فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله فرقه وهابیه

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله فرقه وهابیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

فرقه وهابیه

1 - پیدایش

این فرقه منسوب به «محمدبن عبدالوهاب » (بن سلیمان بن محمدبن احمدبن راشدبن برید بن محمدبن برید بن مشرف بن عمر بن بعضابن ریس بن زاحزبن محمدبن على بن وهیب التمیمى ) ازمردم «نجد» (هزارو دویست شش - هزار و صدو پانزده قمرى ) مى باشد. «محمدبن عبدالوهاب » به مکتب «ابن تیمیه » گرایش داشت . نام این فرقه از پدر «محمد» که «عبدالوهاب » بود، گرفته شده است . «عبدالوهاب » که از علماى عینیه از بلاد نجد بود. محمد فقه هنبلى رانزد پدرش «عبدالوهاب » که از علماى هنابله بود، فرا گرفت . آثار «ابن تیمیه » و «قیم جزى » «که شاگرد ابن تیمیه بود» را مطالعه کردو تحت تاثیر قرار گرفت .

ابن تیمیه : «ابوالعباس احمدبن عبدالحیلم حرانى » از علماء حنبلى قرن هفتم و هشتم هجرى است که عقاید وى مخالفت افکار مذهبى معاصر خود تکفیر شد و مدتى زندانى بود مورد آزار مغولان قرار گرفت و از شام به قاهره گریخت .

در سال 712 ق دوباره به «دمشق » بازگشت و در سال 728 ق در گذشت .

محمد بن عبدالوهاب در بصره از «شیخ محمد مجموعى » علم دین آموخت ، در شام و حجاز نیز کسب فیض کرد وکمال یافت و سفرهایى به ایران «اصفهان » نمود.

در رابطه با نهضت پاکدینى «محمدبن عبدالوهاب » چند نکته قابل تاءمل هست که خواننده تاریخ عقاید و آراء باید به آنها توجه کند: نکته نخست اینکه مقطع زمانى پیدایش این نهضت قابل توجه است . نکته دوم ، تحصیلات محد بن عبدالوهاب و مناطق و مراکزى که در آن تحصیل وتحقیق کرده است ، مى باشد.

در رابطه با نکته نخست ، مى دانیم که قرنهاى دهم تا سیزدهم هجرى فصل جدیدى در تاریخ عقید و آراء اسلامى بشمار مى رود: «امپراطورى عثمانى » خود را وارث خلافت اسلامى مى دانست و مدعى بود که آخرین خلیفه عباسى خالفت را به این خاندان وصیت کرده است . از دیگر طرف ت رقباى ترک عثمانى که پیشینه اى دراز در اختلافات قبیله اى و محلى و منطقه اى بایکدیگر داشتند، ائتلاف کرده و نهضت صفویه را بر پاى داشتند. اتحاد و ائبلاف هفت قبیله ترک ، رژیم صفوى درایران را پدید آورد. استخدام مذهب شیعه امامیه بخشى از استراتژى ستیزه جویانه رقباى ترک عثمانى در مبارزه باامپراطور عثمانیان بود. نهضت شیعیگرى صفویه که با قوت و قدرت قزلباشهان شمشیرهاى آخته و قتبل عام سنیان شهر نشین ایران اکثرا سنى ، رو به گسترش بود، تا آن سوى مرزهاى جغرافیایى ایران فرا رفت و در طى نزدیک به یک قرن ت سنى کشى و شیعه کشى در این دو امپراطور و صدور آن به شام وحجاز نزاع فرقهاى و کلاى شیعه و سنى را که در دوره آل بویه آغاز و بعد همراه با فراز و نشیبهائى ادامه داشت ، تجدید و تشدید کرد و به اوج بى سابقه اى رسانید.

اقدامات علماى سنى (که در جهت اهداف سیاسى سلاطن صفویه از یک سو و علما سنى در جهت اهداف سیاسى امپرااطورى عثمانى از دیگر سو) بر این کینه ودشمنى رنگ و رونق شگفتى مى داد. بر خواننده محقق در تاریخ ایران روشن است که دوره صفویه بیش از هر دوره دیگرى در تاریخ ایران و اسلام شیعه ت بخران سازبوده است :

بیشترین و تندترین ردیه ها علیه مذهب امامیهدر همین دوره از سوى سنیان نوشته شده است ، علماى بزرگ شیعه که اصولا در بلاد سنى نشین بى طرف بوده اند، ترور شده اند (نمونه اش شهید ثانى ) بى گناه بلاد عثمانى قتل عام شده اند ورعب و وحشت و ناامنى کلیه جوامع شهرى و روستایى شیعیان برون مرزى آن روزگار را فراگرفته بود. و از همه مهمتر سیمایى که صفویه از «تشیع امامیه » ارائه داده مى کرد، مسئله یازتر بود و دستاویز حمله و بهانه مناسبى در دست علمامتعصب سنى بود. اسناد تاریخ نشان میدهد که در بلاد سنیان ، «تشیع امامیه » مترادف بود با مذهب شرک و تمام بر چسب هایى که در ادوار گذشته تاریخ ت اسلاف سنى شان بر تارک «تشیع » چسبانده بودند، صحت و مشروعیت مى یافت .

اقدامات صفویه تا آنجا شوم و ویرانگر بود که بسیارى از سنیان متعصب ، اقدامات خلفاء اموى و عباسى را علیه «ائمه شیعه » (علیه السلام ) توجیه میکردند، و مى دانیم که درگذشته قبل از صفویه «غزالى طوسى » براى خوشایند خلافت و سلطنت تسنن ، «یزید بن معاویه » را تبرئه کرد ولعن بر او را حرام دانست .اما اینبار قضیه شکل جدى تر بخود گرفت وکلیه خلفا سفاک اموى - عباسى تبرئه شدند. حقانیت ، مظلومیت و معنویت تشیع امامیه بایکوت شد و سناین بلاد همچو آتشى در زیر خاکستر منتظر فرصت بودند.

«محمدبن عبدالوهاب » درست در چنین مقطع بلند تاریخى زاد و زیست و دید ولمس کرد.

ونکته دوم ، تحصیلات «محمدبن عبدالوهاب » است . او در حوزهایى مطالعه مى کرد که در معرض تهاجم فرهنگى ، سیاسى و نظامى صفویه بودند. آمدن اوبه ایران و مخصوصا «اصفهان » و اقامت او در آن شهر قابل توجه است . او از نزدیک شاد اقدامات متولیان رسمى و دولتى و علمى مذهب امامیه بود. بدو شک محمدبن عبدالوهاب در مراسم محرم اصفحان دیده است که چگونه در روز «عاشورا» شاه شیعه !! سرهاى بریده سنیان را به عنوان سرهاى بریده امویان !! تحویل مى گیرد و به قاتلین سکه هاى طلا مى هد...

خلاصه اینکه محمد بن عبدالوهاب و نهضت افراطى او محصول چنین دوره اى است .

یعنى یک واکنش ! یک عکس العمل که مى تواند اشکال مختلفى در انعکاس خود بیابد.

آنگونه که وقتى محمودافغان ایران رادر نوردید، «ملا زعفران » سنى را آورد تا مال وجان و ناموس روافض !! را مباح کند و دراصفهان چنین شد..

علمامذهبى در نقد و نفى «وهابیت » تنها «معلول » را مى بیند واز علت غافل اند وفورا دست خارجى و... را در کار مى آورند.

تعالیم «محمدبن عبدلوهاب » در واقع تهاجمى است فرهنگى علیه محصولات فرهنگى صفویه و اقدامات نظامى مخرب و ویرانگر وظالمانه او و پیرونش ، عکس العملى است علیه اقدامات قزلباشان صفوى که در طول حداقل یک قرن تمام با قداره «تشیع » رادر دل و درون توده هاى عامى سنى ایران و اطراف آن فرو کردند وعقاید و اماکن سنیان را زیرو رو کردند.

و همان گونه که قتل عامهاى «شاه اسماعیل اول » درشیعه کردن سنیان ، عنوان «جهاد» داشت و فتواى فقها را در حمایت خودبهمراه داشتند، تخریب ها وقتل عامهاى وهابیان در بلاد شیعه و انهدام اماکن مذهبى امامیه ، عنوان جهاد و پاکسازى و تطهیر اسلام !! و توجیه مذهبى داشت . و در همین جا باید به این نکته واقعیت تاریخى اشاره کرد که تاریخ اسلام از آغاز تاکنون نشان مى دهد:

کلیه فرقه ها و نهضتهاى فکرى ، فرهنگى ، سیاسى ، اجتماعى و نظامى در سایه و فضاى فرهنگى ، سیاسى خلافت و سلطنت پدید آمده اند و هر کدامشان به نحوى دراعتراض به وضع موجود، ابراز وجود کرده اند، اگر در ستیز با عقاید رسمى بوده است و نفى تفکر موجودت بدعت نامیده شده و اگر در نبرد با ساختار سیاسى فرهنگى - اجتماعى - اقتصادى موجود ونفى سیادت متولیان رسمى بوده ، تکفیر گردیده و تحت پیگرد مذهب رسمى و سیاست حاکم قرار گرفته است و بعد در تاریخ عقاید و آرا به بدترین وجهى تحریف شده است وبه صاحبان آرا و عقایدت اقوال و اعمالى نسبت داده اند که روحشان از آنها خبر نداشته است و همین اقوال پشتوانه تاریخ نقلى و کتب فرق و ملل و نحل گردیدهاست . نکته دیگر این است که تاریخ عقاید و آراء بشرى نشان مى دهد که هر حرکت فکرى ( مثبت یامنفى ) اصولا دارى علل و انگیزه هائى است که مبادى عقیدتى آن مبتنى بر همین علل و انگیزهاست ، ایدئولوژى و پیام آن حرکت بر همین علل استوار است و بعد براى توجیه تاریخى خود به دنبال پیشینه و ریشه مى گردد. دراین شکى نیست که محمد بن عبدالوهاب ، عقاید کلامى خود رادر تاریخ عقاید و آراء اسلامى جستجو کرده و عقاید ابن تیمیه را مناسب دیده و هماهنگیهائى با آنهاداشته است .اما خود ابن تیمیه محصول چه عصرى است ؟ او نیز محصول عصر تنازع بقا مذاهب رسمى است است : عصر مغولان و بعد در دوره ایلخانان ) مذاهب اسلامى در چه رقاتبى براى بقا بودند حنفیان قظب غالب مذاهب تسنن بودند و شیعه امامیه مذهب رقیب نیزگاه غالب مى شد. در این میان حنبلیان و شافعیان در اقلیت و محدودیت بودند وزیدیان و اسماعیلیان در تعقیب و قتل عام ...

ابن تیمیه محصول چنین عصرى است که عقاید وآراش را باید در قالبهاى منجمد و متحجر شاعره واصحاب الحدیث ومرجئه و جبریه دید. آنچه مهم است ، باید به علل ، عوامل و انگیزه هاى خیزش بک حرکت و به ریشه هاى توجیها تاریخى آن .

در منابع شیعه امامیه ابن تیمیه اینگونه معرفى شده است : احمدبن تیمیه (728 - 661 ق ) فقیه ، محدث ومتکلم حنبلى است وى متولد 661 ق . در حران (سوریه ) مى باشد و در ایام حمله مغولان مقیم دمشق شد. او داراى تاءلیفات بسیارى است بالغ بر سیصد جلد است . «ابن تیمیه » بر کلیه مذاهب اسلامى انتقاد داشت و کتبى علیه این مذاهب نوشت . در عین حال مورد احترام عامه بود. «ناصر» خلیفه فاطمى وى را به زندان انداخت با پا در میانى مادرش آزاد شد. او قائل به تجسم و تشبیه بود. «علماء عامه » علیه او اظهار نظر کرده اند و کتبى بر رد عقاید وى نوشته اند. برخى ابن تیمیه را «بدعت گذار» و برخى دیگر کافر دانسته اند.

گویند «بخارى » وى را «کافر» دانسته است .

آثار و عقاید او در شام و اطراف ممنوع اعلام گردید و خلیفه وقت دستور داد هر کس بر این عقاید باشد، مال و جانش مباح است .

از عقایدى که به وى نسبت داده اند این است که وى تمام عقاید مسلمانان را زیر سؤ ال برده و آنان را در پرستش متولیان رسمى مذاهب به یهود ونصارى تشبیه کرده که احبار و رهبان خود را مى پرستند گویند عقاید و آثار او در تجسم و تشبیه خداوند است به اصحاب سقیفه توهین روا داشته ، مردم را از زیارت قبر رسول الله باز داشتهو آن را نوعى شرک تلقى کرده است . عقاید و آراء او بر خلاف عقاید عامه مسلمانان است ، لذا کلیه فقهاء رسمى علیه او هماهنگ عمل کردند و به زندانش د انداختند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فرقه وهابیه

تحقیق و بررسی در مورد فرقه اسماعیلیه

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد فرقه اسماعیلیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 89

 

فرقه اسماعیلیه

مقدمه

تقریبا همه جنبشهای اجتماعی مذهبی دوران اولیه تسلط اسلام برمناطق خاورمیانه وایران، دارای ویژگیهای مشترکی بودند. هدف مشترک همه، رهائی از زیر سلطه بیگانگان و مقاومت در برابر پذیرش دین اسلام بود. در واقع می‌‌توان جنبش قرمطیان را شکل تکامل یافته جنبشهای قبلی دانست که خود از طرفی با مبارزه مسلحانه علیه حاکمیت خلفای اسلام و زیر سئوال بردن حقانیت آنان و از طرف دیگر با پرچمداری جنبش صوفی گری و دراویش، زمینه را برای رشد فلسفه یارسان و بنیانگزاری این دین، آماده نمود.

آنطور که برتلس مستشرق روسی در باره سابقه قرمطیان می‌‌نویسد: “از آغاز قرن چهارم هجری، پس از تأسیس دولتهای فاطمی مصر و قرمطیان بحرین بود که “باطنیان“ به “قرمطیان“ بمعنی اخص و “اسماعیلیان“ منشعب شدند“. ولی تاریخ نویسان نزدیک به آن دوره اعتقاد دارند که آئین قرمطی منسوب به نام قرمط پس ازآنکه میان حمدان قرمط درحدود سال ۲۸۰ هجری با مرکز دعوت اسماعیلی در اهواز اختلاف افتاد، ازلحاظ تشکیلاتی ازمذهب اسماعیلی جداشد و با روشی مستقل در راستای آرمانهای اجتماعی وهدفهای سیاسی خود شروع به فعالیت کرد. این نظریه بیشتر مورد تایید است، زیرا باطنیان خود شاخه‌ای از اسماعیلیه بودند و یا هر کسی در آئین تناسخ روح راز دار بود اورا باطنی میخواندند. اما اسماعیلیه چه مذهبی است و دلایل صعود و سقوط آن چه بود ؟

اسماعـیـلیـه

654-473

فرقه " اسماعیلیه " از فرق منشعب مذهب شیعه است. ظهور این فرقه، نتیجه اختلاف در امامت اسماعیل با برادرش حضرت موسی بن جعفرالکاظم ( ع )  بوده است. اینان معتقد بودند که بعد از امام جعفر صادق ( ع )‌ چون پسرش اسماعیل پیش از پدر در گذشته امامت محمد بن اسماعیل منتقل شده که سابع تام بوده و دور هفت به او خاتمه یافته است .(نظر مقدس بودن عدد هفت نزد قدما)

در اعتقاد آنان، تاریخ بشر به چند دور تقسیم می گردد و هر دور با پیامبری «ناطق» و  امامی «اساس»‌ آغاز می شود. ناطقان، ‌همان پیامبران اولوالعزم اند که تعداد آنان هفت نفر است و پس از هر ناطقی، هفت امام روی کار می آیند. دوره هر پیامبری هزار سال است و چون دور او به سر رسد، پیامبر دیگری با شریعتی نو ظهور می کند. این پیامیر شریعت پیشین را نسخ می نماید. امام ( یا اساس یا وصی ) عالم به علم تاویل شریعت است .

از دیدگاه اسماعیلیان، افراد بشر به دو گروه تقسیم می شوند: ویژگان یا نخبگانی که با طی مراحل مختلف به باطن شریعت دست می یابند و دیگر،‌ عالم یا اکثریت غیر اسماعیلی که فقط قادر به درک مفاهیم ظاهری مذهب هستند. همچنین، ‌سازمان مذهبی اسماعیلیان بر مراتب و درجات منظمی استوار بود که از پایین به بالا،‌ عبارت بودند از: مستجیب (تازه وارد به گروه)، ماذون، داعی، حجت، باب و امام .

امامان در بعضی از دوره ها مستور و در بعضی دیگر آشکار هستند. به اعتقاد اسماعیلیان، در دورة ستر (یاغیبت امام) دعات موظف اند که ابلاغ امر کنند. در این دوره، فقط باب و نخبگان قادر به رویت امام هستند. آنان دوره ستر را از دوره محمد اسماعیل تا قیام عبیدالله المهدی در قیروان می دانند. معروفترین داعیان اسماعیلی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد فرقه اسماعیلیه

تحقیق و مقاله کامل درباره تشیع در نه فرقه ومبارزه با بیداری اسلامی 32 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و مقاله کامل درباره تشیع در نه فرقه ومبارزه با بیداری اسلامی 32 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

موضوع:تشیع در نه فرقه ومبارزه با بیداری اسلامی

استاد راهنما: استاد غفوری

تهیه کننده گان:

موسی بشارت جهان اباد8700742

میثم الماسی8700682

دیماه 87

دانشکده منابع طبیعی اردکان

فهرست

مقدمه………………………………….....…………………….3

پیچیدگی های علمی- بساطت علمی……………..…………………4

پیچیدگی و سخت گیری مذهبی……………………...…………….6

فرقه ای نگاه کردن……………………………….....……………8

عدم تعادل………………………………………...……………10

عدم درک شرایط زمانی ومکانی………………………...………….11

اوصاف مومنین در کلام امیر المومنین………………….....………..13

مبارزه با بیداری اسلام....................................................................................30

تشیع آیین نه فرقه

امام جعفر صادق(ع)فرمود:

مقدمه

سابقه شیعه شناسی به معنای علمی و جدی آن در دوره اخیر، به تلاش‌های علامه فقید مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی بر می‌گردد که آثار و احوال علمای شیعه را از لابه لای گرد و غبار کتابخانه‌ها با جستجو و تتبع در کتابخانه‌های عمومی و شخصی بلاد مختلف بیشتر در بعد کتابشناسی معرفی کرد. الذریعه یک قدم عالمانه بسیار اساسی و مهم بود. یک بار مرور کردن الذریعه، انسان را با مجموعه تشیع و تنوع فکری آن در دوران مختلف تاریخی بسیار آشنا می کند. طبقات اعلام الشیعه او هم از زاویه دیگر چهره مخفی بسیاری از علمای شیعه را آشکار کرد .

مرحوم سید محسن امین با تألیف اعیان الشیعه و پسرش مرحوم سید حسن با دایرة المعارف شیعه قدم های بسیار اساسی و خوبی برداشتند. در شکل محدودتر، تأسیس الشیعه اثر مرحوم سید حسن صدر کاری ارزشمند است.

الغدیر علامه امینی به عنوان یک تتبع گسترده برای شناساندن تاریخ تشیع، منهای بحث‌هایی که درباره امامت و سایر مباحث دارد بسیار مهم است. حقیقت این است که تاکنون مانند این آثار بزرگ دیگر تألیف نشد و مقدار زیادی کار معطل مانده هست. البته تب و تاب سال‌های اول انقلاب هم مانع از این بود که کار به شکل علمی پیش برود. حوزه قم هم چنین طاقتی در این قبیل مباحث نداشت. آگاهیم که سنت علمی نجف در مقایسه با قم، به مراتب قوی‌تر بود. حتی سنت علمی شیعه در لبنان، در آن شرایط به لحاظ سابقه از قم قوی تر بود.

بسیاری از شخصیت های نجف و لبنان با محافل فکری جدید مصر، کشورهای عربی و حوزه نجفیک نوع تقابل و داد و ستد علمی داشتند.

در سال‌های اخیر کارهای کوچک‌ و مقالات متعدد برای روشن کردن گوشه ها و زوایای تاریخ و عقاید شیعه و سوابق و پیشینه آن، تألیف شده است، اما در حدّ آن آثار بزرگ، متأسفانه کار قابل اعتنایی نداریم.

نکاتی که خواهد آمد، بیشتر مربوط به «موانع و دشواری‌های موجود در سر راه گسترش تشیع آن هم بر اساس تجربه تاریخی و نیز برخی گشت و گذارها در بلاد اسلامی است. ما می توانیم یک بار گذشته خود را مرور کنیم و از لحاظ تاریخی ببینیم در چه شهرها و مناطق توفیق داشته ایم و عوامل آن چه بوده است. یک بار نیز می توانیم در زمان خودمان جوامع شیعی را در کشورهای مختلف عربی و غیر عربی بررسی کنیم و ببینیم که جوامع شیعی با چه مشکلاتی روبه رو هستند؛ فهم آنها از تشیع چه اندازه است؛ نسخه-ای از تشیع که در آن جا حکومت می کند و عالمان آن منطقه مروج آن نسخه هستند چه تفاوتی با نسخه تشیع در قم و نجف دارد و برای رسیدن به یک گفتمان مشترک و فراهم کردن زمینه های گسترش تشیع چه راهکارهایی وجود دارد. مهم بیان گوشه ای از دشواریهاست و این که چرا با آن هم نقطه قوت نمی توانیم به طور جدی از پوسته خود درآییم و گستره بیشتری را زیر نفوذ فکری معارف اهل بیت (ع) درآوریم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و مقاله کامل درباره تشیع در نه فرقه ومبارزه با بیداری اسلامی 32 ص

فرقه در ایران

اختصاصی از فایل هلپ فرقه در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

فرقه اسماعیلیه

اسماعیلیه فرقه‌ای از مذهب شیعه است که معتقدان به آن، امامت را پس از امام جعفر صادق(ع) (صد و چهل و هشت ه ـ.ق) حق پسر بزرگ او اسماعیل ابن جعفر (صد وچهل و سه ه ـ.ق) می‌دانند و آن را هم به اسماعیل ختم می‌کنند؛ مگر شعبه قرامطه از این فرقه که امامت را منتهی به پسر او محمدبن اسماعیل می‌شمردند. فرقه اسماعیلیه که در قرن دوم هـ.ق تأسیس شد، در طی تاریخ، به جهات متفاوت و گاه در شهرهای مختلف، به نام‌های گوناگون، مانند: فاطمیان، باطنیان یا باطنیه، تعلیمیه، فداییان، حشیشیه، سبعیه یا هفت امامی، ملاحده، و حتی قرامطه مشهور شده است؛ هرچند قرامطه عنوان خاص فرقه مجزا و مستقلی از آنهاست. بقایای فرقه اسماعیلیه هنوز در ایران (خراسان و کرمان) و افغانستان (بدخشان و شمال جلال‌آباد) و ترکستان و هند و سوریه (سلمیه و طرسوس) و مشرق آفریقا وجود دارند. اسماعیل ابن جعفر در واقع مؤسس فرقه اسماعیلیه نیست و تأسیس و تبلیغ این فرقه را به شخصی موهوم و مجهول، مشهور به «قداح» نسبت داده‌اند. ظاهراً اسماعیلیه بعد از وفات امام جعفر صادق(ع) و به هرحال، در حیات اسماعیل در باب امامت اسماعیل ابن‌جعفر اصرار کرده‌اند و به سبب اعتقاد به امامت اسماعیل، به نام اسماعیلیه مشهور شده‌اند. این فرقه شیعه، که از آنها به نام «الاسماعیلیه الخاصه» تعبیر شده، ظاهراً در اوایل تأسیس خود؛ یعنی در قرن دوم ه ـ .ق، در مبادی و اصول با فرقه‌های دیگر شیعه تفاوت چندانی نداشته‌اند؛ الا این که اقدام امام جعفر صادق(ع) را در عزل اسماعیل از امامت و نصب پسر معصوم منصوص مقرب امامت او نمی‌شمردند و تغییر و بداء را هم در تعیین امام، روا نمی‌شناختند. به هرحال، اسماعیلیه در اوایل حال، چندان موقع و شهرت مهمی نداشتند، و لیکن بعدها و مخصوصاً در حدود قرن سوم هـ.ق به بعد، این فرقه به تدریج صاحب مقالات (مقاله) خاصی شدند. یکی از اولاد اسماعیل، به نام محمدابن اسماعیل، معروف به محمد مکتوم، به حدود دماوند رفت و اعقاب او چندی در خراسان و قندهار به نشر دعوت خویش پرداختند و عاقبت به هند رفتند. پسر دیگر اسماعیل به نام علی، به شام و مغرب رفت و در آنجا به تبلیغ دعوت اهتمام نمود. باری، اعقاب اسماعیل که ائمه مستور بودند، از پایگاه‌های خویش داعیان به اطراف گسیل می‌کردند و طریقه اسماعیلیه را ترویج می‌نمودند. در حدود سال دویست و نود و هفت ه ـ .ق عبیدالله ابن محمد نامی ملقب به مهدی، که خود را از اولاد فاطمه زهرا و از اعقاب محمد بن اسماعیل بن‌ جعفر می‌دانست، در شمال آفریقا به دعوی خلافت برخاست و به ترویج مبادی اسماعیلیه پرداخت. اعقاب او نیز هم‌چنان در این امر اهتمام تمام به جای آوردند و دستگاه تبلیغاتی مرتبی را برای جلب عامه به وجود آوردند. مخصوصاً هشتمین خلیفه مصر، به نام مستنصر، برضد خلیفه قائم عباسی به تحریک پرداخت و به وسیله یکی از پیروان خویش، به نام ارسلان بساسیری، او را از بعداد براند- اما ظهور طغرل بیگ و ورود او به بغداد، خلافت عباسیان را نجات داد. معهذا، دعاة و مبلغان فاطمیان در شهرهای ایران و عراق به نشر و ترویج طریقه اسماعیلیه اهتمام کردند. کار تبلیغ چندان بالا گرفت که در عهد سامانیان در ماوراءالنهر و خراسان نیز پیشرفت‌هایی نموده بودند و بعضی از امیران سامانی مانند ابوعلی سیمجور و امیرک طوسی به این مذهب تمایل یافته بودند. در عهد غزنویان نیز- با وجود آنکه محمود غزنوی و پسرش مسعود غزنوی در دفع و تعقب اسماعیلیان اهتمام داشتند و قتل تاهرتی، فرستاده خلیفه فاطمی، به وسیله محمود و قتل حسنک وزیر به دست مسعود نمونه آن است- افراد فرقه در بعضی شهرها به نشر دعوت اسماعیلیه پرداختند. در اصفهان، عبدالملک عطاش و پسرش ابن عطاش به نشر دعوت اشتغال جستند. عاقبت با ظهور حسن صباح دعوت «جدیده» اسماعیلیه‌ در ایران نیز رواج و انتشار تمام یافت. اسماعیلیه ایران به اسماعیلیه جدید یا شیعه نزاریه معروف‌اند و علت آن است که خلیفه مستنصر ابتدا پسر بزرگ خود نزار را به امامت برگزید و بعد او را عزل کرد و پسر دیگرش مستعلی را امام کرد. بعد از مستنصر، بین نزار و مستعلی رقابت درگرفت و اسماعیلیه عراق و ایران، برخلاف اسماعیلیه شام و مصر و آفریقا، که امامت مستعلی را قبول کردند، هم‌چنان به امامت نزار قائل شدند. بعد از کشته شدن نزار، شیعه او نواده‌اش را پنهانی به الموت بردند و پروردند و به وسیله حسن صباح به نشر آن دعوت پرداختند و دولت خداوندان الموت یا کیاهای الموت را تشکیل دادند. فداییان آنها در خراسان و عراق وحشت و اضطراب سخت در میان مسلمین به وجود آوردند و حتی یک بار سنجر را و یک دفعه صلاح‌الدین ایوبی و هم‌چنین یک بار امام فخر رازی را تهدید کردند و خلیفه مسترشد و خواجه نظام‌الملک طوسی وزیر و هم ظاهراً قزل‌ارسلان (اتابک آذربایجان) را به قتل رساندند و در جنگ‌های صلیبی، بعضی از امیران مسیحی را هلاک کردند. بعد از سقوط الموت به دست هلاکو خان در سال 654 ه ـ‌‌. ق با وجود تصریح جوینی در تاریخ جهانگشای به قلع و استیصال رکن‌الدین خورشاه و اولاد او- ائمه اسماعیلیه جدید به طور مستتر و متواری در آذربایجان و عراق و فارس هم‌چنان فعالیت کردند. این فرقه، تا ظهور آقاخان محلاتی، مطابق یکی از روایات خودشان هجده تن امام داشته است که فهرست نام و تواریخ و سنین آنها در کتاب‌های اسماعیلیه آمده است. این ائمه تا عهد آقا خان مستور بوده‌اند و بین آنها و اتباع‌شان بیشتر رابطه


دانلود با لینک مستقیم


فرقه در ایران

تحقیق و بررسی در مورد فرقه اسماعیلیه

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد فرقه اسماعیلیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 89

 

فرقه اسماعیلیه

مقدمه

تقریبا همه جنبشهای اجتماعی مذهبی دوران اولیه تسلط اسلام برمناطق خاورمیانه وایران، دارای ویژگیهای مشترکی بودند. هدف مشترک همه، رهائی از زیر سلطه بیگانگان و مقاومت در برابر پذیرش دین اسلام بود. در واقع می‌‌توان جنبش قرمطیان را شکل تکامل یافته جنبشهای قبلی دانست که خود از طرفی با مبارزه مسلحانه علیه حاکمیت خلفای اسلام و زیر سئوال بردن حقانیت آنان و از طرف دیگر با پرچمداری جنبش صوفی گری و دراویش، زمینه را برای رشد فلسفه یارسان و بنیانگزاری این دین، آماده نمود.

آنطور که برتلس مستشرق روسی در باره سابقه قرمطیان می‌‌نویسد: “از آغاز قرن چهارم هجری، پس از تأسیس دولتهای فاطمی مصر و قرمطیان بحرین بود که “باطنیان“ به “قرمطیان“ بمعنی اخص و “اسماعیلیان“ منشعب شدند“. ولی تاریخ نویسان نزدیک به آن دوره اعتقاد دارند که آئین قرمطی منسوب به نام قرمط پس ازآنکه میان حمدان قرمط درحدود سال ۲۸۰ هجری با مرکز دعوت اسماعیلی در اهواز اختلاف افتاد، ازلحاظ تشکیلاتی ازمذهب اسماعیلی جداشد و با روشی مستقل در راستای آرمانهای اجتماعی وهدفهای سیاسی خود شروع به فعالیت کرد. این نظریه بیشتر مورد تایید است، زیرا باطنیان خود شاخه‌ای از اسماعیلیه بودند و یا هر کسی در آئین تناسخ روح راز دار بود اورا باطنی میخواندند. اما اسماعیلیه چه مذهبی است و دلایل صعود و سقوط آن چه بود ؟

اسماعـیـلیـه

654-473

فرقه " اسماعیلیه " از فرق منشعب مذهب شیعه است. ظهور این فرقه، نتیجه اختلاف در امامت اسماعیل با برادرش حضرت موسی بن جعفرالکاظم ( ع )  بوده است. اینان معتقد بودند که بعد از امام جعفر صادق ( ع )‌ چون پسرش اسماعیل پیش از پدر در گذشته امامت محمد بن اسماعیل منتقل شده که سابع تام بوده و دور هفت به او خاتمه یافته است .(نظر مقدس بودن عدد هفت نزد قدما)

در اعتقاد آنان، تاریخ بشر به چند دور تقسیم می گردد و هر دور با پیامبری «ناطق» و  امامی «اساس»‌ آغاز می شود. ناطقان، ‌همان پیامبران اولوالعزم اند که تعداد آنان هفت نفر است و پس از هر ناطقی، هفت امام روی کار می آیند. دوره هر پیامبری هزار سال است و چون دور او به سر رسد، پیامبر دیگری با شریعتی نو ظهور می کند. این پیامیر شریعت پیشین را نسخ می نماید. امام ( یا اساس یا وصی ) عالم به علم تاویل شریعت است .

از دیدگاه اسماعیلیان، افراد بشر به دو گروه تقسیم می شوند: ویژگان یا نخبگانی که با طی مراحل مختلف به باطن شریعت دست می یابند و دیگر،‌ عالم یا اکثریت غیر اسماعیلی که فقط قادر به درک مفاهیم ظاهری مذهب هستند. همچنین، ‌سازمان مذهبی اسماعیلیان بر مراتب و درجات منظمی استوار بود که از پایین به بالا،‌ عبارت بودند از: مستجیب (تازه وارد به گروه)، ماذون، داعی، حجت، باب و امام .

امامان در بعضی از دوره ها مستور و در بعضی دیگر آشکار هستند. به اعتقاد اسماعیلیان، در دورة ستر (یاغیبت امام) دعات موظف اند که ابلاغ امر کنند. در این دوره، فقط باب و نخبگان قادر به رویت امام هستند. آنان دوره ستر را از دوره محمد اسماعیل تا قیام عبیدالله المهدی در قیروان می دانند. معروفترین داعیان اسماعیلی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد فرقه اسماعیلیه