فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

غیبت مهدی

اختصاصی از فایل هلپ غیبت مهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

غیبت مهدی


غیبت مهدی

غیبت مهدی (علیه السلام)

11 صفحه

همانطور که ذکر شد، به تدبیر خدای عالم، مهدی (علیه السلام) از چشمهای انسانیان به دور است؛ ولی در این عصر غیبت بر شیعیانش و بر نیکوکاران دیگر ادیان لطف بی‌حساب دارد. او به کرات به شیعیان و دیگر انسانها یاری رسانده است و در این عصر تا بحال صدها تن موفق به دیدارش شده‌اند. او دو غیبت دارد: اولی که مشهور به غیبت صغری است و دیگری که غیبت کبری نام دارد. غیبت صغری ‌(حدود 69 سال) در قرن سوم هـ.ق. رخ داده است، که وی از طریق 4 نفر در این عصر با مردم ارتباط داشته است که این افراد به نواب خاص شهرت دارند، و بعد از مرگ آخرین آنها، موعود برای مدت نامعلومی از چشم‌ها پنهان می‌شود و این غیبت تاکنون همچنان ادامه دارد. مهدی (علیه السلام) در میان مردم می‌باشد و زمانی که او ظهور کند، خیلی‌ها گویند که او را بارها پیش از این دیده‌اند ولی او را نشناخته‌اند.


دانلود با لینک مستقیم


غیبت مهدی

امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

اختصاصی از فایل هلپ امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)


امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

 

 

 

 

 

40 صفحه

جناب را مذکور ساختن جائز نیست و حکم آن مخفی است و القاب شریف آن جناب مهدی و خاتم و منتظر و حجه و صاحب است. این بابویه وشیخ طوسی بسندهای معتبر روایت کرده‌اند که بشر بن سلیمان برده فروش که از فرزندان ابوایوب انصاری بود و از شیعیان خاص امام علی نقی (ع) و امام حسن عسکری (ع)‌ و همسایه‌ایشان بود در شهر سر من رأی، گفت که روزی کافور خادم امام علی نقی به نزد من آمد و مرا طلب نمود،  چون به خدمت آن حضرت رفتم و نشستم فرمود که تو از فرزندان انصاری، ولایت و محب ما اهلبیت همیشه در میان شما بوده است از زمان حضرت رسول تا حال و پیوست محل اعتماد ما بوده‌اید و من تو را انتخاب می‌کنم و مشرف می‌گردانم به تفصیلی که به سبب آن بر شیعیان سبقت گیری در ولایت ما و تو را به رازهای دیگر مطلع می گردانم و به خریدن کنیزی می‌فرستم پس نامه‌ پاکیزه نوشتند به خط فرنگی و لغت فرنگی و مهر شریف خود بر آن زدند و کینه زری بیرون آوردند که در آن دویست و بیست اشرقی بود،‌ فرمودند بگیر این نامه وزرا و متوجه بغداد شو و در چاشت فلان روز بر سر جسد حاضر شد چون کشتیهای اسیران به ساحل رسد جمعی از کنیزان در آن کشتیها خواهی دید و جمعی از مشتریان از و کیلان امراء بنی عبا و قلیلی از جوانان عرب خواهی دید که بر سر اسیران جمع خواهند شد پس از دور نظر به برده فروشی که عمر و بن یزید نام دارد در تمام روز تا هنگامیکه از برای مشترین ظاهر سازد کنیزکی را که فلان و فلان صفت دارد و تمام اوصاف او را بین فرمود و جامه‌حریر آکنده پوشیده است و ابا و امنتاع خواهد نمود آن کنیز از نظر کردن مشتریان و دست گذاشتن به او خواهی شنید که از پس پرده صدای روی از او ظاهر می ‌شود، پس بدانکه به زبان رومی می‌گوید وای که پرده عفتم دریده شد،‌ پس یکی از مشتریان خواهد گفت که من سیصد اشرفی می‌دهم به قیمت این کنیز،‌ عفت او در خریدن مرا راغبتر گردانید، پس آن کنیز بلغت عربی خواهند گفت به آن شخص که اگر به زی حضرت سلیمان بن داود ظاهر شوی و پادشاهی او را بیابی من به تو رغبت نخواهم کدر مال خود را ضایع مکن و به قیمت من مده. پس آن برده فروش گوید که من برای تو چه پاره کنم که به هیچ مشتری راضی نمیشود و آخر از فروختن تو چاره‌ای نیست، پس آن کنیزک گوید که چه تعجیل می‌کنی البته باید مشتری به هم رسد که دل من با و میل کند و اعتماد بر وفا و دیانت او داشته باسم. پس در این وقت تو برو به نزد صاحب کنی و بگو که نامه‌ای با من هست که یکی از اشراف و بزگواران از روی ملاطفت  نوشته‌ای به لغت فرنگی و خط فرنگی و در آن نامه کرم و سخاوت و وفاداری و بزرگواری خود را وصف کرده است،‌ این نامه را به آن کنیز بدن که بخوابند اگر به صاحب این نامه راضی شود من از جانب آن بزرگ وکیلم که این کنیز را از برای او خریداری نمایم. بشر بن سلیمان گفت که آنچه حضرت فرموده بود واقع شد و آنچه فرموده بود همه را به عمل آوردم. چون کنیز در نامه نظر کرد بسیار گریست و گفت به عمر بن یزید که مرا به صاحب این نامه بفروش و سوگند های عظیم یاد کردند که اگر مرا به او نفروشی خود را هلاک می‌کنم پس با او در باب قیمت گفتگوی بسیار کردم تا آنکه به همان قیمت راضی شد که حضرت امام علی نقی (ع) به من داده بودند پس زر را دادم و کنیز را گرفتم و کنیز شاد و خندان شد و با من آمد به حجره‌ای که در بغداد گرفته بودم و تا بحجره رسید نامه امام را بیرون آورد و می‌بوسید و بر دیده‌ها می‌چسبانید و بر روی زمین می‌گذاشت و به بدن می‌مالید، پس من از روی تعجب گفتم نامه‌ای را می‌بوسی که صاحبش را نمی‌شناسی،‌ کنیز گفت ای عاجر کم معرفت ببزرگی فرزندان و اوصیای پیغمبران گوش خود به من بسپارد و دل برای شنیدن سخن من فارغ بدار تا احوال خود را برای توشرح دهم. من ملیکه دختر شیوه‌ای فرزند قیصر پادشاه رومم و مادرم از فرزندان شمعون بن حمون بن الصفا وصی حضرت عیسی (ع) است ترا خبر دهم بامر عجیب: بدانکه جدم قیصر خواست که مرا به عقد فرزند برادر خود درآورد و در هنگامیکه سیزده ساله بودم پس جمع کرد در قصر خود از نسل حواریون عیسی و از علمای نصاری و عباد و ایشان سیصد نفر و از صاحبان قدر و منزلت هفتصد کسی و از امرای لشکر و سرداران عسکر و بزرگان سپاه و سرکردهای قبائل چهار هزار نفر، فرمود تختی حاضر ساختند که در ایام پادشاهی خود بانواع جواهر مرصع گردانیده بود و آن تخت را بر روی چهل پایه تعبیه کردند و بتها و تعبیه کردند و تبها و چلیپاهای خود را بر بلندیها قرار دادند و پسر برادر خود را در بالای تخت فرستاد، چون کشیشان انجیلیها را بر دست گرفتند که بخوانند بتنها و چلیپاها سرنگون همگی افتادند بر زمین و پاهای تخت خراب شد بر زمین افتاد و پسر برادر ملکه از تخت افتاد و بیهوش شد، پس در آن حال رنگهای کشیشان متغیر شد و اعضایشان بلرزید. پس بزرگ ایشان به جدم گفت ای پادشاه ما را معاف دار از چنین امری که به سبب آن نحوستها روی نمود که دلالت می‌کند بر اینکه دین مسیحی به زودی زائل گردد. پس جدم این امر را به فال بد دانست و گفت به علماء و کشیشان که این تخت را بار دیگر بر پا کنید و چلیپاها را به جای خود قرار دهید. و حاضر گردانید برادر این برگشته روزگار بدبخت را که این دختر را به او ترویج نمائیم تا معاونت آن برادر دفع خوست این برادر بکند.

فهرست مطالب :

مقدمه

اسماء و القاب شریفه آن حضرت (ع)

ذکر بعضی از علامات ظهور حضرت صاحب‌الزمان (ع)

علامت غیر حتمیه

۱- مسأله غیبت قبل از تولد امام

۲- کتابهای غیبت قبل از تولد امام عصر

۳- غیبت بعد از وفات امام حسن عسگری (ع) 

۴- کتابهای غیبت بعد از امام حسن عسکری

۵- اقلیت

۶- چندان مورد توجه نبودند

۷- شیخ مفید و مسأله غیبت

۸- سید مرتضی و مسأله غیبت

۹- شیخ طوسی و مسأله غیبت


دانلود با لینک مستقیم


امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

تحقیق در مورد غیبت امام مهدى

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد غیبت امام مهدى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد غیبت امام مهدى


تحقیق در مورد غیبت امام مهدى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه42

 

فهرست مط

- میلاد

 

2-طالع میلاد

 

3-شمایل و مقام وسیرت

 

4-خانواده پیغمبر و یازده امام از مهدی خبر دادند

 

5-علل و حکمتهای غیبت حضرت مهدی

 

6-غیبت

 

7-غیبت صغری

 

8-غیبت کبری

 

9- نایبان خاص در غیبت صغری

 

10- نیابت خاصه

 

12-نیابت عامه

 

13-نایبان عام در غیبت کبری

 

14- آثار و نتایج غیبت امام زمان

 

15 – رسول اکرم و نشانه های ظهور

 

16 – شب معراج و نشانه های ظهور

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

میلاد

 

مورخان و محدثان ولادت امام (( حجت بن الحسن المهدی  )) را به سال 255 - یا 256 - هجری قمری دانسته اند.گفته اند :حضرت مهدی «عج» در شب جمعه نیمه    ماه شعبان سال یاد شده پای بدین گیتی نهاد . بدین گونه اصل ولادت مهدی و به این جهان آمدن او جزء مسلمات تاریخ است . و بجز ائمه طاهرین و عالمان و مورخان     و محدثان شیعه بسیاری از مورخان و محدثان اهل سنت نیز بدین امر تصریح کرده اند  و آن را یک واقعیت دانسته اند . در کتابهای پژوهشی نام بیش از 65 تن از  این عالمان را می آوریم :

 

1- علی بن حسین مسعودی :

 

در سال 260 ابو محمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب ،علیهم السلام ، در زمان خلافت   المعتمد عباسی در گذشت . او به هنگام در گذشت ،29 سال داشت و او پدر مهدی منتظر است .

 

2- شیخ عبد الوهاب شعرانی :

 

مهدی «عج» ،از اولاد امام حسن عسکری است . در شب نیمه شعبان سال 255 متولد شده است . و او زنده است تا این که با عیسی بن مریم ملاقات کند .

 

3- شیخ سلیمان قندوزی :

 

خبر معلوم و مسلم ، در نزد موثقان ، این است که ولادت قائم «عج» ، در شب نیمه شعبان واقع شده است ، به سال 255 ، در شهر سامرا .

 

طالع میلاد :

 

عالم معروف اهل سنت ،شیخ سلیمان قندوزی حنفی -یاد شده در بالا -پس از تصریح به وقوع ولادت « مهدی» ، طالع میلاد مقدس را نیز یاد می کند ،می گوید :

 

ولادت قائم «عج» ، در شب نیمه شعبان واقع شده است ، به سال 255 ، در شهر سامرا ، به هنگام قران اکبر ، در برج قوس ، به طالع 25 درجه ، از برج سرطان                       .

 

شمایل ومقام وسیرت

 

محدثان معتبر،از شیعه واهل سنت ،بنابر احادیث بسیار از پیامبر اکرم«ص»وامام علی بن ابیطالب «ع» و دیگر امامان ، شمایل و اوصاف امام مهدی «عج» را ،در کتابهای خویش آورده اند :

 

چهره اش گندمگون . ابروانش هلالی و کشیده .چشمانش سیاه و درشت و جذاب .شانه اش پهن.

 

دندانهایش براق و گشاده . بینییش کشیده و زیبا . پیشانی اش بلند و تابنده . استخوان بندیش استوار و صخره سان . دستان و انگشتانش درشت . گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی – که از بیداری شب عارض شده - . بر گونه راستش خالی مشکین . عضلاتش پیچیده و محکم . موی سرش بر لاله گوش ریخته . اندامش متناسب و زیبا . هیئتش خوش منظر و رباینده . رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار . نگاهش دگرگون کننده . خروشش دریا سان ، و فریادش همه گیر .

 

محدثان و عالمان اسلام ، کمال معنوی ، و ولایت امام را ، در سن کودکی ، به سرگذشت عیسی مسیح ، و یحیی بن زکریا همانند دانسته اند ، و گفته اند : در میان شانه اش اثری است ، چون اثر نبوت . او صاحب علم حکمت بسیار است ، و دارنده ذخایر پیامبران است . مهدی ،فرزند پیامبر است ، و از اولاد بانوی اکرم ،حضرت فاطمه زهرا ، و نهمین امام است از نسل امام حسین «ع» :

 

مهدی 9ـ حسن عسکری 8ـ علی النقی 7- محمد التقی 6- علی بن موسی الرضا 5- موسی بن جعفر 4- جعفر بن محمد صادق 3- محمد بن علی باقر 2- علی بن الحسین 1-  حسین بن علی 

 

این است مهدی ، با این مشخصات ، و با این ویژگیها، و دهها نشانه و علامت دیگر ، که پیش از ظهور مهدی ، و پس از ظهور مهدی ، و مقارن ظهور مهدی ، و پس از ظهور مهدی ، محقق می شود .اینهاست  واقعیت این امر. ومهدی این امام معین ومنصوص است. دیگر هرچه بگویند ،وهر کس را پیش اندازند، یاوه است وقبول آن حماقت .مهدی «عج» اکنون غایب است . او خلیفه حق ، وولی مطلق است .او خاتم اولیا ،ووصی اوصیا،منجی نهایی ، وقائد جهانی ، و انقلابی اکبر، ومصلح اعظم است . چون درآید ،به کعبه تکیه کند ،و پرچم پیامبر «ص» رادردست گیرد،ودین خدا را زنده سازد واحکام خدارا،در سراسر گیتی ،جاری کند .او با شمشیر درآید ، و زمین پر شده از جور وبیداد را،پر از مهربانی و داد گرداند.

 

درباره روش و رفتار و سیرت مهدی «عج» ،مطالب و مسائل بسیاری در احادیث رسیده است .

 

این مطالب و مسائل ، سیرتهای مهدی را روشن می سازد : سیرت دینی ، سیرت اخلاقی ، سیرت علمی ، سیرت انقلابی ،سیرت سیاسی ، سیرت اجتماعی ، سیرت مالی ، سیرت اصلاحی ،سیرت قضایی ،که دراینجا ما فقط سخنی درباره  سیرت دینی و اخلاقی ایشان  می آوریم :

 

الف ـ سیرت دینی

مهدی «ع» ، دربرابر خداوند وجلال خداوند فروتن است ،بسیار فروتن الب

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد غیبت امام مهدى

تحقیق غیبت صغری

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق غیبت صغری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق غیبت صغری


تحقیق غیبت صغری

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:39

چکیده:

دوران غیبت صغری
امام زمان (علیه السلام) شش ساله بود که پدر را از دست داد و به امامت شیعه رسید و چون از علم خداداد و از عصمت برخوردار بود و نمونه‌ای برای همة فضیلت‌ها و خوبیها به شمار می‌آمد، شایستگی پیشوایی مسلمانان را داشت. از نظر اعتقادی و دینی، اگر خدا بخواهد، انسانی در سال‌های کودکی هم می‌تواند به نبوت و امامت برسد. حضرت عیسی (علیه السلام) درگهواره بود که به پیامبری تعیین شد و با مردم سخن گفت. [1] امام جواد (علیه السلام)  هم هنگام شهادت پدرش حضرت رضا (علیه السلام)  هشت ساله بود که به امامت رسید. امام زمان (علیه السلام) هم در شش سالگی پیشوای شیعه شد، چون چیزی از شرایط امامت و رهبری کم نداشت.
امام ناچار بود که از دید مردم پنهان باشد تا به عنوان یک ذخیرة الهی از گزند دشمنان مصون بماند. ولی با شیعه توسّط نمایندگانی ارتباط داشت، نامه‌ها از این طریق به دستش می‌رسید، نیازها و درخواست‌ها و سؤال‌های علمی و فقهی از این راه در اختیار وی قرار می‌گرفت و حضرت به نامه‌ها و درخواست‌ها پاسخ می‌داد. پاسخ وی یا به صورت شفاهی و از زبان آن نماینده‌های خاص بود، یا به صورت نوشته بود که نام آن نوشته‌ها را «توقیع» می‌گویند؛ یعنی نوشته‌ای که مهر و امضا می‌شد و سندیّت و اعتبار داشت. از این نمایندگان خاص، در هر زمان یکی بیشتر نبود، نخستین آنان «عثمان بن سعید» بود. وی از اصحاب امام هادی و امام عسکری «علیهم السلام» هم بود و مورد اطمینان آنان بود. پس از درگذشت او فرزندش «محمد بن عثمان» نمایندة امام شد. او که در سال 305 در گذشت، «حسین بن روح نوبختی» سفیر و نمایندة امام  (علیه السلام) گشت. با رحلت او در سال 326 ، این مقام به «علی بن محمّد سمری» رسید که تا سال  329 هجری ادامه داشت و با درگذشت وی، امام زمان (علیه السلام) دیگر سفیر و نمایندة خاصّی تعیین نکرد و این دورة 69 ساله که به دورة «غیبت صغری» مشهور است پایان یافت. چون این مدّت در مقایسه با دورة غیبت کبری که تا کنون ادامه یافته، کوچکتر و کمتر بود به نام غیبت صغری مشهور شد.
آن چهار شخصیّت زبده و پاک و مورد اطمینان امام زمان (علیه السلام) ، که واسطة میان او مردم بودند، به «نُوّاب اربعه»، «نُوّاب خاص» و «سُفرای اربعه» هم مشهورند. آنان زاهد و پرهیزکار و آگاه و هوشیار بودند و با وساطت آنان، مشکلات شیعه به دست حضرت مهدی (علیه السلام) حل می‌شد. همة آن چهار نایب بزرگوار در بغداد می‌زیستند و مدفن آنان نیز در بغداد است. بغداد به سامرّا نزدیک است و امام زمان (علیه السلام) و پدرش و جدش در سامرّا اقامت داشتند. البته در این مدّت غیبت، کسی از جای دقیق امام زمان (علیه السلام) خبر نداشت و این نمایندگان، پنهانی به حضورت حضرت می‌رسیدند و نامه می‌دادند و جواب می‌گرفتند و برای اینکه شناخته نشوند، اغلب شغل عادی داشتند.
ویژگی مهم این پاکان، توفیق دیدار حضوری حضرت با حضرت مهدی  (علیه السلام) و فیض بردن از دیدار و گفت وگو با وی بود، همان که هزاران هزار دل شیدایی در حسرت یک لحظه از آن دیدن‌ها و نگاه‌هایند و غم هجران را به شوق وصل تحمل می‌کنند و با انتظاری شیرین هم آغوش‌اند.
خلفاى دوران غیبت صغرى عبارت بودند از:
1. المعتمد بالله (279 -256 ق ) 2. معتضد بالله (289 -279 ق ) 3. مکتفى بالله ( 295 -289 ق ) 4. مقتدر بالله ( 320 - 295 ق ) 5. قاهر بالله ( 322 - 320 ق ) 6.راضى بالله (329 - 322 ق )
هنگامى که انسان با ذهنى بسیط و ساده، کلام و گفتار مورخان را مورد مطالعه قرار مى‏دهد; خوش‏بینى قابل ملاحظه‏اى نسبت‏به این خلفا حاصل مى‏شود و چنین تصور مى‏شود که اینان، محب اهل بیت‏بودند و در حق آنها نیکى و خوبى مى‏کردند.
در چندین مورد، خود مورخان ، این مطلب را با صراحت اعلام داشته‏اند. «ابن طقطقا» مؤلف کتاب «الفخرى‏» که شیعى مذهب و نقیب علویان در حله، نجف و کربلا بوده است و نسب او با بیست واسطه به حسن بن على، علیه‏السلام، مى‏رسد (1) ،درباره معتضد مى‏نویسد:
«معتضد به عموزادگان خود; یعنى آل ابوطالب نیکى روا مى‏داشت.» (2)
اگر یک مورخ شیعه ، چنین برداشتى از تاریخ داشته باشد، به طریق اولى، مردم عادى و مورخان غیر شیعه، برداشتى بهتر از آن نخواهند داشت، همان طورى که در «الکامل‏» و «مروج‏الذهب‏» و تواریخ دیگر مشاهده مى‏گردد.
درکتابهاى «تاریخ عمومى‏» که مورد بررسى قرار دادیم، درباره این خلفاى ششگانه، گزارشى که حاکى از دشمنى اینان با عموم شیعیان و خط مشى ولایت و امامت‏باشد، مشاهده نمى‏گردد. مورخان درباره بعضى از خلفا و عملکرد آنان نسبت‏به شیعیان و آل على ،علیهم‏السلام، سکوت کرده و گزارشى نداده‏اند و درباره برخى از آنها، اخبارى نقل کرده‏اند که دال بر طرفدارى آنها از اهل بیت است.
همان طورى که ذکر شد، درباره «معتضد» نوشته‏اند که او دستور داد بر معاویه در منابر لعن کنند و یا اینکه اموالى که محمد بن زید علوى از سهم امام و غیره، جهت تقویت‏شیعیان فرستاده بود، به صورت علنى در بین علویان تقسیم گردد. مورخان درباره «راضى‏» مى‏نویسند که او عقاید حنابله را تخطئه کرد و در مقابل آنان از على ،علیه‏السلام، و اهل بیت و شیعیان دفاع نمود. همچنین کارهایى در زمان اینها صورت مى‏گرفت که به نفع شیعیان تمام مى‏شد. مثل به قتل رسیدن «حلاج‏» در زمان «مقتدر» و «شلمغانى‏» در زمان راضى که از مدعیان دروغین نیابت‏بودند و فعالیت آنان باعث پراکندگى و تزلزل و انحراف شیعیان و منجر به تضعیف «نواب خاص‏» مى‏گردید.
تاریخ عمومى و بعضى قرائن دیگر نشان مى‏دهند که اینان با شیعیان زندگى مسالمت‏آمیز داشته و هیچ نوع سختگیرى و فشارى را به آنان روا نمى‏دانستند.
لیکن نمى‏توانیم گفتار مورخان را بپذیریم، زیرا وقتى که به روایات و احادیث‏بیان‏کننده دوران غیبت صغرى و خلفاى آن دوره مراجعه مى‏کنیم، درست عکس و نقطه مقابل تاریخ را گزارش مى‏دهد و چهره دیگرى ارائه مى‏نماید که ذهنیت انسان را نسبت‏به آنان تغییر مى‏دهد. براى روشن شدن موضوع ، احادیث زیر را با دقت مطالعه کنید:
1. حکومت عباسى براى یافتن امام مهدى ،علیه‏السلام، تلاش زیادى کرد و به همین خاطر، حاکمان آن زمان، زندگى امام حسن عسکرى، علیه‏السلام، را به طور دقیق تحت کنترل خود داشتند و لذا تولد حضرت مهدى ، علیه‏السلام، به صورت مخفى صورت گرفت. شیخ مفید، در آغاز شرح حال امام زمان ، علیه‏السلام، مى‏نویسد:
«ولادت آن حضرت به دلیل مشکلات آن زمان و جستجوى شدید حکومت و کوشش آنان براى یافتن آن حضرت، مخفى ماند.» (3)
وقتى که «معتمد» شنید، حضرت امام حسن عسکرى ،علیه‏السلام، بیمار است; پنج تن از خدمتگزاران خویش را که «نحریر» خادم مخصوص خلیفه هم، در میان آنان بود به همراه چند نفر پزشک و قاضى‏القضات نزد امام حسن عسکرى ، علیه‏السلام، فرستاد و به وزیرش دستور داد که ده تن از اصحاب مطمئن خود را احضار کند و به منزل حضرت بفرستد تا شبانه‏روز در آنجا بمانند. همه این اشخاص آنجا بودند تا آن حضرت وفات نمود و شهر سامرا یکپارچه عزادار شد. سلطان مامورى را به خانه حضرت فرستاد، مامور اتاقها را بررسى کرد و هر چه در آنجا بود، مهر و موم نمود و در جستجوى فرزند او برآمد و دستور داد تا زنانى که آبستنى را تشخیص مى‏دادند، آوردند و کنیزان آن حضرت را بازرسى کردند و یکى از کنیزها که احتمال آبستنى داشت، در اتاقى نگه داشتند و بر او نگهبان گماردند. بعد از دفن آن حضرت، سلطان و مردم به جستجوى فرزندش برخاستند و منزلها و خانه‏ها را بسیار تفتیش نمودند و بعد از مایوس شدن از آبستنى آن کنیز، اموالش را بین مادرش و برادرش جعفر تقسیم کردند. (4)
و همچنین هنگامى که برخى از شیعیان قم، براى دادن وجوهات خویش، به سامرا آمده بودند،آنان خبر وفات امام حسن عسکرى، علیه‏السلام، را شنیدند، بعضى‏ها آنها را به نزد جعفر راهنمایى کردند. شیعیان نیز بعد از آزمایش ، از تحویل اموال به جعفر خوددارى کردند و به پیکى که امام زمان ، علیه‏السلام، فرستاده بود، وجوهات را تحویل دادند.
پس از آن، جعفر، خبر این امر را به معتمد عباسى داده و او نیز دستور داد تا به جستجوى مجدد خانه امام‏حسن‏عسکرى ، علیه‏السلام، و حتى خانه همسایگان بپردازند. در آن هنگام بود که کنیزى به نام «صیقل‏» که گویا به خاطر حفظ جان امام زمان ،علیه‏السلام، ادعاى باردارى کرده بود، دستگیر کردند و به مدت دو سال نگاه داشتند، تا آنکه به باردار نبودن وى مطمئن شده و او را رها ساختند. (5)
2. شیخ طوسى در «تهذیب‏» روایتى نقل مى‏کند، حاکى از آن است که مرقد مطهر امام حسین ،علیه‏السلام، در سال‏273 ق در دوران خلافت معتمد، در اثر خرابکارى ویران شد و همچنین مقارن آن از طرف حکومت دستور داده شد تا مرقد مطهر على ، علیه‏السلام، نیز خراب گردد.
وقتى انسان جزئیات این حدیث - بویژه در مورد ویران کردن قبر على ،علیه‏السلام - را مى‏خواند ، لرزه بر اندامش حکمفرما مى‏شود و نهایت کینه و دشمنى اینان را نسبت‏به على ،علیه‏السلام، درمى‏یابد. (6)
3. روایات بصراحت‏بیان مى‏کنند که در زمان خلافت معتضد اختناق بى‏سابقه‏اى بر جامعه ، بویژه نسبت‏به شیعیان حکمفرما بود و از روزگاران سخت‏به شمار مى‏رفت.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق غیبت صغری

تحقیق در مورد غیبت

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد غیبت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد غیبت


تحقیق در مورد غیبت

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه19

 

فهرست مطالب

علل و اسباب غیبت چند چیز است:

عذر‌هائی که موجب تجویز غیبت می‌شوند به شرح ذیل است:

غیبت‌کننده از دو جهت مدیون است :

درمان غیبت

غیبت

...

مقدمه :

غیبت کردن به معنی نقل بدی‌های یک فرد در جمعی که او در آن حضور ندارد به کار می‌رود. اصطلاح دیگری که معادل این معنای غیبت است، پشت سر کسی بدگویی کردن یا پشت سر کسی حرف زدن است. [۲] زمانی آن چه که پشت سر کسی گفته می‌شود غیبت نام می‌گیرد که اولاً آن فرد از شنیدنش ناراحت شود، و دوم آن که آن حرف راست باشد. اگر آن چه که پشت سر فردی گفته شده، راست نباشد، بهتان یا تهمت نام می‌گیرد.[۳]

از دید اسلام، غیبت کردن به معنای اخیر آن، گناه شمرده می‌شود.

غیبت

در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام در باره‌ی تعریف غیبت می‌خوانیم که:
غیبت آن است که در باره برادر مسلمانت چیزی بگویی که خداوند آن را بر او مستور داشته است.

این نکته حائز اهمیت است که از بعضی کلمات بزرگان گاه چنین استفاده می‌شود که غیبت در مورد همه‌ی مؤمنان نیست بلکه تنها در مورد کسانی است که از گناه خود پشیمانند و یا توبه کرده‌اند و در سرحد اعتدالند.

و اما غیبت افراد فاسق و گنهکار جایز است هر چند گناهشان پنهان باشد و گاه به این روایت از امام صادق علیه‌السلام نیز استناد جسته‌اند که فرمود:

کسی که در روابطش با مردم ستم نکند، و در سخنانی که می‌گوید به مردم دروغ نگوید و از وعده‌هایش تخلف نجوید چنین کسی غیبتش حرام و شخصیت کامل و عدالت او ظاهر و اخوتش واجب است.

امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد غیبت