فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هنر انشاءنویسی

اختصاصی از فایل هلپ هنر انشاءنویسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

هنر انشاءنویسی

 

چکیده :

انشاء از نظر لغوی به معنی آفریدن ، آغاز کردن و از خود چیزی نوشتن است و هر نوشته ای که مراد از آن آشکار نمودن فدرت نویسندگی و تغییر ارزش نوشته ها باشد را انشاء می نامند .

انشاء به انواع مختلف تقسیم می شود که شامل انشاء وصفی یا توصیفی ، انشاء نقلی ، تحقیقی و نامه نگاری تقسیم می شود .

برای نوشتن انشاء باید رعایت نکاتی را بکنیم تا انشای سودمندی حاصل شود ، انشاء را باید ساده نوشت و جملات آن را کوتاه به کار برد و مطالب انشاء باید با واقعیت مرتبط بوده و در انشاء نویسی باید به ارکان انشاء که شامل مقدمه ، شروع مطلب ، شرح و بسط و نتیجه گیری می باشدتوجه لازم نموده تا انشاء از استخوان بندی خوبی برخوردار باشد .

در نوشتن انشاء رعایت نکات دستوری بسیار مهم است و معلم می بایست جهت بهتر نمودن کلاس درس انشاء نکاتی را رعایت کند .

در این مقاله سعی شده است که درس انشاء که پایه و اساس نویسندگی می باشد را به عنوان هنر نویسندگی مطرح نماییم .

مقدمه

به نام خداوند جان آفرین                                                     حکیم سخن درزبان آفرین

درس انشا در مدارس یکی از دروسی است که هنوز جای پای مناسبی برای خود باز نکرده است . مشکل انشانویسی و ضعف دانش آموزان در این زمینه را باید در زمان آغاز این درس در دوره ی ابتدایی (پایه دوم) جستجو نمودکه‌با‌درسی به نام جمله نویسی در آن پایه ی مقدمات انشا نویسی ، شکل می گیرد .

نویسندگی یا نگارش انشا ، هنری است که احتیاج به قواعد خاصی دارد . اگر معلم خود با شیوه ی مناسب نویسندگی ونگارش آشنایی کامل داشته باشد و در این درس مهم دانش آموزان خود را درست راهنمایی و هدایت نماید ، مسلماً آنها هیچ وقت در این درس مشکلی نخواهند داشت ، لذا ضرورت دارد که به این درس اهمیّت اساسی داده شود .

همانا که فارسی انشای من                              چو مشک است بی قیمت ، اندرختن

( بوستان سعدی  )

 

بخش اول

نکات دستوری ، پایه و اساس نویسندگی

در ابتدا به نکات مهم‌دستوری می پردازیم که پایه و اساس نویسندگی را تشکیل می دهد و زمینه را برای انشاء نویسی  هموار می کند .

دستور زبان فارسی

تعریف : دستور زبان فارسی علمی است که روش درست گفتن و درست نوشتن زبان فارسی را می آموزد .

 الفبای فارسی

در زبان فارسی سی و سه حرف وجود دارد . که آنها را الفبا گویند این حرفها عبارتند از : ( ا ، ء ، ب ، پ ، ت ، ث ، ج ، چ ، ح ، خ ، د ، ذ ، ر ، ز ، ژ ، س ، ش ، ص ، ض ، ط ، ظ ، ع ، غ ، ف ، ق ، ک ، گ ، ل ، م ، ن ، و ، ه ، ی )

کلمه

تعریف : کلمه لفظی است دارای معنی که از چند حرف به دست می آید مانند‌خاک ، گل ، اسب ، گفتن ، رفتند ، مهربان ، دیروز ، کاش ، از ...

جمله

تعریف : جمله یک یا چند کلمه است که به روی هم مقصودی را برساند . قسمت اصلی جمله فعل است . اگر یک جمله فعل نداشته باشد به مقصود گوینده یا نویسنده ی آن کاملاً پی نخواهیم برد .

فعل به تنهایی می تواند یک جمله باشد مانند نوشته است ، یعنی او نوشته است گفته ام ، یعنی من گفته ام .

در هر نوشته به تعداد فعل ها ، جمله‌وجود دارد. مثلاً در این جمله فعل و سه جمله است : هر کس شب را سحر کند ، و در انجام کارهای مسلمانان همت ننماید ، مسلمان نیست .

گاهی فعل در جمله حذف می شود . مثل فعل جمله ی آخر در این عبارت : شیری از جنگل می گذشت . به هر جانوری که می رسید ، می پرسید قویترین حیوان جنگل کیست ؟ می گفت : البته شما ! یعنی البته شما هستید .

اقسام جمله

جمله از لحاظ مفهوم و چگونگی بیان ، بر چهار قسم است :

1 – جمله ی خبری : جمله ای است که در آن ، گوینده خبری را بین کند .‌مثال : خداوند ، دانا و مهربان است.

2 – جمله ی پرسشی : آن است که در آن پرسشی انجام گرفته باشد . مثال : آیا آنانکه می دانند ، با آنانکه نمی دانند برابرند ؟

3 – جمله ی امری : جمله ای که با آن خواهشی شده ، یا فرمانی داده شده باشد جمله ی امری نامیده می شود . مثال : کتاب ها را از روی میز بردار .

4 – جمله تعجبی : جمله ای است که تعجب را برساند . مثال : به ، چه منظره ی جالبی !

نهاد – گزاره

تعریف : نهاد قسمتی از جمله است که درباره ی آن خبری می دهیم . و گزاره خبری است که درباره ی نهاد داده می شود . مثلاً در جمله : شهریار شاعر بزرگ ایران است ؛ شهریار ، نهاد و شاعر بزرگ ایران است گزاره می باشد .

هر یک از نهاد و گزاره ممکن است یک یا چند کلمه باشد . مانند این جمله : سعدی شاعر بزرگ ایران (نهاد) یگانه معلم اخلاق بود گزاره .

جمله ی ساده

1 – جمله ی ساده: آن است که یک فعل داشته باشد . مانند این جمله : دانش آموزان از کلاس بیرون رفتند . جمله ی ساده بر دو قسم است : جمله ی کامل ، جمله ی ناقص .

الف – جمله ی کامل:جمله ی ساده اگر دارای مفهوم تمام و کامل باشد ، آن را جمله ی کامل یا مستقل نامند . مثال ادب بزرگ ترین سرمایه ی انسان است .

ب – جمله ی ناقص : جمله ی ساده اگر دارای مفهوم کامل نباشد و شنونده را در انتظار بگذارد ، و جمله ی دیگری معنی آن را کامل کند جمله ی ناقص نامیده می شود . مانند این جمله : انسان اگر سعی نکند ...

جمله ی پایه – جمله ی پیرو

1 – جمله ی پایه : جمله ی پایه یا اصلی آن است که غرض اصلی گوینده را در برداشته باشد ؛ و بتواند به تنهایی بکار رود . مانند این جمله : خدا بندگان پاک خود را دوست دارد .

2 – جمله ی پیرو : آن است که غرض گوینده را بیان نکند و مستقل به کار نرود ، و برای کامل تر کردن معنی جمله ی پایه بیاید . مانند این جمله : میلیونها سال است که زمین به دور خورشید می گردد.جمله های پیرو معمولاً با کلماتی از قبیل : تا ، که ، اگر ، چون که ، تا اینکه ، چنانکه ، زیراکه ، بطوریکه ، گرچه همراه می آید .

اسم – اقسام اسم

تعریف : اسم کلمه ای است که برای نامیدن انسان ، حیوان یا چیز دیگر به کار می رود . مانند : مرد ، فریدون ، کودک ، اسب ، شما ،  مهربانی ، بیماری ...

اسم بر دو نوع است : اسم صریح و اسم کنایه .

الف – اسم صریح : آن است که معنی آن آشکار باشد . مانند : مسعود ، سنگ ، غم ، خنده ، مردی ، خانه ...

ب – اسم کنایه : آن است که معنای آن آشکار نباشد و کسی یا چیزی را به طور ناشناخته و نامشخص بیان کند . مانند : او ، شما ، دیگران ، کس ، هیچکدام ، که ...

اقسام اسم صریح

اسم صریح اقسامی دارد که به شرح زیر است :

1 – اسم عام : آن است که شامل همه ی افراد هم نوع و هم جنس باشد . مانند : انسان ، آموزگار ، کوه ، باغ ، گوسفند .

2 – اسم خاص : آن است که برانسان یا حیوان یا چیز معین دلالت کند .مانند: فردوسی ، ایران ، سهند ، پروین ، رخش .  

3 – اسم ذات : آن است که وجود مستقلی داشته باشد و با چشم ، قابل دیدن باشد مانند: سنگ ، کوه ، حیوان ، آب ...

4 – اسم معنی : آن است که وجود مستقلی نداشته باشد و به چشم دیده نشود :  مانند: غم ، حسد ، خشم ، عقل ، خرد ...

5 – اسم معرفه : آن است که در نزد شنونده شناخته شده باشد . مثلاً در جمله : آن کتاب را خریدیم ، مقصود گوینده کتابی است که در نزد شنونده مشخص می باشد .

6-اسم نکره : آن است که برای شنونده معلوم و شناخته شده نباشد . مانند : (کتابی) در جمله ی کتابی را خریدم .


دانلود با لینک مستقیم


هنر انشاءنویسی