فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه رشته حقوق - قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران با فرمت word

اختصاصی از فایل هلپ پایان نامه رشته حقوق - قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران با فرمت word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته حقوق - قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران با فرمت word


پایان نامه رشته حقوق - قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران با فرمت word

عنوان پایان نامه:

قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران

 

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات:  130 صفحه

تکه های از عناوین متن :

 

 

فهرست مطالب

مقدمه. 1

بیان مسئله: 3

فرضیه‌ها: 3

بخش اول: تعاریف و اصطلاحات حراج. 4

فصل دوم: بررسی تعاریف ارائه شده پیرامون حراج. 5

مبحث اول: حراج در قانون شهرداری.. 6

گفتار اول: آیین‌نامه معاملات شهرداری تهران مصوب 17/9/1344 مجلس شورای ملی.. 6

گفتار دوم: آیین نامه مالی شهرداری ها مصوب 12/4/1346 مصوب مجلس شورای ملی و مجلس سنا. 7

گفتار سوم: آیین‌نامه طرز وصول عوارض شهرداری و جرایم مستنکفین از پرداخت نامبرده مصوب 13/7/1317 مصوب مجلس شورای ملی  8

گفتار چهارم: آیین‌نامه معاملات شهرداری پایتخت مصوب 25/1/1355 مجلس شورای ملی و مجلس سنا 11

مبحث دوم: حراج در قانون ثبت اسناد و املاک کشور 13

گفتار اول: حراج در قانون ثبت اسناد مصوب 26/12/1310. 13

گفتار دوم: حراج در قانون اصلاحی ثبت اسناد املاک مصوب 1358. 14

گفتار سوم: قانون الحاقی به قانون ثبت مصوب 3/11/1355. 15

گفتار چهارم: آیین‌نامه ترتیب اتخاذ ارزیاب و نحوه ارزیابی موضوع قانون الحاق یک تبصره به ماده 34 قانون ثبت.. 16

مبحث سوم: حراج در آیین‌نامه اجراء مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مصوب 6/4/1355 وزیر دادگستری   16

گفتار اول: درخواست اجراء مفاد اسناسنامه رسمی.. 16

گفتار دوم: شرایط اجرای حراج مطابق فصل نهم از ماده 140 آیین‌نامه. 19

گفتار سوم: موارد توقیف عملیات حراج. 21

گفتار چهارم: موارد بی‌اعتباری فروش در حراج. 22

مبحث چهارم: حراج در مقررات نظام صنفی.. 24

گفتار اول: آیین‌نامه اجرای موضوع ماده 51 قانون نظام صنفی. 25

گفتار دوم: آیین‌نامه اجرایی ماده 84 قانون نظام صنفی.. 27

مبحث پنجم: حراج در قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل‌ها و مراتع کشور 29

مبحث ششم: حراج در آیین‌نامه معاملات دولتی.. 31

گفتار اول: آیین‌نامه معاملات دولتی مصوب 10/2/1334 مجلس شورای ملی.. 31

گفتار دوم: آیین‌نامه معاملات دولتی مصوب 27/12/1349 مجلس شورای ملی.. 31

مبحث هفتم: حراج در قانون تجارت.. 34

گفتار اول: تصدی به عملیات حراجی چیست؟ 34

گفتار دوم: بررسی نظریات.. 36

مبحث هشتم: حراج در مقررات امور گمرکی.. 37

گفتار اول: حراج در قانون تعرفه گمرکی مصوب 6/4/1334. 37

گفتار دوم: حراج در قانون امور گمرکی مصوب 3/3/1350. 39

گفتار سوم: نحوه حراج در آیین‌نامه اجرایی قانون امورگمرکی.. 40

گفتار چهارم: نحوه اقدام خصوص کالای متروکه در فرودگاه 43

مبحث نهم: حراج در قانون جمع‌آوری و فروش اموال تملیکی.. 44

مبحث دهم: حراج در قانون محاسبات عمومی.. 45

مبحث یازدهم: حراج در قانون تجارت الکترونیکی مصوب 17/10/82 مجلس شورای اسلامی.. 46

گفتار اول: شرایط فروشنده کالا و ارائه دهنده خدمات در قانون تجارت الکترونیک... 47

گفتار دوم: شرایط تامین کننده جهت انجام معامله و خدمات در قانون تجارت الکترونیک... 47

مبحث دوازدهم: حراج در قانون اداره تصفیه و امور ورشکستگی.. 48

بخش دوم: مزایده 49

فصل اول: معنای لغوی و اصطلاحی.. 49

فصل دوم: سابقه تقنینی در خصوص مزایده معاملات دولتی و مفهوم آن. 50

فصل سوم: تشریفات مزایده در قراردادههای دولتی.. 52

فصل چهارم: مزایده در اجرای احکام مدنی.. 54

گفتار اول: اجرا حکمی که محکوم به آن پرداخت وجه از ناحیه محکوم علیه است. 54

گفتار دوم: اصلاح آیین‌نامه قانون تشکیل دادگاه عمومی و انقلاب مصوب 19/6/87 و نحوه اجرا 55

گفتار سوم: اصول مقدماتی حاکم بر اقدامات مدیر دفتر و دادورز و مامورین اجرا جهت اجرای اجرائیه. 56

گفتار چهارم: نوع معامله در اجرای احکام مدنی.. 58

مبحث دوم: نحوه مزایده اموال منقول. 58

گفتار اول: محل مزایده 58

گفتار دوم: زمان مزایده 59

گفتار سوم: آگهی مزایده 60

گفتار چهارم:‌ دعوت از طرفین برای مزایده 62

‌گفتار پنجم: جلسه مزایده 64

گفتار ششم:‌ توافق محکوم علیه و محکوم له در جلسه مزایده 68

گفتار هفتم: موارد رد مامورین اجرا برای مزایده 69

گفتار هشتم: مبلغ پایه در مزایده 70

گفتار نهم: ضمانت اجرای عدم اقدام ضابطین از دستور دادورز در مزایده 71

گفتار دهم: نحوه پرداخت وجه معامله در مزایده 72

بند چهارم) ضمانت اجرای عدم پرداخت ثمن مطابق شرایط.. 73

گفتار یازدهم: فروش قسمتی از مال توقیف شده در جلسه مزایده 73

گفتار دوازدهم: تحویل و تسلیم مال فروخته شده به برنده مزایده 74

گفتار سیزدهم: اتمام عملیات مزایده در اموال منقول. 75

گفتار چهاردهم: موارد به اعتباری مزایده 75

مبحث دوم: مزایده اموال غیرمنقول. 76

گفتار اول: مندرجات آگهی فروش اموال غیرمنقول. 76

گفتار دوم:‌ اتمام عملیات مزایده در اموال غیرمنقول. 77

بخش سوم: بورس و تمایز آن با حراج. 79

فصل اول: مبنای لغوی و اصطلاحی بورس... 79

فصل دوم: ارکان بورس... 80

فصل سوم: نحوه سرمایه‌گذاری در بورس... 81

گفتار اول: خرید. 81

گفتار دوم: فروش... 81

گفتار سوم: اعلامیه خرید و فروش... 81

فصل چهارم: خصوصیات معاملات بورسی.. 82

بخش چهارم: بررسی سابقه فقهی حراج. 84

بخش پنجم: ماهیت حقوقی حراج. 88

فصل اول: بررسی تعاریف و ارائه تعریفی از حراج. 88

فصل دوم: اقسام حراج. 89

گفتار اول: حراج به جهت پایان فصل مصرف.. 89

گفتار دوم: حراج به جهت توسعه اولیه فروش کالا. 90

گفتار سوم: حراج به جهت تغییر شغل.. 90

گفتار چهارم: حراج به جهت تعطیل واحد صنفی.. 90

گفتار پنجم: حراج فصلی و حراج غیرفصلی.. 90

گفتار ششم: حراج جمعی.. 91

فصل سوم: مشخصات حراج. 91

گفتار اول: حراج دولتی.. 91

بند اول: حراج در مقام فروش کالا. 92

بند دوم: حراج در مقام اخذ حقوق دولتی.. 92

گفتار دوم: حراج خصوصی.. 92

بند اول: حراج اشخاص حقیقی.. 93

بند دوم: حراج اشخاص حقوقی.. 93

فصل چهارم: شرایط انعقاد و اعتبار حراج. 93

گفتار اول: اصل آزادی قراردادها 93

گفتار دوم: قصد و رضای طرفین.. 94

گفتار سوم: اهلیت طرفین.. 100

گفتار چهارم: موضوع حراج. 102

بند اول: مورد حراج باید در جلسه حراج وجود داشته باشد. 103

بند دوم: مورد حراج باید قابلیت تملک مالیت داشته باشد. 103

بند سوم: مورد حراج باید مقدورالتسلیم باشد. 103

بند چهارم: مورد حراج باید معین باشد. 103

بند پنجم: مورد حراج نباید مبهم باشد. 104

گفتار پنجم: مشروعیت جهت در حراج. 105

فصل پنجم: ثمن معامله در حراج. 105

فصل ششم: آیا حراج نوعی دلالی است.. 107

فصل هفتم: آیا حراج نوعی حق‌العمل کاری است.. 109

فصل هشتم: آیا حراج نوعی مناقصه است.. 110

فصل نهم: ویژگیهای حراج. 111

نتیجه‌گیری.. 119

منابع و ماخذ. 122


  مقدمه

هر کجا که انسان زیست می‌کند با مال همراه است او از طبیعت انتقاع می‌برد تا به اهداف خود برسد چون به نحو اجتماعی در گروهها، قبیله‌ها و شهرهای کشور زندگی می‌کند. بلحاظ استفاده زیاد با کمبود منابع مالی مواجه می‌شود به همین جهت برای ادامه زندگی انسان را بیشتر به تنظیم و رعایت مقررات راغب کرده است، دولت‌ها بعنوان نمایندگان ملت، برای رسیدن انسان به مقاصد او تشکیل شده است.

هر فردی ممکن است در رسیدن به اهداف مالی و رفع نیازهای اجتماعی، اقتصادی و ... خود از طرق مختلف یکی را انتخاب و اقدام نماید معاملاتی را انجام دهد و گاهی روش خاص را برگزیند مثلا برای فروش مال خود می‌تواند بدون کسب سود مال را بفروشد یا با کسب سود بفروشد یا اساسا به کمتر از میزان خریداری شده بفروشد. یکی از آن طرق می‌تواند حراج باشد از طرفی دیگر اصل وفای به عهد از اصول اولیه انسانی است به لحاظ گرایش و تعلقات انسان در مواردی قادر به اجرای این اصل نیست و از آنجا که برای هر فردی ممکن است حوادث و مشکلات و موانعی بوجود آید و زندگی روزمره خصوصا معاملات اقتصادی او را دچار مخاطره و تزلزل نماید و یا در اثر این حوادث سرمایه‌اش را از دست بدهد و همچنین اینکه در اثر عوامل اجتماعی دیگر از اموال خود چشم پوشی کرده و آنرا رها کند و نتواند به تعهدات و عهد خود وفا کند. برای این قبیل موارد قواعد شرعی و قانونی وضع گردیده، گاهی مال او توقیف و به طریق حراج به فروش می‌رسد که این ممکن است ناشی از حکم مقام قضائی یا دستور اداری مقام صالح می‌باشد گاهی مالی که صاحب کالا رها کرده متروکه و بلا صاحب تلقی و به طریق حراج بفروش می‌رسد.

آنچه موجب طرح عنوان پایان نامه برای بررسی قواعد حاکم به حراج در حقوق ایران گردیده اینست که اولا بسیار مشاهده می‌کردم که در بازار کلمه حراج بکار برده می‌شود و از آن یک تصور در ذهن داشتم تا مفهوم حقوقی آن را بررسی نمایم ثانیا بعنوان یک دانشجوی حقوق همیشه حراج را همراه مزایده دیدم و در فرهنگهای زیادی اختلافی بین آنان ندیدیم ثالثا با توجه به سابقه کاری در اجرای احکام مدنی دادگاهها علاقه‌مند بودم، تفاوت مفهوم حراج و مزایده را بیشتر مورد بررسی قرار بدهم. برای بررسی اینکه حراج به چه مفهوم است، سابقه تقنینی آن چگونه است و ماهیت حقوقی حراج چیست بدوا در این پایان‌نامه به ارائه تعریف‌هایی که از حراج ارائه گردیده پرداختم و سپس سوابق تقنینی حراج اعم از قانون و آیین‌نامه‌ها را به همراه بررسی سوابق فقهی حراج بیان نمودم و سپس با استنباط از آنچه در بخش‌های فوق بیان نمودم ماهیت حقوقی حراج را بررسی کردم.

از بررسی در کتب حقوقی کمتر با منابعی جهت تعریفی از حراج و ماهیت آن برخوردم و حتی ندیدم. در روشهای تحقیقی در حقوق روشی که از قانون، عرف، رویه قضائی، عقاید علمای حقوق پیروی نمی‌کند و روش دیگر با استناد به یکی از منابع حقوقی بویژه نص قانون، عرف و ... بیان نظر ‌شود.

از آنجایی که اساساً پیرامون حراج، در کنکاش اینجانب تا حال هیچ تحقیقی ارائه نشده است در رساله حاضر از هر دو روش تحقیقی استفاده گردیده و هم منابع فقهی را مستند قرار گرفته و هم منابع قانونی، از عرف نیز در مواردی بعنوان فهم عامه و رویه عملی بکارگیری شده، نظریه علمای حقوق و علمای مذهبی نیز بیان گردیده، در جهت استنباط قضات از این منابع رویه قضائی نیز مستند قرار داده شده همچنین نظریات شورایعالی ثبت را بعنوان مرجع تخصصی اداری در مواردی بیان شده است و با استفاده از همه منابع نظر خویش را اعلام کردم.

اینجانب عنوان پایان‌نامه را شناسایی حراج در حقوق ایران پیشنهاد کردم اما در جلسه کمیته تخصصی گروه حقوق دانشگاه آزاد واحد دامغان که از اساتید مجرب برخوردارند با عنوان قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران تصویب شد و این تصویب علاوه بر اینکه از نظر اخلاق عملی برای اینجانب به جهت ارائه طرحی جهت ارشاد علمی دارای بعد آموزشی بوده است. ضمنا به یاری من آمده زیرا در طرح بحث و ارائه پلان که به این شکل در پایان نامه ارائه شده از عوامل آن تغییر عنوان بوده است زیرا بررسی مقررات مستلزم ارائه کلیه مقررات حاکم بر حراج در ابتدای امر بوده تا سپس ماهیت آن بررسی شود بر خلاف آنچه در پایان‌نامه‌ها رویه معمول است به همین لحاظ به شکل مندرج در پایان‌نامه بشرح فوق ارائه پلان گردیده است

 


بیان مسئله:

در این پایان‌نامه که شامل بخش فصل .............. گفتار ....... و بند است بشرح ذیل است در بخش اول تعاریف حراج ارائه گردیده است و حراج در قانون شهرداری و آیین‌نامه معاملاتی شهرداری و حراج در قانون ثبت اسناد و املاک و آیین‌نامه اجراء مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی و حراج در قانون نظام صنفی و قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع و آیین‌نامه معاملات دولتی و همچنین حراج در قانون تجارت و مقررات امور گمرکی و قانون محاسبات عمومی و قانون تجارت الکترونیکی و اداره تصفیه و امور ورشکستی بررسی گردید و در بخش دوم به تعریف مزایده و مزایده در معاملات دولتی، تشریفات آن و مزایده در قانون اجرای احکام مدنی بطور مفصل بیان گردید و بخش سوم به بیان شرایط بورس و تمایز آن با حراج پرداخته شده، بررسی فقهی حراج را به بخش چهارم اختصاص دادیم و در بخش نهایی به ماهیت حقوقی حراج پرداختم. در این بخش با بررسی تعاریف حراج و جروح و تبدیل تعاریف ارائه شده حراج را تعریف نمودیم و اقسام حراج، مشخصات حراج، شرایط انعقاد و اعتبار حراج، ثمن معامله در حراج و اینکه آیا حراج نوعی دلالی، حق‌العمل کاری مناقصه است و ویژگیهای حراج از مباحث عمده این بخش است.

فرضیه‌ها:

1- حراج روشی از معامله است

2- حراج مشابه مزایده است

3- ماهیت حقوقی حراج با سایر نهادها متفاوت است

 

روش کار: روش تحقیقی این پایان‌نامه توصیفی بوده است.

اهداف تحقیق: اهداف تحقیق این است که حراج و سابقه تحقیقی آن بیان، ماهیت حقوقی حراج تبین و توضیح داده شود و اعلام گردد که حراج با سایر نهادها مشابه است با متفاوت است و ویژگیهای خاص خود را دارد........

 

و.........


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته حقوق - قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران با فرمت word

دانلود تحقیق رشته حقوق - مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق رشته حقوق - مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق رشته حقوق - مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی


دانلود تحقیق رشته حقوق  - مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی

عنوان :

مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 132 صفحه

تکه های از عناوین متن :

فهرست

عنوانصفحه

ایراد و آثار آن بر دادرسی

فصل اول – کلیات......................................................................... 4

بخش اول – مقدمه............................................................................................................... 4

بخش دوم – تعریف ایراد و انواع آن.................................................................................... 6

بند اول – ایراد چیست......................................................................................................... 6

بند دوم – انواع ایراد............................................................................................................. 8

بند سوم – تفکیک ایراد از دفاع ماهوی................................................................................ 11

بخش سوم – احکام کلی راجع به ایرادات............................................................................ 12

بند اول – چه کسی می تواند ایراد را مطرح نماید................................................................ 13

بند دوم – ایراد در کدامیک از مقاطع و مراحل دادرسی قابل طرح است............................... 16

بند سوم – آثار طرح ایراد..................................................................................................... 19

بند چهارم – اثر پذیرش و رد ایراد....................................................................................... 21

فصل دوم – انواع ایرادات و احکام مربوطه........................................... 23

بخش اول – مقدمه............................................................................................................... 23

بخش دوم – ایراد عدم صلاحیت......................................................................................... 25

بخش سوم – ایراد عدم صلاحیت ذاتی................................................................................ 38

بخش چهارم – ایراد عدم صلاحیت نسبی........................................................................... 43

بخش پنجم – ایراد عدم صلاحیت شخصی.......................................................................... 51

بخش ششم – ایراد امر مطروحه........................................................................................... 54

بخش هفتم – ایراد دعوای مرتبط......................................................................................... 59

بخش هشتم – ایراد عدم اهلیت............................................................................................ 63

بخش نهم – ایراد عدم توجه دعوا........................................................................................ 67

بخش دهم – ایراد عدم سمت............................................................................................... 71

بخش یازدهم – ایراد امر مختومه.......................................................................................... 76

بخش دوازدهم – ایراد عدم اثر قانونی دعوا.......................................................................... 81

بخش سیزدهم – ایراد عدم مشروعیت................................................................................. 84

بخش چهاردهم – ایراد عدم جزمیت.................................................................................... 87

بخش پانزدهم – ایراد عدم ذی نفعی.................................................................................... 90

بخش شانزدهم – ایراد مرور زمان........................................................................................ 94

بخش هفدهم – ایراد رد دادرس........................................................................................... 97

بخش هیجدهم – ایراد عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست.............................................. 101

بند اول – لزوم پرداخت هزینه دادرسی................................................................................ 102

بند دوم – لزوم الصاق تمبر اوراق پیوست دادخواست.......................................................... 103

بند سوم – لزوم برابر با اصل کردن اوراق پیوست دادخواست............................................... 105

بند چهارم – لزوم الصاق تمبر وکالتی بر روی وکالتنامه های وکلای دادگستری.................. 106

بند پنجم – سایر نواقص مربوط به دادخواست..................................................................... 107

بخش نوزدهم – ایراد تفکیک دعوا....................................................................................... 107

بخش بیستم – ایراد اناطه...................................................................................................... 109               

بخش بیست و یکم – اعتراض (ایراد) به بهای خواسته......................................................... 112     

بخش بیست و دوم – سایر ایرادات...................................................................................... 129

بخش بیست و سوم – نتیجه................................................................................................ 130

 


 

بخش اول مقدمه

مبحث ایرادات از مهمترین مباحث آیین دادرسی مدنی است که فصل مستقل و مواد متعددی از قانون آیین دادرسی مدنی سابق و فعلی در خصوص آن تدوین گردیده است. این مبحث در محاکم و دادگاههای دادگستری و سایر مراجع قضایی و اداری نیز دارای جایگاه ویژه ای است و همواره مورد توجه قضات، وکلای دادگستری و اصحاب دعوا بوده است. همچنین علمای حقوق نیز در تقریرات و تألیفات خود به طور مرتب فصلی برای این موضوع تخصیص داده اند و در واحدهای درسی دانشکده های حقوق و در ضمن درس آیین دادرسی مدنی نیز مورد تدریس قرار گرفته است.

با این حال و علیرغم اینکه این موضوع مرتباً در تمامی جنبه های علمی و عملی حقوق مورد توجه حقوقدانان قرار داشته، باز هم پرداختن به این مبحث و مسایل آن و یافتن پاسخی مناسب برای مسائل وابهامات مربوطه بسیار لازم و ضروری می نماید زیرا:

اولاً – قوانین مربوط به ایراد از آغاز تدوین تا کنون دستخوش تغییرات متعددی قرار داشته و بدیهی است که پاسخ بسیاری از ابهامات را از طریق بررسی تاریخی موضوع می‌توان حاصل نمود. ضمناً این موضوع تا کنون بطور مستقل و دقیق موردتوجه قرار نگرفته است و تحقیق در خصوص آن ضروری به نظر می رسد. بعلاوه در سالهای اخیر نیز، قواعد مربوط به ایرادات به شکل جدی تری مورد اصلاح و بازنگری قرار گرفته اند و با سیستم دادگاههای عمومی هماهنگ شده اند و خود این امر نیز بررسی تطبیقی قانون سابق و فعلی را ضروری می نمایاند. از طرف دیگر، تعدادی از ایرادات و احکام و قواعد مربوط به آنها در قانون آیین دادرسی مدنی به شکل پراکنده تدوین شده اند و در نتیجه دستیابی به کلیه ایرادات برای حقوقدانان قدری مشکل است. بنابراین جمع آوری و تدوین آنها در یک مجموعه می تواند مفید و منشأ آثار علمی و عملی قرار گیرد.

ثانیاً – همانگونه که در ابتدای بحث، بیان گردید، این مبحث از حقوق، تأثیرات مهم و بعضاً غیرقابل بازگشتی بر دعاوی و دادرسیهای محاکم داشته و دارد، به نحویکه درصد بسیار بالایی از آرای محاکم با استناد به ایرادات دادرسی صادر می گردند و همین امر نشانگر اهمیت فراوان این مبحث از حقوق می باشد اما علیرغم این موضوع، باز هم در بسیاری از موارد، در بین محاکم، رویه واحد یا نزدیکی در برخورد با اسباب ایراد ملاحظه نمی گردد، در بسیاری از موارد نیز محاکم اقدام به اتخاذ تصمیمات کاملاً متفاوت و متعارض می نمایند. در بعضی موارد نیز محاکم اساساً توجهی به ایراد ننموده و یا حتی علیرغم طرح آن توسط اصحاب دعوا،‌ به سادگی از کنار آن می گذرند. این موضوع در بین اصحاب دعوا و وکلای دادگستری نیز مشهود است. برخی از وکلا در تنظیم دفاعیات خود، اهمیت فوق العاده ای به این مبحث داده و عمدتاً یک فصل از دفاعیات خود را بر همین اساس استوار می سازند، برخی دیگر نیز توجه مؤکدی به موضوع ننموده و تعدادی نیز اساساً در استفاده از ایرادات مسامحه می نمایند. در هر حال شاید علت برخوردهای گوناگون با این موضوع ، روشن نبودن اهمیت فوق العاده ایرادات و آثار آن بر دادرسی می باشد.

ثالثاً - برخورد حقوقدانان نیز با موضوع قابل توجه است. بر خلاف سایر مباحث حقوقی که اختلاف نظر بین صاحبان قلم در خصوص مسایل مربوطه، بسیار دقیق و جزئی می باشد، اما در این مبحث، اختلافات موجود بسیار کلی و ابتدایی است. شاید علت اصلی این موضوع عدم طرح مسایل مربوط به این بحث به شکل جدی در بین حقوقدانان می باشد. به عنوان مثال حتی در خصوص تعریف ایراد، از سوی حقوقدانان، تعاریف بسیار متفاوتی ارائه گردیده و حتی در بعضی از موارد دقت لازم به کار نرفته است، در حالیکه این موضوع در سایر مباحث حقوق کمتر مشاهده می شود.

خلاصتاً اینکه موارد برشمرده شده فوق توجیهات قابل قبولی برای پرداختن به موضوع می باشند، امید است که آثار عملی و علمی بحث نیز درخور توجه و منشأ ادامة تبیین هر چه بیشتر و دقیقتر بحث ایرادات باشد.

بخش دوم - تعریف ایراد و انواع آن:

بند اول - ایراد چیست؟

در هیچیک از قوانین آیین دادرسی مدنی که تاکنون تدوین و تصویب گردیده، تعریف صریح و دقیقی از «ایراد» ارائه نشده است و قانونگذار صرفاً به ذکر مصادیق ایراد در قوانین مربوط، پرداخته است براساس همین مصادیق، حقوقدانان تعاریفی از «ایراد» ارائه نموده اند که برخی از تعاریف مزبور و نواقص آنها به طور مختصر مورد بررسی قرار می گیرد:

1- ایرادات و موانع، مسایل مورد اختلافی هستند که از دعاوی اصلی ناشی شده و مشکلاتی ایجاد می کنند که مانند سدی جلوی جریان دادرسی را گرفته، آن را متوقف ساخته، سبب اطالة کار می شوند و پس از رفع موانع و ایرادات، جریان عادی به صورت عادی به پیش می رود (صدرزاده افشار، آیین دادرسی مدنی و بازرگانی ، صفحات307 و 308 )

تعریف فوق به طور صریح و دقیق بیانگر تمامی عناصر ایراد نیست و اشکال وارد بر آن این است که ایراد صرفاً موجب توقف موقت کار و اطاله دادرسی نمی شود. در بسیاری از موارد ایراد ممکن است موجب توقف کامل جریان رسیدگی شود. به هر حال به نظر می رسد که آقای صدرزاده افشار در صدد ارائه تعریفی جامع و مانع از ایراد نبوده است بلکه صرفاً برخی از آثار طرح ایراد را بر دادرسی بیان کرده است.

2- ایراد عبارت است از وسیله ای که خوانده، معمولاً، در جهت ایجاد مانع، موقتی یا دائمی، بر جریان رسیدگی به دعوای مطروحه و یا بر شکل گیری مبارزه در اصل و ماهیت حق مورد ادعا به منظور بازداشتن موقت یا دائم خواهان از پیروزی بکار گیرد. (عبدالله شمس، آیین دادرسی مدنی، جلد اول، صفحه 456)

نقصی که در تعریف فوق مشاهده می شود این است که ایراد، وسیله دفاع خوانده نیست. ایراد مشکل قانونی دعواست، که هرگاه توسط خوانده مطرح شود، شکل دفاع به خود می گیرد و در مواردی که توسط خوانده و یا قاضی محکمه طرح شود، مشمول تعریف فوق نمی شود. بنابراین تمامی ایرادات وسیله دفاع خوانده محسوب نمی شوند و تعریف فوق از این حیث ناقص است.

3- اشکالات مخصوص و منصوص در قانون که به دعوا، از طرف مدعی یا مدعی علیه و یا رأساً به حکم قانون متوجه شود (محمدجعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، صفحه 99)

تعریف اخیر، از تعاریف سابق دقیقتر و کاملتر است و با استفاده از آن و به شکل خلاصه تر می توان ایراد را اینچنین تعریف نمود: ایراد عبارت است از اشکال قانونی وارد بر دعوا که در صورت مطرح شدن، مانع رسیدگی به دعوا به شکل موقت یا دائم می‌گردد.

بند دوم - انواع ایراد:

ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی به طور کلی ایرادات را در 11 بند بر شمرده است. ولی با عنایت به تعریفی که از ایراد ارائه گردید و همچنین با توجه به ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی باید پذیرفت که موارد مزبور حصری نبوده و ایرادات دیگری، از مواد مختلف قانون آیین دادرسی مدنی قابل استخراج و استناد می باشد. به عبارت دیگر هر مشکلی که براساس قانون مانع از جریان یافتن موقت یا دائم دعوا گردد، تحت عنوان ایراد قابل بررسی و طرح است ولو قانونگذار صراحتاً، عنوان «ایراد» را به مشکل مزبور نداده باشد. علیهذا در ذیل، ایرادات بر شمرده شده در ماده 84 و همچنین مواد پراکنده قانون آیین دادرسی مدنی ذکر می گردند.

ایرادات مذکور در قانون آیین دادرسی مدنی:

1- ایراد عدم صلاحیت (بند یک ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

2- ایراد امر مطروحه (بند دو ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

3- ایراد دعوای مرتبط (بند دو ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

4- ایراد عدم اهلیت (بند سه ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی )

5- ایراد عدم توجه دعوا (بند چهار ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی )

6- ایراد عدم سمت (بند 5 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی )

7- ایراد امر مختومه (بند 6 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

8- ایراد عدم اثر قانونی دعوا (بند 7 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی )

9- ایراد عدم مشروعیت (بند 8 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

10- ایراد عدم جزمیت دعوا (بند 9 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

11- ایراد عدم ذینفعی (بند 10 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

12- ایراد مرور زمان (بند 11 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی )

13- ایراد رد دادرس (ماده 91 قانون آیین دادرسی مدنی )

14- ایراد عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست (مواد 66، 350 و ... )

15- ایراد تفکیک دعوا (ماده 65 قانون آیین دادرسی مدنی)

16- ایراد اناطه (ماده 19 قانون آیین دادرسی مدنی)

17- ایراد به ورود شخص ثالث (ماده 271 قانون آیین دادرسی مدنی سابق)

18- اعتراض (ایراد) به بهای خواسته (بند 4 ماده 62 و ماده 63 قانون آیین دادرسی مدنی)

قابل ذکر است که برخی از ایرادات فوق الذکر در سایر مراجع رسیدگی، اعم از مراجع دادگستری و غیردادگستری نیز قابل طرح و توجه می باشند. بعلاوه در آیین دادرسی برخی از مراجع اختصاصی بدون آنکه صراحتاً نامی از «ایراد» برده شده باشد، مصادیق آن بر شمرده شده است. در اینخصوص می توان به آیین دادرسی دیوانعدالت اداری اشاره نمود که برخی از ایرادات مهم در موارد مختلف آن ذکر گردیده اند. ایرادات مندرج در آیین دادرسی دیوانعدالت اداری به شرح ذیل می باشند:

ایرادات مذکور در آیین دادرسی دیوانعدالت اداری:

1- ایراد عدم اهلیت (ماده 20 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

2- ایراد عدم سمت (ماده 20 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

3- ایراد عدم توجه دعوا (ماده 20 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

4- ایراد امر مختومه (ماده 20 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

5- ایراد عدم صلاحیت (ماده 21 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری )

6- ایراد رد دادرس (ماده 22 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

7- ایراد مبهم یا غیرمنجز بودن خواسته یا موضوع شکایت (ماده 26 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

8- ایراد شکایات متعدد در یک دادخواست (ماده 27 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

9- ایراد اناطه (ماده 32 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری )

10- ایراد امر مطروحه (ماده 28 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری )

بند سوم - تفکیک ایراد از دفاع ماهوی:

هر گاه ایراد در مقابل دعوای خواهان، توسط خوانده مطرح شود، در واقع نوعی دفاع محسوب می گردد که خوانده می تواند براساس آن، دعوای مطروحه را یا به طور کامل با شکست مواجه کند و یا موقتاً از ادامة آن جلوگیری کرده وصرفاً موجبات اطالة دادرسی را فراهم آورد. بنابراین واضح است که این امر با مطالبی که خوانده نسبت ماهیت دعوا بیان می کند متفاوت است.

این تفکیک در مواد 197 قانون قدیم و 84 قانون جدید مورد تأیید قرار گرفته است. مطابق ماده 84 قانون جدید «... خوانده می تواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند...» ، بنابراین قانونگذار صراحتاً «ایراد به عنوان دفاع» را از دفاع ماهوی تفکیک نموده است. در واقع همانگونه که بیان شد ، ایراد به عنوان دفاع، طرح مشکلات قانونی دعوا توسط خوانده، به منظور جلوگیری موقت یا دائم، از جریان رسیدگی می باشد. اما در دفاع ماهوی خواهان مطالب و اظهارات خود در خصوص اصل ادعا یا ادعاهای خواهان و با هدف اثبات کذب آنها و بی حقی خواهان بیان می کند. از طرف دیگر آثار این دو نوع دفاع نیز متفاوت است. اثر ایراد جلوگیری از جریان رسیدگی در قالب صدور قرارهای قانونی است، اما اثر دفاع ماهوی، رد یا پذیرش دعوا به جهت اثبات و احراز بی حقی یا ذی حقی هر یک از طرفین دعوا می باشد.

بخش سوم - احکام کلی راجع به ایرادات:

پس از شناخت و تعریف ایراد و تفکیک آن از دفاعیات ماهوی، نوبت آن است که احکام کلی ایرادات را مورد بررسی قرار دهیم. ابتدائاً ذکر این نکته ضروری است که در قوانین جدید و فعلی، بیش از ده مورد از انواع ایرادات برشمرده شده اند که بعضاً دارای آثار و احکام متفاوتی می باشند، اما در هر حال به لحاظ ماهیت یکسان آنها، دارای احکام کلی و مشترکی نیز می باشند که این احکام با توجه به قانون سابق و قانون جدید بررسی خواهند شد. بدیهی است که احکام، شرایط و آثر هر یک از انواع ایرادات به طور جداگانه در فصل مربوطه مورد توجه و تدقیق قرار خواهند گرفت. با توجه به این مقدمه، احکام کلی ایرادات را در چهار بند ذیل مورد بررسی قرار می دهیم:

بند اول - چه کسی می تواند ایراد را مطرح نماید.

بند دوم - ایراد در کدامیک از مقاطع و مراحل دادرسی قابل طرح است؟

بند سوم - آثار طرح ایراد چیست؟

اول - آثار طرح ایراد در جلسه اول دادرسی

دوم - آثار طرح ایراد بعد از جلسه اول دادرسی

بند چهارم - آثار پذیرش یا رد ایراد چیست؟

بند اول - چه کسی می تواند ایراد را مطرح نماید؟

منظور از سؤال فوق این است که کدامیک از اصحاب دعوا و یا قاضی رسیدگی کننده به دعوا، حق طرح ایراد را دارا می باشند. صدر ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی به نحوی تدوین گردیده که به نظر می رسد، طرح ایراد صرفاً توسط خوانده امکانپذیر است. اما باید گفت که این امر اساساً مورد نظر قانونگذار نبوده بلکه طرح نمودن ایراد در برخی از موارد توسط خوانده و یا قاضی محکمه نیز امکانپذیر است، لیکن با توجه به اینکه ایراد به طور معمول توسط خوانده طرح می گردد و اساساً واجد و دربرگیرنده یک نوع دفاع مهم از سوی خوانده می باشد، لذا قانونگذار نیز با در نظر گرفتن وجه غالب اقدام به تدوین و تصویب قانون نموده است. در هر حال جهت روشن تر شدن موضوع، امکان طرح ایراد توسط خواهان، خوانده و قاضی بررسی می گردد.

اول - طرح ایراد توسط خوانده:

در اولین نگاه و مطالعه قوانین مربوطه، خوانده به عنوان اولین و صالحترین مرجع در یک دادرسی جهت طرح ایراد به نظر می رسد و حتی ممکن است تصور شود که طرح ایراد صرفاً از حقوق خوانده می باشد زیرا آنچه در نظر اول از بررسی ایراد به ذهن متبادر می گردد این است که طرح کردن ایراد متضمن یک نوع دفاع می باشد و از آنجائیکه «دفاع» به طور معمول از سوی خوانده ارائه می گردد، بنابر این طرح ایراد نیز مختص خوانده بوده و سایر اشخاص حق طرح ایراد را ندارند. نگارش قدیم و جدید قانون آیین دادرسی مدنی نیز این موضوع را به نحوی تأیید می نماید، در ماده 197 از عبارت «مدعی علیه» و در ماده 84 عبارت «خوانده» قید گردیده است و به نظر می رسد که قانونگذار طرح ایراد را صرفاً در صلاحیت خوانده قرار داده است. در هر حال اگر چه همانگونه که در مباحث بعدی خواهیم دید، طرح ایراد توسط سایر مراجع نیز امکانپذیر است، اما باید به این نکته توجه داشت که طرح اکثر و غالب ایرادات صرفاً توسط خوانده موضوعیت می یابد و طرح آنها توسط قاضی و خواهان اساساً منتفی است. شاید همین وجه غالب ایراد می باشد که باعث گردیده اکثر حقوقدانان آن را به عنوان یک نوع دفاع از سوی خوانده قلمداد نمایند.

دوم - طرح ایراد توسط خواهان:

آیا طرح ایراد توسط خواهان امکانپذیر است. خواهان که خود آغاز گر و شکل دهنده به دعوا می باشد و همواره فرض بر آن است که بر صحت دعوای مطروحه از سوی خود اعتقاد دارد آیا صلاحیت طرح ایراد را دارد یا خیر؟ واضح است که خواهان هیچگاه در صدد جلوگیری از جریان دعوایی که خود آغاز نموده بر نمی آید بلکه برعکس، همواره سعی در سرعت بخشیدن به جریان دادرسی و رفع موانع آن جهت احقاق حق خود دارد و همیشه سعی می نماید که دعوای خود را در کمال دقت و با رعایت کلیه جوانب و شرایط قانونی طرح کند تا از این طریق در کوتاهترین فاصله زمانی به هدف خود که همان احقاق حق است نایل آید. با تمام این احوال و علیرغم اینکه غالب ایرادات مندرج در قانون صرفاً مختص خوانده می باشند باز هم می توان مواردی را در نظر گرفت که خواهان نیز مجاز به طرح ایراد می باشد به عنوان مثال هر گاه علیرغم میل و خواسته خواهان دعوای وی به دادگاهی ارجاع شود که صلاحیت محلی یا ذاتی رسیدگی به دعوا را نداشته باشد، طرح ایراد از سوی خواهان دور از ذهن نیست. در هر حال باید توجه داشت که طرح ایراد توسط خواهان به موارد بسیار محدودی خلاصه می شود که در جای خود مورد بررسی قرار خواهند گرفت و ضمناً هدف طرح ایراد توسط خوانده با هدف طرح آن توسط خواهان متفاوت است. خواهان با اقدام خود در طرح ایراد،‌در واقع درصدد رفع مانع بر می آید تا رأیی که نسبت به خواسته وی صادر می شود در کمال صحت و فارغ از هر گونه خدشه قرار گیرد، اما خوانده صرفاً با هدف رد موقت یا دائم دعوای خواهان اقدام به طرح ایراد می نماید.

سوم – طرح ایراد توسط قاضی رسیدگی کننده به دعوا:

آیا قاضی رسیدگی کننده مجاز است اقدام به طرح ایراد نماید؟ شاید طرح سؤال مزبور بدین نحو صحیح نباشد زیرا طرح ایراد به نحویکه توسط اصحاب دعوا بعمل می آید خارج از شأن قاضی و خلاف اصل لزوم رعایت تساوی و عدالت، در رسیدگی به دعاوی می باشد، اما باید توجه داشت که قضات محاکم موظفند قبل از ورود در ماهیت دعاوی،‌به جهت رعایت پاره ای از ملاحظات حقوقی و اجتماعی که از اهمیت بسیاری برخوردار می باشند، رأساً نسبت به بررسی و احراز برخی از شرایط لازم برای صحت و پذیرش دعاوی اقدام نمایند. به عنوان مثال صلاحیت ذاتی محاکم در رسیدگی به عاوی از مواردی است که باید به دقت در جریان دادرسی ها مورد رعایت قرار گیرد و عدم رعایت امر مزبور از جهات عمده نقض آرا صادره از محاکم می باشد. بنابراین قضات محاکم موظفند قبل از ورود در ماهیت دعوا، رأساً نسبت به این موضوع رسیدگی نموده و صلاحیت خود را در خصوص رسیدگی به دعوای مطروحه احراز نماینده اگر این ایراد توسط اصحاب دعوا طرح نشده باشد. در برخی موارد دیگر نیز همین قاعده جریان دارد و اگر دادگاه رأساً احراز نماید که برخی از شرایط آمرة طرح دعاوی رعایت نگردیده، مکلف است تصمیمی را اتخاذ نماید که با طرح ایراد توسط اصحاب دعوا اتخاذ می‌نمود. بنابراین اگر قاضی پس از رسیدگی به دعوا رأساً احراز نماید که دعوا توجهی به خوانده ندارد باید اقدام به صدور رد دعوا کند هر چند که خوانده ایراد عدم توجه دعوا را طرح نکرده باشد.

بند دوم – ایراد در کدامیک از مقاطع و مراحل دادرسی قابل طرح است؟

مطابق ماده 87 قانون آیین دارسی مدنی جدید، ایرادات و اعتراضات باید تا پایان اولین جلسه دادرسی بعمل آید … ، به نظر می رسد که ضمانت اجرای ماده مزبور، غیرقابل استماع بودن ایراداتی است که خارج از جلسه اول دادرسی طرح می شوند، به عبارت دیگر دادگاه در خصوص ایراداتی که خارج از جلسه اول دادرسی مطرح می شوند باید به نحوی عمل کند که گویا اساساً ایرادی طرح نگردیده است. در هر حال باید توجه نمود که مواد بعدی قانون جدید و همچنین قسمت آخر ماده 84 و سایر اصول دادرسی احکامی را در بر دارند که براساس آنها طرح ایراد در جلسات بعد از جلسه اول دادرسی را نیز امکانپذیر می داند. موارد و مواد مزبور ذیلاً مورد بررسی قرار می گیرند:

ماده 90 قانون آیین دادرسی مدنی جدید:

ماده مزبور با اندکی تغییر، تکرار ماده 207 قانون آیین دادرسی مدنی سابق است. مطابق قانون جدید،‌هرگاه ایرادات تا پایان جلسه اول دادرسی اعلام نشده باشد، دادگاه مکلف نیست جدا از ماهیت دعوا نسبت به آن رأی دهد. واضح است که ماده مزبور مجوزی برای طرح کلیه ایرادات حتی پس از پایان جلسه اول دادرسی می باشد، اما بدیهی است که اگر بپذیریم طرح کلیه ایرادات بدون هیچ قید و شرطی بعد از جلسه اول دادرسی امکانپذیر است آنگاه با این مشکل مواجه می شویم که حکم مندرج در ماده 87 لغو و بیهوده خواهد بود، بنابراین چاره ای جز جمع بین دو ماده مزبور بنحویکه به هیچ یک از آنها خدشه ای وارد نگردد، وجود ندارد. البته جمع بین دو ماده مزبور نیز چندان مشکل به نظر نمی رسد. در واقع راه حل قضیه بدین نحو است که مطابق ماده 87 ایرادات باید تا پایان اولین جلسه دادرسی بعمل آید، اما عدم طرح ایراد در جلسه اول، دلیلی برای عدم استماع آن توسط دادگاه نمی باشد، بلکه مطابق ماده 90 هرگاه ایراد پس از پایان جلسه اول دادرسی طرح شود،‌دادگاه مکلف نیست جدا از ماهیت دعوا نسبت به آن رأی هد. بنابراین تنها اثری که می توان بر طرح ایراد در جلسه اول دادرسی در نظر گرفت این است که در اینصورت، دادگاه مکلف است جدا از ماهیت دعوا نسبت به ایراد رأی دهد. اما اگر ایراد پس از جلسه اول دادرسی طرح شود، دادگاه مختار است جدا از ماهیت دعوا یا همراه با ماهیت دعوا نسبت به آن رأی دهد. نتیجه این بحث این است که طرح ایراد در کلیه جلسات دادرسی امکانپذیر است، اما آثار طرح ایراد در جلسه اول با آثار این اقدام در جلسات بعدی،‌اندکی متفاوت است.

دوم – سبب ایراد متعاقباً حادث شود:

قسمت دوم ماده 87 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، به طرفین دعوا این اجازه را داده است که هر گاه سبب ایراد پس از جلسه اول دادرسی حادث شده باشد، ایشان بتوانند ایراد خود را طرح نموده و از کلیه آثار آن بهره مند گردند. در حقیقت طرح ایراد در چنین وضعیتی، در حکم طرح ایراد تا پایان جلسه اول دادرسی می باشد و بنابراین دادگاه مکلف است جدا از ماهیت دعوا نسبت به آن رأی دهد.

سوم – ایراداتی که مربوط به قواعد آمره می باشند:

در یک تقسیم بندی که توسط حقوقدانان مورد پذیرش قرار گرفته است، ایرادات به دو دسته تقسیم می شوند، اول ایراداتی که مربوط به قواعد آمره هستند، دوم ایراداتی که مربوط به قواعد مخیره می باشند. آثار این تقسیم بندی متفاوت است، از جمله اینکه، طرح ایراداتی که از قواعد آمره هستند، از طرف اصحاب دعوا ضرورتی ندارد و محاکم می توانند در صورت احراز هر یک از آنها، رأساً رأی مقتضی و متناسب را صادر نمایند؛ البته در برخی موارد احراز صحت برخی از شرایط اساسی صحت طرح دعوا برای دادگاه یک تکلیف محسوب می گردد و عدم توجه به این امر،‌تخلف و حتی مستوجب تعقیب کیفری خواهد بود. اثر دیگری که بر این تقسیم بندی مترتب است، این است که طرح ایراداتی که مربوط به قواعد آمره هستند در تمام مقاطع و جلسات دادرسی امکانپذیر است،‌ زیرا لزوم رعایت قواعد آمره دادرسی از چنان اهمیتی برخوردار است که عدم رعایت آنها قطعاً موجب بی اعتباری و مخدوش بودن آرای صادره از محاکم دادگستری خواهد بود و بنابراین نمی توان با این استدلال که ایراد در جلسه اول طرح نگردیده، از استماع آن خودداری نمود و اقدام به صدور رأیی کرد که آثار ظالمانه ای در پی خواهد داشت. البته در پایان این بند ذکر این نکته ضروری است که همانگونه که در بند 1 شرح دادیم با تحلیلی که از ماده 90 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی بعمل آمد، به طور کلی طرح کلیه ایرادات در تمام جلسات دادرسی امکانپذیر می باشد.

چهارم – طرح ایراد در سایر مراحل دادرسی:........

 

و............


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق رشته حقوق - مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی

تحقیق رشته حقوق با عنوان جزای اسلامی - word

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق رشته حقوق با عنوان جزای اسلامی - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق رشته حقوق با عنوان جزای اسلامی - word


تحقیق رشته حقوق با عنوان جزای اسلامی - word

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 80 صفحه

تکه های از عناوین متن :

  • مقدمه
  • فصل اول – تعریف اصل قبح عقاب بلابیان یا اصل قانونی جرائم و مجازاتها
  • دلائلی که ضرورت این اصل را ایجاب می نماید
  • دلائل منطقی
  • رعایت آزادی های فردی
  • رعایت نفع جامعه
  • تقسیم وظایف قوای مقننه و قضائیه
  • انتقاداتی که نسبت به اصل قانونی بودن حقوق جزا بعمل آمده است
  • انتقادات مکتب تحققی
  • انتقادات دول دیکتاتوری قرن بیستم نسبت به اصل فوق
  • تأیید مجدد اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها
  • اهمیت و محتوای اصل قانونی بودن جرم و مجازات
  • نتایج حاصل از ذکر این اصل در قانون اساسی
  • تخطی مقنن از اصل مزبور
  • محتوای اصل قانونی حقوق جزا و اصل قانونی جرم و مجازات
  • قانونی بودن جرائم
  • قانونی بودن مجازات ها
  • دخالت قوة قضائیه
  • لزوم محاکمه قانونی
  • فصل دوم
  • ضرورت تفسیر قوانین ضمن مطمح نظر قرار دادن اصل قاعده قبح عقاب بلابیان
  • فرق تفسیر قوانین کیفری و قوانین دیگر با توجه به اصل قبح عقاب بلابیان
  • مبحث اول: روشهای مختلف تفسیر قوانین – اقسام تفسیر
  • تفسیر مضیق
  • تفسیر از طریق قیاس
  • تفسیر موسع
  • مبحث دوم – تفسیر قوانین کیفری در ایران – طرد تفسیر از راه قیاس
  • قبول تفسیر منطقی یا توضیحی
  • رویة قضائی ایران در مورد تفسیر قوانین جزائی
  • فصل سوم: محدوده حقوق جزا در زمان – طرح مسئله
  • اصل عطف بماسبق نشدن قانون جزا و سوابق تاریخی آن
  • اهمیت اصل قاعده ممنوعیت عقاب بلابیان
  • انتقادات بعضی از مکاتب نسبت به اصل قاعده قبح عقاب بلا بیان
  • مقایسه اصل مزبور در حقوق جزا و حقوق مدنی
  • مبحث اول – محدوده قانون در حقوق جزای ماهوی
  • اشکال ناشی از تاریخ قانون
  • اشکال ناشی از اجراء قوانینی که در نتیجه اختیارات تصویب میشوند
  • اشکالات ناشی از تعیین تاریخ دقیق جرم
  • جرائم مستمر و مداوم
  • جرائم مرکب و جرائم بعادت
  • اشکال ناشی از تعیین قانون ملایم و مساعد
  • مقدمه:منظور از این اصل آن است که جرم و مجازات آن از طرف مقنن وضع شده باشد. در ایام قدیم چنین اصلی وجود نداشت. تنها قانون حمورابی و تا حدودی هم قوانین زردشت آنهم برای جلوگیری از انتقام شخصی برای پاره ای از جرائم که جنبه خصوصی داشتند (یعنی از جمله جرائمی بودند که از طرف فردی علیه فرد دیگر ارتکاب می یافت) مجازات تعیین نموده بودند. اما در حقوق جزائی اسلامی این امر جنبه کلی و همگانی یافت جرائم آن ایام و مجازات آنها تحت قاعده معین درآمد.فلاسفه مکتب کلاسیک معتقدند درست است که انسان به حکم طبیعت و غریزه خود مجبور به زندگی در اجتماع است و درست است که لازمه زندگی در اجتماع رعایت نظم و مقررات عمومی است، ولی بایستی این مقررات عمومی قبلاً بوی اعلام گردد تا مشارالیه بداند که از ارتکاب چه اعمالی ممنوع گردیده است. انسان هرگز قادر نخواهد بود بکمک قوانین اخلاقی و یا مذهبی حد و مرز اعمال مباح و ممنوع را بشناسد. فقط مقنن است که میتواند به نمایندگی از اجتماع این حد و مرز را تعیین و به اطلاع عامه برساند. هرگاه چنین اعلام قبلی به کسی نشده باشد، تعقیب بعدی وی برخلاف عدل و انصاف و منطق است. این استدلالات مورد قبول نویسندگان اعلامیه حقوق بشر قرار گرفت. ماده 18 اعلامیه حقوق بشر در این زمینه حاکی است: «...هیچکس را نمی توان مجازات نمود مگر بموجب قانونی که قبل از ارتکاب وضع و قانوناً مورد عمل قرار گرفته باشد...» نویسندگان این اصل آن چنان برای اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها اهمیت قائل بودند که با درج آن در اعلامیه حقوق بشر آنرا در ردیف سایر حقوق اساسی بشر قرار دادند.بسیاری از دانشمندان، اصل قبح عقاب بلا بیان و یا به تعبیری اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها را مورد بررسی قرار دادند. و بهنگام بحث در عناصر متشکله جرم آنرا تجزیه و تحلیل می نمایند. ما تصور می کنیم که اولاً اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها یا به تعبیر شرعی اصل قبح عقاب بلا بیان، خود جزئی از اصل قانونی بودن حقوق جزاست. بنابراین شاید مصلحت آن باشد که مسئله در تحت زاویه وسیع تری مورد بررسی قرار گیرد. ثانیاً اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها ممکن است این توهّم را بوجود آورد که این اصل فقط در حقوق جزای ماهوی مؤثر بوده و در سایر قسمتها و از جمله آئین دادرسی کیفری تأثیری ندارد. و حال آنکه در آئین دادرسی کیفری نیز کلیه اقدامات و رسیدگی از جمله تشکیل محاکم نحوه رسیدگی حق دفاع متهم و غیره باید طبق مقررات و اصول قانونی باشد. بهمین علت هم ما تصمیم گرفتیم که به تبعیت از بعضی نویسندگان متأخر این مسئله را در محدوده وسیع تر مطالعه نمائیم. برای مطالعه این اصل نیز این فصل به دو مبحث تقسیم میشود. در مبحث اول پیدایش و تحولات اصل مزبور و دلائلی که بر وجوب آن وجود دارد و هم چنین انتقاداتی که نسبت به آن بعمل آمده مورد بحث قرار خواهد گرفت و در مبحث دوم اهمیت اصل مزبور از جهت قانون اساسی و محتوای این اصل ذکر خواهد شد.
  • امانوئل کانت یکی از فلاسفه طرفدار نظریه قرارداد اجتماعی معتقد است که هدف مجازات باید اجرای عدالت باشد و برای توضیح عقاید خود در این رابطه مثلی آورده، که به (تمثیل جزیره متروک) مشهور می باشد. وی می گوید فرض کنیم عده ای در جزیره دورافتاده تشکیل جامعه داده و با هم زندگی می نمایند. اینک به عللی افراد جزیره تصمیم به ترک جزیره و انحلال جامعه خود گرفته اند. باز هم فرض کنیم که مجرمی قبل از این مقدمات مرتکب قتل شده باشد. کانت معتقد است که آخرین وظیفه این جامعه قبل از ترک جزیره اعدام قاتل است. گرچه در چنین موقعیتی چون جامعه منحل می گردد و دیگر در آن جزیره جامعه باقی نخواهد ماند و بالنتیجه اجرای مجازات از نظر نفع اجتماعی امر کاملاً بی فایده ایست، معهذا «عدالت مطلق» و نظم اخلاقی که بالاتر و والاتر از نفع اجتماعی است وجوب چنین مجازاتی را مسلم و ضروری می نماید. مجرم بخاطر اجرای عدالت و اصل مسلم قانونی جرم و مجازات، بایستی مجازات شود. در مورد جرائم و مجازات ها کانت معتقد است که هدف اخلاق فقط خیر مطلق است و چون جرم عملی است که نظم اخلاقی را برهم زده است، لذا مرتکب باید مجازات شود تا بدین وسیله جبران اختلال نظم فراهم گردد.
  • نه تنها برای جرائم خصوصی با پیروی از اصل معروف «چشم به جای چشم و دندان به جای دندان» مجازات قصاص برقرار گردید، بلکه برای بسیاری از جرائم که جنبه عمومی داشت، چون سرقت زنا شرب خمر سرقت مسلحانه و غیره حد شرعی تعیین گردید.
  • در حقوق جزای اسلامی اصول بسیار مهمی دیده میشود که نه تنها در آن ایام بلکه در شرایط فعلی هم اهمیت خود را حفظ نموده اند. یکی از این اصول بسیار مهم و در رأس آن و به تعبیری یکی از اصول مسلم مذهب اسلام در امور کیفری اصل معروف قبح عقاب بلابیان و یا بعبارتی منع عقاب بلابیان می باشد یعنی تا زمانیکه عملی از ناحیه شارع به عنوان جرم تعریف نشده و مجازات شرعی هم برای آن معین نشده باشد، نمیتوان آن عمل را جرم دانست و برای آن مجازات تعیین نمود. این همان امریست که امروز تحت اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها در تمام قوانین کیفری دنیا دیده میشود. در آن زمان نیز شارع مقدس، جرائم هفتگانه زیر: سرقت زنا ارتداد قذف شرب خمر سرقت مسلحانه و لواط را که مستحق حد بود تعریف نمود. و حد هر یک از آنها را هم بیان نموده است.
  • و..........

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق رشته حقوق با عنوان جزای اسلامی - word

پاورپوینت استانداردها و ضوابط مجتمع مسکونی (طراحی معماری 5 مجتمع مسکونی) رشته معماری فرمت فایل پاورپورنت (PPT)

اختصاصی از فایل هلپ پاورپوینت استانداردها و ضوابط مجتمع مسکونی (طراحی معماری 5 مجتمع مسکونی) رشته معماری فرمت فایل پاورپورنت (PPT) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت استانداردها و ضوابط مجتمع مسکونی (طراحی معماری 5 مجتمع مسکونی)

موضوع :

دانلود پاورپوینت استانداردها و ضوابط مجتمع مسکونی (طراحی معماری 5 مجتمع مسکونی)

رشته معماری 

فرمت فایل پاورپورنت (PPT)

تعداد اسلاید :62

علت ایجاد مجتمع های مسکونی
- با توجه به نیاز بشر به حفظ امنیت و توانایی بیشتر برقراری امنیت توسط نیروهای جمعی به نسبت نیروهای فردی، انسانها زندگی به صورت گروهی را تا آنجا که به حریم خصوصی شان لطمه وارد نکند دوست دارند.

- وجود مجتمع های مسکونی این امکان را به مخاطبان می دهد تا از امکانات بیشتر و بهتری بهره گیرند.(مثل فضاهای خدماتی و تفریحی و...)

- کمتر شدن هزینه ها با توجه به تقسیم آنها بین تعداد خانوار بیشتر.

امکان لذت بردن از زندگی جمعی در کنار حریم خصوصی.

- در طراحی مجموعه مسکونی باید  در نظر داشت که محیط مسکونی به محل تردد اتومبیل مبدل نشود.

نتایج به دست آمده از مطالعات:
 - بیشتر مردم از مساحت کم آشپزخانه ها شکایت دارند و از عملکرد سیستم OPEN خیلی راضی نیستند. علت این موضوع شاید عدم تهویه مناسب آشپزخانه بعلت جایگیری نامناسب آشپزخانه در واحد مسکونی ، نداشتن حریم خصوصی مناسب حال کد خاصدید از پذیرایی به آشپزخانه باشد. نورگیری بانـــوی خانه با توجه به فرهنـــگ آشپزخانه بصورت مستقیم برای اکثر مردم مهم است و تهویة مناسب نیز چنین حالتی دارد.
- در مورد نشیمن و پذیرایی مساحت کم این فضاها و نبود فضای نشیمن که صمیمیت روزهای گذشتة خانواده ها را در خانه های حیاط دار یک طبقه به آنها هدیه کند مشکل خیلی از خانواده هاست. در خیلی از واحدها نور مناسب برای نشیمن و پذیرایی تأمین نمی شود و تقریباً همه خواهان نورگیری مستقیم برای این فضا می باشند. ضمن اینکه نداشتن دید از پذیرایی به قسمت های خصوصی خواست اکثر مردم است.
- وجود خواب های با مساحت کم ناراحتی اکثر ساکنان را موجب شده و اکثراً از اینکه در حمام به خواب باز شود ناراضی بودند مگر اینکه حمام مختص همان خواب باشد. عدم تهویه مناسب و نورگیری مخصوصاً در اول صبح موضوع مهم دیگری بود که کمتر بدان پرداخته شده بود. داشتن حریم خصوصی از خواسته های اکثر مردم بود ضمن اینکه همه موافق استفاده از کمد دیواری مناسب بودند.
- در مورد سرویس های بهداشتی اکثراً از جدا بودن این فضا از حمام و عملکرد مستقل آن استقبال کردند ضمن اینکه تهویة مناسب هر دو فضا و نورگیری حمام برای از بین رفتن عوامل بیماریزا خواسته بیشتر مردم بود.

فهرست مطالب 
علت ایجاد مجتمع های مسکونی
تعریف فضا
فضا های نیمه باز
ابعاد الزامی در داخل بنا 
الزامات تامین نور در فضاها 
الزامات تعویض هوای فضاها 
طراحی مجتمع های مسکونی
الگوی خانه سازی به صورت مجتمع
ضوابط ساختمانی مجتمع های مسکونی
اشراف
انواع مختلف همجواری واحدهای مسکونی
فاصله محرمیت 
آفتاب گیری فضاهای بیرون ساختمان
الزامات پیش آمدگی بنا
اقلیم
سیمای شهری
انطباق با شکل و فرم بستر
توصیه و الزامات تهیه طرح معماری
روابط بین واحدهای مسکونی 
دسترسی ورودی به بلوک های ساختمانی 
مقررات طراحی معابر
دسترسی قطعات
پارکینگ
نمونه های پارکینگ
جدول ابعاد پارکینگ های یکطرفه
انواع پارکینگ یک طرفه
انواع پارکینگ دو طرفه
زیبایی پیاده رو در شهرک ها
تاثیرات فضای سبز و محوطه سازی برمجتمع مسکونی 
نتایج به دست آمده از مطالعات


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت استانداردها و ضوابط مجتمع مسکونی (طراحی معماری 5 مجتمع مسکونی) رشته معماری فرمت فایل پاورپورنت (PPT)

دانلود مقاله پروژه مالی رشته حسابداری

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله پروژه مالی رشته حسابداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه :
سیستم حسابداری نقش عمده و بزرگ در ادارة امور مؤسسات و راهنمایی مدیران آنها و بسیاری دیگر از مردمی که با مسائل اقتصادی یک اجتماع در تماس هستند بعهده دارد ، یک سیستم حسابداری فارغ از اندازه و نوع آن مانند هر سیستم دیگر از مجموعه ای از عوامل که نظام ارتباطی مشخص دارند تشکیل می شود . مهمترین عامل و یا در واقع عامل مسلط در هر سیستم حسابداری نیروی انسانی شاغل در آن است که یک سیستم را موفق یا نا موفق می کند . این نیروی انسانی شاغل در سیستمهای حسابداری دستگاهها ی مختلف و یا به عبارت دیگر حسابداران در معنای عام علاوه بر درستکاری ، امانت و پشتکار باید از تخصص مهارت وتجربه لازم برای پرداختن به کار حسابداری بر حسب سطح شغل ، وظایف و مسئولیت ها ونوع عملیات مؤسسه برخوردار باشند . مهمترین عملکرد یا وظیفه یک سیستم حسابداری عملکرد اطلاعاتی است و هر سیستم حسابداری باید اطلاعات موجود درباره معاملات عملیات مالی ورویدادهای دارائی اثر مالی بر یک مؤسسه را گرد آوری نماید، ثبت کند ودر گروه های همگن طبقه بندی کند وبالاخره گزارشهای را فراهم کند که تصمیم گیرندگان مختلف درباره یک مؤسسه یا سازمان بتوانند بر مبنای آن آگاهانه تصمیم بگیرند .
اگر اطلاعاتی که در جریان فعالیت ها ی یک سازمان فراهم می آید به شکل مطلوب ارائه شود برای تصمیم گیری های مختلف فایده چندانی ندارد . بنابراین تصمیماتی که توسط اداره کنندگان یک سازمان و یا توسط اشخاص ذیحق و ذینفع درباره یک مؤسسه گرفته می شود بسیار متنوع و متعدد است . مدیران در سازمان در پی آن هستند که با حداقل امکانات، حداکثر استفاده و مطلوبیت را از آن سازمان خود نمایند. یکی از ابعاد بسیار مهم یک سازمان در حال حاضر شیوه بکارگیری از دارائیهای موسسه است و همچنین می‎دانیم که قسمت عمده‎ای از دارائیهای موسسات در موجودیهای انبار آن نهفته و انباشته شده است و مدیریتهای مالی، تدارکات و انبار در پی آن هستند تا بهترین ترکیبی که متضمن حداکثر سود یا حداقل هزینه برای موسسه باشد را معین بنمایند. سازمانها به علت عدم دسترسی به اطلاعات درست و به موقع از میزان و نوع موجودی‎های انبار قادر به تهیه و تدارک مایحتاج با صرفه کامل نیستند و آنگاه دچار مشکلاتی در این زمینه خواهند شد. و در جستجوی متخصصان انبارداری نیز غالباً به افراد بدون آمادگی و معلومات برخورد می‎نمایند و چون تکامل در این زمینه بدون کاربرد روشهای نوین و فنون پیشرفته علمی نخواهد بود لزوم این افراد مطلع و حرفه‎ای هر چه بیشتر از پیش مشهود می‎شود.

 

 

 

فصل اول
حسابداری در سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کردستان
برای ثبت های حسابداری که مراحل اولیه حسابداری است نیاز به صدور برگه دفتر روزنامه و دفتر کل ودفتر معین است و برای موازنه حسابهای دفتر معین عین همانند دفتر کل است در اینجا کافی است که بایستی عملیات حسابهای فرعی هر حساب اصلی با جمع آن حساب در دفتر کل برابری نمایدو مراحل انجام هزینه در سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کردستان می باشد.
تامین اعتبار و ذخیره تآمین اعتباربه میزان تنخواه گردان پرداخت وحساب اسناد وصولی عامل ذیحساب به میزان کل سند هزینه می باشد.یکی از مهمترین و اساسی ترین مراحل حسابداری تهیه و تنظیم گزارشات مالی می باشد که در پایان دوره مالی به وسیله واحد حسابداری تهیه و جهت آگاهی مدیران و عامه مردم از چگونگی فعالیتهای انجام شده در سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کردستان به موجب قانون منتشر میگردد.
تعریف حسابرسی :
حسابرسی عبارت است بازرسی جستجو گرانه اسناد و مدارک حسابداری و سایر شواهد حسابرسان از راه کسب آگاهی از سیستم کنترل داخلی ، بازرسی مدارک ، مشاهده دارائیها پرسش و پاسخ از منابع داخل و خارج شرکت و اجرای سایر روشهای رسیدگی شواهد لازم و مورد نیاز را در اختیار درخواست کنند ، قرار می دهند . حسابرسی وظیفه اعتبار دهی را بر عهده دارد. هدف از حسابرسی اظهار نظر درباره تعیین مطلوبیت ارائه صورتهای مالی است . این شرکت در ارتباط با حسابرسی اطلاعات زیر را در اختیار مردم قرار می دهد.
 انجام انواع خدمات حسابرسی شامل حسابرسی صورتهای مالی ، حسابرسی داخلی ، بررسی اجمالی صورتهای مالی ، حسابرسی عملیاتی و اجرای روشهای توافقی طبق استانداردهای پذیرفته شده حسابداری و حسابرسی .
 ارائه گزارشهای حسابرسی مورد نیاز بانکها جهت اعطای تسهیلات .
 انجام بازرس قانونی شرکتها .
انواع حسابرسی: 1 . حسابرسی مالی 2 . حسابرسی رعایت 3 . حسابرسی عملیاتی.
حسابرسی مالی : بررسی جستجو گرانه اسناد و مدارک پشتوانه صورتهای مالی و تطبیق آن با اصول پذیرفته شده حسابداری و گزارش یافته ها به افراد ذینفع از قبیل : سرمایه گذاران ، اعتباردهند گان ، مدیریت ، عرضه کنندگان مواد اولیه و کالا ، کارکنان ، دولت و ......
حسابرسی رعایت : بررسی جستجو گرانه اسناد ومدارک مربوط به بخشنامه ها ، آیین نامه ها، دستورالعملها و تطبیق آن با قوانین و مقررات و گزارش آن به افراد ذینفع .
حسابرسی عملیاتی :‌ عبارت است از بررسی قسمتهای خاصی از سازمان به منظورسنجش نحوه عمل آنهاست یابه عبارتی حسابرسی عملیاتی عبارت است ازبررسی صرفه اقتصادی ، اثربخشی و کارآیی می باشد .

موافقتنامه حسابرسی :
قراردادی است کتبی که روابط قراردادی بین حسابرس و صاحبکار درآن آورده می شود. حدود خدمات حرفه ای که باید ارائه شود ، تاریخهای مورد انتظار برای تکمیل رسیدگیها و مبنای محاسبه حق الزحمه حسابرسی بطور متداول در موافقتنامه حسابرسی مطرح می شود.
واحد حسابرسی داخلی :
کمیته حسابرسی ومدیر حسابرسی داخلی باید دسترسی نامحدودی به یکدیگر داشته باشند. کمیته باید در گزینش، ارتقاء و برکناری مدیر حسابرسی مشارکت نماید و به تعیین صلاحیتها، سلسله مراتب گزارشگری، برقراری تماسهای لازم و حقوق ومزایای وی کمک نماید. کمیته حسابرسی همچنین باید درتوسعه اهداف و رسالت واحد حسابرسی داخلی دخالت نماید، تا مطمئن شود که این واحد نقش نظارتی خود را به نحو صحیح اعمال می کند. کمیته باید خود را در مورد نتایج و عملیات واحد حسابرسی داخلی و پاسخ مدیریت به توصیه های آن در مورد کنترلهای داخلی و رعایت به روز نماید. بیطرفی واستقلال قضاوتهای واحد حسابرسی داخلی باید بطور دوره ای ارزیابی گردد. کمیته باید اطمینان حاصل کند که درگیری واحد حسابرسی داخلی در فرایند گزارشگری مالی مناسب است. کمیته باید سوال کند که آیا رویه‌های واحد حسابرسی داخلی با استانداردهای حسابرسان داخلی (IIA) منطبق است. استانداردهای مزبور همچنین توصیه میکند که واحد حسابرسی داخلی هر سه سال یکبار مورد بررسی کیفی خارجی قرار گیرد. کمیته باید نتایج چنین بررسیهایی را در ارزیابی عملکرد واحد حسابرسی داخلی مورد توجه قرار دهد . تشخیص اهمیت نقش حسابرسی داخلی و تغییر فعالیتهایش در محیط تجاری امروز باید مورد توجه کمیته قرار گیرد . کمیته همچنین باید موارد زیر را در نظارت بر کارکرد حسابرسی داخلی مورد ملاحظه قرار دهد :
چگونه واحد حسابرسی داخلی به بهترین شکل میتواند برای واحد تجاری ارزش افزوده ایجاد نماید ؟
آیا شرکت به طور اثربخشی از واحد حسابرسی داخلی برای شناسایی، کنترل و ارزیابی پاسخگویی مدیریت نسبت به ریسکهای فناوری ، استراتژی ، حفاظتی و ریسکهای تجاری استفاده میکند ؟
 آیا واحد حسابرسی داخلی فرایند بهبود مستمر و بهترین تجربیات عملی را بکار می‌گیرد؟
 آیا حسابرسی داخلی زمینه آموزش و ساخت رهبران آتی سازمان را فراهم می‌کند؟
 آیا واحد حسابرسی داخلی منابع و تجربه مناسبی برای ایفای رضایتبخش مسئولیتهایش دارد؟
آیا اهداف شرکت در ایفای وظیفه حسابرسی داخلی از طریق واحد حسابرسی داخلی قابل تامین است یا نیاز به استفاده از خدمات بیرونی وجود دارد ؟
کمیته روبان آبی معتقد است که اگرچه حسابرسان داخلی در موقعیت منحصر بفردی در استخدام مدیریت اند ، معهذا انتظار میرود که آنان رفتار مدیریت را بررسی نمایند . کمیته روبان آبی کمیته حسابرسی را تشویق می کند تا مکانیزمی برای سهولت دریافت اطلاعات محرمانه از حسابرسی داخلی برقرار کند. به عبارتی برای بهبود اثربخشی هر دو “ ارتباطات مستقل و جریان اطلاعاتی بین کمیته حسابرسی و حسابرسان داخلی باید برقرار گردد “‌.
حسابرسان مستقل :
انتخاب و ارزیابی مؤسسه حسابرسی مستقل، مسئولیت مهم کمیته حسابرسی در رابطه با مدیریت است. برای تاکید این مفهوم، کمیته روبان آبی توصیه میکند که الزاماتی مقرر شود که براساس آن، حسابرسی مستقل نهایتا“ در مقابل هیات مدیره و کمیته حسابرسی پاسخگو باشد. کمیته حسابرسی به نمایندگی از طرف سهامداران ، اختیار نهایی انتخاب ، ارزیابی و در صورت لزوم ، تغییر حسابرس مستقل رابرعهده دارد . کمیته حسابرسی باید صلاحیت حسابرس مستقل را ارزیابی کند و اینکه حق الزحمه حسابرسی برای مصالحه قرار نگرفتن حسابرسی شرکت کافیست . زمانیکه حسابرس مستقل انتخاب میشود، لازمست کمیته حسابرسی ازحدود کار و رویکرد حسابرسی و پس از آن از نتایج و جمع بندیهای حسابرسی مطلع شود . درک کامل این عوامل بخش جداناپذیر توانایی کمیته در ایفای مسئولیتهای نظارتی اش خواهد بود.
رعایت استانداردهای پذیرفته شده حسابرسی تدوین شده توسط انجمن حسابداران خبره آمریکا برای حسابرسان در انجام حسابرسی شرکتها الزامیست. این الزامات، حسابرسان مستقل در موقعیتی قرار می دهد که نه تنها استانداردهای مزبور را رعایت کنند بلکه نقش یک مشاور ارزشمند را نیز داشته باشند . برای مثال در رویکرد حسابرسی یکی از مؤسسات حسابرسی (KPMG) که مبتنی بر ریسک است، حسابرسان به استراتژی شرکت، فرایندهای محوری کسب و کار ، فرایند منابع تامین کننده، ریسک تجاری ، کنترلها و آثار آنها بر صورتهای مالی توجه می کنند . این رویکرد حسابرسی، آنان را قادر می سازد حسابرسی اثربخشی را انجام داده و همچنین چارچوبی برای تبادل اطاعات مربوط به حسابرسی وترکیب آن با دانش کمیته حسابرسی و مدیریت ایجاد نمایند .
کمیته حسابرسی باید استقلال حسابرس را در نظر بگیرد . برای این منظور کلیه مؤسسات حسابرسی باید خط مشی ها و رویه های داخلی بجا و صحیحی را جهت نظارت و اطمینان از استقلال اعضای تیم حسابرسی مستقل از شرکت برقرار نمایند .
اگر چه دامنه خدمات مشاوره ای و غیر حسابرسی که بوسیله حسابرسان مستقل ارائه میشود روبه افزایش است، معهذا شواهد تجربی دال بر اینکه انجام اینگونه خدمات برای شرکتهای تحت حسابرسی، استقلال حسابرس را مخدوش میسازد، به دست نیامده است. هیات تدوین استانداردهای استقلال که مقررات مربوط به استقلال مؤسسات حسابرسی را تدوین میکند.
در اولین استاندارد خود ، حسابرسان را ملزم میکند هرگونه وابستگی با شرکتهای تحت حسابرسی که به قضاوت حرفه‌ای حسابرسی آنان بنحو معقولی بر استقلالشان اثر می گذارد را با کمیته حسابرسی در میان گذاشته و افشاء نماید . این هیات از ابتدای جولای 1999 حسابرسان را ملزم کرده طی نامه ای به کمیته حسابرسی هرگونه وابستگی به شرکت را توضیح داده و استقلال خود را تایید نمایند. کمیته روبان آبی بر درج این مطلب در مقررات شرکتهای پذیرفته شده دربورس تاکید دارد. کمیته حسابرسی باید در ارزیابی خود از استقلال حسابرس ، هرگونه وابستگی شرکت با استقلال حسابرس را شناسائی نماید .
“ حسابرس مستقل نهایتا“ در مقابل هیات مدیره و کمیته حسابرسی بعنوان نمایندگان صاحبان سهام پاسخگو میباشد “ . مضافا“ “ کمیته حسابرسی مسئول دریافت اظهاریه مکتوبی از حسابرس و انجام اقداماتی مناسب جهت کسب اطمینان از مصالحه قرار نگرفتن استقلال حسابرسان است “
حسابرس مستقل و کمیته حسابرسی باید ارتباط قوی و بی پرده داشته باشند . طبق اصول و رهنمودهای مدون کمیته روبان آبی “ گفتگوی باز، منظم، رک و محرمانه کمیته را در موقعیتی قرار میدهد تا نسبت به استقلال حسابرس در ارزیابی کمیته کنترلهای داخلی، مدیریت، حسابرسی داخلی و آثار هرکدام از این موارد بر کیفیت و قابلیت اتکای صورتهای مالی آگاهی یابد “ . هر چه کمتر از این موارد باشد اثربخشی کمیته حسابرسی را محدود می سازد . به علاوه استاندارد پذیرفته شده حسابرسی شماره 61 با عنوان “ ارتباط حسابرسان با کمیته حسابرسی “ حسابرسان مستقل را ملزم میکند موارد زیر را به اطلاع کمیته حسابرسی برسانند :
ـ شرایط قابل گزارش و نقاط ضعف بااهمیت
ـ شواهدی دال بر وقوع تقلب
ـ اطلاعاتی درباره اعمال غیرقانونی
ـ اطلاعاتی درباره تحریفات بااهمیت، مندرج در اطلاعات مالی میان دوره ای
استاندارد 61 همچنین حسابرسان را ملزم میکند کمیته حسابرسی را نسبت به موارد زیر مطلع سازند :
ـ مسئولیتهای حسابرسی در انطباق با استانداردهای پذیرفته شده حسابرسی
 خط مشی های حسابرسی با اهمیت
 قضاوتهای مدیریت و برآوردهای حسابداری
 تعدیلات بااهمیت حسابرسی
 مسئولیت حسابرس در مورد سایر مدارک همراه صورتهای مالی حسابرسی شده
 عدم توافق با مدیریت
 مشاوره مدیریت با سایر حسابرسان حسب مورد
 موضوعات مهمی که با مدیریت قبل از نهایی شدن مطرح گردیده است ،
سایر مشکلات بوجود آمده در اجرای حسابرسی ،
انجمن حسابداران خبره آمریکا (AICPA) وکمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC) اعضاء را ملزم میکند که در ارتباط با کمیته حسابرسی کل حق الزحمه دریافتی طی سال از شرکت در ارتباط با خدمات مشاوره ای، مشتمل بر شرحی از این خدمات را افشاء کنند.
برخی از تفاوتهای حسابرسی مستقل و حسابرس داخلی

ایجاد کمیته حسابرسی اثربخش :
کمیته حسابرسی که بوسیله اعضای هیات مدیره شرکت انتخاب میشود، هیات مدیره را در ایفای مسئولیت امانتداری و مباشرتی خود کمک میکند. چگونگی اجرای وظایف تعیین شده کمیته برحسب رسالت آن ، توانایی اعضای کمیته و جو غالب بر ساختار حاکمیتی شرکتهای مختلف،متفاوت است. بطور کلی، راهبری خوب هیات مدیره ، وظائف کمیته حسابرسی را تعیین میکند. در صفحات بعدی برخی از ویژگیهای مؤثر بر اثربخشی کمیته حسابرسی از نظامنامه تا ساختار و عملیات کمیته تشریح می گردد . معهذا کمیته حسابرسی باید این ویژگیها را نه تنها به عنوان عواملی بی روح ، بلکه بعنوان اجزایی از یک فرایند که میتواند اثربخشی کمیته را سالانه، فصلی و روزانه بهبود دهد ، مدنظر قرار دهد.

 

نظامنامه
مسئولیتها
استقلال
مهارت و آموزش اعضاء
بررسیها وکسب آگاهیهای فشرده
جلسات
گزارشها
مزایا و منافع
خود ارزیابی

 

نظامنامه کمیته حسابرسی :
زمانیکه هیات مدیره کمیته حسابرسی را تشکیل میدهد ، کمیته باید نظامنامه مدونی را تهیه نماید . نظامنامه باید متناسب با نوع سازمان تعدیل گردد و در آن وظائف و مسئولیتهای کمیته از جمله ساختار ، فرایند و شرایط عضویت اعضاء تشریح گردد. مضافا“ اختیارات کمیته برای انجام هرگونه بازرسی مناسب در اجرای مسئولیتهایش باید مدون گردد . در نظامنامه سوابق و تجربیات مورد نیاز اعضای کمیته مشخص می گردد و رهنمودهایی به حسابرس داخلی ومستقل و همچنین افراددیگری در سازمان که اطلاعات مرتبط با عملکرد صحیح وظایف کمیته را دارند و کمیته باید به آنان‌ دسترسی داشته باشد، ارائه میدهد.
“ کمیته حسابرسی نظامنامه مدون رسمی را که حدود مسئولیتها و چگونگی انجام آنها را در برداشته باشد مورد تصویب قرار خواهد داد. نظامنامه مذکور سالانه مورد بررسی و ارزیابی قرار خواهد گرفت “
جوهره متمرکز نظامنامه کمیته حسابرسی باید حدود مسئولیتهای نظارتی کمیته و نحوه اجرای آنرا مشخص نماید.
کمیته استانداردسازی حسابرسی 5 اصل زیر را جهت طراحی محتوی بهتر نظامنامه کمیته حسابرسی مطرح نموده است :
1ـ کمیته حسابرسی دارای نقش کلیدی برنظارت و کنترل سایر اجزای فرایند حسابرسی است،
2ـ جریان ارتباطی و اطلاعاتی مستقل باید بین کمیته حسابرسی و حسابرس مستقل برقرار گردد .
3ـ جریان ارتباطی واطلاعاتی مستقل باید بین کمیته حسابرسی و حسابرس مستقل قرار گیرد.
4ـ مذاکرات شفاف و بی پرده باید بین کمیته حسابرسی ، مدیریت ، حسابرسی داخلی و ‌حسابرس مستقل در رابطه با موضوعات قضاوتی و مؤثر بر کیفیت (گزارشگری مالی) صورت گیرد.
5ـ‌ اعضای کمیته حسابرسی باید هوشیار ، کوشا و دارای آگاهی و دانش لازم باشند.
نظامنامه کمیته حسابرسی باید سالی یکبار بررسی و بروز گردد . انجمن حسابرسان داخلی معتقد است که نظامنامه سندی زنده است که با توجه به تغییرات شرایط شرکت تغییر میکند . نظامنامه کمیته حسابرسی بیشتر شبیه یک قطب نماست تا نقشه راه.
“ کمیته سالانه افشاء میکند که آیا مسئولیتهایش را در انطباق با نظامنامه انجام داده است یا خیر . رعایت نظامنامه باید در گزارش سالانه شرکت یا گزارشات مشابه افشاء شود “
جهت تشویق کمیته به اجرای مسئولیتهایش کمیته روبان آبی معتقد است در لیست الزامات شرکتهای بورسی ، کمیته های حسابرسی ملزم به پذیرش نظامنامه مدونی گردند که سالانه آنرا ارزیابی و مورد تجدیدنظر قرار می دهند . ضروریست که نظامنامه مزبور در گزارش سالانه به سازمان بورس و یا گزارشات مشابه حداقل هر سه سال یکبار افشاء شود . مضافا“ کمیته معتقد است که کمیسیون بورس اوراق بهادار باید کمیته های حسابرسی را ملزم کند در گزارش سالانه یا صورتجلسه مجمع عمومی سالانه گزارشی ارائه دهد و در آن به انجام مسئولیتهایش در انطباق با نظامنامه بنحو رضایتبخش تاکید نمایند .
 استقلال کمیته حسابرسی :
لازمست که کمیته حسابرسی از نزدیک و هماهنگ با مدیریت کار کند زیرا کمیته وابسته به اطلاعات و منابع آنهاست ضمن آنکه وابستگی کمیته به مدیریت باید به گونه ای باشد که در قضاوتها و تصمیم گیریهایش مستقل بماند و بتواند مسئولیتهایش را بدون تاثیرپذیری و تحت نفوذ قرار گرفتن ، ‌دنبال کند. در حقیقت ، استقلال کمیته حسابرسی، سنگ زیربنای اثربخشی کمیته حسابرسی است، بویژه زمانیکه بر درستی گزارشگری مالی نظارت می کند .
در شکل ایده آل اعضای کمیته حسابرسی باید از مدیران غیراجرایی و مستقل از مدیریت باشند. طبق الزامات شرکتهای پذیرفته شده در بورس نیویورک اکثریت اعضای کمیته حسابرسی باید مستقل باشند. کمیته روبان آبی سازمانها را موظف میکند که الزامات استقلال را پذیرفته و کلیه شرکتها با یک اندازه مشخص را ملزم کنند که کلیه اعضای کمیته حسابرسی را از مدیران مستقل تشکیل دهند.
اگرچه تعریف استقلال بسیار مشکل است، اما میتوان آنرا به معنای عدم وابستگی با مدیریت دانست. یک خریدار یا فروشنده عمده، پرسنل یا روسای سابق یا وابستگی به شرکت، استقلال کمیته حسابرسی را مخدوش و برای آن مشکلاتی ایجاد میکند. به علاوه، اتصال به مدیریت اجرایی یا وابستگی به شرکت مورد انتقاد است . از طرفی دیگر ، استقلال به معنای توان تصمیم گیریهای بیطرفانه است که ممکنست با منافع مدیریت در تضاد باشد، تشخیص استقلال و درستکاری اعضای کمیته حسابرسی با هیات مدیره است، بنابراین گزینش اعضای کمیته باید با دقت و آزادی عمل صورت گیرد.
کمیته استقلال را برای شرکتهای بزرگ بشرح زیر تعریف کرد. شرکتهای کوچکتر ممکن است مشکلاتی در تعریف استقلال داشته باشند بنابراین وابستگی اعضای کمیته حسابرسی آنان ممکن است نیازمند کمی انعطاف باشد. معهذا باید موارد وابستگی را در گزارش سالانه منعکس سازد. طبق تعریف کمیته “ اعضای کمیته حسابرسی زمانی مستقل بنظر میرسند که هیچگونه وابستگی با شرکت که بر استقلال آنها از مدیریت و شرکت اثرگذار است ، نداشته باشند . مواردی از این قبیل وابستگیها بشرح زیر است :
ـ مدیری که دراستخدام شرکت یا شرکتهای وابسته آن در سال جاری یا پنج سال گذشته باشد.
ـ مدیری که مزایایی را از شرکت یا شرکتهای وابسته غیر از مزایای عضویت در هیات مدیره یا مزایای طرحهای بازنشستگی واجد شرایط مالیاتی دریافت می کند .
ـ مدیری که یکی از وابستگان نزدیکش به عنوان مدیر اجرایی در استخدام شرکت یا شرکتهای وابسته در پنج سال گذشته باشند .
ـ مدیری که شریک ، یا سهامدار کنترل کننده یا مدیر اجرایی سازمان انتفاعی باشد که بوسیله شرکت ایجاد شده یا دریافت و پرداختهای شرکت به آن طی پنج سال گذشته با اهمیت باشد.
ـ مدیری که به عنوان مدیر اجرایی در استخدام شرکتی باشد که مدیران اجرایی آن عضو کمیته تعیین پاداش شرکت باشند .
 عضویت در کمیته حسابرسی :
برای جلوگیری از مصالحه استقلال کمیته، اعضای کمیته حسابرسی باید توسط کمیته انتصابات با هیات مدیره غیر از مدیرعامل یا سایر مدیران اجرایی انتخاب شوند . هریک از اعضای کمیته باید شرایط استقلال بشرح پیش گفته را دارا باشند .
تعداد اعضای کمیته با توجه به نیاز از سازمانی تا سازمان دیگر متفاوت بوده و بین 3 تا 6 نفر میباشد. رئیس کمیته که مباحثات و فعالیتهای کمیته را پیگیری میکند ، باید فردی باشد که وظائف و مسئولیتهای کمیته را بشناسد و متعهد باشد که زمان لازم را به امور کمیته تخصیص دهد و مهارتهای مورد نیاز تجاری ، مالی و رهبری را دارا بوده و ارتباطات خوبی داشته باشد .
مدت تصدی اعضای کمیته بستگی به نظامنامه آن دارد . مدت 2 تا 4 سال در عرف تجاری امروزی پذیرفته شده است . بسیاری از شرکتها رویه تعریف شده ای جهت چرخش اعضای کمیته ندارند ، لکن این امر بستگی به وزن تجربه اعضاء و مقابله آنها با ریسک دارد. صرفنظر از هرگونه برنامه چرخشی، ارزیابی عملکرد کمیته توسط هیات مدیره برای حصول اطمینان از برآورده شدن انتظارات آنها ضروریست .
 تجربه و مهارتهای اعضاء :
اثربخشی کمیته حسابرسی در اجرای اهدافش بستگی به دانش و صلاحیت اعضای آن در امور کسب و کار ، گزارشگری مالی، کنترلهای داخلی و حسابرسی دارد . چه علائمی نمایانگر موفقیت اعضاست ؟ کسی که نسبت به کار کمیته و مسئولیتهایش فداکاری و از خودگذشتگی دارد ، کسی که تمایل به صرف وقت لازم برای شناخت شرکت و آماده ساختن خود برای جلسات کمیته دارد، کسی که منش پرسشگر، بی طرف و قضاوت منطقی نسبت به مسائل دارد.
هریک از اعضای کمیته باید تجربه لازم در برخی از حوزه های مرتبط با کسب وکار داشته و حداقل باید آشنا با صنعت شرکت باشند، کلیه اعضاء باید آشنا با ادبیات پایه ای مالی که طبق نظر کمیته روبان آبی “ قدرت مطالعه و درک صورتهای مالی مشتمل بر ترازنامه ، صورت سود و زیان و صورت جریان وجه نقد است ، داشته باشند “ . حداقل یکی از اعضاء معمولا“ رئیس کمیته ، باید پیشینه محکم و پیوسته ای از امور مالی ، حسابداری و حسابرسی داشته باشد و از این طریق بتواند کمیته را طی مباحثات تکنیکی مالی یاری نماید . هریک از اعضاء باید در برقراری ارتباط با مدیریت و حسابرسان ماهر باشند و سؤالات کنکاشگرانه ای درباره ریسکهای مالی و حسابداری مطرح نمایند.
مدیریت، حسابرسان داخلی و مستقل منابع خوبی برای برآوردن نیازهای اطلاعات پیشینه‌ای و آموزش اعضای کمیته حسابرسی میباشند. بنابراین شرکتها باید پیشنهادکنند و کمیته باید بر این اصرار ورزد ، که اعضاء هرگونه آموزشی که آنان را قادر سازد تا مسئولیتهای امانتداری خود را انجام دهند،‌ ببینند. این مطلب بویژه برای اعضای جدید که نیاز به آشنایی کاملی از مسئولیتها برای ایفای مؤثر مسئولیتهایشان دارند، ضروریست.
 بررسیها و کسب آگاهیهای فشرده :
ارتباطات مدیریت با کمیته حسابرسی نه تنها باید به بررسیهای عملیاتی متمرکز شود ، بلکه کمیته حسابرسی باید در مورد چگونگی اقلام قضاوتی، کیفیت سود، نحوه برخورد با رویدادهای احتمالی ، اثرات تغییرات حسابداری، تغییرات در اندوخته ها و حسابهایی که مستلزم قضاوت مدیریت است و بر صورتهای مالی تاثیر میگذارد، تمرکز یابد. مدیریت باید بطور ادواری و به شکل فشرده کمیته را از عملکرد بخشهای تجاری مختلف آگاه سازد و اعضای کمیته نیز باید از قسمتهای عملیاتی مختلف بازدید نمایند. آگاهیهای فشرده مزبور شامل انتظارات و ملاحظات اتحادیه های مالی ، شرایط صنعت و جو کسب و کار میباشد . مدیریت همچنین باید اطلاعات فشرده ای درباره ریسکهای مورد پذیرش به کمیته ارائه دهد.
کمیته همچنین باید از استانداردهای جدید حسابداری و گزارشگری مؤثر بر شرکت که توسط هیات تدوین استانداردهای مالی (FASB) و کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC ) و یا سایرین تدوین میشود، آگاه شود . مدیریت نیز باید کمیته را از تغییرات خط مشی ها و روشهای حسابداری مورد اجرای شرکت که توسط سازمانهای فوق اجباری شده ، به گونه ای که بتواند آثار آنرا بر کیفیت سود تشخیص دهد، آگاه نماید.
از آنجائیکه اعضای کمیته ممکنست در انجام مسئولیتهایشان نیاز به کمک داشته باشند، لذا کمیته حسابرسی در صورت لزوم باید از کمک اشخاص بیرونی بویژه مشاوران خاص، مهندسین ، کارشناسان خبره استفاده کند .
 جلسات کمیته حسابرسی :
تواتر جلسات کمیته بستگی به حدود مسئولیتهای کمیته دارد و نرم آن سه یا چهار جلسه در سال است . تهیه برنامه کاری تفصیلی برای تمرکز کمیته حیاتی است . کمیته باید برنامه کاری مخصوص خود را تعیین کند نه برنامه ای که توسط مدیریت تهیه میشود.
با توجه به برنامه کاری ، کمیته باید معمولا“ از مدیریت عملیاتی ، مدیرعامل یا مدیرکل ، رئیس حسابرسی داخلی و حسابرسان مستقل جهت بحث در موضوعات خاص دعوت بعمل آورد. اعتقاد بر این است که برای تسهیل در تدوین برنامه کاری و آگاهی از پیشرفتهای اخیر، رئیس کمیته نباید در برگزاری جلسات با حسابرسان تردید بخود راه دهد .
بطور کلی ، کمیته قبل از شروع حسابرسی با حسابرسان مستقل ملاقات و با آنان درباره حدود و اهداف حسابرسی مذاکره می کند . بعد از آن و قبل از انتشار صورتهای مالی ، آنها درباره نتایج حسابرسی با یکدیگر مذاکره می‌کنند. کمیته همچنین باید با حسابرسان مستقل درباره نظارت آنان بر ساختار کنترلهای داخلی و موارد مربوط مذاکره کند. جلسات باید به گونه ای برنامه ریزی شود که اطلاعات مالی میان دوره ای بررسی و یافته‌های حسابرس مستقل یا موارد مربوط به پروژه های خاص مورد بحث قرار گیرد. کسانی که در جلسات شرکت میکنند ، باید به شناخت و نظارت کمیته کمک نمایند، کمیته حسابرسی باید بخشی از زمان جلسات را به مسائل اجرایی که بین آنها و حسابرسان مستقل ، حسابرسی داخلی ، مدیریت ، مقررات گذاران و مشاورین مربوط است، تخصیص دهد
مشاوره تصمیمات کلیدی مشترکاً اتخاذمی شوند. هدف مبادله اطلاعات برای بهبود حسابرسی است.
اطمینان تصمیمات کلیدی مشترکاً اتخاذ می شوند از تجربه سایر موسسات استفاده می شود (تکرار نمی‌شود) تا حسابرسی ما را تکمیل کند.
همزمان تصمیم به اجرای حسابرسیهای مشابه گرفته می شود. متدلوژی و رویکرد حسابرسی به اشتراک گذاشته می‌شود. حسابرسی توسط دو یا چند موسسه مستقل اما به تیمهای حسابرسی مجزا، کم و بیش همزمان انجام می شود و معمولاً به هیات مدیره مربوط به خود گزارش میدهند و معمولاً حسابرسی را با توجه حوزه اختیارات خود انجام می دهند.
حسابرسی مشترک تصمیمات کلیدی به طور اشتراکی اتخاذ می گردند ، حسابرسی توسط یک تیم شامل حسابرسان دو یا چند موسسه حسابرسی مستقل انجام می شود که معمولاً یک گزارش حسابرسی مشترک برای ارائه به هیات مدیره مربوطه به خود تهیه می کنند.

 

 

 

شفافیت بودجه ای و نقش حسابداری دولتی
سازمانهای بین‌المللی با اعمال سیاستهای تنبیهی و تشویقی ( به‌خصوص در اعطای وامها) میکوشند دولتها را موظف به ارائه اطلاعات درست و دقیق از فعالیتهای مالی‌شان سازند. در این زمینه بیشترین تاکید روی پیروی از الگوهای هماهنگ بین¬المللی گزارشگری مالی دولت وجود دارد. پیاده¬کردن این الگوها نیز به نوبه خود وابستگی کامل به وضعیت حسابداری دولتی هر کشور به عنوان سیستم اطلاعات حسابداری دولت دارد. مشکلا‌تی که در ایران برای شفافیت بودجه‌ای مطرح می¬شود همان مشکلاتی است که سالها سیستم حسابداری دولتی با آن دست به گریبان بوده است، یعنی کمبود نیروهای متخصص مالی، نبود انگیزه ملی برای پاسخ¬خواهی و متقابلا‌ً فرهنگ پاسخگویی مسئولان، قوانین ناکارامد و نداشتن استانداردهای حسابداری دولتی. در این مقاله کوشش شده است سیستمهای هماهنگ بین¬المللی معرفی و فواید و کاربردهای آنها تشریح شود. مقدمهدر زمانهای دور بودجه منحصر به دخل و خرج دربار می‌شد. به عبارت دیگر درامدهای یک کشور، درامد پادشاه و هزینه¬های آن هزینه‌ پادشاه محسوب می¬شد و خودکامگان نیز هیچ لزومی برای پاسخدهی در مورد دخل و خرج کشور نمی¬دیدند. اولین نشانه¬های پاسخ‌خواهی با شورش اشراف انگلستان علیه پادشاه و صدور منشور کبیر (مگنا کارتا) ظاهر شد. مطابق این منشور پادشاه نمی¬توانست بدون مشورت با اشراف، مالیاتی وضع کند و در مورد چگونگی هزینه شدن مالیاتها نیز ملزم به پاسخگویی می‌شد.پاسخگویی یا حسابدهی به معنی پاسخگو بودن یک کارمند، نماینده یا هرکس دیگر در باره وظیفه¬ای که به وی واگذار شده یا کاری که انجام داده است می¬باشد. ایفای این مسئولیت با استناد به مدرک یا مدارکی است که شناسایی فرد انجام¬دهنده کار را امکانپذیر می¬کند. میزان مسئولیت براساس وجه نقد، آحاد اموال یا هر معیار از پیش تعیین شده دیگری اندازه‌گیری می‌شود. برای دولت مدرک یادشده در بالا، سند بودجه است. وظیفه واگذار شده، اجرای بودجه مصوب مجلس است و پاسخدهی در مورد آن با ارائه گزارش عملکرد سالانه بودجه محقق می¬شود.سابقه پاسخ¬خواهی و متقابلا‌ً بودجه در ایران به زمان مشروطیت برمی¬گردد. اولین بودجه تاریخ ایران در زمان وزارت صنیع‌الدوله (1289خورشیدی) در دوره دوم قانونگذاری تهیه و تقدیم مجلس شد. البته سرنوشت اولین بودجه‌نویس ایران این بود که پیش از تقدیم بودجه به مجلس ترور شود (شاید به جرم پاسخ‌خواهی).منظور از شفافیت بودجه کیفیت اطلا‌عات بودجه¬ای و قابلیت آن در پاسخگویی بهتر به مردم است. براساس یکی از تعریفها، شفافیت بودجه¬ای یعنی:«اطلا‌عات ارائه شده در رابطه با گزارشهای مالی و عملیاتی بودجه به مجلس و مردم، باید کیفیت اجرا و عملکرد دولت را آشکار نماید». شفافیت بودجه¬ای پاسخگویی را تقویت می¬کند و ریسک سیاسی متناظر با اصرار بر سیاستهای خلا‌ف منافع ملی را افزایش می¬دهد و بدین ترتیب بر میزان اعتبار بودجه می¬افزاید. همچنین حمایت عمومی از سیاستهای کلا‌ن اقتصادی را باعث می¬شود. در نقطه مقابل، مدیریت غیرشفاف بودجه ممکن است به بی¬ثباتی ناکارایی یا تشدید نابرابری منجر شود. در دهکده جهانی، بحران بودجه در یک کشور ممکن است به صورت بالقوه به کشورهای دیگر سرایت کند، به همین دلیل موضوع یادشده اهمیت بین¬المللی یافته است به¬طوری که کمیته موقت هیئت رئیسه صندوق بین‌المللی پول (IMF) در پنجمین نشست خود در 16 آوریل 1998 ضوابط لا‌زم¬الاجرا برای شفافیت بودجه¬ای را تصویب و اعلا‌م کرد. ارتباط حسابداری، بودجه و پاسخگوییحلقه ارتباطی حسابداری و بودجه، حسابداری دولتی است. حسابداران، استانداردهای حسابداری دولتی را برای ارائه خدمات به بودجه و امور مالی دولت تدوین کرده¬اند. درحال حاضر بودجه در مراحل مختلف تنظیم، تصویب، اجرا و نظارت وابستگی کامل به اطلا‌عات سیستم حسابداری دولتی دارد، به‌گونه¬ای که می¬توان حسابداری دولتی را حسابداری بودجه¬ای نامید. استاندارد کنترل بودجه¬ای در حسابداری دولتی، حسابداران را موظف می¬کند سیستم اطلا‌عات مالی دولت را به‌گونه¬ای مستقر کنند که اعمال نظارت بر درامدها و هزینه¬های دولت (بودجه) فراهم شود.چارچوب نظری حسابداری را می¬توان براساس تصمیمگیری یا پاسخگویی تشریح کرد. در چارچوب مبتنی بر تصمیمگیری هدف حسابداری فراهم کردن اطلا‌عات مفید جهت تصمیمهای اقتصادی است یعنی استفاده-کنندگان از اطلاعات، شامل سرمایه¬گذاران، اعتباردهندگان و دیگران، با استفاده از صورتهای مالی بتوانند تصمیمهای صحیح در جهت بیشینه ساختن منافع خود بگیرند.درچارچوب نظری مبتنی بر پاسخگویی، هدف حسابداری ایجاد سیستم مناسب جریان اطلا‌عات بین حسابده و حسابخواه است، به صورتی که منافع طرفین تامین شود. امروزه در زمینه حسابداری دولتی و غیرانتفاعی، چارچوب پاسخگویی است که چیرگی کامل دارد و می¬توان گفت:"حسابداری دولتی ابزار پاسخگویی دولت به ملت است." و اگر در استانداردهای حسابداری دولتی دقت کنیم این مسئله آشکارا مشخص است. اهمیت نقش مسئولیت پاسخگویی عمومی در بیانیه مفهومی شماره 1(GC1) هیئت استانداردهای حسابداری دولتی امریکا (GASB) از بندهای تفصیلی بیانیه مذکور به شرح زیر استخراج می¬شود: "مسئولیت پاسخگویی سنگبنای کلیه گزارشهای مالی دولت است و مفهوم پاسخگویی در کلیه مفاد این بیانیه مورد استفاده قرار گرفته است. مسئولیت پاسخگویی، دولت را ملزم می¬کند در مورد اعمالی که انجام می¬دهد به شهروندان توضیح دهد و براین عقیده استوار است که شهروندان حق دارند بدانند و حق دارند [بخواهند که] حقایق به صورت علنی و به طریق مطمئن به دست آنها و نمایندگان قانونی آنها برسد. گزارشگری مالی نقش عمدهای در ادای وظیفه پاسخگویی در یک جامعه آزاد ایفا می¬کند." شرایط لا‌زم برای تحقق حداقل استاندارد شفافیت بودجه¬ایسازمانهای بین¬المللی مانند صندوق بین‌المللی پول، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، بانک جهانی، برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP) و بانکهای توسعه منطقه-ای بر شفافیت مالی تاکید دارند. این سازمانها کنجکاوند که بدانند کمکهای اقتصادی و فنی آنها حتماً در جای صحیح به کار رود و به وسیله افراد صلا‌حیتدار اداره و سیاستگذاری شود. به همین دلیل نسبت به تدوین شرایط شفافیت بودجه¬ای اقدام کرده¬اند. استاندارد زیر توسط صندوق بین-المللی پول ارائه شده است:" بخش دولت باید در قالب نظام حسابهای ملی8 یا درقالب ضوابط صندوق بین‌المللی پول در مورد آمارهای مالی دولت9 مشخص شود و تحت همین سیستمها به گزارشگری مالی بپردازد." سیستم حسابهای ملیسیستم حسابهای ملی از یک مجموعه منسجم، سازگار و یکپارچه حسابها، ترازنامه¬ها و جدولهای مبتنی بر تعریفها و مفهومها، طبقه¬بندیها و قواعد حسابداری پذیرفته¬شده در سطح بین¬المللی تشکیل شده است. در این سیستم، چارچوب حسابداری جامعی طراحی شده که در آن داده¬های اقتصادی در قالبی تنظیم می¬شود که برای برنامهریزیها، سیاستگذاریها، تجزیه و تحلیلها و تصمیمگیریهای اقتصادی مورد استفاده قرار می-گیرد. حسابهای پیشبینی شده در سیستم به‌نوبه خود مجموعه وسیعی از اطلا‌عات تفصیلی و سازمان یافته را درباره عملکرد اقتصادی کشور ارائه می¬دهد. این حسابها اطلا‌عات جامع و مفصلی از فعالیتهای مختلف اقتصادی انجام شده در کل اقتصاد کشور و مبادلا‌ت صورت گرفته بین بنگاههای اقتصادی در بازار یا محل دیگر را فراهم می‌کند.حسابهای ملی برای یک دوره زمانی معین تنظیم می¬شود و بنابراین عملکرد اقتصاد یک کشور از طریق دادههای حاصل از آن به تصویر کشیده شده و مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار می¬گیرد. در فرایند تهیه و تنظیم حسابهای ملی افزون بر ارائه تصویر روشن از عملکرد فعالیتهای اقتصادی، اطلا‌عاتی در زمینه ثروت و داراییهای متعلق به اقتصاد کشور در دوره زمانی مربوط فراهم می¬شود. همچنین اطلا‌عات حاصل از آن ارتباط بین اقتصاد کشور با دنیای خارج را نشان می‌دهد.سیسم حسابهای ملی برمحور یک سلسله حسابهای متوالی و مرتبط با یکدیگر تنظیم می‌شود، به طوری که داده¬های ثبت شده در آنها را داده¬های مربوط به جریانها و موجودیها تشکیل می¬دهند. متغیرهای جریانی اطلا‌عات مربوط به انواع مختلف فعالیتهای اقتصادی انجام شده در طول دوره معینی از زمان را بیان می¬کنند و متغیرهای موجودی ارزش موجودی داراییها و بدهیها را در مقطعی از زمان یعنی آغاز و پایان دوره در قالب ترازنامه¬ها نشان می¬دهند.هریک از حسابها به نوع خاصی از فعالیتهای اقتصادی نظیر تولید، ایجاد درامد، توزیع درامد، توزیع مجدد درامد و مصرف درامد مربوط می-شود. دادههای اقتصادی مربوط به هر یک از حسابها به صورت منابع و مصارف در آنها ثبت می-شود و هرحساب به¬وسیله یک عنصر ترازکننده حاصل از مابه‌التفاوت منابع و مصارف، تراز می-گردد. این عنصر از یک حساب به حساب دیگر منتقل می¬شود و از نظر اقتصادی دارای اهمیت زیادی است نظیر ارزش افزوده، درامد قابل تصرف، پس‌انداز و... از طرف دیگر بین حسابها و ترازنامه‌ نیز ارتباط قوی وجود دارد. تهیه حسابهای ملی از سال 1373 در برنامه کار مرکز آمار ایران قرار گرفته و فعالا‌نه پیگیری می‌شود. سیستم آمارهای مالی دولتمهمترین تغییر و تحول حسابداری دولتی ایران در سالهای اخیر که میتواند زمینه¬ای برای تحقیقات باشد، بحث اعمال سیستم آمارهای مالی دولت است. نظام یادشده می¬تواند هدفهایی را که در حسابداری دولتی کشور دنبال میشود براورده سازد و مراجع بین¬المللی را نیز در مورد صحت و کارایی فعالیتهای اقتصادی و بودجهای دولت متقاعد کند. افزون بر این باعث پشتیبانی تحلیلهای مالی و بالابردن ارزش تجزیه و تحلیل¬پذیری گزارشهای مالی دولتی می¬شود. همچنین می¬تواند شرایط لا‌زم برای حداقل استاندارد شفافیت بودجه¬ای صندوق بین¬المللی پول را ایجاد کند.در زمینه ارزیابی عملکردها، سیستم آمارهای ملی دولت، آمارهایی ارائه می¬کند که سیاستگذاران و تحلیلگران را قادر می¬سازد تا پیشرفتهای ایجاد شده در فعالیتها، موقعیت مالی و وضعیت نقدینگی بخش دولت را در قالب روشی پایدار و نظام‌مند مطالعه کنند. چارچوب تحلیلی آمارهای مالی دولت، میتواند برای تجزیه و تحلیل فعالیتهای سطح مشخصی از دولت و دادوستدهای بین سطوح دولتی و همچنین کل بخش عمومی مورد استفاده قرار گیرد. "مفاهیم، طبقه¬بندیها و تعاریف پایه¬ای مورد استفاده در سیستم آمارهای مالی دولت، صرفنظر از شرایط کاربرد آن به اصول اقتصادی و استدلا‌لهایی بستگی دارد که از نظر جهانی معتبر است. بنابراین این سیستم برای اقتصاد کلیه کشورها کاربرد پیدا می‌کند. کاربرد عمومی این سیستم توسط کشورهای مختلف باعث ایجاد قابلیت مقایسه بین اقتصاد کشورها شده و استفاده از تجربیات اقتصادی کشورهای دارای شرایط مشابه را تسهیل می¬کند. در این سیستم اقلا‌م آماری به‌گونه¬ای انتخاب شده است که از یک طرف بررسی و تحلیل مالی و اقتصادی جهت تصمیمگیریها فراهم شود و از طرف دیگر این اقلا‌م حالت ترازکننده داشته باشد و دریک نظام حسابداری دو طرفه گنجانده شود." استقرار سیستم آمارهای مالی دولت در ایران، با صدور حکم قانونی در تبصره 48 قانون بودجه سال 1380 مبنی بر اصلا‌ح ساختار نظام بودجه¬ریزی کشور توسط سازمان مدیریت و برنامه¬ریزی شروع شد. سازمان مدیریت و برنامه¬ریزی نحوه طبقه¬بندی اقلا‌م بودجه¬ای کشور را در لا‌یحه بودجه سال 1381 -البته به صورت ناقص- برمبنای نظام یادشده تغییر داد. بهرغم اهمیت این تغییر تاکنون متون تخصصی اندکی در این زمینه موجود است و زمینه¬های پژوهشی زیادی در مورد چگونگی این نظام، منافع مترتب بر استقرار آن، امکان‌سنجی اجرای آن در سیستم مالی دولتی کشور و موانعی که در استقرار آن می¬تواند باعث به تعویق افتادن یا عدم اجرای صحیح آن شود، وجود دارد. صورتهای مالی اساسی در سیستم آمارهای مالی دولتگزارشهای مالی مورد نیاز جهت هدفهای سیستم یادشده باید به‌گونه¬ای باشد که تجزیه و تحلیل مالی و اقتصادی را امکانپذیر کند. به عبارت دیگر شاخصهای مالی مختلف برای بررسی و مقایسه عملکرد دستگاهها و دولتها فراهم آورد. بدیهی است گزارشهای سنتی حسابداری دولتی براساس گروه حسابهای مستقل نمی-تواند چنین زمینه¬ای را ایجاد کند. به همین دلیل سیستم آمارهای مالی دولت تمایل به استفاده از گزارشهایی شبیه به صورتهای مالی حسابداری انتفاعی دارد تا بتواند شاخصهای مورد نظر خود را که از آنها به عنوان معیارهای تحلیلی یاد می‌کند، به دست آورد.
بودجه ریزی عملیاتی در ایران

 

بودجه مهم‌ترین سند مالی کشور است . بر اساس تعریف ماده یک قانون محاسبات عمومی، بودجه کل کشور برنامه مالی یک ساله دولت است که درآمدها و سایر منابع تامین اعتبار را پیش‌بینی می‌کند و هزینه‌های انجام عملیاتی را که منجر به تحقق سیاست‌ها و هدف‌های قانونی می‌شود، برآورد می‌کند. در این قانون ، دولت مجموعه‌ای متشکل از دولت مرکزی، شرکت‌هاو بانک‌های دولتی است. با این تعریف ، بودجه‌ریزی چیزی جز پیش‌بینی منابع و مصارف مالی در قالب ماموریت‌ها و وظایف دولت نیست. در این مفهوم، دوام تشکیلاتی دولت و عملکرد جاری آن به منزله انجام عملیاتی است که منجر به تحقق سیاست‌ها و هدف‌های قانونی می‌شود و از این‌رو ، تخصیص اعتبار به دستگاه‌های اجرایی به معنای اطمینان از انجام فعالیت‌هایی است که هدف‌های قانونی راتامین می‌کند.
از طرف دیگر بودجه باید پیوستگی خاصی بین منابع مالی و رفتار انسانی برای تحقق اهداف و خط مشی ها ایجاد کند. بعبارت دیگر بودجه به مجموعه ای از اهداف و برنامه ها به همراه هزینه های مربوط به آنها اطلاق میگردد. از طرف دیگربودجه ریزی را به عنوان « فرآیند تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود » می دانند. مجموع کوششهایی که صرف تدوین بودجه و تخصیص منابع می شود به منظور « حداکثر استفاده » از منابعی است که معمولاً در حد کفایت نمی نمایند و به اصطلاح اقتصادی « کمیاب » هستند. بنابراین در راه رسیدن به اهداف مطلوب ضرورت دارد به نحوی از هریک از منابع محدود استفاده گردد، که در تبدیل کل منابع به پول بتوان گفت با حداقل هزینه ، حداکثر استفاده به عمل آمده است.در روش بودجه ریزی متداول اطلاعات کافی درخصوص نتایج هزینه کرد اعتبارات و میزان اثر بخشی و کارائی برنامه ها بدست نمی دهد و همچنین دارای افق برنامه ریزی کوتاه مدت بوده و محدودیت اقتدار مدیریت در کنترل هزینه ها و نظارت بر اجرای هر واحد را موجب می شود. ازاین رو فرآیند بودجه‌ریزی عملیاتی برای رفع مشکلات این نظام مطرح گردیده است، که در جهت تخصیص هدفمند اعتبارات به برنامه ها و فعالیتهای دستگاه مورد نظر ، شفاف سازی فرآیند بودجه ریزی، ایجاد ارتباط بین بودجه (اعتبارات) و نتایج عملکرد برنامه، کمک در توجیه بودجه دستگاه اجرائی در برابر سازمانهای ناظر و… گام بر می دارد . به عبارت دیگر بودجه ریزی عملیاتی یک برنامه تلفیق عملکرد و بودجه سالانه می باشد که روابط بین سطح اعتبارات برنامه و نتایج مورد انتظار را نشان می دهد. در بودجه ریزی عملیاتی-علاوه بر تفکیک اعتبارات به وظایف ، برنامه ها ، فعالیت ها وطرح ها –حجم عملیات و هزینه های اجرایی عملیات دولت ودستگاههای دولتی طبق روش های علمی مانند حسابداری قیمت تمام شده وروش اندازه گیری کار و هزینه یابی بر مبنای فعالیت محاسبه و اندازه گیری می شود. بودجه‌ریزی عملیاتی در واقع رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر فعالیت یا برنامه با نتایج بدست آمده از آن فعالیت یا برنامه را نشان می‌دهد و این بدان معنی است که با هر میزان مخارج انجام شده در هر برنامه می‌بایست مجموعه معینی از اهداف تامین شود. به عبارت دیگر در چنین سیستمی ارتباط بین وجوه

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پروژه مالی رشته حسابداری