فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان

اختصاصی از فایل هلپ بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 176

 

پیشگفتار:

تحقیق حاضر با عنوان "بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان " سعی دارد، تاثیرات مثبت وپیامدهای منفی وابستگی کودکان به تلویزیون را مورد بررسی قرار دهد. در راستای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد تاریخچه پیدایش رسانه‌های گروهی و به خصوص تلویزیون مطرح شده، سپس انواع کارکردهای تلویزیون، وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم تحقیق مقدارزمانی که کودکان در شرایط مختلف سنی صرف تماشای تلویزیون میکنند،آغاز سن تماشای تلویزیون، دلایل تماشای تلویزیون توسط کودکان و انتظاراتی که کودکان و والدین آنها از تلویزیون دارند مورد بررسی قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است آمار و ارقام مربوط به این فصل از تحقیق، در مورد جامعه آمریکا و بر اساس اطلاعات کتاب " تلویزیون در زندگی کودکان ما نوشته ویلبر شرام و دیگران، ترجمه محمود حقیقت کاشانی می‌باشد. امید است با عنایتی که مسئولین تعلیم وتربیت ایران اسلامی به الگو گیری کودکان این مرز و بوم از رسانه‌های گروهی و به ویژه رسانه‌های تصویری دارند، زمینه انجام این چنین پژوهشهای گسترده ای در سیستم آموزش و پرورش کشور مانیز فراهم گردد که این مهم حمایت همه جانبه مسئولین امر را می‌طلبد.

فصل سوم با عنوان جهان جدید تلویزون مسایلی از جمله سن شروع تماشای تلویزیون و شرایط زمانی و انواع موضوعاتی که مورد توجه کودکان با توجه به شرایط سنی و جنسی و همچنین توانایی‌های ذهنی آنها است مورد بررسی قرار گرفته است.

فصل چهارم مربوط به نحوه و میزان یادگیری کودکان از این رسانه و عوامل تاثیر گذار بر این مساله است.

در فصل پنجم تحقیق، تاثیرات روحی، روانی و جسمی تلویزیون بر کودکان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در نهایت در فصل ششم به رسانه جدید " اینترنت "و رابطه آن با مسئله یادگیری و الگو پذیری کودکان و انواع خطراتی که این رسانه برای کودکان دارد اشاره شده است.

مقدمه:

کودکان ما امروزه در خانه ای پا به دنیا می‌گذارند که تلویزیون در آن به طور میانگین هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا دیگر بیش از آنکه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنویم این تلویزیون است که داستانهای مربوط به انسانها، زندگی و ارزشهای آن را برای ما بیان می‌کند.

تلویزیون، امروزه به عنوان عمومی ترین و پرمخاطب ترین رسانه جمعی، سهم عمده ای در آموزش و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر فرهنگ و روح و روان جمعی دارد.

تاثیر پذیری اکثریت خاموش جامعه از تلویزیون و برنامه‌های ماهواره ای تلویزیونی بسیاری از اوقات کشورهای جهان سوم را با بحران فرهنگی روبرو کرده است.

تلویزیون هر روز بر ما تسلط بیشتری می‌یابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامه‌های تلویزیونی برای کودکان و خانواده‌های خود باشیم. این حق ماست و می‌بایستی عکس العمل نشان دهیم. اگر چه تلویزیون فی نفسه مطرود نیست اما برنامه‌های تلویزیونی در مجموع زیانبار بوده اند. در غرب به نوعی و در شرق به شکلی دیگر خطر برنامه‌های مخرب و منحط تلویزیونی احساس می‌شود.

ما بدبختانه فرزندانمان را با تلویزیون تربیت می‌کنیم وقتی می‌خواهیم آنان را ساکت کنیم برای آنان تلویزیون روشن می‌کنیم و یا آنان را به تماشای برناه‌هایی که خودمان هم نمی دانیم چه هستند دعوت می‌کنیم. خودمان هم متاسفانه عادت کرده ایم به آنچه پخش می‌شود فقط خیره شویم و نگاه کنیم. بشر با تولید نیازمند به شناخت دنیای اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحیه مدنی می‌تواند به صورتی سالم و سازنده انجام گیرد اما به نظر می‌رسد تلویزیون یک مانع اصلی بر سر راه رسیدن به دنیای بهتر است پس ما بایستی از آثار سوء این جعبه جادویی آگاه شویم و در ارتباط با تلویزیون مسؤولیت خود را بپذیریم.

«تلویزیونی که می‌تواند دارای اثرات کاملاً مخرب باشد می‌تواند به صورت ابزار مفیدی نیز در خدمت تعلیم و تربیت درآید تلویزیون می‌تواند چنین باشد ولی خیلی غیر محتمل است که چنین بشود.»

ساخت برنامه‌های با ارزش وقت بیشتر و تخصص بالاتری لازم دارد اما افرادی که بتوانند برای مدت زمان پخش برنامه‌های بد بسازند زیاد هستند و این مسأله را حل می‌کند.

نمی توان کودکان را برای زمانی که در مقابل صفحه تلویزیون صرف می‌کنند سرزنش کرد و اینکه آنها تقصیری ندارند که از طریق تلویزیون اطلاعات دگرگون شده را دریافت می‌دارند.

جان کندری می‌گوید: قرار نیست که تلویزیون از بین برود از سویی خیلی کم احتمال دارد که تلویزیون فضای مناسبی را برای اجتماعی کردن کودکان ایجاد کند.»

در گذشته کودکان ناظر فعالیت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طی یک نسل به آنان آموخته بود الگویی برای نسل آینده می‌شد اما اکنون باید دریابیم که کودکان از محیط اطراف خود چه چیزهایی را فرا می‌گیرند؟ عواملی که محیط اطراف آنان را می‌سازد چه نام دارد؟ و تلویزیون به عنوان یکی از این عوامل چه می‌کند و چه باید بکند؟


دانلود با لینک مستقیم


بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان

بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان

اختصاصی از فایل هلپ بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 176

 

پیشگفتار:

تحقیق حاضر با عنوان "بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان " سعی دارد، تاثیرات مثبت وپیامدهای منفی وابستگی کودکان به تلویزیون را مورد بررسی قرار دهد. در راستای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد تاریخچه پیدایش رسانه‌های گروهی و به خصوص تلویزیون مطرح شده، سپس انواع کارکردهای تلویزیون، وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم تحقیق مقدارزمانی که کودکان در شرایط مختلف سنی صرف تماشای تلویزیون میکنند،آغاز سن تماشای تلویزیون، دلایل تماشای تلویزیون توسط کودکان و انتظاراتی که کودکان و والدین آنها از تلویزیون دارند مورد بررسی قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است آمار و ارقام مربوط به این فصل از تحقیق، در مورد جامعه آمریکا و بر اساس اطلاعات کتاب " تلویزیون در زندگی کودکان ما نوشته ویلبر شرام و دیگران، ترجمه محمود حقیقت کاشانی می‌باشد. امید است با عنایتی که مسئولین تعلیم وتربیت ایران اسلامی به الگو گیری کودکان این مرز و بوم از رسانه‌های گروهی و به ویژه رسانه‌های تصویری دارند، زمینه انجام این چنین پژوهشهای گسترده ای در سیستم آموزش و پرورش کشور مانیز فراهم گردد که این مهم حمایت همه جانبه مسئولین امر را می‌طلبد.

فصل سوم با عنوان جهان جدید تلویزون مسایلی از جمله سن شروع تماشای تلویزیون و شرایط زمانی و انواع موضوعاتی که مورد توجه کودکان با توجه به شرایط سنی و جنسی و همچنین توانایی‌های ذهنی آنها است مورد بررسی قرار گرفته است.

فصل چهارم مربوط به نحوه و میزان یادگیری کودکان از این رسانه و عوامل تاثیر گذار بر این مساله است.

در فصل پنجم تحقیق، تاثیرات روحی، روانی و جسمی تلویزیون بر کودکان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در نهایت در فصل ششم به رسانه جدید " اینترنت "و رابطه آن با مسئله یادگیری و الگو پذیری کودکان و انواع خطراتی که این رسانه برای کودکان دارد اشاره شده است.

مقدمه:

کودکان ما امروزه در خانه ای پا به دنیا می‌گذارند که تلویزیون در آن به طور میانگین هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا دیگر بیش از آنکه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنویم این تلویزیون است که داستانهای مربوط به انسانها، زندگی و ارزشهای آن را برای ما بیان می‌کند.

تلویزیون، امروزه به عنوان عمومی ترین و پرمخاطب ترین رسانه جمعی، سهم عمده ای در آموزش و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر فرهنگ و روح و روان جمعی دارد.

تاثیر پذیری اکثریت خاموش جامعه از تلویزیون و برنامه‌های ماهواره ای تلویزیونی بسیاری از اوقات کشورهای جهان سوم را با بحران فرهنگی روبرو کرده است.

تلویزیون هر روز بر ما تسلط بیشتری می‌یابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامه‌های تلویزیونی برای کودکان و خانواده‌های خود باشیم. این حق ماست و می‌بایستی عکس العمل نشان دهیم. اگر چه تلویزیون فی نفسه مطرود نیست اما برنامه‌های تلویزیونی در مجموع زیانبار بوده اند. در غرب به نوعی و در شرق به شکلی دیگر خطر برنامه‌های مخرب و منحط تلویزیونی احساس می‌شود.

ما بدبختانه فرزندانمان را با تلویزیون تربیت می‌کنیم وقتی می‌خواهیم آنان را ساکت کنیم برای آنان تلویزیون روشن می‌کنیم و یا آنان را به تماشای برناه‌هایی که خودمان هم نمی دانیم چه هستند دعوت می‌کنیم. خودمان هم متاسفانه عادت کرده ایم به آنچه پخش می‌شود فقط خیره شویم و نگاه کنیم. بشر با تولید نیازمند به شناخت دنیای اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحیه مدنی می‌تواند به صورتی سالم و سازنده انجام گیرد اما به نظر می‌رسد تلویزیون یک مانع اصلی بر سر راه رسیدن به دنیای بهتر است پس ما بایستی از آثار سوء این جعبه جادویی آگاه شویم و در ارتباط با تلویزیون مسؤولیت خود را بپذیریم.

«تلویزیونی که می‌تواند دارای اثرات کاملاً مخرب باشد می‌تواند به صورت ابزار مفیدی نیز در خدمت تعلیم و تربیت درآید تلویزیون می‌تواند چنین باشد ولی خیلی غیر محتمل است که چنین بشود.»

ساخت برنامه‌های با ارزش وقت بیشتر و تخصص بالاتری لازم دارد اما افرادی که بتوانند برای مدت زمان پخش برنامه‌های بد بسازند زیاد هستند و این مسأله را حل می‌کند.

نمی توان کودکان را برای زمانی که در مقابل صفحه تلویزیون صرف می‌کنند سرزنش کرد و اینکه آنها تقصیری ندارند که از طریق تلویزیون اطلاعات دگرگون شده را دریافت می‌دارند.

جان کندری می‌گوید: قرار نیست که تلویزیون از بین برود از سویی خیلی کم احتمال دارد که تلویزیون فضای مناسبی را برای اجتماعی کردن کودکان ایجاد کند.»

در گذشته کودکان ناظر فعالیت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طی یک نسل به آنان آموخته بود الگویی برای نسل آینده می‌شد اما اکنون باید دریابیم که کودکان از محیط اطراف خود چه چیزهایی را فرا می‌گیرند؟ عواملی که محیط اطراف آنان را می‌سازد چه نام دارد؟ و تلویزیون به عنوان یکی از این عوامل چه می‌کند و چه باید بکند؟


دانلود با لینک مستقیم


بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان

دانلود مقاله بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان 175 ص Copy

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان 175 ص Copy دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 184

 

پیشگفتار:

تحقیق حاضر با عنوان "بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان " سعی دارد، تاثیرات مثبت وپیامدهای منفی وابستگی کودکان به تلویزیون را مورد بررسی قرار دهد. در راستای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد تاریخچه پیدایش رسانه‌های گروهی و به خصوص تلویزیون مطرح شده، سپس انواع کارکردهای تلویزیون، وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم تحقیق مقدارزمانی که کودکان در شرایط مختلف سنی صرف تماشای تلویزیون میکنند،آغاز سن تماشای تلویزیون، دلایل تماشای تلویزیون توسط کودکان و انتظاراتی که کودکان و والدین آنها از تلویزیون دارند مورد بررسی قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است آمار و ارقام مربوط به این فصل از تحقیق، در مورد جامعه آمریکا و بر اساس اطلاعات کتاب " تلویزیون در زندگی کودکان ما نوشته ویلبر شرام و دیگران، ترجمه محمود حقیقت کاشانی می‌باشد. امید است با عنایتی که مسئولین تعلیم وتربیت ایران اسلامی به الگو گیری کودکان این مرز و بوم از رسانه‌های گروهی و به ویژه رسانه‌های تصویری دارند، زمینه انجام این چنین پژوهشهای گسترده ای در سیستم آموزش و پرورش کشور مانیز فراهم گردد که این مهم حمایت همه جانبه مسئولین امر را می‌طلبد.

فصل سوم با عنوان جهان جدید تلویزون مسایلی از جمله سن شروع تماشای تلویزیون و شرایط زمانی و انواع موضوعاتی که مورد توجه کودکان با توجه به شرایط سنی و جنسی و همچنین توانایی‌های ذهنی آنها است مورد بررسی قرار گرفته است.

فصل چهارم مربوط به نحوه و میزان یادگیری کودکان از این رسانه و عوامل تاثیر گذار بر این مساله است.

در فصل پنجم تحقیق، تاثیرات روحی، روانی و جسمی تلویزیون بر کودکان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در نهایت در فصل ششم به رسانه جدید " اینترنت "و رابطه آن با مسئله یادگیری و الگو پذیری کودکان و انواع خطراتی که این رسانه برای کودکان دارد اشاره شده است.

مقدمه:

کودکان ما امروزه در خانه ای پا به دنیا می‌گذارند که تلویزیون در آن به طور میانگین هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا دیگر بیش از آنکه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنویم این تلویزیون است که داستانهای مربوط به انسانها، زندگی و ارزشهای آن را برای ما بیان می‌کند.

تلویزیون، امروزه به عنوان عمومی ترین و پرمخاطب ترین رسانه جمعی، سهم عمده ای در آموزش و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر فرهنگ و روح و روان جمعی دارد.

تاثیر پذیری اکثریت خاموش جامعه از تلویزیون و برنامه‌های ماهواره ای تلویزیونی بسیاری از اوقات کشورهای جهان سوم را با بحران فرهنگی روبرو کرده است.

تلویزیون هر روز بر ما تسلط بیشتری می‌یابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامه‌های تلویزیونی برای کودکان و خانواده‌های خود باشیم. این حق ماست و می‌بایستی عکس العمل نشان دهیم. اگر چه تلویزیون فی نفسه مطرود نیست اما برنامه‌های تلویزیونی در مجموع زیانبار بوده اند. در غرب به نوعی و در شرق به شکلی دیگر خطر برنامه‌های مخرب و منحط تلویزیونی احساس می‌شود.

ما بدبختانه فرزندانمان را با تلویزیون تربیت می‌کنیم وقتی می‌خواهیم آنان را ساکت کنیم برای آنان تلویزیون روشن می‌کنیم و یا آنان را به تماشای برناه‌هایی که خودمان هم نمی دانیم چه هستند دعوت می‌کنیم. خودمان هم متاسفانه عادت کرده ایم به آنچه پخش می‌شود فقط خیره شویم و نگاه کنیم. بشر با تولید نیازمند به شناخت دنیای اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحیه مدنی می‌تواند به صورتی سالم و سازنده انجام گیرد اما به نظر می‌رسد تلویزیون یک مانع اصلی بر سر راه رسیدن به دنیای بهتر است پس ما بایستی از آثار سوء این جعبه جادویی آگاه شویم و در ارتباط با تلویزیون مسؤولیت خود را بپذیریم.

«تلویزیونی که می‌تواند دارای اثرات کاملاً مخرب باشد می‌تواند به صورت ابزار مفیدی نیز در خدمت تعلیم و تربیت درآید تلویزیون می‌تواند چنین باشد ولی خیلی غیر محتمل است که چنین بشود.»

ساخت برنامه‌های با ارزش وقت بیشتر و تخصص بالاتری لازم دارد اما افرادی که بتوانند برای مدت زمان پخش برنامه‌های بد بسازند زیاد هستند و این مسأله را حل می‌کند.

نمی توان کودکان را برای زمانی که در مقابل صفحه تلویزیون صرف می‌کنند سرزنش کرد و اینکه آنها تقصیری ندارند که از طریق تلویزیون اطلاعات دگرگون شده را دریافت می‌دارند.

جان کندری می‌گوید: قرار نیست که تلویزیون از بین برود از سویی خیلی کم احتمال دارد که تلویزیون فضای مناسبی را برای اجتماعی کردن کودکان ایجاد کند.»

در گذشته کودکان ناظر فعالیت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طی یک نسل به آنان آموخته بود الگویی برای نسل آینده می‌شد اما اکنون باید دریابیم که کودکان از محیط اطراف خود چه چیزهایی را فرا


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان 175 ص Copy

رسانه‌های جمعی

اختصاصی از فایل هلپ رسانه‌های جمعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

مقدمه

امروزه شاید اطلاعات و آنچه رسانه‎های همگانی در زمینه‎های مختلف اجتماعی و سیاسی عرضه می‎دارند از جمله گرانبهاترین موضوع در جوامع انسانی باشد. برخی نظریه‎پردازان ارتباطات بر این اعتقادند که اهمیت این امر تا به آنجاست که امروزه اختیار جهان تنها در دست کسی است که نفوذ قابل ملاحظه‎ای بر رسانه‎ها دارد. از این رو هر کشور به فراخور و ظرفیت رسانه‎های گروهی خود سعی دارد همه چیز را از این طریق و به شیوه‎ دلخواه و متناسب با آمال و آرزوهای خود منعکس و اداره نماید. در عصری که فرا ارتباطات نامیده می‎شود و زندگی روزمره مردم با تمام وجود متأثر از چنین روشی است، به سختی می‌توان منکر متغیری چنین قدرتمند در عرصه‎ زندگی بشر گردید.بی‎توجهی به این مهم می‎تواند جوامع را در معرض رکود و عقب‎ماندگی جدی قرار دهد، به گونه‎ای که حتی بسیاری از صاحب‎نظران تحولات اجتماعی قائل به تغییرات بسیار جدی و بنیادین در عرصه‎ زندگی اجتماعی بشر و فرهنگ جوامع در آینده‎ای نه چندان دور می‎باشند. در این میان رسانه‎ها به عنوان یکی از مهمترین نمادهای این تحول عظیم در عرصه‎ زندگی بشر رفته رفته نقش و جایگاهی استراتژیک و پیچیده به خود گرفته و به عنوان عاملی سرنوشت ساز و تعیین کننده در انتخاب انسان امروز مطرح شده‎اند. با تمام تعاریف و الزامات شمرده شده نباید زوایای منفی ناهنجار و مشکل‎ساز آن را نیز از نظر پنهان کرد، چرا که غفلت از آن می‎تواند سبب تغییرات ناخواسته و حتی تهدید‎کننده‎ای بر ارزشها و فرهنگ جوامع گردد.

رسانه‌های جمعی

امروزه رسانه‎های جمعی یکی از پیچیده‎ترین عناصر قابل طرح در انحرافات اجتماعی هستند. دقیق‎تر آن که فرهنگ سنتی اکثر جوامع دستخوش تغییر و تحول شده و همه تا حدودی متأثر از آنچه فرهنگ واحد جهانی نام گرفته است، شده‎اند. بدون تردید رسانه‎های قدرتمند و فعال در جهان تمام سعی و تلاش خود را جهت مسخ فرهنگ جهانیان و دیکته نمودن الگوها و هنجارهای مورد نظرشان بکار گرفته‎اند. تکنولوژی‎های جدید نظرات سلطه‎ فرهنگی را افزایش می‎دهد و با مظاهر فریبنده‎ خود جوامع تحت سلطه را مدهوش فرهنگ مبتذلشان می‎کنند.که این امر ناشی از سرمایه‎گذاری بسیار و برنامه‎ریزی دقیق آنان در جهت بی‌هویت کردن کشورهای تحت سلطه است. وسایل ارتباط جمعی در ذهن و فکر مردم عقاید ، ارزش‎ها و هنجارهای خاصی را توسعه داده یا تثبیت می‌کنند. رسانه‎های جمعی معمولا ارزش‎های کلان جامعه و جنبه‎های هنری خرده‎فرهنگ‎ها را به مردم عرضه می‎دارند. مثلا در بسیاری از فیلم‎ها و همچنین تلویزیون تأکید بر ارزش‎های کلانی چون میهن پرستی و مسایل دینی فراوان دیده‎ می‎شود.

تاثیر رسانه‌های گروهی بر زندگی افراد

تأثیر رادیو ، تلویزیون ، جراید ،‌ ماهواره ، اینترنت و ... بر زندگی افراد سبب شده است تا افراد در شرایطی جدید و قهری برنامه‎ خود را متناسب و همسو با آنها تغییر دهند. به عنوان نمونه معمولا اعضای خانواده برنامه‎ کار و زندگی خود را طوری تعیین می‎کنند که بتوانند به موقع از تماشای برخی از برنامه‎ها بهره‎مند شوند . قطعا تأثیر رسانه‎های متنوع و متعدد برحسب محیط و برداشت تماشاگران مختلف جامعه فرق می‎کند و گروه‎های تحصیل کرده با دارا بودن معلومات کافی و آگاهی وسیع می‎توانند مسایل را از ابعاد مختلف شناسایی و بررسی نموده و درباره‎ آنها به قضاوت نشسته و داوری نمایند.لیکن گروه‎های کم سواد و ناآگاه ، به واسطه‎ محدودیت اطلاعات و درک ناکافی در موارد زیادی قادر به تجزیه و تحلیل داده‎های دریافتی نبوده و به ناچار یا آنها را می‎پذیرند و یا این که خود را نسبت بدانها بیگانه احساس کرده و از اظهار نظر خودداری می‎کنند. اما آن چه مسلم است، رسانه‎ها به شیوه‌های متفاوتی با جرم و خشونت ارتباط دارند، در میان رسانه‎های جمعی ، فیلم‎های سینمایی به عنوان یک عامل مؤثر در انحراف و بزه‎کاری جوانان سابقه‎ی قدیم‎‎تری دارند. نمایش اعمال خشونت‎بار ، کشتار ، جنایت و نیز صحنه‎های هیجان‎انگیز در فزونی و تشدید اعمال انحرافی و بزه اثر بسزایی دارد.نقش فیلم‎ها در بزه‎کاری و جرم و جنابت از این امر ناشی می‎شود که آنها صحنه‎های پرخاشگرانه مانند تندخویی ، بی‎رحمی ، آدم‎کشی و دعوا را با تمام فنون و بکارگیری آخرین و پیچیده‎ترین شگردهای سینمایی ناشی از فن‎آوری روز در این حوزه به نمایش می‎گذارند. چیزی که امروز به نظر می‎رسد، در بخش قابل توجهی از فیلم‎ها و سریال‎های پخش شده از رسانه‎ تصویری ملی ما دیده می‎شود. تحقیقات نشان می‎دهد که تعداد زیادی از بزه‎کاران در مقایسه با افراد عادی به دیدن فیلم‎های سینمایی خشونت‎بار و جنایی و از این قبیل دلبستگی بیشتری داشته‎اند.معتاد شدن به معنی عام کلمه از اثرات منفی این پدیده است بخصوص این امر در کودکان بیشتر دیده می‌شود. کودک چنان به برنامه‎های مورد علاقه‎ خود گرایش پیدا می‎کند که ضروری‎ترین امور زندگی و تعامل اجتماعی را از یاد می‌برد. برعکس هر گاه وسایل ارتباط جمعی یک سویه قابل انتظار است در حالی که بسیاری از بزرگسالان به مکانیزمهای دفاعی خاص خود مجهز شده‎اند، اما این موضوع در مورد کودکان مصداق کمتری دارد چرا که هنوز ذهن کودک رموز تحلیل عقاید و سنجش و سپس پذیرش یا طرد منطقی آن را درک نکرده است، از این رو وقتی کودکان بدون هیچ پناه و یا حفاظ در برابر وسایل ارتباط جمعی قرار می‎گیرند ، سخت تأثیر پذیر شده و ناچار به سختی آسیب‎پذیر خواهند شد.تلویزیون به مثابه‎ رسانه‎ای همه‎گیر و پرنفوذ تأثیری فراتر و بیشتر از سایر رسانه‎های موجود دارد. نظر به این که معمولا تصویر بیش از نوشته یا سخن انسان را متأثر می‎سازد، بیشتر بررسی‎های مرتبط با تأثیر وسایل ارتباط جمعی در رفتارهای انحرافی به سینما ، تلویزیون و احتمالا نوارهای مصور اختصاص یافته است. با این وجود مرور برخی از تحقیقات و یافته‎های پژوهشی نشان می‎دهد که تلویزیون تأثیر قابل ملاحظه‎ای در افزایش خشونت یا تحمیل عقاید و تغییر افکار ندارد. شاید مشکل در این قبیل پژوهش‎ها بدین سبب باشد که هیچ‎گاه نمی‎توان تأثیر تلویزیون را از متغیرهای دیگری مانند پایگاه اجتماعی ، ساخت خانواده‎ها ، جنس ، سن ، تحصیلات و ساخت روانی فرد جدا کرد و درباره‎ آن به داوری نشست.

بررسی رابطه بین جرم و رسانه‌های گروهی

از طرفی بررسی رابطه بین جرم و رسانه‎های گروهی بی‎نهایت پیچیده است، زیرا که جرم و بزه با پدیده‎ها و نیروهای اجتماعی تاریخی گسترده‎ای محاط می‌شوند و رسانه‎ها تنها جزئی از نظام اطلاعاتی نمادین گسترده‎ای هستند که شناخت اجتماعی درباره‎ جهان را بوجود آورده و توزیع می‎نمایند. رسانه‎ها به شیوه‎‎های مختلف همانند اثرات آنها بر سیاست‎های همگانی و نگرش‎های اجتماعی کلی درباره‎ خشونت با جرم مرتبط می‎شود. افزون بر پیچیدگی‎های ارتباط رسانه‎ای سرچشمه‎های متعدد دیگری وجود دارد که یا با ارتباط متقابل با رسانه‎ها یا به تنهایی باعث بوجود آمدن جرم می‎شوند. این سرچشمه‎ها از ویژگی‎های فردی تا جنبه‎های تاریخی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... را در بر می‎گیرد.اهمیت عامل‎های غیررسانه‎ای همانند شرایط خانوادگی ، ویژگی‎های ژنتیکی و روان‎شناختی فردی ، ساختار اجتماعی ، روابط نژادی و شرایط اقتصادی در بوجود آمدن جرم عموما شناخته شده‎اند، لذا به نظر می‎رسد بهتر آن باشد که نقش رسانه‎ها را در شکل‎گیری جرم و بزه‎کاری در جوامع توأم با سایر عوامل موثر در جرم و بزه‎کاری مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. البته این بدان معنا نیز نخواهد بود که یا نقشی برای رسانه‎ها در شکل‎گیری انحرافات اجتماعی قائل نباشیم، یا نقش و تأثیر آن را کم‎اهمیت بدانیم، بلکه قصد آن است که بر این نکته تأکید شود که باید ریشه‎ جرم و انحراف را در بستری متشکل از متغیرهای متعددی جستجو کرد که هر یک سهم و جایگاه خود را در شکل‎گیری آن دارا می‎باشند.

آینده بحث

رسانه‎ها به تنهایی نمی‎توانند یک فرد تابع قانون را به یک مجرم تبدیل کنند و شایسته نیست علت جرم را به تنهایی متوجه رسانه‎ها کرد، شاید به همین خاطر باشد که راهبردهای انتخاب شده متکی بر این نظریه تاکنون اثر چندانی در کنترل انحرافات اجتماعی نداشته است. به نظر می‎رسد این استدلال نیز واجد دلایل و مستندات قوی و محکمی نیست که نشان دهد رسانه نقش چندانی بر شکل‎گیری انحرافات اجتماعی ندارند. رادیو ، تلویزیون ، فیلم‎های سینمایی ، مطبوعات و سایر ابزارهای اطلاع‎رسانی خود وسیله‎ تعیین‎کننده‎ای که موجد جرم باشند، محسوب نمی‎شوند.بلکه ابزاری هستند که می‎توانند به شکل دلخواه مورد بهره‎برداری قرار گیرند. در پایان باید افزود که رسانه‎های جمعی نیز مانند بسیاری از یافته‎ها و ساخته‎های انسانی در آن واحد می‎توانند مفید یا مضر باشند، همانطور که از انرژی هسته‎ای می‎توان در مقاصد صلح‎آمیز و یا به منظور جنگ‎افروزی سود جست، از رسانه‎های جمعی نیز می‎شود استفاده و بهره‎ای دو


دانلود با لینک مستقیم


رسانه‌های جمعی

نقش رسانه‌های ورزشی در شکل‌گیری رفتار شهروندی هواداران شهرآورد

اختصاصی از فایل هلپ نقش رسانه‌های ورزشی در شکل‌گیری رفتار شهروندی هواداران شهرآورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
چکیدههدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش رسانه‌های ورزشی در شکل‌گیری رفتار شهروندی هواداران شهرآورد فوتبال پایتخت می‌باشد. این پژوهش که به روش توصیفی انجام شده است، از نوع مطالعات هم‌بستگی می‌باشد و با توجه به هدف، در زمرۀ پژوهش‌های کاربردی قرار دارد. ‌جامعۀ آماری آن را کلیۀ تماشاگران بالای 18 سال که جهت تماشای شهرآورد فوتبال پایتخت در شهریور ماه 1391 به ورزشگاه آزادی آمده بودند تشکیل دادند. از‌آن‌جا که حجم جامعۀ آماری بیش از ۷5000 نفر بود، نمونۀ آماری بر‌اساس جدول مورگان 384 نفر انتخاب شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای مورد مطالعه در پژوهش همبستگی وجود دارد به طوری که داده‌های مشاهده‌شده تا میزان زیادی منطبق بر مدل پژوهش هستند. همچنین، نتایج نشان داد زیز‌مؤلفۀ فرهنگ سازی پیش‌بینی‌کنندۀ قوی‌تری نسبت به زیر مولفه های مشارکت اجتماعی ،آموزشی و اطلاع‌رسانی رفتار شهروندی می‌باشد. به عبارت دیگر رسانه های ورزشی نقش مهمی در شکل­گیری رفتارشهروندی هواداران ایجاد می کند که در نهایت باشگاه ها می توانند از مزایای ایجاد رفتارشهروندی هواداران به نفع خود استفاده کنند.کلیدواژه هارسانۀ ورزشی؛ رفتار شهروندی؛ شهرآورد؛ فوتبال؛ هواداران

دانلود با لینک مستقیم


نقش رسانه‌های ورزشی در شکل‌گیری رفتار شهروندی هواداران شهرآورد