فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

راه یابی عمر به دربار ملکشاه سلجوقی

اختصاصی از فایل هلپ راه یابی عمر به دربار ملکشاه سلجوقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

عمر بدون تأمل آیه ای از قرآن را خواند . امام که از تیزهوشی عمر راضی شده بود ، قبول کرد تا عمر به جمع شاگردان او اضافه شود . عمر همزمان دردورة تحصیلی درمکتب امام موفق نیشاپوری نزد شیخ محمد منصور نیز برای تحصیل فلسفه می رفت . سطح سواد عمر آنچنان بود که هر چند از لحاظ سنی ازسایر هم شاگردیهای خود کوچکتر بود ، ولی مورد احترام همه بود و بسیاری از آنها درمشکلات درسی خود از عمر کمک می گرفتند .

دراین ایام به تدریج ، بجز دوستان نزدیکش ، بقیه اورا عمر خیامی یا خیامی صدا می زدند . اونیز درمیان همشاگردان خود به دو نفر به نامهای حسن صباح و حسن طوسی بیشتر علاقمند شده بود . عمر معمولاً کم حرف و متفکر بود . آنچه را می شنید و به دقت گوش می داد و پاسخ سئوالات را کوتاه ولی محکم و کامل بیان می کرد .

درس خواندن عمر خیامی نزد استاد دیگرش ، محمد منصور که در فلسفه استاد عصر خویش بود ، شور و شوقی دیگر داشت . دراین مکتب عمربا آثار و احوال ابوعلی سینا ، این فیلسوف نابغه آشنا شد و چنان شیفتة وی شد و از روی آثار ، وی را شناخت و دانش پیدا کرد که دیگران او را « شاگرد بوعلی » نامیدند و هرکس که درآثار و افکار بوعلی سئوالی داشت به عمر مراجعه می کرد .

روزی از مسافر دانشمندی که از بلخ می آمد شنید که درآن شهر مدارس علمی وسیعتری وجود دارد و درضمن کتاب معروفی از ریاضیدان یونانی دردست یکی از بزرگان آن شهر می باشد . خیام به شوق دیدن آن کتاب و به امید اینکه اجازه دهند تا او از روی آن نسخه تهیه کند ، راهی بلخ شد .

بالاخره خیام به بلخ رسید و آن تاجر ثروتمند را که کتاب ریاضیدان معروف یونانی را داشت ، یافت . خیام پس از مدتی که دربلخ زندگی کرد و با علوم و دانشهای آن شهر آشنا شد ، تصمیم گرفت که برای تکمیل دانش خود به ری برود ، که ناگهان خبر بیماری سخت پدر به اورسید و خیام با عجله عازم نیشابور شد ؛ و اما زمانی که نیشابور رسید ، پدر آخرین نفسهای خودرا می کشید و با دیدن فرزند از دنیا رفت .

خیام پس از ازدواج ، دارای فرزند پسری شد که نام فتح الله را براو گذاشت .

دراین زمان عده ای ازدانشمندان ری به ویژه ستاره شناسان آنجا حکیم را به آن شهر دعوت کردند – خیام که پس از تولد فرزندش به ابوالفتح معروف شده بود به عنوان یکی از دانشمندان بزرگ هندسه ، ریاضیات ، نجوم ، فلسفه و علوم دینی زبانزد مردم بود – مردم گاه اورا حجه الحق یا امام و یا غیاث الدین می نامیدند .

چند هفته ای بیشتر از اقامت خیام درری نگذشته بود که از سوی خواجه نظام الملک به اصفهان دعوت شد . خیام با اشتیاق دعوت را پذیرفت و به سمت اصفهان حرکت کرد . فتح ، پسر خیام دربین راه از او پرسید که چرا این دعوت را پذیرفته ای ؟ خیام گفت : پسرم ، اصفهان شهری دیدنی و زیبای ایران است و مدارس و دانشمندان بسیاری دراین شهر وجود دارند که ما می توانیم با دانش آنها آشنا شویم و مهمتر از همه اینکه دعوت دوستی قدیمی را پذیرفته و دیداری هم با کرده باشم .

اما خیام به هیچ موردی اشاره نکرد . صبح روز بعد حکمی از جانب خواجه نظام الملک برای خیام فرستاده شد که طبق آن ، حاکم نیشابور مأمور می شد که هر ساله یکهزار دینار به خیام پرداخت نماید . خیام از این حکم خیلی خوشحال شد چرا که ازاین به بعد به راحتی می توانست به تکمیل دانش خود و نوشتن کتاب بپردازد . خواجه پس از اذان ظهر به خانه آمد و هنگام ناهار سخن از یار سوم یعنی حسن صباح شد ؛ خیام گفت : شنیده ام که حسن در زهد و تقوا معروف همة مردم شده اما درسر ادعای رهبری مردم می پروراند و به مخالفت با سلاطین ایران پرداخته . خواجه با تکان دادن سر اظهارات خیام را تأیید کرد و گفت آنچه از او گفتی صحیح است برای من نیز چنین گزارشهایی آورده اند . امیدوار بودم که او به اصفهان بیاید تا بتوانم با او صحبت کنم او از همان دوران مکتب نیز ناآرام بود .

خیام یک ماه پس از رفتن خواجه نظام الملک و سلطان آلپ ارسلان از اصفهان ، برای آشنایی بیشتر با دانشمندان شهر و بدست آوردن تجربه های علمی دراصفهان ماند و پس از آن مدت به وطن اصلی خود بازگشت .

درآن زمان سلطان آلپ ارسلان بدست یکی از شورشیان کشته شد و فرزندش جلاالدین ملکشاه به جای او برتخت نشست . ملکشاه که مدتها زیر دست نظام الملک تعلیم یافته و او را همچون پدر گرامی می داشت ، باردیگر اورا به وزیری انتخاب کرد .

راه یابی عمر به دربار ملکشاه سلجوقی :

ملکشاه درشهر مرو به سلطنت نشست و وزیر دانشمند او هم به تنظیم امور مملکت پرداخت اما دراین بین اتفاق جالبی افتاد که خواجه نظام الملک با زیرکی تمام از فرصت استفاده نمود و یکی ازبهترین یادگارهای دوران سلطنت سلجوقیان را باقی گذاشت . ماجرا از این قرار بود که یکی از درباریان پیشنهاد کرد که هرساله درروز برتخت نشستن سلطانی جشنی گرفته شود . پادشاه جوان هم این پیشنهاد را پذیرفت و به خواجه نظام الملک دستور داد تا دراین مورد اقدام کند . خواجه که می دانست ستاره شناسان و منجمین حرفه ای درتعیین آن روز موفق نخواهند شد ، موضوع را با منجمین درمیان گذاشت و روزی سلطان را به طور پنهانی درجائی قرار داد تا گفتگوهای آنان را بشنود . وقتی سلطان متوجه شد که منجمین نمی توانند روزی را با اطمینان درنظر بگیرند ، از خواجه نظام الملک راه چاره را پرسید . خواجه هم فرصت را برای نشان دادن قدر علمی خیام غنیمت دانست و به ملکشاه پیشنهاد کرد که برای تعیین دقیق آن روز و برطرف کردن این مشکل از حکیم خیام کمک گرفته شود . واز آنجا که قبلاً نظام الملک درفرصتهایی از خیام مطالبی رابرای ملکشاه تعریف کرده بود و سلطان آمادگی لازم راداشت ، پیشنهاد خواجه را پذیرفت .

خیام هم به مرو رفت و درطی چند جلسه خواجه نظام الملک را قانع کرد که دراین مورد ، چند نفردیگر از دانشمندان رانیز باید دعوت کرد تا با همکاری یکدیگر این مشکل را حل کنند . خواجه نظام الملک گفت : بیشتر دوست می داشتم که شما به تنهایی این کاررا انجام دهید تا نبوغ شما بر همه ثابت شود ؛ و از طرفی دشمنان ممکن است به بدگویی از شما بپردازد . که حکیم به تنهایی نمی تواند این مشکل را حل کند و به کمک دیگر دانشمندان نیاز دارد . خیام گفت : اگر شما می توانید شاه را قانع کنید و درغیر این صورت جلسة مذاکره ای بین من و شاه بگذارید تا من خود ایشان را قانع کنم .


دانلود با لینک مستقیم


راه یابی عمر به دربار ملکشاه سلجوقی

مقاله درباره ترکان سلجوقی

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره ترکان سلجوقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره ترکان سلجوقی


مقاله درباره ترکان سلجوقی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:4

فهرست و توضیحات:

  مقدمه

ترکان سلجوقی که قومی بیابانگرد بودند و به سال 1055 سلطه خود را بر همه ایران مستقر ساختند ، خود میراث فرهنگی نا چیزی داشتند اما زمانی که در ایران جایگزین شدند سر کرده های سر سخت و خشن آن قوم به حمایت از ادب و هنر ایران بر خاستند . آنان در رشته معماری از ایجاد سبک ها و بناهای مؤثری حمایت کردند که به فورم های پیشین معماری اسلامی در ایران خاصیت و کیفیت دقیقی بخشید . بدین گونه حمایت این پادشاهان موجب شد که اشکال معماری قدیم به صورتی معین متبلور شود . اگر این پشتیبانی

 

در کار نبود امکان داشت که معماری ایرانی مدتی دراز همچنان به صورتی کم ارزش و بی اهمیت باقی بماند . شماره نمونه هایاصیل زمان سلجوقی کم است : کمتر از بیست بنای مهم که در فاصله هجوم اعراب در قرن هفتم و سال 1055 ساخته شد ، هنوز به جای خود باقی هستند . این بناهای اولیه از نظر نقشه چندان جالب نیستند و معماران زمان نتوانسته اند واحد های جداگانه آنها را به صورت ترکیبی متعادل در آورند . از حیث روشهای ساختمانی دیده می شود که سازندگان این بناها  هنوز به مدلهای زمان ساسانی و دیوار های عظیم و پر توان واستفاده از ستون های بلند و آزاد تکیه دارند ؛ از جهت مواد ساختمانی می توان دید که معماران به جای استفاده از سنگ یا سنگ و آجر به استفاده از آجر راغب بوده اند ؛ از حیث زینتگری ، هنرمندان زمان به گچبری و الگوها و طرحهای آجری رغبت بیشتر ابراز داشته اند .

بناهای تاریخی زمان سلجوقی که تاکنون به جای مانده اند ، غالباً دارای خصوصیات مذهبی هستند . در این بناهای آجری فورم های معماری که از روزگار ساسانیان به ارث مانده ، باکمال استادی بکار رفته اند و خصوصیات اساسی ساختن گنبد و ایوان – محوطه به شکل مستطیل و به اطاق هلالی که از یک طرف کاملاً گشوده است – برای همه دوره های بعد تثبیت شده است . با همه اینها دیده می شود که هنوز معماران زمان برای تحقیق بخشیدن به نقشه متحدالشکلی جهت بنای مسجد در کار آزمایش و تجربه بوده اند : تمایل آنان این بود که گنبد ایوان و اضلاع جانبی مسجد را گرداگرد حیاطی گشوده بسازند . راه حلی که در زمان تیموریان و صفویه برای این مشکل یافته شد و طرح مسجد شکلی معین یافت


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره ترکان سلجوقی