فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه کودک و لکنت زبان

اختصاصی از فایل هلپ دانلود پروژه کودک و لکنت زبان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

کودک و لکنت زبان ( قسمت نوزدهم )

 

در قسمت قبل به این مطلب پرداختیم که چگونه می توان نسبت به لکنت کودک برخورد مناسب و مطلوب داشت.

در مواقع مقتضی ، توصیه های مستقیمی به کودک ارائه نمایید.

بعد از این که کودک سؤال کرد : "چرا لکنت دارم"؟ ممکن است بپرسد: "چطور می توانم جلوی لکنت خودم را بگیرم"؟ در این هنگام بهترین توصیه این است که به او بگویید: "خیلی تقلا نکن" و یا ، "سعی کن راحت و آرام باشی ، به خودت اصلاً فشار نیاور و عضلات دست و صورت خودت را سفت نکن" . یکی از والدین این مسئله  را با گره کردن مشت خود و فشار دادن آن و سپس باز کردن تدریجی و آهسته مشت خود و رها کردن انگشتان ( حالت آرام ) ، در حالی که صدایی از دهانش ( مثل اف یا آه ه ) خارج می شد نشان می داد . شما هم می توانید دو طریق مختلف در صحبت کردن را به کودکتان نشان دهید. 1- با زحمت و تقلا صحبت کردن که اضطراب فرد را افزایش می دهد و اختلال کلام را بیشتر می نماید و 2- خیلی راحت و نرم و روان و آسان حرف زدن و صداها و کلمات را ادا کردن .

باید به کودک بقبولانید که اگر چه او نیاز دارد که صداها یا کلمات را تکرار کند ، بهتر است خیلی راحت و آرام این کار را انجام دهد و به خودش فشار نیاورد. چرا که همین تقلا کردن هاست که ناروانی او را بدتر می کند. اگر کودک بگوید که من نمی توانم جور دیگری صحبت کنم ، فرصت لازم را به او بدهید تا راه آسان و راحت صحبت کردن را یاد بگیرد. اما مهمتر از همه ی اینها ، به خاطر داشته باشید که وقتی کودک نمی تواند و یا نمی خواهد مطابق توصیه های شما عمل کند، ناراحت و برانگیخته نشوید.

به کودک خود نگویید که چطور لکنت نداشته باشد . توصیه هایی از قبیل : " یک نفس عمیق بکش" ، "قبل از صحبت کردن اول فکر کن ببین چه می خواهی بگویی" و یا "آهسته حرف بزن" و... مشکل کودک را لااقل از سه جهت بیشتر می کند: اول این که این فکر به کودک القا می شود که اگر او کارها را درست انجام می داد ، دیگر لکنت نداشت ؛ ثانیاً این توصیه ها سبب می شود که کودک به دلیل آنکه نتوانسته است آنها را به خوبی به کار ببندد احساس گناه نماید ؛ و بالاخره این قبیل رهنمودها غالباً موجب به وجود آمدن رفتارهای زاید و اضافی در کودک شده ، نه تنها باعث ناراحتی و پریشانی خاطر او و مخاطبانش می گردد، بلکه عامل مهمی برای بیشتر به تأخیر افتادن روانی کلام او می شود.

با تشویق کودک به صحبت کردن ، ترس ها و دلسردی های او را کم کنید

یکی از بهترین روش ها برای این منظور آن است که کودک را ترغیب و تشویق نمایید تا درباره دلسردی ها و سرخوردگی ها ، ترس ها ، نگرانی ها و اضطراب هایش صحبت کند . این بدان معناست که شما باید خودتان را آماده کنید تا بدون آنکه بخواهید انتقادی از کودک بکنید و یا رفتارش را تکذیب نمایید ، کاملاً احساسات او را درک کنید و بپذیرید ، بدون توجه به این که احساسات او از نظر شما چقدر غیرمنطقی و نامعقول باشد. خاطرتان باشد که این قبیل احساسات کودک نشانه هایی از ضعف و یا بی کفایتی او نیست، اینها نشان می دهند که کودک شما یک انسان است. یکی از والدین با بازگو کردن تجارب خودش در گذشته و حال در مورد ترس ، توانسته بود این فکر را به کودک بقبولاند که هر کسی از بعضی چیزها ترسیده ، و یا می ترسد، بنابراین اشکالی ندارد که آدم از چیزهای خاصی بترسد ، اما آنچه مهم است این است که ما می توانیم یاد بگیریم که میزان ترسمان را کاهش دهیم.

بسیاری از ترس های کودک ممکن است ارتباط مستقیمی با صحبت کردن او نداشته باشد ، اما همه اینها در مجموع می توانند بر رفتار کودک تأثیر بگذارند و باعث شوند که او بیشتر دچار درنگ و وقفه زبان گردد و یا از صحبت کردن گریزان باشد . گفت و گو با کودک درباره ترس های او و اطمینان دادن به وی که شما او را با همه وجود می پذیرید و دوست دارید ، موجب خواهد شد که تأثیرات منفی ترس های کودک به طور قابل ملاحظه ای از بین برود.

حمایت بیش از حد از کودک

سعی کنید با حمایت های بیش از حد و افراطی باعث افزایش ترس های کودک نشوید، درست نیست که همه کارهای کودک را شما برایش انجام دهید و یا برنامه زندگی کودک را به گونه ای تنظیم نمایید که دیگر لازم نباشد که او صحبت کند! اگر کودک دوست دارد با تلفن صحبت کند، او را در این مورد تشویق و ترغیب نمایید. به خاطر داشته باشید که حمایت های بیش از حد از کودک ، نهایتاً لکنت زبان و ترس او را از صحبت کردن بیشتر می کند.

به تدریج با علت یا منبع ترس های کودک آشنا شوید و با آن برخورد نمایید.

شما می توانید به طرق مختلف با ترس های کودک برخورد نمایید. بسیاری از والدین برای این که کودکشان از تاریکی نترسد ، ترتیبی می دهند که به هنگام خواب ، یک چراغ کم نور ( چراغ خواب ) در محل خواب کودک روشن باشد. البته کوشش کنید ریشه های ترس کودک را در محیط خانه بیابید. مثلاً سعی نمایید که علل ترس کودک را در پله های خانه پیدا کنید . برای این کار ، با کودک همگام شوید و وقتی که او در مسیر پله ها از خودش ترس نشان می دهد ، موقتاً توقف نمایید. سپس مجدداً وقتی که او آماده است ، به طرف منبع ترس حرکت کنید . هرگز به کودک فشار نیاورید و اجبار نکنید که راه برود و یا کاری بکند.  کاملاً صبور و پرتحمل باشید و اصلاً عجله نکنید . در یکی از خانواده ها ، به هنگام آمدن مهمان ، کودک آنها از این اطاق به آن اطاق فرار می کرد، مادر کودک سعی کرد این مسئله  را به نحو مطلوبی حل کند. یک روز وقتی که مهمان ها وارد شدند، صبر کرد تا آنها کاملاً در جای خودشان بنشینند و سر صحبت را باز کنند، آنگاه رو به در اطاق کرد ، کودک را صدا زد و گفت : بیا این چیز را بگیر. وقتی که کودک وارد شد ، مادر مقداری از کیکی را که برای مهمانان آماده کرده بود به او داد و بدون صحبت دیگری اجازه داد که کودک از اطاق مهمانان خارج شود. در دفعات بعد ( مهمانی های بعدی ) کودک آماده شده بود که وارد اطاق مهمانان شده ، قدری روی پای مادر بنشیند و سپس با گفتن خداحافظ به بیرون برود. لذا با این روش مسالمت آمیز ، ترسی که کودک از دیدن مهمانان یا غریبه ها داشت، به تدریج برطرف شده بود.

 

برخورد شما با سرخوردگی های کودک

اگر کودک شما به دفعات و مواقع مکرر و به طور خیلی جدی ، با وقفه و لکنت زبان مواجه شده و می شود ، به احتمال زیاد احساس شدیدی از سرخوردگی و ناکامی خواهد داشت. بسیاری از والدین ، روشهای مختلفی را که در این زمینه به کار بسته و مؤثر واقع شده است ، توضیح می دهند. یکی از والدین ، پسر بچه اش را ترغیب کرده بود تا آنجا که می تواند و هر چه محکم تر ، آنقدر به عروسک ( دلقک پلاستیکی ) باد شده خود مشت بزند تا کاملاً راحت بشود. یکی دیگر از والدین در این شرایط با کودکش خلوت کرده ، در جو بسیار صمیمی با او صحبت نمود و بدون این که کودک را تکذیب کند، تنها با اطمینان بخشیدن به او ، در این مورد که احساساتش را کاملاً درک می کند ، اجازه داد تا کودک هر چه که می خواهد بگوید. اشتغال کودک به فعالیت هایی که ارتباطات در آن عمدتاً غیر کلامی است ، و نیز تمرینات و ورزش های خارج از منزل می تواند در کاهش تنش و اضطراب و از بین بردن احساس سرخوردگی کودک مؤثر واقع شود.

و اینک آخرین توصیه ما ......

برای این که کودک شما بتواند تا آنجا که مقدور است از رشد عادی روانی کلامی برخوردار گردد. نظریات و توصیه های بسیاری را مطرح نمودیم . در پیروی از توصیه های ما سعی کنید همت بیشتری به خرج داده ، کمی جامع تر و جدی تر عمل نمایید. به حداقل عمل اکتفا نکنید. به راههایی فکر کنید که هر چه بیشتر بتوانید خودتان را در اختیار کودک قرار دهید نه این که با نامهربانی و مأیوسانه و صرفاً به خاطر این که کودک شما لکنت دارد، عقب نشسته و هیچ کار مثبتی نکنید ، بلکه فقط به این دلیل که مصاحبت شما با کودکتان برای هر دوی شما نشاط آور و لذت بخش است به او نزدیک و نزدیک تر شوید. در مصاحبت با کودک به دنبال تشکر و قدردانی او نباشید. یادتان باشد که شما لطفی در حق کودک خودتان نمی کنید که از او انتظار تشکر و سپاسگزاری داشته باشید ، بلکه اگر کاری برای او انجام می دهید ، به حساب حقی بگذارید که او به عنوان فرزند شما از آن برخوردار است.

اگر احساس می کنید که توصیه های ما برای اقداماتی که در نظر دارید انجام دهید کافی نیست ، می توانید از متخصصان آسیب شناسی گفتار و یا گفتار درمانگران مجرب درباره روشهایی که مناسب شرایط خاص کودک شماست ، سؤال کنید. اگر شما با توجه به توصیه های ارائه شده و وضعیت خاص کودکتان ، روش مطلوب تری را در نظر بگیرید، احتمالاً کارآیی بیشتری می تواند داشته باشد . اما همواره سعی کنید اصولی را که برای برقراری ارتباطی مفید و سازنده بین شما و کودکتان شرح دادیم، در نظر داشته باشید.

با مطالعه پیشنهادها و توصیه های ما ، ممکن است تعجب کرده باشید از این که ما بیشتر از شما انتظار داریم که تغییراتی در رفتار خودتان ایجاد کنید تا در کودک ! بله کاملاً حق با شماست ، ما مطمئن هستیم با مهارت و علاقه خاصی که شما به  توصیه های ما عمل می کنید ، روشن خواهد شد که چقدر کوشش های شما موفقیت آمیز است. در واقع ارتباط ظریف و لطیف کودک و والدین را نمی توان با قواعد ساده ای تبیین نمود و همین طور رابطه کودک شما و گفتار درمانگری که سعی می کند به او کمک کند، در قالب فرمول های مشخصی نمی گنجد. ما بر این باور هستیم که شخص شما مشکل ترین ، اساسی ترین و مهم ترین نقش را در اصلاح گویایی کودک بر عهده دارید ، چرا که به عنوان اولیای کودک همیشه با نتیجه یا حاصل تصمیمات خود مواجه هستید و  مسئولیت نهایی امور زندگی بر عهده شماست.

دیدگاه هایی که در این مبحث مطرح کرده ایم ، به طور  ریشه ای و اساسی با مسئله  لکنت زبان و بسیاری دیگر از مسائل انسانی در ارتباط است. اینک ما مطمئن هستیم که کوشش متعهدانه

کودک و لکنت زبان ( قسمت هجدهم )

 

در قسمت قبل چند توصیه به والدینی داشتیم که کودک لکنتی داشتند.

نسبت به لکنت کودک واکنش داشته باشید.

بیشتر اوقات ، سعی کنید اصلاً واکنشی در برابر لکنت کودک نشان ندهید! به گونه ای که گفته شود واکنش شما نسبت به لکنت کودک همانند عکس العمل شما نسبت به صحبت های عادی و روان اوست. لکنت می تواند به صورت یک مسئله  مزاحم و پریشان کننده برای کودک درآید . در این صورت بی توجهی کامل از طرف شما نادرست خواهد بود . در این حالت سعی کنید بدون ابراز هرگونه انتقاد یا دلسوزی و یا حتی حالتی از تعجب ، به او نشان دهید که متوجه نحوه صحبت او شده اید. لازم نیست به کودک بگویید که او باید کاری درباره آن بکند ، شما می توانید خطاب به او بگویید : واقعاً در گفتن آن کلمه گیر کرده بودی ؟ یا خیلی به زحمت افتادی تا اون کلمه را بگی ؟ و یا ، اصلاً خنده دار نیست، مگه نه ؟ این قبیل اظهارات باید به عنوان واقعیت های موجود تلقی گردد. در مواقع دیگر با نگاهی متبسم به کودک بگویید : بعضی وقت ها کلمه ها خیلی راحت از دهان آدم بیرون نمی آیند . گاه ترکیبی از صداها ، و طول و ترتیب زمانی صحبت های کودک خنده دار می شود ، در این حالت به اتفاق بخندید و بعد برای مدتی با کودک صحبت کنید. حتی شما می توانید تا حدودی ( خیلی کم ) دلسوزی محبت آمیز خودتان را هم به او نشان دهید. چگونگی تغییر تن و آهنگ صدای شما و ترتیب زمانی این واکنش ها بسیار حیاتی هستند. ما بعضاً در مراکز گفتار درمانی با والدینی مواجه می شویم که به خوبی یاد گرفته اند چگونه با این مشکل به نحو بسیار زیبایی برخورد نمایند. مادری احساس نگرانی و ترس خود را از لکنت کودک به نگرشی از تحسین و تشویق نسبت به پسرش تبدیل کرده بود، زیرا او به رغم لکنت شدید زبانش ، توانسته بود ارتباط کلامی مستمری با دیگران برقرار نماید. این نوع تحسین واقعاً در صدای این مادر منعکس بود.

ما اذعان داریم که برای شما بسیار دشوار است که نگرانی و احساس تأسف خودتان را ، زمانی که کودک شما با لکنت تقلا می کند، بروز ندهید ؛ اما سعی کنید که بر نگرانی و اضطراب شما چیزی اضافه نشود. ممکن است لازم باشد قبل از آنکه مطابق آنچه ما توصیه نموده ایم عمل نمایید ، سعی کنید برای مدتی احساسات دلسوزانه خودتان را در مورد کودک سرکوب نمایید. نظر ما این است که بگذارید این احساسات به صورت نگرش مثبت و علاقه و محبت سازنده شما نسبت به کودک جلوه گر شود و کودکتان را به مراتب بیش از یک لکنتی ببینید. مسئله لکنت زبان کودک یک بعد فوق العاده کوچک از ابعاد گوناگون و یکپارچه وجود اوست! در واقع لکنت مسئله کوچکی است که باید برای درمان آن تلاش کرد ، درست مثل شب ادراری و یا انگشت مکیدن کودک . در ارتباط با این اختلالات باید بسیار ظریف و حساس عمل کرد.

 

با کودک درباره لکنت زبانش صحبت کنید.

بعضی از کارشناسان آسیب شناسی گفتار ممکن است مدتها با والدین کودکانی که لکنت دارند همکاری کنند ، بدون آنکه به خود کودک درباره لکنت زبان چیزی بگویند . به هر حال وقتی که کودک نزد گفتار درمانگر می رود، احتمالاً لازم است که به او گفته شود، علت مراجعه به مرکز گفتار درمانی این است که او در صحبت کردن کمی مشکل دارد ، یعنی دچار وقفه زبان می شود .

در هر صورت ضروری است که یک کارشناس مجرب با گوش دادن به نحوه صحبت کردن کودک ، مشکل او را ارزیابی کند و راههای کمک به وی را ارائه نماید. کودک ممکن است درباره نحوه صحبت کردن خود سؤالاتی داشته باشد ، مثلاً بپرسد : من چرا نمی توانم خوب حرف بزنم ؟  چرا وقتی می خواهم حرف بزنم زبانم بند می آید و یا این که بگوید : چرا من این گونه هستم ؟ در مواقع دیگر ، وقتی که متوجه می شوید چهره کودک فوق العاده گرفته و پریشان است، احتمالاً این امر حاکی از نیاز او به عکس العمل مثبت ، توجه و محبت شماست. ممکن است احساس کنید که کودک در این اندیشه است که به نحوی لکنت خودش را پنهان نماید. در این صورت نیز اگر شما خیلی راحت و بدون تشویش درباره لکنت با او صحبت کنید ، بسیار سودمند خواهد بود .

پاسخ به این سؤال کودک که : "چرا من لکنت دارم"؟ یکی از مشکل ترین کارهای شماست . اما شما می توانید با توضیحی کوتاه ، به بهترین نحو ممکن او را قانع نمایید.در اینجا یک نمونه از پاسخ هایی که شما می توانید به کودک بدهید ارائه می شود:

همه ی ما به هنگام صحبت کردن ، بعضی وقت ها گیر می کنیم و نمی توانیم راحت حرف بزنیم . بعضی از ما خیلی بیشتر از دیگران دچار گیر و وقفه زبان می شویم. البته بچه های کوچک مثل شما بیشتر دچار مکث شده و یا زبانشان می گیرد، علتش هم این است که آنها هنوز دارند صحبت کردن را یاد می گیرند. بچه های کوچک در راه رفتن و دویدن هم بعضی وقت ها می لغزند و زمین می خورند . اما خیلی از بچه ها وقتی که در صحبت کردن با مشکل روبرو می شوند و گیر می کنند زیادی به خودشان فشار می آورند و تقلا می کنند ، این تقلا کردن ها و فشارها ، صحبت کردن آنها را بدتر می کند.

با جلب توجه کودک به لغزش های کلامی خودتان ، وقتی که اتفاق می افتند ، می توانید به او کمک کنید تا واقعاً باور نماید که همه ما بعضی وقت ها در صحبت کردن دچار مشکل می شویم و همیشه نمی توانیم روان و سلیس حرف بزنیم .

به هر سؤالی که کودک مطرح می کند و متضمن این نکته است که آیا در او اشکالی وجود دارد یا نه ، پاسخ شما باید کلمه نه باشد و به دنبال آن شرح کاملی از چگونگی بروز لکنت ارائه بدهید. از این فرصت ها استفاده کنید و بار دیگر به او اطمینان بدهید که اشکالی ندارد وقتی که احساس می کند نمی تواند به راحتی صحبت کند ، دچار گیر زبان بشود. هدف اصلی این است که تا حد ممکن برای کودک توضیح بدهید . سعی کنید توضیحات شما بسیار ساده باشد و از حالات هیجانی و هرگونه اظهار نظرهای پیچیده و معما گونه خودداری نمایید.

کودک و لکنت زبان ( قسمت هفدهم )

 

در قسمت قبل به شما گفتیم که چگونه می توان با پذیرفتن لکنت کودک به درمان آن کمک کرد. اینک در ادامه می خوانیم...

از به کار بردن کلمه « لکنت» به جای « ناروانی های کلامی » بپرهیزید.

سعی کنید از برچسب زدن های ناروا اجتناب داشته باشید . البته در این زمینه با موارد استثنایی مواجه خواهیم بود. ما تاکنون به انواع مختلف ناروانی های کلامی طبیعی ، ولو این که با فراوانی بیشتری ظاهر شوند ، اشاره کرده ایم . فقط زمانی که شکل این ناروانی ها تغییر پیدا می کند و با خودآگاهی ، ترس و تقلا از طرف کودک توأم می گردد ، به لکنت واقعی تبدیل می شود. بعد از این است که شما می توانید مشکل گویایی کودک خود را « لکنت زبان»  بنامید. اما اگر واکنش های هیجانی زاید که بدان اشاره کردیم در کودک ظاهر نشود، از لکنت نامیدن ناروانی های کودک سودی نخواهید برد.

یکی از نظریه های بسیار معروف در زمینه لکنت ، این است که لکنت زبان کودک زمانی شروع می شود که اطرافیان کودک به گونه ای نسبت به ناروانی های کلامی طبیعی او واکنش نشان داده ، چنین وانمود می کنند که گویا آنها غیر عادی هستند . در نتیجه ی تأثیر منفی این واکنش های هیجانی ، کودک سعی می کند که از بروز این ناروانی های عادی جلوگیری و از تکرار آنها اجتناب کند. لذا هر قدر بیشتر تلاش می کند ، با ناروانی بیشتر صحبت می کند، و متأسفانه در اینجاست که دور و تسلسل باطل شروع می شود . ما تصور نمی کنیم که اگر مکث ها و صرف تکرار کردن کلمات را لکنت بنامیم ، توانسته ایم تنها منبع و یا منشاء اختلال گویایی کودک را مشخص کنیم و یا این که با این برچسب زدن ها ضرورتاً ناروانی های کلامی کودک به لکنت تبدیل می شود. البته تردیدی نیست که برایتان بسیار مشکل خواهد بود که ناروانی های طبیعی کودک را ، در حالی که تصور می کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه کودک و لکنت زبان

دانلود پروژه رشد کودک

اختصاصی از فایل هلپ دانلود پروژه رشد کودک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

مقدمه:

رشد کودک

نیازهای کودکان و نحوه برآورده کردن آنها:

در گذشته چنین تصور می شد که نیازهای تحولی به صورتی سلسله مراتبی ظاهر می شدند.

به صورتی که اساسی ترین آنها (مثل نیاز به غذا و آب) صرفا برای بقا ضروری هستند. و تنها پس از ارضای آنها به صورت رضایت بخش نیازهای والاتری (همچون نیاز به رابطتی ظریف پیچیده و مستمر در محبت آمیز) پدیدار می شوند. اما اکنون چنین تلقی می شوند. که تمامی نیازهای بشر به صورت در هم تنیده و به هم مرتبطند. به عنوان مثال امکان دارد کودکی که غمگین باشد غذا را پس بزند و حتی اگر آن را خرد ببرد. نتواند غذا را هضم کند یا آنکه ممکن است کودکی از ترس اینکه مادر یا پدرش خانه را ترک کنند. از خوابیدن امتنان کنند. در گذشته چنین باور داشتند که دلبستگی کودک به مادر خود از آنجا ناشی می شود. که مادر تغذیه کودک را بر عهده دارد شواهد نشانگر آن است که این نظریه محبت ناشی از طمع حتی در بین میمونها نیز دیگر توجیه پذیر نیست عواطف و یادگیری را جنبه های یادگیری را جنبه های تحولی جداگانه ای در نظر می گرفتند در واقع این دیگاه هنوز هم به ویژه نسبت به کودکان نسل قبل به میزان زیادی حفظ شده است.

در واقع یادگیری در گسترده ترین مفهوم خود و عاطفه جنبه های شناختی و عاطفی تحول عقل و احساسات چنان ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند که تقریبا از بدو تولد غیر قابل تفکیکند. برای یادگیری و پیشرفت علاوه بر توان بلقوه برای رشد امکان بالندگی و وجود فرصتهای محیطی مناسب در زمانهای مناسب و داشتن اراده و انگیزه نیز ضروری است نیروی محرکه اشتیاق به یادگیری در کیفیت روابطی ریشه دارد که درست از ابتدای زندگی در مورد کودک اعمال می شود.

به منظور کاربردهای عملی طبقه بندی چهارگانه زیر کافی به نظر می رسد نیاز به عشق و امنیت به تجارب جدید به تحسین و قدردانی و به مسئولیت پذیری این نیازها باید از همان ابتدایی ترین و مرحله های زندگی کودک برآورده شود. و تحقق آنها به میزانی کمتر یا بیشتر در سرآسر بزرگسالی ادامه بیابد. البته اهمیت نسبی این نیازها همراه راه های برآورده شدن آنها طی مراحل مختلف تحول متغییر است.

نیازهای کودکان:

چهار نیاز عمده عاطفی وجود دارد که باید از همان روزهای آغازین زندگی برآورده شوند. تا کودک بتواند از یک نوزاد درمانده به بزرگسالی و رشد یافته بالغ تبدیل شود. این نیازها عبارتند از 1- عشق و امنیت2- کسب تجارب جدید. 3- تحسین و قدردانی 4- مسئولیت پذیری

در طول مراحل مختلف تحول اهمیت نسبی این نیازها به حساب می آید چون شالوده تمامی روابط آتی نتها در خانواده بلکه با دوستان و همکاران و سرانجام در زندگی زناشویی تشکیل می دهد. نیاز به جهت و امنیت نیازی است که رشد سالم شخصیت توانایی محبت کردن و پاسخ دهی به محبت و بالاخره توانایی پدر یا مادری دلسوز و مهربان بودن و به آن وابسته است کودک این نیاز را از لحظه تولد به بعد از طریق تجربه روابط محبت آمیز قابل اعتماد و پیوسته بادگیران شخصیت با مادر بعد با پدر و بعد ازریق دایره رو به گسترش و بزرگسالان و همسالان برآورده می شود. امنیتی که در خانواده هیا صمیمی موجود است. برنامه های آشنا و معلوم آن به کمک امکان می دهد که در جهانی که در آن که باید پا به پدیده های بسیاری که برای او تازگی دارند و در حال تغییر اند. کنار بیاید و احساس کند که وقایع پیوسته و قابل پیشبینی هستند همچنین زندگی با تبات خانواده در کودک حساس یکپارچگی شخصیت احساس اینکه دارای گذشته و آینده است و هویتی منسجم و پایدار به وجود می آورد.

نیاز به تجرب جدید.:

ذهن کودک تنها در صورتی به گونه ای مطلوب تحول پیدا می کند که این نیاز در کودکی و نوجوانی به خوبی ارضا شود. همانگونه که انسان برای رشد جسمانی به غذا نیاز دارد و همانگونه که رژیم غذایی متعادل برای رشد طبیعی انسان ضروری است کسب تجارب جدید . هم برای رشد ذهن ضروری است در اوایل دوران کودکی بازی اصلی ترین عناصر برآورده ساختن این نیازها هستند کودک به واسطه این دو دنیای پیرامون خود را کشف می کند و یاد می گیرد که چگونه با مشکلات مقابله کند این موضوع به همان اندازه که در مورد واقعیتها دنیای عینی صادق است در مورد احساسات و اندیشه های دنیای ذهنی نیز صدق می کند کسب تجارب جدید یادگیری یکی از مهمترین درسهای اوایل زندگی را تسهیل می کند یعنی یادگیری این که چگونه و یادگیری اینکه تسلط یافتن بر هر موضوعی احساس موفقیت و لذت در پی دارد آموزش پذیری نتنها به استعداد ذاتی کودک بلکه کم و بیش به تشویق و خدمت های محیطی او نیز بستگی دارد جو عاطفی و فرهنگی خانواده و نیز دلمشغولی ها یا آرمانهای والدین می توانند در تقویت کردن محدود ساختن یا رشد ذهنی کودک نقشی موثر داشته باشند.

بازی کردن به دو شیوه عمده نیاز به کسب تجارب جدید را برآورده می سازد نخست کودک را قادر


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه رشد کودک

ویژگیهای کودک در دوره ابتدایی

اختصاصی از فایل هلپ ویژگیهای کودک در دوره ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

ویژگیهای کودک در دوره ابتدایی (١)

ویژگیهای کودک در دوره ابتدایی عبارتند از :

1-رشد جسمانی کودک : در دوره ابتدایی ، تارهای عصبی ، " میه لینی " می شوند ، در نتیجه ، رشد جسمانی کودک در این دوره ، بسیار مهم است . میه لینی شدن تارهای عصبی ، در مقطع دبستان ، به سطوح بالاتر و تکامل می رسد و سبب هماهنگی کامل حس و حرکت کودک می گردد. هماهنگی حسی – حرکتی در این دوره از رشد بالایی برخوردار است. کودک در اثر تکامل مراکز عصبی و تجارب جسمانی خود ، قادر به تعبیر و تفسیر پیامهای دریافتی حواس خود بوده و می تواند بدانها پاسخ صحیحی بدهد . تفاوت رشد جسمانی کودک دبستانی و پیش دبستانی ، از این جنبه است .

2-کاهش خود مداری : در دوره دبستان ، خودمداری کاهش می یابد . کودک در این مرحله ، در صورت قرار گرفتن در یک محیط مناسب ، مدرسه مطلوب و آموزگاران ماهر ، به تدریج می تواند به حقوق دیگران توجه و آن را رعایت نماید ؛ حتی گاهی اوقات نیز می تواند ، از حق خود بگذرد و دیگران را در نظر بگیرد . از طریق فعالیتهای گروهی ، بیشتر می توان به این ویژگی توجه نمود .

3-معقول تر شدن پیوندهای عاطفی کودک : در این مرحله ، کودک ارتباط عاطفی شدیدی با خانواده خود برقرار می کند . در دوره دبستان ، این پیوندها معقول می شوند و او می تواند چند ساعتی دور از آنها ، جدا از آنها بماند ، بدون اینکه خلأ عاطفی احساس کند . این ویژگی، در رشد عاطفی کودک و هدف آموزش و پرورش که همانا استقلال عاطفی کودکان است ، بسیار مهم می باشد . در دوره دبستان ، پیوندهای عاطفی سست نمی شوند و از بین نمی روند ، بلکه در صورت برخورداری کودک از محیط گرم خانوادگی ، مادری کاردان و جذابیت محیط آموزشی ، به تدریج می تواند به استقلال دست یابد .

4-تغییر شکل کنجکاوی کودک : کنجکاوی کودک در دوره دبستان ، بر خلاف دوره پیش دبستانی که بی هدف بود ، هدفمند و جهت دار می شود. در دوره دبستان ، با استفاده از دروسی مثل علوم ، می توان مفهوم علیت را در کودک پرورش داد .

5-تغییر شکل مشاهدات کودک : کودک دبستانی در هنگام مشاهده ، به بررسی علل پرداخته ، چرایی مسائل را جستجو کرده و به چگونگی فرایندها توجه می کند .

6-حرکت از تخیل به سوی واقعیت : کودک دبستانی بیش از حد از تخیل دور شده و به واقعیت نزدیک می شود . یکی از ویژگیهای مهم این دوره ، کاهش تخیلات است .

به طور کلی ، بر اساس ویژگیهای مذکور دوره دبستان ، باید به چند مسأله توجه نمود . یکی از فعالیتهای بسیار مهم این دوره ، بازی است . در این مرحله ، بازیهای بی هدف و بی قاعده دوره پیش دبستانی به بازیهای هدفمند تبدیل می شوند . مربی باید دانش آموزان را از بازیهای بی هدف به بازیهای همراه با کار سوق دهد ، به این ترتیب ، کودک با اتمام کار ، می تواند به ارضاء روحی برسد .

نکته دیگر در این دوره ، هماهنگی خانه و مدرسه است . والدین باید در محیط خانه شرایط استقلال عاطفی کودک را فراهم نمایند . مربیان نیز باید محیط جذابی را فراهم کنند تا کودک نگرش مثبتی نسبت به مدرسه داشته باشد . هر چه ارتباط بین والدین و مربیان بیشتر باشد ، بهتر می توان در جهت اهداف آموزشی گام برداشت .

در دوره دبستان ، مربیان باید برخورد مطلوبی با اشتباهات و خطاهای کودکان داشته باشند ، هیچگاه کودک را در حضور جمع شرمسار نکنند، برای تغییر رفتارهای نامطلوب کودک از روشهای اصلاح رفتار بهره جویند و رفتار نامطلوب او را توسط تقویت رفتارهای درست تغییر بدهند .

مربیان باید آگاه باشند که ضعف درسی کودک بنا به دلایل بسیاری از جمله ناتوانی یادگیری ، مشکلات عاطفی ، شخصیتی و زمانی و ضعف محیط و روشهای آموزشی صورت می گیرد .

ویژگیهای کودک در دوره ابتدایی (2)

در ادامه بحث درباره ویژگیهای کودک دبستانی ، به ویژگیهای بسیار مهمی که موریس دبس و دیگر روانشناسان به آن دوره ثبات ، آرامش و سازگاری را اطلاق کرده اند ، می پردازیم .

دوره دبستان ، دوره آرامش قبل از طوفان نام دارد ، چون کودک در این مرحله به ثبات و آرامش دست می یابد . در این مقطع ، شخصیت کودک به تدریج رشد و تکامل پیدا می کند و هیچ گونه بحران هویت و اختلال عاطفی در کودکان بهنجار مشاهده نمی شود . این مرحله ، دوره عقل و دانایی است و به آن دوران " بلوغ کودکی " اطلاق می شود ، یعنی در مرحله کودکی، نوعی بلوغ محسوب می شود .

در این دوره که از شش تا ده سالگی است ، کودک در مسائل اجتماعی خود مشکل خاصی ندارد و به راحتی می تواند با دیگران کنار بیاید.

مهمترین ویژگی کودک ، ظهور تفکر اجمالی است . در دوره پیش دبستانی ، تفکر کودک در هم آمیخته است و روابط و مناسباتی در آن وجود ندارد ، اصل علیت علمی بر آن حاکم نیست ، برای پدیده های طبیعی ، علل انسانی قائل می شود و جهان بینی مبهم است . زمینه ظهور تفکر اجمالی باید در دوره دبستان ( حدود نه تا ده سالگی ) فراهم شود . تفکر اجمالی ، مرکب از روابط و مناسبات است . تفکری حد فاصل تفکر محسوس و انتزاعی است و کودک توسط آن می تواند ، فراتر از تفکر عینی برود و تصوراتی از اشیاء در ذهنش شکل می گیرد . او می تواند بدون دیدن اشیاء به مسائل فکر کرده و مفهوم را در ذهن خود تشکیل دهد . در این دوره ، چنانچه کودک از آموزش مناسبی برخوردار باشد ، درک و فهم وی از دنیای خارج ، حول چهار مفهوم اساسی شکل می گیرد :

زمان

مکان

عدد

علیت

این چهار مفهوم ، ذهن کودک را نظم داده و کودک را به سمت تفکر منطقی سوق می دهد، در نتیجه او ، می تواند پدیده های اطرافش را درک کرده و بین آنها ارتباط برقرار کند .

دوره نهفتگی : تحقیقات نشان داده ، بر خلاف دوره پیش دبستانی که کودک از لحاظ جنسی تا حدی فعال است ، در مرحله دبستانی ، تمایلات جنسی به دوره پوشیدگی و


دانلود با لینک مستقیم


ویژگیهای کودک در دوره ابتدایی

تغذیه کودک

اختصاصی از فایل هلپ تغذیه کودک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

تغذیه کودک

استقلال کودک با غذا خوردن آزاد رشد می کند.

استقلال کودک با غذا خوردن آزاد رشد می کند والدین باید از تغذیه اجباری کودک خودداری کنند و کودک را هنگام غذا خوردن آزاد بگذارند تا احساس استقلال کودک رشد کند و با احساس رضایت از امر تغذیه، از غذا خوردن لذت ببرند.

به مادران توصیه می شود، غذاهای متنوعی برای کودک تهیه کنند و به او اجازه امتحان تمام غذاها را بدهند تا کودک از بین آنها غذای مورد علاقه خود را انتخاب کند و از تحمیل سلیقه خود در انتخاب غذا به کودک بپرهیزند. یک برنامه غذایی متعادل، شامل غذاهایی است که علاوه بر رفع گرسنگی، مقدار لازم و کافی از هر یک از عناصر غذایی و مواد مغذی برای وصول به تندرستی کامل را در برداشته باشد.

یکی از مهمترین راه ها برای اطمینان از تأمین نیازمندی های تغذیه ای کودک، استفاده از چهار گروه اصلی غذایی، شامل گروه شیر و لبنیات، گروه نان و غلات، گروه گوشت و تخم مرغ، حبوبات و مغزها و گروه میوه و سبزی است.

غذای دلخواه کودک را تهیه کنید و اگر به دلایلی کودک میل به خوردن غذا ندارد، از یک اسباب بازی مورد علاقه کودک برای تشویق او به غذا خوردن اسنفاده کنید. مواد غذایی مقوی و مورد نیاز کودک را به غذای او اضافه کنید. مثل : اضافه کردن گوشت گوساله به ماکارانی، البته این کار باید به احتیاط صورت گیرد. به طوری که کودک به تدریج به غذای جدید علاقه مند شود.

برای کم کردن حساسیت کودک نسبت به غذا، او را در تهیه غذا دخالت دهید، مانند پختن و مخلوط کردن مواد غذایی با یکدیگر و یا دادن غذا به عروسک. فاصله بین وعده های غذایی کودک را کنترل کنید، چون کودک گرسنه برای خوردن غذای جدید نسبت به کودکی که در فواصل غذا با خوردن تنقلات سیر شده است، تمایل بیشتری نشان می دهد. ضمناً فاصله زمانی دادن تنقلات تا وعده های اصلی غذا (ناهار و شام) را نیز کنترل کنید. برای تشویق کودک به غذا خوردن، از ظرف غذای مخصوص کودکان استفاده کنید. اگر کودک شما در مرحله ای از رشد (سال اول زندگی) است که از بازیهای دهانی لذت می برد. مثل: (فوت کردن، قلقل کردن، صدا درآوردن و گازگرفتن) 5 دقیقه قبل از خوردن غذا به او اجازه انجام این بازی ها را بدهید. این کار موجب حساس و فعال شدن ناحیه دهان کودک می شود.

از تغذیه اجباری کودک خودداری کنید. گاهی اوقات به نظر می رسد مادران به هنگام بی اشتهایی کودک نسبت به مسأله رشد و نمو کودک حساس می شوند. آنان در مورد نقش مادری خود احساس ناتوانی می کنند و در نتیجه سطح اضطراب آنان بالا می رود و قادر به تغییر درست علایم بی اشتهایی در کودکشان نیستند و هنگام غذا دادن به کودک وقتی با امتناع کودک از غذا خوردن مواجه می شوند، احساس ناکامی می کنند.

نکات علمی در مورد تغذیه کودکان :

«تغذیه مطلوب» سرآغاز سلامتی است. تغذیه مطلوب می تواند فرد را در برابر بیماری های آینده محافظت نماید. یک رژیم غذایی سالم باید کلیه گروههای اصلی غذاها را دربرگیرد. این گروههای اصلی غذایی عبارتند از: غلات (نان، برنج، ماکارانی و …) ، سبزیجات، میوه ها، محصولات لبنی، گوشت و پروتئین ها (انواع گوشت ها، تخم مرغ، حبوبات) . چربی ها در بالای هرم غذایی قرار گرفته اند و به مقدار کمتری مورد استفاده قرار می گیرند. تحقیقات اخیر، حاکی از آن است که تنها عده اندکی از کودکان آمریکایی همة توصیه های غذایی هرم تغذیه را به کار می برند. یکی از کمبودهای اصلی در برنامه غذایی بسیاری از کودکان، کلسیم است. که در فرآورده های لبنی و سبزیجات دارای برگ های تیره یافت می شود. کلسیم نقش مؤثری در کاربرد بهینه قلب، ماهیچه ها و سیستم عصبی داراست و فشار خون را در حد مطلوب نگه می دارد. اما بیشترین کاربرد کلسیم در ساختمان استخوان هاست تا فعالیت جسمی را در طول عمر فراهم نموده و خطر شکستگی استخوان ها را در آینده کاهش دهد.

(ساخت استخوان های محکم)

دانشمندان تأکید می کنند که کمبود کلسیم در رژیم غذایی در دوران کودکی احتمال ابتلاء به پوکی استخوان را افزایش می دهد که تا سنین پیری، پنهان باقی می ماند. یک تعادل مثبت در میزان کلسیم که عبارتست از: جذب بیشتر و دفع کمتر آن در خلال کودکی، نوجوانی و جوانی باعث می شود که رشد استخوان ها با حداکثر تراکمشان صورت گیرد. اما در طی نوجوانی است که به حداکثر رساندن میزان جذب کلسیم بسیار مهم است. چرا که سرعت رشد و دریافت کلسیم استخوان ها در سنین صورت می گیرد. تحقیقاتی که توسط «انستیتوی بین المللی رشد کودکان و سلامت انسان ها» انجام شده است، نشان می دهند که در سنین نوجوانی «دریچه ای به سمت فرصت ها» وجود دارد که می توان در خلال آن سالها بانک کلسیم استخوانها را افزایش بخشید.

ـ کودکان به چه میزان کلسیم نیاز دارند؟

رهنمودهای کسب کلسیم در منابع تغذیه مصرفی، توصیه می کنند کودکان 4 تا 8 ساله بایستی هر روز 800 میلی گرم کلسیم به دست آورند. این میزان با مصرف روزانه 2 تا 3 لیوان شیر کم چرب تأمین می گردد.

ـ کودکان و کلسیم : چه کسی به اندازه مصرف می کند؟

متأسفانه بسیاری از کودکان به میزان توصیه شده، کلسیم به دست نمی آورند. پیمایش های بین المللی تغذیه ای حاکی از آنند که بیش از نیمی از کودکان زیر 5 سال میزان توصیه شده مصرف کلسیم را به دست نمی آورند. در واقع کودکان تنها حدود 800 میلی گرم در روز، کلسیم جذب می نمایند که بسیار کمتر از میزان نیاز آنها جهت رشد به هنجار است. چنین مصرف ناکافی کلسیم، خطر ابتلاء به پوکی استخوان و شکستگی ها را در سنین بالاتر افزایش خواهد داد.

چه کسی به اندازه کلسیم مصرف می کند؟

گروه سنی

درصد دریافت کلسیم در مقایسه با تصویه های تغذیه ای کافی

زیر 5 سال

4/45

پسران (11ـ3)

2/53

دختران (11ـ6)

1/43

گروه سنی

درصد دریافت کلسیم در مقایسه با تصویه های تغذیه ای کافی

تولد تا 6 سالگی

210 میلی گرم

1 تا 3 سالگی

500 میلی گرم

4 تا 8 سالگی

800 میلی گرم

کلسیم در کجا موجود است؟

«انستیتوی بین المللی رشد کودکان و سلامت انسان ها» بر این باورند که شیر کم چرب یا فرآورده های لبنی کم چربی بهترین منابع کلسیم هستند. چرا که علاوه بر این که سرشار از کلسیم هستند، دارای مواد غذایی دیگری نیز می باشند که به جذب بیشتر کلسیم کمک می کند. شیره علاوه بر کلسیم، مواد غذایی ضروری دیگری را نیز نظیر ویتامین D ، پتاسیم، منیزیم و … فراهم می آورد که در رشد سالم انسان و سلامت استخوان ها مؤثر هستند.


دانلود با لینک مستقیم


تغذیه کودک

تحقیق و بررسی در مورد حقوق کودک

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد حقوق کودک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

ضمائم( پیمان جهانی حقوق کودک)

ماده 1- تعریف کودک: کودک کسی است که سن او کمتر از 18 سال باشد مگر این که براساس قانون ملی قابل اعمال، سن قانونی کمتر تعیین شده باشد.

ماده 2- منع تبعیض: حقوق این پیمان بدون استثنا متعلق به همه کودکان است و دولت‌ها باید کودکان را در برابر هر نوع تبعیض حمایت کنند.

ماده 3- منافع کودک: در هر اقدامی باید منافع عالیه کودک در نظر گرفته شود و در صورتی که والدین یا سرپرستان کودک در این زمینه کوتاهی کنند، دولت‌ها باید حمایت و مراقبت لازم را از کودکان به عمل آورند.

ماده 4- تحقق حقوق کودک: دولت‌ها باید در راه اجرای پیمان حقوق کودک بیشترین تلاش خود را به کار بندند.

ماده 5- سرپرستی والدین: دولت‌ها باید حقوق و مسئولیت‌های والدین یا کسی که سرپرستی کودک به عهده او می‌باشد را در ارتباط با پرورش کودک،‌ محترم بشمارند.

ماده 6- بقا و پیشرفت: هر کودک دارای حق طبیعی زندگی است و دولت‌ها باید زندگی، بقا و رشد کودک را تضمین کنند.

ماده 7- نام و ملیت: هر کودک حق دارد از نام و ملیت مشخص، برخوردار شود.

ماده 8- هویت کودک: دولت‌‌ها باید از هویت کودک که شامل نام، ملیت و پیوندهای خانوادگی او می‌شود، حمایت کنند.

ماده 9- جدایی از والدین: کودک حق دارد که با والدین خود زندگی کند و نمی‌توان او را به اجبار از پدر و مادر خود جدا کرد مگر اینکه این امر به سود او باشد.

ماده 10- پیوستن به خانواده: کودکان و والدین آنها حق دارند به منظور ملحق شدن به یکدیگر کشوری را ترک کنند و یا دوباره به کشور خود بازگردند.

ماده 11- منع انتقال غیرقانونی کودک: دولت‌ها باید از انتقال غیرقانونی کودکان به وسیله والدین یا افراد دیگر به سایر کشورها ممانعت کنند.

ماده 12- آزادی عقیده کودک: کودک حق دارد در مواردی که به زندگی وی مربوط می‌شود، آزادانه عقیده خود را بیان کند.

ماده 13- آزادی بیان کودک: کودک حق دارد عقاید خود را بیان کند و بدون توجه به مرزها، کسب اطلاعات نماید.

ماده 14- آزادی اندیشه و مذهب: دولت‌‌ها باید آزادی اندیشه و مذهب کودک و حق هدایت کودک توسط والدین خود را محترم بشمارند.

ماده 15- آزادی اجتماعی: کودکان حق دارند که با یکدیگر ارتباط داشته و تشکیل اجتماعات دهند.

ماده 16- حفظ حریم کودک: امور خصوصی خانوادگی و مکاتبات کودکان باید در برابر هر نوع دخالت، بی‌حرمتی و افترا، محافظت شود.

ماده 17- دسترسی به اطلاعات مناسب: دولت‌ها باید امکان دسترسی کودکان به اطلاعات مناسب را تضمین کنند و در حمایت آنان در برابر اطلاعات زیان‌آور، بکوشند.

ماده 18- مسئولیت والدین: والدین در رشد و پرورش کودکان مسئولیت مشترک دارند و دولت‌‌ها باید در ا ین امر به آنان کمک کنند.

ماده 19- منع بدرفتاری با کودک: دولت‌‌ها موظف هستند کودک را از هر نوع بدرفتاری والدین یا سرپرستان دیگر محافظت کنند و برای جلوگیری از هر نوع سوءاستفاده از کودک، اقدامات مناسب اجتماعی را انجام دهند.

ماده 20- کودکان بی‌سرپرست: دولت‌ها باید به کودکان محروم از خانواده کمک کنند و جایگزین مناسبی برای آنان تعیین نمایند.

ماده 21- فرزندخواندگی: در کشورهایی که نظام فرزندخواندگی وجود دارد، این امر باید با توجه به منافع عالیه کودک و با کمک مقامات ذیصلاح، انجام گیرد.

ماده 22- کودکان پناهنده: دولت‌ها باید با همکاری سازمان‌‌های ذیصلاح، کودکان پناهنده یا پناهجو را مورد حمایت قرار دهند.

ماده 23- کودکان معلول: کودکان معلول برای برخورداری از یک زندگی مناسب، به آموزش پرورش و مراقبت ویژه نیاز دارند.

ماده 24- خدمات بهداشتی: کودکان حق دارند از بالاترین سطح بهداشت و خدمات پزشکی برخوردار شوند. دولت‌‌ها باید بر گسترش و مراقبت‌ها و آموزش‌های همگانی بهداشتی، توجه خاص مبذول دارند.

ماده 25- بررسی موقعیت کودک: وضع کودکی که از طرف دولت به افراد یا خانواده‌ها سپرده می‌شود، باید مورد ارزیابی منظم قرار گیرد.

ماده 26- تأمین اجتماعی: هر کودک حق دارد از تأمین اجتماعی ازجمله بیمه اجتماعی برخوردار شود.

ماده 27- سطح زندگی: هر کودک حق دارد از سطحی از زندگی برخوردار شود که رشد جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی او را تأمین کند.

ماده 28- آموزش و پرورش: برخورداری از آموزش و پرورش حق هر کودک است و دولت‌ها باید امکان آموزش ابتدایی رایگان و اجباری را برای همگان فراهم آورد.

ماده 29- آموزش ارزش‌ها: هدف آموزش و پرورش باید رشد شخصیت و توانایی‌های کودک به کامل‌ترین صورت باشد و کودک را برای زندگی فعال در یک جامعه آزاد، آماده سازد.

ماده 30- کودکان اقلیت‌های قومی و مذهبی: کودکان اقلیت‌های قومی و مذهبی حق برخورداری از فرهنگ خود و انجام اعمال مذهبی و تکلم به زبان خویش را دارا هستند.

ماده 31- بازی و فعالیت‌های فرهنگی: کودک حق بازی تفریح و مشارکت در فعالیت‌های فرهنگی و هنری را دارد.

ماده 32- کار کودکان: کودک باید در برابر هر کاری که رشد و سلامت او را تهدید می‌کند، حمایت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد حقوق کودک