فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره زندگی نامه نیما 13 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره زندگی نامه نیما 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

زندگی نامه نیما

در پائیز 1276 ( 21 آبان) در روستای یوش از روستاهای نور مازندران کودکی پا به عرصه وجود گذاشت که نامش را « علی» نهادند. پدرش کشاورز و گله دار بود و مادرش به فرهنگ و هنر علاقه داشت. کودکی علی در دامان طبیعت و در میان شبانان گذشت. با آرامش وحشی کوهستان انس گرفت و از زندگی پر ماجرا و زد و خورد های دنیای شبانان و کشاورزان تجربه ها آموخت و روح او با رمندگی و جهان دد و دام پیوند خورد. خواندن و نوشتن را به شیوۀ سنتی روستا نزد ملّای ده آموخت و به دلیل ناآرامی ها و سرکشی های کودکانه از استاد خویش جور ها دید. در آغاز نوجوانی با خانواده خود به تهران رفت و پس از گذراندن دوران دبستان برای آموختن زبان فرانسه وارد مدرسۀ « سن لویی» شد. سال های آغازین تحصیل او بر سرکشی و بد قلقی گذشت اما تشویق و دلسوزی یک معلم مهربان به نام « نظام وفا» طبع سرکش و روستایی او را رام کرد و در خط شاعری انداخت. "نظام وفا علاقه خاصی به نیما داشت و پس از خواندن شعر موشح نیما به نام «وفا» در حاشیه آن شعر چنین نگاشت :« روح ادبی شما قابل تعالی و تکامل است. من مدرسه را به داشتن چون شما فرزندی تبریک می گویم.»" (1)

آن سالهای نوجوانی علی جنگ جهانگیر اول در جریان بود و این جنگ تأثیر به سزایی در زندگی او گذاشت و اخبار جنگ را به زبان فرانسه می خواند. "آشنایی او با زبان فرانسه و استفاده از آثار ادبی شاعران فرانسوی پنجره تازه مقابل چشمان او گشود که بعدها در «منظومه افسانه» آشکار شد." (2)

او در سال 1300 تخلص نیما یوشیج را برای خود انتخاب کرد، درباره ی تخلص وی گفته اند: "ظاهراً به اعتبار نام یکی از اسپهبدان طبرستان و نام محل « نیما رستاق» در مازندران بوده است و یوشیج در لهجۀ طبری یعنی اهل یوش." (3)

در دوران جوانی دو بار دل به عشق داد که هر دو مورد عشق او نافرجام ماند و شکست در دو عشق ناکام روح سرکش و خاطر آشفتۀ شاعر را آشفته تر کرد و تأثیر روحی این دو اتفاق بر شاعر در لابه لای منظومه « افسانه» به چشم می خورد.

نیما در سال 1305 با دختری از خانواده میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل به نام عالیه خانم ازدواج کرد، ثمره این ازدواج پسری بود به نام « شراگیم» که تنها یادگار نیما و عالیه خانم شد." عالیه خانم به عنوان زنی که با شکیبایی بی نظیرش بسیاری از مسائل و مشکلات زندگی نه صرفاً با یک شاعر، بلکه با یک نابغه شاعر را تحمل کرد که در طول تاریخ ادبی کشورها، مطرح است." (4)

نیما در سال 1338 پس از سالهای زندگی در تهران همراه با همسرش عالیه خانم و تنها پسرش ، هنوز هم دلبسته به یوش بود و دلش هوای کوهستان کرده بود و خواست به دیدار طبیعت زادگاهش برود و با هزار سختی خودش را به یوش رساند و در راه بازگشت از مازندران به سرما خوردگی و ذات الریه مبتلا شد. پسرش شراگیم آخرین ساعات زندگی نیما را چنین توصیف می کند:"یازده شب بود و مادر هنوز بیدار، نیما بد جوری مریض بود. عالیه خانم تمام این یازده شب مثل پروانه دور نیما گشته بود، من کلاس چهارم دبستان بودم. می دیدم مادرم از پا در آمده است. آن شب به عالیه خانم گفتم بخوابد. مادر خوابید. نیما هم خوابیده بود بی حال بود. من نشستم به کشیدن طرحی از چهره ویکتورهوگو. بعد نیما را صدا زدم. پرسیدم نقاشی خوب است یا بد؟ و نگاهی کرد و گفت: باشد صبح. صبح همه چیز را بهتر می شود دید.« اما نیما نه صبح را دید و نه نقاشی مرا.» این آخرین شعر شفاهی نیما بود. آن شب چند بار صدایم کرد که بروم کنارش. رفتم، بغلم کرد، بغلش کردم. بغل کردنش وحشت آور بود ترسیدم مادرم را صدا زدم، نیما از حال رفت، چند بار صدایش زدم، سرش را بلندکرد. گفت: ها... این آخرین کلمه ای بود که از او شنیدم."(5)

" نیما با قلبی دردمند و رنج کشیده ، در سیزدهم دی ماه 1338 ، عطای همراهی معاصران را ، به لقایشان بخشید و روی در نقاب خاک کشید تا بسیاری از مرده پرستان ، بلافاصله بعد از مرگش به بلند کردن نامش بپردازند."(6)

مجموعه آثار نیماعبارتند از:

"الف) مجموعه شعر:

قصه رنگ پریده (1229)، افسانه (1300)، یاداشت ها ،خانواده سرباز(1305)، دو نامه (1329)، برگزیده اشعار، شعر من ، ماخ اولا ، شهر شب شهر صبح ، مرقد آقا (1309)، قلم انداز ، فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ، کندوی شکسته .

ب) نامه ها:

دنیا خانه من است، نامه های نیما به همسرش ، کشتی و توفان ، ستاره ها در زمین و ...

پ) اندیشه ها ی نظریه ها:

ارزش احساسات (1334) ، حرف های همسایه و....

ت)کتاب کودکان:

آهو و پرنده ها ، توکایی در قفس.

بخشی از آثار نیما به زبان های انگلیسی، فرانسه ، روسی و عربی ترجمه شده است." (7)

عوامل مؤثر در زندگی نیما:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه نیما 13 ص

تحقیق درباره زندگی نامه ناصر خسرو 12 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره زندگی نامه ناصر خسرو 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

زندگی نامه

ناصر خسرو شاعر قرن پنجم هجری به سال 394 ه.ق در قبادیان از نواحی بلخ زاده شد وی دوران جوانی را به خوش و کامرانی گذراند و در دربار محمود و مسعود غزنوی و مدتی بعد در دربار چغزی بیگ سلجوقی دیوانی کرد در حدود چهل سالگی تحولی در اندیشه ی او روی داد و به تعبیر فرد او از خواب چهل ساله بیدار شد. در جستجوی موفقیت از شهری به شهری دیگر رفت و با صاحبان مذاهب گوناگون به گفت و گو پرداخت و سرانجام به قاهره رسید و با تبلیغ « موید فی الدین» مقرب خاص خلیفه فاطمی مستنصر به مذهب اسماعیلی گروید و از سوی خلیفه لقب « حجت خراسان » یافت. و مأمور تبلیغ مذهب اسماعیلی در شهر خراسان گردید و پیش از این او پیرو مذهب حنفی بود. آن گاه به بلخ بازگشت و به تبلیغ پرداخت اما نقیهان اهل سنت با او به مخالفت پرداختند و سرانجام به یمگان پناهنده شد و سال ها در آن دره محصور بود تا آن که به سال 481 یا 471 ه.ق در گذشت.

فلسفه: دیوان ناصر سرشار از موضوعات حکمی و فلسفی است. مشرب فلسفی او حکمت قدیم مخصوصاً فلسفه مشایی – نو افلاطونی است با تمایل به شیوه تفکر عرفا. وی دین و فلسفه را با یکدیگر پیوند می دهد اما در عین حال در عقاید و احکام دین استوار است وی به عقل کلی و نفس کلی معتقد است و به طور کلی منظومه فکری او در قصیده « دو گوهری» (ق 37) در بیان جان و خرد یا نفس و عقل گسترده است

دو گوهر

بالای هفت چرخ مدور دو گوهرند کز نور هر دو عالم و آدم منورند

اندر مشیمه ی عدم از نطفه ی وجود هر دو مصورند ولی نا مصورند

محسوس نیستند و نگنجند در حواس تایند در نظر که نه مظلم و نه اندرند

پروردگار دایه قدسند در قدم گوهر نیند اگرچه به اوصاف گوهرند

گویند هر دو هر دو جهانند از این قبل در هفت کشورند و ، نه در هفت کشورند

این روح قدس آمد و، آن ذات جبرئیل یعنی فرشتگان پرانند ، و بی پرند

بی بال در نشیمن سفلی گشاده پر بی پر بر آشیانه ی علوی همی پرند

با گرم و سرد عالم و، خشک و تر جهان چون خاک و آب و همنفس باد و آذرند

در گنج خانه ازل و مخزن ابد هر دو نه جوهرند ولی نام جوهرند

هم عالمند و آدم و هم دوزخ و بهشت هم حاضرند و غایب و ، هم زهر و شکرند

و به ز نور تا به ظلمت، و ز اوج تا حضیض وز باختر به خاور وز بحر تا برند

هستند و نیستند و ، مانند و آشکار زان بی توأند و ، با تو به یک خانه اندرند

در عالم دوم که بود کارگاهشان ویران کنندگان بناو، بنا گرند

روزی دهان پنج حواس و چهار طبع خوالگیران نه فلک و هفت اخترند

وز مشرفان ده اند به گرد سرای شان زان پنج اندرون وف از آن پنج بر درند

وز مشرفان ده اند به گرد سرای شان زان پنج اندرون و،از آن پنج بردرند

خوانند به تو نامه ی اسرار بی حروف دانند کرده های تو بی آنکه بنگرند

بی آنکه هست هر دو جهان ملک این و آن نفس تو را اگر تو بخواهی مسخرند

گفتارشان بدان و گفتار کار کن تا از خدای عزو جل و حیث آورند

بنگر به سایرات فلک را که بر فلک ایشان ز حضرت ملک العرش لشکرند

بی دانشان اگر چه نکوهش کنند شان آخر مد بران سپهر مدورند

چندین هزار دیده و گوش از برای چیست؟ زیشان ز حضرت ملک العرش لشکرند

گوئی مرا که گوهر دیوان ز آتش است دیوان این زمان همه از گل مخرند

جز آدمی نزد ز آدم در این جهان و اینها از آدمند چرا جملگی خرند؟

دعوی کنند چه که ابراهیم زاده ایم؟ چون ژرف بنگری همه شاگرد آزرند

در بزمگاه مالک ساقی ریانیند این ابلهان که در طلب جام کوثرند

هان تا از ان گروه نباشی که در جهان چون گاو می خورند و چون گرگان همی درند

یا کافری به فاعده یا مؤمنی به حق همسایگان من نه مسلمان نه کافرند

ناصر غلام و چاکر آن کس که این بگفت جان و خرد رونده بر این چرخ اخضرند

این قصیده در واقع پاسخ مبسوط است به قصیده ی ( جان و خرد رونده برین چرخ اخترند)

که بعضی گوینده آن را کسانی دانست اند و «دو گوهر»در شعر ناصر همان « جان و خرد» است سراسر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه ناصر خسرو 12 ص

زندگی نامه میرزا کوچک خان جنگلی 10 ص

اختصاصی از فایل هلپ زندگی نامه میرزا کوچک خان جنگلی 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

زندگی نامه میرزا کوچک خان جنگلی

 

 

زندگی نامه

فعالیتهای نظامی

رهبران انقلاب

اعلام حکومت جمهوری

کودتای حزب عدالت

شکست نهضت و شهادت میرزا

 

زندگی نامه

میرزا یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ، اهل رشت، در سال 1259 شمسی، دیده به جهان گشود. سال های نخست عمر را در مدرسه ی حاجی حسن واقع در صالح آباد رشت و مدرسه ی جامعه آن شهر به آموختن مقدمات علوم دینی سپری کرد.

در سال 1286 شمسی، در گیلان به صفوف آزادی خواهان پیوست و برای سرکوبی محمدعلی شاه روانه ی تهران شد.

هم زمان با اوج گیری نهضت مشروطه در تهران، شماری از آزادی خواهان رشت کانونی به نام «مجلس اتّحاد» تشکیل دادند و افرادی به عنوان فدایی گرد آوردند. میرزا کوچک خان که در آن دوران یک طلبه بود و افکار آزادی خواهانه داشت به مجلس اتحاد پیوست. در سال 1289 شمسی، در نبرد با نیروی طرفدار محمد علی شاه در ترکمن صحرا شرکت داشت و در این نبرد زخمی و چندی در بادکوبه در یک بیمارستان بستری گردید. در سال 1294 شمسی، به جای «مجلس اتّحاد» «هیأت اتّحاد اسلام» از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل گردید. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند میرزا کوچک خان عضو مؤثّر آن بود. این هیأت هدف خود  را خدمت به اسلام و ایران اعلام کرد و به زودی میرزا کوچک خان رهبری هیأت را بر عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی روسیه ی تزاری، هیأت اتّحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزار پرداخت و یک گروه مسلح به عنوان فدایی تشکیل داد و روستای کسما را در ناحیه ی فومن مرکز کار خود قرار داد و در آن جا سازمان اداری و نظامی به وجود آورد. هیأت اتّحاد اسلام، پس از چندی به کمیته ی اتّحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به 27 نفر افزایش یافت و رهبری کمیته را میرزا به عهده گرفت و تا پایان سال 1296 شمسی، بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، کجور و تنکابن زیر نفوذ کمیته درآمد. این کمیته «نهضت جنگل» و «حزب جنگل» نیز نامیده شده است.

فعالیت های نظامی نهضت جنگل

در فروردین 1297، فداییان نهضت جنگل، پس از چند درگیری با نیروهای انگلیسی مواضع مهم راه رشت – منجیل را در اختیار خود گرفتند. در خرداد 1297، نیروی «کلنل پیچرا خوف» افسر روسی که قصد بازگشت از ایران را داشت با«ژنرال دانسترویل» انگلیسی که او نیز می خواست از طریق انزلی به بادکوبه برود هم پیمان شدند و نیروهای روسی در منجیل با فداییان «کمیته ی اتحاد اسلام» به نبرد پرداختند، در حالی که زره پوش ها و هواپیماهای انگلیس هم برای کمک به او به حرکت درآمده بودند. «پیچراخوف» راه منجیل تا رشت و انزلی را گشود و پس از گشوده شدن این راه، نیروهای انگلیسی در دو طرف راه مستقر شدند. در این میان نیروی «کمیته ی اتحاد اسلام» رشت را تصرف کرد، امّا پس از ده روز نیروهای انگلیسی به کمک زره پوش ها و هواپیماها رشت را تسخیر نمودند. در 27 مرداد 1297، میان نمایندگان کمیته ی اتحاد اسلام با نمایندگان انگلیس در رشت قراردادی امضا شد. امضای این قرارداد چنان اختلاف نظر پدید آورد که میرزا کوچک خان به ناچار انحلال کمیته ی اتحاد اسلام را اعلام داشت و کمیته انقلابی گیلان را تشکیل داد. شماری از سران کمیته اتحاد اسلام کناره گیری کردند و شماری از افراد تندرو در کمیته ی انقلابی گیلان عضویت یافتند.

برای از بین بردن نهضت جنگل، وثوق الدوله در بهمن 1297، به وسیله ی سید محمد تدین پیام صلحی برای کوچک خان رهبر نهضت فرستاد و از او خواست که نیروی مسلح خود را در اختیار دولت قرار دهد، میرزا نپذیرفت. وثوق الدوله در 18 اسفند 1297، تیمور تاش را با اختیارات تام به استانداری گیلان فرستاد و در خرداد 1298، کلنل «استاروسلسکی» فرمانده ی نیروی قزاق با اختیارات تام، مأمور سرکوب نهضت گیلان شد. در عملیات تسخیر رشت توپخانه و هواپیماهای نظامی انگلیس هم شرکت داشتند. پیش از حمله ی «کلنل تکاچینکف» از تهران نامه ی تأمین برای میزرا نوشتند، ولی میرزا نپذیرفت و پس از درگیری های فراوان عده ای از سران نهضت از جمله دکتر حشمت که پزشک بود و به واسطه ی خدمات پزشکی محبوبیت زیادی در لاهیجان کسب کرده بود و در آن جا یک گروه چند صد نفری به نام «نظام ملی» گرد آورده بود، تسلیم نیروی دولتی در رشت شد. نیروهای دولتی تصمیم گرفتند، او را به واسطه ی نزدیک بودن به میرزا آزاد کرده تا او میرزا را ترغیب به تسلیم کند و اگر موفق شد یا نشد خود را پس از ده  روز معرفی نماید، امّا دکتر حشمت، پس از بازگشت به لاهیجان دچار تردید شد و چون بازگشت او به تأخیر


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه میرزا کوچک خان جنگلی 10 ص

زندگی بودا 11 ص

اختصاصی از فایل هلپ زندگی بودا 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

زندگی بودا

«گوتاما بودا» در سال 560 پیش از میلاد مسیح در «لومبینی» نزدیک شهر کهن «کاپیلاواتسو» در جنوب نپال پا به عرصه هستی نهاد. «گوتاما» پسر «سودودانا» یکی از شاهزادگان قبیله «شاکیا» یا طبق بعضی روایات، پادشاه «شیاکیاها» بود. اسم «گوتاما» عنوانی است که قبیله های «شاکیاها» بنا به سنن کهن خانوادگی از اسامی پاکبازان کهن گرفته بوده اند. «بودا» پیش از آنکه به واقعیت بیدار شود معروف به «گوتاماشاکیامونی» یا «مرتاض شاکیاها» بوده است، بعد از آنکه وی به واقعیت رسید او را «بودا» یا «آنکه به واقعیت بیدار شده است» نام گذاردند و اسامی دیگری نیز چون «سیدارتا» «آنکه به هدف نهائی رسیده است» و «تاتهاگاتا» «آنکه بدان ساحل پیوسته است» یا «چنین رفته» (یا چنین آمده است) به او تعلق گرفت. رساله های «جاتاکا» شرح زندگی «بودا» را توأم با افسانه های معجزه آسا جلوه داده اند و ما بودا را بنا به همین افسانه ها معرفی خواهیم کرد.

پیش از آنکه بودا در این جهان ظاهر شود، «بودی ساتوائی» (بودای بالقوه) بوده است که در فردوسی معروف «توشیتا» می زیسته است. خدایان او را مأمور ساختند تا ظاهر شود و بر گسستن زنجیر اسارت همت بگمارد. بودای آینده پدر و مادر و خانواده نجیبی را که می بایستی در آن بدنیا آید و بزرگ شود برگزید. ما در آینده او «ماهامایا» همسر پادشاه «شاکیاها» شبی بخواب دید که فیل سفید و باشکوهی از آسمان پائین آمده و در بطنش جای گرفته است. منجمین شاه در تعبیر این رؤیا متفق الاراء گفتند که ملکه فرزندی در بطن دارد که یا به مقام فرمانروائی جهان خواهد رسید و یا خانه و دنیا را ترک گرفته و بودا خواهد شد. ملکه که روزی برای دیدن خویشاوندان خود بسوی شهر «دماهرادا» رهسپار بود در نزدیکی «لومبینی» احساس کرد که هنگام وضع حمل فرا رسیده است. وی دست راستش را برای گرفتن شاخه درختی دراز کرد و درخت خم شد و شاخه خود را در دست ملکه جای داد و ملکه بدون احساس کوچکترین دردی، فرزندی از پهلو بدنیا آورد. پیدایش بودا طبق این روایت نوعی تولد بکر و زایش دوشیزگانه بوده است و از این رو شباهت بسیار به وجود آمدن مسیح دارد.

تمام خدایان از قبیل «ایندرا» و غیره در این وضع حمل معجزه آسا حضور داشتند و چهار فرشته برهمن، نوزاد را در دست گرفتند. نوزاد پس از دنیا آمدن پای روز زمین نهاد، سرود پیروزی خواند و هفت گام بسوی ده جهت فضا برداشت و کسی را نیافت که در جهان بتواند با او برابری کند. همزمان با تولد بودا همسر آیند? او و درختی که بعدها زیر سای? آن بواقعیت بیدار شد، بوجود آمدند .

  هنگام تولد بودا تمام جهان هستی در جوش و خروش بود. زمین لرزه های پی در پی بوقوع پیوست. گلهای زیبا و رنگارنگ شکوفا شدند و دانه های ملایم و لطیف باران فرو ریختند. سرودهای آسمانی از هر سوی بگوش می رسید و عطر سکرآرو و دلپذیری تمام فضای عالم را فرا گرفته بود و آبهای شور دریاها تلخی خود را از دست داده و شیرین شده بودند. این علائم در واقع غیر عادی تعبیر نشده اند، چون هرگاه بودائی ظاهر شود چنین علائم خارق العاده ای در بر خواهد داشت.نوزاد را نزد پدر بردند و نشان های او را باز


دانلود با لینک مستقیم


زندگی بودا 11 ص