فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود نمونه سؤال درس فلسفه اخلاق رشته الهیات-تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کارشناسی پیام نور

اختصاصی از فایل هلپ دانلود نمونه سؤال درس فلسفه اخلاق رشته الهیات-تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کارشناسی پیام نور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود نمونه سؤال درس فلسفه اخلاق رشته الهیات-تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کارشناسی پیام نور


دانلود نمونه سؤال درس فلسفه اخلاق رشته الهیات-تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کارشناسی پیام نور

با سلام

دانشجویان گرامی اگه به دنبال نمونه سؤال ارزان و با کیفیت دوره کارشناسی پیام نور  به همراه پاسخنامه براساس آخرین تغییرات می گردین دانلود بفرمایید.

نمونه سؤالات جمع آوری شده توسط کادری مجرب که همگی اساتید دانشگاه هستند جمع آوری و ارائه گردیده است. این نمونه سؤالات بدون مارک تبلیغاتی می باشند.

شما عزیزان می توانید نمونه سؤالات را به همراه پاسخنامه را دانلود نموده . حتماً برنامه وینرار را بر روی کامپیوترتان نصب بوده باشد یا نصب نمایید، زیرا نمونه سؤالات در یک فایل زیپ می باشند. دانلود و استخراج نمونه سؤالات به همراه پاسخنامه بسیار راحت می باشد.

در این فروشگاه نمونه سؤالات تمامی رشته های کارشناسی به همراه پاسخنامه موجود می باشد که شما می توانید از طریق فهرست سمت راست آن ها را بیابید. ضمناً در صورتی که بخواهید نمونه سؤالات سال های قبل و از چندین دوره استفاده نمایید با شماره تلفن: 09017568099 یا از طریق ایمیل: coffenet.tahrir.moalem@gmail.com  درخواست های خود را برای مدیر فروشگاه ارسال تا در اسرع وقت با شما تماس گرفته شود.

تمامی نمونه سؤالات به همراه پاسخنامه برای هر رشته فقط مبلغ: 650 تومان می باشد که با دانلود فایل مورد نظر می توانید تا سال ها از آن در کامپیوترتان استفاده یا دوستانتان نیز از این فایل استفاده نمایند در صورتی که فقط همان 650 تومان را پرداخت نموده اید. یعنی مزیت دانلود از این فروشگاه: 1- کم هزینه بودن2-جلوگیری از اصراف کاغذ3- با کیفیت بودن4-پرداخت امن این فروشگاه5-دانلود سریع و راحت6-موجود بودن تمامی رشته های کارشناسی پیام نور7- استفاده ی مادام العمر نمونه سؤالات8- پشتیبانی شبانه روزی فروشگاه9- بدون مارک تبلیغاتی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود نمونه سؤال درس فلسفه اخلاق رشته الهیات-تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کارشناسی پیام نور

دانلود مقاله اخلاق نیک و بد در قرآن

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله اخلاق نیک و بد در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه
عوامل شکل گیرى آن فضایل و رذایل، آثار و نشانه ها، نتایج و عواقب خوب و بد هر یک، و بالاخره طرق مبارزه با رذایل اخلاقى و کسب فضایل را مورد بررسى قرار دهیم. هنگام ورود در این بحث، در فکر فرو رفتیم که با استفاده از کدام نظم و ترتیب در این بحث پرتلاطم وارد شویم!
آیا باید روش فلاسفه یونان را در تقسیم اخلاق به چهار بخش(حکمت، عدالت، شهوت و غضب) قناعت کنیم؟ در حالى که نه هماهنگ با آیات قرآن است که ما در این بحثها در سایه آن حرکت مى کنیم و نه فى حدّ ذاته خالى از نقیصه یا نقیصه هاست که در جلد اول به آن اشاره شد.
آیا فضایل و رذایل را طبق حروف الفبا ترتیب دهیم و بحثها را به این صورت پیش ببریم، در حالى که روش الفبایى در این گونه مسایل غالباً از روش منطقى جدا مى شود و بحثها ناهماهنگ مى گردد.
آیا به سراغ سایر مکتبهاى شرق و غرب در مسایل اخلاقى برویم و نظم بحث را از آنها بگیریم؟! در حالى که هر کدام براى خود مشکل یا مشکلاتى دارند و اضافه بر این، ممکن نیست هماهنگ با تفسیر موضوعى قرآن در زمینه اخلاق گردد.
ناگهان به لطف پروردگار و با یک الهام درونى روش تازه اى به نظر رسید که برخاسته از خود قرآن و با الهام گرفتن از آن باشد و آن اینکه: مى دانیم قرآن مجید قسمت مهمّ مباحث اخلاقى و عملى را در لابلاى شرح تاریخ گذشتگان و اقوام پیشین آورده و به خوبى مجسّم ساخته است که هر کدام از این رذایل و فضایل چه بازتابهاى وسیع و گسترده اى در جوامع انسانى دارد و عاقبت کار آنها به کجا مى رسد و انصافاً قرآن از این نظر داد سخن داده که مسایل اخلاقى را در بوته آزمایشهاى عینى و خارجى قرار داده است تا نتیجه گیرى از آن براى هر خواننده و شنونده اى بسیار سریع و عمیق باشد!
به همین دلیل فکر کردیم بهتر است معیار نظم مباحث را با توجّه به شرایط ویژه اى که بر بحثهاى ما حاکم است، همان تواریخ قرآن مجید و معیارهاى حاکم بر آن بدانیم.
به تعبیر دیگر: نخست به سراغ داستان آفرینش آدم و حوّا و وسوسه هاى شیطان و دور شدن آنها از بهشت مى رویم و رذایلى که سبب پیدایش ماجراى عبرت انگیز طرد شیطان از بساط قرب خداوند و محروم شدن آدم و حوّا از بهشت شد را در طلیعه بحث قرار مى دهیم.
مى دانیم شیطان به خاطر «استکبار» و «خودخواهى» و «خود برتر بینى» و سپس «لجاجت» و «تعصّب» از سجده بر آدم خوددارى کرد و از درگاه خدا رانده شد و آدم(علیه السلام) و حوّا به خاطر «حرص» و «آز» تسلیم وسوسه هاى بى منطق دشمن خود ـ شیطان ـ شدند و در دام او افتادند.
بعد نوبت به داستان «هابیل» و «قابیل» و صفات زشتى که انگیزه قتل هابیل شد مى رسد و به همین ترتیب به سراغ داستان نوح و ماجراهاى دیگر تاریخى، مخصوصاً ماجراى قوم بنى اسرائیل و موسى(علیه السلام) مى رویم و در آینه زندگى انبیاى الهى فضایل و آثار آن را مى بینیم و در زندگى اقوام منحرف که گرفتار انواع مجازاتهاى الهى شدند آثار رذایل را مشاهده مى کنیم.
این روش هم جالب و شیرین است و هم با بحثهاى قرآنى سازگارتر مى باشد. اضافه بر این به بحثهاى فضایل و رذایل جنبه عینیّت مى بخشد و آنها را در صحنه حسّ و تجربه قرار مى دهد.

 


تکبر و استبداد
نخستین صفت از صفات رذیله که در داستان انبیاء و آغاز خلقت انسان به چشم مى خورد و اتّفاقاً به اعتقاد بسیارى از علماى اخلاق، امّ المفاسد و مادر همه رذایل اخلاقى و ریشه تمام بدبختیها و صفات زشت انسانى است، تکبّر و استکبار مى باشد که در داستان شیطان به هنگام آفرینش آدم(علیه السلام) و امر به سجود فرشتگان و همچنین ابلیس براى او آمده است.
داستانى است بسیار تکان دهنده و عبرت انگیز، داستانى است بسیار روشنگر و هشدار دهنده، براى همه افراد و همه جوامع انسانى.
قابل توجّه اینکه پیامدهاى سوء تکبّر و استکبار نه تنها در داستان آفرینش آدم دیده مى شود که در تمام طول تاریخ انبیاء ـ طبق آیاتى که خواهد آمد ـ نیز نقش بسیار مخرّب آن آشکار است.
امروز نیز در جوامع انسانى مسأله استکبار، سخن اوّل را در مفاسد جهانى و نابسامانى هاى اجتماعى بشر مى زند و بلاى بزرگ بشریّت در عصر ما نیز همین استکبار است که بدبختانه همه در آتش آن مى سوزند و فریاد مى کشند، ولى کمتر کسى در فکر چاره است!

 

تفسیر و جمع بندى
بلاى بزرگ در طول تاریخ بشر
آیات قرآن مجید مملوّ است از بیان مفاسد استکبار و بدبختى هاى ناشى از تکبّر و مشکلاتى است که در طول تاریخ بشر از این صفت مذموم در جوامع انسانى به وجود آمده، تأثیر این صفت رذیله در پیشرفت و تکامل انسان در جهات معنوى و مادّى بر هیچ کس پوشیده نیست و آنچه در آیات بالا آمده در واقع گلچینى از آیات ناظر به این موضوع است. در آیه اول و دوم سخن از ابلیس و داستان معروف او به میانآمده، در آن هنگام که خداوند به همه فرشتگان دستور داد که به خاطر عظمت آفرینش آدم(علیه السلام)سجده کنند ـ و ابلیس در آن زمان به خاطر مقام والایش در صف فرشتگان جاى گرفته بود ـ همگى سجده کردند جز ابلیس که در برابر این فرمان خدا سرپیچى کرد و استکبار ورزید و از کافران شد، و به دنبال این سرپیچى صریح و آشکار و حتّى آمیخته به اعتراض نسبت به اصل فرمان خدا، فرمود از آن مقام و مرتبت فرود آى! تو حق ندارى در آن جایگاه تکبّر کنى! بیرون رو که از افراد پست و حقیر خواهى بود.(وَ اِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لاِدَمَ فَسَجَدُوا اِلاّ اِبْلِیْسَ اَبى وَاسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِیْنَ... قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَمَا یَکُونُ لَکَ اَنْ تَتَکَبَّرَ فِیها فَاخْرُجْ اِنَّکَ مِنَ الصّاغِرِینَ)(1) در حقیقت این نخستین گناهى است که در جهان به وقوع پیوست، گناهى که سبب شد فردى همچون ابلیس که سالیان دراز ـ و به تعبیر امیر مؤمنان على(علیه السلام) در خطبه قاصعه شش هزار سال خدا را عبادت کرده بود ـ به خاطر تکبّر یک ساعت تمام اعمال و عبادات او بر باد رفت(و از آن مقام والا که همنشین با فرشتگان و مقام قرب خدا بود یکباره سقوط نمود). (اِذْ اَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِیدَ، وَ کانَ قَدْ عَبَدَاللهَ سِتَّةَ آلافِ سَنَة... عَنْ کِبْرِ ساعَة واحِدَة)(2) در این داستان عبرت انگیز نکات بسیار مهمّى در باره خطرات تکبّر نهفته شده و از آن به خوبى استفاده مى شود ککه این صفت رذیله ممکن است سرانجام به کفر و بى ایمانى منتهى گردد، چنانکه در آیات بالا آمده بوداَبى وَاسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِیْنَ(3).
همچنین این داستان نشان مى دهد که ابلیس به خاطر حجاب خطرناک کبر و غرور از واضحترین مسائل بى خبر ماند، چرا که هنگامى که زبان به اعراض در برابر خداوند سبحان گشود عرض کرد:قالَ لَمْ اَکُنْ لاَِسْجُدَ لِبَشَر خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصال مِنْ حَمَأ مَسنُون; «گفت: من هرگز براى بشرى که او را از گل خشکیده اى که از گل بد بویى گرفته شده است آفریده اى، سجده نخواهم کرد»!
در حالى که پر واضح است که شرف آدم به خاطر آفرینش از گل بدبو نبود، بلکه به خاطر همان روح الهى بود که قرآن در سه آیه قبل از آیه فوق به آن اشاره کرده است:فَاِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحى فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ; «هنگامى که (آفرینش آدم را نظام بخشیدم) و کار او را به پایان بردم و در وى از روح خود(یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگى براى او سجده کنید».(2) حتّى ابلیس نتوانست برترى خاک را از آتش درک کند، خاکى که منبع تمام برکات و پیدایش حیات و محل زندگى انسانها و انواع معادن و منابع و حتّى منبع ذخیره آب و ذخیره مواد آتش زاست، لذا با خیره سرى گفت: «خَلَقْتَنى مِنْ نار وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین; (من چگونه او را سجده کنم در حالى که) مرا از آتش آفریده اى و او را از خاک»!
اضافه بر این، بسیارى از افراد هستند که گرفتار لغزش و خطا مى شوند، ولى هنگامى که به اشتباه خود پى بردند باز مى گردند و توبه و اصلاح مى کنند، ولى تکبّر و استکبار، از امورى است که حتّى اجازه بازگشت بعد از بیدارى را نیز به انسان نمى دهد، به همین دلیل شیطان هنگامى که متوجّه خطاى خود شد توبه نکرد، زیرا کبر و غرور به او اجازه نداد سر تسلیم و تعظیم در برابر پدیده بزرگ آفرینش(انسان) فرود آورد، بلکه بر لجاجت خود افزود و سوگند یاد کرد که همه انسانها را ـ جز عباد مخلصین خداوند ـ گمراه سازد و به این نیز بسنده نکرد، از خدا عمر جاویدان خواست تا این برنامه زشت و انحرافى را تا پایان جهان ادامه دهد!
به این ترتیب کبر و خودخواهى و خود برتر بینى مایه لجاجت، حسد، کفر، ناسپاسى در برابر حق و ویرانگرى و فساد خلق خدا شد.
و به این ترتیب، شیطان ـ همان گونه که مولاى متّقیان امیر مؤمنان على(علیه السلام) در خطبه قاصعه مى فرماید ـ پایه استکبار و تعصّب را در زمین گذاشت و با عظمت خداوند به مبارزه برخاست!«فَعَدُوُّ اللهِ اِمامُ الْمُتَعَصِّبِینَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَکْبِرِینَ الَّذِى وَضَعَ أَساسَ الْعَصَبِیَّةِ وَ نازَعَ اللهَ رِداءَ الْجَبْرِیَّةِ وَادَّرَعَ لِباسَ التَّعَزُّزِ، وَ خَلَعَ قِناعَ التَّذَلُّلِ; این دشمن خدا پیشواى متعصّبان و سرسلسله مستکبران جهان است که اساس تعصّب را پى ریزى کرد و با خداوند در مقام جبر و تیتش به ستیز و نزاع پرداخت و لباس استکبار را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنى را فروگذارد».(1)
و درست به همین دلیل خدا او را ذلیل و خوار و پست کرد، همان گونه که امیر مؤمنان على(علیه السلام) در ادامه همان خطبه مى فرماید:«اَلا تَرَونَ کَیْفَ صَغَّرَهُ اللهُ بِتَکَبُّرِهِ وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ فَجَعَلَهُ فِى الدُّنْیا مَدْحُوراً، وَ اَعَدَّ لَهُ فِى الاْخِرَةِ سَعِیراً؟!; آیا نمى بینید چگونه خداوند او را به خاطر تکبُّرش، تحقیر کرد و بر اثر بلند پروازى بى دلیلش، وى را پست و خوار نمود، از همین رو او را در دنیا مطرود ساخت و آتش برافروخته دوزخ را در آخرت براى او مهیّا نمود».(2) کوتاه سخن اینکه: هر قدر بیشتر در داستان ابلیس و پیامدهاى تکبّر او اندیشه مى کنیم به نکات مهمترى در باره خطرات تکبّر و استکبار دست مى یابیم. در سوّمین آیه به داستان نوح(علیه السلام) که نخستین پیامبر اولوا العزم و صاحب شریعت بود رسیم، این داستان نیز نشان مى دهد که سرچشمه کفر و لجاجت و بت پرستان زمان او مسأله استکبار بود.
هنگامى که شکایت آنها را به درگاه خدا مى برد عرض مى کند: (بارلها!) من هر زمان آنها را دعوت کردم که ایمان بیاورند تا آنها را بیامرزى انگشتان خود را در گوشهاى خود قرار داده و لباسهایشان را به خود پیچیدند و در مخالفت لجاجت ورزیدند و به شدّت استکبار نمودند.(وَاِنِّى کُلَّما دَعَوْتُهُم لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا اَصابِعَهُمْ فِى آذانِهِمْ وَاسْتَغْشَوا ثِیابَهُمْ وَ اَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْباراً) باز در اینجا مى بینیم که استکبار و خود برتر بینى سرچشمه کفر و لجاجت و دشمنى با حق گردید.
بلاى استکبار در میان آنها به حدّى بود که از شنیدن سخنان حق که احتمالا مایه بیدارى آنها مى شد وحشت داشتند، انگشت در گوشها مى گذاردند و لباس به سر مى کشیدند، مبادا امواج صوتى نوح(علیه السلام) وارد گوش آنها شود و مغزشان را بیدار کند! این دشمنى و عداوت با سخن حق دلیلى جز تکبّر شدید نداشت.
همانها بودند که به نوح(علیه السلام) خرده گرفتند و گفتند: چرا گروهى از جوانان با ایمان و تهیدست اطراف تو را گرفته اند؟ و از آنها به عنوان اراذل و انسانهاى بى سر و پا یاد کردند و گفتند: تا اینها در اطراف تو هستند، ما به تو نزدیک نمى شویم!
آرى تکبّر و خودخواهى بلاى عجیبى است، همه فضایل را مى سوزاند و خاکستر مى کند.
در واقع صفت رذیله استکبار عامل اصلى اصرار و لجاجت آنها بر کفر همان تکبّر و خود برتر بینى بود تا آنجا که از ترس تأثیر سخنان نوح(علیه السلام) انگشت در گوششان مى کردند و جامه بر سر مى افکندند مبادا حرف حق را بشنوند.
جالب اینکه این عمل دلیل بر آن بود که آنها به حقّانیّت دعوت نوح(علیه السلام) و تأثیر سخنان وى ایمان داشتند، وگرنه دلیلى نداشت که انگشت در گوش بگذارند و جامه بر خود بپیچند.
این احتمال نیز وجود دارد که پیچیدن لباس بر خود براى این بود که نه آنها نوح(علیه السلام)را ببینند و نه نوح آنها را، مبادا دیدن آن پیامبر موجب تمایل به او گردد و مشاهده آنها به وسیله نوح موجب شناسایى آنها براى تکرار دعوت گردد.
بالاخره حالت «عُجب» و «خود بزرگ بینى» موجب شد که هشدارهاى نوح(علیه السلام)را تا آخرین لحظات که فرصتى براى نجات داشتند نادیده بینگارند و حتّى کمترین احتمال صدق را براى گوینده این هشدارها قائل نشدند، لذا هنگامى که نوح(علیه السلام)کشتى مى ساخت گروه گروه که از کنار او مى گذشتند او را به باد تمسخر مى گرفتند، ولى نوح(علیه السلام)باز به آنها هشدار داد و گفت:«...اِنْ تَسْخَرُوا مِنّا فَاِنّا نَسْخَرُ مِنْکُمْ کَما تَسْخَرُونَ; اگر (شما امروز) ما را مسخره مى کنید، ما همین گونه در آینده شما را مسخره خواهیم کرد(ولى در آن روز که در میان امواج طوفان سراسیمه به هر سو مى روید و فریاد مى کشید و التماس مى کنید و هیچ پناهگاهى ندارید!»(1)
اصولا یکى از نشانه هاى مستکبران این است که همیشه مسائل جدّى را که در مسیر خواسته ها و منافع آنان نیست به بازى و شوخى مى گیرند و همیشه مسخره کردن
مستضعفان جزئى از زندگى آنان را تشکیل مى دهد و بسیار دیده ایم که در مجالس پر گناه خود به دنبال فرد با ایمان تهیدستى مى گردند که او را به اصطلاح ملعبه و مَضْحکه خود سازند و بدین وسیله تفریح کنند!
آنها به خاطر همین روح استکبار، خود را عقل کل مى پندارند و به گمان اینکه ثروت انبوه آنان که از طرق حرام به دست آمده، نشانه هوشیارى و کاردانى و لیاقت آنان است به خود اجازه مى دهند دیگران را تحقیر کنند.
در چهارمین آیه زمان نوح(علیه السلام) را پشت سر مى گذاریم، به عصر قوم عاد و پیامبرشان حضرت هود(علیه السلام) مى رسیم، در اینجا باز مى بینیم عامل اصلى بدبختى، همان استکبار است، مى فرماید: «امّا قوم عاد بناحق در زمین استکبار جستند و گفتند: چه کسى از ما نیرومندتر است؟ آیا آنها نمى دانستند خداوندى که آنها را آفریده از آنان قوى تر است؟! آنها(به خاطر این پندار) پیوسته آیات ما را انکار مى کردند»،(فَاَمّا عادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِى الاَْرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ اَشَدُّ مِنّا قُوَّةً اَوَلَمْ یَرَوا اَنَّ اللهَ الَّذى خَلَقَهُمْ هُوَ اَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ)
باز مى بینیم در اینجا صفت رذیله استکبار سبب شد که به راستى خود را قوى ترین موجود جهان بدانند و حتّى قدرت خدا را فراموش کنند و در نتیجه آیات الهى را انکار نمایند و میان خود و حقّ مانع بزرگى ایجاد کنند.
جالب اینکه آیه بعد از آن(آیه 16 سوره فصّلت) نشان مى دهد که خدا براى تحقیر این متکبّران لجوج آنها را به وسیله تندبادى شدید و هول انگیز در روزهاى شوم پرغبارى(که اجساد آنها را مانند پر کاه به این سو و آن سو پرتاب مى کرد) مجازات نمود!
آرى تکبّر، حجابى است که به انسان اجازه نمى دهد حتّى برترى قدرت خدا را بر نیروى ناچیز خودش ببیند و باور کند

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  25  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اخلاق نیک و بد در قرآن

مقاله جرائم علیه اخلاق و عفت عمومی

اختصاصی از فایل هلپ مقاله جرائم علیه اخلاق و عفت عمومی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله جرائم علیه اخلاق و عفت عمومی


مقاله جرائم علیه اخلاق و عفت عمومی

در این مقاله، بخشی از قانون مجازات اسلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است که تعداد قابل ملاحظه‏ای از مرتکبین و قربانیان آن جرائم را زنان و جوانان تشکیل می‏دهند. در این راستا ضمن تحلیل حقوقی مواد قانونی، موضوع در رویه محاکم نیز مورد مطالعه قرار گرفته است، لذا از برآیند مداقه در نظر و عمل، خلأها و کاستی‏‏ها‏ی این مبحث کشف و راه‏کارهای حل آن ارائه گردیده است.

شایان ذکر است که اگر نواقص مربوط به جرائم علیه عفت و اخلاق عمومی و علیه مصالح خانواده به خوبی شناخته و مرتفع گردد، مقابله با جرائمی مانند: قاچاق زنان، اشاعه روسپی‏گری، توزیع و توسعه اشیایی که موجب ابتذال اخلاقی و فرهنگی جامعه است، سازمان یافته و از نظم خوبی برخوردار می‏گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 46صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله جرائم علیه اخلاق و عفت عمومی

تحقیق در مورد رابطه اخلاق و تربیت

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد رابطه اخلاق و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد رابطه اخلاق و تربیت


تحقیق در مورد رابطه اخلاق و تربیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه108

 

فهرست مطالب

  اخلاق        نتیجه دین و تربیت دین تربیت رابطه دین و تربیت دین و نظام تربیتى رابطه اخلاق و تربیت چگونه است؟

پیش از ورود به بحث، لازم است مفهوم «اخلاق‏» و «تربیت‏» و نیز موضوع، روش و هدف «علوم تربیتى‏» و «علم اخلاق‏» را بررسى کنیم. از آنجا که این مفاهیم بر حسب بینشهاى مختلفى تعریف شده است و عدم تفکیک حدود و ثغور آنها، سؤالها و مشکلات متعددى را در فضاى علمى تعلیم و تربیت و اخلاق ایجاد کرده است، از سوى دیگر، برخى از مؤلفان در مقام تبیین رابطه اخلاق و تربیت، در پى خلط مفاهیم، به استنتاجهاى نادرستى رسیده‏اند، پس ایضاح و تبیین مفاهیم مى‏تواند برخى از این استنتاجهاى نادرست را نشان دهد و راه را بر خطاهاى احتمالى آتى ببندد. غالبا در این مقوله‏ها دو خطا رخ مى‏دهد; یکى از ناحیه عدم تفکیک و توضیح کامل واژه و مفاهیم، و دیگرى در تعیین جایگاه شایسته‏اى که از آن انتظار پاسخ داریم. در این مختصر مى‏کوشیم در هر دو قسمت توضیحاتى دهیم:

مفهوم تربیت

تربیت از ریشه ربو گرفته شده است، و از باب تفعیل است. در این ریشه، معناى زیادت و فزونى لحاظ شده است; بنابراین، واژه تربیت‏با توجه به ریشه آن، به معناى فراهم کردن زمینه فزونى پرورش است. معادل آن (Education) داراى دو ریشه است‏به این شرح: [Educare] که به معناى «تغذیه‏» یا خوراک دادن است و [Educere] که به معناى «بیرون کشیدن‏»، «رهنمون به‏» و «پروراندن‏» است. بدین ترتیب، ریشه دو واژه [Education


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد رابطه اخلاق و تربیت

تحقیق در مورد نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر


تحقیق در مورد نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه54

 

فهرست مطالب

نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر

جایگاه محبت و مهرورزی در دین اسلام با استفاده از سیره‌ی ‌عملی‌ پیامبر رحمت ومهربانی

یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام‏دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان‏ها بود، این خلق نیکوتا بدان حدى بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به‏سزایى داشت:
1-
اخلاق پیامبر ص
2-
شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع)
3-
انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)
در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) درپیشرفت اسلام و جذب ‏دل‏ها تصریح شده است، آن جا که مى‏خوانیم: «فبما رحمة من الله‏لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم‏و استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى که از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان‏گشته‏اى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراکنده‏مى‏شدند، پس آن‏ها را ببخش، و براى آن‏ها طلب آمرزش کن، و درکارها با آن‏ها مشورت فرما
ازاین آیه استفاده مى‏شود که : 1- نرمش و اخلاق نیک، یک هدیه الهى است، کسانى که نرمش ندارند،از این موهبت الهى محرومند; 2- افراد سنگ‏دل و سخت‏گیر نمى‏توانند مردم‏دارى کنند، و به جذب‏نیروهاى انسانى بپردازند; 3- رهبرى و مدیریت صحیح با جذب و عطوفت همراه است; 4- باید دست‏شکست‏خوردگان در جنگ و گنهکاران شرمنده را گرفت وجذب کرد (با توجه به این که شان نزول آیه مذکور در موردندامت فراریان مسلمان در جنگ احد نازل شده است); 5- مشورت با مردم از خصلت‏هاى نیک و پیوند دهنده است که موجب‏انسجام مى‏گردد. پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزش‏هاى اخلاقى را بسیار ارج‏مى‏نهاد، خود در سیره عملى‏اش مجسمه فضایل اخلاقى و ارزش‏هاى والاى‏انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره‏اى شادان و کلامى‏دلاویز با حوادث برخورد مى‏کرد.
به عنوان مثال، درتاریخ آمده‏است:در سال نهم هجرت هنگامى که قبیله سرکش طى بر اثر حمله‏قهرمانانه سپاه اسلام شکست ‏خوردند، عدى بن حاتم که از سرشناسان‏این قبیله بود به شام گریخت، ولى خواهر او که «سفانه‏» نام‏داشت‏ به اسارت سپاه اسلام درآمد.
سفانه را همراه سایر اسیران به مدینه آوردند و آنان را درنزدیک مسجد در خانه‏اى جاى دادند، روزى رسول خدا (ص) از آن‏اسیران دیدن کرد، سفانه از موقعیت استفاده کرده و گفت: «یا محمد هلک الوالد و غاب الوافد فان رایت ان تخلى عنى، و لا تشمت ‏بى احیاء العرب، فان ابى کان یفک العانى، و یحفظ الجار، و یطعم‏الطعام، و یفشى السلام، و یعین على نوائب الدهر;
اى محمد!پدرم (حاتم) از دنیا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدى) ناپدید شدو فرار کرد، اگر صلاح بدانى مرا آزاد کن، و شماتت و بدگویى‏قبیله‏هاى عرب‏ها را از من دور ساز، همانا پدرم (حاتم) بردگان‏را آزاد مى‏ساخت، از همسایگان نگهبانى مى‏نمود، و به مردم غذامى‏رسانید، و آشکارا سلام مى‏کرد، و در حوادث تلخ روزگار، مردم‏را یارى مى‏نمود
پیامبر اکرم (ص) که به ارزش‏هاى اخلاقى، احترام شایان مى‏نمود، به‏سفانه فرمود: «یا جاریة هذه

جایگاه محبت و مهرورزی در دین اسلام با استفاده از سیره‌ی ‌عملی‌ پیامبر رحمت ومهربانی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر