با آنها در شناساندن این گونه‌های زبانی به نسل‌های بعدی و محققان کمک می‌کند. پس وظیفه ماست که با برسی زبان‌ها و گویش‌های مختلف سرزمین ایران به غنای فرهنگی و فراهم آوردن زمینه برای مطالعه پژوهش­گران بعدی کمک نماییم. متاسفانه، بر روی لهجه‌های محلی موجود در کشور تحقیقات اندکی صورت گرفته است در حالی که با انجام تحقیق، تتبع، و ثبت لهجه‌های محلی و گردآوری آنها می‌توان فرهنگ جامع و کاملی برای زبان فارسی تهیه کرد و بسیاری از نکات باریک و مبهم موجود در زبان شناسی ایرانی را روشن ساخت، واژه‌های کهن موجود در متون ادب فارسی که به فارسی دری نرسیده‌اند را شناخت، و از چگونگی تغییرات آوایی صرفی نحوی و معنایی واژگانی که در اثر گذشت زمان در مناطق مختلف ایران ایجاد می‌شود آگاه شد و به بازیافت واژه‌های فنا شده فارسی کمک کرد.

ثبت گویش‌ها و لهجه‌های ایرانی در مطالعات رده شناختی زبان نیز مفید واقع می‌شود زیرا از این طریق می‌توان به طبقه‌بندی گویش‌ها پرداخت و به روابط موجود بین گویش‌های مختلف پی برد.

شناخت آداب و رسوم، فرهنگ و باورها و اوضاع اجتماعی مناطق مختلف ایران، ایجاد زمینه مناسب برای انجام مطالعات تاریخی- تطبیقی و بازسازی صورت‌های کهن از اهداف دیگر این گونه بررسی‌هاست. بنابراین در انجام این پژوهش اهداف زیر مدنظر قرار گرفته‌اند:

1- هدف نظری: این پژوهش بر آن است که با تکیه بر داده‌های یک گونه­ی زبانی ایرانی بار دیگر کفایت نظریه واج‌شناسی پسازایشی جزءمستقل را محک بزند.

2- هدف کاربردی: با نتایجی که از این پژوهش به دست می‌آید می‌توان مواد زبانی و شواهد واقعی از یک نظام زبان طبیعی را در دسترس محققان، دانشجویان، مؤسسات علمی، آموزشی و پژوهشی دست‌اندرکار زبان در ایران قرار داد تا به جای داده‌های گونه‌های زبانی غیر ایرانی هنگام تبیین نظریه‌های واج­شناسی، از داده‌های واقعی و زنده گونه‌های ایرانی بدین منظور استفاده گردد. این پژوهش همچنین می‌تواند در تهیه‌ی اطلس گویش شناسی مورد استفاده قرار گیرد.

3- هدف توصیفی- فرهنگی: با انجام این پژوهش گوشه‌ای از میراث زبانی ایران ضبط و توصیف می‌شود.

1-4 پرسش‌‌های پژوهش

در تدوین پژوهش حاضر، پرسش‌های کلی زیر به عنوان نقطه شروع مدنظر نگارنده بوده‌اند:

1- مجموعه آواهای گویش لری اندیمشک کدامند؟

2- از میان تجلیات آوایی لری گونه اندیمشک کدام موارد در سطح بازنمایی زیرین دارای نقش تمایزدهنده هستند؟

3- قواعد واجی گونه لری اندیمشک کدامند؟

4- نظام سلسله مراتبی قواعد واجی در لری اندیمشک کدام است؟

1-5 فرضیه‌های پژوهش

1- لری گونه اندیمشک در بخشی از نظام همخوانی و واکه‌ای خود بر فارسی معیار منطبق است، اما دسته‌ای از همخوان‌ها و واکه‌های خاص خود را نیز دارا می‌باشد، ضمن آن که برخی واکه‌ها و همخوان‌های فارسی در آن دیده نمی‌شود.

2- عناصر سطح بازنمایی زیرین در لری اندیمشک برخی با فارسی معیار یکسان و برخی ویژه‌ی‌ این گویش­اند. ازآن جمله‌اند: انفجاری ملازی بی­واک، انفجاری‌های نرم کامی واک‌دار و بی­واک، واکه‌های افراشته پیشین و پسین نرم، و واکه­ی مرکزی.

3- در گونه لری اندیمشک قواعد واجی از نوع همگونی، ناهمگونی، حذف، درج، و قلب به فراوانی در جمع واکه‌ها و همخوان‌ها و همین‌طور در محیط‌های میان همخوان و واکه قابل مشاهده‌اند.

4- در جمع قواعد لری گونه اندیمشک نظام سلسله مراتبی ویژه‌ای ناظر بر روابط برهم کنشی از نوع زمینه چین، زمینه برچین، عکس زمینه چین و عکس زمینه برچین برقرارند.

1-6 گستره­ی پژوهش

گستره پژوهش حاضر به دو بخش قابل تقسیم است: گستره‌ی جغرافیایی و گستره‌ی زبانی.

1-6-1 گستره­ی جغرافیایی

این شهر مرکز شهرستان اندیمشک در طول جغرافیایی 48 درجه و 21 دقیقه و عرض جغرافیایی 32 درجه و 27 دقیقه در ارتفاع 150 متری از سطح دریا واقع است. اندیمشک در 150 کیلومتری شمال غربی اهواز و در مسیر راه تهران- اهواز و همچنین در مسیر خط آهن جنوب (تهران- خرمشهر) قرار گرفته است(آمار نامه استان خوزستان، 1375). شهر اندیمشک در بخش جلگه‌ای و هموار استان خوزستان قرار گرفته، و از آب و هوایی گرم و خشک برخوردار است و یکی از شانزده شهرستان استان خوزستان است. شهرستان اندیمشک از شرق با دزفول، از جنوب با شوش، از غرب با آبدانان (استان ایلام) و از شمال با  پل‌دختر و خرم آباد (استان لرستان) همسایه است. شهرستان اندیمشک از دو بخش الوار گرمسیری مشتمل بر 3 دهستان به نامهای حسینیه، قیلاب و مازو، و بخش مرکزی مشتمل بر دهستان حومه تشکیل شده، و مجموعاً دارای 170 آبادی است. شهر اندیمشک، مرکز شهرستان و تنها شهر آن است (فرهنگ جغرافیایی آبادی های کشور، 1370).

این شهرستان در دامنه‌های جنوب باختری رشته کوه‌های زاگرس قرار گرفته است و بلندترین کوه‌های بخش شمالی آن مشتمل بر کوه سالن با ارتفاع 460، 2 متر، و کوه دار تا گیروه با ارتفاع 383، 2متر است. دو رودخانه کرخه و دز در دو سوی شهرستان اندیمشک جاریند. رود کرخه مرز باختری (15 کیلومتری) شهرستان اندیمشک را تشکیل می‌دهد. این رود که از کوه‌های الوند و گرو سرچشمه می‌گیرد، در ابتدا‌ی مسیر طولانی خود گاماساب، در لرستان سیمره، و در خوزستان کرخه نامیده می‌شود. شاخه‌ی مهم آن در اندیمشک، رود زال است. رود دز نیز که مرز خاوری شهرستان اندیمشک را تشکیل می‌دهد، از کوه‌های لرستان سرچشمه گرفته، پس از آبیاری نواحی خاوری اندیمشک و دزفول و پس از پیوستن آب شطیط به آن، در نقطه‌ای به نام بند قیر به کارون می‌ریزد.

1-6-2 گستره­ی زبانی

اگرچه نگارنده در این مقاله به بررسی آوایی گونه­ی لری شهر اندیمشک می‌پردازد، اما باید توجه داشت که تحقیق در مورد گویش لری بی آن که ذکری از لری گونه‌ی لرستان شود، پژوهشی ناتمام است، چرا که مردم لر زبان اندیمشک در اصل مهاجرانی هستند که اجداد آنها در سالیان گذشته از لرستان به آن جا مهاجرت نموده‌اند. لری یکی از زبان‌های شاخه­ی هند و اروپایی است که چهار میلیون گویش‌ور دارد (آنونبی، 2003). گستره­ی نژادی لران در مناطق جنوب غربی ایران و جنوب شرقی عراق می‌باشد. لرها شاخه‌ای از خانواده اقوام ایرانی (هندو اروپایی) هستند که این شاخه خود متشکل از چند زیرگروه پیوسته از ایلات یا قبایل و طوایف و... است، شناخته شده‌ترین این گروه‌ها عبارتند از: فیلی (feyli)، یا لر کوچک، بختیاری، بویراحمد، کهگیلویه و ممسنی (چهار گروه اخیر لر بزرگ را تشکیل می‌دهند). فیلی خود به دو شاخه­ی پیش کوه و پشت کوه تقسیم می‌شود، سرزمین تحت نظر لر بزرگ شامل استان‌های بختیاری، قسمت‌های بزرگی از خوزستان، اصفهان، فارس، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد بوده است. در زمان صفوی، سرزمین لر بزرگ به بخش‌های بختیاری، کهگیلویه و ممسنی تقسیم می‌شود. علاوه بر جمعیت اندکی (نزدیک به 80000) در جنوب غربی عراق، لرها در چندین استان ایران پراکنده‌اند. بیشترین تمرکز لرها در استان لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، بویراحمد و کهگیلویه می‌باشد، جمعیت قابل توجهی از لرها همچنین در استان‌های مجاور، یعنی ایلام، اصفهان و فارس زندگی می‌کنند.

1-6-2-1 گویش‌های مختلف زبان لری

گونه‌ی لری یکی از گویش‌های زبان‌های ایرانی جنوب غربی است (ارانسکی، 1378: 163). به طور سنتی گونه‌های لری تحت عنوان یک زبان واحد طبقه بندی شده است، گرچه در این مورد نظرات مختلفی وجود دارد و برخی پژوهش­گران با نگرشی محافظه‌کارانه در قیاس با اکثریت فارس زبان ایران بیان داشته‌اند که لری فقط یک «لهجه» از فارسی است، از جهتی دیگر نیز شمار فزاینده‌ای از پژوهش­گران می‌کوشند لری را بیش از یک زبان معرفی کنند(آنونبی، 2003). گرچه لرها از نظر زبانی آشکارا با فارسی مرتبط هستند، کارشناسان در این باره اختلاف نظر دارند که لری از فارسی باستان یا از فارسی میانه منشعب شده است. سر هنری راولینسون نخستین کسی است که به طور دقیق از رابطه‌ی بین زبان لری با زبان فارسی باستان پرده برداشت و بدین‌سان متوجه‌ی پیوستگی قومی بین پارسیان باستان و لرها شد. او معتقد است که لری از فارسی قدیم گرفته شده است که با پهلوی ساسانی تجانس دارد، اما از جهاتی نیز با آن متفاوت است(راولینسون،1362: 155). برخی نیز لری را به جهت شباهت به زبان پارسی میانه که زبان پارتیان و ساسانیان بوده است، شاخه‌ای از زبان فارسی دانسته‌اند (امان­اللهی بهاروند، 1370: 40). ایزدپناه معتقد است که زبان لری از زبان فارسی کهن برگرفته است (ایزدپناه،1376، ج 1 :4 ). تکستون بر این باور است که زبان لری نزدیک به هزار سال پیش یا کمتر از زبان فارسی منشعب شده است (تکستون، نقل از امان­اللهی بهاروند،1370 : 53). امان‌اللهی تقسیم بندی دیگری از زبان لری ارائه می‌دهد. او لری را به دو شاخه «باختری» و «خاوری» تقسیم می‌کند. گویش لری باختری شامل لرنشینان نهاوند، بروجرد، ملایر، تویسرکان، لرستان و برخی از نواحی استان‌های ایلام، و خوزستان است و لری خاوری، گویش مردمان ساکن استان‌های چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، فارس و بوشهر است (امان­اللهی بهاروند،1370 : 55). آنونبی (2003) بر این باور است که گونه­ی لری یک پیوستار زبانی مابین دو قطب فارسی و کردی هستند.

1-6-2-1 لرستان و تحولات تاریخی آن

لرستان از نظر باستان شناسی حائز اهمیت است چرا که از جمله سرزمین‌هایی است که انسان برای اولین بار در آن به اهلی کردن حیوانات و نباتات پرداخته و کشاورزی و یک‌جا نشینی را به عنوان لازمه پیدایش تمدن آغاز کرده است (امان­اللهی بهاروند،1370 : 25). اولین قومی که بر این پهنه حکومت کرده است، «عیلامی»ها بوده‌اند که تاریخ آن به اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد باز می‌گردد. عیلامی‌ها از اقوام بومی ایران، آسیانیک‌ها، بوده‌اند و حوزه­ی تمدن آنها استان‌های لرستان، پشت کوه (ایلام)، خوزستان، بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و قسمت‌هایی از فارس را شامل می‌شده است. در همین دوره و هم‌زمان باعیلامی‌ها قوم دیگری به نام «کاسی»ها در این منطقه سکونت داشته‌اند که درباره‌ی نژادشان اختلاف نظر وجود دارد. عده‌ای آنان را بومیان اولیه لرستان می‌دانند و دیگران آنان را از اقوام آریایی که پیش از مادها و پارس‌ها به این منطقه مهاجرت کرده‌اند، می‌شمارند (خودگو، 1376: 83 ). لرد کرزن انگلیسی (کرزن، 1350، نقل از امان­اللهی بهاروند، 1370: 23) نیز درباره منشاء قومی لرها می‌نویسد:

«اکثریت نویسندگان بر این قول می‌باشند که ایشان از اصل و تبار آریایی و بنابراین ایرانی هستند و پیش از ورود تازیان و ترک‌ها و تاتارها در این سرزمین ساکن بوده‌اند».

 این منطقه در دوران ساسانی از لحاظ تقسیمات سیاسی جزو «پهله» محسوب می‌شده است که بعدها اعراب آن را «جبال» خواندند. از شهرهای معروف آن دوره شاپورخواست، خرم‌‌‌آباد امروزی است. راولینسون به این نکته اشاره دارد که سرزمین‌های لرنشین به دو بخش لر کوچک و لر بزرگ تقسیم می‌شود و مرز بین دو منطقه رود «دز» بوده است (راولینسون،1362: 28 ). در زمان شاه عباس «لر کوچک» به «لرستان» تغییر نام داد که شامل پشت‌کوه و پیش‌کوه می‌شد. از این زمان تا 1348 هـ .ش. یعنی دوره‌های صفوی، افشاری، زند، قاجار و پهلوی این سرزمین توسط والیان اداره شده است. در زمان قاجار، پشت کوه از لرستان جدا شد و نفوذ والیان کاهش یافت و در نهایت در 1350 ه.ش. با تصرف کل منطقه به دست نیروهای دولتی، «پیش‌کوه» به استان لرستان و «پشت‌کوه» به استان ایلام تبدیل شد. سرزمین تحت نظر لر بزرگ شامل استان‌های بختیاری، قسمت‌های بزرگی از خوزستان، اصفهان، فارس، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد بوده است. در زمان صفوی، سرزمین لر بزرگ به بخش‌های بختیاری، کهگیلویه و ممسنی تقسیم می‌شود. تسلط کردها بر مناطق لرنشین و مهاجرت‌هایی که به این سرزمین داشته‌اند و آمیزش آنها با لرها موجب شده است که عده‌ای به غلط لری را شاخه‌ای از کردی بدانند و برخی از شاخه‌های بزرگ لر، مانند ممسنی و بختیاری را کرد قلمداد کنند (امان­اللهی بهاروند، 1370: 38).

1-6-2-2 سابقه‌ی تاریخی شهر اندیمشک

بانی آن فردی به نام صالح محمد خان حاکم شوشتر و دزفول بوده است. وی در 1220 ه.ق. در نزدیکی شهر کهن لور و در 11 مایلی (تقریبا 18 کیلومتری) شمال غربی دزفول دژی را بنیاد نهاد که انضمام حومه­ی آن، صالح آباد نامیده شد. روستای صالح آباد که در نتیجه­ی اسکان برخی عشایر به تدریج شکل گرفت، درسال 1314 ه.ش. اندیمشک نامیده شد. توسعه‌ی اندیمشک به سبب ایجاد خط آهن در 1306 ه.ش. بوده است. همچنین در جنگ جهانی دوم، به موجب معاهده‌ای اندیمشک محل انتقال نفت برای روسیه بود، بدین صورت که برای کاستن از ترافیک راه آهن یک خط لوله نفت از آبادان تا اندیمشک ساخته شد تا نفت منتقل شده به واگن‌ها حمل شود. این روند تا احداث خط لوله‌ی تهران از مسیر کوهستان در 1334 ه.ش. ادامه یافت (ایرانیکا). اندیمشک در 1335 ه.ش. به عنوان مرکز بخش اندیمشک، و در 1359 به عنوان مرکز شهرستان اندیمشک انتخاب شد.

1-7 وجه تسمیه‌‌ی واژه­ی" لر"

وجه تسمیه یا خاستگاه اقوام نیز مانند دیگر پدیده‌های انسانی در گذر زمان دست‌خوش تغییراتی از جمله در نام خود می‌شوند، اما اولین اشاره به لرها را می‌توان در متون تاریخی و جغرافیایی قرن 4 ه.ق. در واژه‌های مثل «اللریه»، «لاریه»، «بلاد اللور»، و «لوریه» یافت. با این حال برای یافتن اولین اظهار نظرها پیرامون وجه تسمیه‌ی لر باید تا قرن هشتم پیش آمد. حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده به این نکته اشاره می‌کند که:

 « به وجهی گویند وقوع این اسم بر آن قوم، از آن است که در ولایت مانرود دهی است که آن را «کرد» خوانند و در آن حدود، بندی که آن را به زبان لری «کول» خوانند و در آن بند، موضعی که آن را «لر» خوانند. چون اصل ایشان از آن موضع برخاسته‌اند، از آن سبب ایشان را لر خوانده‌اند. وجه دوم آن که به زبان لری کوه پر درخت را لر گویند، بکسرا «راء» به سبب ثقالت کسره‌ی لام را به ضمه بدل کردند و لر گفتند. وجه سیوم آن که شخصی که این طایفه از نسل اویند، لر نام داشته است" (مستوفی ،1363 : 37).

فهرست مطالب:

پیشکش ........................................................................................................................................

یادداشت .......................................................................................................................................

فهرست مطالب .............................................................................................................................

نمادها و نشانه­ها .............................................................................................................................

فصل اول: مقدمه

1-1 درآمد.....................................................................................................................

1-2 بیان مسئله........................................................................................................

1-3 هدف و اهمیت موضوع..............................................................................................

1-4 پرسش­های پژوهش..................................................................................................

1-5 فرضیه­های پژوهش....................................................................................................

1-6 گستره‌ی پژوهش....................................................................................................

  1-6-1 گستره‌ی جغرافیایی...........................................................................................

  1-6-2 گستره­ی زبانی............................................................................................

    1-6-2-1 گویش­های مختلف زبان لری......................................................................................................................

 1-7 تحولات تاریخی لرستان.........................................................................................

    1-7-1 سابقه تاریخی شهر اندیمشک..........................................................................................................................

1-8 وجه تسمیه­ی واژه­ی "لر" ..........................................................................................................................................

1-9 روش گردآوری داده­ها و تدوین پیکره .....................................................................................................................

    1-9-1- جامعه­ی آماری..............................................................................................

 فصل دوم: پیشینه­ی پژوهش ...............................................................................................................................................

2-1 پیشینه­ی نظری پژوهش ..............................................................................................................................................

2-1-1 درآمد .............................................................................................................

2-1-2 واج­شناسی زایشی معیار .........................................................................................................................................

2-1-3 واج­شناسی جزءمستقل ...........................................................................................................................................

2-1-4 تناوب­های مختصه­ای و بازنمایی­های زیرین ......................................................................................................

2-1-4-1 مشاهده­یPR و کشف تناوب­های مختصه­ای ..............................................................................................

2-1-4-2 کشف   UR......................................................................................................

2-1-4-2-1 شواهد درون پیکره­ای ..................................................................................................................................

2-1-4-2-2 معیارهای روش­شناختی پنج گانه­ی کشف بازنمایی زیرین ..............................................................

2-1-4-2-3 شواهد برون پیکره­ای ...................................................................................................................................

2-1-4-3 تبیین رابطه­ی UR و PR  ...............................................................................................................................

2-1-4-4 تبیین اشتقاق­های واجی و برهم­کنش­های بالقوه­ی قاعده­های واجی...................................................

2-1-5 روش­شناسی انگاره­ی جزءمستقل..........................................................................................................................

2-1-6 هندسه­ی مختصه­های واجی...................................................................................................................................

2-2 پیشینه­ی توصیفی پژوهش....................................................................

2-2-1 درآمد............................................................................................

2-2-2 آثار برخی پژوهشگران پیرامون گونه­ی لری..................................................................

2-2-2-1 گرامی (1371).........................................................................

2-2-2-2 احمدی نرگسه (1375)..........................................................................

2-2-2-3 بخشیان فر (1375)............................................................................

2-2-2-4 میرزایی (1379)................................................................................................

2-2-2-5 مکینون (2002).........................................................................

2-2-2-6 آنونبی (2003) .............................................................................

2-2-3 برخی مطالعات هم سو پیرامون دیگر گویش­های ایرانی................................................................................

2-2-3-1 پرمون (1375).........................................................................

2-2-3-2 نقش بندی (1375)..........................................................................

2-2-3-3 پرمون (1380)...........................................................................

2-2-3-4 پرمون (1381)......................................................................................

2-2-3-5 محمدی (1382).......................................................................

2-2-3-6 مهاجرین کرمانی (1382).........................................................................

2-2-3-7 سوهانی (1383)........................................................................................

2-2-3-8 رستمی (1383)............................................................................................

2-2-3-9 ناطوری (1383)................................................................................................

فصل سوم: آواشناسی لری اندیمشک

  3-1 درآمد...................................................................................................................................

  3-2 توصیف آوایی همخوان­های لری اندیمشک..........................................................................................................

    3-2-1 همخوان­های انفجاری.........................................................................................................................................

    3-2-1-1 انفجاری­های دولبی........................................................................................................................................

    3-2-1-2 انفجاری­های دندانی-لثوی...........................................................................................................................

    3-2-1-3 انفجاری­های نرم­کامی...................................................................................................................................

    3-2-1-4 انفجاری­های ملازی.......................................................................................................................................

    3-2-1-5 انفجاری­های چاکنایی...................................................................................................................................

  3-2-2 همخوان­های خیشومی ........................................................................................................................................

    3-2-2-1 خیشومی­های دولبی.....................................................................................................................................

    3-2-2-2 خیشومی لبی-دندانی...................................................................................................................................

    3-2-2-3 خیشومی­های لثوی.......................................................................................................................................

    3-2-2-4 خیشومی­های نرم­کامی.................................................................................................................................

    3-2-2-5 خیشومی ملازی.............................................................................................................................................

  3-2-3 همخوان­های لرزان..................................................................................................

    3-2-3-1 لرزان­های لثوی...................................................................................

  3-2-4 همخوان­های زنشی............................................................................................

    3-2-4-1 زنشی­های لثوی.................................................................................

  3-2-5 همخوان­های سایشی.............................................................................................................................................

    3-2-5-1 سایشی­های لبی-دندانی..............................................................................................................................

    3-2-5-2 سایشی­های لثوی...........................................................................................................................................

    3-2-5-3 سایشی­های لثوی-کامی...............................................................................................................................

    3-2-5-4 سایشی­های ملازی........................................................................................................................................

    3-2-5-5 سایشی­های چاکنایی....................................................................................................................................

  3-2-6 ناسوده­ها/ نیم­واکه­ها/ غلت­ها...............................................................................................................................

    3-2-6-1 ناسوده­های کناری لثوی...............................................................................................................................

    3-2-6-2 ناسوده­های سخت­کامی/ غلت­های افراشته­ی پیشین .........................................................................

    3-2-6-3 ناسوده­های نرم­کامی (لبی شده)................................................................................................................

  3-2-7 همخوان­های انفجاری-سایشی............................................................................................................................

    3-2-7-1 انفجاری-سایشی­های لثوی-کامی..............................................................................................................

3-3 توصیف آوایی واکه­های لری اندیمشک.....................................................................................................................

  3-3-1 واکه­های پیشین..................................................................................

    3-3-1-1 واکه­های افراشته­ی پیشین .......................................................................................................................

    3-3-1-2 واکه­های نیمه افراشته­ی پیشین...............................................................................................................

    3-3-1-3 واکه­های افتاده­ی پیشین.............................................................................................................................

  3-3-2 واکه­های مرکزی.......................................................................................

    3-3-2-1 واکه­های نیمه افراشته­ی مرکزی...............................................................................................................

  3-3-3 واکه­های پسین.................................................................................................

    3-3-3-1 واکه­های افراشته­ی پسین...........................................................................................................................

    3-3-3-2 واکه­های نیمه افراشته­ی پسین.................................................................................................................

    3-3-3-3 واکه­های افتاده­ی پسین...............................................................................................................................

3-4 جدول­های واج­گونه­های همخوانی و واکه­ای............................................................................................................

3-5 معرفی پیش فرضیه­ای ساختمان هجا در گویش لری اندیمشک......................................................................

  فصل چهارم: رویکردی غیرخطی به نظام آوایی لری اندیمشک

4-1درآمد............................................

4-2شیوه‌ی ارائه پیکره‌ها و فرایندهای واجی...................................................................................................................

4-3فرایندهای واجی......................................................................................................................

4-3-1 خیشومی شدگی............................................................................................

4-3-1-1تبیین غیرخطی.....................................................................................

4-3-1-2 اشتقاق‌های غیرخطی..........................................................................................................................................

4-3-2 لبی شدگی...............................................................................................................

4-3-2-1تبیین غیرخطی.....................................................................................................

4-3-1-2  اشتقاق‌های غیرخطی........................................................................................................................................

4-3-2 واک­رفتگی....................................................................................................

4-3-3-1تبیین غیرخطی................................................................................................

4-3-3-2اشتقاق‌های غیرخطی...........................................................................................................................................

4-3-4 زنشی شدگی..............................................................................................

4-3-4-1تبیین غیرخطی..................................................................................

4-3-4-2 اشتقاق‌ها­ی غیرخطی..........................................................................................................................................

4-3-5 پیش نرم‌کامی شدگی........................................................................................

4-3-5-1تببین غیرخطی..................................................................................................

4-3-5-2 اشتقاق‌های غیرخطی..........................................................................................................................................

4-3-6فراگویی ناقص..................................................................................

4-3-6-1تبیین غیرخطی..................................................................................................

4-3-6-2 اشتقاق‌های غیرخطی..........................................................................................................................................

4-3-7همگونی در جایگاه خیشومی‌ها...............................................................................................................................

4-3-7-1تبیین غیرخطی.......................................................................................

4-3-7-2 اشتقاق‌های غیرخطی..........................................................................................................................................

4-3-8کشش جبرانی.......................................................................................

4-3-8-1تبیین غیرخطی.....................................................................................

4-3-8-2   اشتقاق‌های غیرخطی   

4-3-9قلب..............................................................................................................

4-3-9-1 تبیین غیرخطی   

4-3-9-2 اشتقاق‌های غیرخطی..........................................................................................

4-3-10حذف انفجاری دندانی- لثوی بی واک...............................................................................................................

4-3-10-1 تبیین غیرخطی.............................................................................................

4-3-10-2اشتقاق‌های غیرخطی........................................................................................................................................

4-3-11واکه کاهی.........................................................................................................................

4-3-11-1 تبیین غیرخطی................................................................................................

4-3-11-2 اشتقاق‌های غیرخطی......................................................................................................................................

4-3-12حذف خیشو می لثوی پایانی................................................................................................................................

4-3-12-1 تببین غیرخطی..................................................................................................

4-3-12-2اشتقاق‌های غیرخطی........................................................................................................................................

4-3-13حذف انفجاری دندانی- لثوی واک‌دار.................................................................................................................

4-3-13-1 تبیین غیرخطی.......................................................................................................

4-3-13-2اشتقاق‌های غیرخطی........................................................................................................................................

4-3-14تغییر کیفیت واکه تاریخی.....................................................................................................................................

4-3-14-1 تبیین غیرخطی...................................................................

    فصل پنجم: نتیجه­گیری

  5-1 درآمد............................................................................................................................

  5-2 دست­آوردهای پژوهش..........................................................................................

  5-3 پیشنهادها........................................................................................................................................

کتاب­نامه‌ی فارسی....................................................................................................................................................

کتاب­نامه‌ی انگلیسی.................................................................................................................................

پیوست­ها .............................................................................................................................................

واژه­نامه‌ی فارسی به انگلیسی....................................................................................................

واژه­نامه‌ی انگلیسی به فارسی.....................................................................................................

چکیده.......................................................................................................................................................................

شامل 224 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق شبکه قواعد واجی در گویش لری اندیمشک: پژوهشی در چهارچوب واجشناسی جزءمستقل

تحقیق در مورد قواعد فقهى اتلاف

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد قواعد فقهى اتلاف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد قواعد فقهى اتلاف


تحقیق در مورد قواعد فقهى اتلاف

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه33

<

 

قواعد فقهى (5)

 

 

 

«قاعده اتلاف»

 

 

 

محمد رحمانى

 

 

 

مقدمه در ادامه تحقیق در قواعد فقهى، به بحث درباره قواعدى مى پردازیم که درباره ضمان قهرى (لزوم جبران خسارت) در فقه وجود دارد. نظر به اهمیت و گستردگى بحث، مقالاتى را به این موضوع اختصاص مى دهیم.

 

 

 

مطالب این شماره که درباره قاعده اتلاف است، از این قرار خواهد بود:

 

 

 

1 . جایگاه قاعده در میان قواعد فقهى.

 

 

 

2 . اقسام ضمانها.

 

 

 

3 . اهمیت قاعده اتلاف.

 

 

 

4 . ادله اعتبار قاعده : آیات، روایات، بناى عقلا، اجماع .

 

 

 

5 . قلمرو قاعده، مشتمل بر : ضمان مجنون و خردسال، ضمان منافع اعیان، ضمان منافع انسان.

 

 

 

یادآورى چند نکته :

 

 

 

1 . مطالب مربوط به قاعده اتلاف به جهت گستردگى در چند شماره خواهد آمد.

 

 

 

2 . در پایان هر بحث افزون بر بحث علمى و استدلالى، تلاش شده نظریات و فتواهاى فقها و مواد قانون مدنى نیز مطرح شوند .

 

 

 

3 . بحث ضمان منافع اعیان و منافع انسان به جهت اهمیت آن به تفصیل بررسى شده است.

 

 

 

1 - جایگاه قاعده

 

 

 

قواعد نگاران، قواعد فقهى را از جهات گوناگون به اقسام امختلف تقسیم کرده اند. براى شناسایى جایگاه قاعده اتلاف در میان دیگر قواعد فقهى و برخى از ثمرات فقهى آن، لازم است اجمالا به تقسیم بندى قواعد فقهى اشاره کنیم:

 

 

 

1 . قواعدى که در تمامى ابواب فقه جریان دارند. مانند قاعده هاى «لا ضرر» و«لا حرج». این قواعد در اصطلاح فقها به «قواعد عامه» نام گذارى شده اند.

 

 

 

2 . قواعدى که تنها در بابهاى عبادات جریان دارند. مانند قاعده هاى «فراغ»، «لا تعاد» و «من ادرک».

 

 

 

3 . قواعدى که تنها در بابهاى معاملات به معناى خاص به کار گرفته مى شوند. مانند قاعده «تلف مبیع در زمان خیار» و قاعده «ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده».

 

 

 

4 . قواعدى که در معاملات عام کاربرد دارند. مانند قاعده «العقود تابعة للقصود» و قاعده «لزوم» وقاعده «سلطنت».

 

 

 

5 . قواعد مربوط به باب قضا. مانند قاعده «البینة على المدعى والیمین على من انکر».

 

 

 

6 . قواعد مربوط به احکام جزایى. مانند «الحدود تدرء بالشبهات».

 

 

 

ب - تقسیم دیگر: برخى از قواعد در شبهات حکمى و موضوعى جریان دارند. مانند قاعده هاى «میسور» و«عسر و حرج». برخى دیگر مخصوص شبهات موضوعى اند. مانند قاعده هاى «فراغ»، «تجاوز» و«حلیت».

 

 

 

ج - قواعد فقهى به لحاظ مدرک و دلیل به دو قسم تقسیم مى شوند:

 

 

 

1 . قواعدى که افزون بر محتوا، الفاظ و عبارات آنها نیز از آیات و روایات گرفته شده است. مانند دو قاعده «لا ضرر» و«ید».

 

 

 

2 . قواعدى که محتواى آنها فقط از مباحث گوناگون فقه گرفته شده. مانند قاعده «تقدیم اهم بر مهم» که در اصطلاح فقها به قواعد «مصطیده» نام گذارى شده اند..

 

 

 

جایگاه قاعده اتلاف: در تقسیم اول، مصداق قسم چهارم یعنى معاملات به معناى عام به شمار مى رود. ونسبت به تقسیم دوم، همساز با قواعد مخصوص شبهات موضوعى است.

 

 

 

زیرا این قاعده در شبهات حکمى جریان ندارد.

 

 

 

این قاعده در تقسیم سوم، جزء بخش دوم به شمار مى رود. با این توضیح که عبارت قاعده «من اتلف مال الغیر فهو ضامن» در هیچ آیه و روایتى نیامده است. اگرچه برخى این عبارت را حدیث نبوى پنداشته اند لیکن نادرستى آن در بخش ادله، روشن خواهد شد. البته پاره اى الفاظ قاعده در برخى احادیث آمده است؛ اما مضمون و محتواى قاعده ضمن آیات و روایات فراوانى در بابهاى گوناگون بیان شده که در بخش ادله قاعده، برخى از آنها مورد رسیدگى قرار مى گیرد.

 

 

 

ثمره فقهى این بحث، این است که اگر این قاعده، متن آیه و یا روایت باشد مانند قاعده «لا ضرر» در موارد مشکوک مى توان به اطلاق لفظى آن تمسک کرد. ولى چون این قاعده «مصطیده» از آیات و روایات و ادله دیگر است، به اطلاق لفظى «من اتلف مال الغیر فهو ضامن» نمى توان تمسک کرد بلکه فقط به اطلاق ادله قاعده، مى توان تمسک کرد.

 

 

 

2 - اقسام ضمان

 

 

 

از آنجا که قاعده اتلاف مربوط به ضمان است، شایسته است اقسام ضمان بررسى شود.

 

 

 

فقها مباحث ضمان را در سه بخش بررسى کرده اند: در کتاب عقد ضمان، در ضمان معاوضى و عقدى، در ضمان قهرى. حقوق دانان نیز مطالب مربوط به ضمان را در همین سه بخش تحقیق کرده اند؛ با این تفاوت که عنوان هاى جدیدى نیز به آنها افزوده اند.

 

 

 

تعریف عقد ضمان از دیدگاه فقها عبارت است از:

 

 

 

«عقدى شرعى که نسبت به مال و جان انسان، تعهد ایجاد مى کند.» حقوق دانان در تعریف آن آورده اند:

 

 

 

«عقد ضمان عبارت است از این که شخصى مالى را که بر ذمه دیگرى است بر عهده بگیرد. متعهد را «ضامن» طرف دیگر را «مضمون له» و شخص ثالث را «مضمون عنه» یا «مدیون اصلى» مى گویند.

 

 

 

تعریف ضمان عقدى و معاوضى که به ضمان «مسؤولیت قراردادى» نیز نامیده مى شود، عبارت است از ضمانى که منشا آن عقد و قرارداد است. دکتر کاتوزیان در این باره مى نویسد:

 

 

 

«مسئولیت قراردادى، در نتیجه اجرا نکردن تعهدى که از عقد ناشى شده است به وجود مى آید. کسى که به عهد خود وفا نمى کند و بدین وسیله باعث اضرار هم پیمانش مى شود باید از عهده خسارتى که به بار آورده است برآید.» در قانون مدنى درمواد مختلفى از این ضمان بحث شده که مواد 221 و 222 و 226 از جمله آنهاست. فقها از ضمان عقدى در موارد گوناگون بحث کرده اند، لیکن تعریف مشخصى از آن ارائه نکرده اند.

 

 

 

میان تعریف حقوق مدنى با آنچه که فقها از ضمان عقدى در نظر دارند، اختلافى وجود ندارد.

 

 

 

ضمان قهرى که «مسؤولیت مدنى» نیز نامیده مى شود عبارت است از:

 

 

 

«مسؤولیت انجام امرى و یا جبران زیانى که کسى در اثر عمل خود به دیگرى وارد آورده.» این ضمان را از آن جهت قهرى مى نامند که به دنبال عقد قراردادى نیست.

 

 

 

اهمیت این موضوع سبب شد تا چندین نوشته را به تحقیق آن اختصاص دهیم.

 

 

 

3 - اهمیت قاعده اتلاف

 

 

 

از جمله قواعد فقهى که رابطه تنگاتنگى با ضمان قهرى دارد قاعده «من اتلف مال غیره فهو ضامن» است که پس از این، با نام قاعده اتلاف از آن یاد مى شود.

 

 

 

اگر نگوییم قاعده اتلاف مهمترین قاعده در این باب است دست کم از مهمترین قواعد خواهد بود. براى تبیین اهمیت و قلمرو قاعده اتلاف برخى از پرسشها و گره هاى فقهى را که مى توان به کمک این قاعده گشود مورد مطالعه قرار مى دهیم:

 

 

 

1 . آیا قاعده اتلاف تنها در صورتى جریان دارد که اتلاف از روى عمد و اختیار صورت گیرد یا مواردى را که اتلاف از .

 

 

 

روى اکراه و اشتباه تحقق پیدا کند نیز در بر مى گیرد؟ 2 . آیا با قاعده اتلاف، تنها ضمان مالى که از بین رفته ثابت مى شود و یا اگر عین مال باقى است ولى مالیت و ارزش آن کاهش یافته نیز مشمول قاعده اتلاف است؟ 3 . آیا در اثبات ضمان با این قاعده، شرط است که شخص متلف شرایط تکلیف مانند بلوغ و عقل را داشته باشد؟ 4 . آیا با قاعده، افزون بر اثبات اصل ضمان مال تلف شده، چگونگى ضمان و کیفیت جبران (مثلى و قیمى) را نیز مى توان اثبات کرد؟ 5 . آیا محدوده جریان قاعده، صورت مباشرت در اتلاف است و یا اعم از مباشرت و تسبیب است؟ 6 . آیا این قاعده افزون بر ضمان اتلاف مال، ضمان اتلاف منافع را نیز اثبات مى کند؟ چنانچه پاسخ مثبت باشد آیا تفاوتى میان منافع مستوفات (بهره بردارى شده) و غیر مستوفات هست؟ 7 . آیا قاعده اتلاف در مورد حقوق اتلاف شده جارى مى شود؟ 8 . آیا با این قاعده ممکن است ضمان اتلاف اعمال انسانها را اثبات کرد؟ اگر پاسخ، مثبت باشد آیا تفاوتى میان اعمال انسانهاى آزاد و غیر آزاد، انسان اجیر و غیر اجیر، و انسان شاغل و غیر شاغل هست یا نه؟ 9 . فرق قاعده اتلاف با قواعد مشابه همانند غرور و تسبیب در چیست؟ 10 . آیا این قاعده اتلاف در امانت را در برمى گیرد؟ 11 . آیا با قاعده اتلاف، افزون بر دیه عضو و همانند آن، ممکن است هزینه هاى معالجه و دادرسى را نیز مطالبه کرد؟ 12 . آیا اثبات لزوم جبران خسارت معنوى با این قاعده ممکن است؟

 

 

 

این پرسشها و بسیارى از پرسشهاى دیگر درباره قاعده اتلاف مطرح است که سعى شده در حد امکان، به بسیارى از این پرسشها، پاسخ داده شود اگرچه پاسخ برخى از آنها مانند شماره ششم و هشتم مقالات مستقلى را مى طلبد.

 

 

 

این بحث از آن جهت اهمیت دارد که مباحث ضمان قهرى اگرچه در بابهاى گوناگون فقه مانند اجاره، بیع، غصب، عاریه و ودیعه به مناسبت هاى مختلف مورد بحث واقع شده ولى باب مستقلى به آن اختصاص نیافته است.

 

 

 

از سوى دیگر اهمیت جبران زیانهایى که شخص به بار مى آورد تا جایى است که برخى از حقوق دانان خواسته اند تمامى قواعد حقوق مدنى را در قواعدى که از آنها ضمان قهرى استفاده مى شود خلاصه کنند.

 

 

 

این مطالب هنگامى بیشتر خود نمایى مى کند که شکوفا شدن نظام سرمایه دارى و پیشرفت حیرت آور فنون و صنایع که موجب تحول زندگى اشاره شده است ملاحظه گردد.

 

 

 

پراکندگى بحث هاى ضمان قهرى و اهمیت این ضمان در تامین امنیت ابعاد مختلف زندگى، ما را وادار کرد تا درباره قواعد فقهى مربوط به ضمان قهرى با توجه به نظریات حقوق دانان تا آنجا که حوصله مخاطبان مجله اجازه مى دهد به بحث و گفتگو بپردازیم.

 

 

 

4 - ادله اعتبار قاعده

 

 

 

الف - آیات :

 

 

 

یکى از آیاتى که بدان بر قاعده اتلاف استدلال شده آیه:

 

 

 

(فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم.) است.

 

 

 

یعنى «هر کسى به شما تعدى کرد، شما هم همان گونه به او تعدى کنید.» چگونگى استدلال به این صورت است که تلف کردن اموال و منافع و حقوق دیگران بدون اجازه آنان، یکى از مصادیق تعدى است و بر اساس مدلول آیه، به همان مقدار جایز است از متجاوز گرفته شود و بى گمان -اگر نگوییم صریح آیه دست کم مدول التزامى آن، ضمان شخص متجاوز است.

 

 

 

فقهایى چون شیخ طوسى و ابن ادریس با این آیه، افزون بر اثبات قاعده اتلاف، بر مثلى یا قیمى بودن ضمان نیز استدلال کرده اند. شیخ طوسى مى نویسد:

 

 

 

«اموال دو گونه اند: حیوان و غیر حیوان. غیر حیوان نیز دو گونه است: اموالى که مثل دارد و اموالى که مثل ندارد ...

 

 

 

چنانچه غاصب، چیزى از این اموال را غصب کند اگر مال، باقى است ضامن اصل آن است و اگر مال، تباه شده ضامن مثل آن است به دلیل آیه: (فمن اعتدى علیکم...).»

 

 

 

نقد و بررسى: ممکن است بر استدلال به این آیه، اشکالاتى وارد باشد، از جمله:

 

 

 

اولا، مدعا در قاعده اتلاف عبارت است از ضمان شخص تلف کننده و فرقى نمى کند این تلف از روى عمد و اختیار باشد و یا از روى غفلت و بى اختیارى. در حالى که عنوان «اعتداء» (تجاوزگرى) که در آیه آمده تنها صورت عمد و اختیار را در برمى گیرد نه صورت غفلت را. بنابراین، دلیل اخص از مدعا است.

 

 

 

ثانیا، در صورتى آیه دلالت بر ضمان متلف نسبت به شئ تلف شده مى کند که «ما» در جمله « ما اعتدى» موصول باشد.

 

 

 

ولى اگر مصدرى باشد معناى آیه عبارت خواهد بود از جواز تکلیفى تعدى همانند تعدى طرف مقابل. اما ضامن بودن تعدى کننده که حکم وضعى است از آیه استفاده نمى شود و با راه پیدا کردن این احتمال، آیه قابلیت استدلال بر مدعا یعنى ضمان شخص تلف کننده را ندارد، زیرا معناى آن مجمل مى شود.

 

 

 

ثالثا، بر فرض کلمه «ما» در جمله «ما اعتدى علیکم» به معناى موصول باشد نه مصدرى، در صورتى دلالت بر ضمان متلف داردکه مراد از آن، اشیاء خارجى (معتدى به) باشد که متعلق تجاوز و اعتداء واقع شده اند نه عمل تعدى و تجاوز.

 

 

 

زیرا اگر مصداق ماى موصول فعل و کار تجاوز گرانه باشد، معناى آیه این خواهد شد که شما از نظر تکلیفى مجاز هستید در برابر کار تجاوز گرانه، به همان شکل مقابله کنید.

 

 

 

یعنى اگر او در مال شما تصرف کرده شما نیز جایز است همان کار را انجام دهید و اما ضمان شخص تلف کننده و مالک شدن صاحب مال تلف شده از آیه استفاده نمى شود.

 

 

 

زیرا لازمه جواز تصرف در یک مال مالک شدن آن نیست، از این رو تصرف در برخى از اموال و مصرف کردن آنها جایز است بى آنکه شخص، مالک آنها باشد.

 

 

 

بنابراین دلالت آیه بر حجیت و اعتبار قاعده اتلاف ناتمام است.

 

 

 

آیه دیگر: (وان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به.) یعنى «اگر سزا مى دهید، مانند آنچه با شما کرده اند سزا دهید.» چگونگى استدلال بر قاعده اتلاف این است که بگوییم تباه شدن اموال و حقوق و منافع بى اذن صاحب آنها نوعى عقاب است و آیه بر جواز مقابله به مثل دلالت دارد.

 

 

 

نقد و بررسى: به نظر مى رسد دلالت آیه بر قاعده، ناتمام باشد؛ زیرا افزون بر اشکال اول و سوم بر دلالت آیه قبل، اشکالات دیگرى نیز وارد است. از جمله معاقبه به معناى مجازات کردن بر کار ناشایست است. خلیل فراهیدى مى نویسد:

 

 

 

والعقوبة اسم المعاقبة، وهو ان یجزیه بعاقبة ما فعل من سوء.

 

 

 

معناى عقوبت که اسم معاقبه است عبارت است از مجازات بر کار بد.

 

 

 

بنابراین، آیه ربطى به ضمان ندارد و تنها بر جواز تکلیفى مقابله به مثل دلالت دارد.

 

 

 

ب - روایات:

 

 

 

اگرچه عبارت «من اتلف مال الغیر فهو ضامن» در هیچ روایتى نیامده است با این حال مهمترین دلیل حجیت آن، روایات است؛ زیرا روایات فراوانى در ابواب گوناگون فقه به این مضمون وارد شده است.

 

 

 

روایاتى که در مورد قاعده اتلاف وارد شده، به لحاظ محتوا، به چند دسته تقسیم مى شوند.

 

 

 

از آنجا که نقد و بررسى هر یک از آنها از حوصله این مقاله بیرون است، تنها به نقل و نقد و بررسى برخى از آنها بسنده مى شود.

 

 

 

1 . روایات شهادت زور:

 

 

 

در مورد شخصى که با شهادت دروغ و دور از واقع موجب شود مال دیگرى تباه گردد، روایاتى مبنى بر ضامن بودن او وارد شده است. صاحب وسایل، عنوان باب را «ضامن بودن شاهد در صورتى که از شهادت خود برگردد» ذکر کرده و در آن، چهار روایت آورده که برخى از آنها از نظر سند و دلالت بى اشکالند. از جمله صحیحه جمیل:

 

 

 

«عن ابى عبدالله(ع) فی شهادة الزور: اذا کان الشىء قائما بعینه رد على صاحبه والا ضمن بقدر ما اتلف من مال الرجل» امام صادق(ع) درباره کسى که شهادت ناحق او سبب اتلاف مال دیگرى شده فرمود: «اگر مال باقى باشد به صاحبش برگردانده مى شود. در غیر این صورت شاهد به اندازه اى که از مال دیگرى تلف کرده ضامن است.» دلالت روایت بر اصل قاعده -صرف نظر از قلمرو آن تمام و سند آن نیز بى اشکال است.

 

 

 

2 - روایات باب اجیر:

 

 

 

صاحب وسایل بابى با عنوان «ضامن بودن اجیر نسبت به مالى که در اختیار او بوده و به سبب افراط او تباه شده باشد.

 

 

 

» گشوده است و در آن بیست و سه روایت نقل کرده که برخى از آنها از نظر سند و دلالت بر مدعا تمام است. از جمله:

 

 

 

«عن ابى عبدالله قال: سئل عن القصار یفسد. فقال: کل اجیر یعطى الاجرة على ان یصلح فیفسد فهو ضامن» امام صادق(ع) درباره شخصى که شغل او لباس شویى است، اگر لباسى نزد او از بین برود مى فرماید: «هر اجیرى که مزد بگیرد براى درست کردن چیزى ولى آن را ناقص کند، ضامن است.» این روایت را شیخ طوسى نیز نقل کرده و از نظر سند صحیح است. دلالت آن بر قاعده نیز روشن است.

 

 

 

3 - روایات ابواب موجبات ضمان:

 

 

 

در کتاب دیات، روایات فراوانى درباره موجبات و اسباب ضمان وارد شده و صاحب وسایل الشیعه آنها را به چهل و چهار عنوان و باب تقسیم کرده و ضمن هر یک، چندین روایت را آورده است و بسیارى از روایات افزون بر تلف مال، تباه شدن جان و اعضاء و حقوق را نیز در برمى گیرد و از طرفى هم ضمان شخص مباشر را شامل مى شود و هم ضمان شخص غیر مباشر را که تلف به او نسبت داده مى شود. از جمله آن روایات که از جهات زیادى فراگیر است و بیشتر فقها نیز بدان استدلال کرده اند، صحیحه حلبى است:

 

 

 

«عن ابى عبدالله(ع) قال: سالته عن الشىء یوضع على الطریق فتمر الدابة فتنفر بصاحبها فتعقره. فقال: کل شىء یضر بطریق المسلمین فصاحبه ضامن لما یصیبه» امام صادق(ع) در پاسخ سؤال از حکم چیزى که در راه مسلمانها قرار داده شده و سبب ترس و فرار چهار پا شده و در نتیجه صاحبش را زمین مى زند، مى فرماید: هر چیزى که موجب زیان راه و عابر شود ضمان آور است.» این روایت از نظر سند، صحیح است و دلالت آن بر قاعده تمام است و قلمرو قاعده را نیز به بیش تر از تلف مال گسترش مى دهد که بحث آن پس از این خواهد آمد.

 

 

 

4 - روایات باب حدود:

 

 

 

روایات بسیارى در ابواب حدود دلالت دارد بر اینکه شخصى که با حیوانات آمیزش کرده، علاوه بر اینکه تعزیر مى شود ضامن قیمت حیوان نیز هست. زیرا با این عمل، حیوان تباه شده است و این تعلیل مى تواند حکم ضمان را در موارد دیگر به همراه داشته باشد.

 

 

 

زیرا حکم دایر مدار وجود علت است. روایت زیر از جمله آن روایات صحیح است:

 

 

 

«عن ابى جعفر(ع) فى الرجل یاتى البهیمة. قال: یجلد دون الحد ویغرم قیمة البهیمة لصاحبها لانه افسدها علیه» امام باقر در مورد مردى که با چهار پا نزدیکى کرده بود، فرمود: «کمتر از حد بر او تازیانه زده مى شود و قیمت حیوان را نیز براى صاحبش ضامن است. زیرا حیوان را تباه کرده است.» دلالت روایت بر قاعده روشن و سند آن هم صحیح است صدوق و کلینى نیز این روایت را نقل کرده اند.

 

 

 

5 - روایات باب عتق:

 

 

 

صاحب وسایل در باب هیجده از ابواب عتق، بیست و چهار روایت را نقل کرده است که دلالت دارند بر ضمان شریکى که سهم خود را از عبد مشترک آزاد کرده است. از آن جمله است صحیحه حلبى:

 

 

 

«عن ابى عبدالله(ع) قال: سالته عن المملوک بین الشرکاء فیعتق احدهم نصیبه. فقال: ان ذلک فساد على اصحابه فلا یستطیعون بیعه ولا مؤاجرته. فقال: یقوم قیمة فیجعل على الذى اعتقه عقوبة وانما جعل ذلک علیه عقوبة کما افسده» امام صادق(ع) در پاسخ پرسش از برده اى که چند نفر در مالکیت آن شریکند و یکى از آنها سهم خود را آزاد مى کند، فرمود:

 

 

 

«این کار سبب تباه شدن مالکیت شریکان است. چون توان فروش و یا اجاره دادن آن برده از دست مى رود. برده، قیمت گذارى مى شود و قیمت آن بر ذمه شریکى که حصه اش را آزاد کرده است از باب مجازات گذاشته مى شود. زیرا او ملکیت برده را تباه کرده است.» دلالت و سند روایت بى اشکال است و چون امام معصوم حکم به ضمان را دایر مدار افساد قرار داده، هر جا که این علت وجود داشته باشد ضمان نیز هست از باب قاعده معروف و مورد قبول «العلة تعمم وتخصص» (تعلیل حکم سبب توسعه و تضییق حکم مى گردد.)

 

 

 

6 - حدیث «لا ضرر ولا ضرار» ممکن است براى اثبات حجیت قاعده اتلاف به حدیث «لا ضرر» نیز تمسک شود. به این بیان که شخص تلف کننده، موجب ضرر و زیان شده و چون حدیث، ضرر را نفى مى کند لازمه اش ضمان تلف کننده است. در غیر این صورت ضرر، منتفى نخواهد بود.

 

 

 

اگر حدیث «لا ضرر» بر قاعده اتلاف دلالت کند در قلمرو و دامنه قاعده تاثیر به سزائى دارد؛ زیرا اطلاق حدیث، بسیارى از موارد مشکوک را که مشمول دیگر ادله قاعده نیست در بر مى گیرد. از این رو مناسب است در این باره بحث و تحقیق بیشترى انجام پذیرد.

 

 

 

مبانى فقها در «لا ضرر»

 

 

 

نوشته ها و نظریات درباره حدیث لا ضرر فراوان است و کمتر قاعده و حدیثى تا این حد مورد کند و کاو قرار گرفته است. نقد و بررسى همه آنها خارج از حوصله این نوشته خواهد بود. از این رو فقط به نقل اهم نظریات در این باره اکتفا مى کنیم:

 

 

 

1 . مبناى شیخ انصارى: حدیث لا ضرر، وجود احکامى را در شریعت که عمل بدانها موجب ضرر مى شود، نفى مى کند، البته در اینجا، نفى سبب به لسان نفى مسبب صورت گرفته است. وى در این باره مى نویسد:

 

 

 

«مدلول قاعده، نفى حکم شرعى است که موجب ضرر مى شود. بنابراین در حدیث، با نفى مسبب (ضرر)، سبب ضرر (احکام ضررى) نفى شده است.

 

 

 

2 - مبناى شیخ الشریعه: مدلول حدیث، نهى تکلیفى از ضرر رساندن به دیگران است. زیرا اگرچه جمله «لا ضرر» خبریه است لیکن چون در مقام انشاء است دلالت بر نهى مى کند.

 

 

 

مانند جمله «یعید» که در مقام انشاء دلالت بر وجوب اعاده مى کند. وى در این باره مى نگارد:

 

 

 

«مدلول قاعده، نهى تکلیفى و حرمت ضرر رساندن است.»

 

 

 

3 . مبناى آخوند خراسانى: نفى حکم ضررى به زبان ادعاى نفى موضوع آن مانند «لا شک لکثیر الشک» ایشان مى فرماید:

 

 

 

«مدلول حدیث، نفى احکام ضررى است به زبان نفى موضوعات ضررى ادعائا.»

 

 

 

4 . مبناى فاضل تونى: بر اساس نقل شیخ انصارى، نظر ایشان عبارت است از اینکه ضررى که از نظر شارع جبران نشده باشد در اسلام وجود ندارد. بنابراین لازمه نفى ضرر این است که شارع حکم به جبران ضرر کند. بر اساس این مبنا، این حدیث از ادله قاعده اتلاف به شمار مى آید.

 

 

همانگونه که ایشان پیش از بحث لا ضرر مى فرماید: اگر کسى درب قفس را بازکند و پرنده بپرد برائت جارى نمى شود چون موجب ضرر است و داخل در قاعده اتلاف است. پس از آن مى گوید: «مدلول حدیث، نفى ضررى


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قواعد فقهى اتلاف

تحقیق قواعد حل تعارض در مورد ازدواج در ایران 32 ص - ورد

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق قواعد حل تعارض در مورد ازدواج در ایران 32 ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق قواعد حل تعارض در مورد ازدواج در ایران 32 ص - ورد


تحقیق قواعد حل تعارض در مورد ازدواج در ایران 32 ص - ورد

موضوع                                                                                صفحه

چکیده بحث................................................................................

بخش اول: قواعد حل تعارض در مورد ازدواج در ایران.........

1- شرایط ماهوی ازدواج.........................................................

2- شرایط شکلی ازدواج...........................................................

3- نکاح ایرانیان در خارجه.......................................................

4- نکاح اتباع خارجه در ایران..................................................

5- نکاح زن و مرد با تابعیت‌های مختلف در ایران...................

6- قوانین  حاکم بر ازدواج در کنوانسیون 1978 لاهه.............

بخش دوم:   قواعد حل تعارض در مورد طلاق در ایران.........

1- طلاق ایرانیان در خارج........................................................

2- طلاق اتباع بیگانه در ایران...................................................

3- طلاق بین زن وشوهری که تابعیت مختلف دارند................

4- طلاق در کنوانسیون 1970 لاهه..........................................

نتیجه بحث.................................................................................

منابع و ماخذ.............................................................................

مقدمه:

 خانواده یک نهاد بسیار مهم در اجتماع است در بحث اهمیت خانواده همین جمله کافی است که بدون خانواده هیچ اجتماعی شکل نمی‌گیرد و بحثی است که خواه و ناخواه در بعد جامعه شناسی، بعد حقوقی و .... مطرح می شود و لذا اهمیت موضوع طرح مباحث و مطالبی را می‌طلبد  که در رابطه با این نهاد مهم و مقدس بتوانند راه گشای بعضی مشکل هایی که گریبان گیر این نهاد است بشوند.

در تعریف خانواده می توان گفت که خانواده متشکل از افرادی است که با هم قرابت دارند و از هم ارث می‌برند و تحت ریاست پدر و اجتماع زندگی می‌کنند. البته خانواده مفهومی است که با تعریف چند کلمه‌ای نمی توان آن را کاملا معرفی کرد ولی بازهم این تعریف می تواند  در جاهایی به کمک ما بیاید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق قواعد حل تعارض در مورد ازدواج در ایران 32 ص - ورد