فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره قاطعیت در مدیریت

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره قاطعیت در مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

 

 کاربر Online

436 کاربر online

قاطعیت در مدیریت

جامعه و علوم اجتماعی > علوم اجتماعیجامعه و علوم اجتماعی > علوم اجتماعی > مدیریت

(cached)

مقدمه

تعریف قاطعیت

کارکردها

زمینه فرهنگی قاطعیت

طبقه بندی رفتار افراد

مدیریت افراد کمرو

افراد قاطع

زمان قاطعیت

منابع

مقدمه

در گذشته خیلی از کارکنان آموخته اند که اگر بخواهند حرفشان را بزنند از ترقی و اضافه حقوق خبری نخواهدبود و ممکن است کار خود را نیز از دست بدهند. اما روز به روز پیشرفتهایی برای ایجاد جامعه ای مبتنی بر ارزشهای قاطعیت، حاصل شده است. افراد نسبت به گذشتــــه راحتتر نظر خود را بیان می کنند. روابط میان افراد به برابری طرفین توجه دارد هرچند رفتار بعضی از مدیران به گــونه ای است که اگر در عصر قبلی زندگی می کردند، خوشحالتر بودند. اما به دلایل متعدد، محل کار تا حد زیادی انسانی تر شده است و کارکنان ابراز عقیده می کنند و به رغم مخالفت رئیس، دیـــدگاههای خود را بازگو می کنند. قاطعیت برای همـه افراد در سازمان می تواند سودمند باشد و نتایج سودمندی فراهم کند به نحوی که مدیر قاطع رابطه بهتری با زیردستان و برخورد موثرتری با مافوق خود دارد. رفتار قاطع اغلب با رفتار پرخاشگرانه اشتباه می شود. ازجمله تمایزات اساسی میان مدیران قاطع و مدیران پرخاشگر این واقعیت است که مدیر قاطع مورد احترام دیگران است، همان گونه که برای خود ارزش و احترام قایل می شود، به دیگران نیز احترام می گذارد. چنین مدیری به جای آنکه دیگران را مجبور به تبعیت از خواسته های خود کند با آنهــــا مشورت می کند. درحالی که مدیران پرخاشگر به تابعیت محض زیردستان عادت کرده اند نه مشارکتشان.

تعریف قاطعیت

قاطعیت یکی از جنبه های قابل اصلاح ارتباط میان افراد است. این مهارت می تواند افراد را در برخورد با همکاران مافوق و زیردست بسیار یاری دهد. به اعتقاد لازاروس قاطعیت دارای چهار مؤلفه است. اول، رد تقاضا دوم، جلب محبت دیگران و مطرح کردن درخواستهای خود، سوم، ابراز احساسات مثبت و منفی چهارم، شروع، ادامه و خاتمه گفتگوها . به اعتقاد کیت دیویس قاطعیت فرایند بیان احساسات، درخواست تغییرات، دادن و دریافت کردن بازخـــور صادقانه است. لنج و جاکوبسکی معتقدند قاطعیت عبارت است از گرفتن حق خود و ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خویش به نحوی مناسب، مستقیم و صادقانه به صورتی که حقوق دیگران زیرپا گذاشته نشود . قاطعیت با درک و پذیرش اینکه هر فردی حق انتخاب و کنترل زندگی خود را دارد آغاز می شود. قاطعیت به معنای بهره کشی از دیگران نیست، بلکه به معنای محافظت از خود و منابع خود است .هر تعریفی که از قاطعیت موردقبول قرار گیرد باید در آن بر رعایت و احترام به حقوق خود و دیگران تاکید و بین گرفتن حقوق خود و پایمال کردن حقوق دیگران تمایز قایل شد.

کارکردها

مهارت قاطعیت به فراخور موقعیت چند هدف را برآورده می سازد. به طور کلی استفاده ماهرانه از قاطعیت به فرد کمک می کند که:

جلو پایمال شدن حقوق خود را بگیرد

تقاضاهای نامعقول دیگران را رد کند

بتواند از دیگران درخواستهای معقولی داشته باشد

با مخالفتهای نامعقول دیگران، برخورد درست و موثری بکند.

حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد

رفتار دیگران در برابر خود را تغییر دهد

از رفتارهای پرخاشگرانه غیرضروری خودداری کند

در هر موردی موضع خود را با اعتماد به نفس و آزادانه مطرح سازد.

زمینه فرهنگی قاطعیت

زمینه فرهنگی بر قاطعیت تاثیر می گذارد. به طور مثال، فرهنگهایی که اعتقادات مذهبی شدیدی دارند، گاهی قاطعیت را به عنوان یک روش معتبر رد می کنند، و فروتنی، تقدیرگرایی، عدم صراحت، رعایت شعائر و... را رواج می دهند. آموزش قاطعیت برای این افراد، بی معنا و مشکل آفرین است. همچنین در برخی از فرهنگها احترام و اطاعت از بزرگسالان واجب است و هرگونه قاطعیت کوچکتـــــرها را در برابر بزرگسالان تقبیح می کنند. برخی از فرهنگها قاطعیت را رفتاری »مردانه« دانسته و از زنان انتظار تسلیم و خدمتگذاری دارند.

طبقه بندی رفتار افراد

به طور کلی می توان افراد (رفتار افراد) را به سه دسته کلی تقسیم کرد.

دسته اول : افراد به تحقیر دیگران می پردازند، حقوق دیگران را نادیده می گیرند، دیگران را می رنجانند و فقط به اهداف خود توجه دارند، این افراد را افراد پرخاشگر می نامند. پرخاشگری ممکن است هدفهای فرد را برآورده سازد، اما اسباب مرارت دیگران را فراهم می کند.

دسته دوم: افراد کمرو هستند که فاقد قاطعیت هستند، نمی توانند احساسات خود را نشان دهند، احساس رنجش دارنــــــد و حق انتخاب خود را به دیگران می دهند. افراد کمرو بندرت به هدفهای خود می رسند.

دسته سوم : افراد قاطع، افرادی هستند که با صداقت احساسات خود را بیان می کنند، اغلب به هدف می رسند، حتی اگر به هدف نرسند احساس خوبی دارند زیرا رفتار مناسبی داشته اند. به جهت اهمیت این سه دسته رفتار هریک در زیــــر مفصل تر موردبررسی قرار می گیرد.

افراد پرخاشگر: پرخاشگری یعنی تهدید دیگران و نادیده گرفتن حقوق آنها (WEISS, 1996, P.120) . مردم افراد پرخاشگر را افرادی ناسازگار، زورگو، سلطه گر و غیرخویشتندار می دانند. (GORDON, 1993, P.295) . اگرچه این افراد با نهیب زدن و ترساندن دیگران می توانند حرف خود را بـــه کرسی بنشانند، اما باعث می شوند تا دیگران از آنها بیزار و گریزان شوند.

افراد پرخاشگر همواره به دنبال برنده شدن هستند، حتی اگر این برنده شدن به بهای ضرر رساندن به دیگران باشد. این افراد معتقدند که همیشه حق با آنان است و دیگران هیچ حقی ندارنـــد و آنچه خود می گویند، نسبت به گفته های دیگران از اهمیت بیشتری برخوردار است، و نقش و کمکشان در مقایسه با نقش و کمکی که دیگران ارائه می دهند، با ارزش تر است. این افراد تلاش می کنند با بلند حرف زدن، قطع کردن صحبت دیگران، قلدری، استفاده ازکنایه، و یا با استفاده از گفته های تهدیدآمیز و نگاههای خصمانه بر دیگران غلبه کنند. افزون بر این، اطمینان اغراق آمیزی نسبت به خود دارند. کلمه »من« را با تـــاکید به کار می برند، دیگران را در گفته های خود نادیده می گیرند، بسیار زود برافروخته می شوند و به شدت از دیگران انتقاد می کنند و دراغلب اوقات موضعی صریح دارند، همیشه پیشنهادات و خواسته هایشان را طوری مطرح می کنند که گویا درحال دستور دادن هستند. هدف افراد پرخاشگر، برنده شدن بدون رعایت حقوق دیگران است. به طورکلی می توان علائم رفتاری افراد پرخاشگر را بدین صورت بیان کرد:

فریاد کشیدن

درها را به هم کوفتــــــن

ناسزاگفتن

اخم کردن

تمسخر کــردن

چشم غره رفتن

انگشت خود را سوی دیگران نشانه رفتن

پوزخند زدن

تکان دادن مشتها

صحبت دیگران را قطع کـــردن

تحقیر دیگران در حضور جمع

همه تقصیرات را به گردن دیگران انداختن.

مدیریت افراد پرخاشگر: این افراد خود را مصمم نشان می دهند اما درواقع این راهی است برای مخفی ساختن فقدان اعتماد به نفس شان. منطق این افــــــــراد آن است که باید برای آنچه می خواهند بجنگند و به هر قیمتی شده از خود دفاع کنند. وظیفه مدیریت در مواجهه با این افراد آن است که به آنان تفهیم کند ضرورتی ندارد همواره وضع تدافعی اتخاذ کنند، زیرا همه مترصد این نیستند که آنان را زمین بزنند. و اینکه می توانند بدون سرزنش دیگران هم به خواسته های خود برسند. مدیران برای کمک به این افراد لازم است:

به آنان گوش سپارند و در هنگام بحث نگاهشان کنند

روی مواردی تاکید کنند که با آنان توافق دارند

به طور تلویحی نشان دهند که می شود در پایان همه پیروز باشند

به خاطر مشارکتشان از آنان تشکر کنند.

افراد کم رو: افراد کم رو (SUBMISSIVE PEOPLE) نقطه مقابل افراد پرخاشگر هستند. تمایل عمده آنان پرهیزاز برخورد، حتی به بهای تضییع حق ‌شان است(WEISS, 1996, P.120) . اگرچه پرهیز از برخورد، در اغلب اوقات مطلوب است، اما همواره نمی توان از آن اجتناب ورزید. افراد کم رو نه تنها در دفاع از حق خود طفره می روند، بلکه از قراردادن خود در موقعیتهایی که باید باشند نیز پرهیز می کنند. این افراد معتقدند دیگران »حق« دارند اما خودشان »محق نیستند.

سخن خود را بسیار آهسته شروع می کنند. به دیگران اجازه می دهند تا سخنانشان را قطع کنند و در مقابل انتقاد، مضطرب می شوند و با اندک تهدیدی برخلاق میل خود عمل می کنند. (GILLEN, 1994, P.11) کمرویی یعنی درنظر نگرفتن خود و اتخاذ سبک انفعالی به نحوی که دیگران افکار، احساسات و حقوق ما را به راحتی نادیده بگیرند. افرادی مرددند که این سبک »خاضعانه را دارند. علایم رفتارهای افراد کم رو را می توان به این صورت فهرست کرد:

عدم تمایل به ابراز عقیده

خود را دست کم گرفتن

موافقت با انجام کارهایی که تمایلی به انجام آن ندارند

با خود زیرلب حرف زدن

پرحرفی کردن

گریه کردن

پشت سر دیگران گله و شکایت کردن

برقرار نکردن تماس چشمی

با خود و اشیای دوروبر بازی کردن

مدیریت افراد کمرو


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره قاطعیت در مدیریت

مقاله درباره اصول سرپرستی قاطعیت در مدیریت

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره اصول سرپرستی قاطعیت در مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره اصول سرپرستی قاطعیت در مدیریت


مقاله درباره اصول سرپرستی  قاطعیت در مدیریت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  تعداد صفحات:52

پیشگفتار :

تئوری های مدیریتی به عنوان مجموعه ای متحول و مرتبط با شرایط اقتصادی ـ صنعتی و دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی همواره به صورت بستری مناسب در ارایه روشهای کابردی و سامان سازمانی مورد استفاده قرار داشته است. این مجموعه هم اکنون به عنوان علوم مدیریتی، گستردة دامنه داری از چارچوبهای علمی، همچون اقتصاد، ریاضیات و آمار، روانشناسی، جامعه شناسی، مهندسی و دانش سیاسی را در برمی‌گیرد. از همین روست که ((الگوسازی مدیریت)) در سالهای اخیر، بیش از پیش، از جنبة مفهومی‌و نظریه پردازی صرف، به مدل های کاربردی و مبتنی بر دیدگاه های ((بین رشته ای)) گرایش یافته است.

فرآیند علمی‌تر شدن دانش مدیریت، بر پایة علوم غیر کمی‌و نظریه های کیفی نیز تقویت شده است که از جمله مهمترین آنها باید از تئوری ها و الگوهای عقلایی مربوط به ((مدیریت رفتار سازمانی)) نام برد. این شاخه از دانش مدیریت، به شدت تحت تأثیر ((دانش روانشناسی)) قرار داشته و رابطة تنگاتنگی را با علوم رفتاری ایجاد کرده است. شناخت انسان و تجزیه و تحلیل کنش و واکنشهای انسانی در یک مجموعة سازمانی، ادراک ما را از واقعیتهای مدیریتی و ساختار علمی‌مجموعه های ((انسانی ـ تکنولوژیک)) و فعالیتهای ((سازمان ـ مدیریتی)) به طور چشمگیری افزایش داده است (Kahen 1997). به بیان دیگر، تلفیق منطقی دانش مبتنی بر واقعیت روانشناسی و چارچوبهای نظری مدیریت، موجب پیدایش مفاهیم و الگوهای نوین کاربردی شده است که مقولة ((قاطعیت)) از جمله تازه ترین آنهاست.

چه در زمینه مدیریت و چه دربارة موضوعات دیگری مانند رهبری، مباحثة قانع کردن دیگران،‌ هدایت، مذاکره، فروش یا ارزشیابی بحث کنیم، همة این موارد را می‌توان در یک موضوع به نام : ((کُنش متقابل انسانی))، خلاصه کرد.

به دلیل پیامدهای کنش متقابل انسانی در اثر بخشی فعالیت، عنوان این فصل، ((وارونه سازی یا معکوس کردن اثر دومینو)) نامگذاری شده است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره اصول سرپرستی قاطعیت در مدیریت

مقاله درباره قاطعیت و جنسیت

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره قاطعیت و جنسیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره قاطعیت و جنسیت


مقاله درباره قاطعیت و جنسیت

 

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

 

 فرمت: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 تعداد صفحات:39

 

فهرست:

نگاهی به ریشة قاطعیت

اهمیت رفتار قاطعانه در روابط دختران و پسران

مهارت قاطعیت (جرأت آموزی) در روابط دختران و پسران

بررسی رفتار قاطعانه در روابط

عوامل موثر در رفتار قاطعانه

اجزای رفتاری نا آشکار و پنهان

مهارت قاطعیت ونه گفتن در روابط

رفتارقاطعانه چگونه باشد ؟

رفتار قاطع یعنی چه؟

الگوهای چهارگانه ارتباط با دیگران

 قاطعیت در ارتباط بادیگران

هوش اجتماعی و قاطعیت

 داشتن عزت نفس نمودی از قاطعیت

روش‌های تقویت اعتماد به نفس

گروه بندی افراد قاطع

قاطعیت در روابط دختران و پسران چه کمکی می کند؟

قاطعیت در سه حرکت

 

 

 

 

نگاهی به ریشة قاطعیت

«فَشِلتُم‌» از مادّة‌ «فَشَل‌» به‌ معنای‌ سستی‌ در اراده‌ و ضعف‌ در تصمیم‌گیری‌ و قاطعیت‌ است‌که‌ ناشی‌ از ترس‌ یا غیر آن‌ باشد؛ و از آثار آن‌، اضطراب‌ و اختلاف‌ و کسالت‌ و ترس‌ است‌.
«تَنازَعتُم‌» از مادّة‌ «نَزع‌» به‌ معنای‌ جذب‌کردن‌ چیزی‌ و کندن‌ آن‌ از مکان‌ خودش‌است‌، که‌ از آثار آن‌ «فَشلَتُم‌»، یعنی‌ ضعف‌ در تصمیم‌گیری‌ و قاطعیت‌ در کارهاست‌ که‌ به‌دنبالش‌ تنازع‌، یعنی‌ کشمکش‌ و ستیزه‌کردن‌ و به‌ مخالفت‌ برخاستن‌ با یکدیگر است‌.

اهمیت رفتار قاطعانه در روابط دختران و پسران

وقتی در برخورد با مردم، موضع تدافعی نمی گیرید و به راه سلطه جویی نمی روید، در واقع در فرآیند تصمیم گیری دیگران ، حتی اگر باب میل تان هم نباشد دخالت نمی کنید و می گذارید تمام اختلاف نظرها تا جایی که امکانش باشد از راه مذاکره به توافق بینجامد. رسیدن به توافق نشانه ی کنترل رفتار نیست. کنترل رفتار زمانی مصداق پیدا می کند که کسی به محدوده ی شخصی شما، یعنی آن چه شما آن را "من" می خوانید راه یابد. محدوده ای که باید از همه چیز، از پدر و مادر گرفته تا قانون و اخلاقیات و سایرین مستقل باشد. حتی در کار روان درمانی، مشاور برای ورود به این بخش خصوصی زندگی مراجعان ، نیاز به اجازه دارد. ورود بی اجازه ی مشاور به دنیای خصوصی مراجعه کننده یا به قطع برنامه ی درمان منجر می شود و یا موجب وابستگی شدید روانی می گردد، آن طور که بیمار به گونه ای ناسالم جزیی ترین تصمیم گیری های شخصی اش را به مشاور تفویض می کند. بنابراین ضروری به نظر می رسد که مشاوران بکوشند به جای تصمیم گیری برای مراجعه کننده به او مهارت های زندگی را آموزش دهند. پژوهش ها نشان داده است برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی ، ایجاد رفتار قاطعانه از اهمیت خاصی برخوردار است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره قاطعیت و جنسیت

تحقیق درباره قاطعیت

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره قاطعیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

تعریف قاطعیت

جرأت ورزی، یک شیوه‌ی ارتباطی خاص است که می توان آن را آموخت و به کار بست. مهارت جرأت ورزی فرد را قادر می سازد تا افکار، احساسات و ارزش های خود را درباره‌ی یک موقعیت به طور آزادانه و مستقیم و با احترام به احساسات و ارزش های اشخاص دیگر بیان کند. این مهارت بر حقوق فرد، ضمن توجه به حقوق دیگران، تأکید دارد. بنابراین جرأت ورزی در موقعیت هایی که فرد تحت فشار است، مهارت مهمتر می باشد. تعاریف متعددی از جرأت مندی ارائه شده است. در این جا به چند مورد اشاره می کنیم:

“ابراز عقاید، احساسات و افکار خود به طور مناسب، مستقیم، صادقانه و بدون بی احترامی به حقوق دیگران”.

“تشخیص منافع خود و عمل براساس آن و مطالبه‌ی حق خود، بدون تعرض به حقوق دیگران”.

همان‌طور که مشاهده می کنید، در تمامی این تعاریف بر رعایت و احترام به حقوق دیگران تأکید شده است.

عناصر قاطعیت

جرأت‌مندی شامل هفت پاسخ است:

ابراز عقیده‌ی خود.

تقاضای تغییر رفتارهای نامطلوب دیگران.

رد درخواست ها و تقاضاهای غیرمنطقی دیگران.

ابراز احساسات مثبت و منفی خود.

آغاز و ادامه‌ی تعاملات اجتماعی.

پذیرش کاستی های خود.

ابراز جملات متعارف در هنگام رویارویی یا جدا شدن از دیگران.

برای کسب مهارتت جرأت‌مندی، لازم است فلسفه‌ی این نوع رفتار را بدانید. جرأت‌مندی به عنوان یک شیوه‌ی ارتباط بر چند اصل استوار است:

شناخت حقوق خود.

برابری انسان ها.

برخورداری از حقوق یکسان.

فلسفه‌ی زیربنایی آموزش جرأت‌مندی بر این فرض منطقی استوار است که همه‌ی انسان ها برابر هستند. هیچ کس نسبت به دیگری برتری ندارد. بنابراین ما از حقوق انسانی یکسانی برخورداریم. هدف جرأت‌مندی، دفاع از حقوق خود بدون تعرض به حقوق دیگران است. آگاهی از این حقوق اساسی، خود گام مهمی برای شروع آموزش جرأت‌مندی محسوب می شود. برای این که فرد بتواند رفتار جرأت‌مندانه از خود نشان دهد، ابتدا ضروری است حقوق اساسی خود و نحوه‌ی احقاق آن را بشناسد.

حقوق اساسی ما

همه‌ی ما به عنوان انسان، از یک سری حقوق اساسی برخوردار هستیم. ولی در کنار این حقوق مسؤولیت هایی داریم. بنابراین لازم است در دفاع از حق خودمان به مسؤولیت های خود نیز توجه نماییم. مهم ترین حقوق و مسؤولیت های افراد در روابط بین فردی در این جدول خلاصه شده است.

حقوق و مسؤولیت های شما

حقوق شما

مسؤولیت های شما

حق دارید برای خودتان تصمیم گیری کنید.

شما حق دارید به شیوه‌ی محترمانه با شما رفتار شود.

شما حق دارید درخواست نامعقول دیگران را بدون احساس گناه رد کنید.

شما حق دارید اشتباه کنید.

شما حق دارید نظرتان را تغییر دهید.

شما حق دارید برای بررسی درخواست دیگران، زمان صرف کنید.

شما حق دارید تقاضای منطقی از دیگران داشته باشید.

شما حق دارید دیدگاه شخصی خودتان را داشته باشید.

شما حق دارید سرنوشت خودتان را تعیین کنید.

شما حق دارید احساسات خود را بیان کنید.

به دیگران اجازه دهید در مورد زندگی‌شان تصمیم بگیرند.

با دیگران رفتار محترمانه داشته باشید.

به دیگران اجازه دهید تا به طور جرأت‌مندانه و مؤدبانه درخواست نامعقول شما را رد کنند.

مطمئن شوید که اشتباه شما به دیگران صدمه‌ای نمی رساند و مسؤولیت اشتباه خود را بپذیرید.

به دیگران اجازه دهید تا نظر و عقیده‌ی خود را عوض کنند.

اقدام منطقی بکنید.

تقاضای خود را به دیگران تحمیل نکنید.

به نظر دیگران احترام بگذارید.

به دیگران اجازه دهید تا سرنوشت خود را کنترل کنند.

به احساسات دیگران توجه نشان دهید.

مدیران با نگرش “من خوب نیستم- تو خوب هستی”

نگرش و رفتار انفعالی دارند.

اعتماد به نفس دارند.

خود را با دیگران مقایسه می‌کنند و به طرز منفی بر کمبودهای خود تاکید می‌کنند.

تائید طلب هستند حتی اگر درباره آنها نظرهای منفی داده شود.

سلطه پذیرند.

بهترین هدف برای تحقیر شدن هستند.

این نوع نگرش در نخستین سال های زندگی صورت می‌گیرد.

ادراکی که یک مدیر یا کارمند منفعل از خود دارد این است که احتمالاً متوجه فقدان اعتماد به نفس خود شده است و در نتیجه از پذیرش مسئولیت و از اظهارنظر و برقراری روابط اجتماعی خودداری می‌کند. تحت فشار توقعات بی شمار دیگران جرأت “نه” گفتن را ندارد و تسلیم محض خواست و نظر دیگران می‌شود.

راه حل اینست که انسان به این باور برسد که در قبال خود مسئول است.

مدیران دارای نگرش: “من خوب نیستم- تو خوب نیستی”

این افراد نگرش و رفتار بازیگرانه دارند.

نسبت به خود و دیگران مملو از احساس منفی هستند.

افسرده و بی انگیزه هستند.

معمولاً با آنها پیرامون تصمیمات مهم مشورت نشده است.

معمولاً به موقع به آنها ترفیع داده نشده است.

از خدمات طولانی و کارهای مفید آنها به اندازه کافی قدردانی نشده است.

برداشتی که مدیران با نگرش “من خوب نیستم- تو خوب نیستی” از خود دارند اینست که:

نسبت به خود اعتماد ندارند.

نسبت به دیگران اعتماد ندارند و به دیگران مظنون هستند.

فکر می‌کنند دیگران بدخواه آنها هستند و آنها هم بدخواه دیگران هستند.

مدیران با نگرش “من خوب هستم- تو خوب نیستی”

این مدیران یا کارمندان اغلب رفتار پرخاشگرانه دارند.

نزد دیگران احترام نخواهند داشت.

با امر و نهی افراطی به دیگران کارها را انجام می دهند.

به دیگران هیچ احترامی نمی گذارند.

برداشتی که مدیران و کارمند پرخاشگرانه از خود دارند:

با پرخاشگری، عدم اعتماد خود را پنهان می‌کنند.

موضع تدافعی دارند.

دائماً از جانب دیگران احساس تهدید می‌کنند.

دست کم گرفتن دیگران و برتر دانستن خود.

به این مدیران باید گفت:

احساس غروری که به بهای شکستن غرور دیگران ارضا شود عمر پایداری نخواهد داشت.

مدیران با نگرش: “من خوب هستم- تو خوب هستی”

این افراد از قضاوت صحیح برخوردارند.

این افراد همدلی صحیح دارند.

این افراد اعتماد به نفس کافی دارند و از افکار مثبت برخوردارند.

در چهره آنان اطمینان و اعتماد وجود دارد.

قامت راسخ و قوی دارند.

لحن آرام، نرم ولی محکم دارند.

حمایت‌گر هستند.

از عزت نفس بالایی برخوردارند.

واقعاً احساس می‌کنند با دیگران برابرند.

شناخت خود نخستین گام در داشتن رفتار قاطعانه

کلید اصلی تغییر رفتار پرخاشگرانه به رفتار قاطعانه: تغییر باورهای منفی در مورد خود است.

سبک های ارتباطی

برای درک کامل مفهوم جرأت‌مندی ابتدا باید بین آن و سایر سبک های ارتباطی تمایز قایل شویم. روان شناسان شیوه های ارتباطی انسان ها را به سه نوع طبقه بندی می کنند: سبک ارتباطی منفعلانه، سبک ارتباطی جرأت مندانه و سبک ارتباطی پرخاشگرانه. همه‌ی ما در موقعیت های مختلف به درجات متفاوتی رفتارهای منفعلانه؟ پرخاشگرانه و جرأت‌مندانه نشان می دهیم. مشکل زمانی ایجاد می شود که ما به یک سبک رفتاری خاص که غیرموثر و مشکل آفرین است، بچسبیم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره قاطعیت