فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد ازادی عقیده 10 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد ازادی عقیده 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

مفهوم عقیده:

عقیده از ماده[ عقد] به معنای گره خوردگی است . دراصطلاح عبارت است از وابستگی روانی به یک موضوع . در حقیقت وقتی موضوعی مورداعتقاد و ایمان قرار می گیرد روح آدمی دگرگون می گردد و آثار آن دراعمال و رفتارانسان ظاهر می شود.ان وابستگی روانی انسان در سخن نغزامام صادق(ع) این گونه تصویر شده است

ازادی عقیده :

لازم است ابتداء به این نکته بپردازیم که آزادی عقیده به چه معنی ؟ و تلقی بشرامروزاز آزادی عقیده چیست ؟ پر واضح است که اسناد آزادی به عقیده صحیح نیست مگر به تقدیر یک مضاف که به اعتبار آن مضاف ,این مفهوم پیدا می کند. به عنوان مثال : این که می گوئیم انسان در عقیده آزاداست ممکن است یکی ازاین معانی زیراراده شود:

1. درانتخاب هر نوع عقیده آزاداست ,

2. در داشتن هر عقیده ای آزاداست ،

3. دراظهار عقیده آزاداست ,

4. در تبلیغ و نشر و دفاع از عقیده آزاد است .

مقصوداز آزادی عقیده به معنای رائج امروز آن عبارت است از آزادی انسان درانتخاب و داشتن هر نوع عقیده . آزادی عقیده به این معنی از فرهنگ اروپا و غرب اخذ شده است .اروپائیها مذهب و دین را به عنوان یک نیاز شخصی و وجدانی می دانند. می گویند:انسان به چیزی به عنوان مذهب برای سرگرمی نیازمنداست ,اما حالا چه باشد سلیقه ها متفاوت است , نباید کسی رااجبار کرد که به مذهب خاصی معتقد باشد.انتخاب عقیده همانند رنگ لباس و نوع غذا یک امر شخصی است وانسان هر عقیده ای را بخواهد می تواندانتخاب کند.این گونه طرز تفکر, عقیده و مذهب را نه به عنوان زیربنای حیات انسان و مهمترین مساله وجودی او بلکه همانند لباس پوشیدن وامثال آن از سنت های اجتماعی بشمار می آورد. قبل از پرداختن به نقد و بررسی لازم است به جستجوی منشااین تلقی برداشت از آزادی عقیده بپردازیم .

منشااین تلقی غلطاروپائیان را عقیده و مذهب و تنزل مرتبه آن را دو چیز میتوان یافت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ازادی عقیده 10 ص

تحقیق در مورد رابطه اخلاق با ازادی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد رابطه اخلاق با ازادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد رابطه اخلاق با ازادی


تحقیق در مورد رابطه اخلاق با ازادی

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:46

فهرست:

رابطه اخلاق با آزادی                                                           2

مفهوم اخلاق                                                                         2

مفوم آزادی                                                                          4

دلایل ضرورت آزادی                                                           6

آزادی، چونان روش و ارزش                                                 8

موانع و محدودیت‌ها                                                             8

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری                                                       11

منابع                                                                                     12

 آزادی، چونان روش و ارزش
وقتی سخن از آزادی به منزلة روش به میان آید، به این معنا است که آزادی، روش و زمینه و شیوه‌ای است که بدان وسیله می‌توان به پاره‌ای از اهداف خاص رسید و آزادی به خودی خود و به اصطلاح فی نفسه، اصالت نخواهد داشت، بلکه آزادی به منظور فراهم آمدن شرایط مساعد برای رشد و آگاهی و عقلانیت لازم و ضروری است. به دیگر سخن آزادی به مثابه ابزار و روشی است برای تعالی اخلاقی و عقلانی و توسعة آگاهی‌ها
. آزادی روشی است برای دانستن و شناختن و آموختن.
پاره‌ای از مباحث آیت‌الله مطهری ناظر به روش و زمینه و ابزار بودن آزادی است. از این منظر، آزادی، راه و روشی برای رسیدن به مقصد و مقصودی دیگر است. آزادی، هدف و غایت اساسی و اصلی نیست، بلکه راه و روشی است برای دست‌یابی به هدف‌هایی برتر و بالاتر دیگری که همانا رسیدن به کمال و سعادت است. اصطلاحی که مطهری برای آزادی به مثابه روش به کار می‌گیرد «کمال وسیله‌ای» در مقابل «کمال هدفی» است:
«آزادی «کمال وسیله‌ای» است نه «کمال هدفی». هدف انسان این نیست که آزاد باشد، ولی انسان یابد آزاد باشد تا به کمالات خودش برسد. آزادی یعنی اختیار، و انسان در میان موجودات تنها موجودی است که خود باید راه خود را انتخاب کند و حتی به تعبیر دقیق‌تر خودش باید خودش را انتخاب کند ... . انسان اگر آزاد نبود نمی‌توانست که کمالات بشریت را تحصیل کند. [همچنان که] یک موجود مجبور نمی‌تواند به آنجا برسد. پس آزادی یک کمال وسیله‌ای است، نه یک کمال هدفی.»
در عین حال که آزادی کارویژة ابزاری بودن را ایفا می‌کند، اما در همان حال می‌بایست آدمی آزاد باشد تا بتواند از این روش برای رسیدن به هدفی خاص بهره‌مند گردد؛ آنچه که مطهری از آن به بایستگی آزادی انسان یاد می‌کند. به هر حال در این صورت نیز بدون اینکه ابزار بودن آزادی به معنای کاهش نقش آزادی در زندگی تلقی شود، اما می‌توان به تقدم آزادی بر اخلاق حکم کرد. اگر انسان بخواهد به فضائل اخلاقی و اخلاقیات نائل شود نیز می‌بایست از آزادی برخوردار باشد. مطهری ضمن اینکه به نقش روشی آزادی تصریح می‌کند، اما از سوی دیگر تصور اینکه بدون آزادی بتوان به هدفی دست یافت را ناممکن می‌شمارد و بر آزاد بودن انسان تأکید و تصرح می‌کند. و البته این چنین وضعیتی را در شمار ویژگی‌های آدمی برمی‌شمارد.
به دیگر سخن آدمی هم برای شناختن استعدادها و ظرفیت‌های خویش و هم برای شناختن استعدادها و ظرفیت‌های دیگران محتاج آزادی است. آزادی روشی است برای ظهور و تجلی، روشی است برای خودشناسی، روشی است برای راه بردن به نهانیهای غیر، روشی است برای کسب آگاهی و رفع نادانی، روشی است برای سیاستی کامیاب و مدیریتی موفق، روشی است برای دادگری و ستم ستیزی
و روشی است برای درپوشیدن جامة اخلاق بر تن خود و جامعه.
گرچه ابزاری و روشی بودن آزادی در سخنان مطهری مورد اشاره و تأکید قرار گرفته است، اما از سویی در مباحث وی بر ارزش بودن آزادی نیز تصریح شده است. به یک معنا مطهری آزادی را برترین و بزرگ‌ترین ارزش‌های انسانی و مافوق ارزش‌های مادی می‌داند
. وی این پرسش را طرح می‌کند که چرا آزادی به این مقام و ارزشمندی رسیده است که در شمار برترین و بزرگ‌ترین ارزش‌های انسانی قرار گیرد؟ پاسخ وی این است که در طول تاریخ بشری این ارزش همواره از آدمی دریغ شده است و از این رو چون ارزشی کمیاب بوده است از این رو ارزشی بسیار والا و ارجمند یافته است. و البته معتقد است که در عصر حاضر نیز گرچه شعار و حماسه و سخن آزادی هست، اما چیزی جز گندم نمایی و جو فروشی نیست.
از سویی در سخنان مطهری ارزش بودن آزادی معادل تکلیف بودن آزادی تلقی شده است. در واقع تلاش برای بهره‌مندی از آزادی وظیفه انسان‌ها است و آدمیان نمی‌توانند و نباید آزادی خود را تحت هیچ شرایطی سلب کنند و تن به اجبار و تحمیل بسپارند. البته تکلیف بودن آزادی وقتی قابل پذیرش است که مافوق «حق» تلقی شود، اما اگر در معنایی فروتر از حق بودن آزادی به کار رود، طبیعتاً می‌تواند نقدی بر اندیشه مطهری تلقی شود. البته به باور نگارنده، تأکید مطهری بر وظیفه بودن آزادی بیش از آنکه آزادی را ارزشی فروتر معرفی کند، بر فراتر بودن آن تصریح و تأکید دارد و آن را به گونه‌ای بر صدر می‌نشاند و بر سایر فضائل، همانند اخلاق، مقدم می‌دارد. به دیگر سخن، مطهری، آزادی را مافوق حق می‌داند. انسان چون حق دارد آزاد باشد، مکلف است این آزادی را حفظ کند. در اینجا حق و تکلیف نه در برابر هم، که در طول یکدیگر هستند

 

 

 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد رابطه اخلاق با ازادی