فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی درمورد کوچک سازی دولت 65 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی درمورد کوچک سازی دولت 65 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

مشکلات و چگونگی اجتناب از آنها

نویسندگان:

جیم آرمسترانگ

جِیمز اِل آرمسترانگ و شرکاء

جَک دافی

دانشیار دانشگاه دال هُوسی و عضو گروه مشاوره دافی

مقدمهای در مورد نویسندگان:

دکتر آرمسترانگ به سبب مدیریت پروژههای عمده کوچکسازی در سه سطحِ دولت، دانش عملی ذی قیمتی درباره چالشهایی که مدیران دولتی امروزه با آنها روبرو هستند، به دست آورده است. او کوچکسازی بزرگترین شهرداری کانادا، از 000،20 کارمند به 15.000 کارمند و از 26 اداره به 12 اداره را، در ادمونتون برنامه ریزی و اجرا کرد. این بازسازی ناشی از انگیزههای اقتصادی، با همکاری اتحادیه کارگری و مدیریت، بیدردسر به انجام رسید. دکتر آرمسترانگ در سمت رئیس کمیسیون خدمات عمومی در ساسکاچوان، بازسازی خدمات عمومی و متعاقب آن کاهش 17 درصدی تعداد کارمندان را رهبری و هدایت نمود. در دولت فدرال از آرمسترانگ، در حالیکه مدیرعامل گروه مشاوره دولتی بود، خواسته شد تا برنامه کاهش سطوح سازمانی را اجرا کند و او روشهای بدیعی برای فائق آمدن بر مشکلات ذاتی چنین کاری پیدا کرد.

دکتر دافی در یک طرح کوچکسازی در دانشگاه، دو طرح کوچکسازی در بخش خصوصی و سه طرحِ مختلف کوچکسازی دولتی مشاور بوده است. به علاوه، او دریک طرحِ کوچکسازی در نیروهای مسلحِ و یک طرحِ کوچکسازی در یک دانشگاه دیگر، به طور ناخواسته ناظر و سهیم بوده است.

چکیده:

بودجه فوریه 1995، کوچکسازی در نیروی کاربخش دولتی را الزامی کرد. مدیریت چنین تغییری مشکلات بسیاری دارد. سه مشکل عمدهای که مدیران باید از آنها اجتناب کنند عبارتند از:

اجرای نامنظم و آشفته که احتمال دارد کل فرایند کوچکسازی را از مسیر خود خارج کند.

ناکامی در به وجود آوردن نیروی کاری که برای فرد، مشارکت او و نیازهای شخصی او ارزش قائل شود.

عدم توانایی در مهیا شدن برای آیندهای بسیار متفاوت از امروز.

برای اجتناب از این مشکلات، سه اقدام زیر میتواند صورت گیرد:

وفاداری جمعی، هماهنگ و قوی نسبت به بازسازی اهداف، بینش و روشها

دلسوزی نسبت به افرادی که در سازمان باقی ماندهاند و قدردانی از مشارکت آنها و توجه به نیازهای ایشان.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی درمورد کوچک سازی دولت 65 ص

تحقیق وبررسی در مورد دادشاه بلوچ 65 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق وبررسی در مورد دادشاه بلوچ 65 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

دادشاه بلوچ

 

 

در این مجموعه شرح حال بلوچ ساده دل و خانواده دوستی را خواهید یافت که در اثر ظلم و ستم سردار

 

 قدرتمند منطقه و عوامل ژاندارمری ، سر به عصیان و شورش برداشته و تبدیل به یکی از قسی القلب ترین

 

 جانیان تاریخ گردید .

 

کتاب حاضردر۳ فصل تنظیم شده است که در :

 

فصل اول :

۱ـ بیش گفتار نگارنده داستان .

۲ ـ شرایط سیاسی واجتماعی کشور ایران بس ا ز جنگ جهانی دوم.

۳ ـ مو قعیت جغرافیایی و سوابق تاریخی ،اجتماعی ، فرهنگی ، طبیعی وسیاسی منطقه بلوچستان محل وقوع حادثه دادشاه وشرایط حاکم برآن.

فصل دوم :

۱ ـ داستان واقعی زندگی و عصیان دادشاه و لشکر کشی دولت مرکزی به منطقه بلوچستان بمنظور قلع و قمع دادشاه و همراهان .

فصل سوم :

۱ ـ آنچه دیگران در زمینه ی وقایع آن زمان بلوچستان ، خاصه در مورد دادشاه و لشکر کشی دولت به منطقه و قلع و قمع دادشاه و همراهان نگاشته و منتشر کرده اند .

۲ ـ نقشه های استان سیستان و بلوچستان ، مناطق عشایری و عملیاتی دادشاه ، امیر نشین قطر ، تصاویر شخصیت ها ، افراد و ..

 

فصل اول

 

پیش گفتار

 

در اسفندماه سال ۱۳۴۵ خورشیدی ماموریت یافتم تا در سمت رئیس یکی از ادارات استان سیستان و بلوچستان به آن دیار کوچ کنم . بلافاصله رخت سفر بستم و به محل خدمتی جدید عزیمت نمودم .

پس از عزیمت به محل و انجام تحویل و تحول امور اداره و استقرار در شغل جدید ، بنا به اقتضای شغلی که برعهده داشتم الزاما به منظور بازدید و سرکشی امور محوله به نقاط مختلف استان از دشت و کوهستان گرفته تا دورترین و صعب العبورترین نقاط سفر می کردم . در این رابطه با مردم محل تنگاتنگ در ارتباط بودم و گهگاه در این سفرها شبها پس از انجام بازدیدهای روزانه پای صحبت افراد محلی و پیرمردان بلوچ می نشستم و آنان با اشتیاق فراوان داستانها از اتفاقاتی که در منطقه بوقوع پیوسته بود برایم می گفتند .من هم که پس از کار روزانه و نبودن سرگرمی دیگری در محل ، مشتاق شنیدن افسانه ها و اتفاقات و جنگ و ستیز های مردم محل بودم ، ساعت ها سرا پا گوش می شدم و به آنان فرصت می دادم تا آنچه را در خاطر دارند بازگو کنند . بیاد داشتم ، که در زمان تحصیل در دبیرستان دارالفنون تهران ، بین سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۶ خورشیدی روزنامه ها و رادیو تهران از اتفاقات عمده ای که در بلوچستان رُخ داده بود چیزها مینوشتند ، از جمله اینکه شخصی بنام دادشاه بلوچ یاغی شده و عده ای را بقتل رسانیده است .از جملة مقتولین نام دکتر کارول آمریکائی رئیس سازمان اصل چهار ترومن در ایران و همسر و همراهانش برده می شد که دولت برای دستگیری و قلع و قمع دادشاه و دارو دسته اش قوای نظامی به محل اعزام داشته بود . از داستانهای محلی که در آن شبهای تنهایی ، بارها و بارها بگوشم خوانده می شد ، یکی همین داستان شورش و عصیان دادشاه بلوچ بود . این داستان هنوز در منطقه زبانزد مردم محل می بود و از افتخارات مردم بلوچ بشمار می آمد .

برای من جالب توجه بود و علاقمند بودم که از کم و کیف آن ماجرا مطلع شوم ، زیرا در محل خدمتی قبلی ام، استان فارس و بنادر که به مدت ۵ سال در سمت مشابه انجام وظیفه نموده بودم ، با اینگونه مسائل و جریانهای مشابه برخورد فراوان داشتم . بهر حال علاقمندی من برای اطلاع از واقعیت افسانه ی دادشاه مرا بر آن داشت تا در تماس و گفت و شنود رویا روی با مردم و سرداران محل که با آنان آشنایی داشتم و در این جریان نقشی داشتند (سردار عیسی خان مبارکی - سردار محمدخان لاشاری - موسی خان مبارکی ) و همچنین آگاهان و پیرمردان بلوچ که در این باره خاطراتی داشتند ، مذاکره و کسب اطلاع نمایم بارها و بارها افسانه دادشاه را از زبان مردم شنیدم و بخاطر سپردم .

در این زمینه قبل از نگارنده ، جوانی بنام سیاکزار فیروزان که سرپرستی دفتر تلفن شهر خاش را برعهده میداشت  ، تحقیقات وسیعی انجام داده بود که در شبهای دراز و متوالی به شنیدن یافته های او نشستم و از مجموع گفت و شنود و نقل و قول ها آنچه دستگیرم گردید ، مطالبی است که در این کتاب به آن پرداختم .

لازم است یادآور شوم با توجه به مدت طولانی خدمتی ام در استان سیستان و بلوچستان که مجموعا بالغ بر ۱۰ سال می گردد و در این مدت سمتهای مختلف و شغلهای جنبی دیگری را هم علاوه بر وظیفه اصلی ام برعهده داشتم ، امکان هرچه بیشتر ارتباط نزدیک و گفت و شنود با مردم متنفذ محل برایم فراهم بود .

در اینجا نام سرداران ، متنفذین و نامداران محلی را که با آنان آشنایی و دوستی و گاهی محرمیت پیدا کرده بودم ذکر می نمایم .

 

افسانه دادشاه

 

طی سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۶ خورشیدی نام دادشاه بعنوان یک سارق مسلح و قسی القلب در منطقه ی بلوچستان بر سر زبانها جاری بود و گهگاه در نشریات آن زمان انعکاسی کم رنگ می یافت .

دادشاه در قساوت ، خون ریزی و شقاوت تفاوتی چندان با سایر سارقین مسلح کشور نداشت و می توان او را با سارقین مسلح کُرد چون : اسماعیل آقا سیمتقو و یا همه رشید مقایسه نمود .

تفاوت اسماعیل آقا سیمتقو و همه رشید با دادشاه در آن بود که آنان در طوایف و عشایر کُرد افرادی صاحب نام و با نفوذ و دارای ریشه و یاران بسیار و امکانات فراوان بودند ، در حالی که دادشاه یک بلوچ ساده و معمولی و از طبقة پائین اجتماع منطقه ی خود می بود .

در آن زمان در نقاط مختلف کشورمان ایران از کوههای سر به فلک کشیده تا گستره ی دشتها همه جا از اینگونه افراد یافت می شد و گاه و بیگاه نامی از آنان برده می شد . برای نمونه در منطقه ی فیروز آباد و قیر و کارزین استان فارس ، خُردُل ، حیدر ، بستان موصوللو و غلام رزمی و ... در منطقه ی کاشان ، نطنز و اردستان ، نایب حسین کاشی و فرزندش ماشالله خان کاشی ، در منطقه ی نیریز ، داراب ، فورگ و آبشور تا سرحد شهرستان سیرجان ، مرتضی خان صادقی و برادرش موسی خان و درمنطقه ی دشتستان ، شیخ چاه کوتاهی را می توان نام برد.

در روز چهارم فروردینماه ۱۳۳۶ خورشیدی ، مطابق با ۲۴ مارس ۱۹۵۷ میلادی دادشاه نه بعنوان یک سارق مسلح ، بلکه بنام یک یاغی مسلح و عصیانگر در نشریات مرکز معرفی گردید .

 

در صفحه ۸۸۱ گاهنامه ی پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی

در تاریخ چهارم فروردینماه ۱۳۳۶ خورشیدی ثبت است :

 

( یک دسته از سارقین مسلح به سرکردگی دادشاه یاغی و راهزن بلوچ ، در یکصد کیلومتری جنوب ایرانشهر در محلی بنام تنگ سرحه به اتومبیل حامل رؤسای آمریکایی اصل چهار کرمان و بلوچستان حمله کرده آنان را کشتند .

در این حادثه یک مهندس ایرانی و یک راننده نیز به قتل رسیدند . ژاندارمری کل کشور چندین دسته ژاندارم را برای دستگیری سارقین که در نقاط صعب العبور مخفی شده بودند اعزام داشت ) .

 با عنوان این مطلب در نشریات مرکز و انعکاس در رادیو تهران و همچنین در نشریات خارجی ، دادشاه از معروفیت خاصی برخوردار شد و همطراز با افرادی چون : قاضی محمد ، ملامصطفی بارزانی ، و همه رشید در کزردستان و صولت الدوله قشقایی و فرزندانش ناصرخانو ملک منصور خان ، محمدحسین خان و خسرو خان  در استان فارس و فتح الله حیات داودی و شیخ خزعل در خوزستان و ناصرخان طاهری ، عبدالله خان ضرغامپور و خسرو خان بویر احمدی در کهکیلویه و بویر احمدی گردید .

دادشاه دیگر یک سارق مسلح ساده و معمولی نبود زیرا دولت آمریکا که بدنبال اجرای طرح کمک های عمرانی به کشورهای عقب افتاده با عنوان دکترین آیزنهاور کمک های فراوان عمرانی خود را به ایراندنبال می نمود ، با تهدید دولت ایران ، تاکید کرده بود در صورتیکه دولت ایران قادر نباشد زنده یا کشته دادشاه را تحویل دهد ، کلیه یاعتبارات و کمکها قطع خواهد شد . با توجه  به شرایط حکومتی ایران که سالهای بسیار سختی را پشت سر گذاشته بود، و خالی بودن خزانه ی دولت و مشکلات دیگری که شرح آن بدنبال خواهد آمد ، دولت ایران موظف و مقید گردید تا کشته یا زنده دادشاه را به دولت آمریکا هدیه کند.

فقر عمومی ، بیماری ، محرومیت ، بیسوادی و گرسنگی زندگی رقت بار مردم بلوچ را تشکیل می داد .

سرداران محلی که در واقع نمایندگان قانونی دولت مرکزی در منطقه بودند و دولت مرکزی هیچگونه نفوذی بر آنان نداشت ،کلیه ی نیازهای خود را از همین مردم بلوچ بدبخت و بینوا تامین می کردند . و عملا پاسگاههای ژاندارمری بازوان مسلح سرداران بلوچ بودند که به دستگیری و ضزب و شتم مردم بیچاره می پرداختند تا منافع سرداران را تامین نمایند .در واقع سرداران دارای دو نیروی مسلح موازی بودند ، یکی عناصر و افراد و نوکرهای سردار که غالبا مسلح بودند و گروه شبه نظامی محلی را تشکیل می دادند و دیگری پاسگاههای ژاندارمری که نمک گیر و جیره خوار سرداران شده بودند .پاسگاه های ژاندارمری مراجعین و شاکیان و ستمدیدگان را بعوض استمداد تنبیه ، زندانی و حتی شکنجه و آزار نموده و برایشان پرونده سازی می کردند .

افسانه ی دادشاه نه باین سادگی بود که بنا به اقتضای سیاست روز دررسانه های ارتباط جمعی منتشرمی شد و نه آنقدر مبهم و پیچیده که نتوان براحتی به واقعیت آن راه یافت .

بمنظور شناخت علت یاغی شدن و عصیان و شورش دادشاه و آنچه بنام او اتفاق افتاد بایستی ابتداء تا حدودی با شرایط خاص کشور و خصوصا منطقه بلوچستان ، خصوصیات اخلاقی ، فرهنگی ، مذهبی مردم محل ، تعصبات مذهبی ، آداب و رسوم ، شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم در منطقه ، شکل هرم سازمانی حکومت محلی ، اقتدار دولت در محل ، نفوذ و قدرت فوق العاده سرداران بلوچ در آن زمان ، آب و هوا و نحوه ی معیشت مردم آن دیار آشنا شد ، سپس به اصل موضوع یعنی عصیان دادشاه آن مرد بلوچ ساده دل و درمانده ای پرداخت که در هفت آسمان یک ستاره نداشت و بر پهنه ی گسترده ی زمین جز ستم مونسی نمی یافت .

 

 

اوضاع و احوال کشور در سالهای بین ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۶ خورشیدی همزمان

 

با طول مدتعملیات دادشاه در منطقه ی بلوچستان

 

از شهریورماه ۱۳۲۰ خورشیدی و پس از سقوط رضاشاه که با ورود نیروهای اشغالگر شوروی در شمال و انگلیس در جنوب کشورمان ایران صورت گرفت و ارتش های مهاجم عملا کشورایران را به دو قسمت : مناطق اشغالی شوروی در شمال و انگلیس در جنوب و غرب درآورده بودند .

قحطی ، فقرو بدبختی گریبانگیر ملت ایران شده و دولت مرکزی از هم پاشیده شده بود .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد دادشاه بلوچ 65 ص

تحقیق و بررسی در مورد دادشاه بلوچ 65 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد دادشاه بلوچ 65 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

دادشاه بلوچ

 

 

در این مجموعه شرح حال بلوچ ساده دل و خانواده دوستی را خواهید یافت که در اثر ظلم و ستم سردار

 

 قدرتمند منطقه و عوامل ژاندارمری ، سر به عصیان و شورش برداشته و تبدیل به یکی از قسی القلب ترین

 

 جانیان تاریخ گردید .

 

کتاب حاضردر۳ فصل تنظیم شده است که در :

 

فصل اول :

۱ـ بیش گفتار نگارنده داستان .

۲ ـ شرایط سیاسی واجتماعی کشور ایران بس ا ز جنگ جهانی دوم.

۳ ـ مو قعیت جغرافیایی و سوابق تاریخی ،اجتماعی ، فرهنگی ، طبیعی وسیاسی منطقه بلوچستان محل وقوع حادثه دادشاه وشرایط حاکم برآن.

فصل دوم :

۱ ـ داستان واقعی زندگی و عصیان دادشاه و لشکر کشی دولت مرکزی به منطقه بلوچستان بمنظور قلع و قمع دادشاه و همراهان .

فصل سوم :

۱ ـ آنچه دیگران در زمینه ی وقایع آن زمان بلوچستان ، خاصه در مورد دادشاه و لشکر کشی دولت به منطقه و قلع و قمع دادشاه و همراهان نگاشته و منتشر کرده اند .

۲ ـ نقشه های استان سیستان و بلوچستان ، مناطق عشایری و عملیاتی دادشاه ، امیر نشین قطر ، تصاویر شخصیت ها ، افراد و ..

 

فصل اول

 

پیش گفتار

 

در اسفندماه سال ۱۳۴۵ خورشیدی ماموریت یافتم تا در سمت رئیس یکی از ادارات استان سیستان و بلوچستان به آن دیار کوچ کنم . بلافاصله رخت سفر بستم و به محل خدمتی جدید عزیمت نمودم .

پس از عزیمت به محل و انجام تحویل و تحول امور اداره و استقرار در شغل جدید ، بنا به اقتضای شغلی که برعهده داشتم الزاما به منظور بازدید و سرکشی امور محوله به نقاط مختلف استان از دشت و کوهستان گرفته تا دورترین و صعب العبورترین نقاط سفر می کردم . در این رابطه با مردم محل تنگاتنگ در ارتباط بودم و گهگاه در این سفرها شبها پس از انجام بازدیدهای روزانه پای صحبت افراد محلی و پیرمردان بلوچ می نشستم و آنان با اشتیاق فراوان داستانها از اتفاقاتی که در منطقه بوقوع پیوسته بود برایم می گفتند .من هم که پس از کار روزانه و نبودن سرگرمی دیگری در محل ، مشتاق شنیدن افسانه ها و اتفاقات و جنگ و ستیز های مردم محل بودم ، ساعت ها سرا پا گوش می شدم و به آنان فرصت می دادم تا آنچه را در خاطر دارند بازگو کنند . بیاد داشتم ، که در زمان تحصیل در دبیرستان دارالفنون تهران ، بین سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۶ خورشیدی روزنامه ها و رادیو تهران از اتفاقات عمده ای که در بلوچستان رُخ داده بود چیزها مینوشتند ، از جمله اینکه شخصی بنام دادشاه بلوچ یاغی شده و عده ای را بقتل رسانیده است .از جملة مقتولین نام دکتر کارول آمریکائی رئیس سازمان اصل چهار ترومن در ایران و همسر و همراهانش برده می شد که دولت برای دستگیری و قلع و قمع دادشاه و دارو دسته اش قوای نظامی به محل اعزام داشته بود . از داستانهای محلی که در آن شبهای تنهایی ، بارها و بارها بگوشم خوانده می شد ، یکی همین داستان شورش و عصیان دادشاه بلوچ بود . این داستان هنوز در منطقه زبانزد مردم محل می بود و از افتخارات مردم بلوچ بشمار می آمد .

برای من جالب توجه بود و علاقمند بودم که از کم و کیف آن ماجرا مطلع شوم ، زیرا در محل خدمتی قبلی ام، استان فارس و بنادر که به مدت ۵ سال در سمت مشابه انجام وظیفه نموده بودم ، با اینگونه مسائل و جریانهای مشابه برخورد فراوان داشتم . بهر حال علاقمندی من برای اطلاع از واقعیت افسانه ی دادشاه مرا بر آن داشت تا در تماس و گفت و شنود رویا روی با مردم و سرداران محل که با آنان آشنایی داشتم و در این جریان نقشی داشتند (سردار عیسی خان مبارکی - سردار محمدخان لاشاری - موسی خان مبارکی ) و همچنین آگاهان و پیرمردان بلوچ که در این باره خاطراتی داشتند ، مذاکره و کسب اطلاع نمایم بارها و بارها افسانه دادشاه را از زبان مردم شنیدم و بخاطر سپردم .

در این زمینه قبل از نگارنده ، جوانی بنام سیاکزار فیروزان که سرپرستی دفتر تلفن شهر خاش را برعهده میداشت  ، تحقیقات وسیعی انجام داده بود که در شبهای دراز و متوالی به شنیدن یافته های او نشستم و از مجموع گفت و شنود و نقل و قول ها آنچه دستگیرم گردید ، مطالبی است که در این کتاب به آن پرداختم .

لازم است یادآور شوم با توجه به مدت طولانی خدمتی ام در استان سیستان و بلوچستان که مجموعا بالغ بر ۱۰ سال می گردد و در این مدت سمتهای مختلف و شغلهای جنبی دیگری را هم علاوه بر وظیفه اصلی ام برعهده داشتم ، امکان هرچه بیشتر ارتباط نزدیک و گفت و شنود با مردم متنفذ محل برایم فراهم بود .

در اینجا نام سرداران ، متنفذین و نامداران محلی را که با آنان آشنایی و دوستی و گاهی محرمیت پیدا کرده بودم ذکر می نمایم .

 

افسانه دادشاه

 

طی سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۶ خورشیدی نام دادشاه بعنوان یک سارق مسلح و قسی القلب در منطقه ی بلوچستان بر سر زبانها جاری بود و گهگاه در نشریات آن زمان انعکاسی کم رنگ می یافت .

دادشاه در قساوت ، خون ریزی و شقاوت تفاوتی چندان با سایر سارقین مسلح کشور نداشت و می توان او را با سارقین مسلح کُرد چون : اسماعیل آقا سیمتقو و یا همه رشید مقایسه نمود .

تفاوت اسماعیل آقا سیمتقو و همه رشید با دادشاه در آن بود که آنان در طوایف و عشایر کُرد افرادی صاحب نام و با نفوذ و دارای ریشه و یاران بسیار و امکانات فراوان بودند ، در حالی که دادشاه یک بلوچ ساده و معمولی و از طبقة پائین اجتماع منطقه ی خود می بود .

در آن زمان در نقاط مختلف کشورمان ایران از کوههای سر به فلک کشیده تا گستره ی دشتها همه جا از اینگونه افراد یافت می شد و گاه و بیگاه نامی از آنان برده می شد . برای نمونه در منطقه ی فیروز آباد و قیر و کارزین استان فارس ، خُردُل ، حیدر ، بستان موصوللو و غلام رزمی و ... در منطقه ی کاشان ، نطنز و اردستان ، نایب حسین کاشی و فرزندش ماشالله خان کاشی ، در منطقه ی نیریز ، داراب ، فورگ و آبشور تا سرحد شهرستان سیرجان ، مرتضی خان صادقی و برادرش موسی خان و درمنطقه ی دشتستان ، شیخ چاه کوتاهی را می توان نام برد.

در روز چهارم فروردینماه ۱۳۳۶ خورشیدی ، مطابق با ۲۴ مارس ۱۹۵۷ میلادی دادشاه نه بعنوان یک سارق مسلح ، بلکه بنام یک یاغی مسلح و عصیانگر در نشریات مرکز معرفی گردید .

 

در صفحه ۸۸۱ گاهنامه ی پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی

در تاریخ چهارم فروردینماه ۱۳۳۶ خورشیدی ثبت است :

 

( یک دسته از سارقین مسلح به سرکردگی دادشاه یاغی و راهزن بلوچ ، در یکصد کیلومتری جنوب ایرانشهر در محلی بنام تنگ سرحه به اتومبیل حامل رؤسای آمریکایی اصل چهار کرمان و بلوچستان حمله کرده آنان را کشتند .

در این حادثه یک مهندس ایرانی و یک راننده نیز به قتل رسیدند . ژاندارمری کل کشور چندین دسته ژاندارم را برای دستگیری سارقین که در نقاط صعب العبور مخفی شده بودند اعزام داشت ) .

 با عنوان این مطلب در نشریات مرکز و انعکاس در رادیو تهران و همچنین در نشریات خارجی ، دادشاه از معروفیت خاصی برخوردار شد و همطراز با افرادی چون : قاضی محمد ، ملامصطفی بارزانی ، و همه رشید در کزردستان و صولت الدوله قشقایی و فرزندانش ناصرخانو ملک منصور خان ، محمدحسین خان و خسرو خان  در استان فارس و فتح الله حیات داودی و شیخ خزعل در خوزستان و ناصرخان طاهری ، عبدالله خان ضرغامپور و خسرو خان بویر احمدی در کهکیلویه و بویر احمدی گردید .

دادشاه دیگر یک سارق مسلح ساده و معمولی نبود زیرا دولت آمریکا که بدنبال اجرای طرح کمک های عمرانی به کشورهای عقب افتاده با عنوان دکترین آیزنهاور کمک های فراوان عمرانی خود را به ایراندنبال می نمود ، با تهدید دولت ایران ، تاکید کرده بود در صورتیکه دولت ایران قادر نباشد زنده یا کشته دادشاه را تحویل دهد ، کلیه یاعتبارات و کمکها قطع خواهد شد . با توجه  به شرایط حکومتی ایران که سالهای بسیار سختی را پشت سر گذاشته بود، و خالی بودن خزانه ی دولت و مشکلات دیگری که شرح آن بدنبال خواهد آمد ، دولت ایران موظف و مقید گردید تا کشته یا زنده دادشاه را به دولت آمریکا هدیه کند.

فقر عمومی ، بیماری ، محرومیت ، بیسوادی و گرسنگی زندگی رقت بار مردم بلوچ را تشکیل می داد .

سرداران محلی که در واقع نمایندگان قانونی دولت مرکزی در منطقه بودند و دولت مرکزی هیچگونه نفوذی بر آنان نداشت ،کلیه ی نیازهای خود را از همین مردم بلوچ بدبخت و بینوا تامین می کردند . و عملا پاسگاههای ژاندارمری بازوان مسلح سرداران بلوچ بودند که به دستگیری و ضزب و شتم مردم بیچاره می پرداختند تا منافع سرداران را تامین نمایند .در واقع سرداران دارای دو نیروی مسلح موازی بودند ، یکی عناصر و افراد و نوکرهای سردار که غالبا مسلح بودند و گروه شبه نظامی محلی را تشکیل می دادند و دیگری پاسگاههای ژاندارمری که نمک گیر و جیره خوار سرداران شده بودند .پاسگاه های ژاندارمری مراجعین و شاکیان و ستمدیدگان را بعوض استمداد تنبیه ، زندانی و حتی شکنجه و آزار نموده و برایشان پرونده سازی می کردند .

افسانه ی دادشاه نه باین سادگی بود که بنا به اقتضای سیاست روز دررسانه های ارتباط جمعی منتشرمی شد و نه آنقدر مبهم و پیچیده که نتوان براحتی به واقعیت آن راه یافت .

بمنظور شناخت علت یاغی شدن و عصیان و شورش دادشاه و آنچه بنام او اتفاق افتاد بایستی ابتداء تا حدودی با شرایط خاص کشور و خصوصا منطقه بلوچستان ، خصوصیات اخلاقی ، فرهنگی ، مذهبی مردم محل ، تعصبات مذهبی ، آداب و رسوم ، شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم در منطقه ، شکل هرم سازمانی حکومت محلی ، اقتدار دولت در محل ، نفوذ و قدرت فوق العاده سرداران بلوچ در آن زمان ، آب و هوا و نحوه ی معیشت مردم آن دیار آشنا شد ، سپس به اصل موضوع یعنی عصیان دادشاه آن مرد بلوچ ساده دل و درمانده ای پرداخت که در هفت آسمان یک ستاره نداشت و بر پهنه ی گسترده ی زمین جز ستم مونسی نمی یافت .

 

 

اوضاع و احوال کشور در سالهای بین ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۶ خورشیدی همزمان

 

با طول مدتعملیات دادشاه در منطقه ی بلوچستان

 

از شهریورماه ۱۳۲۰ خورشیدی و پس از سقوط رضاشاه که با ورود نیروهای اشغالگر شوروی در شمال و انگلیس در جنوب کشورمان ایران صورت گرفت و ارتش های مهاجم عملا کشورایران را به دو قسمت : مناطق اشغالی شوروی در شمال و انگلیس در جنوب و غرب درآورده بودند .

قحطی ، فقرو بدبختی گریبانگیر ملت ایران شده و دولت مرکزی از هم پاشیده شده بود .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد دادشاه بلوچ 65 ص

تحقیق در مورد شیوه آذری 65 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد شیوه آذری 65 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

شیوه آذری

سرزمین آذربایجان در معماری ایران در رده نخست اهمیت جای دارد. چرا که سه شیوه معماری ایران ]پارسی، آذری و اصفهانی[ از آنجا سرچشمه گرفته و به سراسر کشور رسیده است. در شیوه پارسی، هنگامی که قوم آریایی کوه‌های آران را پشت سر می‌گذاشتند تا به جنوب سرزمین ایران رهسپار و ماندگار شوند، سر راه خود ستاوندهای چوبین و شبستان‌ها و نهانخانه‌های دوربسته و کوشکی آذربایجان را پسندیدند و چون ارمغانی، نخست به سرزمین انشان و سپس به سرزمین پارس بردند و با آن شیوه، همراه با برگیره از شیوه‌های گوناگون ملت‌هایی که به پیروی پارسیان در می‌آمدند، شیوه تازه‌ای پدید آوردند که شیوه پارسی نام گرفت و از آغاز شاهنشاهی ایران تا پایان روزگار هخامنشیان (و حتی اندکی پس از آن) برای ساختن کاخ‌ها و کوشک‌ها به کار گرفته می‌شد.

با اینکه آب و هوای سرد و کوهستانی آذربایجان این شیوه را پدید آورده بود (که شاید با آب و هواهای دیگر سازگار نبود) باز هم پرداختگی و مردم‌واری شیوه پارسی چنان چشمگیر بوده که حتی در سرزمین‌های سوزانی چون انشان و سپس کرانه‌های دریای پارس نیز با همه ویژگی‌هایش خودنمایی کرده است.

بار دومی که آذربایجان پدید آورنده شیوه‌ای نو در معماری ایران شد پس از یورش خونین مغولان بود. این یورش، سراسر ایران و بویژه خراسان را از هنرمندان و معماران تهی ساخت. هنرمندانی که از چنگال درندگان به در رفته بودند در سرزمین‌های جنوبی ایران به پناه فرمانروایان بومی رفتند. همانها که نگذاشته بودند سرزمینشان تاختگاه ویرانگران شود. در آنجا معماران از شیوه‌های روایی در جنوب ایران هم بهره جستند و بر کارایی هنر خود افزودند.

هنگامی که ایلخانان (جانشین چنگیز در ایران) خواستند یا نیاز پیدا کردند که ویرانی‌های نیاکانشان را بازسازی کنند یا دست کم به خاطر نیازی که به کاخ و خانه و گرمابه و ... در پایتخت خود داشتند، معماران را از سرزمین‌های جنوبی به دربار خود فرا خواندند.

این بار از آمیزش ویژگی‌های معماری مرکز ایران و جنوب با سنت‌ها و روش‌هایی که از روزگاران کهن، بومی آذربایجان شده بود، شیوه معماری پدید آمد که به درستی نام شیوه آذری گرفت و تا هنگامی که شیوه‌ای تازه که باز هم برگیره از معماری آن سرزمین بود، به جای آن آمد، در سراسر ایران و کشورهای همسایه به کار رفت.

همانگونه که پارسیان هخامنشی در سر راه خود به جنوب، ستاوندهای آذربایجان را دیده بودند و آنرا در معماری خود بکار بردند، شگفت است که شاهان صفوی نیز ستاوندهای بناب و مراغه را به اصفهان بردند و در جلوی کاخ‌های تازه ساز خود، همانند چهلستون و عالی قاپو، نهادند. روشن است که افزودن این ستاوندها به کاخ‌های اصفهان شکوه ویژه‌ای داده است.

در اواخر قرن ششم هجری و اوایل قرن سیزدهم میلادی، در قسمتی از سرزمینهای شمال و شمال‌غربی چین یعنی در نزدیک مغولستان کنونی قبایلی از اقوام زردپوست آسیا زندگی می‌کردند. از میان این طوایف در قرن ششم هجری دو طایفه از همه مهمتر و دارای حکومت بر دیگر قبال بودند. نخست قره ختاییان در مغرب و دوم کراییت در مشرق. بعضی از این اقوام هم مانند قبیله قیات باجگزار فرمانرویان چین بودند. از این قبیله بعدها در سال 549 هجری کسی پای به دنیا گذاشت که بعدها به چنگیزخان مشهور شد. او بعد از فوت پدر به زحمت فراوان بسیاری از قبایل را مطیع خود ساخت.

چنگیز برای رابطه بیشتر با ایران گروه بزرگی از تجار مغول را به ایران فرستاد. اکثر اعضای این گروه با اجازه سلطان محمد به قتل رسیدند. خبر این واقعه به چنگیز رسید. او در سال 616 با تمام پسران و لشگریان خویش به ماورالنهر حمله کرد و بیشتر شهرهای خراسان را نیز به تصرف درآورد. شهر خوارزم نیز در سال 618 ویران و قتل عام شد. در سال 618 و 619 چنگیز و پسران و سرداران او به تسخیر شهرهای بزرگ خراسان مانند بلخ، مرو، نیشابور و هرات سرگرم و در بیشتر آنها به قتل عامهای فجیع مشغول بودند. قتل عام مغول در فرارود و خراسان بسیار شگفت و وسیع بود. بعد از چنگیز سرزمین‌های بدست آمده میان پسرانش قسمت شد. جاهای دیگر ایران را هم حکام بزرگی که از طرف خانهای مغول تعیین می‌شدند اداره می‌کردند.

پیشروی‌های مغولان بعد از مرگ چنگیز بویژه از سال 626 به امر اوگتای قاآن ادامه یافت. در سال 652 هولاگو برادر منگوقاآن فرمانروای ایران شد. دژهای اسمعیلیان را در سال 654 و بغداد را در سال 656 فتح کرد.

هولاگو بعد از فتح بغداد تمام غنایمی را که از جاهای گوناگون و بویژه از بغداد به چنگ آورده بود با خود به آذربایجان برد و مراغه را پایگاه خویش کرد. هولاگو در سال 663 درگذشت. پس از او سلسله جدیدی از سلاطین مغول در این سرزمین تشکیل شد که به ایلخانان نام دارد. آنها تا سال 736 با قدرت و بیست سال دیگر با ضعف و زبونی بر ایران حکومت کردند، از جمله آنها غازان خان (694-702) و سلطان محمد خدابنده الجایتو (703-716) می‌باشند. در این دوران تبریز و سلطانیه کانون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران بودند.

هم زمان، با حکومت ایلخانان، دودمان‌های دیگری نیز بودند که برخی از مغولان اطاعت می‌کردند و خراج‌گذار ایشان بودند. این خاندانها عبارتند از: آل کرت، اتابکان فارس، اتابکان یزد، قراختاییان کرمان، خاندان اینجو، آل مظفر و اتابکان لر.

در سال 782 تیمور، سپاهی بزرگ را به خراسان فرستاد و سپس خود نیز با آن سپاه بزرگ رفت و پس از جنگهای متعدد تمام خراسان، سیستان و افغانستان را تسخیر کرد و در این جنگها از کشتارهای بزرگ و خونریزیها ابا نکرد.

 

نگاره 1-6: تبریز در قرن هشتم هجری (چهاردهم میلادی)، طرح از روی یک مینیاتور سیاح ترک، موزه توپکاپی استانبول.

 

نگاره 2-6: تبریز، نقاشی شاردن در سال 1673 میلادی (مجله اثر شماره 7، 8 و 9).

1- شام غازان 2- قلعه جعفر 3- حسن پادشاه (؟) 4- صاحب الزمان 5- مسجد جامع.

6- چهار منار 7- استاد و شاگرد 8- مسجد علیشاه 9- مسجد جهانشاه.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شیوه آذری 65 ص

دانلود تحقیق کامل درباره تجزیه و تحلیل 65 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق کامل درباره تجزیه و تحلیل 65 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

تجزیه و تحلیل امکان‌پذیر و طرح پیشنهادی سیستم:

فصل بازنگری و اهداف:

سیستمهای خوب از طریق راه حلهای جایگزین ارزیابی شده قبل از پیشنهاد تغییرات مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند. در این فصل شما می‌توانید یاد بگیرید که چگونه این جایگزینها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و بر اساس 4 شرط ممکن آنها را مستندسازی نمایید. عملی، تکنیکی، برنامه‌ریزی و زمانبندی و اقتصادی شما همچنین یاد می‌گیرید که چگونه یک سیستم پیشنهادی به شکل گزارش نوشته شده و یا یک مورد ارائه شده شکل گرفته بسازید شما خواهید دانست که شما امکان تجزیه و تحلیل را و مهارتهای پیشنهادی را فهمیده و درک می‌کنید که برای تجزیه و تحلیل‌‌کنندگان سیستمها موردنیاز می‌باشد هنگامیکه شما می‌توانید:

خطوط آغازین امکان‌پذیر در چرخة سیستم را شناسایی کنید .

راه‌حلهای جایگزین سیستم را شناسایی کنید.

3ـ 4 نوع از موارد امکان‌پذیر و شروط مرتبط با آنها را شناسایی کرده و توضیح دهید.

4ـ آنالیزهای مختلف به صرفه از لحاظ هزینه را با استفاده از هزینه‌های با تنظیم زمانی و سود ممکن اجرا نمایید.

5- گزارشات پیشنهادی سیستم مناسب را برای ملاقاتهای رسمی مختلف بنویسید.

6- برای یک مورد ارائه شونده به صاحبان سیستمها و کاربران آن نقشه‌ریزی می‌کنید.

شناسایی:

هنگامیکه تمام تجزیه و تحلیلها در مورد پروژة سیستم خدمات اعضای مراحل صوتی انجام شد، باب مارتین در مورد آن برانگیخته‌تر و تحریک شده‌تر بود. برنامه‌ریزی در باب شبیه به پریدن در داخل و شروع نموده به رمزگذاری سیستم اطلاعاتی می‌باشد. اما سند را رئیس او به او راه‌حلهای بسته‌بندی شدة تحقیقاتی در بازار را اعطا نمود که گران بود. اما سپس تعدادی سند را برای هزینه‌های کار برنامه‌ریزی در خانه به کار انداخت.

باب فهمید که راه‌حلهای بسته‌بندی شده به طور مرتبط گران نبودند و می‌توانند با سرعت هر چه تمامتر در یک مکان قرار گیرند. باید برنامه‌ریزی برای انجام آن وجود داشته باشد بخاطر اینکه راه حلهای بسته‌بندی شده نیازمند به سنتی شدن برای یافتن تمام نیازمندیها می‌باشد.

تصمیم نهایی در مورد اینکه کدام راه حل برای انتخاب باید توسط کمیتة راهنمایی انجام شود باید اتخاذ شود که سرپرستی پروژه بود. سند و موارد اجرائی را دو کمیتة سرپرستی مطرح کرد که در حال حاضر بسیار آگاه به بودجه‌بندی هستند.انها باید تعداد را به دقت بررسی و موشکافی می‌کردند و پروژه را فقط برای ادامه یافتن بهبود می‌بخشیدند. اگر یک بازگشت ثابت به سرمایه را نشان می‌داد باب دارای نقش و سهم کوچکی در ارائه پیشنهادات برای سیستم بوده. او تحقیق و مطالعه بر روی حقایق انجام داد برای اینکه اطمینان حاصل کند که او برای هر گونه درخواست و سئوالی آمادگی دارد. او نمی‌خواست که آن را از دست بدهد. او متعجب شد از اینکه در حال حاضر او خوشحال بود از اینکه دانشگاه او از او خواست که در یک مکان تجاری حضور داشته باشد و موارد قانونی را ارائه کند.

تجزیه و تحلیل امکان‌پذیر و پیشنهاد سیستم:

در جهان مشاغل امروز به طور فزاینده‌ای مشاهده می‌شود که تجزیه و تحلیل‌کنندگان باید یاد بگیرند که مانند مدیران تجاری فکر کنند. کاربردهای کامپیوتر در یک حرکت ثبت شده در حال افزایش وسعت است. در حال حاضر مدیران از سیستمهای اطلاعاتی انتظار دارند که مبالغی را برای آنها بپردازند. اطلاعات یک سرمایه‌گذاری مهم است که باید تنظیم شود. درست مانند بازار که باید یک محصول جدید را تنظیم نماید و کارخانه باید یک طرح یا تجهیزات جدید را تنظیم نماید. تجزیه و تحلیل‌کنندگان سیستمها برای کمک به پاسخ سئوالات مطرح شده فراخوانده شدند. آیا سرمایه‌ای برای خود آن پرداخت شد؟ آیا سرمایه‌گذاریهای دیگری وجود دارند که حتی بیشتر به هزینه‌های آن باز می‌گردند؟

این بخش در ارتباط با موارد منتشر شدة تجزیه و تحلیلهای امکان‌پذیر برای آنالیزکنندگان سیستمها و کاربران سیستمهای اطلاعاتی می‌باشد که همچنین اهمیت ارائة پیشنهادات به مدیریت را به شکل پیشنهاد یک سیستم تأیید می‌کند که یک یک گزارش نوشته شدة قانونی یا ارائه شده به صورت زبانی و شفاهی است تجزیه و تحلیل امکان‌پذیر برای فازهای تجزیه و تحلیل سیستمها مناسب است اما خصوصا برای فاز تجزیه و تحلیل تصمیم‌گیری مهم است. پیشنهاد سیستم ارائه دهندة موارد قابل تحویل و ارائه دهندة دانش تکنیکی، فرآوری و راه‌حلهای انبوه می‌باشد.

تجزیه و تحلیل امکان‌پذیر- دستیابی به کاربرد یک جنبش:

بگذارید با یک تعریف قانونی از تجزیه و تحلیل امکان‌پذیر آغاز کنیم. امکان‌پذیری یک اندازه از چگونگی سود و یا عملکرد توسعة یک سیستم اطلاعاتی است که باید تبدیل به یک سازمان شود. تجزیه و تحلیل امکان‌پذیر فرآیندی است که با آن امکان‌پذیری اندازه‌گیری می‌گردد.

امکان‌پذیری باید از طریق چرخة زندگی اندازه‌گیری شود. در بخشهای قبلی به آن دستیابی به حکم جنبش برای امکان‌پذیری می‌گوییم. حدود و پیچیدگی یک پروژة امکان‌پذیر ظاهرا می‌تواند بعد از مشکلات ابتدایی و فرصتها تغییر کند که کاملا می‌تواند آنالیز شود یا پس از اینکه سیستم طراحی گردید. بنابراین پروژه‌ای که در یک مکان (زمان خاصی) امکان‌پذیر می‌باشد میتواند برای زمان بعد از آن غیر امکان‌پذیر باشد.

شکل 1-10 نشان دهندة نقاط آغازین در طول فازهای تجزیه و تحلیل سیستمهای چرخة زندگی ما می‌باشد. نقاط آغازین توسط لوزیهای قرمز رنگ ارائه می‌شوند. لوزیهای معرف ارزشهایی امکان‌پذیر مجدد است و بررسی مدیریت باید متوقف شود یا از نقطة آغازین دیگری رشد کند علاوه بر همة منابعی که صرف شده است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره تجزیه و تحلیل 65 ص