فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

داستانهای قرآن کریم

اختصاصی از فایل هلپ داستانهای قرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

داستانهای قرآن کریم

62 صفحه پی دی اف مشتمل بر داستان های قرآنی


دانلود با لینک مستقیم


داستانهای قرآن کریم

خـط فارسـی و رایـانـه

اختصاصی از فایل هلپ خـط فارسـی و رایـانـه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 14 صفحه وورد

قسمتی از متن:

زبان فارسی که زبان ملی ما و وسیله ارتباط میان ایرانیان و فارسی زبانان داخلی و خارج کشور است، به صورت فعلی خود بیش از هزار سال عمر و ادبیات مکتوب دارد. اما از بخت بلند ما ایرانیان، زبان ما در این مدت کمتر تحول بنیادی پیدا کرده است. هر چند، در نخستین قرن های تکوین زبان فارسی، در سطح واژگانی و نحوی تفاوت هایی میان متونی که در مناطق مختلف ایران نوشته شده دیده می‏ شود. هر چه پیشتر می آییم این تفاوت ها کمتر می شود. نوشتن برخی از کلمات به صورتی که در منطقه جغرافیایی خاصی به کار می رفته و ضبط متفاوت برخی از صیغه های فعل، که از ویژگی های متونی است که تا قرن های ششم و هفتم تألیف شده، بعدها از میان می رود، به طوری که امروز همه ما حس می کنیم که فارسی را به یک شکل و یک صورت می نویسیم و ظاهراً در خواندن نوشته یکدیگر با مشکلی مواجه نمی شویم. با این حال رسم الخط یا شیوه خط یا دستور خط فارسی تا این اواخر قاعده مشخصی نداشت. به نظر نمی آید که تا پیش از دهه دوم قرن حاضر کسی به مسئله رسم الخط و به ویژه به مسئله استقلال کلمات و کلمات مرکب و جدانویسی یا سرهم نویسی آنها آگاهانه اندیشیده باشد، و نسخه های خطی که از گذشته در دست داریم گواه این بی توجهی است...

در واقع جستجو برای یافتن قواعدی برای رسم ‏الخط در متون قدیمی کاری عبث است. نیاز به رسم الخط واحد، مسئله جدیدی است. نه گذشتگان را باید ملامت کرد که چرا به فکر آن نبوده ‏اند و نه بی توجهی به این مسئله را باید به حساب فضایل ایشان نوشت. حتی در زبان های اروپایی نیز که بسیاری از مشکلات خط ما را ندارند، توجه به وحدت رسم الخط پدیده جدیدی است و پیش از قرن های شانزدهم و هفدهم میلادی در بسیاری از زبان ها گاهی واژه ای را به چند صورت می نوشتند. ...


دانلود با لینک مستقیم


خـط فارسـی و رایـانـه

پژوهشی درباره شاهنامه فردوسی

اختصاصی از فایل هلپ پژوهشی درباره شاهنامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی

112 صفحه وورد

قسمتی از متن:

 

ما آنچیزی نیستیم ، که ساخته اند

ما آنچیزی میشَـویم ، که میجوئیم

 

ما خدائی را میجوئیم که آب روانست، و تخم هستی ما، آنرا شب و روز مینوشد، تا بروید و درفرازش ، خوشه بینش شود ، وتا ازمکیدن این آب، تخم هستی ما ، بروید و دراین گیتی بهشت ازما برآید، و سراپایمان ، خنده شود . تا ازخنده وشاد شدن ، گوهرما و اوباهم، زیباشود ، تا باهم اصل زیبائی  باشیم .ما خدائی را میجوئیم که درهم به پیچیم ، مانند پیچه به تنه درخت ، تا باهم ، اصل زیبائی و هم آهنگی وجشن و بینش باشیم . جائی ترس و بیم هست، که خدا و انسان، همآغوش و جفت و آمیخته باهم نیستند . از بریدگی خدا ازانسان، زشتی و بیم درگیتی، پیدایش می یابد . انسان ، زشت میشود، چون دراین بریدن ، گناهکارمیشود، و خدا ، زشت میشود، و میترسد که صورت خود را بنماید و ازانسان ، زشت تصویر گردد .هنگامی خدا از انسان، بریده میشود، خدا ، تبدیل به خالق ومعبود ، و انسان، تبدیل به مخلوق وعبد میشود ، و دیگر،« یارهمدیگر» نیستند، و با این بریدگی ازهم ، زشتی ودوزخ، پیدایش می یابد، که پیکر یابی « بیم وترس» است ، وهردو ازهم میترسند وازهمدیگر میگریزند . یکی منکرخدا میگردد ، تا ازاو، آزادی بیابد، و دیگری ، قدرت انحصاری میطلبد، تا انسان را بزنجیروبند بکشد .هنگامی خدا از انسان بریده و پاره کرده شد، و ناهمسرشت شدند، گناه و بیم و دوزخ ، پیدایش یافت . آنگاه خدا، از دنیا بریده شد، دنیا زشت وفانی شد ، و بهشت ازدنیا ، تبعید گردید ، ونیازبه ایمان آوردن به غیب بود .آنگاه که خدا را ازانسان بریدند، انسان دررنج و کین ورزی هبوط کرد وگناهکارشد،و خدا،محکوم به خودپرستی وقدرتپرستی و انحصارکردن قدرت به خود شد .

آنگاه که خدارا ازانسان بریدند، انسان برآن شد، که خدارا فراموش کند، و خدا برآن شد، که انسان را عبد خودش کند، و فراموشی انسان را گناه بداند .  آنگاه که خدا را ازانسان بریدند ، انسان کوشید که در دنیا، بهشت برای خودش بسازد، و خدا ، آن بهشت را ویران ساخت، و کوشید که بهشتی، فراسوی دنیا برای غلامان حلقه بگوشش بسازد که عمرخود را صرف عبودیت او کرده اند و هیچگاه از آن یاد نیاورده اند که باخدا ، جفت و یارند . ودرهردو، عشق،خشکید.آنگاه که خداراازانسان بریدند، خدا برای انسان،عظیم ووحشت آورشد، وانسان، پشت به خدا کرد وازاو گریخت،وخدا، تنها ماند .آنگاه که خدا را ازانسان بریدند،  جشن گاهها، تبدیل به معابدشدند ، و خدا وانسان ، دیگر نمیتوانستند باهم برقصند، با هم بنوازند ، با هم آواز بخوانند و باهم بخندند .

آنگاه که خدارا ازانسان بریدند ، خدا، قدرت پرست شد و هرکه را خواست، عزیزکرد و هرکه را خواست ذلیل کرد، و قدرت را به خود منحصر ساخت، وانسان را ازآن محروم ساخت ، وفضیلت انسان را تسلیم شدن و مطیع بودن و عبودیت کرد . تا انسان دربرابراو، همیشه احساس تقصیر و نقص وعجزکند ، و تنها خداست که حق به « کبر« دارد ، و کبر فروختن برای خدا، حتا فضیلت است و او خودش را بنام« اکبر» ستود .آنگاه که خدا را ازانسان بریدند ، این بزرگترین توهین شد که انسان لب برلب خدا بنهد و اورا ببوسد ، گیسوی خدا را با انگشتانش، شانه کند و اورا در آغوش بگیرد و با او دریکجا مانند زال خانه بگیرد ، و برای خدا، برترین نقص شد که با انسان بیامیزد، تا آلوده به عجزو فقرو نقص و ضعف نگردد ، تا متعالی وپاک بماند .آنگاه که خدا را ازانسان بریدند ، انسان از دیدن چهره خدا ، چنان به وحشت میافتد که جادرجا میمیرد و جانش ازقالب تهی میگرددو خدا ، حق ندارد که صورتهائی ازخود بکشد و آنهارا رنگین کند و پیکرهای خودرا بتراشد . خدا، نقاشی و پیکرسازی و رنگرزی را فراموش کرد .آنگاه که خدارا ازانسان بریدند ، انسان حق نداشت ، هیچکس را جز خدا دوست بدارد . بدینسان، سرچشمه عشق دراو خشکید ، چون خدا هم ، که ازاو بریده شده بود ، دیگر دوست داشتنی نبود . او به کسی که ازاو بریده است، تعظیم میکند ، ولی نمیتواند اورا دوست بدارد .آنگاه که خدارا ازانسان بریدند، خدا ، کامل شد، و با رسیدن به کمال ، آزادی را ازدست داد ، چون درکمال، آزادی نیست . وانسان، ناقص شد، و هرناقصی، آزاد است ، ولی گناهکار. ودرانسان ، جمع  گناه ِناقص بودن وداشتن ِ آزادی، مزه آزادی را هم از بین برد .

اینست که خدا و انسان، به فکرآن افتادند که بازباهم بیامیزند و همگوهروهمسرشت بشوند، و باز به هم بپیچند ، وبازیکی آب ، و دیگری ، تخم بشود تا باهم بیامیزند و برویند ، و باز یکی تارو دیگری پود بشود ، تا باهم یک جامه بشوند، و تا خدا، جنینی درزهدان انسان بشود .  آنگاه که انسان وخدا باهم سرشته و ازهم جدا ناپذیرشدند ، آنگاه کسانی که میخواستند از « واسطه گری میان خدا و انسان» ، عایدات داشته باشند ، دشمن عشق ورزی میان خدا و انسان  شدند. اینها ارّ ه شدند ، تا درختی را که خدا ریشه اش و انسان شاخه وبرش هست ازهم ببرند ، اینها مقراض شدند تا پارچه ای را که خدا تارش و انسان، پودش هست ازهم ببرند ، اینها تیغی شدند تا شاهرگ انسان را که خدادرآن خون روانست ، ببرند .


دانلود با لینک مستقیم


پژوهشی درباره شاهنامه فردوسی

آرایه های ادبی

اختصاصی از فایل هلپ آرایه های ادبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

11 صحه وورد

قسمتی از متن:

آرایه های ادبی

آرایه های ادبی (صنایع بدیعی) این "صنایع بدیعی"، عنوانی قدیمی است برای بخشی از هنرمندیهای شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافیه بوده و به عنوان آرایشهایی برای کلام به کار می رفته است.


دانلود با لینک مستقیم


آرایه های ادبی