فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله ولادت رسول خدا(ص)و شرح زندگانى آن حضرت

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله ولادت رسول خدا(ص)و شرح زندگانى آن حضرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
ولادت رسول خدا(ص)و شرح زندگانى آن حضرت تا ازدواج با خدیجه قبل از آنکه مبادرت به شرح داستان ولادت رسول خدا(ص)بنماییم،مناسب است به پاره‏اى از بشارتهاى انبیا و پیشگوییهاى منجمان و کاهنان و غیر ایشان درباره تولد و ظهور آن حضرت اشاره شود زیرا در فصلهاى آینده مورد نیاز واقع خواهد شد.
و ما وقتى روى دلیلهاى عقلى و نقلى دانستیم که پیغمبر اسلام خاتم پیغمبران و دین اسلام کاملترین ادیان الهى است ـچنانکه در جاى خود ثابت شده و ما بدان معتقدیمـمى‏دانیم که به طور قطع در ضمن تعلیمات پیغمبران گذشته سخنانى در مورد آخرین پیامبر بوده است و نوید و بشارتهایى از آنها درباره ظهور رسول خدا(ص)رسیده است اگر چه شاید بسیارى از آنها به دست مغرضان و تحریف کنندگان تعلیمات انبیا و کتابهاى آسمانى از بین رفته و یا تحریف شده باشد.
اما از آنجا که بشارت و نوید معمولا در لفافه و به صورت رمز و اشاره القا مى‏شود،باز هم سخنان زیادى از پیمبران گذشته در این باره به ما رسیده و از نابودى و تحریف مغرضین جان سالم به در برده است.
و به گفته یکى از دانشمندان:
«مصلحت خداوندى ایجاب مى‏کرد که این بشارات مانند زیبایى‏هاى طبیعت که محفوظ مى‏ماند یا مانند صندوقچه جواهر فروشان که به دقت حفظ مى‏شود در لفافه‏اى از اشارات محفوظ بماند تا مورد استفاده نسلهاى بعد که بیشتر با عقل و دانش‏سر و کار دارند قرار گیرد» (1) .
بشارتهاى انبیاى الهى درباره آمدن رسول خدا از جمله این بشارتها آیه 14 و 15 از کتاب یهودا است که مى‏گوید:
«لکن خنوخ«ادریس»که هفتم از آدم بود درباره همین اشخاص خبر داده گفت اینک خداوند با ده هزار از مقدسین خود آمد تا بر همه داورى نماید و جمیع بى دینان را ملزم سازد و بر همه کارهاى بى دینى که ایشان کردند و بر تمامى سخنان زشت که گناهکاران بى دین به خلاف او گفتند...»
که ده هزار مقدس فقط با رسول خدا(ص)تطبیق مى‏کند که در داستان فتح مکه با او بودند.بخصوص با توجه به این مطلب که این آیه از کتاب یهودا مدتها پس از حضرت عیسى(ع)نوشته شده. (2)
و از آن جمله در سفر تثنیه،باب 33،آیه 2 چنین آمده:
«و گفت خدا از کوه سینا آمد و برخاست از سعیر به سوى آنها و درخشید از کوه پاران و آمد با ده هزار مقدس از راستش با یک قانون آتشین...»
که طبق تحقیق جغرافى دانان منظور از«پاران»ـیا فارانـمکه است،و ده هزار مقدس نیز چنانکه قبلا گفته شد فقط قابل تطبیق با همراهان و یاران رسول خدا(ص)است.
و در فصل چهاردهم انجیل یوحنا:16،17،25،26 چنین است:
«اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید،و من از پدر خواهم خواست و او دیگرى را که فارقلیط است به شما خواهد داد که همیشه با شما خواهد بود،خلاصه حقیقتى که جهان آن را نتواند پذیرفت زیرا که آن را نمى‏بیند و نمى‏شناسد،اما شماآن را مى‏شناسید زیرا که با شما مى‏ماند و در شما خواهد بودـاینها را به شما گفتم مادام که با شما بودم اما فارقلیط روح مقدس که او را پدر به اسم من مى‏فرستد او همه چیز را به شما تعلیم دهد و هر آنچه گفتم به یاد آورد».
که بر طبق تحقیق کلمه«فارقلیط»که ترجمه عربى«پریکلیتوس»است به معناى«احمد»است و مترجمین اناجیل از روى عمد یا اشتباه آن را به«تسلى دهنده»ترجمه کرده‏اند.
و در فصل پانزدهم:26 چنین است:
«لیکن وقتى فارقلیط که من او را از جانب پدر مى‏فرستم و او روح راستى است که از جانب پدر عمل مى‏کند و نسبت به من گواهى خواهد داد».
و در فصل شانزدهم:7،12،13،14 چنین است:
«و من به شما راست مى‏گویم که رفتن من براى شما مفید است،زیرا اگر نروم فارقلیط نزد شما نخواهد آمد،اما اگر بروم او را نزد شما مى‏فرستم اکنون بسى چیزها دارم که به شما بگویم لیکن طاقت تحمل ندارید،اما چون آن خلاصه حقیقت بیاید او شما را به هر حقیقتى هدایت خواهد کرد،زیرا او از پیش خود تکلم نمى‏کند بلکه آنچه مى‏شنود خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد...»
و سخنان دیگرى که از پیغمبران گذشته به ما رسیده و در کتابها ضبط است و چون نقل تمامى آنها از وضع نگارش تاریخ خارج است از این رو تحقیق بیشتر را در این باره به عهده خواننده محترم مى‏گذاریم و به همین مقدار در اینجا اکتفا نموده و قسمتهایى از سخنان دانشمندان و کاهنان و پیشگوییهاى آنان که قبل از تولد رسول خدا(ص)کرده‏اند نقل کرده به دنبال گفتار قبل خود باز مى‏گردیم.
پیشگویى‏ها و سخنان کاهنان ابن هشام مورخ مشهور در تاریخ خود مى‏نویسد (3) :ربیعة بن نصر که یکى ازپادشاهان یمن بود خواب وحشتناکى دید و براى دانستن تعبیر آن تمامى کاهنان و منجمان را به دربار خویش احضار کرد و تعبیر خواب خود را از آنها خواستار شد .
آنها گفتند:خواب خود را بیان کن تا ما تعبیر کنیم؟
ربیعه در جواب گفت:من اگر خواب خود را بگویم و شما تعبیر کنید به تعبیر شما اطمینان ندارم ولى اگر یکى از شما تعبیر آن خواب را پیش از نقل آن بگوید تعبیر او صحیح است.
یکى از آنها گفت:چنین شخصى را که پادشاه مى‏خواهد فقط دو نفر هستند یکى سطیح و دیگرى شق که این دو کاهن مى‏توانند خواب را نقل کرده و تعبیر کنند.
ربیعه به دنبال آن دو فرستاد و آنها را احضار کرد،سطیح قبل از شق به دربار ربیعه آمد و چون پادشاه جریان خواب خود را بدو گفت،سطیح گفت:آرى در خواب گلوله آتشى را دیدى که از تاریکى بیرون آمد و در سرزمین تهامه در افتاد و هر جاندارى را در کام خود فروبرد !
ربیعه گفت:درست است اکنون بگو تعبیر آن چیست؟
سطیح اظهار داشت:سوگند به هر جاندارى که در این سرزمین زندگى مى‏کند که مردم حبشه به سرزمین شما فرود آیند و آن را بگیرند.
پادشاه با وحشت پرسید:این داستان در زمان سلطنت من صورت خواهد گرفت یاپس از آن؟
سطیح گفت:نه،پس از سلطنت تو خواهد بود.
ربیعه پرسید:آیا سلطنت آنها دوام خواهد یافت یا منقطع مى‏شود!
گفت:نه پس از هفتاد و چند سال سلطنتشان منقطع مى‏شود!
پرسید:سلطنت آنها به دست چه کسى از بین مى‏رود؟
گفت:به دست مردى به نام ارم بن ذى یزن که از مملکت عدن بیرون خواهد آمد.
پرسید:آیا سلطنت ارم بن ذى یزن دوام خواهد یافت؟
گفت:نه آن هم منقرض خواهد شد.
پرسید:به دست چه کسى؟گفت:به دست پیغمبرى پاکیزه که از جانب خدا بدو وحى مى‏شود.
پرسید:آن پیغمبر از چه قبیله‏اى خواهد بود؟
گفت:مردى است از فرزندان غالب بن فهر بن مالک بن نضر که پادشاهى این سرزمین تا پایان این جهان در میان پیروان او خواهد بود.
ربیعه پرسید:مگر این جهان پایانى دارد؟
گفت:آرى پایان این جهان آن روزى است که اولین و آخرین در آن روز گرد آیند و نیکوکاران به سعادت رسند و بدکاران بدبخت گردند.
ربیعه گفت:آیا آنچه گفتى خواهد شد؟
سطیح پاسخ داد:آرى سوگند به صبح و شام که آنچه گفتم خواهد شد.
پس از این سخنان شق نیز به دربار ربیعه آمد و او نیز سخنانى نظیر گفتار«سطیح»گفت و همین جریان موجب شد تا ربیعه در صدد کوچ کردن به سرزمین عراق برآید و به شاپورـپادشاه فارسـنامه‏اى نوشت و از وى خواست تا او و فرزندانش را در جاى مناسبى در سرزمین عراق سکونت دهد و شاپور نیز سرزمین«حیره»راـکه در نزدیکى کوفه بودهـبراى سکونت آنها در نظر گرفت و ایشان را بدانجا منتقل کرد،و نعمان بن منذرـفرمانرواى مشهور حیرهـاز فرزندان ربیعه بن نصر است .
و نیز داستان دیگرى از تبع نقل مى‏کند و خلاصه‏اش این است که مى‏گوید:تبع پادشاه دیگر یمن به مردم شهر یثرب خشم کرد و در صدد ویرانى آن شهر و قتل مردم آن برآمد و به همین منظور لشکرى گران فراهم کرد و به یثرب آمد.
مردم یثرب آماده جنگ با تبع شدند و چنانکه نزد انصار مدینه معروف است،مردم روزها با تبع و لشکریانش جنگ مى‏کردند و چون شب مى‏شد براى تبع و لشکریانش به خاطر اینکه میهمان و وارد بر ایشان بودند خرما و آذوقه مى‏فرستادند و بدین وسیله از آنها پذیرایى مى‏کردند .
مدتى بر این منوال گذشت تا روزى دو تن از احبار و دانشمندان یهود از بنى قریظه به نزد تبع رفته و بدو گفتند:فکر ویرانى این شهر را از سر دور کن و از این تصمیم‏انصراف حاصل نما،و اگر در این کار اصرار ورزى و پافشارى کنى نیروى غیبى جلوى این کار تو را خواهد گرفت و ما ترس آن را داریم که به عقوبت این عمل گرفتار شوى.
تبع پرسید:چرا؟
گفتند:براى آنکه این شهر هجرتگاه پیغمبرى است که از حرم قریش(یعنى مکه معظمه)بیرون آید،و این شهر هجرتگاه و خانه او خواهد بود.
تبع که این سخن را شنید دانست که آن دو بیهوده نمى‏گویند و از روى علم و اطلاع و خبرهایى که از کتابها دارند این سخن را مى‏گویند و به همین سبب از ویرانى شهر یثرب منصرف شد و سخن آن دو نفر در او تأثیر کرد.و در کتاب اکمال صدوق(ره)است که تبع در این باره اشعارى نیز سرود که از آن جمله است:
حتى أتانى من قریظة عالم‏
حبر لعمرک فى الیهود مسدد
قال ازدجر عن قریة محجوبة
لنبى مکة من قریش مهتد
فعفوت عنهم عفو غیر مثرب‏
و ترکتهم لعقاب یوم سرمد
و ترکتها لله أرجو عفوه‏
یوم الحساب من الحمیم الموقد
و در پاره‏اى از روایات نیز آمده است که رسول خدا(ص)فرمود:تبع را دشنام نگویید زیرا او مسلمان شد و ایمان آورد

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ولادت رسول خدا(ص)و شرح زندگانى آن حضرت

دانلود مقاله محمد رسول الله

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله محمد رسول الله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوالله والیوم الاخر وذکر اله کثیراً
براستی که پیامبر(ص) برای شما الگو و اسوه نیکویی است در تمامی کارها برای آنکس که به پاداش خدا و روز قیامت امید وار باشد و بسیار به به یاد خدا باشد. احزاب20
مقدمه:
از روزگاریکه ابرهای تراکم جهل و نادانی سراسر عالم بشریت را تیره و تار ساخته بود زشتخویی و فساد همه جا رواج داشت. شرکت و بت پرستی جایگزین یکتا پرستی و توحید گشته بود. مزدک ها ومانی ها بنام مذهب و آئین بر عقول و افکار مردم حکومت می کردند. هرزگی و گناه در هر جای جهان افتخار شمرده می شد، خونریزی و ستم امری عادی بود. بشریت در پرتگاه نیستی قرار گرفته و آخرین دوران انحطاط خود را می پیمود، زنها از مزایای زندگی محروم و با آنها معامله برده وحیوان می شد و بهمراه شوهران مرده خود با آتش می سوختند .
در سرزمینی دور از مدنیت و در میان دره ای خشک و بی حاصل طفلی یتیم که از رعایت پدر و محبت مادر محروم و از تعلیم بی بهره بود پرورش یافت. دوران طفولیت وی به گوسفند چرانی گذشت.فقیر بود اما امین و درستکار و روح او از زشتی ها برکنار ماند.
در سن چهل سالگی بر ضد بت پرستی و بیداد گری قد برافراشت و مردم عرب را که دایم با یکدیگر در جدال و ستیز بودند به یگانگی فرا خواند و فرمود: از بتان چشم پوشیده و خدا را عبادت کنند. نابخردان همواره با او در ستیز بودند ولی او ایمانی تزلزل ناپذیر داشت.
به نیروی ایمان و پشتیبانی خدا توانست مردم را از بت پرستی نجات داده و به اسلام و خداپرستی فراخواند
و توانست به وضع نکبت بار دنیای آنروز خاتمه و به روزگار سیاه بشر پایان دهدو جهانیان را سروسامان بخشد و پرچم توحید با اشعار مقدس لا اله الا الله را در روی زمین به اهتراز در آورد.
در این جزوه به سجایای اخلاقی و صفات پسندیده آن بزرگ مرد خدا، که خداوند در وصفش فرمود« یا محمد لولاک لما خلقت الافلاک» ای محمد، اگر بخاطر تو نبود جهان را خلق نمی کردم. می پردازیم باشد که پیرو راه و روش مسلمانان وارسته قرارگیریم.
انشاء الله.
از آنجا که تمامی علماء و دانشمندان را اجماع بر آنست که اجداد پیامبر خدا پرست بوده اند و هیچگاه بت پرست نبوده اند و پیامبر بزرگ اسلام حضرت ختمی مرتبت محمدبن عبدالله(ص) نیز از این امر مستثنی نیست. جهت آشنایی خوانندگان محترم تعدادی از اجداد پیامبر و اسماء و القاب آنحضرت را بر می شماریم.

 

اجداد پیامبر:
اجداد پیامبر(ص) محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مره بن کعب من لوی بن غالب بن فهربن مالک بن المنضر بن کنانه بن خزیمه بن الیاس بن مضربن نزاربن سعدبن عدنان و...که بقیه را ذکر نکردیم

ولادت:
پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد(ص) در هفدهم ربیع الاول نزدیک طلوع آفتاب درسال عام الفیل در شهر مکه بدنیا آمد از اسماء و القاب آن حضرت می توان: محمد- مصطفی- احمد- قائم- ابوالقاسم-را نام برد.مادرش آمنه و پدرش عبدالله نام داشت در هنگام ولادت آنحضرت اتفاقات بسیار نادر و عجیب در جهان آنروز افتاد از جمله صبح روزی که حضرت محمد(ص) متولد شد تمامی بتها در هر جای دنیا که وجود داشت، به زمین افتاد. طاق کسری بلرزید و چهارده کنگره از کنگره های طاق کسری افتاد. دریاچه ساده که مورد پرستش مردم بود،خشک شد. و آتشکده فارس که هزاران سال بود خاموش نشده بود در آنشب خاموش شد.
وی را برای تربیت آنچنان که دربین عرب مرسوم بود به حلیمه سعدیه سپردند و حلیمه سعدیه مدت 5 سال آنحضرت را شیر داد و تربیت نمود..
دوران جوانی و ازدواج:
پیامبر(ص) در سن 25 سالگی با حضرت خدیجه که از بانوان بزرگ و ثروتمند مکه بود ازدواج کرد و حضرت خدیجه نیز تمامی ثروت خود را در اختیار حضرت محمد(ص) نهاد تا در راه اسلام و پیشبرد اهداف آن خرج کند.
بعثت:
حضرت محمد (ص) که از کودکی عبارت و خلوت با خدا را دو ست داشت برای عبادت به غار حرا می رفت در یکی از همین روزها که مصادف با 27 رجب سال 6203 میلادی، در غار حرا برای عبادت رفته بود فرشته وحی حضرت جبرئیل بر او ظاهر شد و فرمود اقراء یعنی بخوان. پیامبر (ص) نظر به جبرئیل کرد در حالی که می لرزید گفت چه بخوانم در حالی من خواندن بلد نیستم و جبرئیل فرمود اقراأ بسم ربک الذی خلق- خلق الانسان من علق- اقراء وربک الاکرم- الذی علم بالقلم علم الانسان ما لم یعلم و اولین آیات الهی و وحی الهی اینگونه بر پیامبر (ص) نازل شد. پیامبر(ص) در حالی که می لرزید به خانه برگشت. خدیجه از پیامبر(ص) پرسید یا محمد(ص) این چه نوری است که من با تو می بینم پیامبر(ص) فرمود نور نبوت است. و من به پیامبری برگزیده شدم . حضرت خدیجه گفت من سالهاست که می دانم تو پیامبر خدایی، و او اولین کسی بود که به پیامبر(ص) ایمان آورد. و بدینگونه رسالت خطیر پیامبر(ص) آغاز شد. مدت سه سال دعوت پیامبر (ص) بصورت پنهانی و در بین نزدیکان خودش ( حضرت علی(ع)- حضرت خدیجه- زیدبن حارث) ارائه داشت تا اینکه فرشته وحی بر پیامبر(ص) نازل شد و آیه و أنذر عشیرتک الاقربین» نازل گشت. پیامبر (ص) مجلسی ترتیب داد و اقوام خویش را دعوت کرد و خواست که پس از صرف غذا سخن بگوید ولی ابی جهل مانع شد. پیامبر(ص) مجدداً مجلس دیگری ترتیب داد و پس از صرف غذا شروع به صحبت کرد و اقوام خویش را به اسلام دعوت کرد و پس از دعوت پیامبر(ص) ابوطالب عموی پیامبر(ص) شروع بصحبت کرد و ضمن تأیید سخنان پیامبر(ص) آمادگی خود را جهت پذیرش اسلام اعلام نمود ولی ابی لهب مخالفت نموده و دیگران را نیز تشویق به مخالفت کرد. چندی گذشت و پیامبر(ص) از طرف خدا مأموریت یافت که تمامی مردم را به دین اسلام دعوت کند لذا از کوه صفا بالا رفت و مردم و قبایل مختلف را نداداد وقتیهمه گردآمدند فرمود ای مردم اگر من بگویم سوارانی در این وادی خیال غارت اموال شما را دارند باور می کنید. همه به اتفاق گفتند بلی ای محمد زیرا تا کنون دروغی از تو نشنیده ایم. آنگاه فرمود( فانی نذیر لکم بین یدی عذاب شدید) براستیکه من شما را از کیفر زشتکاریهایتان بعذابی سخت بیم می دهیم دست از بت پرستی بردارید و خدای حقیقی را پرستش کنید ای فرزندان عبدالمطلب ای فرزندان عبدمناف ای فرزند مخزوم... و تمامی قبایل را نام برد و فرمود خدا به من فرمان داده تا خویشاوندان نزدیک خود را پیش از دیگران انذار نمایم اکنون از شما هیچ نمی خواهم جز اینکه بگویید ( لا اله الا الله) ابوسهب فریاد زد وای بر تو برای همین ما را اینجا جمع نموده ای. بدینگونه مخالفت آغاز شد.
13 سال با سختی و مشقت بر پیامبر گذشت و جز معدودی از مردم مکه به او ایمان نیاوردند و بالاخر پیامبر (ص) تصمیم گرفت به مدینه هجرت کند. و در سال سیزدهم بعثت به مدینه هجرت کرد و این هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان شد. مردم مدینه که برای ورود پیامبر به یثرت لحظه شماری می کردند تا اینکه خبر ورود پیامبر در بین مردم پیچید مردم به استقبال او شتافتند و چون نگین انگشتر او را در میان گرفتند. آنحضرت چند روزی را در محله قبا توقف کرد و مسجد قبا را نیز که اولین مسجد بنا شده بدست پیامبر بود در آنجا نمود و آنگاه مهارشتر خود را رها کرد تا درهر جا که ناقه ایستاد در آنجا سکنی گزیند تا بالاخره ناقه مقابل خانه ابوایوب انصاری توقف کرد.
مردم مقدم او را گرامی داشته و فریاد شادی و سرورسرداده و دسته جمعی سرود می خواندند
طلع البدرعلینا من ثنیات الوداع وجب الشکر علینا مادعالله وداع
ایها المبعوث فینا جئت بالامر مطاع
ترجمه: ماه شب چهارده از گردونه کوه محل (وداع) سرزد و شب تار و آشفته ما را روشن ساخت و مجالس ما را رونق بخشید پس تا خداوند پرستنده ای دارد شکر این نعمتش بر ما واجب است. ای پیامبر گرامی به شهر و دیار ما آمدی و قدم بر چشم ما نهادی، بر ما مبعوث گشتی آنچه باید و شاید و خواهی فرمان ده، همگی مطیع و گردن نهادگان امر توئیم و اینگونه از پیامبر0ص) خود استقبال نموده و از وی بنحو احسن و شایسته پشتیبانی نمودند و مدت 10 سال پیامبر (ص) در مدینه (یثرب) که به میمنت ورود پیامبر به مدینه النبی تغییر یافت دین اسلام را تبلیغ کرد و بسیاری از مردم به دین اسلام در آمدند پیامبر (ص) تبلیغ خود را به خارج از مرزهای عربستان مثل ایران و روم و دیگر کشورهای آنزمان گسترش داد.
غزوات و جنگهای پیامبر(ص)
پیامب(ص) جهت بسط و گسترش اسلام همواره تلاش می کردند و از آنجا وحدانیت و خداپرستی با مزاق بت پرستان سازگار نبود و چه بسا دین اسلام و خداوند یکتا را قبول داشتند ولی بخاطر اینکه با پذیرفتن دین وبه دنبال آن پذیرش عدالت منافع مادی آنها بخطر می افتاد و نمی توانستند از انسانها بهره کشی نمایند لذا همواره به دنبال مشکل تراشی و سنگ اندازی در مقابل پیامبر بودند و از جمله جنگهای زیادی که بر علیه آنحضرت ایجاد کردند پیامبر(ص) در بسیاری از این جنگها خودشان شخصاً حضور داشتند و فرماندهی را بعهده می گرفتند که به این جنگها غزوه می گفتند. و در بعضی از جنگها خودشان به دلایل مختلف حضور نداشتند و فرماندهی را به دست مسلمانان می سپردند (که به این جنگها سریه ) می گفتند.
از جمله غزوات پیامبر(ص) می تون جنگهای بدر، احد، احزاب، خیبر، و از سرایای پیامبر(ص) می توان سریه دومه الجندل، بفرماندهی عبدالرحمن بن عوف- ندک به فرماندهی علی (ع)- غمر به فرماندهی عکاشه بن محصن- ذی القصه بفرماندهی ابوعبیده جراح- و... را نام برد.

 

حجه الوداع:
پیامبر(ص) پس از هجرت به مدینه ده سال در مدینه بسر بردند و چند بار حج عمره بجای آوردند و حج تمتع بجا نیاوردند در سال دهم هجری رسول خدا اراده حج خانه خدا کرد چرا که زمانی که علی (ع) رابرای اخذ زکات به یمن فرستاده بود این آیه نازل شد « وأذن فی الناس بالحج و یأتوک رجالاً و علی کل ضامر یاتین من کل حج عمیق لیشهدوا و منافع لهم[ سوره حج آیه 27] بانگ برآور در میان مردم بحج بیایند مردانی پیاده وبر هر اشتری لاغر میان که در دره های ژرف و دور باشندحاضر شوند برای سودها که ایشانراست ( و بمنافع دینی و دنیوی خود برسند)
لذا فرمان داد تا موذنان مردم را آگاه سازند که پیامبر در این سال حج می روند، هر کس که توانایی دارد آماده شود این اعلام تا دور ترین نقاط اسلام رسید و جماعت زیادی در مدینه گرد آمدند تا با پیامبر اراده حج کنند.
پیامبر(ص) در 24 ذیقعده بقصد حج از مدینه راهی شدند چون به ذی الحلیفه رسیدند پیامبر(ص) فرمود تا مردم احرام بپوشند. و چون به محلی به نام (بیداء)رسیدند مردم دو طرف راه صف کشیدند و پیامبر(ص) تلبیه را آغاز کرد«لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک. ان الحمد والنعمه لک والملک لا شریک لک لبیک» و مشغول اعمال حج گردیدند. و علی (ع) هم که در یمن بود در مکه به پیامبر(ص) پیوست.
پیامبر اسلام در مشعر الحرام خطبه ای ایراد کردند و احکام الهی را بر مردم تبلیغ و تأکید کردند و سپس فرمود: ایها الناس: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لن یفترقاً ابدا حتی یردا علی الحوض من دوچیزگرانبها در میان شما به امانت می گذارم مادام که به آندو مستمسک شوید هرگز گمراه نخواهید شد و ایندو از هم جداشدنی نیستند تا در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند. و در سیزدهم ذی الحجه اعمال حج را در مکه به اتمام رسانیدند و از حرام خارج شدند.
غدیر خم:
در برگشت از مکه در روز هیجدهم ذی الحجه پیامبر(ص) بمکانی به نام غدیر خم رسیدند و آنجا محلی بود که کاروان حجاز و یمن از هم جدا میشدند. در نزدیکی این سرزمین این آیه بر پیامبر(ص) نازل شد.
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس. ای پیامبر آنچه را که بتو دستور دادیم فوری انجام بده(انتخاب جانشین) چنانچه در آن تسامح کنی بدانکه رسالت خدایرا نرسانده ای و مطمئن باش که خداوند تو را نگهدارست.
هوا بسیار گرم بود. مردم را متوقف ساختند آنانکه جلوتر رفته بودند دستور دادند برگردند و همه جمع شدند جمعیت به روایتی 70 هزار و به روایتی 120 هزار تن بود از جهاز شتران منبری ساختند. پیامبر(ص) بالای منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی و موعظه مردم ایشانرا از رحلت خود خبر داد سپس فرمود« آیا من برای شما از جانهای شما اولی نیستم همه گفتند چرا یا رسول الله آنگاه بازو های علی(ع) را گرفت و بلند کرد و فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه« یعنی هر کس را که من مولای اویم بعد از من این علی مولای اوست.»
و سپس فرمود: اللهم وال من والاه وعاد من عاداه والنصر من نصره واخذل من خذله. پروردگارا دوست بدار هر که علی را دوست بدارد و دشمن بدار هرکس علی را دشمن بدارد و یاری ده هر که او را یاری دهد. و ذلیل کن آن کسکه او را ذلیل کند و آنگاه از منبر به پایین آمدند تمامی مسلمانان به علی (ع) تبریک گفتند و در همان روز آیه الیوم الکلمت لکم دینکم والتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»
امروز من دینم را کامل کردم و نعمتم را برای شما تمام کردم و راضی شدم که دین اسلام دین شما باشد و دین اسلام را که بهترین دین است برای شما برگزیدم. و همچنین آیه الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم سوره مائده آیه پنجم نازل گردید.
امروز کافران از اینکه به دین شما دستبرد بزنند یا اختلاف ایجاد کنند مأیوس شوند پس از آنها نترسید.

رحلت پیامبر(ص)
پس از برگشت از مکه (حجه الوداع) مردم را از عذاب آخرت و مخالفت با علی(ع) و ایجاد فتنه بر حذر می داشت و باتفاق در محبت و دوستی عترت و اهل بیتش ترغیب و تشویق مینمود و در همان سال اسامه بن زیدبن حارثه را مأمور ساخت تا با لشکر خود بطرف مردم حرکت کند و همین طور که مشغول کار لشکر اسامه بود مرضششدت گرفت. روزی دست علی (ع) را گرفت و آهنگ قبرستان بقیع کرد و فرمود یا علی(ع) در اینحال جبرئیل دو بار قرآن را بر من عرضه کرد و من یقین دارم که مرگم نزدیک شده است آنگاه برای مردگان بقیع استغفار کرد وسپس به خانه مراجعه کرد. تب شدیدی بر پیامبر عارض شد و سه روز در خانه بستری بود. روز چهارم فرمود مرا به مسجد ببرید پس به کمک علی و فضل بن عباس به مسجد امد و بر روی منبر نشست و فرمود ای مردم من بزودی از بین شما می روم وفرمود بخدا سوگند نجات نمی دهد بنده ای را از عذاب مگر عمل او یا رحمت خداوند. و سپس نماز را به سختی به جای آوردو به خانه بازگشت.
پس از چند روز مجدداً بلال را فرمود که مردم را در مسجد دعوت کند و در حالی که که به عصایی تکیه داده بود بالای منبر رفت پس از حمد و ثنای الهی فرمود ای مردم هر کس حقی بر من دارد باید قصاص نماید سواده بن قیس گفت یا رسول الله روزی که از طائف می آمدید و بر ناقه سوار بودید و شما خواستید با چوبی که در دست داشتید ناقه را برانید که چوب شما بر شکم من خورد و من می خواهم قصاص نمایم. پیامبر فرموداکنون آن چوب مرا از منزل بیاورید چوب را آوردند و فرمود به آن مرد بگویید بیاید و قصاص نماید. آن مرد جلو آمد و فرمود ای پیامبر خدا شکم خود را برهنه کن زیرا شکم من برهنه بود. حضرت انجام داد آنمرد جلو آمد به پیامبر عرض کرد ای رسول خدا آیا اجازه می دهید شکم شماراببوسم. پیامبر اجازه داد آن مرد شکم پیامبر را بوسید و فرمود ای پیامبر من شما را عفو نمودم و پیامبر پس از چند روز به رحمت الهی رفت رحلت آن حضرت روز دوشنبه 28 ماه صفر بود.
اخلاق پیامبر:
انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.
من مبعوث شدم نا فضایل اخلاقی را تکمیل کنم.
خداوند از وصف پیامبر فرمود « انک لعلی خلق عظیم»
همانا تو صاحب خلق بزرگی هستی.
از اخلاق پیامبر (ص) که قلم را یاری نگارش نیست فقط به اندکی بسنده می کنیم که بمانند قطره ای از دریای بیکران می باشد.
از آشامیدن ابتدا بسم الله می گفت: نظافت را بسیار دوست می داشت و می فرمود النظافه من الایمان. نظافت و پاکیزگی نشانه ایمان است. مزاح می کرد ولی هیچگاه حرف باطل و بیهوده نمی گفت در سلام گفتن بر همه پیشی می گرفت گشاده رو بود هیچگاه با کسی که سخن می گفت پشت به او نمی کرد . در جنگها از همه کس به دشمن نزدیکتر بود و باید گفت ای رسول خدا کتابفضل ترا آب بحر کافی نیست که تر کنم سر انگشنت و صفحه بشمارم.
پیامبر(ص) بزرگ اسلام در مدت 63 سال زندگی با برکت و 23 سال پیامبری خود با تلاش فراوان و با عزمی استوار و توکل بر خداوند متعال موفق شدند دین اسلام را در جای جای دنیای آنروز گسترش دهند در مدت زندگی با برکت خود همواره با سخنان گهربار خود مردم را هدایت و راهنمایی می فرمودند. دراینجا اندکی از کلمات قصار آنحضرت را که در کتاب نهج البلاغه بقلم ابوالقاسم پاینده گردآوری شده جهت آشنایی دانش آموزان عزیز و خوانندگان گرامی ذکر می کنیم که با بهره گیری از این دریای علم ومعرفت و انسان برگزیده الهی یعنی حضرت محمد(ص) بتوانیم چراغ هدایت الهی را فراسوی زندگی دنیوی و اخروی خود روشن نموده و با الگو قرار دادن فرمایشات پیامبر عظیم الشأن اسلام، به سعادت و نیکبختی برسیم.
انشاءالله
1. آفه العلم النسیان و اضاعته ان تحدث به غیر اهله :
آفت دانش فراموشیست و دانش که به نا اهل سپاری تلف می شود.
2. ابدا الموده لمن وادک فانها ائبت:
آنکه با تو در دوستی می زند با وی ره دوستی گیر که اینگونه دوستی پایدار تر است.
3. ابی الله ان یرزق عبده المومن الامن حیث لا یحتسب:
خداوند روزی بنده خویش را از جائی که انتظار ندارد می رساند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    16صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله محمد رسول الله

تحقیق در مورد بعثت رسول خدا

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد بعثت رسول خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بعثت رسول خدا


تحقیق در مورد بعثت رسول خدا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:17

 

 

 

 

 

چهل سال از عمر رسول خدا(ص)گذشته بود که به طور آشکار فرشته وحى به آن

حضرت نازل شد و آن بزرگوار به نبوت مبعوث گردید.

کیفیت نزول وحى :

پیش از این گفتیم رسول خدا(ص)هر چه به چهل سالگى نزدیک مى‏شد به تنهایى و

خلوت  با خود  بیشتر علاقه‏مند  مى‏گردید  و بدین منظور سالى چند بار  به غار

«حرا»مى‏رفت و در آن مکان خلوت به عبادت مشغول مى‏شد و روزها را روزه

مى‏گرفت و به اعتکاف مى‏گذرانید و بدین ترتیب صفاى روحى بیشترى پیدا کرده و

آمادگى زیادترى براى فرا گرفتن وحى الهى ومبارزه با شرک و بت پرستى و اعمال

زشت دیگر مردم آن زمان پیدا مى‏کرد.و بر طبق نقل علماى شیعه و روایات

صحیح،بیست و هفت روز از ماه رجب گذشته بود ورسول خدا(ص)در غار«حرا»به

عبادت مشغول بود،در آن روز که به گفته جمعى روز دوشنبهبود حضرت خوابیده بود

و اتفاقا على(ع)و جعفر برادرش نیز براى دیدن محمد(ص)و یا بهمنظور شرکت در

اعتکاف آن حضرت  به  غار  آمده  بودند و دو طرف آن  حضرت  خوابیده بودند.

رسول خدا(ص)دو فرشته را در خواب دید که وارد غار شدند و یکى در بالاى سر آن

حضرت نشست و دیگرى پایین پاى اوـآنکه بالاى سرش نشست نامش جبرئیل‏و آن که

پایین پاى آنحضرت نشست نامش میکاییل بودـمیکائیل رو به جبرئیل کرده گفت:

به سوى کدام یک از اینها فرستاده شده‏ایم؟

جبرئیلـ به سوى آنکه در وسط خوابیده!

در این وقت رسول خدا(ص)وحشت زده از خواب پرید و چنانکه در خواب دیده بود در

بیدارى هم دو فرشته را مشاهده فرمود.

پیش از این محمد(ص)بارها فرشتگان را در خواب دیده بود و در بیدارى نیز صداى

آنها رامى‏شنید که با او سخن مى‏گفتند و بلکه همان طور که قبل از این اشاره کردیم از

دوران کودکى خداى تعالى فرشتگانى براى حفاظت و تربیت او در خلوت و جلوت

مأمور کرده بود که با او بودند.

ولى این نخستین بار بود که آشکارا فرشته الهى را پیش روى خود مى‏دید.

گفته‏اند:در این وقت جبرئیل ورقه‏اى از دیبا به دست او داد و گفت:«اقرء»یعنى بخوان.

فرمود:چه بخوانم!من که نمى‏توانم بخوانم!


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بعثت رسول خدا

تحقیق در مورد سیره رسول گرامی اسلام درآداب آشامیدن

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد سیره رسول گرامی اسلام درآداب آشامیدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سیره رسول گرامی اسلام درآداب آشامیدن


تحقیق در مورد سیره رسول گرامی اسلام درآداب آشامیدن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه7

 

سیره رسول گرامی اسلام درآداب آشامیدن

یکی از نیازهای ضروری بعد جسمانی انسان آب است واگر این مایع حیات بخش دردسترس انسان نباشد، زندگی او درمدت بسیار کوتاه به مخاطره می افتد. بنابراین ، در ضرورت نوشیدن آب، هیچ بحثی وجود ندارد اما این که هر انسان چه میزان ، چه زمان وچگونه باید آب بیاشامد دارای نکات ارزشمندی است که دانش روز بشری نیز به طور مفصل به آن پرداخته است . ما دراین مقاله ، نگاهی اجمالی به احادیث وروایت هایی که ازوجود مقدس پیامبر گرامی اسلام

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سیره رسول گرامی اسلام درآداب آشامیدن