فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله بررسی ابیات مثنوی

اختصاصی از فایل هلپ مقاله بررسی ابیات مثنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی ابیات مثنوی


مقاله بررسی ابیات مثنوی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 208

 

عنوان:

قطره ای از دریا

بررسی ابیات مثنوی

ازدیدگاه صاحب نظران

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدّمه 3

زندگی نامه مولانا 7

آثارمولانا 15

تاثیرمثنوی مولانا درادبیات 23

جهان ومیان دانشمندان

بررسی ابیات 25

تعلیقات 422

مآخذ 230

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدّمه

بشنو این نی چون شکایت می کند

از جدایی‌ها حکایت می کند

می‌خواهیم سخن درباره انسانی بگوییم که چه در دوره خود و چه بعد از زمان خود نابغه زمان است و باید گفت که از جرگه انسانهای عادی خارج است. انسان والایی که حکایت های دقیق عرفانی را آن‌چنان زیبا در ذائقه ما می ریزد که شهد آن روح ما را تازه می سازد. حکایت‌هایی که با داستانی به ظاهر ساده شروع می‌شود و مفاهیم بلند و عمیق عرفانی از آن نتیجه می شود انسانی که برای فهمیدن سخنان او باید اهل دل بود تا لطف سخنان او را احساس کرد ولی افسوس که ما خاکیان در بند این دنیای مجازی لطف سخنان او را در نمی یابیم و از دریای لطف معانی او که به کنایه ابراز می شود بی نصیبیم. اگر گاهی درک مفاهیم برای ما ثقیل می شود به خاطر آن است که جر جرار سخن مولانا را به عالمی فراتر از این عالم می کشاند.

دیگر در این قسمت مولانا سخن نمی گوید بلکه بارقه‌ای از لطف الهی‌است که بر زبان مولانا جاری می شود مولانا بعد از مدتی که دراین دریای لطف الهی غوطه‌ور است بار دیگر به خود می آید و مطلب را به صورتی زیبا ادامه می دهد.

در این جا باید بگوییم خداوند به همه انسان‌ها چشم لطف دارد و به اولیای خود نظری دیگر؛ به این معنا که با جرقه‌ای شمع وجود آنها را شعله ور می سازد طوری که خود می سوزند و دنیایی را روشن می کنند.

چون به سرچشمه این تحولات روحی نظری اندازیم این مطلب را بهتر درک می‌کنیم ما در این جا به صحت و سقم حکایتهایی که برای عارفان نقل شده است کاری نداریم. بلکه مفهوم آن مورد نظر است همچنان که خود مولانا گفته است.

ای برادر قصه چون پیمانه است

معنی اندروی به سان دانه است

دانه معنی بگیرد مرد عقل

ننگرد پیمانه را گرگشت نقل

«مولوی»

نمونه‌هایی برای تفهیم مطلب ذکر می کنیم.

الف:برای تغییر حال سنایی باید برخوردی با فردی به نام «لای خوار »وجود داشته باشد تا شوری بر روح بی قرار سنایی زده شود.

ب:برای دگرگونی روح ناصر خسرو بایستی او خوابی ببیند تا از خواب دوشین چهل ساله بیدار شود.

ج: برای تغییر وضع عطار باید درویشی باشد تا جلو او بمیرد و او تحول یابد.

د: در تغییر وضع مولانا درویش ژولیده چرکین قبایی، شمس، باید که با مولانا برخوردی سؤال گونه داشته باشد تا مولانای متعبد را متحول سازد؛ مولانایی که آتشی به وجود انسان‌های خاکی می اندازد طوری که دوست و دشمن او را بستایند و هنگام مرگ او شهری گریه کند و دنیایی در ماتم او بسوزد.

مولانا در پاسخ درخواست حسام الدین چلبی از گوشة دستارش 18 بیت آغازین مثنوی را بیرون می کشد. ابیاتی که از جدایی انسان از آن منبع لایزال الهی صحبت می کند.

بشنو این نی چون شکایت می کند

از جدایی ها حکایت می کند.

وقتی که به داوری درمورد این ابیات می نشینیم

می بینیم چه زیبا مولانا دنیای خیالی ما را تصویر کرده است. دنیای که ما روح انسانی را در آن حبس کرده و فقط به لذات ظاهری آن توجه می کنیم ولی دریغا که درک این مفاهیم برای


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی ابیات مثنوی

مقاله شرح ابیات مثنوی

اختصاصی از فایل هلپ مقاله شرح ابیات مثنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

شرح ابیات مثنوی

بیت 1598 تا 1649

1598 ) بامدادان آمدند آن مادران خفته اُستا همچو بیمار گران

نثر : آن مادران بامدادان آمدند در حالیکه در حالیکه اُستا همچون بیمارگران خفته بود.

معنی : صبح مادران به خانه استاد آمدند و استاد مانند یک بیمار وخیم الحال خوابیده بود.

بامدادان : صبح اول وقت / گران :‌وخیم الحال / بیمار گران : بیمار وخیم الحال

1599) هم عرق کرده ز بسیاری لحاف سریسته،‌دو کشیده در سجاف

نثر : غم از بسیاری لحاف عرق کرده است و هم سرخود را بسته و دو را در سجاف کشیده است.

معنی: از بس لحاف روی او انداخته بودند عرق کرده بود و سرش را نیز بسته بود و صورتش را زیر لحاف پنهان کرده بود.

زبسیاری: از زیادی / سربستن: کناه از بیمار بودن/ سجاف : فاصله بین دو پرده ، باریکه ای که در حاشیه جامه می دوزند.

1600) آه آهی می کند آهسته او جملگان گفتند هم لا حول گو

نثر: او آهسته آه آهی می کند و جملگان نیز لا حول گو گفتند.

معنی :‌استاد آهسته آهسته زیر لحاف آه آهی می کرد و همه حضار نیز از تعجب لاحول و لاقوه الا باالله می گفتند.

آه آه : ناله کردن از درد بیماری / جملگان : حاضران – اطرافیان

1601) خیر باشد اوستاد این درویش جان تو ،‌ما را نبودست زین خبر

نثر :‌اوستاد این دردسر خیر باشد به جان تو قسم ما را از این حادثه هیچ خبر نبود

معنی : مادران به استاد گفتند : انشاء الله که خیر است قسم به جان عزیزت که ما از این موضوع بی خبر بودیم

خیر باشد: به نیکی و خیر سپری می شود / دردسر: بیماری ، گرفتاری / جان تو : قسم به جان تو

1602) گفت : من غم بی خبر بودم از این آگهم مادر غران کردند، هین

نثر : استاد گفت : من هم از این بیماری بی خبر بودم هم اکنون کودکان مادر غران مرا آگاهم کردند

معنی :‌استاد گفت : البته من هم از این مسأله خبر نداشتم بلکه آن بچه های مادر فلان مرا آگاه کردند.

این طرز تعبیر که مادران اطفال را در پیش روی خودشان غر و قحبه می خواند هم با طرز بیان معلم مکتب که به سادگی و کودک زبانی معروف است مناسبت دارد و هم ساده خیالی هنرمندانة گویندة مثنوی را رنگ بلاغت عام پسند ؟؟ می دهد *)

* سرنی : ج 1 ص 142.

غران : غر و قحبه شخصی در جلوی درویش

1603) من بدم غافل به شغل قال و قیل بود در باطن چنین مرنجی ثقیل

نثر: من به دلیل مشغول بودن به شغل قال و قیل (تدریس) از وجود چنین بیماری سختی در باطن خودم غافل بودم.

معنی : من مشغول قیل و قال و بحث و درس بودم و در نتیجه از این رنجوری و بیماری غافل بودم و نمی دانستم که باطناً دچار این بیماری سخت شده ام.

[در اینجا «معلم» کنایه از عالمان علوم رسمی است که چنان در قیل و قال و بحث و جدال فرو میروند که از نقایص روحی و اخلاقی خود غافل می شوند.]

غافل بودن : کنایه از عدم آگاهی از وجود چیزی / شغل قال و قیل : شغل معلمی و تدریس

ثقیل : سخت، دشوار

1604 ) چون به جد مشغول باشد آدمی او ز دید رنج خود باشد عمی

نثر : چون آدمی به جد مشغول باشد او زدید رنج خود عـَمی می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله شرح ابیات مثنوی

دانلود مقاله شرح ابیات مثنوی

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله شرح ابیات مثنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله شرح ابیات مثنوی


دانلود مقاله شرح ابیات  مثنوی

) بامدادان آمدند آن مادران       خفته اُستا همچو بیمار گران

نثر : آن مادران بامدادان آمدند در حالیکه در حالیکه اُستا همچون بیمارگران خفته بود.

معنی : صبح مادران به خانه استاد آمدند و استاد مانند یک بیمار وخیم الحال خوابیده بود.

بامدادان : صبح اول وقت / گران :‌وخیم الحال / بیمار گران : بیمار وخیم الحال

1599) هم عرق کرده ز بسیاری لحاف       سریسته،‌دو کشیده در سجاف

نثر : غم از بسیاری لحاف عرق کرده است و هم سرخود را بسته و دو را در سجاف کشیده است.

معنی: از بس لحاف روی او انداخته بودند عرق کرده بود و سرش را نیز بسته بود و صورتش را زیر لحاف پنهان کرده بود.

زبسیاری: از زیادی / سربستن: کناه از بیمار بودن/ سجاف : فاصله بین دو پرده ، باریکه ای که در حاشیه جامه می دوزند.

1600) آه آهی می کند آهسته او          جملگان گفتند هم لا حول گو

نثر: او آهسته آه آهی می کند و جملگان نیز لا حول گو گفتند.

معنی :‌استاد آهسته آهسته زیر لحاف آه آهی می کرد و همه حضار نیز از تعجب لاحول و لاقوه الا باالله می گفتند.

آه آه : ناله کردن از درد بیماری / جملگان : حاضران – اطرافیان

1601) خیر باشد اوستاد این درویش       جان تو ،‌ما را نبودست زین خبر

نثر :‌اوستاد این دردسر خیر باشد به جان تو قسم ما را از این حادثه هیچ خبر نبود

معنی : مادران به استاد گفتند : انشاء الله که خیر است قسم به جان عزیزت که ما از این موضوع بی خبر بودیم

خیر باشد: به نیکی و خیر سپری می شود / دردسر: بیماری ، گرفتاری / جان تو : قسم به جان تو

1602) گفت : من غم بی خبر بودم از این     آگهم مادر غران کردند، هین

نثر : استاد گفت : من هم از این بیماری بی خبر بودم هم اکنون کودکان مادر غران مرا آگاهم کردند

معنی :‌استاد گفت : البته من هم از این مسأله خبر نداشتم بلکه آن بچه های مادر فلان مرا آگاه کردند.

این طرز تعبیر که مادران اطفال را در پیش روی خودشان غر و قحبه می خواند هم با طرز بیان

شامل 23 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شرح ابیات مثنوی

دانلود تحقیق شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649


دانلود تحقیق شرح ابیات  مثنوی بیت 1598 تا 1649

1598 ) بامدادان آمدند آن مادران       خفته اُستا همچو بیمار گران

نثر : آن مادران بامدادان آمدند در حالیکه در حالیکه اُستا همچون بیمارگران خفته بود.

معنی : صبح مادران به خانه استاد آمدند و استاد مانند یک بیمار وخیم الحال خوابیده بود.

بامدادان : صبح اول وقت / گران :‌وخیم الحال / بیمار گران : بیمار وخیم الحال

1599) هم عرق کرده ز بسیاری لحاف       سریسته،‌دو کشیده در سجاف

نثر : غم از بسیاری لحاف عرق کرده است و هم سرخود را بسته و دو را در سجاف کشیده است.

معنی: از بس لحاف روی او انداخته بودند عرق کرده بود و سرش را نیز بسته بود و صورتش را زیر لحاف پنهان کرده بود.

زبسیاری: از زیادی / سربستن: کناه از بیمار بودن/ سجاف : فاصله بین دو پرده ، باریکه ای که در حاشیه جامه می دوزند.

1600) آه آهی می کند آهسته او          جملگان گفتند هم لا حول گو

نثر: او آهسته آه آهی می کند و جملگان نیز لا حول گو گفتند.

معنی :‌استاد آهسته آهسته زیر لحاف آه آهی می کرد و همه حضار نیز از تعجب لاحول و لاقوه الا باالله می گفتند.

آه آه : ناله کردن از درد بیماری / جملگان : حاضران – اطرافیان

1601) خیر باشد اوستاد این درویش       جان تو ،‌ما را نبودست زین خبر

نثر :‌اوستاد این دردسر خیر باشد به جان تو قسم ما را از این حادثه هیچ خبر نبود

معنی : مادران به استاد گفتند : انشاء الله که خیر است قسم به جان عزیزت که ما از این موضوع بی خبر بودیم

خیر باشد: به نیکی و خیر سپری می شود / دردسر: بیماری ، گرفتاری / جان تو : قسم به جان تو

1602) گفت : من غم بی خبر بودم از این     آگهم مادر غران کردند، هین

نثر : استاد گفت : من هم از این بیماری بی خبر بودم هم اکنون کودکان مادر غران مرا آگاهم کردند

معنی :‌استاد گفت : البته من هم از این مسأله خبر نداشتم بلکه آن بچه های مادر فلان مرا آگاه کردند.

این طرز تعبیر که مادران اطفال را در پیش روی خودشان غر و قحبه می خواند هم با طرز بیان معلم مکتب که به سادگی و کودک زبانی معروف است مناسبت دارد و هم ساده خیالی هنرمندانة گویندة مثنوی را رنگ بلاغت عام پسند ؟؟ می دهد *)

* سرنی : ج 1 ص 142.

غران : غر و قحبه شخصی در جلوی درویش

1603) من بدم غافل به شغل قال و قیل           بود در باطن چنین مرنجی ثقیل

نثر: من به دلیل مشغول بودن به شغل قال و قیل (تدریس) از وجود چنین بیماری سختی در باطن خودم غافل بودم.

معنی : من مشغول قیل و قال و بحث و درس بودم و در نتیجه از این رنجوری و بیماری غافل بودم و نمی دانستم که باطناً دچار این بیماری سخت شده ام.

[در اینجا «معلم» کنایه از عالمان علوم رسمی است که چنان در قیل و قال و بحث و جدال فرو میروند که از نقایص روحی و اخلاقی خود غافل می شوند.]

غافل بودن : کنایه از عدم آگاهی از وجود چیزی / شغل قال و قیل : شغل معلمی و تدریس

ثقیل : سخت، دشوار

1604 ) چون به جد مشغول باشد آدمی      او ز دید رنج خود باشد عمی

نثر : چون آدمی به جد مشغول باشد او زدید رنج خود عـَمی می باشد.

معنی : این یک اصل کلی است: هر گاه انسان بطور جدی به کاری مشغول شود نمیتواند رنج و کسالت خود را احساس کند.

عـَمی : درک نکردن ،‌عدم احساس

1605 ) از زنان مصر، یوسف شد سمر       که ز مشغولی شد زیشان خبر

نثر: از زنان مصر حضرت یوسف سمر شد که از مشغولی از ایشان خبر شد.

معنی :‌در داستان ها نقل شده است که زنان مصری وقتی جمال حضرت یوسف را مشاهده کردند از حال خود غافل و بی خبر شدند.

سمر : اضافه ، حکایت

1606 ) پاره پاره کرده ساعده های خویش     روح واله،‌که نه پس بیند، نه پیش

نثر‌: آن زنان ساعدهای خویش را پاره پاره کردند روح واله نه پس را می بیند و نه پیش را می بیند.

معنی : آن زنان از شدت حیرت، دستهای خود را قطعه قطعه کردند، اصولاً روحی که از مشاهدة محبوب، حیوان و بیهوش شده باشد نه جلوی خود را می بیند و نه پشت سر خود را می بیند.

شامل 23 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649