فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

قصاص حق انحلالى یا مجموعى 30ص

اختصاصی از فایل هلپ قصاص حق انحلالى یا مجموعى 30ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

قصاص حق انحلالى یا مجموعى؟ (قسمت اول)

هرگاه اولیاى دم، گروهى باشند و فقط بعضى از آنها خواهان قصاص باشند، آیا این بعض به تنهایى و بدون دیگر اولیاى دم حق قصاص دارند؟ فقهاى ما این بحث را در ضمن دو مساله طرح کرده اند: مساله نخست: اگر بعضى از اولیاى دم خواستار عفو یا دیه باشند، آیا جایز است بعضى دیگر از آنان مستقلا خواستار قصاص شوند یا جایز نیست و با تقاضاى عفو یا دیه از سوى گروه اول، حق قصاص ساقط خواهد شد و گروه دوم حق قصاص نخواهند داشت؟ در این مساله چنین نسبت داده شده که همه فقهاء قائل به عدم سقوط حق قصاص هستند و معتقدند بعد از پرداخت سهم دیه دیگر اولیا، قصاص جایز است. مساله دوم: آیا استیفاى حق قصاص از سوى بعضى از اولیا بدون حضور یا اذن دیگر اولیا جایز است یا جایز نیست؟ راى مشهور فقهاى ما در این مساله آن است که

بعض اولیا به تنهایى حق استیفاى قصاص را ندارند، بسیارى از فقها در کتب خود بدین فتوا تصریح کرده اند. بدون شک، این دو مساله در طرف نفى - یعنى عدم جواز- متلازم هستند، بدین معنى که اگر در مساله نخست قائل به عدم جواز شدیم و گفتیم که در صورت عفو یا اخذ دیه از سوى بعضى از اولیا، حق قصاص ساقط مى شود، به ناچار عدم جواز استیفاى حق قصاص از سوى بعض از اولیاء به تنهایى نیز مترتب بر آن خواهد بود. زیرا اگر حق قصاص، حق ثابت هر یک از وارثان نباشد بلکه حقى باشد که به مجموع آنان تعلق دارد، بنابراین هیچ یک به تنهایى و بدون اینکه دیگر ورثه بخواهند نمى تواند این حق را استیفا کند. فقط پس از آنکه در مساله اول براى هر یک از ورثه به طور مستقل قائل به ثبوت حق قصاص شدیم و گفتیم این حق، با عفو بعضى از اولیاء، ساقط نمى شود، آنگاه جاى گشودن این بحث در مساله دوم است که آیا از نظر ایجابى نیز این مساله با مساله نخست متلازم است؟ از ظاهر جواهر و کتب دیگر به دست مى آید که تلازم میان این دو مساله هم در نفى است و هم در اثبات و اگر در مساله نخست گفتیم هر یک از ورثه مستقلا حق قصاص دارد، در مساله دوم نیز باید بگوییم هر یک از ورثه به تنهایى مى تواند حق خود را استیفا کند. شاید به همین جهت نیز در مبانى تکمله المنهاج به جاى این دو مساله، یک مساله آورده شده است:

اگر مقتول اولیاى متعددى داشته باشد آیا هر یک از آنها مى تواند مستقلا و بدون اذن دیگر اولیاء قاتل را قصاص کند؟ دو وجه هست، وجه اول- جواز قصاص براى هر یک از اولیا مستقلا- روشن تر است.((1)) مولف در شرح این مساله، از مساله نخست هم بحث کرده که آیا در صورت عفو یا پذیرفتن دیه از سوى بعض از اولیاء، حق قصاص ساقط مى شود؟ سرانجام، وى جواز استقلال هر یک از اولیاء در استیفاى حق قصاص را از نتایج قول به عدم سقوط حق قصاص قرارداده است. البته همان گونه که یاد کردیم، در متون فقهى ما این دو بحث به صورت دو مساله جداگانه مطرح شده است، بلکه در متون فقهى عامه نیز چنین است اگر چه اکثر آنان در صورت عفو یا اخذ دیه از سوى بعض از اولیاء به سقوط حق قصاص راى داده اند. ما در اینجا هر یک از این دو مساله را جداگانه مورد بحث قرار مى دهیم، میزان تلازم و ابتناى یکى از این دو مساله بر دیگرى در ضمن بحث روشن خواهد شد.

مساله نخست:

آیا اگر بعضى از اولیاى دم، از حق خود گذشتند یا دیه گرفتند، حق قصاص اولیاى دیگر نیز ساقط مى شود؟ عبارات فقهاى ما در این مساله صراحت دارند که حق قصاص ساقط نمى شود، خلاف این قول فقط در دو کتاب نقل شده است:

یکى در کتاب من لا یحضره الفقیه که به ذکر این روایت که دلالت بر سقوط حق قصاص دارد اکتفا شده است:

روى انه اذ اعفى واحد من اولیاء الدم ارتفع القود، روایت شده که هرگاه یکى از اولیاى دم عفو کرد، قصاص مرتفع مى شود. دیگرى در کتاب شرایع که فقط در فرض گرفتن دیه از سوى بعض از اولیا و نه در فرض عفو، این گونه آمده است:

هرگاه اولیا بیش از یک نفر باشند، همه حق قصاص دارند، اگر برخى از آنان خواهان دیه شدند و قاتل هم پذیرفت، پس از پرداخت دیه، بنا به روایتى، قصاص ساقط مى شود. اما راى مشهور آن است که قصاص ساقط نمى شود و دیگر اولیا پس از آنکه سهم دیه اى را که قاتل پرداخته بود به او برگرداندند، حق قصاص خواهند داشت. اگر قاتل حاضر نشد سهم دیه به کسى که خواهان دیه است بپردازد، کسانى که خواهان قصاص او هستند مى توانند پس از آنکه سهم دیه شریک خود را پرداختند. قاتل را قصاص کنند. اگر برخى از اولیا، قاتل را عفو کردند، حق قصاص ساقط نمى شود و دیگر اولیا مى توانند پس از پرداخت سهم دیه عفو کننده به قاتل، او را قصاص کنند.((3)) پاره اى از متاخران از جمله صاحب ریاض و صاحب مفتاح الکرامه و صاحب جواهر و دیگران، به این اجماع یا عدم خلاف استناد کرده اند، بلکه در جواهر آمده است که این مساله مفروغ منه است و جاى بحث ندارد. اما انصاف آن است که به دست آوردن اجماع تعبدى کاشف از قول معصوم در مثل این مساله که روایات متعددى درباره آن وجود دارد و قائلان به جواز سقوط قصاص در این مساله استدلالهاى گوناگونى دارند، جدا مشکل است. افزون بر این، صاحب شرایع در مورد قائلان به این قول، تعبیر (مشهور) را آورده بود، بلکه در کتاب خود -مختصر النافع- تعبیر(انه الاشبه) را به کار برده است. برخى دیگر از فقها نیز در مورد این قول، تعبیر (اشهر) را به کار برده اند که معناى این تعبیر آن است که قول مخالف آن نیز مشهور است یا دست کم نادر نیست. بنابراین، اثبات این حکم با چنین پندار اجماعى، هم از نظر صغرى و هم از نظر کبرى مورد اشکال است، پس باید به سراغ ادله دیگر رفت. تردیدى نیست که مقتضاى اصل اولى لفظى و عملى، حرمت قتل نفس محترم است مگر به حق، بنابراین، هرگاه در موردى، جواز قصاص، با دلیل ثابت نشد، عمومات حرمت قتل از قبیل (دم المسلم على المسلم حرام)، مرجع خواهد بود. مقتضاى اصل عملى عقلى و شرعى نیز حرمت قتل نفس محترکمه است. برخى گفته اند: بعد از عفو یا پذیرفتن دیه از سوى بعض از اولیاى دم، مقتضاى استصحاب، بقاى حق قصاص براى هر یک از اولیاء است، بنابراین مقتضاى اصل عملى، جواز قصاص است- شاید ظاهر سخن شیخ در خلاف، همین معنا باشد-. پاسخ این سخن آن است که این استصحاب جارى نیست زیرا حالت سابق یقینى، جواز قصاص براى هر یک از اولیا نیست، بلکه جواز قصاص براى مجموع اولیاء است و این حق مجموعى، با صدور عفو از ناحیه یکى از ایشان، ساقط


دانلود با لینک مستقیم


قصاص حق انحلالى یا مجموعى 30ص

تحقیق درمورد ترفندهای جستجو در گوگل

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درمورد ترفندهای جستجو در گوگل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

ترفندهای جستجو در گوگل (قسمت اول)

مبانی جستجوی گوگل:

وقتی شما چند کیورد (Keywords) را با هم جستجو می‌کنید، یک موتور جستجو یک استراتژی از پیش تعیین شده‌ای برای بررسی و ترکیب کیوردهای شما دارد. آیا هر یک از کیوردها می‌توانند به تنهایی در هر جای صفحه وجود داشته باشند یا باید کنار هم قرار گرفته‌ باشند؟ آیا موتور جستجو کلمات کلیدی را با هم جستجو می‌کند یا تک‌تک؟

جستجوی یک عبارت:

گوگل به صورت پیش‌فرض، کلمات کلیدی شما را در هر کجای صفحه، چه کنار هم باشند و چه به صورت پراکنده، جستجو می‌کند. برای تغییر نتایج صفحات با کلمات مرتب شده موردنظر ما، آنها را در بین دو کوتیشن قرار می‌دهیم.

برای جستجوی کیوردهای زیر:

to be or not to be

گوگل کیوردها را در هر جای صفحه که آمده باشند، پیدا خواهد کرد. اگر شما می‌خواهید تنها نتایجی را ببینید که کیوردها با هم و به عنوان یک عبارت در صفحه آمده‌اند، آنها را در بین دو کوتیشن قرار دهید:

"to be or not to be"

گوگل در این حالت تنها نتایجی را نشان می‌دهد که کیوردها با هم ظاهر شده‌اند. البته گوگل کلماتی مثل «or» و «to» را در این حالت جستجو نمیکند.

جستجوی عبارت به این روش همچنین زمانی مفید است که شما می‌خواهید عبارتی را بیابید، اما مطمئن نیستید که جمله‌بندی عبارت مورد نظر شما درست باشد که این مطلب که مکمل این قسمت است در بخش Full-Word Wildcards شرح داده شده است.

اساس بول

یک موتور همه کیوردها یا هر یک از آنها را جستجو می‌کند که بر اساس پیش‌فرض بولی صورت می گیرد. موتورهای جستجو می توانند از AND برای جستجوی همه کیوردها یا OR برای جستجوی هر کلمه استفاده کنند.

در نتیجه حتی اگر موتو جستجو به صورت پیش فرض همه کیوردها را جستجو کند شما می توانید معمولا به آن یک دستور خاصی بدهید تا آن‌را برای یافتن هر کیورد راهنمایی کنید.

پیش فرض بولی گوگل AND است، یعنی اگر شما کلماتی را بدون اصلاح کننده ها جستجو نمایید همه کلمات شما را با هم جستجو می نماید.

به عنوان مثال اگر شما برای کلمات زیر جستجو کنید:

snowblower Honda "Green Bay"

موتور، جستجو را برای همه کیوردها باهم انجام می‌دهد. اگر شما مایلید که مشخص کنید که هر کدام از کلمه‌ها یا عبارات قابل قبول است یک OR بین هر کدام قرار دهید:

snowblower OR snowmobile OR "Green Bay"

اگر شما اصطلاحی را به همراه یک یا دو اصطلاح دیگر میخواهید، ‌آنها را در پرانتز قرار دهید مثل:

snowblower (snowmobile OR "Green Bay")

میتوانید جستجو برای کلمه snowmobile یا عبارت "Green Bay" به همراه کلمه Snowblower را با پایپ که معادل OR است به صورت زیر جستجو کنید که علامت | پایپ نامیده میشود:

snowblower (snowmobile | "Green Bay")

خنثی سازی:

اگر شما مایلید که آیتمی در جستجوی شما ظاهر نشود قبل از آن – قرار دهید:

snowblower snowmobile -"Green Bay"

موتور در این حالت صفحاتی را که شامل snowblower snowmobile هستند و "Green Bay" را در بر ندارند خواهد یافت. نکته ای که باید به آن توجه کرد، علامت – باید درست قبل از کلمه ای که شما آن را در نتایج نمی‌خواهید، باید قرار بگیرد اگر از فاصله نیز استفاده شود دیگر این دستور جواب نمیدهد.

ترفندهای جستجو در گوگل (قسمت دوم)

دستورات و المان‌های خاص:

علاوه بر OR و AND و جستجو‌های عبارتی، Google دستورهای خاص زیادی را برای محدود نمودن جستجوی شما فراهم نموده است.

همانند همه موتورهای جستجوی Full Text، در گوگل به جای اینکه صفحات وب تنها بر اساس عنوان و توضیحات انها ایندکس شوند، صفحات وب کلا ایندکس می‌گردند. دستورهای خاص به کاربران گوگل اجازه می‌دهند که جاهای معینی از صفحات وب را برای اطلاعات به خصوصی، جستجو

نمایند، و این اجازه را به کاربران گوگل می‌دهند که بتوانند جاهای معینی از صفحات وب را برای اطلاعات به خصوصی، جستجو نمایند (که آن‌ها اپراتورهای پیشرفته نیز نامیده می‌شوند). این ویژگی (دستورات و المانهای خاص) خیلی چاره‌ساز است مخصوصا زمانی که شما با بیش از 8 بیلیون صفحه وب مواجهید و می‌خواهید دامنه جستجوی خود را محدودتر نمایید!


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد ترفندهای جستجو در گوگل

حقوق جزای عمومی اسلام

اختصاصی از فایل هلپ حقوق جزای عمومی اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 85

 

حقوق جزای عمومی اسلام (قسمت اول)

مقدمه- حقوق- که واژه ای است عربی- جمع حق است. حق در لغت به معانی متعددی است که چه بسا جامع بین آن معانی به اعتبار معنای مصدری آن, ثبوت , یعنی وجود حقیقی, و به اعتبار معنای وصفی آن, ثابت, یعنی موجود حقیقی, می باشد.

حق در اصطلاح حقوق اسلامی: توانائی خاصی است که برای کس یا کسانی نسبت به چیز یا کسی اعتبار شده و بمقتضای آن توانائی می تواند در آن چیز یا کس تصرفی نموده و یا بهره ای برگیرد. کسی که این تونائی برای او اعتبار شده صاحب حق ( یا ذوالحق یا من له الحق), و کسی که صاحب حق این توانائی را نسبت به او دارد من علیه الحق نامیده می شود.

مثلاً حق قصاص توانائی ولی دم است نسبت به قاتل , می تواند اعدام او را از دادگاه بخواهد. همینطور: حق قذف حق تعزیر, حق دیه و غیره.

حق پیوسته با تکلیف و وظیفه توام است, بدیهی است چنانچه کسی به گردن دیگری حقی دارد من علیه الحق موظف است به رعایت حق او کار یا کارهائی را انجام دهد, ملاحظه حق و الدین بر فرزند, حق فرزند و بر والدین, حق همسایه بر همسایه و سایر حقوق این حقیقت را بخوبی آشکار می سازد. بلکه نه تنها من علیه الحق است که در مقابل صاحب حق وظائفی دارد, خود صاحب حق هم بپاس توانائی که دارد وظائفی را که اجتماع و احیاناً قانون به عهده او گذاشته است باید انجام دهد, والدین باید در حضانت, تعلیم و تربیت, تهذیب اخلاق, تهیه و سائل معیشت و بطور کلی در تحویل یک فرد سالم و مفید به جامعه بکوشند, و حتی همه افراد جامعه وظیفه دارند حق صاحب حق را محترم بشمارند.

و چون بین حق و احکام ترخیصی جامع قریبی وجود دارد که احیاناً ممکن است موجب اشتباه و عدم تمیز این دو از یکدیگر گردد, چنانکه در مورد حقوق, صاحبان حق می توانند کاری را انجام دهند و می توانند انجام ندهند د رمورد این احکام نیز انسان می تواند کاری را انجام دهد یا انجام ندهد, لذا در مقام فرق بین این دو, مناسب است در آغاز بطور مختصر حکم و احکام ترخیصی شناخته شود انگاه به فرق بین این دو اشاره می گردد.

حکم چیست؟

هر یک از مقرراتی را که شارع مقدس برای موضوعات مختلف وضع کرده است حکم شرعی گویند و جمع ان احکام شرعیه است مانند: لزوم اقامه حدود و تعزیرات نسبت به مجرمان و وجوب اجراء قصاص درباره جانیان.

حکم تکلیفی و حکم وضعی

حکم شرعی چنانچه مستقیماً به فعل یا ترک مکلفان تعلق گرفته باشد حکم تکلیفی نامیده می شوند مانند: وجوب نعقه عیال واجب النفقه و وجوب اجراء حدود و قصاص و حرمت تعطیل آنها. و چنانچه مستقیماً به فعل یا ترک مکلفان تعلق نگرفته باشد بلکه به شیء یا شخص تعلق گرفته باشد حکم وضعی نامیده می شود مانند: مالکیت شیء یا زوجیت شخص.

اقسام حکم تکلیفی

حکم تکلیفی بر پنج قسم است که احکتم پنجگانه تکلیفی ( احکام خمسه تکلیفیه) نامیده می شود. این احکام عبارت است از:

وجوب- خواستن شارع مقدس کار یا ترک کاری را به نحوی که به هیچوجه به خودداری از آن کار یا انجام کاری که ترک آن خواسته شده است راضی نباشد وجوب نامیده می شود مانند: وجوب اجراء حدود حرمت- تنفر شدید شارع مقدس از کار و یا ترک کاری به نحوی که به هیچوجه به انجام آن کار و یا ترک راضی نباشد حرمت نامیده می شود مانند: حرمت غصب و دزدی و خودداری از اداء شهادت.

استحجاب- خواستن شارع مقدس کار و یا ترک کاری را لیکن نه به اندازه وجوب بلکه به اندازه ای که از خود داری از ان نیز اراضی باشد استحجاب نامیده می شود مانند: خواستن دستگیری از بینوایان و توسعه بر عیال و غیر ذلک.

گراهت- ناپسند داشتن شارع کار و یا ترک کاری را لیکن نه به اندازه حرمت بلکه به اندازه ای که از انجام کار و یا ترک نیز راضی باشد کراهت نامیده می شود مانند: کراهت کارهای جلف و سبک و خوردن گوشت برخی از حیوانات مانند : اسب و الاغ.

اباحه- اذن شارع مقدس در فعل و ترک عملی را بطور متساوی بطوری که هیچیک را بر دیگری ترجیحی نباشد اباحه نامند مانند: خوردن, آشامیدن, رفت و آمد کردن و نشیت و برخواست نمودن در مواردی که شارع مقدس هیچیک از فعل و ترک این اعمال را بردیگری مزیت ننهاده است.

دو حکم اول را از این جهت که در مورد انها از ناحیه شارع الزام به فعل یا ترک است حکمهای الزامی گویند و سه حکم دیگر را از این جهت که شارع مقدس در مورد آنها در فعل و ترک عمل رخصت داده است احکام ترخیصیه گویند. و به همین مناسب این سه حکم را اباحه بمعنای اعم گویند چنانکه قسم اخیر را که مورد آن, فعل و ترک کاملاً متساوی است اباحه بمعنای اخص گویند.

موضوعاتی را که به آنها این احکام تعلق گرفته است به ترتیب: واجب, حرام, مستحب, مکروه و مباح گویند.

فرق میان حق و حکم

در احکام الزامیه گرچه از این جهت که اختیار وضع و رفع انها در دست شارع مقدس است می توان انها را حق الله نامید ولی از این جهت که مکلف در مورد آنها هیچگونه اختیاری ندارد: اگر حکم, وجوب است ملزم است متعلق آنرا انجام دهد و اگر حرمت است ملزم است آنرا انجام ندهد به هیچوجه بین آنها و حق اشتباهی رخ نخواهد داد.

اما در مورد احکام ترخیصیه ( استحجاب, کراهت و اباحه) ممکن است گفته شود: اگر در مورد این احکام مکلف می تواند عمل را انجام دهد و می تواند ترک کند پس چه فرق است بین این احکام و حقوق, چنانکه در مورد ماکول مباح مثلاً مکلف می تواند انرا بخورد و یا نخورد در مورد حقوق, مثلاً: حق قصاص, ولی دم می تواند اعدام قاتل را از دادگاه بخواهد و یا نخواهد پس چرا یکی را اباحه و دیگری را حق می نامیم؟ آیا نمی توان هر دو را اباحه و یا هر دو را حق بنامیم؟ فرق بین آن دو چیست؟

ممکن است در پاسخ گفته شود: درست است که حکم و حق دارای دو مفهوم متفاوتند ولی مصداق هر دو یکی است: اباحه مباحات را از این جهت که یکی از مقررات شرعیه است حکم و از این جهت که مکلف در مورد ان می تواند عملی را انجام دهد و می تواند ترک کند حق می نامیم همینطور حق القصاص را مثلا از این جهت که از مقررات شرعیه است حکم و از این جهت که ولی دم در مورد آن میتواند مطالبه قصاص کند و می تواند نکند حق می نامیم.


دانلود با لینک مستقیم


حقوق جزای عمومی اسلام

جزوه تاریخ معماری (قسمت دوم)

اختصاصی از فایل هلپ جزوه تاریخ معماری (قسمت دوم) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه تاریخ معماری (قسمت دوم)


 جزوه تاریخ معماری (قسمت دوم)

جزوه تاریخ معماری (قسمت دوم

 

فهرست مطالب 

معماری جهان...................................................................................................................................9

ایاصوفیه، قسطنطیه.............................................................................................................................9

سنت ویتاله، راونا (530 -547 میلاد) .......................................................................................................10

کلیسای مدور سانتا کنستانزا، روم (340-355 میلادی) ..................................................................................10

معماری جهان.................................................................................................................................11

مبانی نظری معماری..........................................................................................................................11

مقدمه ..........................................................................................................................................11

هدف ...........................................................................................................................................11

الفبای معماری ................................................................................................................................11

روش ارائه درس: ..............................................................................................................................11

برخی تعاریف..................................................................................................................................12

مفاهیم کلی و همگانی در معماری ..........................................................................................................12

انواع فضا .......................................................................................................................................13

معماری هنر خلق فضا است، فضایی قابل ادراک و دارای فرم.............................................................................13

برخی عناصر تعریف کننده فضا: .............................................................................................................14

بازشوها در فضا: ...............................................................................................................................14

نتیجه گیری ...................................................................................................................................15

ادراک .......................................................................................................................................... 16

مبحث ادراک برای شناخت اثر معماری..................................................................................................... 16

انواع احساسها ................................................................................................................................17

آشنایی با معماری جهان .....................................................................................................................18

هنر غارنشینان.................................................................................................................................18

معماری جهان 

مبانی نظری معماری 

مقدمه 

این درس که شامل شرکت در کلاسهای نظری و نیز تمرینهای عملی است با یک هدف خاص دنبال میشود که به

طور خلاصه آن را میتوان به شرح زیر بیان کرد

هدف 

آشنایی با آثار جاودانه معماری جهان به قصد کشف حاکم بر اصول خلق فضا در آنها، در جهت به دست آوردن ابزار

مناسب برای فعالیت در زمینه معماری

چنانکه از جمله بالا بر میآید در مورد جاودانگی و جهانی بودن آثار مورد بحث تأکید داریم و دلیل این تأکید خود نهفته

در هدفی است که آن را دنبال میکنیم یعنی شناخت الفبای معماری

الفبای معماری 

عناصر تشکیل دهنده فرم و فضا ابزار حساس معماری هستند که در مقابل ''عملکردگرایی'' محض، شناخت آنها، هدف ما

است، چرا که سودمندی و عملکردگرایی تابع زمان و مکان و زودگذر است ولی آنچه خارج از زمان و مکان به فرم و فضا

مفهوم میبخشد، راز جاودانگی یک اثر و جهانی بودن آن را در خود دارد. بنابراین برای رسیدن به هدفی که ذکر شد به

روش زیر عمل میکنیم

روش ارائه درس

روش ارائه درس یک روش دو مرحلهایست که مرحله اول آن حائز توجه و اهمیت بیشتر است

- در مرحله اول پا را فراتر از حیطه تاریخی میگذاریم و به شناخت و تجزیه و تحلیل عناصر تشکیل دهنده یک اثر

معماری (فرم، فضا و سازه) خارج از قیود زمانی و مکانی میپردازیم. در این مسیر سعی در کشف اصول جهانی و جاودانه

معماری داریم.

- مرحله دوم عوامل زمان و مکان را دخالت داده و کوشش میکنیم با آثار معماری هر دوره تاریخی با توجه به تأثیرات

زمانی و مکانی آشنا شویم و در این مسیر به کشف اصول تابع زمان و مکان در معماری نائل آییم و با روند تاریخی و

پیدایش سبکها و مکاتب آنها آشنا خواهیم شد.? 12 تاریخ معماری /قسمت دوم 

 

در فصل اول سیلابس درس طوری تنظیم شده است که تابع سیر تاریخی معمول در کتابهای تاریخ هنر و معماریست

اما باز به علت تأکید که در مرحله اول روی تجزیه و تحلیل آثار معماری فارغ از زمان و مکانشان داریم، در هر فصلی

نخست یک اثر را پیش از آنکه وارد دوره تاریخی آن شویم مطالعه میکنیم و سپس به دوره تاریخی آن اثر و بررسی

ویژگیهای هر دوره و تأثیر آن ویژگیها در هنر معماری آن دوره میپردازیم

برخی تعاریف 

فرهنگ: مجموعه ارزشها، رفتارها و پندارهای جامعه/ ایدئولوژی و مذهب، علم تکنولوژی، هنر/. 

هنر: توانایی عینیت بخشیدن به احساسات یا تبدیل موارد ذهنیتها به موارد ملموس در مسیر نیل به کمال است

معماری: هنریستکه نشأت گرفته از ایدئولوژی و مذهب و علم تکنولوژی یک جامعه است. معماری بازتابی از فرهنگ یک

جامعه است. به این ترتیب بحث سبکها و دورهها در آن مطرح است

طبق نظر ویترو ویوس: در معماری ایستایی، زیبایی و کارآیی مطرح است

بنابراین میتوان گفت: معماری هنر خلق فضا در جهت رفع نیازهای عینی و ذهنی بشر به کمک تکنولوژی است

سبک: روش بیان و نحوه برخوردی است که مورد قبول مردم یک دوره قرار گرفته و جملگی در صحت آن متفقالقولند

مکتب: زیر مجموعه سبک است. نقش یک هنرمند، سلیقه یک گروه، نگرش خاص یک مذهب، یا نقش یک مکان

جغرافیایی در پیدایش یک جریان هنری میتواند یک مکتب را بوجود آورد

مد: پاسخگویی به نیازهای روانی (ذهنی و غیرذهنی) در کوتاه مدت است

معرفی معماران و اتفاقات مهم دورانهای معماری معاصر ایران

دوره ناصری

تأثیرات شهرسازی هوسمان و نمایشگاههای جهانی عامل اصلی ورود مدرنیته به ایران مجلس شورای ملی اثر میرزا مهدی

خان شقاقی (متأثر از معماری نئوکلاسیک اروپا

ساختمان دارالفنون 

تکیه دولت توسط ممالک در سال 1284 هـ . ق 

ورود اکلکتیزم اروپایی: ساختمانهای قدیم تلگرافخانه | ساختمان شمسالعماره (استفاده از سـاعت بـه عنـوان نمـاد نئـو

گوتیک، یکی از شاهکارهای آئینه کاری و گچ بری قاجار، در زمره نخستین ساختمانهای پنج طبقه تهران

خانه قوام (موزه آبگینه اکنونی توسط هانس هولاین، استفاده از پلکان مدور در سرسرا

عمارت تلگرافخانه (استفاده از عناصر معماری نئوکلاسیک و گنبد فرانسوی

دوره پهلوی اول

همزمان با مراحل اولیه صنعتی شدن ایران و احداث راهها، پلها و راهآهن 

طرح ایستگاه راه آن 1313 (تحت تأثیر معماری نازیستی با تأکید بر ابهت

طرح دانشگاه تهران و دبیرستان البرز تحت تأثیر معماری نئوکلاسیک 

آندره گدار Andre Godard: متولد سال 1881 میلادی معمار و باستانشناس فرانسوی بود، او در اوایل دوره پهلوی بـه

ایران وارد شد و به استخدام دولت ایران درآمد. مسئولیتهـای او نظیـر مـدیر اداره عتیقیـات (باسـتانشناسـی و مـوزه

فعالیتهای پژوهشی و شناسایی و ثبت آثار فرهنگی ایران (با همکاری همسرش یدا گدار و ماکسیم سیرو) انتشار نشـریه

باستان شناسی، بنیان گذاری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، ریاست و استادی همین دانشـکده در آغـاز، وی را

مهمترین شخصیت خارجی معماری دوره پهلوی اول قرار میدهد که نزدیک به ربع قرن در ایران حضور داشت

از مهمترین آثار او در زمینه طرح و اجرای آثار معماری، نقشه اصلی جانمایی محوطه و سـاختمانهـای دانشـگاه تهـران،

طرح و سرپرستی موزه ایران باستان بوده است

نوع فایل:Pdf

 سایز: 5.47mb

تعداد صفحه:174 


دانلود با لینک مستقیم


جزوه تاریخ معماری (قسمت دوم)

تحقیق و بررسی در مورد شکنجه 30ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد شکنجه 30ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

شکنجه (قسمت اول)

کلیات

پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948، اهمیت آرمانهای مشترکی که در این اعلامیه تبلور یافته بود، اعضای جامعة بین المللی را بر آن داشت تا کوششهای مجدانه خود را به منظور واقعیت بخشیدن به اصول مندرج در آن به کار گیرند. از آنجا که حفظ حقوق و احترام آزادیهایی که به موجب این اعلامیه به تمام دولتهای جهان توصیه شده بود مستلزم سپردن تعهدات بیشتر مسئولیتهای بس خیطرتر در قبال جامعه جهانی و همه کسانی بود که آرزو می کردند بزرگداشت مقام بشر شرایط مساعدی برای برخورداری از این حقوق و آزادیها فراهم آورد، رفته رفته ضرورت اتخاذ تدابیر اجرایی و تبین موازین این اعلامیه بیش از پیش احساس گردید.

در طول این مدت سازمان ملل متحد با تدوین و تصویب یک سلسله قراردادهای بین المللی که نوعاً ضامن اجرای مقررات اعلامیه می باشد کوشیده است ترتیباتی برای نظارت بین المللی پیش بینی کند تا حمایت از حقوق بشر همانگونه که انتظار میرود از عوالم پندار و آرزوهای دیرینه به دنیا واقعیتهای امروز راه یابد. شک نیست که بشر برای رسیدن به این مقصود راه درازی در پیش دارد، زیرا بنیاد جامعه بین المللی در شکل کنونی آن بر پایه تعاون و همکاری نهاده شده و تساوی حاکمیت دولتها مانع از آن است که بتوان، همانند آنچه در نظام داخلی کشورها معمول است، بر میزان تعهد دولتها در اجرای قوانین نظارت موثر داشت. به ویژه همانگونه که در بند 7 ماده 2 منشور ملل متحد آمده است: «هیچ یک از مقررات این منشور، ملل متحد را مجاز نمی دارد در اموری که ذاتاً مربوط به صلاحیت ملی یک کشور است مداخله کند»، اساساً چنین به نظر می آید که مساله چگونگی رفتار هر دولت با اتباع خود، اگر چه با حقوق بشر مغایر باشد، جزو صلاحیت ملی آن دولت به شمار آمده و سازمان ملل از مداخله در این رشته امور بر حذر شده است. ولی سازمان ملل در عمل نشان داده است که دست کم اگر در یک رشته مسائل محدودیتی با عنوان «صلاحیت ملی» احساس نمی کند، دقیقاً در مسائلی است که به نقض حقوق بشر مربوط میشود. منتها مداخله سازمان مملل، در غیر مواردی که دولتها به اعتبار معاهدات خاص نظارت بین المللی را پذیرفته اند، عموماً در قالب مذاکرات مجمع عمومی و متعاقب آن توصیه های این مجمع به دولتها اظهار میشود. بنابراین ، سازمان ملل متحد، اعم از آنکه دولتها به موجب معاهدات خاص خود را به رعایت مقررات اعلامیه موکداً ملزم ببینند یا نه، صلاحیت خود را در این زمینه گسترش داده است و حتی مداخله خود را به منظور تشویق دولتها به رعایت اصول و مقاصد منشور، از جمله احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی (بند 3 ماده 55 منشور) موجه می داند

تقریباًدر تمام اسنادی که تاکنون درباره حقوق بشر به تصویب مراجع بین المللی رسیده است مضمون واحدی به چشم می خورد این اسناد به طور خلاصه بر این نکته متفق اند که بشر از حقوق و آزادیهای برخوردار است که باید الزاماً و به گونه ای موثر از آن حمایت شود و دولتها موظف اند در صورت نقض این حقوق تدابیر مطمئن برای احقاق حقوق افراد فراهم آورند. با این حال، نظر به اهمیت برخی از آزادیهایی که محروم ساختن شهروندان از آن جزو سیاست نظام یافته بعضی دولتها در دهه های اخیر درآمده است، ناگزیر برای اخذ تضمین قوی تر و الزام دولتها به رعایت پاره ای اصول حقوق بشر، تمایل جامعة بین المللی به عقد قراردادهای خاص بیشتر شده است از جمله این قراردادها باید از قرارداد منع شکنجه و دیگر مشقات یا رفتارهای خشن، غیر انسانی یا موهن که در 10 دسامبر 1984 به تصویب ملل متحد رسیده است نام برد. این قرارداد، اعمال شکنجه و هرگونه رنج و آزار متهمان و محکومان را به هنگام بازداشت منع می کند و در دفاع وحمایت از شهروندان در برابر اجحافات و تعدیات کارگزازان حکومتی تکالیفی به عهدة دولتها گذاشته که هم قضایی و هم غیر قضایی است. در این قرارداد نظارت بر اجرای تعهدات دولتها به شیوه های مختلف اعمال میشود، ولی نقض این تعهدات ـ همانگونه که خواهد آمد ـ باضمانت اجرایی قوی توام نیست. با این همه ، در این قرارداد نکته های بکر و بدیعی دیده میشود که در مجموع به آن قوت و اصالت بخشیده است. یکی از این نکته ها که در سایر اسناد مربوط به حقوق بشر به چشم نمی خورد تاسیس همزمان دو نظام مکمل و کاملاً متمایز است؛ یعنی نظام کیفری منع شکنجه و دیگر نظام بازرسی حسن اجرای قرارداد که دقیقاً بر همان الگوی مرسوم در سایر میثاقهای حقوق بشر سازمان یافته است. بدین ترتیب ، علاوه بر اینکه جامعه بین المللی اجازه خواهد یافت بر اجرای تعهداتی که دولتها به موجب این قرارداد سپرده اند نظارت کند، همه افراد نیز اختیار خواهند داشت که شخصاً به تعقیب شکنجه گران در قلمرو و دولتهای متعاهد بپردازد . گفتنی است که تا اول مارس 1990 شمار کشورهایی که این قرارداد ر امضاء کرده و بعضاً به تصویب رسانده و یا به آن ملحق شده اند به بیش از هفتاد و سه کشور بالغ گردیده است. ضمناً این قرارداد که به موجب بند 1 ماده 27 ، سی روز پس از تسلیم بیستمین سند تصویب یا الحاق به اجرا در می آید ، در تاریخ 26 ژوئن 1987 اعتبار قانونی یافته است

نظام کیفری منع شکنجه

الف ـ منشاء قرارداد 1984

حقوق بین الملل درباره منع شکنجه صراحت دارد و در هر وضعی بکارگیری شکنجه را مردود می داند. دلایلی نظیر تهدید امنیت داخلی، تهاجم خارجی، تروریسم و یا مصلحت نظام به هیچ وجه اعمال شکنجه و یا رفتارهای خشن و موهن را توجیه نمی کند. قاعده منع شکنجه قاعده ای است جهانی و در هر زمان و در هر شرایط اطلاق دارد. منع شکنجه به موجب دو منبع حقوق بین الملل قاعده ای متبع شناخته شده و از اقتدار حقوقی برخوردار گردیده است: یکی از این منابع معاهدات بین المللی است و دیگری عرف بین المللی ناشی از طرز عمل عمومی که همانند حقوق مقبول واقع شده است. ماده 7 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی اعلام داشته است: «هیچ کس را نمی توان مورد شکنجه و آزار یا رفتارهای خشن ، غیر انسانی یا موهن قرارداد» مبنا و اساس این حق ، همانگونه که در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، حیثیت و مقامی است ذاتی بشر که همه افراد خانواده بشری باید آن را درباره یکدیگر بشناسند . لزوم محترم داشتن حیات ، آزادی و شرافت دیگران که در این اعلامیه به آن صورت قانونی بخشیده از جمله قواعدی است که مکتب حقوق طبیعی آنها را برتر از قوانین بشری شناخته است. اجمالاً می توان گفت این حقوق از این حیث برای انسان اعتبار شده است که حصول کمال و سعادت را برای او میسر گرداند.

دیگر از قراردادهای بین المللی که شکنجه و آزار را منع میدارد قراردادهای چهارگانه معروف به ژنو است. ماده 3 مشترک قرارداد «رفتار خشن ، شکنجه و آزاد» کسانی را که مستقیماً در مخاصمات شرکت ندارند، و نیز « لطمه به حیثیت اشخاص به ویژه تحقیر و تخفیف » آنان را ممنوع اعلام کرده است. در ماده 99 قرارداد سوم ژنو نیز صریحاً آمده است : «هیچ فشار روحی یا بدنی نباید به منظور اعتراف به عمل مورد اتهام به اسیر جنگی وارد آید».

علاوه بر قراردادهای بین المللی ، قراردادهای منطقه ای نیز به کار گرفتن شکنجه و اعمال هر نوع آزار و خشونت را ممنوع شناخته اند ماده 3 قرارداد اروپایی حقوق بشر مصوب 1950 ماده 2 قرارداد امریکایی حقوق بشر و ماده 5 منشور افریقایی حقوق بشر و ملتها که در 1981 مورد قبول کشورهای این قاره قرار گرفت جملگی بر نهی شکنجه و امر به رعایت حرمت انسان در واقع بازداشت صراحت ندارند. همچنین ، عرف بین المللی به کار گرفتن شکنجه را محکوم می کند. اساساً منع مطلق شکنجه مبنی بر قاعدة عرفی بین المللی است و لذا تبعیت از آن برای همه دولتها الزامی است، حتی دولتهایی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد شکنجه 30ص