فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فاصله مورد نیاز ساختمان های باقاب خمشی فولادی به منظور جلوگیری از برخورد حین زلزله 140 ص

اختصاصی از فایل هلپ فاصله مورد نیاز ساختمان های باقاب خمشی فولادی به منظور جلوگیری از برخورد حین زلزله 140 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فاصله مورد نیاز ساختمان های باقاب خمشی فولادی به منظور جلوگیری از برخورد حین زلزله 140 ص


فاصله مورد نیاز ساختمان های باقاب خمشی فولادی به منظور جلوگیری از برخورد حین زلزله 140 ص

- مقدمه

در هنگام زلزله در اثر حرکات زمین، ساختمانها تحت نیروهای دینامیکی قرار می‌گیرند و به ارتعاش در می‌آیند. در ساخت سازهای شهری به مواردی برخورد می‌کنیم که ساختمانهای مجاور به هم چسبیده و یا با فاصله کم از یکدیگر قرار دارند. این سازه‌ها بدلیل اختلاف خواص دینامیکی در یک جهت معین دارای زمان تناوبهای مساوی نمی‌باشند. تفاوت زمان تناوب در سازه باعث اختلاف در واکنشهای آنها نسبت به شتاب زمین خواهد شد و در نتیجه با توجه به تعییر مکانهای آنها در لحظات مختلف، در طول زلزله دو سازه گاهی به هم نزدیک و گاهی از هم دور خواهد شد. و اگر فاصله دو سازه به اندازه کافی بزرگ نباشد در هنگام زلزله ممکن است با یکدیگر برخورد کرده و ضربه‌ای به همدیگر وارد نمایند برای جلوگیری از این رخداد باید فاصله بین ساختمانهای مجاور قرار داده شود تا از برخورد آنها جلوگیری گردد این فاصله را درز انقطاع گویند.

در بسیاری از زلزله‌های مهم گذشته در اکثر کلان شهرهای موجود در سراسر دنیا، بحث خرابی ناشی از نیروهای تنه‌ای مشاهده شده است. بحث نیروی تنه‌ای (Pounding) یکی از رایجترین و مرسوم ترین پدیده‌های است که در خلال زلزله‌های مهیب قابل رویت است. نیروی تنه‌ای می‌تواند باعث ایجاد خسارتهای سازه‌ای و معماری در ساختمان شده و بعضاً باعث ریزش کلی ساختمان می‌گردد.

در خلال زلزله 1985 مکزیکوسیتی حدود 15% از 330 ساختمان تحت اثر نیروی برخورد (تنه‌ای) تخریب شدند. همچنین در خلال زلزله 1989 لوماپریوتا، تا حدود 200 مورد شکل گیری نیروی تنه‌ای مشاهده گردید. در این میان حدود 79 درصد از ساختمانها دچار تخریب معماری شدند ] [.

در طی زلزله 1964 آلاسکا[1] برج هتل آنچوراگ وستوارد[2] دراثر برخورد با قسمتی از یک سالن رقص سه طبقه مجاور هتل، تخریب شد. همچنین، خرابی های ناشی از نیروی تنه ای در زلزله های 1967 ونزوئلا [3]و 1971سانفرناندو[4]نیز مشاهده گردید] [.

 

از طرف دیگر برخورد بین عرشه ها وپایه های کناری پلها در طی زلزله 1971 سانفرناندو مشاهده شد. در سال 1995در اثر زلزله هایاکو کن نانبو[5] در ژاپن حرکت طولی المانهای پل هان شین[6] تا 3/0متر نیز رسید. و از این زلزله به بعد تحقیقات اساسی بر روی نیروی تنه‌ای شکل گرفت] [.

 

از مهم­ترین راهکارهای ارائه شده در زمینه کاهش نیروی تنه ای می توان به تعبیه درز انقطاع کافی بین دو ساختمان مجاور هم به منظور جلوگیری از برخورد دو ساختمان، اشاره کرد. این روش از ساده ترین و در عین حال مفیدترین روشهای مرسومی است که امروزه در حیطه آیین نامه های مختلف از طریق مجموعه ضوابط خاص ارائه شده است. به منظور تخمین این فاصله جداساز روش­های مختلفی همچون روش تفاضل طیفی، روش ضرایب لاگرانژ و روش ارتعاشات پیشا وجود دارد. محققین مختلف با استفاده از یکی از روش­های ذکر شده و با فرض رفتار خطی برای دو ساختمان مجاور هم به تخمین این فاصله پرداخته اند. در این مقاله سعی شده است که درز انقطاع بین دو ساختمان با در نظر گرفتن رفتار غیر خطی اعضاء دو سازه مجاور هم، محاسبه گردد. روش مورد استفاده در این مقاله روش ارتعاشات پیشا بوده و تاثیر عواملی چون میرایی، دوره تناوب و جرم سازه ها بر درز انقطاع بررسی شده و نتایج حاصل از تحلیل با ضوابط آیین نامه ای استاندارد 2800 ایران و IBC2006 مقایسه شده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


فاصله مورد نیاز ساختمان های باقاب خمشی فولادی به منظور جلوگیری از برخورد حین زلزله 140 ص

پایان نامه بررسی و شناخت میزان سنت پذیری دانشجویان به منظور شناخت چگونگی پذیرش و درونی کردن سنت ها در نزد آنها

اختصاصی از فایل هلپ پایان نامه بررسی و شناخت میزان سنت پذیری دانشجویان به منظور شناخت چگونگی پذیرش و درونی کردن سنت ها در نزد آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی و شناخت میزان سنت پذیری دانشجویان به منظور شناخت چگونگی پذیرش و درونی کردن سنت ها در نزد آنها


پایان نامه بررسی و شناخت میزان سنت پذیری دانشجویان به منظور شناخت چگونگی پذیرش و درونی کردن سنت ها در نزد آنها

 

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 175 صفحه می باشد.

 

فهرست
چکیده پژوهش : ۱
۱- مقدمه. ۵
۳- اهداف پژوهش… ۱۰
هدف کلی : ۱۰
هدف های جزئی : ۱۰
۴- اهمیت موضوع پژوهش… ۱۱
۵- فرضیات پژوهش… ۱۲
۶- تعریف نظری و عملیاتی متغییرها ی پژوهش… ۱۵
تحصیلات.. ۱۵
دوستان صمیمی.. ۱۷
مطالعه. ۱۷
۷- محدوده مطالعاتی پژوهش… ۱۹
۱ - مقدمه. ۲۲
۲- تعریف سنت پذیری واصطلاحات وواژه های مترادف با سنت پذیری.. ۲۳
۳- انواع سنت پذیری.. ۳۰
۴- عوامل موثر بر سنت پذیری.. ۳۳
۱/۴٫عوامل موجود در سنت گرایی: ۳۳
۴/۲٫ ارزش : ۳۵
۳/۴٫ خانواده : ۳۷
۵/۴٫ فرهنگ : ۳۹
۶/۴٫ طبقه اجتماعی : ۴۰
۵- آثار وتبعات سنت پذیری.. ۴۱
۶- وضعیت موجود سنت پذیری در ایران و جهان.. ۴۸
۷- نظریه های مرتبط با سنت پذیری.. ۵۰
۸- چارچوب نظری.. ۶۰
۱/۸٫ نظریه ماکس وبر : ۶۰
۲/۸٫ نظریه دورکیم : ۶۰
۱-روش پژوهش… ۷۱
۲-جامعه آماری.. ۷۱
۳-حجم نمونه و روش نمونه گیری.. ۷۱
۴-ابزار اندازه گیری ( ابزار سازی ). ۷۱
۵-روش جمع آوری اطلاعات.. ۷۲
۶-روش های تجزیه و تحلیل ( آماری ) اطلاعات.. ۷۲
۱- جداول یک بعدی.. ۷۷
۲ – جداول دو بعدی.. ۱۰۱
۴- نمودارها ۱۳۱
بحث و نتیجه گیری.. ۱۵۶
۲- تنگناها و محدودیت های پژوهش… ۱۵۹
پیشنهادهای پژوهش… ۱۶۰
۴- خلاصه پژوهش… ۱۶۱
فهرست منابع.. ۱۶۳

 

تعریف سنت پذیری واصطلاحات وواژه های مترادف با سنت پذیری
۱/۲٫ سنت واژه ای مبهم وچند پهلو وکثیرالاستفاده که به معانی مختلف مورد استفاده قرار گرفته است . معانی سنت معمولا ناظر به وضعیت های نهادینه شده ای از تفکر، احساس وعمل است که فضای زندگی آدمی را به عمومی ترین وجه شکل می دهند. انسان ها در درون سنت های خود به تفسیر رویدادها و حوادث (اعم از طبیعی واجتماعی)می پردازند ومعنا بخشی آنها به وقایع مختلف منبعث از سنتی است که در آن زیست می کنند. در این صورت می توان گفت سنت پیش فرضی برای امکان حرف معقول است . بدین ترتیب سنت عموما به امری که تاریخ دارد وواجد ارزش شمرده می شود اشاره دارد. (۱)
*بنا بر آنچه که گفته شد می توان این نتیجه را گرغت که افراد برای معنا بخشی وقایع مختلفی که در زندگی شان رخ می دهد به سنت برمی گردند یعنی رفتار فرد منبعث از سنتی است که فرد به آن متکی است وبه آن اعتقاد دارد.
۲/۲٫ سنت مجموعه ای از افکار، احساسات وافعال موروثی و جا افتاده است که از سوی کسانی قانع کننده وحتی فوق سوال وچون وچرا ناپذیر تلقی می شود واز راه تاسی به اسوه گذشتگان (در منظر سنت بر خلاف مدرنیته سیر عالم رو به پیشرفت نیست)از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد. در حالی که مدرنیته مجموعه ی اوصاف وخصایصی است که در تمدن جدیدی که در چند قرن اخیر در اروپا وآمریکای شمالی به ظهور پیوست وکمابیش حضور دارند. (۲)
*همانطور که گفته شد سنت مجموعه ای از عادات ورسوم گذشتگان است که موروثی به نسل های دیگر منتقل شده بدون چون وچرا .
۳/۲٫ سنت گرای آموزه ها واصول کسانی است که از قبول وتبعیت سنت دفاع می کنند وسنت را قابل اعتمادتر از افکار احساسات وافعالی می دانند که بر اثر تجربه وتفکر شخصی حاصل آمده اند . در صورتی که مدرنیزاسیون فعالیتی خود آگاهانه وخود خواسته دراین جهت که جوامعی که دارای اوصاف و خصایص مدرنیته نیستند کما بیش واجد آنها شوند. (۳)
*همانطور که گفته شد سنت گرایی رویه ی افرادی است که از تبعیت سنت دفاع می کنند و معتقدند سنت وتبعیت ازآ ن براساس تجربه ی گذشتگان بوده واشتباه نیست . درصورتی که مدرنیته را باید تجربه کرد .
۴/۲٫ طبقه ی سنتی : از ترکیب مفاهیم طبقه وسنت و با در نظر گرفتن معنای بیان شده برای هر یک، طبقه سنتی طبقه ای است که وجه نظری محافظه کارانه نسبت به قشربندی های سه گانه( تفکیک جنسی تفکیک نژادی قومی تفکیک اجتما عی) دارد واین وجه نظر نه تنها انتخابی بلکه تنها گزینه ای است که آنها از نظر ذهنی بدان آگاهی دارند. (۴)
*همانطور که گفته شد طبقه ی سنتی طبقه ای است که محافظه کارانه برخورد می کند و واین وجه نظر هم انتخابی وهم گزینه ای است . زیرا تجربه آن را ثابت کرده .
۵/۲٫ مدرنیته : مدرنیته معرف یک عصر تاریخی است . یعنی تنها نسخه ای ادبی نیست.
بلکه نمود یک تمدن است. پس مفهومی است نه فقط فلسفی که تاریخی. بنا به گفته ی دانیل بل ، مدرنیته یک تمامیت است . عناصر تشکیل دهنده آن در علم ، درفلسفه ، در تکنیک ،
اقتصاد ، سیاست و مذهب یک مجموعه هماهنگ را شکل می دهند.این مجموعه در چار چوبه ی یک فضای کم و بیش همبسته و هماهنگ عمل می کند به شکلی که تضادی بنیادین و پایه ای ، میان آن عناصر وجود ندارد.دو خصوصیت اصلی مدرنیته، تاریخی و تام بودن آن است. (۵)
*از مطلب فوق چنین می توان استنباط کرد که درست است که مدرنیته نمود یک تمدن است ولی تمدن هم بسیار مرتبط با سنت است و هر چه ما بخواهیم مدرنیته تر رفتار کنیم، باز سنت در آن نقش اساسی دارد.
۶/۲٫ مدرنیته یک کلیت است اما کلیتی تمام ناپذیر است . صفت کلی آن مرتبط است با هماهنگ و نه تمام ناپذیر. مدرنیته نه کامل است و نه از نظر تاریخی خاتمه یافتنی . بلکه دارای کلیتی است نسبی . مدرنیته چند گانه گراست . (۶)
*درست است که مدرنیته کلیتی تمام نا پذیر است و خاتمه یافتنی هم نیست چون با زمان پیش می رود . ولی اگر چه سنتها آنقدربه اندازه ی مدرنیته توسعه نمی یابد ولی گستردگی و گوناگونی های فراوانی دارد .
۷/۲٫ مذهب: این اصطلاح به دو مفهوم عام وخاص به کار رفته . درمفهوم خاص عبارت است از شاخه ای مخصوص ازدین مانند مذاهب شیعه و تسنن نسبت به دین اسلام و در مفهوم عام و کلی با مفهوم دین مترادف و همسان است .
ایدئولوژی : یک تئوری کلی در باره ی جهان هستی همراه با یک طرح جامع ، هماهنگ و منسجم که راه انسان را در زندگی مشخص می کند و هدف آن سعادت و تکامل اوست.
ایدئولوژی یک سری آراء کلی وهماهنگ در باره ی رفتارهای انسان است و مجموعه ای از باید ها و نباید ها در زندگی و رفتار انسان است که بینش ها و روش ها در آن شکل می گیرد. (۷)
*مذهب و ایدئولوژی بسیار با سنت در ارتباطند . چون مذهب وایدئولوژی مانند سنت راه را نشان می دهند . وافرادی که مذهب وایدئولوژی خاصی تبعیت می کنند از سنت وآاداب و رسوم گذشتگان هم به همین صورت تبعیت می کنند.
۸/۲٫ واژه ی دین ازمفاهیمی است که همواره درمیدان آرا ونظرات گوناگون صاحبنظران قرار داشته و توافق مشترک درآن وجود ندارد . به گونه ای که حتی عده ای از محققان آن را قابل تعریف نمی دانند . به هر حال می توان دین را این گونه تعریف نمود:
دین مجموعه (سیستم) حقایقی هماهنگ و متناسب ازنظام فکری (عقاید و معارف) ، نظام ارزشی ( قوانین و احکام ) و نظام پرورشی (دستورات اخلاقی و اجتماعی( است که در قلمرو ابعاد فردی، اجتماعی و تاریخی از جانب پروردگارمتعال برای سرپرستی وهدایت انسانها در مسیر رشد و کمال الهی ارسال می گردد . (۸)
*در باره ی سنت هم مانند دین نظرات وعقاید گوناگونی وجود دارد . وتوافق مشترکی بر آن نیست. ولی سنت هم مانند دین دارای نظام مرکزی ،ارزشی وپرورشی است ومی توان نتیجه گرفت که سنت بسیار موثرتر از دین می باشد.
- معنای لغوی دین : دین واژه ای است عربی که در معاجم و کتاب لغت، معانی بسیاری برای آن ذکر شده است . درآیات قرآن نیز به معنای لغوی دین اشاره شده است وکلمه دین
در آیات به کار رفته است و در هر آیه ای معنای مخصوص خودش را دارد. مثلا در آیه ای به معنای کیش و شریعت آمده و در آیه ای دیگر به معنای توحید و یگانگی می باشد. دین عبارت است از: اطاعت ، گرایش، فرمانبرداری و تسلیم دربرابرحقیقت که در این صورت با معانی لغوی سازگاری خواهد داشت . (۹)
*همانطور که در بالا خصوصیات دین مثل اطاعت ، گرایش و … آمده ، سنت پذیری نیز مانند دین و بسیارنزدیک به دین می باشد زیرا در پذیرش سنت هم باید خصوصیاتی چون اطاعت ، گرایش فرمانبرداری و تسلیم در برابر آیین های گذشتگان باشد.
۹/۲٫ فرهنگ : فرهنگ مجموعه پیچیده ای است که دربرگیرنده ی دانستنیها، اعتقادها ، هنرها ، اخلاقیات ، قوانین ، عادات و هر گونه توانایی دیگری است که به وسیله ی انسان به عنوان عضو جامعه کسب شده است. در جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف متعددی عنوان شده است . فرهنگ یک میراث اجتماعی انسان است که او را از سایر حیوانات متمایز می سازد که ۴ ویژگی دارد : ۱) تفکر و قدرت یادگیری ۲) تکلم ۳) تکنولوژی ۴) اجتماعی بودن
( زندگی گروهی ) (۱۰)
*شاید بتوان گفت فرهنگ همان سنت است وسنت همان فرهنگ. یعنی آن چیزی که فرد در زندگی جمعی و خانوادگی خود فرا گرفته و طبق رویه آن پیش می رود .
۳- انواع سنت پذیری
۱/۳٫ سنت پذیری روستایی: سنت پذیری در روستاها همیشه وجود داشته وغیرقابل انکار است هر روستایی برای خود یکسری رسوم وسنت های مخصوص دارد مثلادر مورد مراسم های مذهبی و یا مراسم های عروسی و جشن ها سنت وقوانین یک روستا مثلا در مازندران با یک روستا در اردبیل متفاوت است . (۱۱)
*از مطلب فوق چنین استنباط می شود که سنت بسیار متنوع است واز جایی ومکانی به مکان دیگرمتفاوت است واین دگرگونی وتنوع سنت است که بسیارجالب به نظر می رسد.
۲/۳٫ سنت پذیری شهری : در مورد سنت پذیری شهری من فکر می کنم واژه ی دیگری جایگزین آن شده و آن واژه مدرنیزه شهری می باشد یعنی اینکه به جای اینکه افراد در پذیرش سنت ها شک وتردید داشته باشند به جای آن در انتخاب پارچه ولباس وکفش ویا بهتر همان مد تردید دارند وچیزی را می خواهند که به آن نزدیکتر باشد . در شهرها حتی همسایگی ،که سنت هم نبوده، ولی قبلا بسیار وجود داشته هم از بین رفته مخصوصا در مناطق بالای شهر، فردهمسایه دیوار به دیوارش را نمی شناسد ولی اغلب درمناطق پایین شهر هنوز این روابط پا بر جاست . (۱۲)
*باتوجه به مطلب فوق می توان چنین نتیجه گرفت که دیگر کمتر می توان افراد را در شهر وادار کرد به سنتی بودن و رفته رفته دنیا به سمت تکامل ومدرنیته درحرکت است .
۳/۳٫ سنت پذیری قبیله ای (قومیتی): سنت پذیری قبیله ای یعنی آداب ورسومی که از اول در قبیله ها و ایل ها و یا حتی قومیت های مختلف مثل ترک و لر و… وجود داشته و چون قبیله ای بوده افراد در پذیرش سنت راحتر به آن گرایش داشته اند و جذب آن سنت و قبیله شده اند. (۱۳)
*می توان گفت در پذیرش و گرایش افراد به سنت، سنت پذیری قبیله ای افراد را اگر هم که نخواهند به سنت پایبند باشند مجبور به آن می کنند . زیرا سنت شکنی در قبیله ها حتی با دعواها و کشمکش ها وجدایی ها و درمواردی حتی با خون وخونریزی هم همراه بوده.
۴/۳٫ سنت پذیری خانوادگی : از قدیم الایام خانواده یک نقش هسته ای و بسیار مهم بوده ویک نهاد اجتماعی به شمار می آمده . ممکن است در درون خانواده ای یک رسمی یک قانونی مرسوم باشد که از گذشتگان به ارث رسیده وتا کنون کسی نبوده که در این خانواده سنت شکنی کند . پس افراد درون خانواده یا این سنت را واقعا پذیرفته اند ودرونی کرده اند ویا مجبورند یعنی بالاجبار باید آنرا بپذیرند وتبعیت کنند. چون معمولا سنت شکنی در خانواده هایی که خیلی به آداب ورسوم وسنت پایبند هستند ایجاد مشکل می کند وحتی فرد سنت شکن را طرد می کنند. (۱۴)
*همانطور که ملاحظه شد سنت پذیری خانوادگی یعنی گرایش آگاهانه و یا نا آگاهانه فرد نسبت به سنت ورسومی که جاری است وپذیرفتن بی چون وچرای آن .
۴- عوامل موثر بر سنت پذیری
۱/۴٫عوامل موجود در سنت گرایی:
- خداباوری وتاکید بر مرکزیت خداوند در جهان
- مقبولیت دین به عنوان منبع اصلی معرفت
-آخرت گرایی و پرداختن به تفسیر عالم و رازآلود دیدن آن
- تاکید بر مقوله تکلیف و گذشته نگری و تاکید بر اصالت
- روش شناسی مبتنی بر نقل و ذهنیت پردازی
- تاکید به مابعد الطبیعه و امور متافیزیکی در تبیین حوادث و رویدادها. (۱۵)
*همانطورکه گفته شد تمامی عوامل فوق باعث به وجودآوردن واژه ای چون سنت گرایی شده و به آن معنا بخشیده .
عوامل موجود در تجدد طلبی کاملا متضاد با سنت گرایی است که فرق سنت گرایی با تجدد طلبی را آشکار ساخته و عبارتند از :
- انسان باوری و تاکید بر محوریت انسان در جهان
- مقبولیت عقل به عنوان منبع اصلی معرفت
- دنیا گرایی وپرداختن به تفسیر عالم و راز زدایی ازعالم
-تاکید بر مقوله حق و آینده نگری و تاکید بر تغییر
- روش شناسی مبتنی بر عقل و تجربه گرایی
- تاکید بر امور عینی و طبیعی در تبیین حوادث و رویدادها . (۱۶)
*از مطالب بالا چنین می توان نتیجه گرفت که همانطور که عواملی بود که واژه ی سنت
گرایی را به وجود آورد ، این تعاریف هم واژه ی مدرنیته را در ذهن تداعی می کنند که البته دو واژه ی سنت و مدرنیته بسیار با هم مرتبطند.
چرا مدرنیته جهانی است؟ زیرا شالوده اش بی نهایت است. چرا بی نهایتی؟ زیرا مدرنیته خاصیت تمدنی است که یک پایه اساسی دارد که جدایی انسان ازطبیعت است. پیش ازاین انسان درذهن وابسته بود به طبیعت، به قضا و قدر،اززمانی که انسان ازطبیعت جدا شد توانست ازقضا و قدر،ازتسلیم به قدرتهای برتروازهمه مهمترازحدغایت دوری گیرد.(۱۷)
*درست است که مدرنیته جهانی است و انسان برای مدرن شدن باید از طبیعت جدا شود ولی بازهم هر چه باشد انسان از اصل خودش نمی تواند دور شود.یعنی اگر فردی بخواهد مدرن شود باید همه سنتها را زیر پا بگذارد که این کار شدنی نیست. هر اندازه که هم فرد از سنتش دوری کند و بگوید سنتی نیستم باز هم افکار و احساساتی دارد که نمی تواند از آن جدا باشد و این همان سنت آن فرد است .
سنت گرایی یا مکتب اصالت سنت : می توان گفت نسبت سنت گرایی به سنت همانند نسبت تجدد طلبی است به تجدد . بدین ترتیب ، سنت گرایی زمینه ای است از آگاهی که برای کنش انسانی فراهم می آورد و آن را از حالت تعبدی و عبادتی خارج می سازد. بدین ترتیب سنت گرایی که گرایش آگاهانه نسبت به سنت هاست ، معمولا بعداز زیرسوال رفتن سنتها و یا محل شک واقع شدن آنها بروز می یابد و فعالیتی معرفتی نسبت به سنت را در درون خود دارد. (۱۸)
*همانطور که گفته شد سنت گرایی ، معمولا بعد از زیر سوال رفتن سنتها یا محل شک واقع شدن آنها بروز می یابد که یک نوع فعالیت معرفتی است نسبت به سنت.
۴/۲٫ ارزش :
سنت حامل ارزشهاست و ارزشها را سنت منتقل می کند. بدون ارزشها سنتها چیزی برای انتقال ندارند و بدون سنتهای ارزشی ، ارزشها به نسلهای جدید منتقل نخواهد شد . ارزش ممکن است معیاری برای ارزشیابی باشد، یا ممکن است حالت یا موقعیتی آرمانی باشد که معیار ارزیابی حالت یا موقعیت موجود یا ممکن قرار گیرد. ارزش ممکن است عامل یک کنش ، نگرشی ارزشیابانه یا معیاری برای درک یک کنش باشد.این معانی متعدد واژه ی ارزش همانند نیستند اما بسیار به هم مربوطند. (۱۹)
*همانطور که گفته شد ارزشها هستند که باعث به وجود آمدن سنت وانتقال آن می باشند. زیرا اگر ارزشها نبودند سنتی هم نبود که بتواند ارزشی را انتقال دهد.ارزشها آنقدر مهم هستند که معیاری برای ارزیابی یک عملکرد محسوب می شوند.
- قالب نمادینی که واژه ارزش بدان اشاره می کند هستی عینی(objective existence) دارد یعنی فاقد هستی فیزیکی یا عصبی فیریکی است . عینیت این واژه همانند قضایای منطقی یا ریاضیات است . البته اگر ارزش در شی ء یا موقعیتی مادی متجسد شود،باز هم قالبی نمادین دارد. (۲۰)
*همانطور که گفته شد ارزش قالبی نمادین دارد که هستی عینی آن است که سنت آن را انتقال می دهد.پس در این صورت سنت هم یک نماد است که ارزش را منتقل می کند.
۳/۴٫ خانواده :
مطالعه خانواده وازدواج یکی ازمهمترین حوزه های جامعه شناختی است. عملا در تمام جوامع هر کس در زمینه ای خانوادگی پرورش می یابد و تفاوتهای زیادی در الگوهای خانواده و ازدواج در میان فرهنگهای گوناگون وجود دارد . اینکه چه چیزی خانواده محسوب می شود ، ارتباطش با خویشاوندان دیگر ، با چه کسانی می توان ازدواج کرد ، ارتباطات میان ازدواج و تمایلات جنسی همه اینها در فرهنگهای گوناگون متفاوت هستند. (۲۱)
*همانطور که گفته شد هر فرد در یک زمینه خانوادگی پرورش می یابد و با فرهنگهای گوناگون که این فرهنگ وآداب ورسوم زندگی وازدواج و … همه ازسنت ناشی می شوند.
- خویشاوندی: دراکثرجوامع غربی ارتباطات خویشاوندی معمولا محدود به تعدادمحدودی خویشاوند نزدیک است . برای مثال بیشتر مردم آگاهی اندکی از خویشاوندان دورتر از درجه اول ودوم دارند . اما درایران روابط خویشاوندی اهمیت بسیارزیادی دراکثر حوزه های زندگی دارند ، و در برخی نقاط ایران همه افراد با دیگران خویشاوند بوده یا خود را با دیگران خویشاوند می پندارند . در شهرهای صنعتی و کلان شهر در ایران و جهان محدوده ی خویشاوندی بسیار محدود می باشد. (۲۲)
*همانطور که گفته شد روابط خویشاوندی در ایران بیشتر از جوامع غربی می باشد و این ناشی از سنتی در نزد ایرانیان می باشد که به آن صله ارحام می گویند.
۴/۴٫ تحرک اجتماعی :
اصطلاح تحرک اجتماعی به حرکت افراد و گروه ها بین موقعیت های اجتماعی- اقتصادی مختلف اطلاق می شود . تحرک عمودی به معنای حرکت به بالا یا پایین نردبان اجتماعی- اقتصادی است.افرادی که دارایی درآمد یا پایگاه اجتماعی کسب می کنند ، دارای تحرک صعودی می باشند . در حالی که کسانی که در جهت عکس آن حرکت می کنند دارای تحرک نزولی اند . در جوامع امروزی میزان زیادی تحرک جانبی وجود دارد که به حرکت جغرافیایی بین نواحی، شهرها یا مناطق اطلاق می گردد. تحرک عمودی وجانبی اغلب همراه یکدیگرند. دو راه برای بررسی تحرک اجتماعی وجود دارد:
۱) مشاغل آنها را در نظر بگیریم (تحرک درون نسلی)
۲) تا چه اندازه فرزندان وارد همان شغل پدران یا پدربزرگها یشان می شوند (تحرک میان نسلی) . (۲۳)
*مطلب فوق بیانگر این است که تحرک ، حرکت افراد است بین موقعیت های مختلف ، تحرک درن نسلی یعنی همان سنتی بودن ، یعنی سنت بزرگان را برگزیدن.
۵/۴٫ فرهنگ :
فرهنگ بین افراد مشترک است .هر فردی خصوصیات منحصر به فرد دارد،که ویژه است و دیگران را از آن بهره ای نیست. اینگونه خصوصیات جزء فرهنگ به شمارنمی رود مگرآنکه به وسیله افراد دیگریاد گرفته شود وبه صورت رسوم وعادات گروهی درآید و دیگران در انجام آن شرکت کنند. ازطرف دیگر فرهنگ گرد آورنده جمع است. ذخیره ی دانش انسانی ازطریق نسلهای متمادی فراهم شده است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. (۲۴)
*همانطور که ملاحظه گردید خصوصیات فردی هر شخص فرهنگ نمی باشد و فقط زمانی فرهنگ به شمارمی رود که به وسیله افراد دیگر فرا گرفته شود و به صورت رسم و عادت گروهی درآید. که این رسم وعادت همان سنت است که از بزرگان به ارث رسیده و جمعی است نه فردی.
۶/۴٫ طبقه اجتماعی :
ارائه تعریفی دقیق و خالی از اشکال برای طبقه اجتماعی به آسانی میسر نیست . زیرا اختلاف نظر در این مورد بسیار زیاد است. ولی اگر بخواهیم تعریف ساده ای ارائه داده که خالی ازبارایدئولوژی باشد می توان گفت که طبقه اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از پایگاههای مشابه و یا طبقه اجتماعی که می توان عبارت از گروه بسیار وسیعی دانست که در بر گیرنده ی پایگاههای متعدد و مشابهی است. (۲۵)
*می توان گفت طبقه اجتماعی با سنت بسیارمرتبط است یعنی سنت هم طبقه اجتماعی دارد . چون هر سنتنی طبقه ای از مردم را در بر گرفته و پایگاهی مشابه دارند .


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی و شناخت میزان سنت پذیری دانشجویان به منظور شناخت چگونگی پذیرش و درونی کردن سنت ها در نزد آنها

دانلود مقاله منظور بررسی ارتباط شیوه فرزندپروری والدین با کمرویی دختران

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله منظور بررسی ارتباط شیوه فرزندپروری والدین با کمرویی دختران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

این پژوهش به منظور بررسی ارتباط شیوه فرزندپروری والدین با کمرویی دختران صورت گرفته است که در این تحقیق فرضیه های مبنی بر شیوه فرزندپروری والدین و کمرویی دختران، ترتیب تولد ، با میزان کمرویی دختران بررسی شده است.
جهت بررسی فرضیه های مذکور با روش انتخاب تصادفی 42 دانش آموز مشغول به تحصیل در کلاس دوم دبیرستان از شهر تهران مورد آزمون قرار گرفته اند.
ابزارهای مورد استفاده در تحقیق شامل: 1- آزمون کمرویی است که جهت تشخیص کمرویی توسط راحله سموعی کارشناس ارشد روانشناسی تهیه شده است. این آزمون دارای 44 سئوال 5 گزینه ای است که بر اساس اطلاعات بدست آمده از سایتهای اینترنتی تنظیم گردیده است. 2- پرسشنامه محیط خانوادگی که روشهای تربیتی والدین را مورد ارزیابی قرار می دهد،‌ توسط نقاشیان (1358) بر مبنای کارهای شیفر (1965) تدوین شده است. این پرسشنامه دارای 77 سئوال است که ابعاد مختلف "کنترل – آزادی" و "گرمی – سردی روابط خانوادگی" را مورد سنجش قرار می دهد.
روش های آماری بکارگرفته شده نیز شامل آمار توصیفی و استنباطی می باشد. نتایج بدست آمده نشان داد که:

 


بین شیوه های فرزندپروری والدین مبتنی بر شیوه کنترل والدین با کمرویی دختران رابطه معناداری مشاهده شد. بین شیوه های فرزندپروری مبتنی بر شیوه ی آزادی با کمرویی دختران رابطه معناداری وجود ندارد . بین شیوه های فرزندپروری مبتنی بر سردی روابط خانواده با کمرویی دختران نیز رابطه معناداری مشاهده شد. بین شیوه های فرزند پروری والدین مبتنی بر گرمی روابط خانواده با کمرویی دختران رابطه معناداری وجود ندارد و بین شیوه های فزند پروری والدین مبتنی بر رفتار محبت آمیز والدین و میزان کم رویی آنها رابطه معنادار وجود دارد و نیز بین ترتیب تولد فرزندان و میزان کمرویی آنها رابطه معناداری مشاهده شد.

 

 

 


در این فصل ابتدا مقدمه، سپس بیان مسئله، اهمیت و ضرورت پژوهش، اهداف پژوهش، سئوالها یا فرضیه های پژوهش، متغیر های مورد مطالعه و تعریف عملیاتی متغیر ارائه شده است.

 

مقدمه
از روزی که افراد بشر زندگی فردی را رها کرده و گرد هم جمع شدند تا در پرتو زندگی اجتماعی از امنیت و آسایش بیشتری برخوردار شوند همواره در راه ایجاد روابط بین فرد و سازگاری اجتماعی با مشکلاتی مواجه بوده اند. چه بسا کسانی که بدلیل ناتوانی در ایجاد روابط اجتماعی با سرخوردگی و یأس از پیوندهای عاطفی به انزوا و تنهایی روی می آورند.
"بدون تردید، در دنیای پیچیده امروز، فراوانی ناراحتیها و رنجشهای ناشی از مشکلات ارتباطی و سازگاری اجتماعی، به مراتب بیشتر از بیماریهای قلبی است! در واقع بسیاری از موارد ناراحتیهای قلبی، خود نتیجه فشارهای روانی- عاطفی و روابط ناسالم و ناموفق بین فرد است." (افروز، 1376، ص-119)
یکی از مسائل و معضلات موجود در ایجاد روابط عاطفی و بین فردی که در سالهای اخیر مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت، روانشناسان و مشاوران خانواه قرار گرفته است، پدیده کمرویی است. در گذشته پدیده کمرویی یک صفت پسندیده مرزی بود که معمولاً آن را با صفت پسندیده ای چون شرم و حیا اشتباه می گرفتند. اما امروزه کمرویی و داشتن احساس ناخوشایند در موقعیتهای بین فردی مشکلی است که می توان از آن به عنوان یک معلولیت اجتماعی نام برد.(افروز،1376، ص-143)
"معمولاً در هرجامعه ای درصد قابل توجهی از افراد، با این اختلال رفتاری و عامل بازدارنده رشد شخصیت اجتماعی مواجه هستند. در بسیاری از مواقع، کمرویی اصلی ترین مانع شکوفایی قابلیتها و خلاقیتها و ایفای مسؤلیتها است."(افروز،1376،ص-11)
در جامعه ما نیز کمرویی یکی از مشکلاتی است که بسیاری از افراد بویژه نوجوانان دچار آن آسیب هستند. در بررسی هایی که از تنوع مشکلات رفتاری گزارش شده است، در افرادی که به هسته های مشاوره مراجعه کرده اند روشن می گردد که مشکل رفتاری انزواطلبی و کمرویی، رقم بالایی را به خود اختصاص داده، درحالیکه در سنین نوجوانی، تمایلات اجتماعی در نوجوانان رشد بیشتری پیدا می کند و آنها دوست دارند که با جمع بجوشند.(رضا غریب، 1372)
جذب گروهی و پذیرفته شدن در جمع دوستان، برای نوجوانان اهمیت فراوانی دارد لذا هرگونه انزوا و کناره گیری در دوره نوجوانی مخصوصاً زمانی که در این حالات طولانی گردد باید به دقت مورد بررسی قرارگرفته و ریشه یابی گردد. کمرویی رفتاری است که معمولاً در نوجوانی فراوان است. نوجوان جرأت نمی کند که با یک ناشناس صحبت کند، در مقابل گروهی از افراد سخن بگوید، در یک فعالیت فرهنگی و یا ورزشی مورد علاقه اش شرکت کند و یا تلفن کند و گاهی این کمرویی جنبه انتخابی دارد، مثلاً نوجوان فقط در مقابل نوجوان جنس مخالف، در چهارچوب آموزشگاهی یا در مقابل بزرگسالان دچار کمرویی می شود، در زیر بنای این کمرویی معمولاً می توان یک زندگی خیال پردازانه غنی را مشاهده کرد. ترس وافر نوجوان این است که خیالبافی هایش توسط شخص دیگر کشف یا حدس زده شود، بخصوص هنگامی که شخص کار موضوع اصلی خیال پردازی هایش باشد.(مارسلی و براکونید، 1984، به نقل از دادستان، 1376، ص-402)
کمرویی نوجوانان بیشتر به احساس گنهکاری یا شرمساری توأم است. گنهکاری معمولاً از امیال جنسی پرخاشگرانه ای که بسوی یکی از اطرافیان جهت دارند ناشی می شود و شرمساری از ترسهایی برمی خیزد که با شخص نوجوانان مرتبطند. به عنوان مثال "بدشکلی هراسی" با کمرویی همراه است و این "بدشکلی هراسی"ها از نظر نوجوان، توجیه کننده کمرویی وی هستند.(مثلاً بدلیل جوشهای صورت با دیگری حرف نمی زنند.)
در اغلب موارد کمرویی در خلال نوجوانی باقی می ماند و بنظر می رسد که با ورود به زندگی فعال دوره بزرگسالی، خود به خود کاهش می یابد.(مارسلی و براکونید، 1984، به نقل از دادستان، 1376، ص-402)
اما گاهی نیز کمرویی فرد شدید می شود و در نهایت باید گفت که هر چند همه کودکان منزوی به بیماری روانی دچار نمی شوند این حقیقت که عده ای از نوجوانان کمرو به بزرگسالانی افسرده و بی کفایت از نظر اجتماعی تبدیل خواهند شد، دلیل کافی برای توجیه مسئله است. خانواده اولین و مهمترین محیطی است که کودک در آن از کیفیت روابط انسانی آگاهی پیدا می کند. طبق تحقیقات بیشتر روانشناسان و جامعه شناسان تجارب سالهای اول کودکی که معمولاً در خانواده ایجاد می گردد، سازنده زیر بنای شخصیت و رفتارهای بعدی کودک است.(احدی و بنی جمالی، 1371)
با توجه به اینکه خانواده اولین محیطی است که کانون رشد فرزندان می باشد، پس شیوه های مختلف فرزند پروری و روشهای تربیتی والدین می تواند با افزایش و یا کاهش کمرویی فرزندان رابطه داشته باشد.

بیان مسأله
انسان ذاتاً با طبیعت اجتماعی و گرایش به جمع آفریده شده است. به همین دلیل بدون ارتباط متقابل با دیگران رهندگی برایش مشکل است، هر چند که ممکن است برخی از نیازهای انسان بدون ارتباط با دیگران برآورده شود، در عین حال بسیاری از نیازها هستند که فقط از طریق تعامل با دیگران ارضا می شوند. "در دنیای پیچیده امروزه یعنی در عصر ارتباطات سریع و پیوندهای اجتماعی، ضرورت هر چه بیشتر تعاون همکاری های ملی و همفکری های عملی، حضور فعال فرهنگی و احاطه بر زنجیره علوم، فنون و تکنولوژی برتر، بدون تردید پدیده کمرویی یک معلولیت اجتماعی است."(افروز، 1376، ص-11)
کمرویی از جمله پدیده هایی است که در هر جامعه ای در بین افراد به چشم می خورد و معمولاً میزان قابل توجهی از کودکان، نوجوانان، بزرگسالان به رغم میل خویش، ناخواسته، خودشان را در حصاری از کمرویی محبوس می کنند و به همین دلیل قادر به شکوفا کردن استعدادها و خلاقیتهای خویش و سود بردن از ظرفیت ها و قابلیت های ارزشمند خویش نیستند.
دانش آموزی که در مدرسه حالت پرخاشگری دارد، معمولاً زودتر شناسایی گشته و معلمان و اولیاء و مربیان در صدد رفع و درمان وی برمی آیند. ولی دانش آموزی که در مدرسه حالت انزوا و گوشه گیری دارد و کمرو است، به علت اینکه برای دیگران مزاحمتی ایجاد نمی کند، کمتر اولیاء به فکر رفع و درمان رفتار اینگونه دانش آموزان هستند. از طرفی چون اینگونه دانش آموزان کمرو هستند، نمی توانند مشکل خود را با کس دیگری درمیان بگذارند و افراد ذیصلاح را از مشکلی که دارند آگاه سازند و لذا رنجش و ناراحتی های آنها همیشه پنهان می ماند. فرد کمرو به رغم توانایی هایی که دارد، به سبب کمرویی کمتر می تواند توانائی های خود را نشان دهد و در نتیجه نمی تواند پاداشهای مثبت از اطرافیان دریافت نمایند، لذا در یک دوره معیوب کناره گیری از جمع می گیرد که منجر به تشدید اینگونه اختلال در آنان می گردد.
با توجه به این نکته که کمرویی می تواند بر سازگاری اجتماعی و ارتباطات بین فردی، افراد تأثیر منفی بگذارد و بر اساس پژوهشهای بعمل آمده مشخص می کند که میزان کمرویی در زنان بالاتر است، با توجه به این مهم که در عصر امروز مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی امری ضروری است، لازم است که هرچه سریعتر گامهای موثرتری در راه پیشگیری و درمان آن برداشته شود، اما ابتدا لازم است که عوامل مرتبط با کمرویی تشخیص داده شود و فرد کمرو را شناخت. از بررسی و مرور تحقیقات انجام شده در ایران مشخص می شود که تحقیقات چندان گسترده ای در رابطه با مسأله کمرویی صورت نگرفته و این مسأله توجه پژوهشگران را آنچنانکه باید، به خود جلب نکرده است. این پژوهش در نظر دارد تا ارتباط مسأله کمرویی را در دانش آموزان دختر مقطع دوم دبیرستان با شیوه های فرزندپروی مورد بررسی قرار دهند.

اهمیت و ضرورت مسأله
پرداختن به پدیده کمرویی و مبانی روان شناختی آن از این رو حائز اهمیت است که همه ما بگونه ای تجاربی از کمرویی را در موقعیت های مختلف داشته ایم. اما نکته مهمتر این است که بعضی ها در همه شرایط و موقعیت های اجتماعی، به کمرویی قابل توجهی دچار می شوند و چنانچه که کمرویی این افراد به موقع تشخیص داده نشود و درمان نگردد ممکن است آثار نامطلوبی به همراه داشته باشد و رشد شناختی، عاطفی، روانی و اجتماعی افراد را بطور جدی متأثر کند. پس باید کمرویی هرچه زودتر شناسایی شده و مورد پیشگیری و درمان واقع شود، چون در غیر اینصورت کمرویی می تواند بصورت نوعی بیماری روانی (روان نژندی) درآید.
یکی از راههای بررسی کمرویی این است که میزان شیوع و عوامل مرتبط با آن را مطالعه کنیم، لذا تحقیق حاضر در نظر دارد مسأله کمرویی را در دانش آموزان سال دوم دبیرستان بر اساس شیوه های فرزندپروری آنها مورد مقایسه قرار داده تا مشخص شود که کمرویی در بین کدام گروه از شیوه های فرزندپروری دیده می شود.
در مورد ضرورت و اهمیت نظری این تحقیق می توان گفت که با توجه به اینکه در رابطه با مسأله کمرویی در ایران تحقیقات گسترده ای صورت نگرفته است و راجع به افرادی که دچار چنین مشکلی هستند اطلاعات اندکی در دست است، لذا انتظار آن می رود که نتایج تحقیق حاضر بتواند به دانش و آگاهی ما در این زمینه افزوده و پیشینه ای باشد برای پژوهش هایی که در آینده در این خصوص انجام می پذیرد و از طرفی نقطه آغازی باشد برای پژوهشگرانی که قصد دارند در زمینه مسائل روان شناختی به تحقیق و مطالعه بپردازند تا با پژوهشهای گسترده در رابطه با ابعاد دیگر این مسأله، نتایج علمی و نظری پرباری بدست آورند.

 

اهداف پژوهش
هدف اصلی:
- پژهش حاضر این است که به بررسی ارتباط شیوه های فرزند پروری با مسأله کمروئی بپردازد.
هدف فرعی:
- تعیین رابطه کمرویی با ترتیب تولد فرزندان

 

فرضیه های پژوهش
1- بین روش های تربیتی والدین با کمرویی دختران رابطه وجود دارد.
2- بین شیوه تربیتی والدین مبتنی بر روش کنترل والدین با کمرویی دختران رابطه وجود دارد .
3- بین شیوه های تربیتی والدین مبتنی بر روش آزادی با کمرویی دختران رابطه وجود دارد .
4- بین شیوه تربیتی والدین مبتنی بر سردی روابط خانواده با کمرویی دختران رابطه وجود دارد.
5- بین شیوه تربیتی والدین مبتنی بر گرمی روابط خانواده با کمرویی دختران رابطه وجود دارد .
6- بین شیوه تربیتی والدین مبتنی بر رفتار محبت آمیز والدین با کمرویی دختران رابطه وجود دارد.
7- بین ترتیب تولد فرزندان با کمرویی دختران ارتباط وجود دارد.

 

پرسش های پژوهش
1- آیا بین شیوه فرزندپروری مبتنی بر روش کنترل - آزادی، با کمرویی دختران رابطه معناداری مشاهده می شود یا خیر؟
2- آیا بین شیوه فرزند پروری مبتنی بر سردی- گرمی روابط ، با کمرویی دختران رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟
3- آیا بین شیوه فرزندپروری مبتنی بر رفتار محبت آمیز والدین ، با کمرویی دختران رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟
4- آیا بین تربیب تولد فرزندان با کمرویی آنها رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟

 


متغیرهای مورد مطالعه و تعریف عملیاتی متغیر
1-متغیر مستقل:
شیوه فرزند پروری والدین بعنوان متغیر مستقل مورد بررسی قرار می گیرد.

 

تعریف شیوه فرزند پروری:
شعاری نژاد(1373) شیوه فرزندپروری را عبارت از روش هایی می داند که والدین در برخورد با موقعیت های خود اعمال می کنند و در شکل گیری رشد و تکامل دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیتی و رفتاری آنان تأثیر قراوان دارد.

 

تعریف عملیاتی شیوه فرزندپروری :
بطور دقیق منظور از شیوه فرزندپروری نمره ای است که فرد براساس پاسخهایش به عبارات پرسشنامه 77 ماده ای "محیط خانوادگی" که توسط نقاشان (1358) بر مبنای کارهای شیفر (1965) تدوین شده است، در هر یک از ابعاد مختلف می دهد. پرسشنامه مذکور ابعاد مختلف "کنترل – آزادی" و گرمی- سردی روابط خانوادگی" را مورد سنجش قرار می دهد.

 

 

 

2-متغیر وابسته:
در این تحقیق کمرویی بعنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار می گیرد.

 

تعریف کمرویی:
کمرویی یعنی توجه بیش از حد به خود، اعمال، گفتار و یا حتی رفتار خود ترس از روبرو شدن با دیگران، ترس از ایجاد ارتباط و برخورد با دیگران، ترس و نگرانی از مورد تأیید قرار نگرفتن و یا نگرانی از مورد استهزاء قرار گرفتن، جرأت اظهار نظر و بیان احساسات نداشتن، زیاد به قضاوت دیگران اهمیت دادن و مرور افکار غیر منطقی و اتوماتیک منفی هنگام مواجه شدن با یک موقعیت تازه و یا افراد ناآشنا و صرف نظر کردن از پرسش، صحبت و یا حتی پاسخ گفتن به سؤالات مطرح شده البته گاهی هم افراد کمرو هول و هراس خود را زیر پوشش نوعی استهزاء و تمسخر مخفی می کند.(زیمباردو1996)
کمرویی یک ناتوانی و معلولیت فراگیر اجتماعی است و در هر جامعه ای درصد قابل توجهی از کودکان و نوجوانان با این اختلال رفتاری و عامل بازدارنده رشد شخصیت اجتماعی مواجه هستند. در بسیاری مواقع کمرویی اصلی ترین مانع شکوفایی قابلیتها، خلاقیت ها و ایفای مسئولیت ها است.(افروز، 1374)

 

 

 

تعریف عملیاتی کمرویی:
در این پژوهش کمرویی یک ویژگی رفتاری است که با آزمون کمرویی تهیه شده توسط راحله سموعی کارشناس ارشد روانشناسی، سنجیده می شود.

 

3- متغیر تعدیل کننده:
در این تحقیق جنسیت است که دختر می باشد.

 

4- متغیر کنترل:
در این پژوهش پایه تحصیلی است که دوم دبیرستان می باشد.

 


در این فصل ابتدا ضمن تعریف اختلال روانی و انواع آن و همچنین اختلال شخصیت، به ذکر ویژگی های اختلال شخصیت اجتنابی و کمرویی و کناره گیری پرداخته شده است. همچنین به ارائه علل کمروئی و روشهای درمانی کمروئی، جایگاه خانواده، تأثیر آن بر رفتار فرزندان، انواع خانواده پرداخته و در بخش دوم نیز به تبیین مبانی نظری کمروئی و تحقیقات انجام شده در مورد شیوه های فرزندپروی و با تأکید بر تحقیقاتی که در رابطه با کمروئی و شیوه های فرزندپروی اند اشاره شده است.

 

پیشینه ادبیات مربوط به کمرویی
اختلال روانی
اختلال روانی؛ یعنی عدم توانایی روان شناختی فرد در مقابله واقع بینانه و موثر با سختیهای معمولی زندگی. کسانی که اختلال روانی دارند هنجارهای اجتماعی را نقض می کنند، زیرا رفتار آنان می تواند از افسردگی غیرمنطقی تا خوش خیالی ها، خیالات باطل و نارسایی های تفکر و بیان را دربرگیرد. رفتار این نوع مردم ممکن ایت غیر قابل پیش بینی، غیر قابل درک و یا حتی در تضاد با دیگران باشد. این امر موجب می شود تا روابط متقابل اجتماعی فرد دشوار گردد یا حتی غیر ممکن شود. اختلالات روانی را به چهار طبقه تقسیم می کنند:
1- روان نژندی
2- روان پریشی
3- اختلالات روان – عضوی
4- اختلالات شخصیتی

 

اختلالات شخصیت
راه های ویژه پاسخ دادن یک شخص اغلب به عنوان شخصیت وی تلقی می گردد. شخصیت می تواند سازگار یا ناسازگار باشد. زمانی سبک های شخصیتی ناسازگار است که افراد قادر نباشند رفتار خود را بر اساس تغییرات معنی دار محیط که مستلزم رویکردهای متفاوتی است، تعدیل کنند. انعطاف پذیری یک عامل واقعی در انطباق با موقعیت های بسیار متفاوتی است که افراد در دوران زندگی با آن مواجه می شوند. اگر خصیصه های شخصیت به قدر کافی انعطاف پذیر نباشد که به فرد اجازه دهد دست کم به یکی از موقعیت های مختلف عادی پاسخ سازگارانه دهد ممکن است اختلال شخصیت ظاهر گردد.
بنابراین اختلالات شخصیت عبارت است از راههای طولانی مدت، ناسازگار و انعطاف پذیر نسبت به محیط.
وقتی که سبک های شخصیت مرضی شوند،‌ می توانند به چگونگی رفتار ما در موقعیت های مهم آسیب رساند، منتهی به اظطراب و احساس پریشانی و ناخشنودی شوند. اختلالات شخصیت معمولاً می توانند در کودکی یا لااقل اوایل نوجوانی جلب توجه نمایند و ممکن است در سراسر زندگی بزرگسالی ادامه یابند. هر اختلال شخصیت بطور شدید رویکرد شخص نسبت به موقعیت های استرس زا را محدود می سازد، زیرا سبکهای مخصوص تفکر و رفتار وی فقط اجازه پاسخ های خشک و محدودی را می دهد و رفتار سازشی او تحت این اوضاع و احوال مشکل می گردد.
اختلالات شخصیت در D.S.M.III-R به طبقات و دسته های مختلفی تقسیم شده که یکی از این طبقات، اختلال شخصیت اجتنابی است.

 

اختلال شخصیت اجتنابی
اختلال شخصیت اجتنابی طبقه جدیدی است که در D.S.M.III-R اضافه شده است. دوصفت برجسته شخصیت اجتنابی عبارت است از؛ حساسیت فوق العاده نسبت به طرد و تحقیر و عزت نفس پائین. افراد دارای این اختلال شخصیت خود را از وابستگیهای شخصی دور نگه می دارند و به روابط شخص با شخص وارد نمی شوند مگر هنگامی که تضمین های قوی درباره پذیرش غیرانتقادی توسط دیگران داده شده باشد.
انزوای شخصیت های اجتنابی از انزوای افراد دارای شخصیت اسکیزوئیدی متفاوت است. زیرا افراد اجتنابی بر خلاف افراد اسکیزوئیدی خواهان ورود به روابط نیستند. تعارضی که آنان احساس می کنند، این است که خواهان محبت و توجه بوده و در همان حال از نظر پذیرش توسط دیگران دچار تردیدند. آنان به نظر می رسد که نمی توانند خود را از این باور که هر پیشنهاد دوستی با درد و سرخوردگی پایان خواهد یافت،‌ رها سازند. قسمتی از این احساسات ناشی از تردیدهای آنان درباره شایستگی شان است. هدف اصلی این گروه حفظ خودشان از رنج است. آنان بین خواهندگی تماس انسان و وحشت از‌ آن گرفتارند.
یک مکانیزم سازشی که شخصیت های اجتنابی به احتمال زیاد به کار می بندند عبارت است از؛‌ مراقبت افراطی (میلان، 1981). آنان همواره مشغول ارزیابی تمام تماس های انسانی خود از نظر نشانه های فریب، تحقیر و زبونی هستند. آنان به دلیل این تمرکز و توجه به محیط هایشان قادر به کشف نشانه های دقیق بی تفاوتی یا ناراحتی هستند. آنان اساساً از کاهی کوهی می سازند. این تکنیک تقطیع محیط یک خودشکست دهندگی است، زیرا این احتمال را که آنها فقط پاسخ های منفی را که انتظار می رود جدا سازند افزایش می دهد. علاوه بر آن این که حساسیت آنها می تواند منتهی به ناراحتی معاشران و صدمه بیشتر به کیفیت روابط آنان با یکدیگر گردد.
خصیصه دیگری که شخصیت های اجتنابی به کار می بندند عبارت از محدود ساختن میدان فعالیت ها به منظور فرار از محرک های ناراحت کننده است. یک نتیجه نامطلوب این رفتار از دست داردن محرک های تازه نیز است. این موضوع مجال بیشتری به آنها برای اشتغال ذهنی درباره افکار و احیای تجارب دردناک قبلی می دهد،‌ که موجب یک دور باطل شده، تماس های جدید را سخت تر ساخته و به اشتغالات ذهنی بیشتری منجر می گردد.

 

کناره گیری
ویژگی اصلی کناره گیری بازداری اجتماعی،‌ احساس عدم کفایت و حساسیت زیاد به ارزیابی منفی است. (لطفی کاشانی 1378)
رابین و اساندروف (1993؛ به نقل از مألوف 1998) می گوید کمرویی شکلی از کناره گیری اجتماعی است که بوسیله ارزیابی اجتماعی در موقعیت جدید رخ می دهد، افراد کناره گیر با علاقه به عزلت و احساس عدم اطمینان، مظطرب بودن با حساسیت بیش از حد برای عدم پذیرش اجتماع و عزت نفس پائین، کناره گیری اجتماعی و کم حرفی را ترجیح می دهند.

 

کمرویی
کمرویی یعنی توجه بیش از حد به خود، اعمال، گفتار و یا حتی رفتار خود ترس از روبرو شدن با دیگران، ترس از ایجاد ارتباط و برخورد با دیگران، ترس و نگرانی از مورد تأیید قرار نگرفتن و یا نگرانی از مورد استهزاء قرار گرفتن، جرأت اظهار نظر و بیان احساسات نداشتن، زیاد به قضاوت دیگران اهمیت دادن و مرور افکار غیر منطقی و اتوماتیک منفی هنگام مواجه شدن با یک موقعیت تازه و یا افراد ناآشنا و صرف نظر کردن از پرسش، صحبت و یا حتی پاسخ گفتن به سؤالات مطرح شده البته گاهی هم افراد کمرو هول و هراس خود را زیر پوشش نوعی استهزاء و تمسخر مخفی می کند.(زیمباردو1996)
کمرویی یک ناتوانی و معلولیت فراگیر اجتماعی است و در هر جامعه ای درصد قابل توجهی از کودکان و نوجوانان با این اختلال رفتاری و عامل بازدارنده رشد شخصیت اجتماعی مواجه هستند. در بسیاری مواقع کمرویی اصلی ترین مانع شکوفایی قابلیتها، خلاقیت ها و ایفای مسئولیت ها است.(افروز، 1374)
عوامل کمروئی
کمروئی یک پدیده روانی- اجتماعی پیچیده است که بر اثر روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگی های اجتماعی در مراحل اولین رشد، درخانه و مدرسه پدیدار می گردد.(افروز1376)
مجید رشید پور علل کمروئی را به شرح زیر بیان کرده است:
1-کودکانی که در محیط خانه از امنیت خاطر برخوردار نمی باشند و دائماً بین پدر و مادرشان جنگ و جدال وجود دارد، تعادل روحی خود را از دست داده و به انزوا و کمروئی روی خواهند آورد و از اعتماد و صلابت کودکان سالم محروم خواهند ماند.
2-کودکانی که بر اثر ضعف هوشی توسط پدران و مادران تحقیر و کوبیده می گردند به تدریج دچار دلسردی و ناامیدی می شوند. دچار افسردگی شده، نمی توانند از نیروهای درونی و روحی خود بخوبی استفاده نمایند چنین کودکانی در برخورد با واقعیت های زندگی در خود احساس خجالت و شرمندگی می نمایند و نمی توانند همانند دیگران به پویایی و تحرک بپردازند..
3-یکی از عواملی که شدیداً روحیه کمرویی را در انسان بوجود می آورد توبیخ و ملامت کردن درحضور دیگران است. بدیهی است کسی که شخصیتش لطمه دیده باشد جرأت و شهامت طبیعی را از دست می دهد و دچار کمروئی می گردد و در انجام کارها همیشه دچار شک و تردید خواهد بود.
4-استهزاء و مسخره کردن کودکان موجب می گردد که طرف مقابل دچار خودباختگی شود. بدیهی است شخص خودباخته قادر نخواهد بود از ذخائر وجودی خود بهره بگیرد در نتیجه راه انزوا در پیش گرفته شهامت و شجاعت در زندگی کردن را از دست خواهد داد.
5-در مواردی برخی از پدران و مادران تمامی هدف خود را روی درس خواندن فرزندان خود معطوف داشته، آنان را از شرکت در بسیاری از امور باز می دارند. در نتیجه، چنین کودکانی پس از گذشت زمان افرادی کمرو و کم جرأت بار خواهند آمد.(مجید رشیدپور، 1370، ص-221)

 

علل اجتماعی کمروئی:
کمرویی یک واکنش ناشی از ترس نسبت به وقایع اجتماعی است که محصول یکی از موارد زیر می باشد:
- دارا بودن تجربه منفی در گذشته از برخورد با مردم در موقعیت های شخصی، خواه از طریق تماس مستقیم یا مشاهده بلائی که بر سر دیگران آمده است.
- عدم فراگیری مهارتهای اجتماعی
- انتظار عملکرد ناشایست داشتن، از این رو مداوماً نگران عملکرد خود بودن به جهت ارزیابی منفی از طرف دیگران
- همچنین مهاجرت و عوامل نژادی و فرهنگی و از دست دادن هویت.(زیمباردو 1977، ترجمه پارسا 1380)
علل زیستی کمروئی:
نیمرخ اولیه ترس و کمرویی به تحریک پذیری بادام مغز مربوط می شود و همچنین در بازداری، فعالیت خودبخودی ماهیچه ها،‌ قلب، سرخرگ، احشاء پوست و ..... از بدن به مدولا منتقل می شود که از بادام مغز برای فرونتال جلویی کرتکس منتقل شده اند. این اطلاعات حسی در هوشیاری نفوذ می کنند و افراد را برای تفسیر و تعبیر در حالت عمومی بدن بر می انگیزند. (کاگان 1994 به نقل از کروزیر2000)

 

روش های درمانی کمرویی:
کمرویی یک پدیده پیچیده و مرکب ذهنی – روانی و اجتماعی است که به دلیل عدیده در طول دوران رشد به تدریج پدیدار می شود.‌ برای کمرویی یک درمان فوری وجود ندارد، همچنین با دارو برطرف نمی شود. اساساً درمان کمرویی تغییر در حوزه شناختی ( شناخت درمانی) و تحول در رویه زندگی و حیات اجتماعی فرد است؛
- تغییر در شیوه تفکر
- یافتن نگرش های تازه نسبت به خود
- تغییر در باورها و نظام ارزشهایی که کمرویی را تقویت می کند و سرانجام دستیابی به کانون اصلی اظطراب در فرد کمرو
- تقویت انگیزه و افزایش مهارت ها و توانایی های تحصیلی- شغلی و حرفه ای اصلی ترین روش درمان کمرویی است.
1- تقویت خودپنداری مثبت و خودباوری دوباره
2- خانواده و تربیت اجتماعی
3- هنر درمانی: تشویق کودک یا نوجوان برای شرکت در برنامه های نمایشی (در مراکز پیش دبستانی و مدارس و دانشگاه ها) و ایفای نقش مؤثر به گونه ای که فشار روانی چندانی متوجه او نباشد، روش مناسبی برای کاهش اظطراب اجتماعی و درمان کمرویی خواهد بود.
4- فعالیت های اجتماعی و بازیهای گروهی: تربیت کودکان و نوجوان کمرو برای مشارکت در فعالیت های مختلف دسته جمعی و بازیهای گروهی می تواند تأثیر بسیار زیادی در کاهش اظطراب و افزایش مهارتهای اجتماعی ایشان داشته باشد.
5- افزایش خودآگاهی: تقویت خودپنداری مثبت و کاهش کمرویی و تقویت اعتماد بنفس و غلبه بر کمرویی
6- تقویت اعتماد و غلبه بر کمرویی: با دقت تمام و بطور واقع بینانه و منصفانه نقاط ضعف و قوت خود را بازشناسی کنید و اهداف معمولی را برای زندگی پرتحرک–پویا و مولد خودتان در نظر بگیرید. احساسات آزاردهنده و بازدارنده را از خودتان دور کنید، مثل احساس خجالت، شرمندگی، حقارت،‌ بی کفایتی،‌ اجتماع گریزی،‌ تعارض، ستیز و خصومت و .... که آفات رشد مطلوب عاطفی و تعالی شخصیت هستند. (نوابی نژاد، شکوه 1369- کمرویی و انزواطلبی- انتشارات ابتکار)
زیمباردو و هندرسون (1996) اثر کمرویی را بر چهار بعد فیزولوژیک، عاطفی، شناختی و رفتاری بیان می دارند که عبارتند از؛
- در سطح فیزیولوژیک: بصورت تپش قلب، خشکی دهان،‌ لرزیدن، عرق کردن،‌ احساس ضعف،‌ سرگیجه و دل پیچه
- در سطح رفتاری: بازداری و رخوت، نگاه خیره،‌ بازداری از موقعیت های ترس آور، صحبت با صدای کوتاه،‌ حرکت زیاد سر و لبخند زدن، عدم بلاغت کلام و نگرانی
- در سطح عاطفی: دستپاچگی و خودآگاهی رنج آور،‌ خجالت، عزت نفس پائین،‌ نگرانی، افسردگی،‌ اظطراب و تنهایی
- در سطح شناختی: افکار منفی در مورد خود و دیگران،‌ ترس از ارزیابی منفی، ترس از دست دادن کنترل (زیمباردو و هندرسون 1996- ص 10)

پیشینه ادبیات مربوط به شیوه های فرزندپروری
جایگاه خانواده
مهمترین عامل اجتماعی شدن در زندگی هر انسان، تجارب دوران کودکی وی در محیط خانواده است. فضای خانواده آکنده از مهر و محبت،‌ فداکاری و گذشت، صمیمیت و گرمی و در عین حال گاهی توأم با حسادت و رشک، دشمنی، کینه توزی، نفرت و خشم است. کودکان در جریان اجتماعی شدن اینگونه عواطف را در کنار والدین و خواهران و برادران خود تجربه می کنند. اعضای خانواده آن قدر به هم وابسته اند که هر نوع مشکل یا مسئله یک عضو خانواده به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر زندگی سایر اعضا تأثیر می گذارد.
روانشناسان سال هاست با ابداع روش هایی ویژه کوشیده اند تأثیر خانواده را بر چگونگی رشد شخصیت روشن کنند، اما در مسیر این بررسی ها با مشکلات متعددی مواجه بوده اند. یکی از این مشکلات، نادیده گرفتن تأثیری است که کودکان بر رفتار والدین دارند. اکثر محققان در گذشته تأثیر رابطه میان والدین و فرزندان را نوعی رابطه یک طرفه تلقی می کردند و تنها تأثیر رفتار والدین را بر شخصیت فرزندان در نظر می گرفتند، یعنی به اثرهایی که کودکان کل رفتار والدین داشتند، توجه چندانی نمی شد. در چند سال اخیر پژوهشگران دریافته اند که هر کودک کم و بیش با خلق و خویی خاص متولد می شود این خلق و خو، گاهی برای سال ها تدام دارد. مثلاً برخی نوزادان فعال تر و هوشیارترند و عملاً در خواب و خوراک نظم بیشتری نشان می دهند. درحالی که درصدی از کودکان که روانشناسان گاهی آنان را نوزادان دشوار نامیده اند،‌ بی قرار و تحریک پذیرند. خلق و خوی اولیه نوزادان احتمالاّ زمینه موروثی دارد. بررسی های جدید بر روی دوقلوهای یک تخمکی و مقایسه آنان با دوقلوهای دو تخمکی، نشان می دهد که دوقلوهای یک تخمکی از لحاظ خلق و خو به مراتب شباهت بیشتری به یکدیگر دارند.( ویتن، وین. 1989، ص 444)
با توجه به واقعیت فوق این سئوال مطرح می شود که تا چه اندازه اطفال از همان ابتدای زندگی، بر رفتار و نگرش والدین اثر می گذارند؟ در مجموع کودکانی که خلق مثبت دارند، ‌با رفتارهای خاص خود در والدین،‌ رفتارهای مطلوبتری را بر می انگیزند و به همین ترتیب، اطفال کژخلق، واکنش های دیگری فرامی خوانند. روانشناسان تأثیر متقابل والدین و اطفال بر یکدیگر را،‌ اصل دوسویه نامیده اند.
مشکل دوم در مطالعه خانواده به تغییراتی مربوط است که هرچند در نگرش و رفتار مردم نسبت به فرزندپروری به وجود می آید. تا نیم قرن پیش‌» بسیاری از والدین انتظار داشتند که فرزندان آن ها بی چون و چرا از اوامر آن ها پیروی کنند،‌ ولی در حال حاضر بسیاری از والدین واقع بین دیگر چنین انتظاراتی ندارند. با توجه به گسترش اطلاعات، در مورد شیوه های فرزندپروری نگرش والدین نیز در بسیاری از زمینه ها دستخوش تغییر شده است.
به نظر می رسد که در قرن معاصر، والدین نسبت به نیازهای فرزندان خود آگاه تر،‌ هوشیارتر و احتمالاً به مراتب انعطاف پذیرترند. با توجه به تغییری که در نگرش کلی والدین صورت می گیرد، یافته های تحقیق درباره اثرهای خانواده بر شخصیت کودکان صرفاً برای مدت خاصی اعتبار دارد و نمی توان همیشه به این یافته ها متکی بود.
سومین مشکل مطالعه خانواده،‌ تعیین ارزش ها و سنت های فرهنگی بر شیوه های فرزند پروری است. در هر فرهنگ، ارزش های غالب، الگوهای خاصی از شیوه فرزندپروری را در برمی گیرد. در فرهنگ ژاپن شخصیت آرمانی فردی به نسبت مطیع است که به آداب و رسوم اجتماعی احترام فراوان می گذارد. در آمریکا،‌ کودک آرمانی رقابت طلب و مستقل است. در پاره ای از قبایل سرخپوست کودک مطلوب،‌ کسی است که شجاع و نترس باشد. به هر حال والدین ارزش های موجود در فرهنگ خود را به فرزندان منتقل می کنند،‌ و با توجه به این واقعیت، بحث از تأثیر والدین، بدون توجه به عوامل فرهنگی از اعتبار لازم برخوردار نخواهد بود. هر فرهنگ نیز متشکل از چندین خرده فرهنگ است که وابستگان به آن از نظام های ارزشی متفاوتی پیروی می کنند. این واقعیت چهارمین مشکل مطالعه تأثیر والدین بر رفتار فرزندان است.
سرانجام مشکل دیگری که روانشناسان در مطالعه خانواده با آن مواجهند، انواع متعدد خانواده است. امروزه با شنیدن کلمه خانواه صرفاً ترکیب خاصی از والدین و فرزندان القا نمی شود، بلکه به علت افزایش طلاق، ازدواج های مجدد،‌ وجود برادران و خواهران ناتنی، وجود نامادری و ناپدری و نیز خانواده های تک والدی برای شکل های متنوعی از خانواده تداعی می شود. افزون بر آن، در قرن حاضر خانواده های گسترده به تدریج جای خود را به خانواده های هسته ای داده اند. ولی خانواده های هسته ای نیز خود شکل های گوناگونی دارند. بنابراین وقتی این سئوال مطرح می شود که چگونه خانواده بر رفتار کودک تأثیر می گذارد، باید بپرسیم چه نوع خانواده ای؟ به زعم مشکلات یاد شده،‌ روانشناسان با استفاده از راهبردهای مختلف انواع خانواده ها را بررسی کرده و نتایج مفیدی به دست آورده اند. (سیگلمن، کارول،‌ک و همکاران. 1992، ص 41- 439)

 

تأثیر خانواده بر رشد شخصیت کودک
روانشناسان جهت انجام تحقیق در زمینه تأثیر خانواده بر رشد شخصیت کودک، بطور معمول روابط خانوادگی را به چهار نوع تقسیم می کنند:
1- خانواده استبدادی: در خانواده استبدادی به قدرت و احترام والدین بیش از اندازه تآکید می شود.
2- خانواده دموکراتیک: هر یک از اعضا خانواده در اجرای امور زندگی دارای حقوق و امتیازات نسبتاً یکسان و شناخته شده ای می باشند.
3- خانواده پذیرنده: خانواده ای که از وجود کودک خود شدیداً استقبال می کنند.
4- خانواده طرد کننده: خانواده ای که از وجود فرزندان خود به دلایلی استقبال نکرده و قلباً از وجود آنها ناراضی است. (احدی و بنی جمالی، 1368)
با توجه به مطالعات انجام شده در زمینه خانواده یکی از متداول ترین دسته بندی های خانواده از نظر عاطفی و ارتباط اعضا با یکدیگر تقسیم آن به سه نوع 1- دیکتاتوری 2- آزاد 3- دموکراتیک ( موریس و بس 1362)
1- والدین دارای شیوه های فرزند پروری دیکتاتوری،‌ کنترل بالایی را بر کودکانشان اعمال می کنند و رشد کودکان را محدود کرده و استقلال را در آنها تشویق نیم کنند. در این خانواده یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است و عقیده دارند که کودکان را بایستی آنچه را که والدین می گویند، عمل کنند. بعلاوه آنها نسبت به فرزندان خود گرم و پذیرنده و پاسخگو نیستند. ) (کریستینیا جکسون» لیزا هنریکسن 1998)
یک از آثار جانبی چنین جو خانوادگی دارا بودن حالت خصومت در برابر دیگران و رنج بردن از ضعف و بی کفایتی در کارهای مختلف و تحصیل است.(برنت 1977)
2- والدین آزاد گذارنده محدودیت های خیلی کمی را برای رفتارهای فرزندانشان در نظر می گیرند. در تأکید بر قوانین و معیارهای رفتاری فرزندانشان سست هستند،‌ به ندرت از کودکانشان انتظار دارند که در کارهای روزمره خانواده شرکت کنند و به ندرت رفتارهای فرزندانشان را هدایت می کنند. با وجود این آنها نسبت به فرزندان خود گرم و پاسخگو هستند. (گلس گو و همکاران 1991)
دراین نوع خانواده ها هیچ یک از اعضای خانواده در کار دیگری دخالت نمی کنند و معمولاً هر فردی مطابق میل دلخواه خود عمل می کند. در بیشتر موارد تمایلات افراد خانواده با یکدیگر برخورد دارند، در نتیجه هرج و مرج و بی نظمی بر روابط اعضاء خانواده حاکم می شود. زندگی برای آنها مشکل خواهد بود. افرادی که از تمایلات خود پیروی می کنند، غالباً در عالم خیال به سر می برند و از برخورد با واقعیت های زندگی خودداری می کنند.
این نوع خانواده معمولاً متزلزل است و آثار تزلزل در رفتار کودکان مشاهده می شود. افراد خانواده افرادی بی بند و بار، لاابالی، سهل انگار»‌ خودخواه و بی هدف هستند و میزانی بر اعمال و رفتار آنها حاکم نیست و احساس مسئولیت نمی کنند و قادر به زندگی اجتماعی نیستند و نمی توانند با دیگران بسر برند.
3- خانواده دموکراسی: در این نوع خانواده عدم بروز اشکالات عاطفی در ایجاد رابطه با دیگران و پیشرفت تحصیلی را می توان دید. (مجیدزاده»‌ 1375، به نقل از موریس و بس 1362)

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   130 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله منظور بررسی ارتباط شیوه فرزندپروری والدین با کمرویی دختران

تحقیق در مورد منظور از بلوغ یا نوجوانی چیست

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد منظور از بلوغ یا نوجوانی چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد منظور از بلوغ یا نوجوانی چیست


تحقیق در مورد منظور از بلوغ یا نوجوانی چیست

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه11

 

منظور از بلوغ یا نوجوانی، رشد و بلوغ در کلیه جنبه ها، اعم از فیزیکی ، عقلی و اجتماعی ، است. به همین جهت، این واژه نسبت به واژه های بلوغ جنسی که مفهوم بسته تری دارد، و جوانی که دارای مفهوم وسیع تری است برتری می یابد. نوجوانی دوره ای است حدفاصل میان کودکی و بزرگسالی. حدود و همچنین طول مدت آن چندان مشخص نیست و بسته به افراد و جوامع گوناگون متغیر است.

شروع آن با قاطعیت به نسبت بیشتری می توان تعیین کرد. گرچه تعیین هر آغازین بلوغ، نسبتاً ساده تر است اما معمولاً در جوامع مختلف از نظر عوامل فرهنگی و محیطی متفاوت است.

با در نظر گرفتن دوران پیش از بلوغ جنسی که طی آن رشد سرعت نسبی بیشتری می یابد ودوره پیش از کمال عقلی که رسیدن به آستانه بزرگسالی است می توان گفت دوران نوجوانی بین 12 تا 18 سالگی است.

حال در مورد نظری چند دانشمند درباره نوجوانی بحث می کنیم

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد منظور از بلوغ یا نوجوانی چیست