فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نگاهی به تولدی دیگر فروغ فرخزاد 20 ص

اختصاصی از فایل هلپ نگاهی به تولدی دیگر فروغ فرخزاد 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

نگاهی به تولدی دیگر فروغ فرخزاد :

• فروغ در تولدی دیگر یک تابلو نقاشی میخ شده به دیوار است که با شجاعتی دوست داشتنی ساز برون رفت از میخ و دیوار را ساز می کند. تولدی دیگر پاسخی است به واقعیت چارچوب و تلاشی است از سوی محدود برای پا گذاشتن به خارج از محدوده.

مقدمه

بدون شک ما در تولدی دیگر، با تولد سر و کار داریم. اما تولد چیست؟ آیا تولد چارچوب است، وهم است، امید است و یا تولد نظم و یک پرانتز در بی نظمی است. چشم ما جهان است و جهان وهمی است که اسارت چشم ما آن را به عنوان یک جهان غیر قابل تردید و ملموس به ما تحمیل می کند. شاید جهان وهمی است که تنها در اسارت چشم ما می تواند پائیز باشد یا بهار، استکان چای روی میز باشد با گربه ای که در کنار گرمای شوفاژ پناه گرفته است. بدون در نظر گرفتن تعریف ما از تولد و بدون در نظر گرفتن چارچوب شاید بتوان ادعا کرد که تولد تنها در درون چهارچوب یا اسارت است که می تواند اتفاق بیفتد.

اگر ما تولد را وهم بودنی که چارچوب به ما تحمیل می کند بدانیم در قدم بعدی و شاید همزمان با وهم دیگری به نام رهایی روبرو خواهیم بود. اسارت می تواند تنها با تکیه به رهایی به تعریف و درک اسارت نزدیک شود. رهایی در بهترین حالتها تعریف اسارت است. رهایی چارچوب است که در دهان چارچوب نفس می کشد با این وجود ادعا می کند که اسارت نیست. اسارت تابلو نقاشی میخ شده به دیوار، اسارت میخ شده به مکان و زمان است و رهایی، میل یا آرزوی تابلو برای کنده شدن از دیوار. من فکر می کنم رهایی بیش از هر چیزی به اسارت نزدیکتر است، رهایی به جز اسارت نمی تواند. رهایی وهمی است که در چارچوب اسارت نفس می کشد، تغذیه می کند، به پیاده روی می رود، زاد و ولد می کند و درنهایت در زیر بار اسارت به خاک سپرده می شود با این وجود ادعا می کند که اسارت نیست.

واژه ی تولد چه درآستانه ی سرک کشیدن از دهانه ی بام رسیده ی یک رحم و چه در حوزه ی زبان و هنر آلوده به وهمی تب دار است. تولد، وهمی است که نوستالژی وهمی دیگر، رهایی را با دو پای درشت و چهارزانو می نشاند جلو روی اسیر. حس قفس، لمس واقعیتی زیبا در درون وهمی خانمانسوز است. قفس یک ضرورت است و حس قفس بدون قفس نمی تواند اتفاق بیفتد.

فروغ در تولدی دیگر، فروغ است و همزمان فروغ نیست. فروغ در تولدی دیگر دست به گریبان پارادوکس فروغ است. فروغ، آیه ی تاریکیست و همزمان فروغی است که رو به سوی درخت آب آینه چشم دارد. فروغ در تولدی دیگر چارچوبی است که به درک اسارت نزدیک می شود. فروغ در تولدی دیگر یک تابلو نقاشی میخ شده به دیوار است که با شجاعتی دوست داشتنی ساز برون رفت از میخ و دیوار را ساز می کند. تولدی دیگر پاسخی است به واقعیت چارچوب و تلاشی است از سوی محدود برای پا گذاشتن به خارج از محدوده .

تولد، در تولدی دیگر، وهمی است که وهم فروغ را بردوش گرفته به سوی وهمی دیگر کوچ می کند. تولدی دیگر، لب گرفتن از خود است برای درک بهتر و به زیر زبان آوردن خود. " من " در درون این وهم به دنبال تعریفی دیگر از قفس، چارچوب ، و بوم میخ شده ای به نام "من"است. فروغ در مقطع رودررویی با تولدی دیگر به بلوغ فکری لازم رسیده است که در قدم اول از خود "من" لب بگیرد و در قدم دوم و برای رسیدن تعریفی متفاوت از فروغ با فروغ همخوابه شود. بدون شک فروغ در تولدی دیگر حوصله و توان کافی برای باردار شدن را داراست . او در تولدی دیگر یک فروغ آبستن است. فروغ در تولدی دیگر فروغ را بو می کند، لمس می کند ،فروغ را روی زانو می نشاند و موهاش فروغ را با دقت و وسواس تمام و تا سر حد وسواس شانه می زند، در مقابل آینه چشم ها را تا آستانه ی درشت سرمه می کشد. فروغ در تولدی دیگر بام رسیده ی یک رحم با ظرفیت های بالای زایش است. فروغ تولدی دیگر، بازیگوش، مغرور، و به شدت دوست داشتنی است. در تولدی دیگر فروغ شاهد حضور پررنگ و پهلوانانه تفکر است. تفکر در تولدی دیگر تلاشی است برای تعریف دوباره ای از "من "، برای تعریف دوباره ای از " آیه تاریک". این تلاش برای بالا رفتن از دیوار طلسم غلیظ خارج از اسارت، مثل تب صمیمی و به شدت دوست داشتنی است.

به نظر من تم اصلی تولدی دیگر ، تولد است. نطفه ی تولدی دیگر، در درون یک دایره بسته می شود، تولد ی دیگر در درون همان دایره و در هفت بخش به ظاهر متفاوت و با تکیه به انسجام ذهنی قابل توجهی، به جز بخش پایانی، شکل می گیرد، رشد می کند و در نهایت در نقطه ای دیگر از همان دایره و رو به خودی که خود نیست ، چشم باز می کند. تولدی دیگر، نگاه فروغ است به خود در فاصله ی یک چشم برهم زدن. فروغ در فاصله این چشم بهم زدن با دو فروغ متفاوت دست به گریبان است، او با فروغی روبروست که فروغ نیست.

شاید تولدی دیگر فضای بیشتر، یا شکل و شمایل دیگری را برای نگاه به خود طلب کند. اما نگاه من به تولدی دیگر نگاهی است گذرا و شاید از روی تفنن و صرفا برای ایجاد فضایی است برای کنجکاوی های ذهن خودم. مانع اصلی در این پیاده روی، خود فروغ است که با حضور پررنگ خود ، رسیدن به نزدیکیهای یک نگاه بی طرفانه و چند بعدی به تولدی دیگر را شاید برای من به یک غیر ممکن تبدیل کرده باشد.

 

بخش اول

همه هستی من آیه تاریکیستکه ترا در خود تکرار کنانبه سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد بردمن در این آیه ترا آه کشیدم آهمن در این آیه ترابه درخت و آب و آتش پیوند زدم

در این بخش "من" سه بار و " ترا " سه بار تکرار می شود. "من اول" همه هستی من آیه تاریکیست که" ترای اول" را به بردن به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی، نوید می دهد. روی صحبت همه ی هستی" من"، رو به" ترا" دارد. این" من" می گوید که همه هستی او آیه تاریکیست. با این وجود به"ترا" نوید می دهد که " ترا" در خود تکرار کنان به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد"

در این بخش" من" رو به " تو" اعلام میکند؛ " من در این آیه ترا آه :کشیدم آه و من در این آیه ترا به درخت و آب و آتش پیوند زدم." شناسایی "من" شاید کار آسانی باشد. شاید شکی نباشد که " من


دانلود با لینک مستقیم


نگاهی به تولدی دیگر فروغ فرخزاد 20 ص

تحقیق درمورد بلوغ تولدی دیگ12

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درمورد بلوغ تولدی دیگ12 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

بلوغ تولدی دیگر

برخی معتقدند که دوره بلوغ بحرانی ترین مراحل زندگی به حساب می آید و دوران طوفان و تلاطم است. همه وجود نوجوان دستخوش جریانات سهمگین تحول و تغییر است. عده ای این بحران را وابسته به تغییرات جسمی، روحی و روانی نوجوان می دانند و عده ای اعتقاد دارند که عبور از مرحله بلوغ طبیعی است.

آنچه که موجب بحران می شود،‌عدم برقراری ارتباط صحیح و منطقی بزرگترها با نوجوان است. در شماره قبل به تعریف بلوغ و تغییرات جسمانی و فیزیولوژیکی در نوجوان به تأثیرات این تغییرات جسمانی در نوجوانان پرداختیم. در این شماره به یکی از واکنشهای روحی روانی بسیار شایع در نوجوان یعنی پرخاشگری و عصبانیت و نقش خانواده می پردازیم.

خانواده مهمترین و اصلی ترین نهاد تربیتی و نخستین آموزشگاه فرد محسوب می شود. پرداختن به مسائل دوره بلوغ بدون توجه به نقش حیاتی خانواده و تأثیر شکل تعاملات و ساختار خانواده ناقص و ناتمام تلقی می شود. یک خانواده سالم خانواده ای است که میان والدین و فرزندان، رابطه ای انسانی و سالم برقرار باشد.

وجود تنش، دعوا، عصبانیت و پرخاشگری در بین اعضاء خانواده نشانه ای است از آسیب در برقراری روابط سالم، شاید شما نیز با مواردی اینچنین برخورد داشته باشید.

مراجع: پسرم تا به حال هیچ مسئله و مشکلی نداشته، ولی نمی دانم چرا یک مرتبه عوض شده است؟

روانشناس: منظورتان چیست؟

مراجع: همیشه مؤدب و آرام بود. ولی مدتی است که بسیار عصبانی است و بیشتر اوقات بی حوصله است . مرتباً بهانه می گیرد و با خواهر کوچکتر از خودش همیشه جر و بحث دارد.

روانشناس: وقتی حالت عصبانیت و پرخاشگری دارد، شما چه می کنید؟

مراجع: دیگر خسته شده ام، چاره دیگری ندارم، گاهی او را تنبیه می کنم و سرش فریاد

می کشم و ...

روانشناس: آیا از تنبیه ها و فریاد کشیدن ها، نتیجه مثبت هم گرفته اید؟

مراجع: خیر، تازه آن وقت عصبانی تر و لجبازتر می شود.

روانشناس: برای برخورد با هر مشکلی ابتدا لازم است دلایل وقوع آن را شناسایی کنید، بنابراین باید اطلاعاتی در زمینه پرخاشگری نوجوانان در دوره بلوغ داشته باشید.

بلوغ دوران سرکشی:

سالهای بلوغ اغلب دوران سرکشی و تمرد و اضطراب است. سرکشی نوجوانان در برابر صاحبان اختیار و مقررات، مطلب تازه ای نیست و اگر علاقه ای به تربیت و آموزش و رشد فرزندانمان داریم باید آن را تحمل کنیم.

سالهای بلوغ سالهای سختی و مرارت والدین است. تماشای تبدیل کودکی شیرین و دوست داشتنی به نوجوانی بالغ و سرکش آسان نیست. تحمل ظاهر و حرکاتی مانند جویدن ناخنها، دست کردن در بینی، ضرب گرفتن و پر سر و صدا راه رفتن، پای بر زمین کوبیدن، صاف کردن گلو، زیر چشمی نگاه کردن، بی اعتنایی و دهن کجی، صبر ایوب می خواهد.

تنها مایه دلخوشی و شاید بهتر بگوییم، نیم مایه دلخوشی این است که، جنون و سرکشی اش از قانون بلوغ تبعیت می کند. رفتارش منطبق با رشد و بزرگ شدن است. راه تکامل را می پیماید.

منظور از بلوغ و سالهای بحران نوجوانی جز گذراندن این تحول نیست. شخصیتی شکل می گیرد و لازمه اش این تغییرات است. عبور از سازمان کودکی به سازمان نوجوانی و از آنجا به بلوغ که باید خود را از قید پدر و مادر آزاد کند و هویت تازه ای بیابد.

راهنمایی برای سرکشی :

پدر و مادر گرامی؛ سرکشی نوجوان خود را بپذیر. سالهای نوجوانی دوران دشواری است زمان سوء ظن و در خود به دیده تردید نگریستن و رنج بردن است. دوران آرزوهای دنیوی ، شهوت و مجاهده و رنج و عذاب شخصی است. زمان ناسازگاری ، دم دم مزاجی و دلسردی است.

به گفته آنافروید: سازگاری نوجوان و رفتار غیرقابل پیش بینی او طبیعی است. اگر با انگیزه اش می جنگد و آن را قبول می کند،‌اگر در عین حال هم پدر و مادرش را می پرستد و هم از آنها متنفر است، اگر در برابر دیگران به هیچ وجه حاضر به تصدیق حرف مادر خود نیست و با این حال به طور غیرمنتظره با او درددل می کند. اگر از دیگران تقلید می کند و در عین حال، بی وقفه در جستجوی هویت خویش می گردد، اگر بیش از هر زمانی در زندگی آرمان گرایی می کند و در قالب هنرمندان می رود، سخاوت به خرج می دهد و از خود گذشته می شود، اگر بر عکس با خود محوری و نفس پرستی، حسابگری را انتخاب می کند، کاری طبیعی انجام داده است.

تظاهر به دانایی بیش از اندازه نکنید

برای راهنمایی نوجوان دائم به آنها امر و نهی نکنید. بلکه با استدلال سعی کنید نوجوان در عمل خود به راه حل و نتیجه دست یابد. هرگز آن را حاضر و آ,اده در اختیارش قرار ندهید. نوجوانان از همه جیزدانها و کسانی که مدعی همه جیزدانی هستند، رابطه خوبی ندارند. تقریباً همه نوجوانان در برخورد با گرفتاریها، احساسی مشابه دارند. در نظر آنها احساساتشان بدیع، شخصی و منحصر به فرد است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد بلوغ تولدی دیگ12

دانلود مقاله کامل درباره بلوغ ( تولدی دیگر)

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره بلوغ ( تولدی دیگر) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره بلوغ ( تولدی دیگر)


دانلود مقاله کامل درباره بلوغ ( تولدی دیگر)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :41

 

بخشی از متن مقاله

مفهوم بلوغ را بطور کلی به منزله دوره‌ای از حیات انسانی تلقی می‌کنند که «مرحله‌ بی‌فراری و نابسامانی» است. مرحله ای از زندگی فرد که در آن، این نابسامانی‌ها و آشفتگی‌ها اجتناب ناپذیر است. اما واقعیت این است که اینگونه اندیشیدن در مورد بلوغ اندکی افراطی و غیرقابل قبول می‌‌باشد. چرا که وقتی، کودک از محیط سرشار از آرامش، امنیت و محبت یک خانواده به حیات خویش ادامه می‌دهد این دورة آشفته و نابسامان را هم به خوبی و بدون هیچگونه نظم و اختلالی سپری خواهد کرد و پا به عرصه مرحله بعدی زندگی یعنی دورة بزرگسالی خواهد گذاشت.

اما، با وجود این، تغییر و تحولات روانی و جسمانی مهمی در شخص روی می‌دهد که خواه ناخواه وی را از دورة کودکی و دورة بزرگسالی جدا می‌سازد و او را در دوره‌ای مابین این دو، قرار می‌دهد که همان «مرحلة بلوغ» است.

عده‌ای از روان‌شناسان، دورة نوجوانی و بلوغ را به اعتباری دوران آشوب، طغیان و سرکشی نام نهاده‌اند. منظور از ذکر این واژه‌ها در مورد بلوغ، این تصورنیست که نوجوانان افرادی سرکش و آشوبگر هستند بلکه نظر آنها در این مورد به انقلاب درونی دوران بلوغ متوجه است و نه جنبه‌ ظاهری و خارجی آن. چرا که در این مرحله تغییرات فیزیولوژیکی با تغییراتی در رفتار توام بودن و نوجوانان در تطابق و سازش خویش با محیط دچار اشکال می‌شود.


سن بلوغ

در این که سن بلوغ در چه زمانی آغاز و در چه سنی پایان می‌گیرد اتفاق نظر وجود ندارد و بسیار دشوار است که سن معینی برای شروع و پایان مرحلة بلوغ تعیین نمائیم، چرا که در مرتبه اول علائم بلوغ گوناگون و متنوع است ودیگر اینکه آغاز بلوغ به حسب ساختمان جسمانی و وضعیت روحی و روانی افراد، متفاوت است. مسئله دیگری که از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد این تحقیقات دانشمندان اروپا و امریکا موید این نظر است که سن بلوغ نوجوان امروز نسبت به زمان نوجوانی پدران و مادران ما اندکی متفاوت است. بعبارت دیگر نسل کنونی زودتر از نسل‌های گذشته به مرحلة بلوغ می‌رسد و این زودرسی بلوغ، در شهرها، بویژه شهرهای صنعتی و پرآشوب بارزتر به چشم می‌خورد. علت این امر شاید وضعیت خاص زندگی شهرنشینی جدید و محیط پرورشی نوینی است که نوجوانان نیز از آن بی‌بهره‌ نیستند. این عوامل موثر عبارتند از: سینما، رسانه‌های گروهی شامل رادیو، تلویزیون، مطبوعات، کتاب‌‌های ویژه کودکان و نوجوانان، بهبودی وضع تعلیم و تربیت در بیشتر خانواده‌ها، وضع تغذیه‌ و بهداشت فردی و روانی مناسب‌تر نسبت به نسل‌های گذشته. که تمام این عوامل در این زودرسی نسبت به گذشته بی‌تأثیر نیستند.

تحولات فیزیکی (بدنی)

شورع مرحله بلوغ در پسر و دختر با یک سری تغییرات بیولوژیک همراه است و یک تا دوسال قبل از آغاز دورة بلوغ، رشد عمومی بدن دچار تغییرات و دگرگونیهایی می‌شود که این تحولات، مقدمات بلوغ را فراهم می‌آورند که این مرحله «دوره پیش از بلوغ» نامیده می‌شود.

پس از‌ آن طرح عمومی بدن در پسران و دختران دستخوش تحول ناگهانی می‌شود که این تغییرات در پسرها بین سنین 15 – 11 سالگی و در دخترها بین سنین 12 – 9 سالگی ظهور می‌نماید. در پسرها، شانه‌ها پهن‌تر می‌گردد، چربی اضافی دستها و پاها بتدریج ظهور می‌یابد. رویش مو در پشت لبها‌ آغاز شده و بتدریج چانه و گونه‌ها را نیز دربرمی‌گیرد که معمولا در سن 18 سالگی صورت نوجوان پسر کامل شده و به یک مرد جوان شبیه می‌شود، در عین حال رویش مو در سینه و دیگر اندام نیز آغاز می‌شود. صدای پسران نیز تغیر  می‌:ند که در آغاز این تغییر، صدا دورگه شده و سپس بم می‌‌گردد و تن صدای مردانه را به خود می‌گیرد.

اما آنچه که در این رشد سریع جسمانی قابل توجه می باشد رشد استخوانهای دستها و پاها است. حداکثر سرعت رشد استخوانی در پسرها حدود سن 15 – 14 سالگی است و در این هنگام، بویژه استخوانهای پاها رشد بسیار سریع و چشمگیری دارند و پاها کشیده‌تر می‌شوند و در نتیجه به نوجوان یک ظاهر ناموزون می‌ بخشد، که در این حالت معمولا تمام نوجوانان در کارهایشان به گونه‌ای دچار عدم تعادل و بی‌مهارتی می شوند. و همانگونه که اشاره شد علت این امر، رشد بیش از حد استخوانهای بلند است که در نتیجه دستها و پاها قدرت تطبیقی خود را از دست می دهند.

در دخترها، بطور طبیعی، مرحله‌ بلوغ یک تا دوسال زودتر از جنس مخلفشان آغاز می‌شود. در مرحله بلوغ دختران، آنچه در وهله نخست جلب توجه می‌کند بزرگ شدن باسن، شکل گرفتن و کامل شدن پستان ها و سپس رویش مو در اعضاء مختلف آغاز می‌گردد. صدای دخترها نیز اندکی دورگه می‌شود ولی بم بودن صدا که در پسرها دیده‌می‌ شود در آنها به چشم نمی‌خورد و در نهایت، بتدریج شکل ظاهر دخترها یک هیأت زنانه به خود می‌گیرد.

از نظر پزشکی، فعالیت عدد اندکرین‌(عدد داخلی) در این مرحله بیش از دوران دیگر رشد می‌شود و همین امر موجب تحولات ناگهانی در اندام نوجوانمی‌شود و مخصوصا این فعالیت در غدد جنسی بارزتر دیده می‌شود بطوری  که در این هنگام ظهور نخستین علائم عادت ماهانه در دخترها و اولین احتلام شبانه در پسرها و رود بدون تردید آنها به دوره حساس و پیچیده بلوغ اس. در ضمن باید توجه داشت که در بدن دخترها مقدار اندکی هورمون مردانه و در بدن پسرها مقداری هورمون زنانه تولید می‌شود. هورمون مردانه‌ (تستوسترون) باعث می شود که بر روی پوست صورت اکثر دختران و پسران در دوره بلوغ، بثورات (جوش) جلدی ظاهر شود که اصطلاحاً آنرا «جوش غرور» می‌گویند.

از نظر رشد بدنی لازم است بدانیم که رشد جسمانی در پسرها از سن 12سالگی آغاز و در سن 19 – 18 سالگی پایان می گیرد و در دخترها رشد بدنی از سن 9 سالگی شروع و در سن 17 – 16 سالگی خاتمه می‌یابد.

نکته مهم اینکه قبل از آغاز مرحله بلوغ، پسرها از لحاظ رشد جسمانی جلوتر از دخترها هستند. اما از هنگام شروع بلوغ، دخترها از نظر رشد بدنی از پسرها جلوتر می‌باشند و این حالت رشد تا سن 14 سالگی در آنها ادامه می‌یابد که مجددا پسرها برتری رشد بدنی خود را برجنس مخالف بدست آورده و تاپایان مرحله بلوغ، این برتری را حفظ می‌نمایند.

جالب است بدانیم که بطور نسبی حداکثر سرعت رشد جسمانی در پسرها 15 سالگی و در دخترها 12 سالگی است.

تحولات روانی دوره بلوغ

تعدادی از روانشناسان که براین اعتقادند دوره بلوغ از سن 12 سالگی شروع و در سن 18 سالگی پایان می‌گیرد. این دوره را به سه مرحله تقسیم  نموده‌اند و برای هریک از این مراحل سه گانه ویژگیهای نیز برشمرده‌اند:

الف- (14 – 12 ): از خصوصیت مهم این مرحله ، ظهور روح اجتماعی، استقلال طلبی و گرایش به زندگی گروهی در نوجوانان است.

ب – (15 – 14سالگی): ویژگی‌ اختصاصی این مرحله گرایش به جنس مخالف است.

ج – (18 – 15سالگی): در این مرحله، تمایل به ایده‌آل پرستی و احساس عشق کامل نسبت به جنس مخالف بروز می‌‌نماید.

می بینیم که بلوغ، با مراحل قبلی رشد تفاوت اساسی و قابل توجهی دارد و بطور کلی، رشد روانی در دوره بلوغ در وهلة نخست رنگ جنسی و تناسلی دارد و در وهله دوم به شکل یک «بحران» نمایان می‌شود و سرانجام به صورت یک دوره شکل گیری و ساخته شدن شخصیت درمی‌آید.

نخستین اثری که حاکی از تغییر و تحول روحیه نوجوان است بیداری عواطف و احساسات جنسی وی نسبت به جنس مخالف است که در حدود 16 سالگی در پسرها و درخترها اندکی زودتر بوجود می‌آید.

در این مرحله از رشد این گرایش بتدریج روبه فزونی است، چرا که فعالیت غدد تناسلی آغاز شده و نوجوان، بخوبی دریافته است که با دوران قبلی حیات خود تفاوت فاحشی یافته است و به سبب بیداری این احساس، تخیلات و رویا‌پردازی‌های مربوط به امور جنسی درمرحله بلوغ بسیار آشکار و بارز است.

ناگفته نماند که در اوایل بلوغ، بین پسرها و دخترها جدایی خاصی محسوس است که این جدایی در پسرها بارزتر است، بدین علت که آنها علاقمندی بیشتری به تشکیل گروه همسان نشان می‌دهند. و در این زمان است که دخترها و پسرها، هر یک عقیده‌ای خاص درباره جنس مخالف خویش دارند. دخترها می‌گویند: پسرها، خشن، بی‌ادب، مضحک و غیرقابل تحمل هستند. حال آنکه پسرها، دختران را لوس و ترسو توصیف می‌کنند.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره بلوغ ( تولدی دیگر)