فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله ادبیات معاصر امریکاپ

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله ادبیات معاصر امریکاپ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
پیشگفتار
این مطالعات دیر انجام که با ادبیات معاصر امریکا آغاز شد طولی نکشید که سر زندگی اصالت و توانایی این ادبیات ،همه حواسم را به خود مشغول داشت . فاکنر ،اونیل و همینگوی نویسندگان ژرف اندیش و قدرتمندی بودند که مقام رمان و نمایش امریکا را تا حد رمان و نمایش انگلستان ،آلمان و فرانسه ارتقا دادند ، زیرا هنگامی که جایزه نوبل در 1949 له نویسنده گمنامی اهدا شد که ظاهراً در مردابهای میسی سی پی گم شده بود و یا در سال 1954 به جهانگرد ریش و پشم دار سالخورده ای تعلق گرفت که شهر پاریس از سی سال پیش او را روزنامه نگاری تهیدست می شناخت که زیر سقفی در حال فرو ریختن با ماشین تحریر کهنه اش کانجار می رفت ، غولهای ادبی اروپا از جا پریدند . انتقاد از من رواست ، چرا که تا 1966 فقط یک رمان از همینگوی و یک رمان از استین بک خوانده و اصلاً کتابی از فاکنر نخوانده بودم . اکنون نیز از ادبیات کانادا ، مکزیک و امریکای جنوبی چیزی نمی دانم ، هر خواننده آگاهی این نکته بی دردسر ، تنگ نظرانه و توهین آمیز برای « ایالات متحده » ای است به سادگی حدس بزند . به راستی چه کسی به ما صفتی ملی عطا خواهد کرد ؟
باری ، من از « صراحت » عریان بسیاری از نویسندگان متوسط امریکا در بیان اعمال محرمانه تنمان ، اندکی یک خورده ام . ممن پیوریتن1 معصومی نیستم و آن قدر در رگهایم خون فرانسوی – کانادایی جریان دارد که اگر شوخی زشتی با زیرکی بیان شود یا حتی دیدن فیلم « عریانی » هم ممکن است مذاقم خوش بیاید . من پیش خود فرض کرده بودم ، هر کس که آن قدر هوش و حواس دارد که بتواند کتابی بنویسد ، خود به خود می داند ، برخی واژه های تند و رک بوی زننده ای از مصداق خود و محیط آن مصداق را با خود دارند ، چون این گونه واژه ها می تواند هر شعری را که شاید درباره تن و بدن باشد ، به فضاحت بکشاند ، لذا این دسته نویسندگان در آثاری که پیش چشم ما گشوده می شود و با ما تماس حاصل می کند از واژگانی استفاده می کنند که از پیش ضد عفونی شده است . یعنی در گفتگو از اسرار خلوت و رختخواب به شیوه غیر مستقیم و فرهیخته ای متوسل می شوند . وقتی این گونه خودداریها مورد توجه قرار گیرد ، ادراک آدمی تند و تیزتر می شود . و درگیریها و تضادها هم کندتر می شوند و اینک که دادگاههای ما کم و بیش برای تعریف قبح دست از تلاش برداشته اند ، سالها در هرزه نگاری چه بهنجار و چه ناهنجار غوطه خواهیم خورد ، باشد که این وضعیت با افزایش آزادی تخفیف یابد . کتابهایی مانند کندی2 عادی خواهند شد و خوانندگان بالاتر از دیپلم را تحریک نخواهند کرد ؛ همان گونه که ساقهای زنان ، چندان هوسی در دل مردان بر نمی انگیزد و در ضمن باید اذعان کنم که رمانهایی مانند آخرین راه خروجی به بروکلین3 اگرچه تهوع آورند ، آزاد باشد تا ژرفای انحطاطی را که در پس رفاه کور و گیج ما پنهان است ، به ما بنمایاند . به این نکته نیز اعتراف کنم که من این کتابها را خوانده ام .
کتابهای دیگری هم خوانده ام که دوست دارم پیش از آنکه با فراغت درباره فاکنر سخن بگویم ؛ کمی هم از آنها بگویم . نویسندگان قدرتمند و مبتکر بسیاری در ایالات متحده امریکا هستند که برخی از ایشان در برابر وسوسه هرزه نگاری مقاومت کرده اند . من سال بلو را همچون هنرمند بی ریایی که هرگز دستنوشته اش را به چاپ نمی سپارد مگر آنکه همدردی پر احاساس و هنرمندی کمال یافته4 خویش را به آن منتقل کند ، محترم می شمارم . شهرهای در حال گسترش ما ، هر ساله هزار نفر مانند هرزوگ را به وجود می آورند : شوهری که صبورانه کلاه قرمساقی بر سر می گذارد ، پدری شیفته فرزندان اما سهل انگار مردی خوش نیت اما سست اراده و بیحال که در میان تخته پاره الهیاتی درهم شکسته به دست و پازدن مشغول است .
بدو ، ربیت ! اثر جان آپدایک5 تصویری غم انگیز ، لیکن گیرای مردی را به دست می دهد که از محیطی مرگبار ع از غروری کاذب و از ادراکی کم مایه – در تشخیص خیر و شر – رنج می برد . هر شهر امریکا صدها ربیت آنگسرومز در خود دارد که پس از مشاهده سستی و سقوط پیوندهای اخلاقیش از پا در می آید و ما خود را شریک جرم احساس می کنیم . ادبیات زمان ما انباشته از آثار قهرمانان مچاله شده ای است که می پنداشتند با مرگ آورنده ده فرمان ، این مفاهیم نیز منسوخ شده اند 6. آپدایک در کتاب زوجها همه توان خود را برای بیان خیر و شر به کار می گیرد : شاهکاری از ادراکی نافذ و ژرف . طنزی خشمناک در تشریح اجتماعی که عزمی « بی پروا هم » برای آوردن رازهای شیرین عشق و تن در سخان رکیک مردان و زنان به پهنه وضوح ادبیات دارد و من با خواندن هر صفحه آن سخت یکه خوردم ؛ لیکن در میان رسوب اخلاقی آن ع بینشهای درخشان بسیار و ادراکی موجز یافتم : « سرنوشت همه آنان در این عصر ، عصری از اعصار تاریک که در میان هزاره ها و در میان مرگ و تولد مجدد خدایان – به هنگامی که هیچ دستاویزی جز جاذبه های سیارات ، سکس و رواقیگری وجود ندارد – منوط به آن است . »
فرانسیس اسکات فیتز جرالد ( 1940- 1896 ) در خانواده های پرهیزگار و کاتولیک به دنیا آمد . ایمانش را از کف داد و از اینکه کلیسا کتابهایش را تحریم کرد ، رنج بسیار برد . شاید به همین دلیل است که من کتاب شب لطیف است7 را با حرارت بیشتری پذیرا شدم تا گتسبی بزرگ را که عموماً بهترین کار او شمرده می شود . کتاب اول اساساً داستانی اسرار آمیز است ( کی ، کی را کشت ؟ ) با طرحی هیجان انگیز و پایانی دراماتیک ؛ هزاران کتاب از این نوع وجود دارد . کتاب دیگر ، نتیجه تلاش دلیرانه مرد ایرلندی رمانتیکی بود که می کوشید تا – تقریباً به گونه ای بالینی – سقوط یک ایده الیست را بر اثر وسوسه و شور بختی ، درگیر زنبارگی و میخوارگی توصیف کند . وقتی دیدم نویسنده هیچ گونه رنگ خوشبینانه ای بر پایان شتابزده آن نپاشیده است ، حیرت کردم . در این اثر با تصویری نه چندان متفاوت از نویسنده روبرو می شویم : زوال اخلاقی ناشی از میخوارگی خود نویسنده پس از دلبستگی طولانی به همسری بدخو و ناسازگار و مقاومتی دراز مدت در برابر فشارهای اقتصادی و عشقهایی که به او عرضه می شد . این همان شخصیت دوست داشتنی و زندگی عاطفی فیتز جرالد بود که برای این کتابها شهرت گذرایی هم به ارمغان آورد .
2- قلمرو فاکنز
فاکنر از اولیس جیمز جویس به راه افتاد و در جاده تنباکوی ارسکین کالدول پیش رفت . او جریان سیال ذهن را در طبقه کاملی از مردم ساکن میسی سی پی دبنال کرده و با عریان کردن جسم و جان آنان ، تاریخچه و زوالشان را ضبط می کند او که آثار بالزاک را بسیار خوانده بود ، خود به نوشتن کمدی انسانی8 گوشه ای از ایالات متحده پرداخت . این بخش در واقع لافایت بود و مرکز آن شهر اکسفورد جایگاه پر افتخار دانشگاه می سی سی پی لیکن فاکنر این شهر را جفرسن خواند و این بخش را یوکناپاتافا نام داد ؛ واژه ای که به قول خود او ، از آن سرخپوستان چیکاسا9 است و چنین معنا می دهد : « آب در جلگه ها به آرامی روان است . » و این توصیف مصداق کاملی از کتابهای اوست . فاکنر برای این « بخش تخیلی » خود جمعیتی برابر 9313 سیاه پوست و 6298 سفید پوست در نظر می گیرد . حداقل صد تن از این سفید پوستان و انبوهی از سیاه پوستان به رمانهای او داخل یا در آنها خارج می شوند . همچنان که شخصیتهای متعددی ، نظیر همینها در بخشهای گوناگون آثار بالزاک ظاهر می شوند . در نمایش موشکافانة فاکنر ، مردم این قطعه زمین ، صمیمانه تر و صادقانه تر از هر بخش دیگری از مردم امریکا نمایانده می شوند .
فاکنر در 25 سپتامبر 1897 در نیوآلبانی10 می سی سی پی به دنیا آمد . پدرش در سال 1902 خانواده را به آسکفورد برد و با شغل مدیر حسابداری در دانشگاه استخدام شد . تحصیلات رسمی ویلیام از دبیرستان فراتر نرفت . او تلاش کرد برای شرکت در جنگ جهانی اول در ارتش نامنویسی کند ؛ اما پذیرفته نشد . سپس به کانادا رفت و وارد نیروی هوایی سلطنتی شد ؛ اما پیپ از آنکه تعلیماتش را به پایان برساند ، جنگ خاتمه یافته بود . آنگاه به آکسفورد بازگشت و یک سالی را در دانشگاه به تحصیل مشغول شد . در سال 1924 یک جلد از شعرهایش در بوستون چاپ شد . در صفحه عنوان کتاب یک حرف u به اشتباه در اسم او گذاشته شد . فاکنر این اشتباه را حفظ کرد و همه کارهای بعدیش را با همین نام جدید امضا کرد . همان گونه که احساس بر اندیشه مقدم است ، نثر نویسان خوب تقریباً همیشه با شعر آغاز می کنند .
هنگامی که در حرفه روزنامه نویسی و در نیوارلئان کار می کرد با شروود اندرسن آشنا شد . او ویلیام را ترغیب کرد به رغم امتناع مکرر ناشران از چاپ آثارش ، به نوشتن ادامه دهد . فاکنر در ژوئن 1925 با کشتی باری به اروپا سفر کرد . ایتالیا و فرانسه را زیر پا گذاشت و مدتی در روزنامه ای در پاریس به کار پرداخت . سپس به آکسفورد بازگشت و برای تأمین زندگی به هر کاری ، هر اندازه بی ارزش دست زد ، پس از انتشار چند کار جزئی که در اقیانوس انتشار کتابها بازتاب و آوازه چندانی نداشت یکی از بنگاههای انتشاراتی نیویورک را متقاعد کرد تا کتابی از او به چاپ برساند ( 1929 ) و شهرت او با این کتاب آغاز شد .
رمان سارتوریس11 یکی از خانواده های قدیمی اهل جنوب را تصویر می کند که اندک اندک قدرت اجتماعی و املاک خود را به اعضای یک طبقه بازرگان کاسبکار در حال رشد ولی فاقد اصول اخلاقی ، تسلیم می کند . بدین گونه تاریخچه حوادث بخش « یوکناپاتافا » پیش چشم ما گشوده می شود . بنیانگذار این خانواده سرهنگ جان ساتوریس است که در جنگهای داخلی فرمانده یک هنگ سواره نظام بود و با شهامت و بی پروایی خود در آن روزگار داستانهای گوناگون و پر شاخ و برگی برای فرزندانش به یادگار گذاشت . وی در سال 1876 در گذشت و با یارد سالخورده آغاز می شود که در جفرسون رئیس بانک است مردی مبادی آداب که با ویسکی و سیگارش زندگی می کند و مورد احترام همگان است . گرچه در ناتوانی اش در اداره فرزندان و خدمتکاران ، نشانه های زوال به چشم می خورد . شخصیت شرور داستان ، نوه اش بایارد سارتوریس دوم ، است که خوگرفته به خشونت و شتاب – با لاقیدی – از جنگ جهانی اول باز می گردد . اتومبیل جدید او که موجب وحشت پدربزرگ است ، نماد جهان در حال دگرگونی و ابزار فاجعه است .
اعضای خانواده سارتوریس به اصل و نسب خویش می بالند و معیارهای دیرینه آداب دانی ، ذوق و سلیقه و وظیفه شناسی خود را نسبت به خانواده ، طبقه و جامعه حفظ می کنند . آنان مستخدمان سیاه پوست خود را آمرانه به کار می گیرند ب اایشان همچون اعضای پذیرفته شده و پرورش یافته خانواده رفتار می کنند ؛ اما به ایشان به شکلی غیر از نوعی کاست همیشه پست ، نمی نگرند . آنان با تحقیری بی ثمر به تازه واردان بی ریشه ، حیله گر و مبتکر شمالی نگاه می کنند ؛ کسانی که غیر از جاذبه پول و جنسیت هیچ نیروی محرک دیگری ندارند ؛ آنانی که نه وابستگیهای اجتماعی را به رسمیت می شناسند و نه قیود زیبایی شناسی را . در رمانهای فاکنر نمایندگان اصلی این گروه خانواده اسناپس12 هستند ، « خانواده ای به ظاهر خستگی ناپذیر که در طول ده سال اخیر از جای کوچکی مشهور به محله فرانسویها – کم کم به شهر [ جفرسن ] آمده اند . » فلم اسناپس ، مصمم به گردآوری ثروت و رسیدن به قدرت : « روزی ، بی سر و صدا پشت پیشخان رستوران کوچکی کنار خیابان ، سر و کله اش پیدا شده بود . . .
با این جا پا – و مانند ابراهیم پیامبر – خویشان و بستگان خود را تک تک ، یا خانواده خانواده به شهر می آورد و طوری سر و سامان می دهد که بتوانند پول در بیاورند . » آنان ر در شغلهای کوچک و جور واجور درجة سه مغازه های بقالی ، سلمانی و . . . پخش و پلا شدند ؛ زاد و ولد کردند و ریشه دواندند . ساکنان قدیمی ، در خانه ها و مغازه ها و دفترهای آراسته خود ، ابتدا با تفریح و سرگرمی ، سپس با حیرت و آشفتگی ناظر این جریان بودند . » در جریان وقایع رمان ، طبقه جدیدی گسترش می یابد تا آن گاه که « سارتوریس ها » در مقابل «اسناپس ها » محو می شوند . مزرعه ، دهکده ، خانه مجلل و درشکه ، جایشان را به مغازه ، شهر ، بانک و اتومبیل می دهند و سیمای جنوب به تصویری رنگ باخته از شمل مبدل می شود .

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  106  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ادبیات معاصر امریکاپ

پایان نامه کارشناسی ارشد تأثیر متقابل ادبیات داستانی مدرن و تئاتر نو

اختصاصی از فایل هلپ پایان نامه کارشناسی ارشد تأثیر متقابل ادبیات داستانی مدرن و تئاتر نو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد تأثیر متقابل ادبیات داستانی مدرن و تئاتر نو


پایان نامه کارشناسی ارشد تأثیر متقابل  ادبیات داستانی مدرن  و  تئاتر نو

فرمت فایل: word

تعداد صفحه:114

دانشگاه تهران  پردیس هنرهای زیبا

دانشکدة هنرهای نمایشی و موسیقی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد

 رشته ادبیات نمایشی

عنوان :

تأثیر متقابل  ادبیات داستانی مدرن  و  تئاتر نو

فهرست مطالب                  

مقدمه                                                                    
 (   تأثیر متقابل  ادبیات داستانی مدرن  و تئاتر نو )
فصل اول :  ادبیات مدرن ؛  تعریف  و  ویژگیها۷
  مقدمه    ۸
 ۱-۱- سبک گریزی  ۱۴
۱-۲- برجسته سازی ِسبک۲۱
۱-۳- شیئ گرایی۲۳
۱-۴- انسانیت زدایی۲۷
۱-۵- فرم گرایی۳۱
۱-۶- علم گرایی۳۵
  ۱-۶-۱- وسواس۳۶
 ۱-۶-۲- تسکین دهندگی۳۷
  ۱-۶-۳- عینیت گرایی۳۸
 ۱-۶-۴- چند گانگی۳۸
 ۱-۶-۵- ادبیات در مقام شاخه ای از دانش۴۱
فصل دوم :  تأثیر ادبیات مدرن  بر  تئاتر نو۴۲
مقدمه۴۳
۲-۱- تعریف تئاتر نو   ۴۴
۲-۲- سبک گریزی؛ «گذشته؟گذشته ای وجود نداشته است!»۴۶
۲-۳- برجسته سازی سبک در تئاتر نو۶۱
۲-۳-۱- تلمیح،تقلید،هزل۶۲
 ۲-۳-۲- چند گانگی زبان در تئاتر نو۶۳
۲-۳-۳- کاربست زیبایی شناسی پراکنده۶۵
 ۲-۳-۴- تکنیک ضرباهنگ ۶۶  
۲-۴- شیئی گرایی؛ « هنوز کیفم هستچه دلخوشی هایی! »۶۹  
۲-۵- انسانیت زدایی؛ « این رقص بی قرار با تو می گوید:دوستم بدار!»۷۳
۲-۶- علم گرایی؛ « قوانین طبیعت؛بی خیالفریبنده! »؛۷۵

فصل سوم : تأثیر متقابل تئاتر نو  بر ادبیات مدرن۸۰
مقدمه۸۱
۳-۱-تأکید بر بدن۸۵
۳-۲-اهمیت مکان۸۷
۳-۳-نفی زمان۸۸
۳-۴-جنبش نگاری۹۰
۳-۵-خود ویرانگری ۹۱
۳-۶-گرایش به گفتگو۹۳
پیوست فصل سوم : تأثیر تئاتر نو بر آثار« مارگریت دوراس» ۹۵   نتیجه گیری۱۰۵
فهرست منابع      ۱۰۷

فهرست منابع :

 ۱- ارسطو؛  فن شعر، ترجمة: عبدالحسین زرّین کوب ، تهران: انتشارات امیر کبیر،۱۳۸۱

۲- آرتو، آنتونن؛ تئاتر و همزادش ، ترجمة: نسرین خطاط؛ تهران: نشر قطره، ۱۳۸۳

۳- آداموف، آرتور؛ همان طور که بوده ایم ،ترجمة: رضا کرم رضایی،[بی.ن.] ،۱۳۴۹

۴- اسلین، مارتین ؛ بررسی آثار پینتر، ترجمة: فرشید ابراهیمیان و لیلی عمرانی، تهران:جهاد دانشگاهی،۱۳۶۶

۵- آلبی، ادوارد؛ چه کسی از ویرجینیا ولف می ترسد؟ ، ترجمة: عبدالرضا حریری تهران : (بی.ن.۲۵۳۶)

۶- آلبی، ادوارد؛ سه زن بلند بالا ، ترجمة: هوشنگ حسامی؛ تهران:نشر تجربه،۱۳۷۸

۷- آلوارز،آ. ؛ بکت، ترجمة: مراد فرهاد پور؛ تهران: طرح نو، ۱۳۸۱

۸- اوبر، رنه ریس؛ «ردیابی بنگ» ، ترجمة: منوچهر ربیعی؛ فصلنامة سمرقند، سال دوم، شماره ششم، تابستان ۱۳۸۳

۹- ایگلتون، تری؛ پیش درآمدی بر نظریة ادبی، ترجمة: عباس مخبر؛ تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۰

۱۰- ایبسن، هنریک؛ جان گابریل بورگمن، ترجمة: ناصر ایرانی؛ تهران: سروش، ۱۳۷۵

۱۱- بارت، رولان؛  اتاق روشن، ترجمة: فرشید آذرنگ، تهران: نشر ماه ریز، ۱۳۷۹

۱۲- بکت، ساموئل؛ آخر بازی، ترجمة: نجف دریابندری؛ تهران: شرکت سهامی جیبی،

۲۵۳۶

۱۳- بکت، ساموئل؛ آخرین نوار کراپ، ترجمة: نجف دریابندری؛ تهران: شرکت سهامی جیبی، ۲۵۳۶

۱۴- بکت، ساموئل؛ خلواره، ترجمة: نجف دریابندری؛ تهران: شرکت سهامی جیبی، ۲۵۳۶

۱۵-  بکت، ساموئل؛ آه!ای روزهای خوش، ترجمة: نجف دریابندری؛ تهران: شرکت سهامی جیبی، ۲۵۳۶

۱۶- بکت، ساموئل ؛ در انتظار گودو، ترجمة: نجف دریابندری؛ تهران: شرکت سهامی جیبی، ۲۵۳۶

۱۷-  بکت، ساموئل؛ مالون می میرد، ترجمة: مهدی نوید؛ تهران: پژوهه، ۱۳۸۳

۱۸-  بکت، ساموئل؛ بنگ، ترجمة: منوچهر ربیعی؛ فصلنامة سمرقند، سال دوم، شماره ششم، تابستان ۱۳۸۳

۱۹-  بکت، ساموئل؛ صدای پا، ترجمة: مراد فرهاد پور؛ فصلنامة سمرقند، سال دوم، شماره ششم، تابستان ۱۳۸۳

۲۰-  بکت، ساموئل؛ نفس، ترجمة: محمد رضا خانی؛ فصلنامة سمرقند، سال دوم، شماره ششم، تابستان ۱۳۸۳

۲۱-  بکت، ساموئل؛ چی کجا، ترجمة: تینوش نظم جو؛ تهران: نشر تجربه، ۱۳۸۱

۲۲- برونل، پی یر؛ مرگ گودو، ترجمة: مازیار مهیمنی؛ تهران: انتشارات نمایش، ۱۳۷۹

۲۳- پاینده، حسین؛ نظریه رمان (مجموعه مقالات)، تهران: نشر نظر، ۱۳۷۴

۲۴- پاینده، حسین و مریم خوزان؛ زبان شناسی و نقد ادبی، تهران: نشر نو، ۱۳۸۱

۲۵- پینتر، هارولد؛ درد خفیف، ترجمة: غلامرضا صراف، تهران: دات، ۱۳۸۲

۲۶- پینتر، هارولد؛ مستخدم ماشینی، ترجمة :غلامرضا صراف، تهران: دات، ۱۳۸۲

۲۷- پینتر، هارولد؛ سرایدار، ترجمة: منصور پورمند، پرویز صیاد؛ تهران: مرکز نمایش پدید،۱۳۴۷

۲۸- پینتر، هارولد؛ بازگشت به خانه، ترجمة: اختر شریعت زاده، تهران: آگاه، ۲۵۳۶

۲۹- جویس، جیمز؛ دوبلینی ها، ترجمة: پرویز داریوش، تهران: انتشارات اساطیر؛ چاپ سوم،۱۳۷۱

۳۰- چایلدز، پیتر؛ مدرنیسم، ترجمة: رضا رضایی؛ تهران: نشر ماهی، ۱۳۸۲

۳۱- چخوف، آنتوان؛ مجموعة نمایشنامه ها، ترجمة: سعید حمیدیان، کامران فانی؛ تهران: نشرقطره،۱۳۷

۳۲- ژان، رمون؛ دربارة رمان، ترجمة: رضا سید حسینی؛ تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۳

۳۳- دوراس، مارگریت؛ باغ گذر، ترجمة: قاسم روبین؛ تهران: نیلوفر، تهران، ۱۳۷۸

۳۴- دوراس، مارگریت؛ گفتا که خراب اولی؛ ترجمة: قاسم روبین؛ تهران: نیلوفر،۱۳۸۱

۳۵-  دوراس، مارگریت؛ نوشتن_ همین وتمام_ ابان، سابانا، داوید؛ ترجمة: قاسم روبین؛ تهران:نیلوفر، ۱۳۷۶

۳۶- روز-اَونز، جیمز؛  تئاتر تجربی، ترجمة: مصطفی اسلامیه؛ تهران: سروش، ۱۳۷۶

۳۷- ساروت، ناتالی؛ عصر بدگمانی، ترجمة: اسماعیل سعادت؛ تهران: کتاب پرواز، ۱۳۸۱

۳۸- سجودی، فرزان؛ ساختگرایی،پسا ساختگرایی و مطالعات ادبی ؛ تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزة هنری، ۱۳۸۰

۳۹- سلدن، رامان؛ نظریة ادبی و نقد عملی، ترجمة:جلال سخنور و سیما زمانی، تهران: فرزانگان پیشرو، ۱۳۷۵

۴۰- سلدن، رامان و پیتر ویدوسون؛ راهنمای نظریة ادبی معاصر، ترجمة: عباس مخبر؛ تهران: طرح نو ، ۱۳۷۲

۴۱- فلچر، جان و ملکم براد بری؛ مدرنیسم و پسا مدرنیسم در رمان، ترجمة: حسین پاینده؛ تهران: روز نگار،۱۳۸۳

۴۲- کافکا، فرانتس؛ دربارة مسخ، ترجمة: فرزانه طاهری؛ تهران: نیلوفر، ۱۳۸۰

۴۳- کامیابی مسک، احمد؛ «آیا کرگدن بی معناست؟»، فصلنامة هنر، شمارة ۵۴، زمستان ۱۳۸۱

۴۴- کامیابی مسک، احمد؛ یونسکو و تئاترش، تهران : انتشارات نمایش، ۱۳۸۲

۴۵- کامیابی مسک، احمد؛ «تئاتر موقعیت»، مجلّة نمایش، شمارة ۱۰،۱۳۷۶

۴۶- دیویس،کان و لاری فینک؛ نقد ادبی نو، ترجمة: هاله لاجوردی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ارغنون: شمارة ۴، ۱۳۸۳

۴۷- کنان، ریموند؛ «مولفة زمان در روایت»، ترجمة : ابوالفضل حرّی؛ فصلنامة هنر، شمارة۵۳، پاییز ۱۳۸۱

۴۸- کالوینو، ایتالو؛ شش یادداشت برای هزارة بعدی، ترجمة: لیلی گلستان تهران:کتاب نادر،۱۳۷۵

۴۹- کوندرا، میلان؛ هنر رمان، ترجمة:پرویز همایون پور، تهران: نشر گفتار، چاپ چهارم ، ۱۳۷۷

۵۰- لاج، دیوید؛ پسامدرنیسم در ادبیات، ترجمة: حسین پاینده؛ تهران: روز نگار،

۱۳۸۳

۵۱- لبلی، فردریک؛ دوراس یا شکیبایی قلم، ترجمة افتخار نبوی نژاد؛ تهران: نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۸۰

۵۲- لوکاچ، جورج؛ جامعه شناسی رمان، ترجمة: محمد جعفر پوینده؛ تهران: نشر تجربه، چاپ دوم،۱۳۷۵

۵۳- گشایش، فرهاد؛ سبک و مکتب های هنری، تهران: عفاف، ۱۳۸۰

۵۴- گلدمن، لوسین؛ جامعه شناسی رمان، ترجمة: محمد جعفر پوینده؛ تهران: نشرتجربه، ۱۳۷۱

۵۵- ناظرزاده کرمانی، فرهاد؛ تئاتر پیشتاز: تجربه گر و عبث نما، همراه با ترجمه نمایشنامه نقاشی اثر اوژن یونسکو؛ تهران: دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی ۱۳۶۵٫

۵۶- ویر کندله، آلن؛ حقیقت و افسانه: سیری در احوال و آثار مارگریت دوراس، ترجمة قاسم روبین؛ تهران: نیلوفر، ۱۳۸۰

۵۷- هولتن، اورلی؛ مقدمه ای بر تئاتر آینه طبیعت، ترجمة: محبوبه مهاجر، تهران: سروش، ۱۳۷۶

۵۸- لینتن، نوربرت؛ هنر مدرن، ترجمة: علی رامین؛ تهران: نشر نی، ۱۳۸۲

۵۹- یونسکو، اوژن؛ خانم آوازه خوان کله تاس، ترجمة: محمد تقی غیاثی، تهران: پیام، ۱۳۵۲

۶۰- یونسکو، اوژن؛ صندلی ها، ترجمة: مهدی زمانیان؛ شیراز: خانه کتاب، ۱۳۵۳

۶۱- یونسکو، اوژن؛ مستأجر جدید، ترجمة: سحر داوری، تهران: نشر تجربه، ۱۳۸۰

۶۲- یونسکو، اوژن؛ نقاشی، ترجمة: فرهاد ناظرزاده کرمانی، تهران: دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی ۱۳۶۵٫

۶۳- یونسکو، اوژن؛ آمده،یا چطور از شرش خلاص شویم؟، ترجمة: پری صابری، تهران: تئاتر تلویزیون،۱۳۵۲

۶۴- یونسکو، اوژن؛ بداهه گویی آلما، ترجمة:سحر داوری، تهران: نشر تجربه، ۱۳۷۶

۶۵- یونسکو، اوژن؛ کرگدن، ترجمة: جلال آل احمد، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۵۰

 ۶۶- Abrams,M.H.; A Glossary of Literary Terms ,

London & new york: Harcourt brace college publishers, 1993

67-Aronson, Arnold;  American Avant-garde Theatre, London & NewYork: Routledge press, 2000

68- Lodge, David; Modern Criticism and Theory, London: Longman, 1988

69- Howthorn, Jeremy; A Glossary of Contemporary literary Theory, London & NewYork, Arnold publishers, 1998

70- Hutcheon, Linda; the Politics of Postmodernism , London & newYork,Routledge :  ۲nd edition, 2003

71- Travers, Martin; European Literature from Romanticism to postmodernism, London & NewYork : continuum publishers, 2001

72- Carlson, Marvin; Theories of Theatre, Ithaca & London: Cornell university press, 1984

73- Leitch, Vincent B.; The Norton Anthology of Theory and Criticism, London & NewYork :w.w.Norton & Company, 2001

74- pattie,David; The Complete Critical Guide to Samuel Beckett, London & NewYork:Routledge press, 2000

75- Worton, Michael; waiting for Godot and Endgame; Theatre as Text, at:”The Cambridge Companion to Beckett”, edited by : John Pilling , CambridgeUniversity press, 1996

76- Finter, Helga; Antonin Artaud and The Impossible Theatre: The legacy of the theatre of cruelty, at:  Antonin Artaoud;edited by Edward Scheer,  London & NewYork: Routledge, 2004

77- Foucault, Michel; Political Body, at: Performance Analysis, edited by; Colin Counsell and Laurie Wolf, London & NewYork: Routledge,2001

78- Fortier,mark; Theory/Theatre, London & NewYork: Routledge, 4th  edition , 2004

 مقدمه:

وجوه ادبی متون نمایشی همواره مورد بحث ادیبان ومنتقدین بوده است. عده ای عقیده داشتند که متن نمایشی فقط برای اجراست مانند نت موسیقی که فقط رهبر ارکستر و نوازندگان می توانند آن را بخوانند و بسیاری دیگر متون نمایشی را در زمرة متون ادبی دانسته اند به خصوص وقتی صحبت از متون کلاسیک تئاتر باشد که به شعر نوشته شده اند.

مارتین اسلین ، منتقد مشهور انگلیسی نظریاتی جالب دربارة تئاتر « نو » یا آوانگارد قرن بیستم داشته است.او ادبیات نمایشی را از یک سو نمود کاملی از ادبیات زمانة خویش یا ادبیاتی که از اوایل قرن بیستم با سنت شکنی ها ، ابداعات و گرایشات منحصر به فردش، با سرعت، راهی را با تحول اساسی می پیمود، می داند و از دیگر سو، معتقد است که پیوندی محکم بین نمایشنامه به عنوان متن ادبی و اجرای نمایشی آن بر قرار است که بدنة ادبیات سالهای بعد را متحول ساخته است. آلن رُب گریه یکی از برجسته ترین نویسندگانی است که پایه گذار رمان نو بوده است. او ابداعات زیادی در ادبیات انجام داد از جمله اینکه در این رمان ها حرکت دَوَرانی وجود داشت که انتهای داستان بازگشتی بود به ابتدای داستان و شخصیت دادن به اشیاء از خصوصیات این نوع رمان ها بود که ما در فصل سوم تأثیر رمان نو را بر تئاتر نو بررسی خواهیم کرد.

 فصل یک:

ادبیات مدرن ؛  تعریف ، ویژگیها

 مقدمه:

          برای دستیابی به تحلیلی دقیق از تأثیرپذیری «تئاتر نو» از ادبیات داستانی مدرن، ابتدا لازم است بر خصوصیات و مشخصات ادبیات مدرن به طور نسبی احاطه یابیم؛ ویژگیهایی که به تمایز ادبیات مدرن از آثار ادبی پیش از خود انجامیده است. این تمایز یا حاصل ابداعات تکنیکی است که به صورت اغراق در استفاده از صناعات ادبی پیشین و یا کشف امکانات جدید سبکی در آثار مدرن جلوه می‌یابد، و یا از گرایشات فکری و فلسفی مدرن منتج می‌شود که در قالب نوعی نگرش و یا محتوا قابل بررسی است.

          اگرچه در این فصل، بحث بر سر وجوه صرفاً ادبی در باب مدرنیسم ممکن است به اطناب کشیده شود و این خود دوری از بحث اصلی – یعنی ریشه‌های ادبی تأثیرگذار بر بدعت تئاتر «نو» – را سبب می‌شود، اما بی‌شک فهمی دقیق از ساختارشکنی ادبی تئاتر نو بحثی جدی و تخصصی در باب ادبیات را طلب می‌کند.

          مدرنیسم در ادبیات را مفهومی مقید به زمان در نظر گرفته اند که در این صورت آنرا مربوط به سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۳۰ می‌شمارند ؛ با توجه به اینکه از اواسط قرن نوزدهم رشد یافته و در اواسط قرن بیستم رفته رفته تأثیرخود را از دست داده است ) چایلدز، ۱۳۸۲،۱۲).  اما بی‌شک دهة ۲۰، یعنی  دهه ظهور اولیس « جیمز جویس » ، سرزمین بایر «تی.اس.الیوت »، خانم دالووی « ویرجینیا وولف» و بخشی از مجموعه سترگ در جستجوی زمان از دست رفته «مارسل پروست» را باید دورة اوج مدرنیسم دانست. (دیویس وفینک، ۱۳۸۳، ۱)

          «هنرمند حساس درمی‌یابد که باد تندی وزیدن گرفته است.» از اینروست که «ویرجینیا وولف»[۱] این گسست عظیم از سنت، این فروپاشی کامل تاریخ چندصدساله   کلاسیسیزم، در عرض کمتر از ده سال را به گونه‌ای شهودی با چند جمله ماندگار خویش به استقبال می‌رود: «حدود دسامبر سال ۱۹۱۰ شخصیت انسانی تغییر کرد.[...]تمامی روابط انسانی تغییر کرده‌اند- روابط بین اربابان و خدمتکاران، زن و شوهر، والدین و فرزندان. همزمان با تغییر روابط انسانی، گسستهایی نیز در دین و رفتار و سیاست و ادبیات به وقوع می‌پیوندد.» (دیویس و فینک، ۱۳۸۳، ۲)

          از سوی دیگر مدرنیسم در ادبیات را می‌توان خارج از محدودة زمان، در قالب نوعی نحله فکری و گرایشی سبکی و سنت‌شکن، در مقابل ادبیات کلاسیکِ همواره متمایل به رئالیسم، نگریست. در این صورت (با نادیده انگاشتن جنبشهایی پراکنده و بی قاعده‌) باید ظهور زودهنگام رمان تریسترم شندی (۱۷۶۰) اثر لارنس استرن[۲] را مقدمة شکل‌گیری زیبایی‌شناسی و بازی فرمی ادبیات مدرن دانست. (بازی‌ای که از طریق شیوه روایت‌گری، نوآوری در استفاده از« نقطه» و« ویرگول» و« خط تیره» و نیز فصلهای یک سطری و صفحات سفید و جمله‌های ناتمام حاصل می‌شود.) «تریسترم شندی در واقع اولین رمانی است که در آن تکنیک، آگاهانه به نمایش درمی‌آید. همچنین این رمان طلیعه یا پیش‌درآمد مهم ادبیات داستانی «ذهنی»[۳] جیمز جویس[۴] و ویرجینیا وولف است.» (سلدن، ۱۳۷۵، ۶۴)

          اما در زمینه تئوریک و به صورت دیدگاهی منسجم و چالش‌گر، مدرنیسم ریشه در ادعاهای گوستاو فلوبر[۵] مبنی بر برتری «شکل» بر مفهوم دارد که در نهایت به سودای خلق «کتابی دربارة هیچ» می‌انجامد. زیبایی‌شناسی رادیکالی فلوبر در قالب گرایش مفرط به «سبک» به عنوان «ارزش» غایی و غیرشخصی و قائم به ذات کردن ادبیات، آموزه‌هایی است که او را به عنوان اولین نظریه پرداز مدرن رمان به شهرت می رساند.

          واژه‌نامه اصطلاحات نقادی مدرن ، مدرنیسم را چنین تعریف می کند: «هنری آزمایشگر، به لحاظ فرم بغرنج، فشرده و موجز، همراه با تصوراتی در باب فاجعه و بلایای فرهنگی …» (چایلدز، ۱۳۸۲، ۱۱) .

 می‌توان به این فهرست خصوصیاتی همچون درون‌نگری عمیق، گرایش شدید به ضمیر آگاه یا ادراک، بازی‌های فرمی، بدعتهای زبانی، نظریه‌پردازی فلسفی، کاربرد متفاوت زمان، گرایش به طنز و کنایه، درونگرایی ادبی، همراه با نوعی انسانیت‌زدایی از اثر و اغراق در به‌کارگیری فنون و صناعات ادبی‌ای همچون هزل، تقلید، تلمیح، ترکیب و چندگانگی سبکی و تکنیک ضرباهنگ را افزود.

          ریشه‌های فلسفی و علمی این گرایشات را البته باید در نحله‌های فکری و انقلابهای ایدئولوژیک پیشگامان آن دانست؛ اندیشمندانی که در فاصله زمانیِ کوتاهی مفهوم انسان، مذهب، تاریخ، علم، زبان و زمان را دچار تغییرات بنیادین کردند.

          کتاب زوال داروین بیش از نظریه «تکامل» او در ادبیات و هنر رسوخ کرد. ادبیات دهه‌های ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ ادبیاتِ انسانِ رو به نابودی بود. انسانی که از کشف ریشه‌های اجدادی خود به لرزه درآمده بود و با وحشت از «اصل انتخاب طبیعی» تباهی خویش را به انتظار نشسته بود. انسانی از مذهب بریده که دیگر نه به سِفر پیدایش باور داشت و نه به افسانه رستگاری دلخوش بود.

          «فروید» با اصل انگاشتن درونِ انسان و مهمتر از آن با مطرح کردن «ضمیر ناخودآگاه» به عنوان مرکز کنش و دلالت‌گری رفتار و همچنین با نشان دادن نقش «گذشته» در ترسیم «حال» شخصیت، چیزی را رقم زد که «من» گرایی مشخص شخصیت‌های آثار مدرن، از تأثیرات آن است.

          درک متفاوت «هانری برگسون» از زمان با تغییر مفهوم ثابت و مشخص آن و تقسیم آن به زمان روان‌شناسانه و فردی و نیز تقسیم دیرش[۶] یا کشش زمانی حیات انسان بین «خاطره» و «میل» اساس تکنیک «جریان سیال ذهن» در رمان مدرن بود. اغراق نیست اگر رمان برجستة در جستجوی زمان از دست رفته « مارسل پروست»[۷] را پاداش دنیای هنر به این کشف برگسون بدانیم.

از سوی دیگر، نظریه نسبیت اینشتین اگرچه کل نظام فلسفی و ارزشی پس از خود را تحت تأثیر قرار داد، ولی به طور اخص در ادبیات در قالب نسبیت در روایت‌گری، تعدد زاویه دید، ظهور راوی اعتمادناپذیر و مطلق‌ستیزی جلوه کرد.

          اما شاید تأثیرگذارترین متفکران در شکل‌گیری قالب مدرن، «کارل مارکس» و «فردینان دو سوسور» باشند.

          نقش آموزه‌های مارکس بر تفکر و هنر مدرن غیرقابل انکار است. بی‌دلیل نیست که بزرگترین و تأثیرگذارترین مکتب انتقادی مدرنیسم، یعنی «مکتب فرانکفورت»، مکتبی عمیقاً مارکسیستی است. حرکت ادبیات مدرن ، گاه در همراهی با مارکسیسم و گاه در ضدیت با آن به خلق گرایشات فکری و ابداعات تکنیکی بسیاری انجامیده است. شیئ‌گرایی محصول جامعه مصرفی، نمود زندگی بیگانه شده شهری و جلوه زیبایی‌شناسی «آشفتگی» در قالب تکنیک‌هایی همچون مونتاژ، کولاژ، چندگانگی زاویه دید، گزارش گونگی و ساختار اپیزودیک از یک سو با تأیید مارکسیسم و جلوه کردن فقدان هویت جمعی و گرایشات عمیقاً فردی و ضدتاریخی و نیز انزوای هنرمند در نظام تولیدی از سوی دیگر و در رد مارکسیسم ، بخش نسبتاً کوچکی از تغییرات بنیادین ادبیات پس از مارکس است. (سلدن، ۱۳۷۵، ۲۹۶ و ۲۹۷)

          و در پایان باید به نقش «سوسور» به مثابه نقطه نهایی تفکر سنتی و منبع تقریباً تمامی مکاتب کاملاً مدرن قرن بیستم در زمینه هنر، ادبیات، سیاست، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی  نیز توجه کرد.

          در پایان از نویسندگان شاخص ادبیات مدرن نام می‌بریم. نویسندگانی مانند «هنری جیمز»، «جوزف کنراد» ، «دی.اچ لارنس»، «فورد مدوکس فورد»، «ای.ام.فورستر»، «گرترود استاین»، «مارسل پروست»، «ویرجینیا وولف »و «جیمز جویس»، که به نوآوریها و ویژگی‌های سبکی  خاص هر یک از آنها اشاره خواهیم کرد.

          اساس بخش‌بندی این رساله، طرح ویژگیهای اساسی و نمونه‌وار ادبیات داستانی مدرن در قالب بخشهایی با گرایشات محتوایی یا تکنیکی است. بدیهی است که مجزا کردن این ویژگیها تنها برای ساده کردن و کمک به شناخت کل مبحث است و هر یک از آنها ممکن است در بخشهایی با دیگری همپوشی داشته باشد.

در این دسته‌بندی سعی شده شمایی کلی از جنبش مدرنیسم در ادبیات ترسیم شود. هر یک از بخشهایی که در این طبقه‌بندی شش‌گانه معرفی می‌شود در فصل بعد پی گرفته شده تا معادلهای تئاتری آن در آثار نویسندگان تئاترنو و نقش آن در تحول بنیادین ادبیات نمایشی بررسی شود.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد تأثیر متقابل ادبیات داستانی مدرن و تئاتر نو

تبیین و ابعاد گونه های مختلف ادبیات فارسی و ادبیات انقلاب در اشعار هراتی و حسنی

اختصاصی از فایل هلپ تبیین و ابعاد گونه های مختلف ادبیات فارسی و ادبیات انقلاب در اشعار هراتی و حسنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تیترهای موجود در مقاله

 

 

چکیده

 

 

کلید واژه : ادبیات پایداری، ادبیات جنگ، دفاع مقدس، حماسه و مقاومت

 

 

مقدمه

 

 

ادبیات

 

 

ادبیات پایداری

 

 

 

جنگ و ادبیات جنگ

 

 

دفاع مقدس

 

 

ادبیات و دفاع مقدس

 

 

حماسه و ادبیات حماسی

 

 

حماسه، مقاومت ، دفاع

 

 

نتیجه گیری

 

 

منابع و مآخذ

 

 

این مقاله در همایش های منطقه ای، ملی و بین المللی قابل استفاده است

 

همایش آتی :

 

دهمین همایش بین المللی ترویج زبان و ادبیات فارسی دراستان اردبیل تاریخ ثبت نام آن تا31 خرداد94 می باشد

 

 

 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تبیین و ابعاد گونه های مختلف ادبیات فارسی و ادبیات انقلاب در اشعار هراتی و حسنی

زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام

اختصاصی از فایل هلپ زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام


زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام

زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام

فایل Word و قابل ویرایش میباشد

 22 صفحه

 

 

  • زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام                                                      1
  • تقسیم بندی دوره های ادبی                            1

2-1- از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری                              3-1

2-1-1- مقدمه                                                                       2

2-1-2- ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری                           3-2

2-1-3- آغاز ادب فارسی                                                         3

2-2- قرن چهارم، عصر سامانی و بویی                                               9-3

2-2-1- توجه سامانیان بزبان پارسی                                       4-3

2-2-2- اهمیت قرن چهارم در علوم و ادبیات                                 4

2-2-3- نثر پارسی در قرن چهارم                                           5-4

2-2-4- شعر فارسی در قرن چهارم                                          8-6

2-3- قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان                      20-9

2-3-1- نثر فارسی در قرن پنجم و ششم                                                   9

2-3-2- نثر ساده در قرن پنجم و ششم:                                                11-9

  • نثر مصنوع در قرن ششم                                                   14-11
  • کتب علمی                                                                           14
  • شعر فارسی در قرن پنجم و ششم                                        20-14

 


دانلود با لینک مستقیم


زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام