فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درباره تربیت 6 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق کامل درباره تربیت 6 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

تربیت چیست

به نام خدا

.کلمه تربیت زیبا وپر معنا یی است ومن خودم بیشتر روی این مطالب چه در زندگی وچه در مدرسه وچه در اجتماع سعی می کنم مدارا ومراعات کنم ولی خوب این کلمه با قداست از پنج حرف تشکیل شده است و پنج حرف آن نشانه پنج تن آل محمد (ص) می باشد حرف (ت) اول آن تصویر حضرت محمد (ص) و تار عنکبوت که نجات دهنده ختم مرسلین بود. وحرف (ر) دوم آن نشانه رشادت مولا علی (ع) است وحرف (ب) سوم آن نشانه بیدار دلی حضرت زهرا (س) می باشد وحرف (ی) چهارم آن نشانه یاوری امام حسن (ع) و تحمل و صبر وپایداری و یاسین قرآن می باشد وحرف (ت) پنجم آن که این حرف دو بار در کلمه تربیت تکرار شده است ت حرف اول و ت حرف پنجم که پیامبر اسلام (ص) امام حسین (ع) را خیلی دوست می داشت و نشانه های جمال آن حضرت در پیامبر گرامی نیز بودو این حرف نشان تاب و توان وطاقت و درخشان کردن اسلام و قرآن وامام با آبیاری کردن خون خود قرآن و اسلام را زنده نگه داشت. وتربیت به معنی پروردن و پروراندن وآداب واخلاق را به کسی آموختن و پرورش بدنی بوسیله انواع ورزش و تعلیم آموزش وپرورش و کلمه تربیت از ریشه ر با یر بوگرفته شده ومعنای آن نشاُت ورشد است. تربی الولد.غذاه وجعله یربد ه یعنی غذا به او داده واو را به رشد در آورد و معنای دیگر تربیت پاک ساختن است تربی الولد : ای هذَبه یعنی او را پاک وپاکیزه ساخت. ما این را می دانیم و همه افراد انسان با فطرت خدا شناسی متولد می گردند ودر تربیت وراثت و محیط نقش مؤثری دارند حضرت علی(ع)نهج البلاغه می فرماید (1) قلب الحدث کالارض الخالیه کلًُما آلقی فیما قبله قلب کودک همانند زمین بکری است که برای پذیرش هر نو ع بذری آمادگی داردورسول خدا(ص)فرمود :

علیکم بالاحداث یعنی کودکان را دریابید زیرا همانند نهال خردی هستند که برای تربیت شدن و قبول هر نوع تحول,آمادگی بیشتری نسبت به دیگران دارند اگر نهال خردی دچار انحراف گردد,با کمترین تلاش امکان تغییر وتحول در او وجود دارد حال آنکه اگر آن نهال کوچک به درختی تناوری تبدیل گردد به هیچ وجه نمی توان آن را به استقامت در آورد. امر تربیت,با همه آسانی,کاری دشوار است. این سخن بدان خاطر است که انسان موجودی پیچیده دارای ابعاد و اجزای متعدد ودر هر شرایط و مقتضایی به یک گونه است او زنده است,متحرک وپویا ست,دارای عقل واراده است,توان انطباق با شرایط گوناگون حیاط را دارد, می تواند موضع عوض کند تغییر حالت دهد, دیگران را متوجه خود سازد.و انسان موجود پیچیده ای است بی جهت نیست که پروردگار متعال در عظمت وتعالی آفرینش انسان فرمود.وتبارک لله احسن الخالغین.روی این اصل همانطور که انسان پیچیده وظریف است,تربیت وساختن او نیز بسیار پیچیده ودقیق است علی (ع)در نهج البلاغه می فرماید: انَالله ربَ نبیته وهو ادبنی وانا اعدبکم:وهمانا خداوند متعال پیامبرش را تربیت کرد وپیامبر بزرگوارش مرا تربیت کرد ومن هم شما را تربیت میکنم پس مبنای تربیتی کودکان وجوانان ونوجوانان باید برمحور تعالیم الهی دور بزند ویکی از شیوه های تربیت دینی حفظ شخصیت متربی است باید تلاش کند تا امور تربیتی را به متربی انتقال دهد بدون اینکه کمترین برخوردی با شخصیت متربی صورت بگیرد وهمان وضوکردن آن پیر مرد وناظر بودن امام حسین (ع) وامام حسین (ع) یا تربیت حضرت علی (ع) در جنگ با دشمن یا تربیت کردن فاطمه زهرا (س) فرزندانش را که الگوی جهان اسلام هستند یا در روز عاشورا هنگامی که ابا عبدالله علیه السلام به شهادت رسیدند می گویند اسبی به طرف خیمه ها آمد افراد خیمه فکر می کردند که آقا امام حسین (ع) برای وداع آمده اند چون این اسب تربیت شده بود نشانه از دست دادن صاحبش را می کرد چون سوارش افتاده بود حیوان احساس ...کرد وآن اسب یال خودش را به خون اباعبدالله رنگین کرده بود ووقتی که دید آقا افتاده است ودیگر نمی تواند از جایش بلند شود به طرف خیام حرم رفت ودر واقع مثل اینکه پیکی بود که می خواست خبری بدهد و اگر انسان علاقه مند به تربیت خودش وفرزندانش به تربیت اسلامی است یا می خواهد افرادی را تربیت کند واقعاًباید به مسئله نیایش ,دعا وعبادت اهمیت بدهد واصلاًمسئله عبادت نقطه نظر از اینکه پرورش یک حس اصیل است وتاثیر زیادی در سایر نواحی انسان را دارد واز نظر اسلام قطع عبادت,خودش یک پرورشگاه است. پس تربیت در تفکر,در فرهنگ,در ازدواج,در کار,درجنگ,,درشغل,در محاکمه کردن درعفوکردن,درمحبت کردن,دراخلاق,دراقتصادودر مذهب تاثیر مثبت ومنفی را دارند همه این را می دانیم ونسل جوان نیز باید بداند اگر افرادی همانند آیت الله خمینی (ره)آیت الله علامه طباطبایی و امیرکبیر وشهید مطهری وشهید رجایی وشهید بهشتی وشهید علی صیاد شیرازی و تمام شهدای انقلاب

اسلامی ایران وتمام بزرگانی که نمونه درخشان برای جهان اسلام وایران می باشند همه وهمه در پرتورشد وتقویت حس دینی واخلاقی وتربیت عالی بوده است. واین را بدانیم که اهمیت تربیت در دوره جنینی که رشد یک انسان متعالی می باشد ونقش می گیرد اثر می گذارد تا دوران کودکی ونوجوانی وجوانی تا بتواند در گوشه ای از جامعه به مردم خدمت کند تربیت صحیح داشتن نصف مشکلات جامعه را حل می کند تربیت صحیح باعث می شود انسان با دشمن نیز به راحتی برخورد کند واز اوعواقب کار با خبر شود وما همیشه حقیقت را دور نگه نداریم همیشه وهمه جا مدینه فاضله نیست بعضی وقتها باید والدین یعنی پدر ومادر واطرافیان باید از تربیت خوبی بهرهمند باشند تا بتوانند تربیت کنند همانطور که یاد گرفته ایم (که من می خواهم یاد بگیرم که چگونه باید یاد بگیرم) خیلی از گلها را از باغبانان از نهال رشد اولیه پیکر ـآن را ناقص کرده اند وتا آخر ساقه ناقص رشد می کند و خداوند متعال در قرآن می فرماید ((و اتو البیوت من ابوابها))باید از در ورودی وارد شوید,نه از در بی راهه در تربیت زبانی وتربیت الگویی وتربیت رفتاری وفکری خیلی باید دقت کنیم و کودکان همه چیز را مانند آینه ای در مقابل خود می بینند ولی خوب


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره تربیت 6 ص

دانلود پروژه متغیر (مجردات تام) 6 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود پروژه متغیر (مجردات تام) 6 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

موجود را می توان در تقسیمات اولیه (1) به دو نوع ثابت و متغیّر تقسیم کرد. واجب الوجود و کجردّات تام همان موجودات ثابتند و موجود متغیّر شامل همه ی موجودات مادی و نفوس متعلّق به ماده است. تغیّر از ماده «غیر» به معنای «دیگر شدن» و «دگرگون شدن» می باشد و از مفاهیم بدیهی است زیرا نمی توان برای آن مفهوم ماهوی در نظر گرفت که دارای جنس و فصل باشد و یا مفهوم عقلی روشنی یافت که بتوان آن مفهوم را در تغییرش بکار برد. مفهوم ثبات هم از مفاهیم بینیاز از تعریف است. تغیّر از واضح ترین و مسلم ترین حقایق این جهان است و جهان ثبات و ساکن نیست چرا که پدیده های آن عوض شده و اشیاء آن از حالی به حال دیگر و از وضعی به وضع دیگر و از کیفیّتی به کیفیّت دیگر در می آیند. علاوه بر تغییر طبیعت، هر یک از ما در حالات درونی مان، تغییراتی را با توجه به علم حضوری در می یابیم. سپس نتیجه می گیریم وجود متغیّر امر بدیهی است، اماّا وجود ثابت که هیچ تغییری نداشته باشد را باید با برهان ثابت کرد. بسیاری از علوم بشر، تحقیق درباره ی همین تغیّر ها و تبدلّها را به عهده دارند و قوانین کاشف این متغیرهاست. بخشی از فلسفه هم تغییرات و تبدلات طبیعت را بررسی می کند ولی این بررسی به شکل کلی و عمومی است و ما ؟؟ علوم، مبتنی بر جنبه های تغیّر قضاوتهای مهمی نیست. از نظر فلسفه، طبیعت جز شدن و تغییر و تحول نیست. تغیّر مفهومی است که برای انتزاع آن، باید دو چیز یا دو حالت یا دو جزء یک چیز را درنظر گرفت که یکی زایل شده و دیگری جایگزین آن گردد و یا عدم موجوی را تغیّر نامید چرا که وجود آن شیء تبدیل به غیر (عدم) شده است همچنین حدوث و پیدایش چیزی متغیّر است چون عدم قبلی تبدیل به وجود می شود.تغیّر را می توان به دو قسم دفعی و تدریجی تقسیم کرد. در تغیّر دفعی ، نقطه و مرز مشخصی بین سابق و موقعیّت لاحق وجود ندارد و زمانی بین آن ها فاصله نمی شود مثلاً تبدیل شدن آب به بخار تعلّق روح به نطفه و کنده شدن میوه از درخت تغییرات دفعی و در یک آن انجام می شود. تغییرات دفعی از دو وجود مثل آب و بخار یا وجود و عدم یک شیء انتزاع می شود مانند پریدن رنگ جسم و بی رنگ شدن آن1.

تغییر تدریجی در اصطلاح فلسفه (حرکت) نام دارد مانند تغییر درجه ی حرارت آب که تدریجاً حاصل می شود. همه ِ تحولات جهان طبیعت از راه حرکت انجام می شود. حرکت به ویژه حرکت مکانی از چیزهایی است که هریک از ما از آغاز زندگی با آن سرو کار داشتیم و هرگز از پیش چشم ما و شاید از فکر و اندیشه مان ناپدید نمی شود لذا با آن کاملاً آشنا بوده و آن را می شناسیم1. برای بحث در مورد متغّیر تدریجی 0حرکت) ابتدا تعاریف مختلفی که از آن شده را بیان و بررسی می نماییم.

تعریف حرکت: حرکت از نظر ارسطو کمال اول است برای امر بالقوه از آن جهت که بالقوه است.

الحرکُة کمالُ اولٍ لِما بالقُوَّةِ مِنْ حیثُ اَنَّهُ بالقَّةَ.

توضیح این نظر: حرکت یک شیء بدون غایت2 نیست یعنی هر جسمی که حرکتی را انجام می دهد مقصدی را می جوید و می خواهد با حرکت به آن مقصد برسد. سپس حرکت برای شیء متحرک حکم وسیله را دارد نه هدف. بنابر این اگر حرکت یک جسم را یک جا در نظر بگیریم و آن را در مقابل هدف قرار دهیم، خود فعلیّتی است که قبل از آغاز حرکت نبود و فقط امکان آن وجود داشت و همان فعلیّت نسبت به هدف اصلی نهایی، قوه موجودی که استعداد کمالی دارد. و الان آن کمال ندارد در شرایط خاصی به سمت آن کمال سیر می کند همین سیر مقداری برای رسیدن به کمال مطلوب است. کمال بدون حرکت برای جسم از حیث بالقوه بودن آن است می توانیم مثال را به این شکل بیان کنیم که جسم مکان را هدف قرار می دهد تا در آن استقرار یابد و به طرف آن می رود برای این جسم رفتن به استقرار تقدم دارد لذا رفتن کمال اول است پس هر گاه جسم شروع به رفتن می کند کمال برایش تحقق می شود. و رفتن کمال مطلق جسم نیست از آن جهت کمال است که هنوز نسبت به کمال دوم (استقرار در مکانی که خواص آن است) بالقوه می باشد.

این تعریف از نظر فلسفه در میان تعاریف دیگر دقیق تر است اما اشکال آن اینست که نمی توان آن را به اصطلاح منطقی حد تام دانست زیرا حد تام مخصوص ، هیاتی است که جنس و فصل داشته باشند ولی مفهوم حرکت از معقولات ثانیه فلسفی است که از نحوه ی وجود متحرک انتزاع شده و در خارج ؟؟ هر یا عرضی به نام حرکت نداریم.1

افلاطون حرکت را خروج از حالت یکسانی و برابری می داند.

«الحرکةُ هو خروجٌ عن مساوات»2 یعنی حرکت بیرون شدن از برابری و خارج شدن از حالت یکسانی است در مورد یکسانی می توان در نوع تصور برداشت یکی این که دو شیء مختلف در مقایسه با هم، یکسانند. و کافی یک شیء واحد در حال و در وقت مورد نظر قرار گرفته و حکم به یکسانی ان می شود و بر هر دو حال تعریف افلاطون صدق می کند.

اشکال تعریف افلاطون آنست که شامل حدوث حالی دفعی هم می شود چون شیء که معدوم بوده و یک دفعه موجود شده، از یکسانی خارج شده است در حالی که منظور از حرکت ، تغیّرات تدریجی است. در تعریفی منسوب به فیثاغورث حرکت را غیریّت معرّفی نموده است.

فیثاغورث در این تعریف حرکت را واقع شدن و تحقق غیریّت برای شیء واحد در انست مختلف می پندارد. البته حرکت با غیریت در مفهومن که یک مصداق دارند. در جایی که حرکت شاهده می شود ، نفس خروج شیء حالی به حل دیگر است پس حرکت یعنی غیر بودن با حال با حال دیگر، غیریّت حالی با حال دیگر و خروج از حالی ه حال دیگر.

تعریف دیگر حرکت مربوط به بوعلی سینا است وی معتقد است:

اِنَّ الحرکة حالٍ قارّةٍ فی الجسم یسیراً یسیراً علی سبیل اتّجاه نحو شیءٍ و الوصول به الیه و هو بالقوة او باصل .

یعنی حرکت......

اما قیود این تعریف عبارتند از:

تبّدل: در کلمه تبّدل یک زوال و یک وجود نهفته شده است یک شیء چیزی را پذیرفته و واجد گردیده و چیزی را از دست داده و فاقد می گردد. بین این کلمه و تبادل تفاوتی مشاهده می شود و آن اینست که در تبادل، دو شیء مغایر متبادل می شوند یعنی با از بین رفتن یکی، دیگری جایگزین آن می شود.

قارّة: امور متبدل با توجه به ماهیتشان دو دسته می شوند گروهی به حسب ماهیتشان ثابتند و تدریج و عدم قرار در آن ها راه ندارد مانند انسان یا مفهوم سفیدی. به این امور قارالذات گویند.

اما در گروهی دیگر، مفهوم تدریجی و عدم قرار، جزء ذات و مقّوم ماهیّت آن هاست. اگر مفهوم تدریجی را از این مفاهیم بگیریم، ماهیتی ناقص خواهند داشت مثل خود حرکت. به این امور غیر قارالذات گویند.

تقریباً تمام فلاسفه ی اسلامی معتقدند حرکت در امور غیر قارالذات معنی ندارد.

فی الجسم: تبّدلها را هم می توان هم در نفس های مجرد و هم در جسم دید. اما فقط تبدلّهایی که در جسم واقع می شود از نوع حرکت است و تبدلهای نفس مجرد از این مسأله خارج است.

یسیراً یسیراً: منظور از این قید، بیان تدریجی در حرکت است چرا که، خروج از قوه به فعل ممکن است دفعی هم باشد که آن حرکت نیست.

علی سبیل اتجّاة: غایت داشتن ؟ ذات حرکت است چرا که حرکت تبدلّی است که نحوه وجودش توجه داشتن به سوی دیگر است و حرکت بدون غایت معنی ندارد.

و الوصول به الیه: تبدلی که بالذات برای وصول به آن غایت صورت گیرد حرکت است.

بالقوة او بالفعل: بالقوه و بالفعل بودن صفت غایت حرکت است یعنی آن تبدلّی سبب و علت واقعی رسیدن به آن هدف است.

عده ای از فلاسفه به تبعیّت از قدما، حرکت را به «زوالٍ مِنْ حالٍ» یا «سلوک من القوة الی الفعل» تعریف کرده اند ابوعلی سینا این تعاریف را تحت النظمی دانسته و معتقد است در این فقط لفظ مترادفی بجای لفظ دیگر قرار گرفته است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه متغیر (مجردات تام) 6 ص

تحقیق و بررسی در مورد آزمایشات الکترونیک

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد آزمایشات الکترونیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

آزمایش شماره 6 :

موضوع آزمایش : تقویت کننده های تفاضلی و بررسی پاسخ فرکانسی

 

در رابطه بالا ، عملکرد تقویت کننده تفاضلی به وضوح مشخص است در این رابطه نویز موجود در محیط هستند ، همانطور که مشخص است چون هر دو ورودی در یک مکان قرار دارند بنابراین است .

از مزایای تقویت کننده ی تقاضای این است که اگر نویزی در محیط باشد به طریقه ی بالا به طور خودکار حذف می شود . همچنین این تقویت کننده یک تقویت کننده ی ابزار دقیق است و در مدارهای مخابراتی و ضرب کننده ها تأثیر اساسی دارد .

در طراحی مدار تقویت کننده ی تفاضلی از مقاومت برای افزودن بر پایه ای حرارت استفاده می شود . اما با اضافه کردن این مقاومت گین در حالت AC به شدت کاهش می یابد برای کم کردن این اثر یک خازن بای پس به مدار اضافه می کنیم در این مدار در فرکانس های پائین خازن به حالت اتصال کوتاه نمی رسد بنابراین مقاومت اخیر به حالت بای پس نخواهد رسید .

تقویت کننده ی تفاضلی در واقع تفاضل سیگنال های ورودی را تقویت سیگنال های ورودی به ترانزیستوری را می توان به صورت زیر نمایش داد :

 

قسمتی را که در هر دو ورودی مشترک است Vic ( مدمشترک ) می نامند .

و قسمتی را که 180 اختلاف فازی دارد را Vid ( مد تفاضلی می نامند )

gm1=gm2

آنالیز DC‌( از مقاومت درونی منبع جریان صرف نظر می کنیم .

 

آنالیز AC ( خازن ها اتصال کوتاه منابع DC=0 )

آنالیز DC شامل دو بخش است.

1 ـ تحلیل مد مشترک

2 ـ تحلیل مد تفاضلی

ابتدا تحلیل مد مشترک را بررسی می کنیم در حالت مد مشترک آثار را زمانی که Vd=0 است بررسی می کنیم .

 

چون جریان امیتر دو ترانزیستور برابر است . بنابراین می توان یعنی از مدار را تحلیل کرد و به کل مدار تعمیم داد .

 

چون غالباً است . باتوجه به رابطه بالا متوجه می شویم که سیگنال های مشترک به شدت تضعیف می شوند.

درحالت ایده آل فرض می کنیم که Acm ( بهره مد مشترک ) برابر صفر است .

حال به بررسی تحلیل مد تفاضلی می پردازیم .

با توجه به جهت جریان بس ها و تفاوت علامتی ورودی ها می بینیم که :

jb1=-ib2


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد آزمایشات الکترونیک

تفکر اشاعره در قرن 5 و 6 63 ص

اختصاصی از فایل هلپ تفکر اشاعره در قرن 5 و 6 63 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 63

 

تفکر اشاعره در قرن 5 و 6

مقدمه

اشعری

اشاعره

پیروان ابوالحسن اشعری بودند و اعتقاد داشتند: ایمان تصدیق به قلب است و اقرار به زبان و عمل به ارکان از فروع آن است.

صاحب گناه کبیره اگر بدون توبه بمیرد، حق تعالی او را شامل مغفرت می کند یا اینکه به شفاعت رسول اکرم می بخشد یا آنکه به مقدار جرمش او راعذاب می دهد؛ اما اگر با توبه بمیرد عفو او بر حق تعالی واجب نیست؛ چون خداوند موجب است و چیزی بر او واجب نمی شود.

حق تعالی مالک خلایق است و آنچه اراده اش باشد، انجام می دهد و فرمان می دهد. چنانچه جمیع خلایق را به بهشت ببرد یا همه را در آتش جهنم بیندازد، خطایی مرتکب نشده است؛ چون او مالک مطلق است.

هر چه موجود باشد مرئی است؛ بنا بر این حق تعالی دیده خواهد شد؛ همچنانکه در قرآن کریم آمده: وجوهٌ یومئذٍ ناضره الی ربها ناظره

افکاری که منجر به مکتب اعتزال گشت از نیمه دوم قرن اول هجرى آغاز شد. روش اعتزال در حقیقت عبارت بود از به کاربردن نوعى منطق و استدلال در فهم و درک اصول دین. بدیهى است که در چنین روشى اولین شرط، اعتقاد به حجیت و حریت و استقلال عقل است. و نیز بدیهى است که عامه مردم که اهل تعقل و تفکر و تجزیه و تحلیل نیستند، همواره «تدین‏» را مساوى با «تعبد» و تسلیم فکرى به ظواهر آیات و احادیث - و مخصوصا احادیث - مى‏دانند و هر تفکر و اجتهادى را نوعى طغیان و عصیان علیه دین تلقى مى‏نمایند، خصوصا اگر سیاست وقت بنا به مصالح خودش از آن حمایت کند و بالاخص اگر برخى از علماء دین و مذهب این طرز تفکر را تبلیغ نمایند، و بالاخص اگر این علماء خود واقعا به ظاهرگرایى خویش مؤمن و معتقد باشند و عملا تعصب و تصلب بورزند. حملات اخباریین علیه اصولیین و مجتهدین، و حملات برخى از فقهاء و محدثین علیه فلاسفه در جهان اسلامى از چنین امرى ریشه مى‏گیرد.

معتزله علاقه عمیقى به فهم اسلام و تبلیغ و ترویج آن و دفاع از آن در مقابل دهریین و یهود و نصارى و مجوس و صابئین و مانویان و غیرهم داشتند و حتى مبلغینى تربیت مى‏کردند و به اطراف و اکناف مى‏فرستادند. در همان حال از داخل حوزه اسلام وسیله ظاهرگرایان که خود را «اهل الحدیث‏» و «اهل السنة‏» مى‏نامیدند تهدید مى‏شدند و بالاخره از پشت‏خنجر خوردند و ضعیف شدند و تدریجا منقرض گشتند.

علیهذا در آغاز امر، یعنى تا حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم، یک مکتب کلامى معارض به معتزله - آن گونه که بعدها پیدا شد - وجود نداشت. تمام مخالفتها با این نام صورت مى‏گرفت که افکار معتزله بر ضد ظواهر حدیث و سنت است. رؤسای اهل حدیث مانند مالک بن انس و احمد بن حنبل اساسا بحث و چون و چرا و استدلال را در مسائل ایمانى حرام مى‏شمردند. پس نه تنها اهل السنه یک مکتب کلامى در مقابل معتزله نداشتند، بلکه منکر کلام و تکلم بودند.

در حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجرى پدیده تازه‏اى رخ داد و آن اینکه شخصیتى بارز و اندیشمند که سالها در نزد قاضى عبدالجبار مکتب اعتزال را فرا گرفته و در آن مجتهد و صاحب نظر شده بود، از مکتب اعتزال رو گرداند و به مذهب اهل السنه گرایید و چون از طرفى از نوعى نبوغ خالى نبود و از طرف دیگر مجهز بود به مکتب اعتزال، همه اصول اهل السنه را بر پایه‏هاى استدلالى خاصى بنا نهاد و آنها را به صورت یک مکتب نسبتا دقیق فکرى درآورد. آن شخصیت بارز ابوالحسن اشعرى متوفا در حدود 330 هجرى است.

ابوالحسن اشعرى - بر خلاف قدماى اهل حدیث مانند احمد بن حنبل - بحث و استدلال و به کار بردن منطق را در اصول دین جایز شمرد و از قرآن و سنت بر مدعاى خود دلیل آورد. او کتابى به نام «رسالة فى استحسان الخوض فى علم الکلام‏» نوشته است. (1)

اینجا بود که اهل الحدیث دو دسته شدند: «اشاعره‏» یعنى پیروان ابوالحسن اشعرى که کلام و تکلم را جایز مى‏شمارند، و «حنابله‏» یعنى تابعان احمد بن حنبل که آن را حرام مى‏دانند. در درسهاى منطق گفتیم که ابن تیمیه حنبلى کتابى در تحریم منطق و کلام نوشته است. (2)

معتزله از ناحیه دیگر نیز منفور عوام شدند، و آن، غائله «محنت‏» بود زیرا معتزله بودند که با نیروى خلیفه مامون مى‏خواستند مردم را به زور تابع عقیده خود در حادث بودن قرآن بنمایند، و این حادثه به دنبال خود کشتارها و خونریزیها و زندانها و شکنجه‏ها و بى‏خانمانیها آورد که جامعه مسلمین را به ستوه آورد. عامه مردم، معتزله را مسؤول این حادثه مى‏دانستند و این جهت‏سبب بیزارى بیشتر مردم از مکتب اعتزال شد.

ظهور مکتب اشعرى بدین دو جهت مورد استقبال عموم قرار گرفت. بعد از ابوالحسن اشعرى شخصیتهاى بارز دیگر در این مکتب ظهور کردند و پایه‏هاى آنرا مستحکم کردند. از آن میان قاضى ابوبکر باقلانى معاصر شیخ مفید و متوفاى در سال 403 و ابواسحاق اسفراینى که در طبقه بعد از باقلانى و سید مرتضى به شمار مى‏رود، و دیگر امام الحرمین جوینى استاد غزالى و خود امام محمد غزالى صاحب «احیاء علوم الدین‏» متوفاى در 505 هجرى و امام فخرالدین رازى را باید نام برد.

البته مکتب اشعرى تدریجا تحولاتى یافت و مخصوصا در دست غزالى رنگ کلامى خود را کمى باخت و رنگ عرفانى گرفت، و وسیله امام فخر رازى به فلسفه نزدیک شد. بعدا که خواجه نصیرالدین طوسى ظهور کرد و کتاب تجرید الاعتقاد را نوشت، کلام بیش از نود درصد رنگ فلسفى به خود گرفت. پس از «تجرید» همه متکلمین - اعم از اشعرى و معتزلى - از همان راهى رفتند که این فیلسوف و متکلم بزرگ شیعى رفت.

مثلا کتابهاى «مواقف‏» و «مقاصد» و شروح آنها همه رنگ «تجرید» را به خود گرفته‏اند. در حقیقت باید گفت هر اندازه فاصله زمانى زیادتر شده است اشاعره از پیشوایان ابوالحسن اشعرى دور شده و عقاید او را با اعتزال یا فلسفه نزدیکتر کرده‏اند. اکنون فهرست‏وار عقاید «اشعرى‏» را که از اصول اهل السنه دفاع کرده و یا به نحوى عقیده اهل السنه را تاویل و توجیه کرده است ذکر مى‏کنیم:

الف. عدم وحدت صفات با ذات (برخلاف نظر معتزله و فلاسفه)

ب. عمومیت اراده و قضاء و قدر الهى در همه حوادث (این نیز برخلاف نظر معتزله ولى بر وفق نظر فلاسفه)

ج. شرور، مانند خرات، از جانب خدا است. (البته این نظر به عقیده «اشعرى‏» لازمه نظر بالا است.)

د. مختار نبودن بشر و مخلوق خدا بودن اعمال او (این نظر نیز به عقیده «اشعرى‏» لازمه نظر عمومیت اراده است.)

ه. حسن و قبح افعال ذاتى نیست، بلکه شرعى است. همچنین عدل، شرعى است نه عقلى (برخلاف نظر معتزله)

و. رعایت لطف و اصلح بر خدا واجب نیست. (بر خلاف نظر معتزله)

ز. قدرت انسان بر فعل، توام با فعل است نه مقدم بر آن. (بر خلاف نظر فلاسفه و معتزله)


دانلود با لینک مستقیم


تفکر اشاعره در قرن 5 و 6 63 ص

تحقیق درمورد تنیس 6 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درمورد تنیس 6 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تنیس

تنیس ورزشی است که بین دو بازیکن (انفرادی) یا دو تیم نفره (دوبل) بازی می‌شود. بازیکنان معمولاً با یک راکت محوری شکل به یک توپ، توپ پلاستیکی توخالی پوشیده از پرز از روی یک تور داخل زمین مقابل ضربه می‌زنند. در بعضی جاها تنیس هنوز تنیش روی چمن برای تشخیص از تنیس واقعی نامیده می‌شود (تنس واقعی سلطنتی یا تنیس خاکی نامیده می‌شود). یک شکل قدیمی از این بازی، این است که بازیکنان روی یک نوع زمین خیلی متفاوت بازی می‌کنند. این بازی در انگلستان در اواخر قرن نوزدهم رواج گرفت. این بازی ابتدا در دنیای انگلیسی زبان‌ها گسترش یافت، بخصوص بین قشر بالای جامعه.

تنیس حالا یک ورزش المپیکی است. در همه سطوح اجتماعی، در همه سن‌ها و در بیشتر کشورهای دنیا. قوانین این بازی بطور مشخصی تا اوایل سال‌های 1900 بدون تغییر باقی ماند. همراه با میلیون‌ها بازیکن، میلیون‌ها نفر نیز بازی تنیس را به عنوان ورزش جذب کننده تماشاچی خصوصاً در چهار تورنمنت Grand Slam دنبال می‌کنند.

تاریخچه

تنیس دارای تاریخچه‌ای طولانی است (مشتق شده ا زjeu de paume')، اما تثبیت آن به یک ورزش مدرن به دو ریشه جداگانه برمی‌گردد. در سال 1856 سرهنگ توماس هنری جم، یک وکیل و دوشس Batista Pereira یک تاجر اسپانیایی که هر دو در بیرمنگام زندگی می‌کنند، در انگلستان یک بازی که آنها آنرا pelota می‌نامیدند. بعد از یک توپ‌بازی اسپانیایی به راه انداختند. این مسابقه روی چمن در راوباستون انجام شد. در سال 1872هر دو نفر به Leamington. اسپانیا رفتند و با دو دکتر از بیمارستان دارنفورد روی چمن پشت هنل مانور (حالا آپارتمان‌های دیدنی است) بازی کردند.Pereira با دکتر فردریک و دکتر آولسلی تاکینز جهت یافتن اولین باشگاه تنیس روی چمن دنیا پیوستند و این بازی را روی چمن‌های nearby انجام دادند.

در سال 1874 آنها باشگاه تنیس لیمینگتون را تشکیل دادند و قوانین اصلی تنیس را تنظیم نمودند. در 23 ژولای سال 1884، سرگرد والتر کلاپتون وینگفیلد بازی مشابهی برای سرگرمی مهمانانش در یک مهمانی در باغ در املاک خودش در نانتل وید ویلز ترتیب داد. اولین بازی را بر مبنای ورزش قدیمی تنیس داخل زمین یا تنیس واقعی (تنیس سلطنتی) که در فرانسه قرن 12 اختراع شده بود و بوسیله اریستوکرات‌های قبل از انقلاب فرانسه بازی می‌شد، بنا نهاد. مطابق با بیشتر تاریخ‌نویسان، ترمینوسوارهای تنیس مدرن از این دوره مشتق شده است، چون وینگفیلد هم اسم و هم بیشتر لغات فرانسوی تنیس رویال را قرض گرفته بود و آنها را در این بازی جدید بکار گرفته بود.

تنیس از کلمه فرانسوی tenez شکل امری فعال tenir نگه‌دار. این فریادی بود که بازیکن سرو زننده در تنیس رویال از آنها استفاده می‌کرد، به این معنی که: «من در حال سرو زدن هستم» (مشابه با فریاد Fore در بازی گلف). راکت از کلمه roquette که از کلمه عربی rakhat مشتق شده به معنی «نخل است».

Deuce از کلمه Deuzlejeu به معنی «هر دو هم‌بازی هستند» (یعنی دو بازیکن امتیازات برابری دارند).

بک هند:

برای بازیکنان راست دست، بک‌هند ضربه‌ای است که از قسمت چپ بدنشان شروع می‌شود. در امتداد بدنشان به طوری است که با توپ تماس پیدا کند، ادامه می‌یابد و روی سمت راست بدنشان پایان می‌یابد.این ضربه می‌تواند با یک دست یا هر دو دست زده شود و معمولاً برای نسبت به فورهند تسلط به آن مشکل‌تر است. بیشتر در قرن بیستم با یک دست نواخته می‌شود. با استفاده از گریپ کونیتنانتال یا غربی.

اولین بازیکنان مطرحی که از دو دست استفاده کردند، در سال‌های 1930، استرالیایی‌هایی بهنام ویویان مک گراس و جان برومویچ بودند، اما آنها استثناء بودند.گریپ دورست در سال‌های 1970 محبوبیت یافت، به طوری که جرج بورگ، گریس اورت، جیمی کانورز و بعداً متز ویلاندر از آن استفاده‌های موثری آورد و امروزه توسط تعداد زیادیاز بهترین بازیکنان دنیا از جمله آندره آغاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اندی رادیک، از کریپ «شدید غربی» برای خلق مقدار زیادی از تاپ اسپین استفاده نمود. دو دست به بازیکن قدرت بیشتری می‌دهد، در حالی که یک دست می‌تواند شدت تیزتری ایجاد کند. بکار بردن یک اسپین روی توپ برای ایجاد یک خط سیر پرشی می‌باشد. بازیکن بلندتر در همه زمان‌ها بهترین بک‌هند را دارد. دان بورج یک ضربه یک دست خیلی قوی در سال‌های 1930.40 داشت که تاپ اپیس را روی توپ منتقل می‌نمود. کن روزوال بازیکن دیگری بود که بخاطر بک‌هند یک دستش، مورد توجه بود و از یک بک‌هند دقیق مرگبار با آندرا پین در سال‌های 1950.60 استفاده می‌نمود. تعداد کمی از بازیکنان مثل مونیکا سلز از دو دستش هم در بک‌هند و هم در فورهند استفاده می‌نمود.

امتیازگیری

یک مسابق تنیس معمولاً شامل 1 تا 5 ست می‌باشد. هر ست شامل تعدادی گیم می‌باشد و هر گیم شامل چند امتیاز است. مسابقات شامل یک عدد منفی از ست‌های چندگانه می‌باشد. برنده مسابقه، کسی است که بیشتر از نیکی از ست‌ها را برنده شده باشد. مسابق وقتی این شرایط پیروزی حاصل شود، پایان می‌یابد. بعضی مسابقات ممکن است شامل 5 ست باشد (برنده کسی است که سه ست اول را برنده برشده باشد)، در حالی که بیشتر مسابقات سه سته هستند (برنده کسی است که 2 ست را برده باشد).

یک ست شامل یک سکانس از گیم‌های بازی شده با سرویس رد و بدل شده مابین گیم‌ها می‌باشد و وقتی شمارش گیم‌های برنده شده به حد بحرانی می‌رسد، پایان می‌یابد. بطور مثال یک بازیکن یک ست را می‌برد. وقتی او در حداقل 6 گیم برنده شده باشد، و حداقل 2 گیم بیشتر از حریفش برده باشد. وقتی دو بازیکن هر دو شش گیم را ببرند، بازی یک «تساوی شکن 12 امتیازه» یا «تساوی شکن» معمول می‌باشد. یک تساوی شکن، ست یک ست جدا از قوانین بازی می‌شود. به یک بازیکن اجازه برد یک گیم یا بیشتر داده می‌شود و بنابراین یک ست، یک ست فینال با 6-7 امتیاز می‌باشد (امتیاز‌گیری تنیس را برای توضیح امتیازگیری تساوی‌شکن و تاریخچه‌اش را ببینید).

یک گیم شامل یک سکانس از امتیازات بازی شده با همان بازیکن سرو زننده می‌باشد و اولین بازیکنی که در حداقل 4 امتیاز پیروزی داشته باشد و حداقل 2 امتیاز بیشتر از حریفش داشته باشد،‌ برنده خواهد شد. امتیازگیری در هر گیم به ارزش خاص در تنیس شرح داده شده است:

امتیاز صفر تا 3به صورت love یا صفر «پانزده، سی و چهل» به ترتیب شرح داده شده‌اند. وقتی که حداقل سه پوئن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تنیس 6 ص