فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بحران های هویت و هویت بحرانها، قومیت در مقابل ناسیونالیسم (3 )

اختصاصی از فایل هلپ بحران های هویت و هویت بحرانها، قومیت در مقابل ناسیونالیسم (3 ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

عصر بحرانها:

بحران های هویت و هویت بحرانها، قومیت در مقابل ناسیونالیسم (3 )

پژوهش: آراز م. فنی

You see things and ask, "Why?" But I dream things that never were and ask, "Why not?" George Bernard Shaw

Believe those who are seeking the truth. Doubt those who find it.

~Andre Gide

ادامه ی بررسی نظریات ارنست گلنر:

برای بررسی زون پنجم و در نهایت توضیح تئوریک و فلسفی نظریات خود، ارنست گلنرفصلهای آخری کتاب ناسیونالیسم خود را اختصاص به توضیح دو مفهوم، دو جریان فکری و پروسه ی اجتماعی داده است. این دو جریان عبارتند از: احساس و خرد، ریشه ها و خرد و یا به بیان سیاسی و تئوریک قومیت و ملیت (فرهنگ و تمدن). این مفاهیم در نوشته های خیلی از فیلسوف ها و متفکرین علوم اجتماعی دیگر هم حضور داشته و بررسی شده اند. خیلی از پژوهشگران مسایل اجتماعی در برخورد به نگرش فرهنگی، تحلیل فرهنگی و یا سیاسی و اقتصادی از پدیده های اجتماعی؛ به روش دوالیستی عمل کرده و بطریق اولی از این و یا آن برخورد شناخت شناسانه حمایت ویا طرفداری کرده اند.

نگرش دوالیستی در تاریخ و ادبیات ایران باستان وهمچنین سایر تمدن های آسیائی و مذاهب معتبر در خاورمیانه امر متداولی است. اینمورد در فلسفه ی یونان باستان واساسن تکامل سیستم فکری دررنسانس، عصر روشنگری و متاسفانه تا به امروز (حتی در جوامع پسا مدرن) به زندگی خود با شدت وحرارت ادامه داده است. سیاست اقتصادی و اجتماعی سازمان های بزرگی چون بانک جهانی، اتحادیه ی اروپا رهبران سیاسی اروپا و آمریکا (جرج بوش، جونیور) واکثر سخنرانی های ایشان و سایر سران سیاسی کشور های بزرگ، در حمایت از یکی از این پدیده ها (مفاهیم) دور می زد. ناگفته پیداست که چنین تفکری و عمل اجتماعی اساسن سیاه و سفید دیدن پدیده های بغرنج اجتماعی، غیر علمی، غیر دموکراتیک بوده و با روح انسان چند بعدی، حقوق انسانی وبشری در تضاد قرار دارد. انسانها و جوامع انسانی پیچیده تر از این هستند که فقط در با دو ترم، دیسکورس و یا جایگاه توضیح داده شود. متاسفانه این چنین نگرشی یعنی حذف یک نظر، یک جهان بینی و یک راهکار برای حفظ قدرت گروه های مسلط در علوم اجتماعی/طبیعی و به شکل اولی در جوامع مختلف انسانی بوده و در مانع رشد تکاملی اندیشه ی انسانی، اگاهانه و یا نااگاهانه قرار گرفته است.

فرهنگ و تضاد آن با تمدن (قومیت در مقابل ملیت)

گلنر در فصل تئوریک وکلیدی کتاب با عنوان : ریشه ها در مقابل خرد به مقابله ی نظریات دیوید هیوم و ایمانوئل کانت اشاره کرده ومی نویسد که هیوم درمقابل "عقل" و عقل گرائی خشک پیروان جریان روشنگری و راشیونالیسم، "احساس" را قرار می دهد اگر چه تعریف هیوم درباره ی "احساس" با معنی متداول آن فرق اساسی دارد. برای هیوم، مفهوم "احساس" در یک انسان بیطرف نظاره گر، از برداشت شخصی این فرد از احساس و موقعیت قدرت فردی او متمایز است.

بهر جهت این منظر مشخص از تفکرروشنگری در مقابل نظرغالب آن زمان که نظر کانت بود در اقلیت قرار گرفت. بر طبق برداشت کانت و پیروان کانت: احساسات (بخوان فرهنگ، قومیت و تفکر جنسیت غیر مرد) فاقد دلایل منطقی هست، چرا که اگر دربرداشت احساساتی منطقی وجود داشت؛ بایست این "احساس" ویا برداشت مشخص از اتفاقات بیرونی شامل حال همه می شد؛ صف نظراینکه فرد عضو گروه هست یا نیست. به بیان ساده تر "احساس" و درکی که به حواس بستگی دارد نمی تواند عمومی (ینیورسال) باشد در صورتیکه تفکر منطقی (عقلگرائی) پدیده ائی است عمومی. پیروی از "احساس" به فرهنگ و تعلقات گروهی بستگی دارد، در صورتیکه عقل و درک خردمندانه، تعلق به گروه خاصی ندارد و همه گیر (یونیورسال) عمل می کند. گلنر می نویسد: ناسیونالیسم یک باشگاه ویژه ای است که متعلق به اعضای تعریف شده و مشخصی است، در صورتیکه عقل/خرد هیچ مرز جغرافیائی را نمی شناسد. معیار قرار دادن احساسات در روابط اجتماعی، ما را ازهم جدا می کند ولی خردگرائی انسانها را بعنوان یک نژاد و یک ملت ویک امت بحساب می آورد.

فردریک نیچه، دیوید هیوم و یوهان هردر از رمانتیست های مشهور دوره ی روشنگری بحساب می آیند و از متفکرین معاصر ادامه دهنده ی چنین تفکری می شود از دلوز و چارلز تایلریا همه ی کسانی که به گونه ای به نقش تعیین کننده ی ایده، فرهنگ، احساس و درک تاویلی و تفسیری از پدیده های اجتماعی و طبیعی اعتقاد دارند یاد کرد– متاسفانه علیرغم فرق های جدی در تفکر و تفسیراز پدیده ها در بین این متفکرین – به گونه ای غلط همه، در یک کیسه گذاشته می شوند و آنهائی که به عقلائی، مادی و استدلال منطقی وتجربی خشک وبدون خون/احساس (به قول گلنر) از مسایل باور دارند در یک کاتگوری فلسفی وعلمی جای می گیرند (گلنر، 92-84 : 2000).

در فصل بعدی کتاب گلنر تاکید می کند که "ناسیونالیسم" پدیده ائی است مدرن و از واژه ی "گسلشافت" (جامعه ی مدرن) که "تونیس" عالم اجتماعی آلمانی با برداشت امروز توصیح داد، استفاده می کند. گلنر می گوید ناسیونالیسم در جامعه ی مدرن محتوی حرکتی خود را از "گمینشافت (جامعه ی سنتی/قومی) کسب می کند (گلنر، پیشین: 95). بدین ترتیب اگر سنت، فرهنگ، وابستگی به تبار/تاریخ مشترک و ریشه های قومی افراد برای انسانها؛ نیرو، هویت و اصالت میدهد، اعلام تعلق به جامعه ی بدون مرز (کسموپلیتین) و دراسینه کردن افراد (کندن افراد از هویت و ریشه ی تاریخی خود) جرم های نابخشودنی بحساب خواهند آمد. بازتاب دیگر به این نظر این است که در جامعه ی مدرن هرگاه نیازی به باورها و سنتهای تاریخی داشته باشد می تواند آن رسم و یا باوری را که لازم است دوباره زنده کرده و بازسازی کند.

علیرغم این تاکید ها گلنر در فصل بعدی کتاب (صفحات 99-98) به بررسی مذهب و خصوصن پرتستانتیسم می پردازد. با توجه به درک فردی پرتستانیسم و فردی کردن مذهب توسط پیروان آن، این رفرم و نوزائی مذهبی را با ناسیونالیسم زون اول، یکی حساب کرده و این پدیده را با مدرنیسم؛ خردگرائی و صنعتی شدن همتراز دیده و می نویسد: پرتستانتیسم و ناسیونالیسم، بطور آشکاری باهم در محتوی و معنی اساسی خود و همچنین نتایج اجتماعی حاصل از آن، پیوند نزدیک دارند. ولی آنچه که در این میان مهم است این است که این دو(تفکر ناسیونالیستی- مدرن و مذهب) دو راه جداگانه ی را طی کرده اند. عصر ناسیونالیسم در اروپا با سکولاریسم در هم آمیخته است (گلنر، پیشین: 99).

در این جا لازم به توضیح می بینم که علیرغم تیز بینی خاص خود و معلومات عمیق و وسیع خود؛ گلنر بین خرد وعقل از طرفی و مدرنیسم وناسیونالیسم از طرف دیگر فرقی نمی گذارد. یا حداقل در خیلی از جاها از این دومفهوم چنان استفاده می کند که آنها قابل تعویض هستند. این مشکل را خیلی های دیگر هم تکرار می کنند. بهر جهت، گلنر دربعضی جاهای کتاب فراتر از دوالیسم تئوریک خود می رود و به یک بدیل سوم هم تاکید می کند.

گلنرسئوال می کند: چگونه می توان، که یک فرهنگ متعالی که بر یک زبان مادری استوار است،پرورش داده شده و در جامعه رواج داده می شود؛ از اعتقاداتی که به رمزی کردن، محدود کردن (کدگونه کردن) آن فرهنگ ختم می شود جدا کرد؟ و بعدمی پرسد که آیا همین سئوال ما را به باز کردن زون جدید یعنی زون پنجم در تحلیل تکامل مفهوم و پدیده ی ملیت و قومیت یاری میکند؟

پرتستانتیسم و بورکراتیسم

صنعتی شدن جوامع، همانطوریکه قبلن اشاره شد مبنای دگرگونی جوامع اروپائی از جوامع بسته، چندفرهنگی و سنتی به جوامع مدرن، بورکراتیک (موسسه ای شده) و پویا گشت. این امر امکان پذیر نبود اگر زبان مادری عمومن و آموزش دانش انسانی عمومی نمی شد. یکی از ویژگی های استاندارد شدن فرهنگ – گلنر می نویسد – انطباق تکامل سیاسی اجتماعی جامعه ی اروپا شرایط را برای استففاده ی یک زبان سراسری که کارگران، مذهبی ها، کارمندان و به زبانی صحبت کنند که همدیگر را بفهمند.

گلنر سپس به توضیح رشد صنعت، اخلاق و موسسات گوناگون اجتماعی در اروپا اشاره کرده و به فقدان این پدیده ها در کشورهای نوظهور که در آنها "حماقت زندگی روستائی" (اشاره به توضیح مارکس) جایگزین فقر وبدبختی حاشیه نشینی گشته، می نماید. گلنر مینویسد: "این تغییر و تحول که به نوبه ی خود با ایجاد شرایط انفجاری در مناطق پیرامونی بهمراه است توسط مارکس توضیح داده شده و به قدر کافی هم توسط "دو توکویل" که از همان منابع الهام گرفته و پرورده شده است نشان می دهد (البته امروز از فراز گذشت سالها، توضیح نویسنده) که چگونه فاکتور های فرهنگی و قومی دیوارهای بلندی بین "خودیها" و" آن دیگری ها" می کشند. طبقات بدون قومیت کور است؛ قومیت بدون طبقه بی محتوی است" گلنر، 82: 2000).

این امر با توجه به رواج پرتستانتیسم امکان پذیر بود. همانطوریکه میدانیم بر طبق آئین پرتستانتیسم هر کسی کشیش خود هست, یعنی وظیف دارد خوب را از بد و حق را راز باطل جدا کند. همراه با صنعتی شدن، افزایش تولید، ایجاد رفاه نسبی و رفرم مذهبی امکانات برای مردم عادی فراهم شد تا متون کلیسائی را خوانده و خود ترجمه کنند. بدین ترتیب یک قشر واسطه که در حقیقت قدرت زیادی داشتند و بعنوان زبان علم، دانش و یا رابطه ی خدا با مردم معمولی بودند از بین رفت و یا قدرت آنها کاهش یافت. پرتستانتیسم به یک وسیله ی قوی در انتشار یک زبان و به دیگر بیان همه گیر شدن خواندن و نوشتن در بین مردم تبدیل شد.

بدین ترتیب با توجه به نیاز گفتمان مدرنیته که سیستم سرمایه داری از مهمترین عامل های محرکه ی آن بود به یک حکومت مرکزی قوی با ایجاد بوروکراسی اداری که بورکراتها به یک زبان آموزش دیده بودند و برای یک سیستم اداری و سیاسی کار میکردند با غیر مذهبی شدن (سکولار شدن) اعتقادات مردم تبدیل به قدرت محرکه ی ایجاد اروپای مدرن گشت. همانطوریکه در پاره ی بعدی خواهیم دید ماکس وبر نیز خیلی پیشتر از گلنر به توضیح رشد این دو پروسه یعنی تکامل بورکراسی و موسسات جدید در اروپا و نظان سرمایه داری و رفرم در مذهب پرداخته بود. بدین ترتیب و بر طبق نظر گلنر ناسیونالیسم از خیلی جهات بویژه توسط بنیاد های فکری و علمی هدایت کننده درون زای خود به فرم دادن دنیای دموکراتیک و قانونی امروز کمک کردند.

زون پنجم:

عنوان زون پنجم گلنر با تیتر منفی شروع می شود ولی محتوی مثبتی دارد. "بنیادگرائی اسلامی و ناسیونالیسم عربی" تیتری است که زون پنج گلنر توضیح داده می شود.

در توضیح مراحل گوناگون رشد ناسیونالیسم و گفتمان تئوریک خود، گلنر می نویسد که این گفتمان قادر به توضیح ازدواج اتفاقی فرهنگهای اروپائی با یک موسسه ی سیاسی یعنی دولت ویا حزب ناسیونالیستی بود و همچنین دلیل پخش ویروس ناسیونالیسم اروپائی را نیز توانست/می تواند تشریح کند ولی این مدل ساده آنالیز برای تشریح ویا توضیح اشکال خطرناک و افراطی ناسیونالیسم مدل مناسبی نیست.

بهمین جهت مدل دیگری لازم است و توضیح دیگری. البته این آنالیز دنباله ی همان تحلیل قبلی است با این تفاوت که نیاز به بررسی جداگانه ای دارد. برای مثال در قرون هیجده، نوزده و بیست آن گاه که الیت مناطق تحت اشغال بلشویسم که تلاش داشتند عقب افتادگی خود را در مقبل گفتمان مدرنیته ی غربی با آلترناتیو جدیدی جایگزین کنند، گزینه ی جدید بازگشت به گذشته و سنت مردمی بود. این سنت همانا فرهنگ باستانی این اقوام را تشکیل می داد. در صورتیکه همان حرکت (یعنی مقابله با سروری مدرنیته و فرهنگ غربی) در اسلام و بازگشت به سنت، بازگشت به سنت مردمی نیست بلکه منظور از سنت، سنت اسلامی است. و هدف بازگشت به صدر اسلام مورد است نه آئین های باستانی مردمی.

گلنر مقایسه ی دیگری دارد بین اسلام و مسیحیت که من به جزئیات این مقایسه نمی پردازم چرا که مقاله بقدر کافی طولانی شده است ولی اهمیت دارد توضیح دهم که به نظر گلنر اسلام یکی از دین هائی است که پویا تر از برای مثال مسحیت کاتولیک و مارکسیسم بوده و هست. چرا که آنگاه که مارکسیسم (منظور گلنر سوسیالیسم واقعن موجود است) در حال فروپاشی وشکست بود اسلام در حال شکوفائی و قدرت گرفتن بود. او همچنین معتقد است که اسلام توانائی و قابلیت مدرن شدن را دارد و در مقابل اسلام سنتی؛ اسلام فردی شده، متجدد و اکادمیک (منظور حوزه ی علمیه ائی) را قرار می دهد. و می نویسد از آن جائیکه دراسلام تقدس و مقام روحنی ارثی نیست و کسب شدنی است لذا قابلیت زیادی برای کسب ارزشهای مدرن را دارد. به نظر گلنر اسلام فاقد پدیده ی پوپلیسم سیاسی است ویا اینکه به ندرت چنین پدیدهای اتفاق می افتد (گلنر، پیشین:106-101).

در مقابل این سئوال که؛ آیا ناسیونالیسم ناف دارد (بدیگر بیان متولد شده و تاریخ مشخصی دارد) و یا نه؟ جواب گلنر دوگانه است. در این قسمت گلنر به یک پلمیک علمی با طرفداران ازلی و ابدی بودن ملیت و یا هویت قومی می پردازد که در نوع خود جالب وقابل توجه است. او علیرغم باور به ثبات و امنیت با اشاره به سقوط امپراطوری های بزرگ وخلق ملت هائی چون استونی و یا پاره ای از کشورهای بالکان و شوروی سابق از بوجود آمدن کشورهائی که فرهنگ پیشرفته علیرغم اینکه قبلن بعنوان کشور مستقلی بودند یا نه حمایت می کند. البته به شرط اینکه ملاک های لازم از قبیل داشتن تاریخ مشخص، سرزمین تعیین شده، زبان و فرهنگ ...دارا باشند. علاقمندان را به متن اصلی در صفحات 124-112 راهنمائی می کنم.

در کتاب ناسیونالیسم، گلنر تعریف مشخصی از ملیت وملیتگرائی نمی دهد. به این دلیل مناسب دیدم که از یک نوشته ی دیگر گلنرتعریفی از این دو مفهوم داشته باشیم. گلنر در تعریف ملیت و قومیت چنین می نویسد:

Two men are of the same nation if and if they share the same culture, where culture in turn means a system of ideas and signs and associations and ways of behaving and communicating.

Two men are of same nation if and only if they recognize each other as belonging to the same nation. In other word, nations make man; nations are artefacts of men’s convictions and loyalties and solidarities. A mere category of persons (say occupants of given territory) becomes a nation if and when members of the category firmly recognize certain mutual rights and duties to each other in virtue of their shared membership of it. It is their recognition of each other as fellows of this kind which turns them into a nation, and not the other shared attributes.

گلنر می گوید: انسان ها آنگاه جزو یک ملت محسوب می شوند که دارای فرهنگ مشترک باشند. که فرهنگ به نوبه ی خود به معنی سیستمی از باورداشت ها، علایم ، سمبولها، پیوستگی ها و روشهای ارتباطی و عملی می باشد.

بنظر گلنراین ویژه گیها برای عضویت فرد در گروه کافی نیستند پیش شرطهای دیگری هم لازم هستند. گلنر ادامه می دهد: دو نفر زمانی عضو یک ملت محسوب می شوند که هردو همدیگر را بعنوان عضو یک موسسه ی بزرگتر یعنی ملت قبول داشته باشند. بدین ترتیب یکطرف قضیه فرد هست که خود را متعلق به یک گروه میداند و طرف مهم دیگر پذیرش فرد توسط گروه هست. خوانندگان آگاه ما می دانند که این دو شرط از شروط مهم تعلق به یک هویت جمعی هستند ولی کافی نیستند.

در رابطه با مسئله ی ملیت از آن جائیکه ملت (در تعریف عمومی آن) یکی از ارکان اساسی دولت ملی محسوب می شود و بنوبه ی خود بعنوان یک بازیگر سیاسی/اقتصادی و فرهنگی درعرصه ی روابط بین الملل نقش مهمی داشته که باید توسط سایر دولتها به رسمیت شناخته شود، لذا برای قانونیت بخشیدن به هستی سیاسی خود، هر ملتی لازم هست که نقشی را در تقسیم کار بین المللی بایست ایفا کند تا عضو رسمی این جامعه به حساب آید. ناگفته پیداست که قطب بندی های قدرت در سیستم بین المللی می توانند ملتی را که همه ی شرایط بالا را دارا هست به عضویت جامعه ی بین المللی نپذیرند و بالعکس.

بدین ترتیب حداقل سه نوع رابطه و پدیده ی اجتماعی را می توان در نظریات بالا تشخیص داد. یکی رابطه ی فرد با گروه، عضویت و سازگاری فرد و ادغام او با گروه، یعنی پذیرش خصوصیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی گروه و سهیم بودن در تاریخ و فرهنگ/زبان مشترک آن و دیگری پذیرش رسمی گروه از فرد هست که در جوامع امروزی با دادن کارت عضویت و یا پذیرش همراه هست و یا پذیرش عرف و غیر رسمی که جذب و ادغام فرد در آئین ها و مراسم گروه را بهمراه دارد.


دانلود با لینک مستقیم


بحران های هویت و هویت بحرانها، قومیت در مقابل ناسیونالیسم (3 )

تحقیق درباره تمایزپذیری و هویت اجتماعی مبتنی بر مصرف

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره تمایزپذیری و هویت اجتماعی مبتنی بر مصرف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 66

 

موضوع تحقیق:

تمایزپذیری و هویت اجتماعی مبتنی بر مصرف

(مطالعة موردی جوانان شهر تهران)

فهرست مطالب

عنوان:

چکیده

مقدمه

چارچوب نظری

روش‏ شناسی

یافته ‏ها

ترجیحات موسیقایی جوانان

ترجیحات ماهواره ‏ای

نتیجه گیری

منابع

چکیدهبرجسته شدن تفاوت‏ها و هویت‏های اجتماعی ناشی از سبک‏های مصرف و تنوع اشکال آنها حتی در بین یک گروه اجتماعی به ویژه در میان جوانان سئوالات زیادی را در خصوص ساخت‌یافتگی و الگوپذیری آنها مطرح کرده است. این مقاله با استفاده از داده‌های یک مطالعة میدانی در شهر تهران، الگوی فعالیت‏ های تفریحی و ترجیحات موسیقایی و ماهواره ‏ای جوانان را به عنوان مولفه‏ های هویّت اجتماعی و تمایزپذیری جدید ناشی از سبک‏های مصرف مورد بررسی قرار می دهد و در پی آن است تا ببیند که آیا فعالیت‏ های مربوط به حوزة مصرف در خصوص جوانان تابع الگو یا الگوهای خاصی هستند و از ساخت اجتماعی تبعیت می‏کنند؟ به‌ عبارتی آیا ما شاهد شکل‌گیری سبک‌ها یا خرده‌فرهنگ‌های جوانان هستیم؟ یا اینکه کنش‌ها و تمایلات مذکور خصلت فردی دارند؟ 

این مطالعه نشان می دهد که با توجه به فعالیت‏ های تفریحی ده نوع الگو یا سبک، با عنایت به علایق موسیقایی سه نوع الگو و همین‏طور با توجه به علایق ماهواره‏ ای سه نوع الگو در میان افراد مورد مطالعه قابل تشخیص است. این فعالیت‏ها و الگو‏ها با بیشتر متغیرهای موقعیتی پاسخگویان همبستگی معنی‏ داری را از نظر آماری نشان می دهند. نظر به نتیجه تحلیل داده ‏ها، این ‏فرضیه که الگوهای مربوط به فعالیت ‏های تفریحی دارای خصلتی فردی هستند، رد می شود و در عوض فرضیة مبتنی بر تاثیر پذیری علایق و ذائقه‏ ها از جایگاه فرد در ساخت اجتماعی تایید می شود. در واقع، این‏گونه فعالیّت ‏ها و سبک‏ها در معرض محدویّت ‏های ساختاری قرار می‏گیرند. همین‌طور، فعالیّت ‏های تفریحی و ذائقه‏ های پاسخگویان به عنوان یک زمینه اجتماعی مطرح می ‏شوند که آنها در آن فرصتی را برای شکل دادن به هویّت خویش و کسب استقلال از والدین می‏یابند. یافته های پژوهش در زمینة وجود الگوها و سبک‏های متفاوت تفریحی، ذائقه‏ های هنری و مصرف رسانه ‏ای افراد، بیانگر پیدایش و نضج پدیدة جدیدی با عنوان خرده فرهنگ جوانان در درون فرهنگ کلّی است که به نوبة خود عدم توفیق سیاست‏ ها و برنامه‏ های فرهنگی رسمی مربوط به امور جوانان را در انطباق با فرهنگ حاکم مطرح می‏کند. واژگان کلیدی: اوقات فراغت، جوانان، خرده فرهنگ، هویت اجتماعی.مقدمهبررسی فعالیت‏های خرده فرهنگی جوانان به ویژه در زمینه ‏هایی چون ذائقه ‏های فرهنگی، فعالیّت‏ های تفریحی، هنری و مصرف رسانه ‏ای و مانند آن، یکی از حوزه‏ های جدید و مهم مطالعاتی محسوب می‏شود که در سال‏های اخیر توجه عدّة قابل ملاحظه ‏ای از محققان اجتماعی را به خود جلب کرده‏ است. اهمیّت این حوزه از یک‏سو از آن جهت مطرح است که موضوع آن یعنی دوره جوانی و مسئلة جوانان پدیده نسبتاً جدیدتری است و با درجه صنعتی شدن و نوگرایی جوامع و پیدایش نظم‏ های اجتماعی جدید ارتباط دارد. فرآیندهای مدرن مسایل جدیدتری را برای جوانان به خصوص در زمینه وابستگی طولانی‏ تر آنان به خانواده ‏های خود و به تبع آن تاخیر در استقلال‏شان ایجاد کرده است. بعلاوه این موضوع به همراه وجود بازاری مناسب، که فرصت‏ های زیادی را برای مصرف فراغت و تفریح


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تمایزپذیری و هویت اجتماعی مبتنی بر مصرف

تحقیق درمورد هویت ملی و راهکارهای آن

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درمورد هویت ملی و راهکارهای آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

مقالة:

هویت ملی و راهکارهای آن

فهرست:

ارایه راهکارهای حفظ هویت ملی و اسلامی مهمترین وظیفه محققان است

هویت ملی مذهبی ایرانیان

 ارتباط هویت ایرانی وتشیع

 هویت ملی ایرانیان ازنگاهی دیگر

 مهم ترین عناصرهویت ملی درایران

امام‌ خمینی‌ و هویت‌ ملی‌ و راهکارهای آن

امام‌ خمینی‌ و هویت‌ ملی‌ و راهکارهای آن

ارایه راهکارهای حفظ هویت ملی و اسلامی مهمترین وظیفه محققان است

مشهد - خبرگزاری ایسکانیوز: مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی گفت: ارایه راهکارهای حفظ فرهنگ و هویت ملی - اسلامی توسط پژوهشگران مهمترین وظیفه محققان است.

به گزارش روز شنبه باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران«ایسکانیوز» سید جواد جعفری در جشن پژوهش که به منظور تجلیل از پژوهشگران فرهنگی خراسان رضوی برگزار شد افزود: پژوهشگران باید در کنار مردم و سازمان های دولتی فعالیت های فرهنگی را توسعه دهند و مانع تخریب هویت و فرهنگ شوند.

وی ادامه داد: محققان باید قوانین اداره و نهادها را مطالعه کنند و در زمینه اجرای قوانین راهکارهای علمی پیشنهاد دهند و بدین صورت با این مراکز تعامل داشته باشند.

جعفری افزود:آشنایی با کسانی که طی سال در امر پژوهش فعالیت دارند، فقط در هفته پژوهش صورت می گیرد و این نشان دهنده مظلومیت این بخش است. وی اظهار داشت: در مورد مساله یابی و مساله شناسی در حوزه فرهنگ و اساسا برای هرحوزه ای که کار پژوهش انجام می‌دهد، محقق یا پژوهشگر باید با یک نگاه عمیق به دنبال مساله یابی و مساله شناسی باشد، متولیان و کارفرمایان نیز باید یک تشخیص مناسب از این امر داشته باشند و مساله را پیدا کرده و به محقق سفارش دهند.

جعفری با بیان اینکه خراسان رضوی با ارایه 30 عنوان پژوهش، در این عرصه پیشگام بوده است، مسأله یابی توسط محقق را یکی از مهمترین و اصلی ترین وظایف یک پژوهشگر عنوان کرد.

مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در ادامه تصریح کرد: تهاجم فرهنگی باعث می‌شود که دستاوردهای مردم، جامعه و دستاوردهایی که در طول تاریخ توسط مردم متمدن و فرهنگ پرور ایران به وجود آمده است، مورد تهدید قرار بگیرد.

وی خاطر نشان ساخت: تهاجم فرهنگی در ابتدا اذهان وسپس افراد را تسخیر می کند و بعد از آن ثروت‌های کشور را تسخیر می‌کند؛ کشور را از لحاظ هویت غارت کرده و به جای آن فساد و تباهی را جایگزین می‌کند.

جعفری با اشاره به این نکته که بخشی از مراقبت فرهنگی به مردم و بخش دیگر آن به ارگان های فرهنگی اختصاص می یابد، تاکید کرد: مراکز فرهنگی باید ابزار لازم را در جهت عمق بخشیدن به فرهنگ ایرانی و اسلامی در اختیار بگیرند و آن را توسعه دهند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد هویت ملی و راهکارهای آن

دانلود مقاله آشکار سازی اطلاعات بد و تعیین هویت

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله آشکار سازی اطلاعات بد و تعیین هویت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

فصل 5- آشکارسازی اطلاعات بد و تعیین هویت

یکی از کارهای اساسی یک برآورد کننده عبارت اند از تعیین خطاهای اندازه گیری و تعیین و حذف آنها است اگر ممکن باشد، اندازه گیری ها ممکن است حاوی خطاهای ناشی از دلایل مختلف باشد. خطاهای تصادفی معمولاً در سنجش های ناشی از دقت محدود مترها و وسایل ارتباطات وجود دارند. اگر redundancy زائده های کافی در بین سنجش ها وجود داشته باشد، چنین خطاهایی توسط برآورد کننده حالت، فیلترمی شود. طبیعت این عمل فیلتر کردن بستگی به روش برآورد بکار رفته دارد. خطاهای اندازه گیری بزرگ می توانند وقتی رخ دهند که مترها دارای بایاس ها، یا اتصالات (یا ارتباطات) غلط باشد. خرابی های سیستم ارتباطات از راه دور یا نویز ایجاد شده توسط تداخل پیش بینی نشده نیز منجر به انحرافات زیاد در سنجش های ثبت شده می شود. قطع نظر از این موارد، یک برآورد کننده ممکن است با اطلاعات توپولوژیک غیرصحیح فریب داده شود که بعداً بصورت اطلاعات بد توسط برآورد کننده تفسیر می شود. چنین موقعیتهایی (حالتهایی) به سختی کنترل می شوند و برطرف کردن خطاهای توپولوژی بعدا در فصل 7 بحث می شوند. بعضی اطلاعات بد آشکار هستند و می توانند توسط کنترل های ساده، آشکار شده یا حذف شوند. اندازه گیری مقادیر ولتاژ منفی از اندازه گیری بزرگتر یا کوچکتر از مقادیر پیش بینی شده اند از آن جمله است. یا تفاوت های زیاد جریانهای ورودی و خروجی در یک گره ارتباطی در یک ایستگاه فرعی از جمله مثالهای چنین اطلاعات بد می باشند. متأسفانه تمام انواع اطلاعات بد به آسانی قابل آشکار شدن توسط این دستگاه ها نمی باشند. بنابراین، برآورد کننده های حالت باید مجهز به ویژگی های پیشرفته تری باشند که آشکارسازی و تعیین هویت هر نوع از اطلاعات بد را آسان می کند. عملیات اطلاعات بد بستگی به روش برآورد حالت بکار رفته در اجرا دارد. این فصل بر روی آشکار سازی اطلاعات بد و روش های تعیین هویت تمرکز دارد که با روش WLS مرتبط هستند. سایر روش های برآورد حالت از قبیل روش هایی که در فصل 6 بحث می شوند، پردازش اطلاعات بد را بصورت روش برآورد کننده حالت ترکیب می کند و بنابراین بحث آنها شامل جنبه های عملیات اطلاعات بد نیز می باشد هنگام استفاده از روش برآورد WLS، آشکار سازی و تعیین هویت اطلاعات بد فقط پس از فرایند برآورد توسط پردازش باقیمانده های اندازه گیری انجام می شوند. تحلیل بر اساس خواص این باقیمانده ها است که شامل توزیع احتمالات پیش بینی شده آنها می باشد. اطلاعات بد ممکن است به راههای مختلفی ظاهر شود که بستگی به نوع، محل و تعداد اندازه گیری هایی دارد که در خطا هستند. آنها می توانند به این شرح طبقه بندی شوند :

اطلاعات بد واحد : فقط یکی از سنجش ها در کل سیستم دارای یک خطای بزرگ است.

اطلاعات بد چندگانه : بیش از یک اندازه گیری در خطا خواهد بود.

اطلاعات بد چندگانه ممکن است در سنجش هایی ظاهر شود که باقیمانده های آنها بطور قوی یا ضعیف مرتبط هستند، سنجش های مرتبط بطور قوی آنهایی هستند که خطاهای آنها بر روی مقدار برآورد شده از یکدیگر تاثیر زیادی می گذارند و باعث می شوند که مورد خوبی در خطا ظاهر شود هنگامی که سایر موارد حاوی یک خطای بزرگ باشد. برآوردهای اندازه گیری ها با باقیمانده های مرتبط تحت تاثیر خطاهای یکدیگر نمی باشند، وقتی که باقیمانده های اندازه گیری قویاً مرتبط باشند، خطاهای آنها ممکن است برابر باشند، خطاهای انطباقی / خطاهایی هستند که با یکدیگر بطور منطقی و سازگار ظاهر می شوند. اطلاعات بد چندگانه می توانند بعداً به یکی از این سه گروه طبقه بندی شوند :

اطلاعات بد غیر- تراکنشی چندگانه : اطلاعات بد در سنجش های دارای بقایای اندازه گیری مرتبط ضعیف

اطلاعات بد غیر- انطباقی ولی تراکنشی چندگانه : اطلاعات بد غیر انطباقی در سنجش ها با بقایای مرتبط قوی.

اطلاعات بد انطباقی و تراکنشی چندگانه : اطلاعات بد سازگار در سنجش های با بقایای مرتبط قوی.

تعیین مقدار تراکنش بین سنجش ها و تحلیل خطاها می توانند براساس حساسیت های بقایای اندازه گیری برای خطاهای اندازه گیری انجام شوند. خواص بقایای اندازه گیری ای که توسط روش برآورد حالت 6 ساله بدست می آیند از قبل برای این منظور، بازنگری می شوند. عملیات اطلاعات بد بستگی به روش برآورد حالت بکار رفته در اجرا دارد. این فصل برروی آشکار سازی اطلاعات بدو روش های تعیین هویت های تمرکز دارد که با روش WLS بکار رفته متداول مرتبط است، سایر روش های برآورد حالت از قبیل مواردی که در فصل 6 بحث می شوند، پردازش اطلاعات بد را بصورت بخشی از روش برآورد حالت ترکیب می شوند و بحث آنها شاملجنبه های عملیات آنها بر روی اطلاعات بد نیز می باشد. هنگام استفاده از روش برآورد WLS ،


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آشکار سازی اطلاعات بد و تعیین هویت