فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله حکایتهایی از رستگاری انسان و نحوه رستگار شدن

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله حکایتهایی از رستگاری انسان و نحوه رستگار شدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 «لقمان حکیم به فرزندش فرمود: با دانشمندان هم نشینی کن! همانا خداوند دل های مرده را به حکمت زنده می کند. ، چنان که زمین را به آب باران».(1)
« فقیری به در خانه بخیلی آمد، گفت: شنیده ام که تو قدرتی از مال خود را نذر نیازمندان کرده ای و من در نهایت فقرم ، به من چیزی بده بخیل گفت: من نذر کوران کرده ام. فقیر گفت : من هم کور واقعی هستم ، زیرا اگر بینا می بودم ، از در خانه خداوند به در خانه کسی مثل تو نمی آمدم.»(2)
«همسر مرد آزاده ای به او گفت: نمی بینی که یارانت به هنگام گشایش، در کنار تو بودند و اینک که به سختی افتاده ای ، تو را ترک کرده اند؟ او گفت : از بزرگواری آنهاست که به هنگام توانایی، از احسان ما بهره می بردند و حال که ناتوان شده ایم ، ما را ترک کرده اند.»(3)
«به بزرگی گفتند : هیچ ندیدم که از کسی غیبت کنی گفت: از خود خشنود نیستم، تا به نکوهش دیگران بپردازم». (4)
«مردی به اندیشمندی گفت: فلان شخص، دیروز از تو بدگویی می کرد. اندیشمند گفت : از چیزی سخن گفتی که او از روبه رو گفتن آن با من شرم داشت»(5)
«حکیمی گفته است: آن که عیب های پنهانی مردم را جست و جو کند، دوستی های قلبی را بر خود حرام می کند.»(6)
«به عارفی گفتند: ای شیخ! دل های ما خفته است که سخن تو در آن اثر نمی کند چه کنیم ؟ گفت: کاش خفته بودی که هرگاه خفته را بجنبانی ، بیدار می شود؛ حال آنکه دل های شما مرده است که هر چند بجنبانی ، بیدار نمی شود.»(7)
بخیلی سفارش ساخت کوزه و کاسه ای را به کوزه گر داد. کوزه گر پرسید: بر کوزه ات چه نویسم ؟ بخیل گفت بنویس «فمن شرب منه فلیس منی؛ هر کس از آن آب بنوشد از من نیست » (بقره 249) باز کوزه گر پرسید: بر کاسه ات چه نویسم؟ بخیل گفت بنویس « و من لم یطعمه فانه منی؛ هر کس از آن بخورد از من نیست .» (بقره 249)(8)
«آورده اند که روزی عابدی نمازش را به درازا کشید و چون نگریست مردی را دید که به نشانه خشنودی در وی می نگرد ، عابد او را گفت : آنچه از من دیدی ، تو را به شگفتی نیاورد که ابلیس نیز روزگاری دراز، با دیگر فرشتگان به پرستش خدا مشغول بود و سپس چنان شد که شد .»(9)
گویند پادشاهی به بیماری سختی مبتلا شد. طبیب از او خواست که وصیتش را بیان کند. در این هنگام ، پادشاه برای خود کفنی انتخاب کرد. سپس دستور داد تا برایش قبری آماده کنند. آن گاه نگاهی به قبر انداخت و گفت « ما أغنی عنی مالیه هلک عنی سلطانیه؛ مال و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد، قدرت من نیز از دست رفت.» (حاقه 28 و 29) و در همان روز جان داد .(10)
«روزی پادشاهی به بهلول گفت : بزرگترین نعمت های الهی چیست؟ بهلول جواب داد : بزرگترین نعمت های الهی عقل است. خواجه عبدالله انصاری نیز در مناجات خود گوید: خداوندا آن که را عقل دادی ، چه ندادی و آن که را عقل ندادی ، چه دادی؟»(11)
« پادشاهی به عارفی رسید، از او پندی خواست. عارف گفت: هر آنچه را در آن امید رستگاری است، بگیر و آنچه را در آن خطر هلاکت است ، رها کن»(12)
« گویند: روزی خلیفه از محلی می گذشت ، دید که بهلول ، زمین را با چوبی اندازه می گیرد. پرسید: چه می کنی؟ گفت: می خواهم دنیا را تقسیم کنم تا ببینم به ما چه قدر می رسد و به شما چه قدر؟ هر چه سعی می کنم ، می بینم که به من بیشتر از دو ذارع (حدود یک متر) نمی رسد و به تو هم بیشتر از این مقدار نمی رسد.»(13)
«آورده اند روزی حاکم شهر بغداد از بهلول پرسید: آیا دوست داری که همیشه سلامت و تن درست باشی؟ بهلول گفت : خیر زیرا اگر همیشه در آسایش به سر برم ، آرزو و خواهش های نفسانی در من قوت می گیرد و در نتیجه ، از یاد خدا غافل می مانم. خیر من در این است که در همین حال باشم و از پروردگار می خواهم تا گناهانم را بیامرزد و لطف و مرحتمش را از من دریغ نکند و آنچه را به آن سزاوارم به من عطا کند.»(14)
رستگاری روی خط قرمز
آفتاب: نقد: نیره زضایی مطلق: اگر فیلم 'هفت' (دیوید فینچر) را دیده باشید خیلی عجیب نیست که 'رستگاری در هشت و بیست دقیقه' سیروس الوند شما را به یاد آن فیلم بیاندازد. حکایت یک مسیحی معتقد که در یک نگاه بنیادی می خواهد اطراف خودش را عاری از هر نوع گناه و پلیدی بکند او آدم هایی را که مرتکب گناه کبیره از جمله قتل نفس می شوند را به عنوان یک مأمور معتقد مجازات می کند.
'رستگاری در هشت و بیست دقیقه' هم چنین حکایتی را دنبال می کند. جوانانی که معتقد به پاکسازی اجتماع و عاری شدن آن از پلیدی هستند حالا در یک جریان بنیادگرایی گیر افتاده اند اما فیلم فقط حکایت این جوانان نیست که هر دو سوی ماجرا را بررسی می کند. فیلم حکایت دو جوان طه و فواد است که به خاطر اعتقاداتشان نزدیکی زیادی با هم دارند. آنها با هم هم پیمان هستند که هر نوع بدی را از جامعه دور کنند اما طه به وادی ای قدم می گذارد که در این دوراهی آنها از هم دور می شوند و حالا رستگاری از آن کدام یک است؟ داستان فیلم حول ماجرای بیوه زنی می چرخد که با ورودش به محله ای در جنوب تهران و خوشنام نبودن شخصیتش سبب می شود این دوراهی بین فواد و طه به وجود بیاید. اما یک داستان عاشقانه در این میان می تواند هر کسی را از جمله تماشاچی را غافلگیر کند.
1- محمدهادی کریمی فیلمنامه این فیلم را که بارها دست به دست شده است را زمانی به دست سیروس الوند سپرده که می دانسته الوند توانایی وارد شدن به حیطه های اجتماعی خاص را دارد و حالا داستان عشق یک پسر با دیدگاه مذهبی به زنی را که قرار است او را بنا به وظیفه شرعی اش بکشد فیلم را روی خط قرمز نگاه می دارد. دیدگاهی که هر آن ممکن است منجر به شکست شود. اینکه اصلاً وارد شدن به این حیطه ها چقدر در سینمای ما شهامت می خواهد، بماند اما بسیار خوب است که سینما یکبار دیگر به وظیفه اش که موشکافی و یادآوری یک سری قضایا است که تأثیرش در تصویر بیشتر است نگاه جدی ای بکند و این بار سیروس الوند سعی کرده برخلاف فیلم هفت که آدم ها در پایان انگیزه شان مشخص می شود از همان اول آدم ها را معرفی کند. آدم هایی که بر اساس انگاره های مذهبی شان به دو دسته متعادل و سنتی می توانند تقسیم شوند. اینکه مذهب در نگاه طه با واقع بینی اجتماعی درآمیخته شده و از مذهبی که از نگاه فواد بیشتر روحیه انزواطلبی و بریده از اجتماع را ترویج می کند دور می شود می تواند حس بهشتی را به فیلم تزریق کند، اما در نگاهی جدی تر دیدگاه الوند می توانسته دقیق تر و متعادل تر از این هم باشد. دیدن قطب زدگی، انعطاف ناپذیری شخصیتها و روابط کلیشه ای که از آدم های انزواگرا و بنیادی به تصویر کشیده شده باعث شده فیلم عملاً از راه خودش منحرف شود. اینکه در ابتدای فیلم حرکت های خشونت آمیز و غیر قانونی ولو به قصد اصلاح جامعه بد و نادرست معرفی می شود و به همین خاطر بین دو شخصیت فواد و طه مدام فاصله می افتد چون یکی به قتل و اصلاح از طریق خشونت معتقد است و دیگری نه به خاطر دل باختن که به دلیل تحول در افکارش حالا از این مسیر دور شده و این بار طه مقصر اصلی را نه زن بیوه که مرد فاسد قلمداد می کند.
با همه اینها موضوع 'رستگاری...' موضوع مهم و ظریفی است که می تواند راه را برای بیان معضلات اجتماعی از دیدگاهی روشن تر و واقعی تر باز کند. اینکه تا چقدر می توان از واقعیت های اطراف کمک گرفت و آن را برای تماشاچی با دیدگاهی ظریف بیان کرد که البته الوند به خاطر مهارت در قصه گویی توانسته از سینمای کلیشه ای و گیشه ای دور بماند و قصه اش را روان و تمیز بگوید.
2_ سیروس الوند از جمله قدیمی ترین فیلمسازان ایرانی است که تقریباً هر سال یک فیلم روی پرده دارد. اما مهم ترین خصوصیت فیلم های الوند نگاه اجتماعی و به روز بودن او است. الوند که همواره نشان داده مخاطب را خوب می شناسد و می داند که او را تا چه میزان باید به خط قرمزها نزدیک کرد تا او عادت کند و سریع آلرژی نگیرد تا در فیلم بعدی اش بتواند دُز فیلم هایش را بالاتر ببرد این بار هم با دست گذاشتن روی موضوعی که شاید به خاطر کم جرئت و کم مایه بودن کارگردانان دیگر چند سال دست به دست شده بود و در پایان الوند به سراغش رفته بود.
البته با توجه به اوضاع اجتماعی سالهای قبل و مسئله قتل های زنجیره ای و حواشی اطراف آن هر کارگردانی شهامت بیان این موضوع را که درباره معضل مفاسد اجتماعی چه راهکاری را باید اندیشید را نداشته چرا که لغزیدن در خط قرمز نتایج خوبی به بار نمی آورد و شاید منجر به انحراف و بد برداشت کردن تماشاچی شود. با این حال الوند با اشتیاق دست روی این فیلمنامه گذاشت و به قول خودش فیلمی را که پر از جزئیات بود سعی کرد با پرداختی درست به اثری تبدیل کند که خیلی به کارهای قبلی اش شبیه نبوده و در واقع الوند به نوعی وارد موضوعی خاص می شود و سلامت از آن بازمی گردد. دو کاراکتر اصلی داستان یعنی طه و آهو هر کدام با اندیشه شان می توانند زمینه ساز جریاناتی باشند اما فیلم در کلیتش از هر دو نفر جانبداری می کند.
از طاها به شکل مستقیم به خاطر اعمال و اعتقاداتش و از آهو در روال داستان و خیلی ظریف به طوری که نگاه تماشاچی در پایان فیلم نسبت به آهو تغییر می کند و ناپاکی ها را که خیلی هایش حاصل شرایط اجتماع است را معرفی کرده و این را می پذیرد که آهو هم حق حیات دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حکایتهایی از رستگاری انسان و نحوه رستگار شدن

دانلود مقاله ماکرو چیست و نحوه ایجاد ماکرو در Office XP

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله ماکرو چیست و نحوه ایجاد ماکرو در Office XP دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

با استفاده از ماکروهایOffice XP ، از شر یکنواختی کارهای تکراری راحت شوید .
قابلیتهای افزوده شده در Office XP نسبت به نسخه های قبلی Office فراوانند اما شاید یکی از مفیدترین آنها ماکروها باشند. درواقع هدف اصلی از طراحی ماکرو، آسانتر کردن کارها و سهولت دسترسی به بخشهای مختلف برنامه های کاربردی Office از قبیلWord ،Excel و PowerPoint است Office XP .به شما اجازه می دهد تا ماکروهایی ایجاد کنید که کارهای ناخوشایند و تکراری را تنها با کلیک روی یک آیکن یا زدن یک یا چند کلید انجام دهید.

 


اصول ماکرو
ماکرو مجموعه ای از فرمانها، کلیدها و یا کلیکهای ماوس است که می توانید آن را ذخیره و هر وقت که خواستید اجرا کنید. اگر مجبورید به طور مداوم کارهای تکراری و معینی را درWord ، Excel یا WordPerfect انجام دهید، میتوانید با ترکیب و ذخیره مراحل کار در یک ماکرو و سپس اجرای آن با کلیک روی یک آیکن و یا فشردن ترکیبی از کلیدها، حجم کارتان را سبک کنید .
دو راه برای ایجاد ماکروهای Office وجود دارد :
ضبط ضربه کلیدها در حین انجام مراحل یک کار یا نوشتن آنها از ابتدا.
نوشتن ماکروازابتدا:این روش مستلزم فراگیری زبان برنامه نویسی Visual Basic برای برنامه های کاربردی یا VBA است .از آنجا که در بیشتر اوقات، ضبط ضربه کلیدها یا کلیکهای ماوس برای ضبط کننده ماکرو درWord ، Excel و یا PowerPoint آسانتر و موثرتر است، ما هم در این مقاله به تشریح این روش می پردازیم .

 

نحوه ایجاد ماکرو
فرآیند ضبط یک ماکرو درWord ، Excel یا PowerPoint بسیار شبیه به هم است .در هر یک از این برنامهها باید یک سند جدید باز کنید و سپس از منویTools به ترتیب گزینههای Macro و Record New Macro را انتخاب کنید تا کادر محاورهای Record Macro باز شود. در این کادر، شما نامی را برای ماکرو در نظر می گیرید، محلی را انتخاب می کنید و توضیحی را برای آن تایپ می کنید Word .و Excel به شما اجازه می دهند که یک کلید میانبر بسازید تا بعدا برای اجرای ماکرو از آن استفاده کنید .علاوه بر این ،Word به شما این امکان را می دهد که برای ماکروی مورد نظر خود یک آیکن روی نوار ابزار ایجاد کنید .
بعد از طی این مراحل، برای بستن کادر محاورهای Record Macro روی دکمه OK کلیک کنید. اکنون ضبط کننده ماکرو ضربه کلیدها و کلیکهای ماوس را ضبط می کند. فقط تایپ کرده و کلیک کنید .بدانید آنچه انجام می دهید در ماکروی مربوطه ذخیره خواهد شد. در این حین یک نوار ابزار شناور کوچک با دو دکمه را نیز ملاحظه خواهید کرد .
این دکمه ها عبارت انداز Stop Recording:و.Pause Recording
برای ایجاد یک وقفه کوتاه در عملیات ضبط ماکرو روی دکمه Pause Recording کلیک کنید. هنگامی که آماده از سرگیری عملیات شدید، روی همان آیکن مجددا کلیک کنید. زمانی که عمل ضبط ماکرو را به پایان رساندید، بر روی دکمه Stop Recording کلیک کنید .تبریک به شما، حالا داری یک ماکرو هستید.

 

یک ماکروی ساده ایجاد کنید
بیایید یک ماکروی خیلی ساده به نام Task Pane درست کنیم تا خستگی از تن شما خارج شود .این ماکرو را در Word ایجاد خواهیم کرد، اما طرز کار بسیار شبیه به سایر برنامه های کاربردی است، به طوری که شما می توانید به راحتی این ماکرو را در سایر برنامه های کاربردی نظیر Excel یا PowerPoint نیز ایجاد کنید .
عجیب اینجاست که چرا مایکروسافت یک کلید ترکیبی برای باز کردن Task Pane اختصاص نداده است .شما میتوانید با انتخاب Task Pane از منوی View یا با فشردن دکمه های Alt + V + K آن را باز کنید .ولی هر دوی این روشها کمی غیرحرفهای و عذاب آور هستند .در عوض بیایید یک ماکروی ساده ایجاد کنیم که وقتی کلیدهای Alt + T را می فشارید، Task Pane باز شود .یک سند جدید Word باز کنید .از بسته بودن Task Pane اطمینان حاصل کنید .از منویTools ، گزینه Macro و سپس گزینه Record New Macro را انتخاب کنید .در کادر محاورهایRecord Macro ، در نوار<Macro name> ، کلمه Task Pane را تایپ کنید .سپس، در لیست <Storemacroin> گزینه <All Documents(Normal. dot)> را انتخاب و در کادر Description جمله <Opens the Task Pane> را تایپ کنید .آنگاه روی آیکن صفحه کلید کلیک کنید تا کادر محاورهای Customize Keyboard گشوده شود .نشانگر ماوس را به نوار <Press new shortcut key> منتقل کنید و کلیدهای Alt+T را همزمان فشار دهید .لیست <Save changes in> را همچنان روی Normal. dot تنظیم کنید .در پایان روی دکمه <Assign> و سپس روی دکمه <Close> کلیک کنید .اکنون وارد مرحله ضبط ماکروی جدید شدید .
در این قسمت از کار، کلیدهایAlt ، V و K را همزمان فشار دهید .بعد از آن روی دکمه <Stop Recording> در نوار ابزار ماکرو کلیک کنید .با این عمل،Word ، پنجره Task Pane را گشوده و نوار ابزار ماکرو ناپدید میشود .از این پس هر گاه خواستید Task Pane را باز کنید، فقط کافیست کلیدهای Alt+T را فشار دهید .

 

چند قاعده
این قواعد را هنگام ساختن ماکروها به یادداشته باشید:
نامگذاری ماکرو:در نام ماکرو نباید از فضای خالی (Space)استفاده کنید .بهتر است برای آن نامی منطقیانتخاب کنید که گویای عملکرد آن باشد.
انتخاب مکان ماکرو: هنگام تعیین محل ذخیره ماکرو، می توانید مشخص کنید که ماکرو در سند جاری یا در تمام اسناد اجرا شود. بدون شک اغلب اوقات مایلید ماکرویی بسازید که برای همه اسناد قابل استفاده باشد .بدین منظور درWord ، به عنوان محل ذخیره ماکرو گزینه All Documents (Normal.dot) و در،Excel گزینه Personal Macro Workbook را انتخاب کنید اما در PowerPoint فقط به شما اجازه داده میشود که ماکرو را در سند جاری ذخیره کنید .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  8  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ماکرو چیست و نحوه ایجاد ماکرو در Office XP

مقاله نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن

اختصاصی از فایل هلپ مقاله نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن


مقاله نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:27

فهرست مطالب:

چکیده
مقدمه          ۱
فصل اول: نحوه ی گذرندان اوقات فراغت
معنای اوقات فراغت             ۲
نیازهایی که از طریق گذراندن اوقات فراغت تامین می شود         ۴
انواع فعالیت های مربوط به اوقات فراغت                 ۸
پرداختن به هنرها              ۱۰
ورزش و فعالیت های بدنی           ۱۳
استفاده از رایانه و بازی های آن                 ۱۵
اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن               ۱۶
فصل دوم:اوفات فراغت ؛ رشد یا انحطاط و نظریه های مربوط به آن
نظریه ی فراغت به عنوان هدف فعالیت انسانی            ۱۶
نظریه ی فراغت به عنوان آرامش بازسازی و گسترش خود    ۱۷
ویژگی های فراغت در عصر حاضر      ۱۷
کارکرد های اوقات فراغت                  ۱۸
برنامه ریزی و اوقات فراغت         ۲۰
رهنمودهای عملی            ۲۰
نتیجه گیری               ۲۲
منابع                   ۲۴

 

مقدمه:
 یکی از مسائل بسیار مهم و در خور توجهی که در فصل تابستان ذهن والدین و مربیان را به خود مشغول می دارد، فرارسیدن اوقات فراغت دانش آموزان است و این که با این زمان طولانی اوقات فراغت دانش آموزان است و این که با این زمان طولانی اوقات فراغت چه باید بکنند و چه تمهیداتی بیندیشند تا کمتر مورد اعتراض فرزندان قرار بگیرند، زیرا عده ای از آنها در این ایام مدام به والدین می گویند : حوصله ما سر می رود ما را جایی ببرید و برای ما مشغولیتی فراهم کنید. از طرف دیگر در خانواده هایی که فرزندان متعددی دارند، معمولاً میزان اصطکاک بین آنها افزایش می یابد و وجود درگیری ها و ضرب و شتم ها و نیز انجام تنبیهات بدنی توسط والدین، فضای خانه را ناامن و مشکل آفرین می کند و گاه حضور بیش از اندازه فرزندان در فضای کوچه که با نظارت(CONTROL )  کمتر والدین همراه است، موجب فراگیری رفتار نامطلوب شده، بدآموزی های ناشی از حضور افراطی در کوچه و خیابان دردسرهای تازه ای برای والدین فراهم می نماید. گاهی متعاقب این حضور طولانی شاهد بروز بزهکاری ها در برخی از دانش آموزان در دوره تعطیلات تابستان هستیم.
 اینک سوال این ست که به منظور افزایش بهره وری توانمندی های فرزندان و نیز پربار ساختن اوقات فراغت آنان باید به چه روش هایی متوسل گردید و چه نوع تمهیداتی اندیشید تا شاهد رشد و شکوفایی هرچه بیشتر فرزندان این مرز و بوم اسلامی و نیز کاهش بزهکاری ها در سطح جامعه و به ویژه در میان نوجوانان بوده، مسیر تعالی آنان را هموار سازیم؟
 «به من بگویید اوقات فراغت خود را چگونه می گذارنید تا بگویم که هستید و فرزندان خود را چگونه تربیت می کنید. »              (فرانسیس دوکه)
 در عصر حاضر مقوله اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار است که اکثر جوامع برای بهینه سازی این زمان، تمامی امکانات نرم افزاری و سخت افزاری خود را به کار می گیرند. بنابراین ابتدا به معنای فراغت می پردازیم.
فراغت به معنای فرصت هایی است که انسان در آن عهده دار هیچ نوع کار موظفی نباشد. به این معنی که فرد فارغ از قید زمان و تعهدات حرفه ای به آن چه دلخواه اوست، می پردازد. به عبارت دیگر آزادی از الزام در فعالیت ها یکی از ویژگیهای برجسته اوقات فراغت محسوب می شود. از جمله شاخص های دیگر آن کمرنگ شدن میزان کنترل اجتماعی است. نکته ای که در این جا قابل بررسی می باشد این است که ملاک های فوق – نبود الزام و کمرنگ شدن کنترل اجتماعی – می توانند عملکردی دوگانه داشته باشند. به این معنی که از طرفی ذهن فراغتی یافته، امکان خلاقیت فراهم می شود و از سویی دیگر به علت کاهش نظارت اجتماعی زمینه بروز ناهنجاری ها ایجاد می گردد. تامل در این موارد ما را متوجه اهمیت و ضرورت کیفیت گذران اوقات فراغت می سازد، به طوری که می توان گفت صرفنظر از سایر عوامل موثر تربیتی، گرایش افراد به هر یک از این دو سو تابعی است از نحوه گذراندن اوقات فراغت آنها بر این اساس هدایت و غنی سازی اوقات فراغت از طریق برنامه ریزی دقیق می تواند به هدایت این فرصت ها به سمت سلامت روانی و خلاقیت افراد بینجامد و چنانچه تمهیدات ضروری برای آن اندیشیده نشود منجر به چالش ها و آسیب های اجتماعی خواهد شد.
 معنای اوقات فراغت :
 چنانچه از گروهی از مردم که به شکل تصادفی برگزیده شده اند بپرسیم که نظرتان درباره اوقات فراغت چیست؟ پاسخ های متفاوتی می دهند. عده ای ممکن است بر این باور باشند که اوقات فراغت مدت زمانی است که پس از انجام کار یا انجام وظایف و مسئولیت ها باقی می ماند. عده ای دیگر ممکن است به فعالیت های خاصی نظیر تماشای تلویزیون، شرکت در فعالیت های ورزشی، صرف غذا در بیرون از منزل، باغبانی یا هزاران نوع فعالیت دیگری که ممکن است برای آنان جالب باشد اشاره کنند. افزون بر این موارد، ممکن است افراد دیگری به تجربیات، یا کیفیت های خاصی توجه داشته باشند، یعنی موقعیت های ویژه ای که ایام فراغت برای آنان فراهم می آوزد تا بتوانند هر کاری که دوست دارند انجام بدهند. بنا به سلیقه خود تفریح و ورزش کنند و اموری را تجربه کنند که در اوقات دیگر زندگی برایشان امکان پذیر نباشد. عده ای نیز ممکن است اوقات فراغت را موقعیتی برای آرمیدن و جبران خستگی ناشی از کار و نوش دارویی برای گریز از فشارها و تنش ها و رهایی از بار زندگی مدرن به شمار آورند.
 تنوع این پساخ ها نشان می دهد که اوقات فراغت برای افراد مختلف، معانی گوناگونی دارد و دیگر این که این جنبه از تجربیات زندگانی آدمی بس پیچیده است، اما می توان اجمالاً اوقات فراغت را به عنوان بازمانده وقت (اوقات غیرموظف) و نیز به عنوان فعالیت (ACTIVITY) مانند تماشای تلویزیون و به عنوان عملکرد ( یعنی انجام اعمالی مفید برای اشخاص و به طور خاص برای جامعه ) یا به عنوان آزادی عمل درنظر گرفت .
 مفهوم فراغت :
 اصطلاح فراغت معمولاً با ویژگیهایی چون «آزادی از اضطرار» ، «فرصتی برای انتخاب»، «زمانی فراتر از اوقات کار» یا زمان آزاد بعد از انجام وظایف اجتماعی توصیف می شود. پرسش از مفهوم فراغت، پاسخ های متفاوتی می طلبد، عموماً فراغت در معنای متضاد با کار به کار می رود، اما گاهی آنچه برای یک نفر کار محسوب می شود همان فعالیت برای دیگری در حکم فراغت است. آزادی از الزام اگرچه اغلب به عنوان کلید توجه به فراغت محسوب می شود ولی بسیاری از فعالیت های جمعی خانگی، اجتماعی و داوطلبانه که غیر کار محسوب می شوند، به طور قابل ملاحظه ای با الزام همراه هستند. برخی به اوقات فراغت به عنوان فرصتی برای آرامش و استراحت می نگرند، هر چند که بیشتر مردم اوقات فراغتشان را به انجام خدمت، مطالعه، آموزش جدی یا نوشتن یک کتاب اختصاص می دهند. چنان که ملاحظه می شود تعریف مفهوم فراغت به آسانی ممکن نیست اما با تعمق در ادبیات مربوط به آن، می توان سه ویژگی اساسی از فراغت را ارائه داد :
 الف ) فراغت به مفهوم «مازاد»، زمانی که برنامه و وظایف الزام آوری برای آن درنظر گرفته نمی شود.
 ب ) فراغت به معنای حالتی از بودن، یک نگرش، شیوه ای از انجام امور.
 ج ) فراغت در مفهوم کارکردی، فعالیت آزادانه انتخاب شده ای که به شکل گیری شخصیت منجر می شود.
 وجه مشترک همه این مفاهیم، آزادی از ضرورت و اجبار است. این ویژگی با نگرش اکثر افراد نیز مطابقت دارد. مفهوم فراغت در نزد عموم غالباً با تأکید بر آزادی از الزام همراه است. در این معنا فراغت آن چیزی است که شما مایل به انجام آن هستید نه آن چه مجبور به انجام آن باشید. (بمل و بمل ، 1996).
آلن بیرو در بحث از اوقات فراغت و معنای آن می نویسد: فراقت از LEISIR مصدر قدیمی مبدل شده به اسم مصدر و از ریشه ی لاتینی LICER به معنای "مجاز بودن" گرفته شده است (دوزات)2
فراغت در برابر کار قرار می گیرد ، لیکن تعریف آن بدون توجه به مجموعه حیات اجتماعی، سطح فنون، شیوه ی زندگی، مدل های اجتماعی- فرهنگی مسلط ممکن نیست.
همچنین رابطه ای نزدیک بین اشکال کلی تولید، سازمان اقتصادی، شیوه های توزیع عادلانه ی درآمدها و صورت، مدت و کیفیت گذران اوقات فراغت وجود دارد.
اوقات فراغت فقط زمان آزاد شده از کار نیست، بلکه فعالیتی غیر اجباری است 3 . در فرهنگ عمید نیز درباره ی تعریف و معنای اوقات فراغت در فارسی به معنی آسودگی و آسایش و آسودگی از کار و شغل است4
دوزمایه 5می نویسد: گذران اوقات فراغت دربرگیرنده ی مجموعه ای از اشتغالاتی است که فرد با کمال میل بدان پردازد، خواه به منظور استراحت، خواه برای ایجاد تنوع، خواه با هدف گسترش اطلاعات و آموزش خویشتن بدون توجه به اهداف مادی و خواه برای مشارکت اجتماعی ارادی و بسط توان آزاد ئ خلاقش، بعد از آنکه از الزامات حرفه ای ، خانوادگی و اجتماعی فارغ گشت6.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن

دانلود مقاله بررسی تاریخچه و نحوه شکل گیری و تحولات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله بررسی تاریخچه و نحوه شکل گیری و تحولات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موضوع و مفهوم بانکهای مرکزی
مفاهیم مختلفی از بانکداری مرکزی به ذهن آمده که در همه آنها این نکته مشترک است: بانک مرکزی بانک معتبری است که قسمت اعظم عملیات خود را بجای اینکه از طریق افراد صورت دهد به وسیله بانکها انجام میدهد. و در این معاملات به بازار پول و سرمایه بیشتر توجه دارد تا به منافع صاحبان سهام. بعبارت دیگر هر وظیفه ایرا که در هر لحظه ای از زمان ایفا کند به موازات منافع عمومی خواهد بود بی آنکه جلب منفعت خویش محرک او بوده باشد.
بانکهای مرکزی در اقتصاد کشورها آنقدر موثر بوده اند و در صلح و جنگ دولتها را یاری کرده اند که ستایشگران آن چون در مقام ستایش برآمده اند از آن مفهومی معادل چرخ و آتش گرفته اند و آنرا از اختراعات عمده جهان بشمار آورده اند. این تشبیه هرچند تشبیهی بکمال تشبیهات دیگر نیست و نمیتواند جای خود را در ذهن آنچنانکه باید باز کند. ولی بنابرآنچه بانکداران بزرگ اعتقاد کرده اند قدر متیقن این است که بانک مرکزی مقتدرترین موسسه مالی است که انسان امروز بخود دیده است, و براستی روسای بانک های مرکزی در لحظاتیکه در باره پول تصمیم اتخاذ میکنند مقتدرترین مرد اقتصادی کشور خویشند.
هیس رئیس فدرال رزرو بانک نیویورک که سابقه بانکداری را به ایران سه هزار سال پیش میبرد و از نبوغ و دها مالی و پولی ایرانیان داد سخن میدهد، میگوید «بنابراین جای شگفتی نیست که بانکداران مرکزی را گاه موبدان آئین مالی میخوانند و آنانرا بجای آرندگان فرائض مرموزی میدانند که برای عامه قابل درک نیست.»
عده ای نیز بانک مرکزی را به قلب تشبیه نموده و گفته‌اند «گردش پول چون جریان خون ضامن حیات اقتصادی ملتهاست. شدت و فشار آن سبب پیدایش قدرت خرید زیاد، تورم پولی وبالنتیجه تزلزل ارکان اقتصادی و بالاخره توقف امور میشود، و ضعف آن موجب تقلیل قدرت خرید یعنی بروز بحران و شیوع بیکاری و بالمآل تنزل درآمد ملی و سطح زندگی و بعبارت دیگر باعث ناتوانی و سستی حیات اقتصادی میگردد. لذا حفظ تناسب جریان پولی با وضع اقتصادی مهمترین وظیفه بانکهای مرکزی و مقامات مسئول هدایت سیاست پولی کشورها گردیده است.»
امروزه بانکهای مرکزی را نه تنها عامل ثبات اقتصادی میدانند بلکه آنانرا مظهر استقلال اقتصادی هرکشور بشمار می‌آورند که یک واحد پولی ثابت ارائه میکنند، و این پدیده را عامل مؤثری تلقی می‌نمایند که در جهت توسعه سیستم بانکداری سالم قدم برمیدارد. بهمین دلیل بود که در کنفرانس سال 1921 بروکسل که متخصصین و کارشناسان بین المللی ثبات ارز را بررسی میکردند برای رفع مشکلات و پیشبرد هدفهای اقتصادی بین‌المللی و اعاده نظم جهانی پول توصیه کرده‌اند که در کشورهائیکه بانک مرکزی وجود ندارد باید حتماً تشکیل گردد.
تعریف جامع و دقیقی تابحال از بانکهای مرکزی نشده و این تعریف تا حد قابل ملاحظه ای بستگی به وظایف او دارد، و این وظایف از کشوری به کشور دیگر فرق میکند. بسیاری از بانکهای بزرگ مخصوصاً آنها که از ابتدای تاریخ بانکداری تشکیل شده‌اند بر وظایفشان بتدریج اضافه کرده اند، معهذا میتوان گفت که هر بانک مرکزی کاملاً نضج گرفته ای باید سه وظیفه اصلی را بعهده بگیرد، یکی اینکه بانک بانکها باشد، دیگر آنکه بعنوان بانکدار دولت عمل کند و سوم آنکه سیستم پولی را اداره نماید.
بانک مرکزی، بانک بانک ها – در اینجا بانک مرکزی همان خدماتی را انجام میدهد که بانکهای بازرگانی برای مشتریان خود، و بصورت بانک مادر سپرده ها و ذخائر بانک های تجاری را قبول میکند، چک های آنها را وصول و وجوه لازم را در اختیارشان میگذارد، و تحت شرایط خاص وامهای کوتاه مدت به آنها میپردازد و بالاخره بصورت وام دهنده نهائی از طریق عمل تنزیل مجدد به آنها کمک مینماید. بعلاوه بانک مرکزی میتواند سایر بانک‌ها را نظارت مند و در عین حال آنها را در موقع لزوم پشتیبانی نماید بی‌آنکه با آنها به رقابت بپردازد.
در گذشته که گاه بگاه در بین بانک‌های بازرگانی خارجی ورشکستگی رخ میداد و وحشت عمومی ایجاد میکرد بانک های مرکزی خدمات شایانی انجام میداد و سریعاً اینگونه بانکها را یاری میکردند و از سرایت اثار شوم ورشکستگی بسیار بانک ها شدیداً جلوگیری مینمودند.
بانک مرکزی، بانکدار دولت – بانک مرکزی بعنوان نماینده مالی دولت وجوه دولت ملی را دریافت، نگهداری، انتقال و پرداخت مینماید. سهام و اوراق قرضه دولت را بجریان میگذارد. همچنین در بازخرید آنها اقدام و در مقتضیات خاص پیش پرداختها و وامهای کوتاه مدت بدولت اعطا میکند و تقریباً در تمام کشورها بانک مرکزی مشاور مالی دولت میباشد و در واقع دیون عمومی را اداره میکند. باین وظایف باید تنظیم پول و اعتبارات کشور را برحسب احتیاجات اقتصاد ملی نیز اضافه کرد.
بانک مرکزی، اداره کننده سیستم پولی کشور – شاید بتوان گفت مهمترین وظیفه بانک مرکزی نقش کنترل پول ملی و کنترل سیستم بانکی کشور باشد، هرچه صرفاً بانکدار بانکها و دولت بودن حدمت فوق العاده درخشانی نیست. در هر سیستم پیشرفته‌ای یک بانک بازرگانی میتواند این خدمات را برای دولت و بانکها بخوبی انجام دهد، ولی اجرای سیاست پولی حائز اهمیت فراوان است و آنچه واقعاً بانک مرکزی را از سایر بانکها متمایز میسازد کفایتی است که در اجرای این وظیفه مهم، لازم دارد.
صاحبنظران اقتصادی چنین اظهار نظر میکنند که ذات بانکداری مرکزی کنترل هشیارانه سیستم پولی است، و در اجرای این وظیفه بانک مرکزی یکی از حقوق و قدرتهای مهمه دولت را اعمال مینماید، و این بدین معناست که این نیرو و قدرت باید برای تحصیل هدفهای اقتصاد ملی بکار برده شود، و نیز آنکه بانک مرکزی یک سازمان خدمات عمومی است که منافع ملی را فوق منافع خود می‌شناسد.
در اجرای نقش بانکها و اداره کننده سیستم پولی مملکت، یک بانک مرکزی پول ایجاد میکند و این نقش را یا با انتشار اسکناس، یا اعطای وام و اعتبار ببانکها و یا خرید اوراق بهادار در بازار آزاد انجام میدهد. و در ایجاد این پول چندان بصیرت و احتیاط لازم است که پول کشور پولی محکم و قابل اعتماد گردد.
این سؤال که کدام وظیفه از وظایف بانک مرکزی است که بیشتر او را به این عنوان معرفی و مشخص میکند فکر بعضی از اقتصادیون را بخود مشغول کرده است.
در اساسنامه بانک بین المللی تسویه بانک مرکزی چنین تعریف شده است «بانکی که عهده دار تنظیم حجم پول و اعتبارات کشور باشد». بعلاوه این حقیقت که بعضی از بانکهای مرکزی بنام «ریزرو بانک» معروف شده اند مثل فدرال ریزرو بانک امریکا، ریزرو بانک آفریقای جنوبی، ریزرو بانک پرو، ریزرو بانک نیوزلند، ریزرو بانک هندوستان، مبین آنست که حفظ حراست سپرده های دولت و بانکها خصوصیت بارز بانکهای مرکزی میباشد.
مفهومی از بانک مرکزی تا شروع قرن بیستم وجود نداشت، پیشرفتهای تدریجی در کشورهای مختلف جهان در این زمینه صورت گرفته بود اما برای تشکیل بانک مرکزی نبود. تنها این میل و مشیت و این فکر که اگر بانکی بتواند مرکز امور پولی و ستاد فرماندهی سیستم بانکی باشد مفید فایده خواهد بود در کشورهای پیشرو تجارت و بانکداری قوت میگرفت.
در خیلی از کشورهای قدیمی که بانکهای مرکزی از میان بانکهای بازرگانی برخاسته اند روش تا حدودی این بوده است که یک بانک رفته رفته مقام و موقعیت بانک مرکزی را پیدا میکرد، چه این بانک از تمام یا قسمتی از امتیاز صدور اسکناس برخوردار بود و بعنوان بانکدار دولت و نماینده مالی حکومت عمل مینمود. این بانکها بنام بانک مرکزی نامیده نمی‌شدند بلکه بنام بانک ناشر اسکناس، یا بانکهای ملی معروف بودند. مقررات صدور اسکناس دائر بحمایت از آنها بوسیله دولت وضع میشد و تأمین اصل تبدیل پذیری اسکانسها به طلا و یا نقره و یا هر دو، وظیفه این گونه بانکها بود. طی زمان چنین بانکهائی وظایف دیگری بعهده گرفتند تا اینکه واژه بانک مرکزی مورد استقبال قرار گرفت.
از بانکهای مرکزی موجود ریکز بانک سوئد قدیمی ترین آنهاست، اما بانک آف انگلند انگلستان اولین بانک ناشر اسکناس بود که بمقام بانکدار مرکزی تکیه زد و دست بکار وظایفی شد که امروزه معمولاً بصورت امور اساسی بانکداری مرکزی شناخته شده است. بانکداری مرکزی انگلستان امروزه بصورت نمونه در غالب ممالک پذیرفته شده و پیشرفته تدریجی آن قابل توجه بوده است.
با اینکه سابقه بعضی از بانکهای مرکزی به دویست سال یا بیشتر میرسد معهذا بانکهای مرکزی آنطور که امروزه می‌شناسیم پدیده نسبتاً تازه‌ای هستند و توسعه و پیشرفت خود را بیشتر در قرن حاضر کسب کرده اند و در واقع ثمره قرن بیستم بشمار میآیند. در سال 1900 در نیمکره غربی حتی یک بانک مرکزی وجود نداشت، مثلا فدرال ریزرو بانک امریکا در سال 1913 بوجود آمد و بانک آف کانادا تا سال 1934 تأسیس نیافته بود درحالیکه امروزه هر کشور مستقلی در نیمکره مزبور بجز یک کشور همه دارای بانک مرکزی هستند و بموجب اطلاعات موجود هم اکنون در حدود یکصد بانک مرکزی در دنیا برپاست که از آن میان 47 بانک با کمی بیشتر از سال 1940 ببعد تأسیس شده اند. علل متعددی برای این توسعه روزافزون بیان شده و شاید مهمترین این علل پیدایش کشورهای مستقل بسیاری است که هرکدام سیستم پولی و بانکی مخصوص بخود دارند.
بنژامین استرانگ رئیس سابق فدرال ریزرو بانک نیویورک بعنوان یک رئیس بانک مرکزی این شعار را نصب‌العین خود قرار داده بود، هرگز فراموش مکن که این بانک ایجاد شده است تا خدمتگزار کارفرما و کارگر، تولید کننده و مصرف کننده، وارد کننده و صادرکننده، بستانکار و بدهکار با توجه تام بمصالح عمومی کشور باشد.

 


یخش دوم
موقعیت بانکهای مرکزی
یکی از مسائلی که در طرح و تدوین قوانین بانکداری مطرح می شود ارزیابی موقعیت بانکهای مرکزی یعنی ارتبط بین بانکهای مزبور با دولتهاست. وضع و موقعیت قانونی بانکهای مرکزی از کشوری به کشور دیگر فرق می کند. روابط حقوقی و قانونی و اداری در ساختن این موقعیت حائز اهمیت فراوانی است، و قدرت و صلاحیت شخصیت هائی که در رأس دولت ها و بانکهای مرکزی از طرف دیگر قرار گرفته اند نیز در این امر تأثیر کلی دارد.
در مورد قبول یک ضابطه کلی حاکم بر روابط دولت و بانک مرکزی عقاید مختلفی ابراز شده که دو نظر از این نظرات افراطی و نظر دیگر اعتدالی بشمار میروند. نظرات حاد از یکطرف از آن کسانی است که بین نیروی مصرف کننده پول (دولت)، و نیروی ایجاد کننده آن (بانک مرکزی) جدائی آشتی ناپذیری طلب میکنند و میگویند دولت باید از دسترسی سریع و فوری بپول بدور بماند و و سازمان قوی و استواری چون بانک مرکزی از زیاده روی های احتراز ناپذیر و تقریباً همیشگی دولت با مقاومتی که نشان میدهد جلوگیری بعمل آورد، و از طرف دیگر از جانب گروهی است که استقلال بانک مرکزی را رد میکند و معتقدند که بانک مرکزی در وتقع جزئی از خزانه داری دولت است و مسئولیت مستقیم امور پولی میبایستی در دست دولت و خزانه داری باشدذ زیرا افرادی که دولت را انتخاب و باو اعتماد کرده اند خود او را مسئول همه سیاست اقتصادی کشور می‌شناسند که سیاست پولی جزئی از آن است، و چون دولت مسئول توسعه منابع کشور و تأمین کشور و تأمین سطح عالی اشتغال و درآمد حقیقی است لذا بجاست که او خود بطور مستقیم در سیاست پولی دخالت نماید.
بین این دو دسته افراطی نظر معتدل دیگری ابراز شده که بر اساس آن بانک مرکزی باید آنقدر استقلال و آنچنان آزادی عمل داشته باشد که از تأثیرات سیاست در امان بماند و بالضروره ایجاد اظمینان کند که بانک مرکزی میتواند مانع بزرگی در برابر استفاده هیا نابجا در امور پولی باشد. النهایه از این نظر که حق کامل یا نسبی صدور اسکناس و کنترل اعتبارات بنفع جامعه بطور کلی ببانکهای مرکزی اعطاء شده است لذا بمصلحت کشور است که دولت تا حدودی نظارت و دخالت در امر بانکهای مزبرور داشته باشد و چنین نظارتی از طریق مالکیت تمام یا قسمتی از سرمایه این بانکها یا تعیین یا چند نفر از مدیران آنها صورت میگیرد.
از حیث مالکیت و سرمایه، بانکهای مرکزی ممکن است به هفت گروه مختلف برحسب اینکه تمامی سرمایه متعلق بدولت، یا تماما متعلق بمردم، یا کلاً متعلق ببانکهای بازرگانی، یا اینکه مشترکاً متعلق بدولت و مردم، یا دولت و بانک های بازرگانی و مردم و بالاخره بانکهای بازرگانی و مردم باشد تقسیم شوند. تعیین چند نفر از مدیران بانک مرکزی بوسیله دولت در تمام کشورها سابقه دارد، لیکن در بعضی از موارد کنترل به وجهی شدید میگردد که مدیرانم بانک مرکزی از بین وزارء انتخاب میشوند و یا مأمورین دیگر دولت در هیئت مدیره بانک راه می یابند و یا بالاخره نماینده وزیر دارائی در جلسات مدیران آن شرکت میکند، و شگفت اینکه گاهی حق «وتو» نیز به آنها داده شده و غالباً هم از این حق استفاده میکنند و تصمیمات مهم و مقید و فوری بانک را خنثی یا اجرای آنرا بعهده تعویق می اندازند. بنابراین قانون اساسنامه بانکهای مرکزی باید دو کیفیت را جائز باشد تا استفلال بانک محفوظ بماند:
1-هیئت مدیره بنحوی تعیین و سایر سازمانهای ارکان مدیریت بانک طوری بنیان شود که نفوذ و سلطه دولت را بتواند مانع گردد.
2-بانک مرکزی باید اختیار داشته باشد که در مسائل مهم پولی ابتکار کند و در جهت منافع پولی کشور گام بردارد و علاوه بر آن در موارد لزوم توصیه های مفیدی هم بدولت بنمابد. این امر یک مسئله عمومی است که چه در کشورهای پیش رفته و چه در حال پیشرفت عنوان میشود، نهایت اختلاف بین این دو دسته از کشورها آنستکه نیاز به استقلال و آزادی در بانکهای مرکزی کشورهای در حال توسعه بیشتر است، چه در این کشورها بانک مرکزی میبایستی استقلال کامل از حکومت داشته باشد تا اینکه تمایلات تورمی دولت را که ممکن است به عدم اعتماد بپول کشور منجر گردد مقابله کند.

بخش اول
در بیان منطور
انگیزه تشکیل بانک مرکزی ایران را میتوان توسعه سریع بانکداری و افزایش روزافزون بانکهائی دانست که از چندین سال پیش باینطرف صورت پذیرفته، و شوق موجودیت این بانک پا بپای بروی کارآمدن بانکهای کوچک و بزرگ تجارتی، تخصصی و خصوصی پیدا شد و قوت گرفت. همچنین پیشرفت اقتصادی و هدفهای عالی که برای برنامه های توسعه اقتصادی تعیین شده بود نشان از آن میداد که برای رسیدن باین هدفها وجود ابزار کافی و مؤثر پولی لازم آمد، و بیک سلسله اقدامات بانکی از نوع رفورم (تجدیدسازمان) احتیاج پیدا شده است.
هرچند باتک مرکزی با آغاز برنامة تثبیت اقتصادی سالهای 39-1341 بوجود آمد و اساسً برای جوابگوی بمسائل بانکی و پولی و آنچنان اقتصادی تأسیس شده بود که بالقوه توسعه را جستجو و دنبال میکرد. زمانی بود که در کشور ما بجز یک بانک تجاری بزرگ بنام بانک ملی ایران و یکی دو سه بانک کوچک سازمان بانکی دیگری وجود نداشت و با انقضاء امتیاز بانک شاهنشاهی، بانک ملی تنها بانک فعال ما گردید، هم تجارت می کرد و هم سیاست پولی را در دست داشت، سالها راه خود را میرفت و جوابگوی اقتصالد و تجاتر آنروز کشور بود. ولی رفته رفته و بمقتضای تحرک اقتصاد در حال رشد، و توسعه همه جانبه در شئون اقتصادی و اجتماعی ایران نهضتی در بانکداری رخ داد که چهره آنرا بکلی تغییر داد بانکداری هم مانند هر حرفه دیگری مد روز شد و تب اینکار بالا گرفت، بانکهای دیگری پیدا شدند و بسرعت رو بازدیاد گسترش شعبات خود گذاشتند. شبکه ای وسیع از بانکداری کشور را فرا گرفت بطوری که این بانکها همسایه یوار بدیوار شدند. و اگر در حرف دیگر حریمی وجود داشت و حدود صنفی درنظر گرفته میشد ولی این تاجران پول پهلو به پهلو و سایه بسایه بتجارت پرداختند. در طی مدتی کوتاه و شاید کمتر از پنجسال بانکهای فراواین بیش از آنچه لازم توسعه اقتصادی کشور بود و طبع بازار و تجارت اقتضا داشت پدید آمد و زنگها را با خود بصدا درآود! پیداست این جنبش با همه منافعی که داشت و سرمایه گذاری داخلی و خارجی را رونق می بخشید، و بارتقای سطح اشتغال کمک زیادی می کرد مضاری را از نظر تورم اعتباری، خودسری و خدکامگی بانکداران و رقابتهای خطرناک در نطفه می پرورانید که خود نطفه عطفی برای ایجاد بانک مرکزی و سر و سامان دادن بوضع بانکداری ایران گردید. لاجرم مقامی میبایست تا که ضابطه ای و نظمی در امور بانکی برقرار کند و هدف سیستم بانکی را روشن نماید. و این مقام که نقش رهبری و نظارت را بدست می گرفت و بصورت یک مرکز فرماندهی درمیآمد لازم بود که از رقابت بدور و بریا بهسازی محسط بانکی صالح، مجهز، هشیار و آماده بکار باشد، ارشاد و راهنمایی بانکها را بعهده بگیرد، و در هدایت نهضتی که در این زمینه بوجود آمده است بی گمان توفیق حاصل نماید، وشر و شوق مباغه آمیزی را که در بانکسازی ابراز می گشت متعادل سازد و سوجوئی های مفرط را مهار کند، و بخاطر سلامت جامعه بانکی و حفظ شأن و ارزش اقتصادی آن از طرفی و دفاع از سپرده های مردم از طرف دیگر کوشش بخرج دهد، و نیز بتواند ایجاد نظامی کند که استحکام و اعتبار بانکها را تأمین نماید بی آنکه شائبه رقابت با آنها در میان باشد. از اینرو وجود مرکزی ایران ضرورت یافت.
بانک ملی ایران، با همه سابقه درخشانش بلحاظ اینکه خود عهده دار امور تجارتی بود و دست اندرکار کوششی با انگیزه سود، نمی توانست هم ناظر و هم رقیب بانکهای تجارتی باشد. منطق واضعین قانون بانک مرکزی این بود که بانک ملی هر قدر هم راه احتیاط در اتین خصوص می پیمود نمی توانست بین امور تجارتی خود از طرفی و امور نظارت و کنترل از طرف یدگر آشتی برقرار کند. او چگونه میتوانست فعالیت سابق خود را دنبال کند و بموازات آن برای بانکهای دیگر وضع مقررات نماید؟ چطور چارچوبی بسازد که بانکهای تجاری در آن عمل کنند و خود نیز در داخل آن چارچوب قرار گیرد؟ بانکهای تجارتی در چنین شرایطی ایا حاضر بودند ریاست فائقه بانکی رقیب را ولو بمقیاسی بزرگتر، گردن نهند؟ این طریقه اگر هم عملی میبود بانک ملی را از شائبه جانبداری از خود و تجاوز از مقررات دور نگاه نمیداشت.
امروزه این عقیده بطور کلی مورد قبول قرار گرفته است که پیشرفت بانک های مرکزی یا هر مقامی دیگر و یا بانک دیگری که نقش بانکدار مرکزی را بعهده می گیرد بستگی تام به پشتیبانی صمیمانه و توحید مساعی بانکهای بازرگانی دارد، و این چنین تشریک مساعی تنها در سایه اجتناب از امور تجاری که مستلزم رقابت با بانکهای بازرگانی است بدست می اید. بنابراین بانکهای مرکزی نباید همان عملیاتی را انجام دهند که بانکهای دیگر بدان مبادرت می ورزند مگر آنکه ضرورت این امر را ایجاب و آنها را بمقتضای منافع عامه مجبور بانجام آن معاملات نماید.

بخش دوم
بانک مرکزی ایران یک ضرورت اقتصادی
همچنانکه قبل از قرن بیستم مفهومی از بانک مرکزی در جهان وجود نداشت پیش از نهضت بانکداری در ایران هم چنین ضرورتی احساس نمیشد. زماین که بانک ملی از جهت نیازمندی های بانکی کمال مطلوب بود و با مقتضیات اقتصادی همگامی و هماهنگی داشت. بانک تجارتی متحصر بفردی بود از صحنه رقابت بدور که باقتضای داشتن حق انحصاری انتشار پول اداره پول هم باو تفویض شده بود و هماهنگ ساختن سیاست پولی و اعتباری با منافع جامعه بدست او هم ممکن بود و هم اسان، و اگر چه احتمال آن میرفت که در حالت عدم رقابت همچنانکه از خصائص و در طبیعت «انحصار» است از تحرک کافی و لازم و مطلوب بازماند معهذا در حد خود جوابگوی خواسته های اقتصادی روز بود. ولی رشد سریع و مداوم اقتصادی، لزوم اجرای برنامه هیا عمرانی، افزایش سطح تولید و توسعه جمهیت، و گشایش بانکهای متعدد یک نوعی دگرگونی ببار آورد و اهمیت یک اقدام فوق العاده سریع و شاید انقلابی را در سیستم بانکی بر همه روشن کرد. بانک ملی هم که تا آنزمان بانکی موفق و در شرایط گذشته اقتصادی ایران یک بانک کمال مطلوب بشمار می‌آید دیگر از آن پس برای ارضای احتیاجات گوناگون ناش یاز تحول سریع اقتصادی کشور ناکافی بنظر میرسد، و در بسامان رسانیدن برنامه هیا وسیعی که در پیش بود نامجهز، و برای پاسداری موجودی های مردم که به چنگ بانکهای جدیدالتأسیس میافتد بی سلاح جلوه می کرد. زیرا آهنگ رشد اقتصادی آنچنان سریع بود و نیاز به هماهنگ ساختن کوششهای مؤسسات اعتباری و مالی و تمشیت امور بانکی و جلب حداکثر اعتماد و امنیت مالی و پولی آنقدر زیاد که انتخاب راهی که احتمال هیچگونه ناکامی در آن نرود ضروری بنظر میرسید، و میبایست با وسائل تضمین کننده به بانکی که از شوق اینده نگری سرشار باشد مجهز شد، قاطع، محکم، استوار و روشن پیش رفت و در حقیقت با کمک بانکی پیشتاز که ما را در زمینه های بانکی و پولی به پیشتاز موفقیت های پی در پی اینکار انجام میشد، و بنابراین وجود بانکی نیرومند که قادر باشد خلائی را که بانکداری ما در سطح جهانی داشت پر کند مورد نظر افتاد.
در اینجا غرض آن نیست که نقش پراهمیت بانک ملی را در اقتصاد ایران نادیته بگیریم، بلکه بانک ملی چنانکه گفتیم با همه سابقه پر ارزشش در شرایطی قرار گرفته بود که برای یک پیشروی تند بشتابی معادل خیز اقتصادی طرح ریزی شده توان و تاب لازم و انعطاف کافی را نداشت،؟ و در بازار پولی کم رشدی که بانک های مرکزی هم با همه قدرتی که دارند گاهی از کنترل سیستم بانکی عاجز میمانند باید آن بانکی را تجهیز کرد که نظارت کند نه تجارت، و شرایط بانک ملی قبول چنین مسئولیتی را توجیه نمیکرد.
اصلاح سیستم بانکی از دو طریق میسر بود، یکی اینکه سازمان تازه ای بوجود اید و دیگر آنکه سازمان تازه ای پیوند کنند، ولی چون بانک ملی در حالت دوم نیز دو چهره «تجارت» و «نظارت» را در خود حفظ میکرد تنها راه، ایجاد سازمان تازه ای بود. بعبارت دیگر همین تضاد نقطه عطفی برای موجودیت بانک مرکزی ایران گردید.
بانک مرکزی ایران که در سال 1339 تأسیس یافت زائیده تکامل منطقی سیستم بانکی کشور ماست. زیرا بانک ملی ایران که در سال 1307 تشکیل گردیده بود علاوه بر فعالیتهای بازرگانی وظائفی را نیز که معمولا در همه کشورهای جهان بعهده بانکهای مرکزی واگذار شده کم و بیش انجام میداد، ولی از آنجا که بانک مرکزی باید در تصمیمات خود فقط مصالح عمومی کشور را درنظر بگیرد و نمیتواند و نباید وارد رقابتهای بازرگانی با دیگر بانکها شود و بعبارت دیگر بانک مرکزی مؤسسه ایست که باید صرفاً نقش راهنمائی و ارشاد و رهبری را داشته باشد این منظور تأمین نمیشد. نیروی بانک ملی که تا بحال صرف تنظیم پول و متعادل ساختن اعتبارات کشور میگشت اکنون در راه رقابت با بانکهای بزرگ و کوچک فراوانیکه بعنواذن همکار کم و بیش رقیب یکی پس از دیگر وارد صحنه بانکداری میشدند بکار میرفت، و چون جمع بین این دو وظیفه غیرمنطقی مینمود میبایستی چاره ای اندیشید. لازکم بود او بین دو نقش یکی را انتخاب کند یا امور بازرگانی را در دست گیرد و یا عهده دلر رهبری بانکها گردد، که در صورت اخیر یکی از بزرگترین بانکهای بازرگانی و آزموده کشور از میدان تجارت کنار یمرفت و این خود غیرعملی بود.
بنابراین برالی اینکه بانکهای تازه کار و کاملا سازمان نیافته نیز مرزی و حدود و ثغوری بشناسد و راه افراط را پیش نگیرد و در رفتارهای بانکی خود بیشتر مداقه کنند، و از ظرایط و زمینه های مساعدی که برای تأسیس آنها فراهم شده بود استفاده جوئی بیش از حد معمول ندارند نظامی میبایست برقرار میشد. و اگر بانک مسلط و قدرتمندی به وجود نمی آمد که باقتضای منطقی زمان گوش دهد و شیوه بانکداری ببانکها بیاموزد معلوم نبود چه طوفان هولناکی برپا می‌گشت! در چنین حالتی که حتماً سودجوئیهای مفطر و گمراه کننده و غیر لازم باید مهار میشد رعایت بی نظری از طرف بانک ملی اگر از محالات نبود از مشکلات خطیر مینمود. از اولیای بانک ملی نمیشد انتظار داشت که هم ناظر باشند و هم تاجر، و یا به تعبیری هم امر باشند و هم مأمور، و باز بعبارت دیگر هم برای بهبود و اصلاح سیستم پولی و بانکی طرح ریزی کنند و هم مجری طرح باشند. کما اینکه این اشکال در برنامه ریزی های کلی نیز وجود داشته و در برنامه های اقتصادی، عمرانی و تولیدی طرح برنامه و اجرای آنها از طرف یک سازمان جز در موارد بخصوصی ثمربخش نبوده است. وانگهی در دنیائی که اصل تخصص حکمفرمائی میکند و در تمام شئون از آن بهره برداری مینمایند، چرا در بانک داری از آن غافل باشیم و این دو نوع بانک را که کاملاً از لحاظ طبع فعالیتشان از هم متمایزند مشمول این قاعده نسازیم؟ هرچند در این میان رابطه برابری جای خود را بتابعیت بدهد، و قدرت بانک ملی بظاهر نحدودتر گردد.
بنابراین آیا لازم نبود چنین کوششی بنفعد اقتصاد کشور انجام شود؟ البته برای اصلاح سیستم بانکی کوششی بمقیاس جهانی ضروری. و وجود بانک مرکزی در ایرن شرایط عملی و حتی پرهیز ناپذیر مینمود، و در راه تأسیس بانکر مزبور تلاش بی وقفه ای میبایست صورت گیرد، زیرا برای رهائی از مشکلات بمقیاس بزرگ باید درمانهائی بهمان مقیاس بکار برد، و با شتاب هرچه بیشتر در راه این مهم قیام و اقدام نمود.
بانک مرکزی واقعیتی بود که میبایستی خواه ناخواه تحقق پذیرد، و برای صیانت ارزشی که پذیرفته گردد و بکار برده شود. بعبارت دیگر تشکیل بانک مرکزی اجتناب پذیر نبود و دیر یا زود موجودیتش به وقوع می پویت و هرچه بتأخیر میافتاد فرصت از دست رفته ای بود که جبرانش گران تمام میشد. آری بانکی بود ناشی از یک نیاز طبیعی.
رسالت بانک مرکزی ایران این است که با اجرای سیاست پولی و اعتباری همواره شرایط مساعد را برای پیشرفت اقتصادی و تأمین رشد لازم و کافی آن فراهم سازد و در اجرای برنامه های مختلف اعم از برنامه های تثبیت اقتصادی و توسعه اقتصادی دولت را پشتیبانی، و توصیه های لازم را راهنمائی و بهنگام ضرورت بانکها را یاری و مددکاری کند.

بخش سوم
مطالعه در سیستم بانکداری جهان و احساس لزوم ایجاد
بانک مرکزی مستقل در ایران
کنفرانس مالی بین المللی که در سال 1920 در بروکسل تشکیل شده بود قطعنامه ای صادر کرد مشعر بر اینکه تمام کشورهائیکه تا آن تاریخ فاقد بانک مرکزی بودند باید نه تنها بمنظور اعاده ثبات و ایجاد نظم بهتری در سیستم پولی و بانکی خود بلکه در جهت تأمین تشریک مساعی مالی و پولی جهانی و بازگردانی نظم پولی و بانکی خود بلکه در جهت تأمین تشریک مساعی مالی و پولی جهانی و بازگردانی نظم پولی بین المللی در تشکیل و تأسیس آن در کشور خویش قیام و اقدام نمایند.
نام بانک مرکزی نام شناخته شده ای برای مردم اغلب کشورها بالاخص ممالک غربی است، ولی بانک مرکزی ایران با آنکه سالی چند است که در ایران فعالیت میکند و سریعاً پیش میرود برای عده کثیری از مردم ما هنوز ناشناخته است.
ما بانکداری جدید را از زمانی شروع کردیم که دنیای خارج قرنها در ایران رشته کار کرده، تجربه اندوخته و به این نتیجه رسیده بودند که برای حفظ ثبات پولی داخلی و ایجاد همکاری در مسائل مالی بین المللی قدرت متمرکز و نیروی فعاله‌ای بعنوان بانک مرکزی باید بانکداری کشور را هدایت کند؛ و چون تمام پددیه های اجتماعی راه کمال می پیماند، بانکداری ما هم تنها در سطح داخلی گسترش می یافت و تا سطح جهانی فاصله بسایر بود ناچار مانند سایر پدیده های دیگر می بایست بسوی کمال راه میبرد، و به اقتباس از آنها که پیشروان صنعت بانکداری بوده اند از مرکزیت چشمگیر و موثری برخوردار میگردد، و برای ایجاد پولی بهتر همانطور که اساس بانکداری نوین را از آنها آموخته در طریق تطور و تکامل هم از تجربه آنان استفاده میکرد.
شاید عده ای که با مرکزیت بانکداری ایران بصورت فعلی موافق نباشند در مقام ایراد بگویند که مقایسه با سایر کشورها و تقلید از دیگران اغلب گمراه کننده است! اما اگر تقلید با چشم باز و با دیده منطق و دور از شائبه پی‌رویهای کورکورانه صورت گیرد، و جهات امر بخوبی سنجیده شود به گمراهی نمیگراید، در اینجا تیز جهان بینی دخالت عمده ای داشته و امری منطقی بنظر میرسید؛ چه اگر به نظم سیستم بانکی معتقد باشیم لازم می آید که بانک مرکزی مستقلی داشته باشیم، زیرا همانطور که قبلاً یاد شد سیاستهائی که بسوی رشد اقتصادی راه برده اند یقیناً از تسهیلاتی که بانک های مرکزی فراهم میکنند برخوردار بوده اند.
پس از چهارده سال مطالعه، لایحه «اساسنامه بانکی و پولی ایران» در سال 1337 تهیه و در دهم آذماه 1338 بصورت ماده واحده ای بمجلس شورای ملی تقدیم گردید. در روز هفتم خردادماه 1339 قانون مذکور پس از تصویب کمیسیونهای مشترک مجلسین بدولت ابلاغ شد تا برای مدت پنجسال بطور آزمایشی بموقع اجرا گذارده شود. در تاریخ 18 مرداد ماه 1339 بانک مرکزی ایران رسمیت یافت، و به این ترتیب پس از قریب هفتاد سال فعالیت بانکی در کشور مؤسسه مستقلی برای هدایت سیستم پولی و بانکی تأسیس گردید.

بخش چهارم
نظراتی چند در باره لزوم وعدم لزوم تشکیل بانک مرکزی ایران
هنگامی که طرح تأسیس بانک مرکزی ایران ریخته میشد و آهنگ بنای نوینی برای سیستم پولی و بانکی درمیدادند، نظرات موافق و مخالفی در این خصوص ابراز میگردید. این فکر را عده ای ستودند، و پاره ای زبان به انتقادش گشودند. در مقابل گروهی عظیم که از همان آغاز کار به استقبال آن می شتافتند، افرادی با بدبینی بر این تفکیک می نگریستند، و از این باز عده بدبین تری از همان ابتدا چشم به پایان آن دوخته بودند؛ غافل از آنکه این بانک برای آن نیامده بود که برود، و عوامل موجد آن بروشنی گویای آن که این بانک، مؤسسه دیرپائی خواهد بود. اما از میان مخالفین، عده ای صاحبنظران اقتصادی و پاره ای دیگر بانکداران خصوصی بودند. اقتصادیونی که عقیده مخالف ابراز میکردند اساساً با تأسیس آن موافق نبودند و بدین نحو اقامه دلیل مینمودند:
1-بانک ملی وظایف یانک مرکزی را بنحوی مؤثرتر و در عین حال کم خرج تر انجام میداد. مؤثر تر از آنجهت که بانک ملی قوی بود، و میدانیم که قدرت چه آثاری در بر دارد! و اینک با تفکیک این بانک در حقیقت قدرت واقعی آنرا تقسیم کرده اند، و یقیتاً تقسیم قدرت و مسئولیت، تضعیف را بدنبال خواهد آورد. بانک ملی قبل از تجزیه شدن، تأثیرش خیلی بیش از آن بود که اکنون جمع این دو بانک منفک اثر میکند. اما کم خرج تر زیرا که ایجاد بانک مرکزی مستقل، افراد و افزار و سازمان جداگانه و در عین حال مکرر و اضافی را لازم می سازد که مخارج آن تحمیل بکشور خواهد بود. اگر بانک ملی را تضعیف نمیکردند و آنرا بهمان قدرت سابق نگه میداشتند او برنامه مرکزی بودن را با سازمان کوچکتر بخوبی انجام میداد، و اضافه مبکنند که اگر نظریه موافقین را با این تعبیر که از نظر سیاست پولی و اعتباری این اقدام ضروری بوده بپذیریم ولی مخارج اضافی تفکیک دو بانک تا این حد قابل دفاع نمیتواند بود.
2-اساساً مصلحت نبود که به بانکهای خصوصی و خارجی به حد افراط اجازه تشکیل داده می شد، و اگر هم میشد حق آن بود که آنان را در معاملات ارزی مجاز نمیکردند. این دسته از بدبینان که به تشکیلات بانک مرکزی مستقل نظر مساعدی نشان نمی دهند و شاید آنرا وجود زائدی میدانند اظهار میدارند که بانکداری مملکت از همان موقع آبستن این حادثه شد، و نغمة جدائی این دو بانک زمانی بگوش رسید که به بانکهای دیگری غیر از بانک ملی اجازة چنین معاملاتی را دادند، و ابتدا بانکهای خصوصی داخلی و سپس بانکهای خارجی اجازه فعالیت یافتند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله40    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاریخچه و نحوه شکل گیری و تحولات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

دانلود فایل فلش Huawei Y330-U11 با آموزش نحوه دانلود فلش

اختصاصی از فایل هلپ دانلود فایل فلش Huawei Y330-U11 با آموزش نحوه دانلود فلش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود فایل فلش Huawei Y330-U11 با آموزش نحوه دانلود فلش


دانلود فایل فلش Huawei Y330-U11 با آموزش نحوه دانلود فلش

موضوع : دانلود فایل فلش Huawei Y330-U11 - هواوی وای 330 یو 11 با آموزش نحوه دانلود فلش

 

   Version: V100R001C00B110CUSTC408D001

(V100R001C00B110CUSTC408D001,English,Android 4.2,EMUI 2.0)

 با لینک مستقیم می توانید فایل مورد نظر خود را دانلود نمایید
با تشکر تیم پدوفایل


دانلود با لینک مستقیم


دانلود فایل فلش Huawei Y330-U11 با آموزش نحوه دانلود فلش