فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی 10 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی

مهر و محبّت مایه و سرمایه‏اى است که جایگاهش ، قلبى که در معارف الهیه از آن تعبیر به بیت اللّه‏ و حرم اللّه‏ و عرش اللّه‏ شده است ، قلبى که همه ارزش انسان به اعتبار محتویات مثبت و نورانى آن است ، قلبى که افق طلوع ایمان و یقین و عشق به حق و مهرورزى نسبت به خلق خداست ، قلبى که صاحبش از آن مراقبت و مواظبت نموده و از این که جایگاه رذایل شود حفظش کرده و آن را به صلاح و سواد آراسته و فضاى آن را شایسته جلوه فیوضات حضرت فیّاض نموده است .

قلب خالى از حالات مثبت و محروم از مایه مهر و محبّت بنا به نظر اولیاى حق و به ویژه حضرت مولى الموحدین ، صاحبش موجودى بى‏منفعت و وجودى فاقد ارزش است .

« عِظَمُ الْجَسَدِ وَطُولُهُ لاَ یَنْفَعُ إذا کَانَ الْقَلْبُ خَاوِیاً » ۱ .

بزرگى و بلندى بدن در صورتى که قلب خالى از حقایق و حالات مثبت باشد سودى نمى‏دهد .

رسول خدا صلی الله علیه و آله مى‏فرماید :

« إذَا طَابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طَابَ جَسَدُهُ وَإذَا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ جَسَدُهُ » ۲ .

هنگامى که قلب انسان از همه رذایل پاک باشد ، حرکات بدن و اعضا و جوارحش پاک خواهد بود و چون قلب آلوده باشد جسد و حرکات اعضا و جوارحش آلوده خواهد بود .

و نیز از آن حضرت در روایت بسیار مهمى آمده :

« إنَّ للّه‏ِِ تَعَالى فِى الاْءَرْضِ أوَانِىَ أَلا وَهِىَ الْقُلُوب فَأحَبُّهَا إلَى اللّه‏ِ أَرَقُّهَا وَأصْفَاهَا وَأَصْلَبُهَا ، أَرَقُّهَا لِلإخوانِ وَأَصْفَاهَا مِنَ الذُّنُوبِ وَأَصْلَبُهَا فِى ذَاتِ اللّه‏ِ » ۳ .

براى خدا در زمین ظرف‏هایى است ، آگاه باشید که آن ظرف‏ها قلب‏هاست محبوب‏ترین آن ظرف‏ها در پیشگاه خدا مهربان‏ترین و صاف‏ترین و سخت‏ترین آن‏هاست ، مهربان‏ترینش نسبت به برادران انسانى و ایمانى ، صاف‏ترینش از گناهان و سخت‏ترینش در استقامت و پایدارى در راه خدا . پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در بیانى پر ارزش مى‏فرماید :

« إنَّ اللّه‏َ تَبَارَکَ وَتَعالَى لاَ یَنْظُرُ إلى صُوَرِکُمْ وَلاَ إلى أمْوَالِکُمْ وَلَکِنْ یَنْظُرُ إلى قُلُوبِکُمْ وَأعمَالِکُم » ۴ .

خداى تبارک و تعالى نه به ظاهر شما مى‏نگرد و نه به ثروت و اموالتان ، بلکه به قلوب شما و اعمالتان نظر مى‏کند .

بر پایه آیات و روایات ، قلب در وجود انسان از موقعیت ویژه‏اى برخوردار است تا جایى که صلاح و فساد و پاکى و ناپاکى انسان در ارتباط با حالات این مرکز حساس و این سرمایه ملکوتى و عنصر عرشى است . پاره‏اى از حرکات و امور انسان ریشه در عشق و محبّت فراوان او نسبت به خلق خدا دارد که لازم است انسان ، قدردان این عشق و محبّت باشد و خدا را نسبت به این نعمت معنوى سپاس‏گزارى کند ، در مثل انسان از مسیرى عبور مى‏کند ، مى‏بیند در راه رفت و آمد مردم خارى ، تیغى ، سنگ و یا شى‏ء آزار دهنده‏اى افتاده ، بدون آن که وضع و شخصیت خود را ملاحظه کند ، براى آن که انسان و یا جاندارى در رفت و آمدش از این مسیر صدمه و آزار نبیند ، جاده و راه را از آن اشیاء آزار دهنده پاک مى‏کند و یا گم شده‏اى را به محلى که گم کرده ، راهنمایى مى‏کند یا به عیادت بیمارى مى‏رود یا جنازه‏اى را که نمى‏شناسد تشییع مى‏کند و . . . این‏ها امورى است که محرک انجامش ،مایه و سرمایه‏اى چون محبّت و عشق به دیگران است که جز قلب جایگاهى ندارد ، آن هم قلبى که به حیات معنوى و فیوضات الهى و برکات آسمانى و نور ایمانى زنده است .

توجه اسلام به مهرورزی

پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در روایتى مردم را براى حل مشکلاتشان به سوى آراستگان به مهر و محبّت راهنمایى مى‏کند ، آنجا که مى‏فرماید :

« اُطْلُبُوا الْحَوائِجَ إلى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ أُمَّتِى تُرْزَقُوا وَتَنْجَحُوا فَانَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : رَحْمَتى فِى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ عِبَادِى وَلاَ تَطْلُبُوا الْحَوائِجَ عِنْدَ القاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ فَلاَ تُرْزَقُوا وَلاَ تَنْجَحُوا فَإنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : إِنَّ سَخَطِى فِیْهِمْ » 

نیازمندى‏ها و حوائج خود را در میان امت من از آراستگان به مهر و محبّت بخواهید تا به رزق و روزى دست یابید و کامیاب و رستگار شوید ، زیرا خداى عزّوجلّ مى‏فرماید : مهر و رحمت من در میان بندگانم نزد آراستگان به مهر و رحمت است ، نیازمندى‏ها و حوائج خود را از سنگدلان مخواهید که به رزق و روزى نرسید و کامیاب نگردید ، زیرا خداى عزّوجلّ مى‏گوید : خشم و غضب من در آنان است .

آیات و احادیث منتخب در مورد مهرورزی

پیامبر اسلام (ص):ان حسن الخلق ذهب بخیر الدنیا و الاخره    ( جامع السعاده/ ج 1 ص 273)امام صادق (ع) : لاعیش اهنأ من حسن الخلق( علل الشرایع / ج2/ ص 246)هیچ زندگانی گواراتر از حسن خلق نیستامام صادق (ع) : من ساء خلقه عذّب نفسه ( جامع السعاده/ ج 1 ص 271)هرکس بداخلاق باشد خودرا عذاب می دهدامام علی (ع) : حسن الخلق خیر الرفیق ( بحار الانوار/ ج77/ص 396)خوش اخلاقی بهترین رفیق آدمی استقرآن کریم:انک لعلی خلق عظیم ( سوره قلم / آیه 4)همانا بدرستیکه تو دارای اخلاق نیکو هستیمحدثین در باره اخلاق پیامبر اسلام نوشته اند:آن حضرت با مردم انس می گرفت و هیچکس را زا خود نمی راند. بزرگان هر قومی را مورد احترام قرار می داد اگر کسی تقاضایی از آن حضرت میکرد اجابت می نمود و اگر میسر نبود با نهایت محبت اورا قانع میکرد. با مردم به گشاده روئی برخورد می نمود. برای خدا غضب میکرد ولی هیچگاه برای خودش خشمگین نمی شد. همیشه لبخند بر لب داشت . تند خووسختگیر نبود . هرگز دشنام و سخن زشت از دهانش بیرون نمی آمد. از کسی عیبجویی نمی کرد.امام صادق:از مانیست کسی که هنگام خشم ، خویشتندار بوده و با همنشینان و دوستان خود خوش اخلاق و خوش رفتار نباشد.        ( الامام الصادق والمذاهب الاربعه ج2 ص 350)پیامبر اسلام:خوش اخلاق باشید زیرا سرانجام آن خواه ناخواه بهشت است و از بدخلقی بپرهیزید که خلق بد خواه ناخواه در آتش است.  ( وسایل الشیعه / ج2/ ص221)پیامبر اسلام : آنکس نزد من از همه محبوبتر و روز قیامت ازهمه به من نزدیکتر است که اخلاقش نیکو تر و تواضعش  بیشتر باشد.( قرب الاسناد / ص22)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی 10 ص

دانلود مقاله کامل درباره نقش زنان مسلمان در جبهه 25 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره نقش زنان مسلمان در جبهه 25 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

نقش زنان مسلمان در جبهه

الف ـ مشارکت زنان صدر اسلام در جنگ

زنانی که در جبهه شرکت کرده اند فراوانند و تاریخ نام چند نفر از آنان را به این عنوان ثبت کرده است . اینک به چند مورد از آنان اشاره می شود .

امّ عطیّه :

وی از زنان انصار بود و علاقة شدیدی به شرکت در جنگ و حضور در جبهه ابراز می کرد . امّ عطیّه در هفت غزوه شرکت کرد و مداوای مجروحان از جمله خدمات وی در جبهه به شمار می آید .

نسیبه دختر کعب ، مشهور به امّ عماره :

وی از زنان فداکار و شجاعی است که رشادتهای وی در غزوة احد معرف شخصیت او می باشد . فداکاری نسیبه ، به اندازه ای حساس و ضروری بود که پیامبر اکرم (ص) به فرزند او عماره فرمود : «امروز مقام مادر تو از مردان جنگی ـ نام دوتن از مردان دلیر را می برد ـ والاتر است» زیرا آن دو از ترس جنگ و کشته شدن ، پیامبر خدا را تنها گذاشته ، فرار کردند ؛ ولی نسیبه با احساس خطر نسبت به پیامبر (ص) وظیفة عادی خویش را رها کرد و همگام با سایر رزمندگان ، از وجود گرامی پیامبر (ص) به دفاع پرداخت .

عماره فرزند نسیبه گوید : « در جنگ احد ، بازوی چپم زخمی شد. مردی به تنومندی درخت خرما ضربتی به بازویم زد و بی توجه به راه خود ادامه داد . خون همچنان سرازیر بود و باز نمی ایستاد . پیامبر اکرم (ص) فرمود زخم را ببند . آنگاه مادرم آمد و با پارچه هایی که آماده کرده بود آن را بست . پیامبر می نگریست . پس از بستن زخمها ، مادرم گفت :« پسرم ! بپا خیز و جنگ کن»

امّ ابیه

وی ، یکی از شش نفری بود که عده ای زیر نظر وی به معالجة مجروحین جنگی در جبهه ها اشتغال داشتند. امّ ابیه با همراهانش راهی خیبر شدند . پیامبر اسلام (ص) با اطلاع از آمدن ایشان ، فردی را فرستاد و با احضار آنان فرمود : «به دستور چه کسی به اینجا آمده اید ؟» امّ ابیه گوید : «چون آثار غضب را برچهرة آن حضرت مشاهده کردیم ، گفتیم : یا رسول الله ! ما با مقداری دارو به منظور مداوای مجروحین آمده ایم . آنگاه حضرت با ماندن ما موافقت فرمود . شغل ما در این جنگ مداوای مجروحان و پختن غذا و طعام بود .

امّ ایمن

یکی دیگر از زنانی که نامش زینت بخش تاریخ جنگهای اسلام شده ، امّ ایمن است . وی زنی بسیار شریف و مؤمن بود . همواره در کنار زنان مجاهد در راه خدا ، در جبهة جنگ به مداوای مجروحان می پرداخت .

حمنه دختر جحش

حمنة از زنان بسیار صبور و مقاومی بود که در جنگها افتخار حضور داشت با اینکه دایی و برادر و شوهرش در جنگ احد شرکت کدند به فوز عظیم شهادت نایل آمدند ، خود نیز با کمال رشادت وشهامت ، همگام با سایر رزمندگان به مداوای مجروحان می پرداخت و به آنان آب می رساند .

ربیع دختر معوذ

وی از زنان انصار و بسیار محترمه و از صحابة پیامبر اکرم (ص) به شمار می رفت ، همراه حضرت (ص) در جنگها شرکت داشت و مجروحان را درمان می کرد .

امّ زیاد

وی از خاندان اشجع و از جمله شش نفری بود که به سرپرستی عده ای از زنان به خیبر رفته بودند.

امیه دختر قیس

امیه از جمله زنانی بود که پس از هجرت به مدینه مسلمان شد و با پیامبر (ص) بیعت نمود و در جنگ خیبر شرکت کرد .

امیه گوید : « با عده ای از زنان بنی غفار به حضور پیامبر اسلام (ص) رسیده ، عرض کردیم : یا رسول الله مایل هستیم در خدمت شما برای معالجة مجروحان و کمک به رزمندگان ، به سوی خیبر حرکت کنیم پیامبر (ص) به نشانة رضایت و موافقت فرمود: با عنایات الهی حرکت کن .»

لیلای غفاریه

وی شیر زنی بود که در خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در جنگها شرکت می کرد و به پرستاری و یاری مجروحان می پرداخت . عبدالله بن عمر ، از لیلای غفاریه نقل کرده است که می گفت :«من زنی بودم که با پیامبر (ص) برای مداوای مجروحین به جنگ می رفتم.»

امّ سلیم

وی در جنگ اخد شرکت داشت و به تشنگان آب می داد و مجروحین را درمان می کرد . در جنگ حنین با اینکه حامله بود از شرکت در جنگ خودداری نکرد.

معاذه غفاریه

به تعبیر اعلام النساء ، وی از زنان دانشمند عصر خویش به شمار می رفت و با محضر پیامبر (ص) انس داشت در جنگها شرکت می کرد وبیماران را پرستاری و مجروحین را معالجه می کرد .

ام سنان اسلمیه

وی زنی با محبت ، دوستدار اهل بیت عصمت و در جهاد با کفار ، صاحب همت و شجاعت بود ، هنگامی که رسول خدا (ص) عازم خیبر بود ، به حضور پیامبر (ص) آمد و عرض کرد : « یا رسول الله دوست دارم با شما حرکت کنم و در میدان جنگ به معالجة مجروحین و مداوای بیماران و یاری مجاهدان پرداخته ، از وسایل ایشان محافظت نمایم و تشنگان را سیراب کنم .» حضرت فرمود : رواست ؛ با زوجة من امّ سلمه حرکت کن .

ب ـ پرستاری بیماران

دومین مسئولیتی که زنان عهده دار آن بودند ، وظیفة پرستاری از بیمارن جبهه است . پیامبر اکرم (ص) همة نیروهای کار آمد را در جبهه به کار می گرفت و زنانی چون : ام عطیه ، معاذه غفاریه ، لیلای غفاریه ، و ام سنان را به جبهه می برد تا علاوه بر مسئولیت معالجة مجروحین ، وظیفة پرستاری بیماران را نیز عهده دار باشند .

ج ـ تدارکات و پشتیبانی جبهه

یکی از مسایل حساس جبهه ، وجود سازمان قوی و منظمی است که تأمین کننده نیازهای تدارکاتی جبهه باشد هنگامی که مردان مشغول رزمند ؛ زنان می توانند بدین مهم اقدام کنند ؛ همچنان که در جنگهای صدر اسلام با تمام تلاش خویش و به خوبی انجام وظیفه کردند. اینک مواردی از مشارکت زنان در تأمین نیازهای تدارکاتی و پشتیبانی جنگهای معصومین علیهم السلام را می آوریم .

1ـ انتقال و حمل آب و غذا به جبهه

در جنگ احد ، بسیاری از نیروهای مسلمانان فرار کرده بودند . و پیامبر اسلام با تنی چند از یاران نزدیک خود ، در برابر هجوم دشمن مقاومت می کرد . وضعیت سختی پیش آمده بود که


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نقش زنان مسلمان در جبهه 25 ص

مقاله توارث مسلمان و کافر

اختصاصی از فایل هلپ مقاله توارث مسلمان و کافر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله توارث مسلمان و کافر


مقاله توارث مسلمان و کافر

دانلود مقاله توارث مسلمان و کافر

نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 52
فهرست

توارث مسلمان و کافر
ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان
بررسى ادله ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان
الف: اجماع
ب: آیه نفى سبیل
تبیین احکام اولیه و ثانویه
ج: روایات
ارث بردن مسلمان از کافر
الف: دیدگاه فقهاى شیعه
ب: دیدگاه مذاهب اهل سنت
توارث کفار از یکدیگر
ارث بردن مرتد از کافر اصلى
میراث مرتد
عدول از کفر و گرایش به اسلام
الف: مورث مسلمان و وارث کافر واحد
ب: مورث مسلمان وارثین کافر
ج: چنانچه مورث زنى باشد که داراى فرزندانى کافر است
د: مورث شوهر و همسر مسلمان و فرزندان کافر
اسلام آوردن ورثه کافر پس از تقسیم بخشى از میراث
توارث مجوسیان در بین خود
پى‏نوشتها و مآخذ

 

پیشگفتار

از مسائل مطرح شده در روابط مالى بین مسلمان و کافر، توارث مسلمان و کافر است که در احکام ارث بیان مى‏گردد. ارث موجبات، حواجب و موانعى دارد. مقصود از موجب علتى است که باعث مى‏شود شخصى از دیگرى ارث ببرد همچون نسب و سبب، مثلا سبب ارث بردن فرزند از پدر نسبت پدر و فرزندى است و یا ارث بردن زن و شوهر از یکدیگر به سبب زوجیت است. به تعبیر دیگر موجب همان علت مقتضى ارث است.
مقصود از حاجب، شخص یا اشخاصى هستند که وجودشان باعث مى‏گردد وارث دیگر در قسمتى از ارث یا تمام آن از ارث بردن محروم گردد.
منظور از مانع هم در باب ارث صفت و حالتى است که با وجود آن مقتضى وراثت تاثیر نمى‏کند و مانع ارث بردن شخصى از مورث مى‏گردد، همچون قاتل بودن یا کافر بودن فرزند، که در این صورت فرزند پدرکش از پدر کشته شده ارث نمى‏برد، لذا گفته مى‏شود کفر و قتل از تاثیر سبب وراثت جلوگیرى مى‏کنند.
البته بین مانع و حاجب تفاوت وجود دارد، چه این که مانع صفتى و حالتى در خود شخص وارث است مانند کفر و قتل و یا رقیت، اما حاجب صفت‏یا حالت‏خاصى نیست‏بلکه حضور و وجود وارثى از طبقه قبلى نسبت‏به ورثه طبقات بعدى است آن گونه که در طبقات ارث مشخص شده است. (1) مثلا وجود فرزندان که در طبقه اول ارثى قرار دارند حاجب برادران مورث از ارث بردن مى‏گردند چرا که آنها در طبقه دوم ارثى قرار دارند. ..


دانلود با لینک مستقیم


مقاله توارث مسلمان و کافر

دانلود تحقیق تازه مسلمان

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق تازه مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

سخنرانی خانم فاطمه گراهام که به دین اسلام و مذهب تشیع گرویده اند

این سخنرانی در دی ماه امسال و برای گروهی از دانشجویان ایرانی اسکاتلند ارائه شده است. خانم فاطمه گراهام متولد سال1959  در انگلستان هستند که در 16 سالگی ابتدا به اسلام روی آوردند و دو سال بعد از آن با مطالعاتی که در زمینه تشیع داشتند به مذهب شیعه گرویدند. ایشان به همراه همسرشان ابراهیم الن، که ایشان نیز به تشیع گرویده اند در اسکاتلند زندگی می کنند و در زمینه طب سنتی و گیاهی فعالیت می کنند.

 امروز قصد دارم در مورد دو موضوع که از زمان مسلمان شدنم، عمیقا به آنها اعتقاد داشته و امروز نیز به عنوان یک مسلمان هنوز هم به آنها اعتقاد راسخ دارم، مطالبی را بیان کنم:1.اسلام و سادگی در این دین.

2.اسلام و قلب و روح انسان.

ابتدا چگونگی ایمان آوردنم به اسلام را به طور خلاصه تشریح می کنم. من در سن 16 سالگی به دین اسلام ایمان آوردم. در دوران کودکی ام تا حدودی فرد مذهبی بودم. پدرم مسیحی بود اما به طور کامل تکالیف مذهبی اش را بجا نمی آورد. برعکس، مادر و مادر بزرگم بسیار مذهبی بودند. هر دو آنها کاتولیکهای متدینی بودند. من به مدرسه کاتولیک ها رفتم؛ جایی که پیش از هر کلاسی به نیایش می پرداختیم. به عنوان یک نوجوان شروع به مطالعه و جستجو در موضوع های مذهبی کردم. به مطالعه دین های مختلف در جهان پرداختم و تلاش کردم چیزی را که احساس می کردم درست است، پیدا کنم؛ چیزی که با آن احساس آرامش کنم. اما در کتابها فقط تئوری وجود داشت. زمانیکه 16 سال داشتم از مدرسه به کالج رفتم و دوستان مسلمان زیادی به ویژه از جوامع آسیایی پیدا کردم. یک روز موقع نهار به دیدار آنها رفتم و مشاهده کردم که همه آنها روزه هستند. خیلی تعجب کردم و از آنها در مورد روزه سوال کردم، سوالات زیادی در مورد اعتقاداتشان از آنها پرسیدم. کاتولیک ها نیز یک نوع روزه در دین خود دارند(Lent) اما روزه مسلمانان جدی تر است که نشاندهنده ایثار،از خود گذشتگی و طاقت  بیشتر مسلمانان است.

دوستانم به من قرآنی به زبان انگلیسی دادند و زمانیکه آن را خواندم بلافاصله ارتباطی میان قلبم و قرآن ایجاد شد و احساس کردم به خانه ام آمده ام و این دین من است. من دین خود را یافتم. بیان احساس آن زمان بسیار سخت است. هیچ مطالعه پیچیده و هیچ مباحثه طولانی رخ نداد؛ فقط یک ارتباط فوری میان من و قرآن ایجاد شد. چند روز بعد در خانه یکی از برادران و خواهرانم شهادتین گفتم. یک روحانی متنی را به عربی خواند و من آن را تکرار کردم و فردی آن را به زبان انگلیسی برایم ترجمه کرد. آنها به من گفتند: " مبارک است" ، " به دین اسلام خوش آمدید" ،" اکنون شما مسلمان هستید".

با خود گفتم چه آسان و چه ساده. اسلام برای من دینی کامل، خالص و پاک است که تبعیض نژادی در آن وجود ندارد، زن و مرد در آن برابر هستند، عدالت رعایت می شود و قوانینی در آن برای جوامع وضع شده  و در عین سادگی بسیار کامل است.

جمله ای معروف از جورج برنارد شاو نقل شده است با این مضمون که : اسلام بهترین دین است ولی مسلمانان بهترین پیروان یک دین نیستند. بعدها به این موضوع  فکر کردم که مسلمانان و پیروان دین اسلام می توانند برعکس دین اسلام افرادی غیرکامل و غیرساده باشند. در گفتگو با دیگر افرادی که به دین اسلام ایمان آورده بودند، اکثرشان نیز همین موضوع را بیان  می کردند.

در ابتدا و پس از معرفی به اسلام، گویی یک راه ارتباطی قوی معنوی ایجاد شد تا شما را به خدا و دین اسلام برساند. به عنوان یک فرد تازه ایمان آورده به اسلام، یکسری قوانین را باید رعایت می کردم. نحوه پوشش، خوردن و نخوردن یکسری مواد غذایی، کارهایی که نباید انجام می دادم و اعمالی که باید انجام می دادم و... . سالها طول کشید تا این را پذیرفتم که شما واقعا نمی توانید تمامی مسلمانان را در هر زمانی متقاعد کنید و بنابراین باید راهنمایی در زندگی داشته باشید و در یک مسیر درست عبادت کنید. و به همین دلیل من  بعد از مطالعه مسیر شیعه در اسلام را انتخاب کردم که این خود یک روایت دیگر است.

حال به موضوع سادگی در اسلام بازگردیم. دین ما (اسلام) از صلح، عدالت، مهربانی و بشریت حمایت می کند. " برنامه توسعه سازمان ملل" در گزارش امور توسعه اعراب در سال 2002  شش سخن از امام علی (ع) را در مورد چگونگی یک حکمرانی ایده آل ذکر کرده است. در اینجا من تنها دو مورد از این شش مورد را ذکر می کنم که نشان می دهد اسلام چه ایده هایی در زمینه عدالت و برابری دارد:

.مردم از دو حال خارج نیستند یا برادر دینی تو هستند و یا از انسانی همانند تو. .پرهیزکاران!دردنیا دارای فضیلت های برترند،سخنانشان راست،پوشش آنان میانه روی،وراه رفتنشان باتواضع وفروتنی است،چشمان خودرابرآن چه خداحرام کرده می پوشانند،وگوشهای خودراوقف دانش سودمند کرده اند،ودرروزگار سختی وگشایش ،حالشان یکسان است.اینها از جمله ایده های کامل و در عین حال ساده ای هستند که من را به اسلام جذب کردند.  به رغم این همه نمونه های باشکوه و عظیم در دین اسلام، اگر از غیرمسلمانان در خیابانهای اسکاتلند، انگلیس و اروپا بپرسید که اسلام را در چند کلمه خلاصه کنند، مطمئن هستم که پاسخ آنها این چند کلمه خواهد بود: خشن، سختگیر، خشونت، رفتار بد با زنان، عدم رعایت حقوق بشر. چرا باید این افراد در مورد دین کامل ما این گونه فکر کنند؟

در مورد دیگر افرادی که به اسلام ایمان می آورند و مذهبی را برای خود انتخاب می کنند، متاسفانه برخی موارد جذب سلفی ها می شوند، باید بگویم که اگر خوش شانس باشند، از سُنی ها تبعیت می کنند و یا اگر خوش شانستر باشند از روشهای صوفی هایی که به اهل بیت ارادت دارند، تبعیت می کنند. متاسفانه فقط عده اندک ولی خوشبخت به ماهیت اصلی شیعه در اسلام پی می برند. این خود نیز موضوعی است که جای بحث دارد.

افراد جدیدی که به اسلام گرایش پیدا کرده اند با حجم قوانین و مقرراتی روبرو می شوند. یکسری باید و نبایدها. به آنها یکسری اصطلاحات عربی آموزش داده می شود از جمله: حرام، کفر، مکر و شرک. متاسفانه به آنها اجازه داده نمی شود که شکل ساده اسلام را اجرا کنند. از مسلمانان دائم این سوال پرسیده می شود که آیا سنی هستند یا شیعه؟ از چه مذهبی پیروی می کنند؟ اگر شیعه هستند از چه مرجعی تبعیت می کنند؟

افراد جدیدی که مسلمان شده اند و از ایمان ضعیفی برخوردارند در این راستا هیچ نظری ندارند. آنها تنها کلمه مسلمانی را یدک می کشند. آنهایی هم که اکثرا مسلمان به دنیا آمده اند در مورد اینکه چرا باید یا سنی باشند و یا شیعه، نظری ندارند. اینکه چرا باید حنفی باشند یا شافعی، اینکه چرا باید مالکی باشند یا جعفری نظری ندارند. آنها اغلب از یک مذهب تبعیت می کنند چون اکثریت مسلمانان در خانواده و یا جامعه شان این گونه رفتار می کنند

می خواهم مثالی در مورد اینکه یک فرد تازه مسلمان شده چگونه به خاطر این مسائل می تواند سردرگم شود، ذکر کنم. از یکی از خواهران سنی وضو را آموختم. به خاطرم نمی آورم که او چه مذهبی داشت. بعدها زمانی که از مذهب شیعه تبعیت کردم و در ایران بودم، یکی از خواهران مذهبی ام به من گفت که اشتباه وضو می گیری و راه صحیح وضو گرفتن را به من آموخت. سالها بود که به آن طریق وضو می گرفتم و مشکلی هم نداشتم چون تنها در آن زمانی که با آن خواهر شیعه آشنا شدم طریقه صحیح وضو گرفتن را آموختم. در جایی در میان سنی های حنفی بودم. آنها نیز به طریقه وضو گرفتن من ایراد گرفتند. تعجب کردند و شروع به آموزش طریقه وضو گرفتن به من کردند و این موضوع من را ناراحت کرد. وضو گرفتن یکی از موضوعاتی در اسلام است که افراد تازه مسلمان شده در مورد صحیح بودن یا اشتباه بودن آن سردرگم می شوند.

تفاوتهای زیادی در نحوه وضو گرفتن میان مسلمانان وجود دارد. در موضوع های دیگری همچون حجاب، قوانین روزه، نماز خواندن مسافران در میان مسلمانان نیز اختلافهای زیادی وجود دارد.  مشکل بزرگ برای تازه مسلمان شده ها این است که به آنها گفته نمی شود که در اسلام راههای متفاوتی در انجام قوانین و مقرارت این دین وجود دارد. به آنها نمی گویند که مذاهب مختلفی در اسلام وجود دارد. فقط می گویند این کار درست است و آن اشتباه.

مسلمانی پیدا می شود و یکسری قوانین را به فرد تازه مسلمان گوشزد می کند و مسلمان دیگری پیدا می شود و دقیقا برعکس آن چیزهایی که مسلمان قبلی گفته را می گوید بنابراین این گونه است که فرد تاز مسلمان شده در اجرای احکام دین سردرگم می شود.

ا این تفاسیر بر خود لازم دانستم که مطالعه جدی در مورد پنج مذهب دین اسلام و تصمیم گیری در مورد اینکه


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تازه مسلمان

کشیش بزرگ تگزاس چگونه مسلمان شد؟

اختصاصی از فایل هلپ کشیش بزرگ تگزاس چگونه مسلمان شد؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

کشیش بزرگ تگزاس چگونه مسلمان شد؟

 

“إنّکَ لا تَهدی مَن أحببْتَ وَلکنَّ اللهَ یَهدی مَن یَشاء[۱]”.مبارزه و کشمکش بین حق و باطل از ازل جاریست و تا ابد ادامه دارد. مذاهب، فرقه ها و گروههای مختلفی با اغراض و اهداف متفاوت همیشه کوشیده اند تا به هر نوع ممکن در مقابل مذهب حق قد علم نموده و نور آن را خاموش سازند.و بعد از اینکه دین مقدس اسلام ظهور کرد، باطل پرستان و کجروان سعی نمودند هر طوری که شده جلو گسترش این دین را بگیرند. یهودیان از همان ابتدا (گرچه خود یارای مقابله نداشتند) با نفاق و دو رنگی همیشه دشمنان اسلام را یاری رسانده اند و یا خود نیز تا آنجای که توان داشتند وارد میدان شدند. جهان مسیحیت که یکی از بزرگترین ادیان عالَم است نیز در سالهای نخست دعوت اسلامی دست به کار شده، وفدی از علما و کشیش های نجران را جهت مناظره و بحث علمی به مدینه منوّره فرستادند.و از آن پس برخورد های عسکری و نظامی بین مسیحیان و مسلمانان ادامه داشته تا اینکه در زمان عمر فاروق t مسلمانان ضربه ی کاری را بر جهان مسیحیت وارد نموده، امپراطوری آنان را شکست فاحش دادند و همین طور در زمان خلفای بنی امیه و بنی عباس نیز در هر میدان ذلت و خواری نصیب مسیحیان بوده است.خلفای مجاهد عثمانی نیز از خود تقصیر نشان ندادند، بارها تا قلب اروپا پیش رفتند و با دشمن در خانه ی خودش پیکارها نمودند تا اینکه سلطان محمد فاتح رحمه الله قسطنطنیه را فتح نموده و ضمیمه امپراطوری قوی اسلامی نمود.

جنگهای صلیبی نیز تداوم همین کشمکش بوده و جهان مسیحیت اقدام به انتقامجوئی از مسلمانها نمود اما ابر مرد مسلمان صلاح الدین ایوبی آنها را درهم شکسته، مجد و عظمت اسلام را برای همه به نمایش گذاشت.در مقابل مسیحیها و صلیبیان نیز از کوشش باز نایستاده حکومت اسلامی را در اندلس (هسپانیه) از بین برده و بزرگترین مراکز علمی جهان آنروز نظیر قرطبه، اشبیلیه و طلیطله را بطور فجیع ویران نموده و محکمه های تفتیش عقائد هزاران مسلمان را به بد ترین وجه ممکن به قتل رساندند.در این اواخر نیز مسیحیان - بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نظام کمونیستی به برکت جهاد مردم مسلمان افغانستان- مسلمانان را تنها دشمن زنده خویش دانسته از هر فرصت مناسب استفاده می نمایند تا ضربه کاری را بر اسلام و مسلمین وارد نمایند.هجوم عسکری ایالات متّحده امریکا و متّحدین اروپائی اش به افغانستان و عراق، دعم و مساعدت هزاران مؤسسه تبشیری و عیسوی در قاره افریقا و کشورهای فقیر آسیائی تداوم همین کشمکش و مبارزه است.اما غافل از اینکه “یریدون لِیطفِئوا نور الله بأفواههم والله متمّ نوره ولو کره الکافرون[۲]”نور خدا به این آسانی خاموش شدنی نیست… همه روزه در اخبارها و سایتهای انترنیتی خبر مسلمان شدن عدّه زیادی از مسیحیان وبخصوص علما و کشیش های آنها را در داخل امریکا و اروپا می خوانیم.

یکی از اشخاصی که خداوند متعال به او رحم و کَرم خاص نموده، جناب شیخ یوسف استیس می باشد، او داعی مسلمانی است که در شهر اسکندریه (الکساندریا) در ایالت ورجینیا، نزدیک واشنگتن سکونت دارد. او اصلاً از ایالت تگزاس است، بیشتر وقت لباس عربی سفید رنگ پوشیده، شب و روز برای نشر و پخش دین اسلام در تلاش است و برای سربلندی آن از هیچ کوششی دریغ نمی کند.اینک داستان اسلام او را از زبان خودشان می شنویم:من از ساکنین ایالت تگزاس بوده و خویش را برای نشر دعوت مسیحیت وقف نموده بودم.ما از اسلام و هر چیز متعلق به آن نفرت شدید داشتیم و بیشتر مردم در غرب همینطور هستند.برای ما گفته بودند که: مسلمانان به خدا ایمان ندارند، صندوق سیاهی را در صحرای عربستان مقدس می شمارند و روزانه پنج مرتبه زمین را می بوسند.وشنیده بودیم که مسلمانها تروریست هستند، طیاره ربائی میکنند و بت می پرستند و…تعداد زیادی از مردم به شنیدن داستان مسلمان شدن یک کشیش و یا راهب مسیحی شوق وافر داشته و به طور خاص از من سوال می کنند که چطور مسلمان شده ام، و از آن جمله یکی از داکتران مسیحی از طریق ای میل از من سوال نمود که چرا؟ وچگونه مسیحیت را ترک کرده و دین اسلام را قبول نمودی؟!من جوابی را که به آن طبیب مسیحی نوشته ام در این جا برای شما خوانندگان گرامی نیز می نویسم واز همه کسانی که این واقعه را خوانده و به آن اهمیت می دهند تشکر و قدر دانی می کنم.اسم من یوسف استیس است، من ریاست عمومی “اتحادیه های دینی مسلمانان[۳]” امریکا را به عهده دارم که در واشنگتن فعالیت می کند و بخاطر وظیفه ای که دارم به نقاط مختلف دنیا سفر می کنم تا پیغام حضرت مسیح را که در قرآن ذکر شده است برای همه جهانیان برسانم.


دانلود با لینک مستقیم


کشیش بزرگ تگزاس چگونه مسلمان شد؟