فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بررسی فقهی تعارض قاعده تسبیب با قاعده احسان:

اختصاصی از فایل هلپ بررسی فقهی تعارض قاعده تسبیب با قاعده احسان: دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی فقهی تعارض قاعده تسبیب با قاعده احسان:


 بررسی فقهی تعارض قاعده تسبیب با قاعده احسان:

قاعدۀ احسان-----------------------------------------------------------5 مبانى فقهى قاعده احسان--------------------------------------------------5 کتاب----------------------------------------------------------------5 سنت----------------------------------------------------------------7 عقل-----------------------------------------------------------------7 اجماع----------------------------------------------------------------8 تاریخچه قاعده احسان-----------------------------------------------------9 قلمرو قاعده احسان------------------------------------------------------10 نظریۀ دفع ضرر--------------------------------------------------------10 نظریۀ جلب منفعت------------------------------------------------------10 نظریه مختار-----------------------------------------------------------11 مصادیق قاعده احسان:---------------------------------------------------11 موارد دفع ضرر--------------------------------------------------------11 مورد جلب منفعت------------------------------------------------------12 قصد و واقعیت قاعده احسان----------------------------------------------12 اقدامات بشردوستانه-----------------------------------------------------14 قاعده تسبیب----------------------------------------------------------15 آیا تسبیب یک اصطلاح روائى است-------------------------------------------16 نقد و بررسى کلام صاحب جواهر--------------------------------------------16 تعاریف فقهاء از تسبیب---------------------------------------------------17 معناى سبب-----------------------------------------------------------19 فرق شرط، سبب و علت--------------------------------------------------20 اختلاف کلام علامه در کتب مختلف------------------------------------------21 اجتماع سببین----------------------------------------------------------22 تعارض قاعده تسبیب با قاعده احسان----------------------------------------24 اکراه کردن دیگرى در قتل، امر به قتل-----------------------------------------25 مسأله سرایت و مرض متعقب ضرب------------------------------------------27 تسبیب عدمى----------------------------------------------------------28 اقسام ترک فعل--------------------------------------------------------29 شهادت (دروغ) زور-----------------------------------------------------29 منابع-----------------------------------------------------------------30 مقدمه: در فقه اسلامى و نتیجتاً در فقه سیاسى اسلام یک سلسله اصول کلى وجود دارد که از نظر شمول و کلیت فراتر از احکام کلى هستند که اصطلاحاً از آنها به قواعد فقهى تعبیر مى‌شود. قاعدۀ فقهى عبارت از یک اصل کلى است که ضمن بیان یک حکم کلى داراى این ویژگى است که موضوع آن مى‌تواند در ابواب مختلف فقه صادق باشد، مانند قاعدۀ نفى ضرر، قاعدۀ نفى سبیل، و قاعدۀ صحت که در ابواب مختلف حقوق اسلامى مانند حقوق خانواده و حقوق مدنى و فقه سیاسى صادق مى‌باشد. فقها در جمع‌آورى و بررسى و تحقیق و تنقیح این قواعد تلاش ثمربخشى مبذول داشته‌اند «1» و مجموعۀ قواعد فقهى، بزرگترین سرمایۀ حقوق اسلامى و مهمترین عامل غناى فقه و قابل انطباق بودن نظام حقوقى اسلام با شرایط متغیر و تحولات مداوم در زندگى بشرى است. قواعد فقهى بر فراز تحولات اجتناب‌ناپذیر در زندگى اجتماعى و سیاسى انسان، راهگشاى فقیه در زمینۀ حل مشکلات در حوادث واقعۀ اعصار و قرون مى‌باشد. بسیارى از قواعد فقهى اختصاص به حقوق خصوصى و حقوق داخلى ندارد و در عرصه حقوق بین الملل نیز مى‌تواند کارگشا و حاوى پیامهاى حقوقى به جامعۀ بین المللى باشد. مفهوم این سخن این نیست که اسلام فاقد حقوق بین الملل به مفهوم احکام کلى مشخص در رابطه با مسائل جامعۀ بین المللى است، بلکه منظور بیان توان سیستماتیک حقوق اسلامى در حل مشکلات ناشى از تحولات اجتناب‌ناپذیر در حقوق داخلى و حقوق بین المللى است. فقه سیاسى در حقیقت از دو سو مسائل بین المللى را مورد تجزیه و تحلیل حقوقى قرار مى‌دهد، نخست با ارائۀ یک سلسله احکام کلى خاص حقوق بین الملل، و دوم از طریق قواعد کلى فقهى که ابعاد مختلف مسائل حقوقى جامعۀ بین المللى را به شکل کلى تبیین مى‌کند و به فقیه توان لازم براى بررسى این مسائل و استنباط قاعدۀ حقوقى لازم در این رابطه را مى‌دهد. قواهد احسان و تسبیب از جمله قواعد فقهی و حقوقی هستند که در مباحث فقهی و حقوقی کاربردهای بسیاری دارند و در این میان بحث از تعارض این قواعد، نگارنده را بر آن داشت که در این زمینه بررسی انجام گیرد که امید است مفید واقع گردد. قاعدۀ احسان: قاعدۀ فقهى دیگرى که به توضیح آن مى‌پردازیم قاعده احسان است. منظور از این قاعده این است که هرگاه کسى به انگیزۀ خدمت و نیکوکارى به دیگران، موجب ورود خسارت به آنان شود، اقدامش مسئولیت‌آور نیست. براى روشن شدن جنبه‌هاى مختلف این قاعده به توضیح آن مى‌پردازیم. مبانى فقهى قاعده احسان: کتاب: خداوند در آیه 91 از سوره توبه مى‌فرماید: «لَیْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَى الْمَرْضى وَ لا عَلَى الَّذِینَ لا یَجِدُونَ ما یُنْفِقُونَ حَرَجٌ، إِذا نَصَحُوا لِلّهِ وَ رَسُولِهِ ما عَلَى الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»: یعنى بر ناتوانان و بر بیماران و بر آنان که توان مالى در ارفاق ندارند حرجى نیست؛ آنگاه که براى خدا و رسول او نیکو بیندیشند. بر افراد نیکوکار هیچ سبیلى نیست و خداوند آمرزنده مهربان است. آیه فوق در جریان جنگ تبوک نازل شده است. هنگامى که رسول خدا مسلمانان را براى جنگ تبوک دعوت کردند، افرادى که توان جسمى یا مالى داشتند، به هر صورت به جبهه کمک کردند؛ ولى برخى از مسلمانان نه توان جسمى داشتند تا در جبهه شرکت کنند و نه توان مالى. برخى از آنان حتى از داشتن پا نیز محروم بودند. سه نفر از‌ این مسلمانان بى‌چیز و ناتوان به نامهاى معقل و سویه و نعمان در حالى که مى‌گریستند به حضور رسول اللّه رسیدند و مشکل خود را مطرح کردند؛ آیۀ فوق به همین مناسبت نازل شد. طبق ظاهر این آیه، براى افرادى که به علت ناتوانى جسمى نمى‌توانند در جبهه شرکت کنند و یا به خاطر ناتوانى مالى قادر به کمک مالى نیستند، هیچ گونه عقاب اخروى وجود ندارد و اینان در قیامت مؤاخذه نمى‌شوند. ظاهر آیه همین است و به موضوع ضمان و مسئولیت در زندگى روزمره ربطى ندارد؛ اما همان طور که مى‌دانیم بیشتر آیات قرآن مجید از همین قبیل است و اگر چه در موارد خاصى نازل شده و به اصطلاح شأن نزول ویژه‌اى دارد، فقهاى اسلامى نسبت به موارد خارج از آن مورد نیز به عموم آیه تمسک کرده‌اند. به همین دلیل از نظر روش اجتهادى، فقیه هیچ‌گاه نباید دقت خود را فقط بر مورد نزول آیه متمرکز کند، بلکه به آنچه مفاد ظاهر آیه از نظر عموم و اطلاق بر آن دلالت دارد نیز مى‌توان تمسک کرد. البته بدیهى است که نباید به گونه‌اى آیه را تفسیر کرد که به تمامى از مورد نزول بیرون باشد و آن مورد را شامل نشود؛ زیرا این گونه تفسیر، غیر موجه و فاقد اعتبار است. - الْمُحْسِنِینَ. این کلمه جمع «محسن» است و چون جمع محلّى به الف و لام است، افادۀ عموم مى‌کند. احسان به معناى انجام دادن عمل نیکو، اعم از قول یا فعل، نسبت به دیگرى است؛ خواه این عمل، رساندن مالى به دیگران باشد و یا ارائه خدمات نیکوى دیگر. احسان ممکن است از طریق دفع ضرر مالى یا معنوى از شخص دیگر نیز محقق شود. - سبیل. کلمه سبیل در این آیه نکره‌اى در سیاق نفى است و از نظر ادب عرب، افادۀ عموم مى‌کند. بنابراین، آیه به معناى نفى عموم سبیل از عموم محسنین است. پس مى‌توان گفت که آیه در مجموع بدین معناست: «هر چه مصداق سبیل است از کلیه افراد محسن منتفى است». این معنا یک کبراى کلى ثابت است و از قواعد فقهى محسوب مى‌شود. واژۀ سبیل در فرهنگهاى عربى به معناى سب، شتم، حرج، راه و حجت آمده است و به نظر مى‌رسد از میان معانى گفته شده، معانى حجت و حرج با آیه شریفه متناسب است. به عبارت دیگر، معناى آیه چنین است: محسن را به هیچ نحو نمى‌توان به سبب آنچه از عمل نیکوى او ناشى شده است، مؤاخذه کرد؛ یعنى هرگاه عملى از کسى سر بزند که موجب زیان به دیگرى شود و فاعل آن عمل قصد نیکوکارى داشته باشد، مسئولیتى بر عهدۀ فاعل نیست و او را نمى‌توان مؤاخذه کرد. بنابراین در صورتى که عمل وارد آورندۀ زیان با قصد احسان همراه باشد، ضمان و مسئولیت از او برداشته شده، زیان دیده نمى‌تواند علیه او اقامه دعوى کند. براى نمونه هرگاه شخصى گوسفند فرد دیگرى را سرگردان در بیابان مشاهده کند که به علت گرسنگى در معرض تلف است و آن را براى علف دادن ببرد و اقدامش به طور اتفاقى موجب تلف حیوان شود و یا اینکه به علتى دیگر حیوان تلف شود- مثل آنکه سقف فرود آید و حیوان در زیر آوار بماند و تلف شود- به موجب این آیه، اقدام‌کننده ضامن نیست؛ زیرا قصد خدمت و احسان به صاحب گوسفند داشته است؛ در حالى که اگر همین فرد قصد احسان نداشت، از زمرۀ غاصبان و در نتیجه ضامن گوسفند شناخته مى‌شد. سنت: در تأیید قاعدۀ احسان به روایات و احادیث متعددى استناد شده است که به برخى از آنها اشاره مى‌شود. الف: از على (ع) منقول است که فرمود: «الجزاء على الاحسان بالإساءة کفران»؛ : پاداش احسان را به بدى دادن، نادیده گرفتن نعمت است. در این مورد‌ چنین استدلال شده است که مسئول دانستن محسن نسبت به کارهایى که به قصد و انگیزۀ خیر انجام داده است، اسائه محسوب مى‌شود و مشمول این حدیث است که به صراحت زشت و ناپسند شمرده شده است. ب: در نامه على (ع) به مالک اشتر آمده است: «و لا یکوننّ المحسن و المسى‌ء عندک بمنزلة سواء فانّ فى ذلک تزهیدا لاهل الاحسان فى الاحسان و تدریبا لاهل الإساءة على الإساءة»؛ یعنى نیکوکار و بدکار نباید نزد تو مساوى باشند؛ زیرا در این صورت به نیکوکاران به خاطر احسان آنان سختگیرى شده و بر بدکاران نسبت به بدکارى آنان آسان گرفته مى‌شود. استدلال این است که اگر محسن نسبت به عمل محسنانه خود مسئول باشد، با فرد غیر محسن یکسان محسوب شده است؛ حال آنکه به موجب این حدیث، این امر نهى شده است.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی فقهی تعارض قاعده تسبیب با قاعده احسان:

پایانامه بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده

اختصاصی از فایل هلپ پایانامه بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده


پایانامه بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:47

فهرست و توضیحات:

چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم : ادبیات نظری تحقیق
گزارش تحقیق
کلیات و مبانی نظری
اهداف پژوهش
روش کار تحقیق
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش تحقیق و تحلیل داده ها
فصل چهارم: داده های آماری
داده های آماری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ

تعریف مفهومی و عملیاتی

موضوع: بررسی تأثیر بازی گروهی و باقاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی منطقه 7 تهران بر اساس تست رشد اجتماعی وایلند.

مقدمه:

بازی که به معنی تلاش و فعالیت لذت بخش و خوشایند و تفریح است برای رشد همه جانبه کودک ضرورت تام دارد. کودک از طریق بازی احساسات و رویاهای خود را بروز می­دهد. استعدادهایش راشکوفا می­سازد، کنترل به موقع اعمال و حرکات را می­آموزد، بر تجاربش می­افزاید، دنیای درون و اسرار و مشکلاتش را بارز می­سازد و انرژی ذخیره شده خویش راهر جهت مطلوب به مصرف می­رساند. کودک از طریق بازیها، مشکلات و همکاری و رعایت حقوق دیگران و قوانین اجتماعی را یاد می­گیرند. (شفیع آبادی، 1372 ) .

کودکان خردسال نمی­توانند افکار و عقاید و احساسات خود را به وضوح ازطریق کلمات و گفتار بیان کنند. بازی بخش عمده­ای از زندگی کودک پیش دبستانی را تشکیل می­دهد و باعث رشد شخصیت او می­گردد. موجبات شادی و لذت و انبساط خاطر کودک را فراهم می­کند. همکاری و نوع دوستی و اطلاعات و قوانین را به کودک یاد می­دهد، دامنه تجسم و قصور او را می­گستراند و کودک را به مشاغل گوناگون آشنا می­سازد. (قاضی، 1370 ) .

 بنابه اظهار کارل[1]، گروهی یکی از روانشناسان بزرگ سوئیسی، باز


1- carl


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده

پایان نامه رشته فقه با موضوع همزیستى فقهى مذاهب و ادیان قاعده الزام و قاعده التزام

اختصاصی از فایل هلپ پایان نامه رشته فقه با موضوع همزیستى فقهى مذاهب و ادیان قاعده الزام و قاعده التزام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته فقه با موضوع همزیستى فقهى مذاهب و ادیان قاعده الزام و قاعده التزام


پایان نامه رشته فقه با موضوع همزیستى فقهى مذاهب و ادیان قاعده الزام و قاعده التزام

 

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

آیت اللّه محمد مهدى آصفى

در معاملات، به معناى اعم، بسیار اتفاق مى افتد که مکلّف، با ضرورت همزیستى فقهى رو به رو مى شود. این حالت، ناشى از حضوربیش از یک مذهب فقهى در زندگى اجتماعى است.زیرا درچنین جامعه هایى بسیار پیش مى آید که دو طرف رابطه، پیرو دو مذهب فقهى اند و در معامله اى واحد، مثل: عقد ازدواج، یا خرید و فروش و اجاره، شرکت مى جویند. یعنى زوج، پیرو یک مذهب فقهى و زوجه پیرو مذهب فقهى دیگر، یا فروشنده پیرو یک مذهب فقهى و خریدار پیرو مذهب فقهى دیگر، یا موجر پیرو یک مذهب فقهى و مستاجر پیرو مذهب فقهى دیگر. این، در حالى است که آن دو مذهب، در حکم شرعى این مسایل اختلاف دارند.

این همزیستى فقهى در جامعه واحد و درهم تنیده، نیازمند حکم فقهى روشنى است. در فقه امامیّه، این بحث، در باب «قاعده الزام» مطرح شده و بسیارى از فروع همزیستى فقهى در معاملات و عقود و ایقاعات، توسط فقه، در این باب، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.

 تفکیک قاعده الزام از قاعده التزام

با مراجعه به دلایل قاعده الزام در کتابهاى فقهى و حدیثى، نظرم به این نکته جلب شد که این ادلّه بیانگر تشریع دو قاعده اند، نه یک قاعده. اگر چه فقه، رحمهم اللّه، تنها براى اثبات یک قاعده به این نصوص استدلال مى کنند. از این روى، به تتبع بیشتر در نصوص قاعده پرداختم و این تتبع، درستى استنتاج اولیّه مرا تایید کرد. دو قاعده مورد بحث، عبارتند از:

  1. قاعده الزام.
  2. قاعده التزام.

عنوان قاعده اول، نزد فقها معروف است، امّ، همان گونه که به زودى خواهیم دید، قاعده دوم، عنوانى جدید براى قاعده اى جدید است. و این دو قاعده از حیث «موضوع» و «حکم» متفاوتند.

موضوع قاعده الزام

موضوع قاعده الزام، با نکات زیر مشخّص مى شود:

  1. دو طرف عقد، یا ایقاع، پیرو دو مذهب فقهى اند: یکى تابع فقه امامى وعبیر به دو سوى ایقاع، از روى مسامحه است.

دیگرى تابع یکى از مذاهب فقهى اهل سنّت.

  1. طرف اوّل، بهره مند و طرف دوم، زیان دیده است.
  2. بهره ورى و زیان دو طرف به موجب حکم الزامى در مذهب فقهى طرف زیان دیده است، نه طرف بهره مند، به خلاف موردى که زیان و سود به موجب حکمى غیر الزامى باشد.
  3. فقه اهل سنت، حاکم است و فقه امامى در حال تقیّه به سر مى برد.

حکم قاعده الزام

حکم این قاعده، عبارت است از الزام طرف دوم، به پذیرش نیازى که از نظر فقهى، به آن ملتزم است و اباحه سود، نسبت به طرف اوّل، به حکم واقعى ثانوى. گو این که این نفع، به حکم واقعى اوّلى، براى او مباح نیست و چنین الزام و اباحه اى، نسبت به دو طرف معامله، به معنى تغییر حکم واقعىِ عقد و ایقاع و انقلاب آن از فساد و بطلان، به صحّت و جواز، به موجب حکم واقعى ثانوى، نیست؛ بلکه تنها به معنى اباحه براى طرف اوّل است و حکم واقعى اوّلى (=بطلان)، به حال خود باقى است. (توضیح این مطلب خواهد آمد).

حال در این باره سه مثال از عقود، ایقاعات و احکام ذکر مى کنیم:

  1. عقود: اگر شخصى، کالایى را که در مجلس معامله حاضر نیست، با توصیف دقیق و ممیّز خریدارى کند، از نظر شافعى، این عقد صحیح است. به خلاف موردى که وصف ممیّز نباشد که عقد به خاطر غرر، باطل است. امّا مشترى، بعد از دیدن کال، خیار فسخ دارد، حتى در صورت برابرى دقیق کالا با اوصاف مذکور در وقت عقد. این راى قدیم شافعى است. از سوى دیگر، در فقه اهل بیت، این معامله صحیح است، به شرطین که وصف جدا کننده، از بین برنده جهل باشد و خیارى به این عنوان در بین نیست.

حال اگر فروشنده، طرف اوّل باشد [پیرو مذهب اهل بیت] و مشترى، طرف دوم[ پیرو مذهب شافعى]، در این صورت حق فسخ عقد، به وسیله این خیار، براى طرف دوم، حقّى مشروع است، به موجب حکم الزامى مذهب فقهى حاکم و طرف اوّل ناچار است، این خیار را بپذیرد و این امر محتاج بحث فقهى نیست.

امّا اگر بهره برنده از حق خیار در این معامله، پیرو مذهب اهل بیت باشد [فروشنده شافعى و خریدار شیعه]، در این صورت، آیا بهره ورى از این حق، براى او جایز است، با علم به عدم مشروعیت این حق نسبت به خود؟

بدون شک، این حالت نیاز به بحث و داورى فقهى دارد؛ زیرا خوددارى طرفى که پیرو مذهب حاکم نیست، از حق خیار، اختلال در معاملات را در جامعه سبب مى گردد، زیرا طرف دوم، پیوسته مجاز خواهد بود از حقّ خیار بهره برد و طرف اوّل را به فسخ بیع، وادارد، در حالى که طرف اوّل، حقّ بهره از این خیار را ندارد.

این مساله، مورد «قاعده الزام» است و حکم آن، جواز استفاده از این حق، براى طرف اوّل و اباحه مال براى اوست.

  1. ایقاعات: اگر مردى همسرش را در یک مجلس، سه بار طلاق داد و به او گفت: «انت طالق ثلاثاً» چنین طلاقى، از نظر پیروان اهل بیت، باطل است و حتى جایگزین یک طلاق هم نیست؛ زیرا مقصود طلاق دهنده از این ایقاع، سه طلاق به گونه مجموعى است، پس هیچ طلاقى، حتّى طلاق اوّل، به این ایقاع، جارى نمى شود. امّا اگر در یک مجلس، سه بار جداگانه، صیغه طلاق را جارى کرد و سه بار گفت:

«انت طالق»، در این صورت، طلاق اوّل واقع مى شود، به خلاف طلاق دوم و سوم، در حالى که از نظر فقهاى اهل سنّت، در صورت اوّل نیز، طلاق صحیح است و غیر رجعى.

حال اگر زوج سنّى باشد و زوجه شیعه، طبق فتواى کدام مذهب باید عمل کرد؟ چون این طلاق، بدون رجوع، بنا بر مذهب اهل سنّت، صحیح است و بنا بر مذهب اهل بیت، باطل و پیوند زناشویى برقرار. در این حالت، زن باید از کدام مذهب پیروى کند؟

قاعده الزام مى گوید: زن از قید پیوند زناشویى آزاد و ازدواج با شخص دیگر براى او حلال است.

  1. احکام: فقهاى اهل سنّت، بر این باورند که: زن، از اموال شوهر متوفاى خود، ارث مى برد، خواه آن اموال پول نقد باشد، یا اموال منقول و غیر منقول. امّا فتواى فقهاى اهل بیت این است که اگر زن فرزند نداشته باشد، از زمین ارث نمى برد، ولى بنا بر قول مشهور از قیمت توابع و ملحقات آن، مانند درخت و بن، ارث مى برد، نه از خود مال:

در بین فقیهان شیعى مذهب درباره بى بهرگى همسر از زمینهاى باقیمانده از شوهر، دونظر، از شهرت بیشترى برخوردارند:

× این بى بهرگى، ویژه زنانى است که فرزندى از شوهر مرده خود، نداشته باشند. شیخ صدوق، در من لایحضره الفقیه، شیخ طوسى، در نهایه و مبسوط، محقق سبزوارى در وسیله، شهید در دروس و لمعه، محقق در شرایع، علامه در قواعد و شرح آن: مفتاح الکرامه این دیدگاه را پذیرفته اند.

شهید در روضه و مسالک مى نویسد: این نظر، همان نظر مشهور بین پیشینیان است.

× این بى بهرگى زن از زمین شوهر متوفاى خود، بى قید و بند است و زنان فرزنددار را نیز در بر مى گیرد. صاحب جواهر، این قول را مورد پذیرش بیشتر فقیهان شیعه مى داند. مانند:

ثقه الاسلام کلینى، شیخ مفید، سید مرتضى، شیخ طوسى در استبصار، حلبى، ابن زهره و حلّى. ابن ادریس، بر آن ادعاى اجماع کرده است. به هر حال، قدر متیقّن در مساله این است که: بى بهرگى زن بدون فرزند، از زمینهاى باقیمانده از شوهرش، مورد پذیرش همه فقیهان امامى است و هیچ یک از آنان، در این باره نظر خلافى ندارند، به غیر از اسکافى که مخالفت او، به اعتبار اجماع، خدشه اى وارد نمى کند، زیرا اجماع، هم پیش از او و هم پس از او وجود دارد. بنا بر این، اگر زن شیعه باشد و شوهر سنّى، قاعده الزام مى گوید: ارث بردن زن از زمین (املاک) جایز است.

قاعده التزام

این قاعده، از جهت موضوع، اختصاص به مواردى دارد که دو طرف عقد، یا ایقاع، پیرو مذهب فقهى واحدى باشند و حکم این مذهب، از جهت درستى و نادرستى و سلب و ایجاب، غیر از حکم مذهب فقهى امامى باشد. مانند این که دو طرف عقد در مثال اوّل شافعى باشند و دو طرف طلاق و ارث، در مثال دوم و سوم پیرو مذاهب اهل سنّت و هیچ یک از دو طرف، شیعه نباشند.

این موضوع قاعده دوم است و به روشنى متفاوت با موضوع قاعده اوّل و هیچ توجیهى براى در هم آمیختن این دو موضوع وجود ندارد.

امّا حکم قاعده التزام: در مثال اوّل، حقّ خیار ثابت است و در مثال دوم، طلاق صحیح است و در مثال سوم، ارث زن از زمین، ثابت است. همه این احکام، به مقتضاى قاعده التزام، به حکم واقعى ثانوى است، اگر چه مقتضاى حکم واقعى اوّلى، در تمام این مثاله، نادرست بودن است و حرمت. این حکم، غیر از حکم قاعده الزام است. زیرا در مورد قاعده الزام، حکم در مثال اوّل، عبارت بود از جواز مال براى طرف امامى بهره مند، بدون ثبوت اصل خیار(به حکم واقعى ثانوى) و در مثال دوم، عبارت بود از جواز مال براى زن در زمینها و مالهاى غیر منقول، بدون ثبوت حق ارث براى او، در حالى که در مورد قاعده التزام، حکم شرعى، از بطلان، به صحّت و ثبوت تبدیل مى شود، خواه در عقد، خواه در ایقاع و خواه در حکم.

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته فقه با موضوع همزیستى فقهى مذاهب و ادیان قاعده الزام و قاعده التزام

تحقیق در مورد قاعده ضمان ید

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد قاعده ضمان ید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد قاعده ضمان ید


تحقیق در مورد قاعده ضمان ید

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه54

 

معنای لغوی ضمان

در اینکه لغت ضمان از چه کلمه‌ای مشتق شده اختلاف می‌باشد. برخی می‌گویند ضمان از ضم به معنای ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر است. در حالیکه اکثر لغویون ضمان را در مصدر ضمن می‌دانند که معنای آن چیزی را به عهده کسی نهادن می‌باشد. قول اول را صاحب کشاف‌القناع گفته است.

او می‌گوید: «ضمان مشتق از ضم است» و در ادامه می‌افزاید: «اگر اشکال شود به اینکه لام‌الفعل در ضمان «نون» است در حالیکه در ضم «میم» است در پاسخ گفته می‌شود این به خاطر اشتقاق اکبر است. و منظور این است که ضمان با توجه به معنای آن در بسیاری از حروف اصلی نیز با «ضم» مشترک است.[1]

اما قائلین دوم بسیارند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود:

درالقاموس آمده است: «ضمن الشیء و به کعلم ضماناً و ضمناً فهو ضمین کفله»[2]

مؤلف «تاج‌العروس» می‌گوید: «ضمن الشیء به معنی تضمنه و منه قولهم، مضمون الکتاب کذا وکذا»[3]

در لسان‌العرب چنین آمده: «ضمن: الضمین! ضمن‌الشیء و به ضمناً و ضمانا، کفل به و ضمنه ایاه کفله»

از تمام نظارت درمی‌یابیم که ضمان مأخوذ از «ضمن» است و نه «ضم» پس هرگاه گفته شود: ضمنت مالک معنای آن این است که «من آن را به ملکیت خودم درآوردم و عهده من به آن مشغول است» نه اینکه «من مال تو را به مال خودم ضمیمه کردم» زیرا این معنی غلط است و علت بطلان این است که اگر اصل ضمن عبارت باشد از «ضم یا ضمم» در این صورت، وجهی برای حذف یک میم و تبدیل آن به «نون» وجود ندارد. پس حقیقت این است  که ضمن اصل است برای ضمان و ضمان از آن مأخوذ می‌باشد.

معنی اصطلاحی ضمان:

مفهوم ضمان در اصطلاح فقها و حقوقدانان اسلامی به دو بخش کلی تقسیم می‌شود که با بیان هریک از این دو بخش معنای اصطلاحی ضمان روشن خواهد شد.

1- ضمان جعلی 2- ضمان قهری و خارج از قرارداد

- ضمان جعلی: تعهدی است که در آن متعهد به اختیار خود عهده‌دار پرداخت مالی می‌شود.[4]

- ضمان قهری و خارج از قرارداد: نام دیگر این ضمان، ضمان واقعی است که آن را ضمان مثل یا قیمت نیز گویند.[5] و آن عبارت است از اینکه شخصی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در مقابل تصرف مال دیگری تعهد پرداخت مقدار معینی نکرده است اعم از آنکه اصلاً تعهدی وجود نداشته باشد و ضمان منحصراً به حکم قانون باشد. مانند موارد: ید، اتلاف، سبب و غیره. و یا اگر تعهدی هم وجود داشته تعهد صحیحی نیست. مانند مقبوض به عقد فاسد یا تعهد صحیحی وجود دارد ولی مقدار مورد تعهد تعیین نشده است مانند عاریه به شرط ضمان و عاریه طلا و نقره.

پس از ذکر معنای مختلف ضمان باید دانست که معنای مطلق ضمان یک چیز بیشتر نیست که مرحوم علامه بجنوردی آن را چنین تعریف می‌کند: «اگرچه فقها، برای ضمان تعاریف متعددی ذکر کرده‌اند و


[1] - کشاف القناع عن متن الاقناع. 362:3

[2] - القاموس المحیط، ماده ضمن، 243:4.

[3] - تاج‌العروس، فصل الضاد من باب النون، 265:9.

[4] - مقالات حقوقی، دکتر گرجی، 35:1.

[5] -همان مدرک

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قاعده ضمان ید

دانلود مقاله بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی شهر تهران

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی شهر تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:
در این تحقیق به بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی شهر تهران پرداخته شد، بدین ترتیب پس از تدوین سوال و فرضیه دال بر اثبات ثبت بازی درمهد کودک بخصوص بازی گروهی و باقاعده درمهد کودک بر میزان رشد اجتماعی، بررسی مباحث نطری و بخصوص نظری وایلند درمحیط رشد اجتماعی تأکید شد، پس از آن تعداد و 60 نفر به عنوان نمونه تحقیق به صورت تصادفی با روش نمونه¬گیری خوشه¬ای گزینش شدند و از پرسشنامه وایلند بر روی آنها اجرا گردید. سپس از طریق آزمونt استیودنت گروههای مستقل با آزمون فرضیه تحقیق پرداخته شد و مشخص گردید که میانگین رشد اجتماعی کودکی یا کودکانی که درمهد کودک بازی گروهی و با قاعده انجام می¬دهند درمقایسه با کودکانی که در مهد کودک بازی گروهی و با قاعده انجام نمی¬دهند، بالاتر است و این تفاوت ازلحاظ آماری در سطح 1 0 / 0 * معنا دار می¬باشد. بنابراین می¬توان نتیجه¬گیری نمود که بازی گروهی و با قاعده درمهد کودک می¬توان تأثیر مثبتی را در افزایش رشد اجتماعی کودکان ایفا نماید.

 

فصل اول:
موضوع
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت پژوهش
هدف پژوهش
فرضیه

تعریف مفهومی و عملیاتی
موضوع: بررسی تأثیر بازی گروهی و باقاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی منطقه 7 تهران بر اساس تست رشد اجتماعی وایلند.
مقدمه:
بازی که به معنی تلاش و فعالیت لذت بخش و خوشایند و تفریح است برای رشد همه جانبه کودک ضرورت تام دارد. کودک از طریق بازی احساسات و رویاهای خود را بروز می¬دهد. استعدادهایش راشکوفا می¬سازد، کنترل به موقع اعمال و حرکات را می¬آموزد، بر تجاربش می¬افزاید، دنیای درون و اسرار و مشکلاتش را بارز می¬سازد و انرژی ذخیره شده خویش راهر جهت مطلوب به مصرف می¬رساند. کودک از طریق بازیها، مشکلات و همکاری و رعایت حقوق دیگران و قوانین اجتماعی را یاد می¬گیرند. (شفیع آبادی، 1372 ) .
کودکان خردسال نمی¬توانند افکار و عقاید و احساسات خود را به وضوح ازطریق کلمات و گفتار بیان کنند. بازی بخش عمده¬ای از زندگی کودک پیش دبستانی را تشکیل می¬دهد و باعث رشد شخصیت او می¬گردد. موجبات شادی و لذت و انبساط خاطر کودک را فراهم می¬کند. همکاری و نوع دوستی و اطلاعات و قوانین را به کودک یاد می¬دهد، دامنه تجسم و قصور او را می-گستراند و کودک را به مشاغل گوناگون آشنا می¬سازد. (قاضی، 1370 ) .
بنابه اظهار کارل ، گروهی یکی از روانشناسان بزرگ سوئیسی، بازی کودکان مقدمه ای برای کوششهای آینده و آماده شدن برای زندگی آینده است. بدان سان که درآن جدی بودن زندگی بزرگسالات بر دوش کودک سنگینی نمی¬کند. او می¬گوید دربازی پلیس و ژاندارم کودکی که نقش ژاندارم را می¬آفریند و به دستگیری دردی می¬رود، گذشته از این که نیروی جهانی او توسعه می¬یابد به تأثیر اصل اخلاقی و اجتماعی نیز می¬پردازد و در ضمن وظایف و حدود اختیارات این شغل رانیز می¬آموزد. به عکس کودکی که نقش دزد را بازی می¬کند، با دستگیر شدن و پذیرفتن گوشمالی و در واقع زشتی دزدی را می¬پذیرد و به اجرای عدالت اجتماعی احترام می¬گذارد، به هر حال از دیدگاه گروهی، هدف بازی در خود نرفته است و بازی نمایانگر زندگی و فعالیت آزاد کودک بوده، در حقیقت او را برای اجرای کارها و وظیفه های سنگین آینده خود آماده می¬سازد(بهرامی ، 1370)
. در کتاب روان شناسی درمانی آلفرد، آدلر که درسال 1907 نوشته شده است بازی به معنای ارضاء غیر واقعی (بیرون از حد حقیقت ) اجمالی مانند برتری جویی و خود نمایی تفسیر شده است و آدلرانیها را سر آغازی برای بیان گذاری ابتدایی ترین و اندیشه آدمی تلقی می¬کند. برتری جویی و خود نمایی در سال های کودکی امکان می¬دهد که امیال فرد را به سادگی نشان داده و آنها ر اآرام سازند. بدین معنی که کودکان خردسال در بازیهای خویش واقعیت را با توجه به خواستهای خویش دگرگون جلوه می¬دهند. زیرا دانش لازم برای پیروی از حقیقت دارند و به این ترتیب ناتوانی و * خود را بر طرف می¬سازند.روشن است که آنچه را که بزرگسالان ارضاء غیر واقعی می¬نامند برای کودکان مفهوم ارضاء واقعی میل خود نمایی و برتری جویی ر ادارا می-باشد. (قشلاقی، 1356 ).
روان شناسان امروزی همه بر آنند که کودک بر اساس نیازهای درونی به بازی می¬پردازند ، و فعالیتها و کوشش های آگاه یا ناخود گاه وی به منظور آماده ساختن خویش برای زندگی آینده است البته ممکن است از بازی نکات سودمندی فراگیرد که بعداً در زندگی وی به کار آینده. لکن به دست آوردن تجربه و مهارت، یک نتیجه فرعی بازی است و هدف اساسی به شمار نمی¬رود. در نتیجه با توجه به نظریات علمای تعلیم و تربیت، توجه و ایجاد امکانات برای بازی ،به کودکان فرصت می¬دهند تا بهتر یاد بگیرند. بنابر این بازی می¬توان، تقریباً به تمام هدفهای تربیتی از قبیل رشد بدنی و ذهنی، فهم عمومی و تربیت اجتماعی و اخلاقی کودک کمک کند. تربیت بنیاد بشریت است. تربیت کوران رابینا ، لنگان راتوانا، خود خواهان را مردم دوست و نابشرها را بشر می¬سازد. کودکان خود را چنان تربیت کنید که بنیان گذار زندگی نو وخادم بشریت باشد. روسو می¬گوید:«طبیعت انسان را نیکو خلق کرده و لی جامعه او را شریر تربیت نموده طبیعت انسان را آزاد آفریده لیکن جامعه او را بنده گردانیده طبیعت انسان را خوشبخت ایجاد کرده ولی جامعه او رابدبخت کرده است نسبت به عالم طبیعت به جامعه مثل نسبت خیر است به شر. تربیت عبارتست از ، اعمالی که موجب تجلی شخصیت انسانی و بروز تمایلات و عواطف عالی بشری است. پایه¬های زندگی خود برروی چگونگی آموزش و پرورش کودکان قرار دارد. یکی از عواملی که در تربیت کودک مهم است ، محیط و هم صحبتان و مراودههای اجتماعی کودک است چون بشیر با کودکان همسال خود مشغول بازی و اعمال کودکانه است. مطمئناً عادات و اخلاق دیگران دراو موثر خواهد بود. روح کودک پاک است و برای گرفتن هرنقشی آماده پس در اثر روان اجتماعی نادرست ممکن است به زودی نا پاک گردد. بنابر این یکی از مسائلی که در تربیت کودکان اهمیت دارد بازی و تفریحات و سرگرمیهای اوست. پیاژه ، رشد اجتماعی کودک را به 3 مرحله تقسیم می¬کند: مرحله نخست کودک خود محور یا خود میان بینی است. مرحله دوم کودک کوشش می¬کند روابط اجتماعی واقعی بر قرار کند. مرحله سوم داد و ستد اجتماعی به وجود می¬آید با دیگران رفتار احترام آمیز دارد.(پارسا، 1371 ) .
رابطه عاطفی بین کودکان و اطرافیان، مخصوصاً با مادر دراولین سال زندگی دررشد اجتماعی او نقش تعیین کننده¬ای دارد. نحوه ارضاء نیازهای کودک زیر بنای نگرش وی را در آینده نسبت به دیگران می¬سازد. کودک به تدریج و ضمن ارتباط با دیگرا ن به مهارتهای اجتماعی خود می¬افزاید و علیرغم دوره اول کودکی که همبازی ها نقش چندانی در زندگی کودک ندارد، در دوره پیش دبستانی دوستان تأثیر بسزایی در رشد اجتماعی کودک دارند و مهارتهای اجتماعی کودک راافزایش می¬دهند. کودک دراین مکان ها به تجربه و یادگیری می¬پردازد و روشهای ارتباط با دیگران را فرا می¬گیرد و به نقاط ضعف و قدرت خود پی می¬برند. (شفیع آبادی، 1372 ) .
از 2 تا 4 سالگی کودکان که در آغاز افرادی غیر اجتماعی هستند به افراد اجتماعی تبدیل می¬شوند. کودک در اثر بازی با کودکان دیگر یعنی از راه مشارکت در فعالیتهای آنان و دادن و گرفتن اسباب بازیها، در اندک زمان روح سازگاری دراو پدیدارمی¬شود. همچنین او از راه تقلید کردار و گفتار همچنان های همبازیش می¬کوشد خود را به شکل آنان در آورده و مطابق با الگوی قابل قبول گروه خود رفتار کند. (پارسا، 1371 ) .
نخستین رشد اجتماعی اندکی پس از تولد کودک آغاز می¬شود و شامل آموزش های گوناگون است سپس زبان آموزی به تدریج انجام می¬شود. کودک در سنین 5 تا 6 سالگی دچار دگرگونی های فراوانی در روابط با کودکان دیگر، با پدر و مادر و بزرگسالان می¬شود، این دوره از لحاظ اجتماعی و سازگاری کودک در آینده چنان اهمیت دارد که باید دوره اصلاح و تصحیح رفتار اجتماعی کودکان نامید. در این دوره برای رشد کودک وجود کودکان دیگر از اهمیت فراوانی بر خورداراست و آرامش روانی او هنگامی تأمین می¬شود که افراد گروه او را پذیرفته باشند. به تدریج که طرز رفتار و ارتباط با دیگران را در می¬یابد،نظرش درباره خودش بهتر می¬شود و در نتیجه در کارهایش توفیق بیشتری بدست می¬آورد. (پارسا،1371 )

 


بیان مسئله:
از آنجا که به نظر می¬رسد که کودک در سالهای اولیه زندگی به شخصیت خود پی می¬برد و این شناخت را در خلال حرکات وی می¬توان دید، تربیت و تعلیم صحیح می¬تواند در این میان مؤثر واقع شود. یکی از بهترین وسایلی که می¬توان آموزش و تربیت را ایجاد کند، بازی است. کودک در خلال بازی به کشف محیط خود می¬پردازد و ازطریق بازی نخستین گامها را برای ایجاد اجتماعی شدن بر می¬دارد. او همکاری و تعاون با گروه را می¬آموزد، یاد می-گیرد که چگونه بر دیگران تأثیر بگذارد و چگونه از دیگران تأثیر پذیرد. بازی کودک را از افسردگی و خمودی خارج کرده و باعث شرکت وی درگروه می-شود و به او یاد می¬دهد که برای پذیرش و موفقیت درگروه باید چه تواناییهایی داشته باشد و چگونه می¬تواند ازتوانایی دیگران برای رفع نیاز خود و نیاز دیگران استفاده کند. بازیها در اجتماعی شدن کودکان سهم بسزایی دارد. اطفال اغلب برای اولین باز از راه بازیهای دسته جمعی خود به ارزش کودکان دیگر که بدون آنها بازی مقدور نیست پی می¬برد. به وسیله بازی آنها یادمی-گیرند که چگونه یکدیگر را قبول داشته باشند، درباره قوانین بازی توافق کننده و دسته جمعی بر گروه رقیب پیروز شوند. مفهوم همکاری و پیروزی و شکست ، هم چشمی وبرتری طلبی اغلب در این دوره ازورای بازیهای البته جمعی استنباط می¬شوند و به رشد لازم می¬رسند از طرف دیگر بازیهای چون ، آشپزی ، خانه داری، دکتر بازی و غیره باعث آمادگی کودک برای احراز شغلی در آینده و تفهیم نظامی اجتماعی می¬شوند. با توجه به این مطالب سوالی که در اینجا مطرح می¬شود، این است که آیا بازی دسته جمعی و با قاعده در مهد کود ک که تحت نظر مربی است، باعث افزایش رشد اجتماعی می¬شود؟

 

ضرورت پژوهش:
بر هیچ کس پوشیده نیست که عدم وجود امکانات لازم برای کودکان در هرسنی، ازرشد مناسب و لازم آنها دران سن جلوگیری یا آن راکند می-سازد.بدین ترتیب درصورتی که محیط دوران کودکی جهت پرورش و باروری جنبه اجتماعی کودک به اندازه کافی غنی نباشد، کودک درآینده فردی منزوی و گوشه گیر بار آمده ویاجهت ابزار وجود خویش و بودن درگروه هموار به افراد قویتر در این زمینه ها وابسته می¬شود و با انتخاب شخصیت اتکایی و وابسته می¬کوشد ضعف های خود را نسبت الگویی که بر می¬گزیند مخفی سازد و چون بازی و بخصوص بازیهای گروهی و با قواعد برای کودکان 5 تا 6 ساله (دوران پیش دبستانی ) در آماده سازی آنها جهت شرکت در روابط اجتماعی آینده نقش مهمی ایفا می¬نماید. لذا تحقیق حاضر به انعکاس اهمیت آن در زشد اجتماعی کودکان به والدین و مربیان خواهد پرداخت و اهمیت آن ، این است که به معلمان و مربیان و والدین کمک کند تا با استفاده از وسایل بازی و اهمیت دادن به بازیهای گروهی کودکان و دادن نقشهای اجتماهی در حین بازی به آنها به اجتماعی شدن آنها کمک کنند.

 

هدف پژوهش:
واضح است که کودکان درخلال بازیهای گروهی، انعطاف پذیری، نوبت گرفتن و اجتماعی شدن را تجربه می¬کنند و رضایت خود را تاگرفتن نتیجه به تأخیر می¬اندازد و با صبر و استقامت و انتظار کشیدن را درخود تقویت می-کنند. به این ترتیب بازی هایی که کودک درآن به صورت گروهی بازی می¬کند او را مجبور به رعایت نکات اجتماعی می¬کند. البته در ابتدا کودک ازنقش دیگران که با او بازی می¬کنند آگاه نیست و در خلال بازی با آنها ، تمام قوانیش متمرکز به خودش می¬باشد ولی به مرور به نقش آن افراد پی برده و یاد خواهد گرفت که چگونه با غریبه ها رابطه برقرار کرده و آنها را به بازی دعوت و مسائلی را که یک بازی مطرح می¬کند به کمک آنها حل نماید. پس در خلال بازی گروهی که کودک مفاهیم صبر و حوصله ، احترام به حقوق دیگران، افزایش اعتماد به نفس ، پیروزی و شکست و مانند آن را یاد خواهد گرفت . به طوری که بامشاهده بازی کودک می¬توان به میزان فعالیت اجتماعی او پی برد. با توجه به مطالب مذکور تحقیق حاضر در نظر دارد تفاوت رشد اجتماعی کودکان را از طریق تفاوت موجود درنوع بازیهایشان (بازیهای گروهی و باقاعده با بازیهای فردی یا چند نفره بدون قاعده ) مورد سنجش قرار دهد و چون اغلب بازیهای گروهی منظم درمهد کودک با نظارت مربی انجام می¬گردد لذا دو گروهی که در این تحقیق جهت رسیدن به هدف پژوهش حاضر مورد استفاده قرار می¬گیرند، از بین کودکان مهد کودک رو، و کسانی که به مهد کودک نیمی¬روند ، انتخاب می¬گردند. درصورتی که فرضیه تحقیق که مدعی وجود ارتباط بین میزا ن بازی دختران 4 تا 5 ساله و رشد اجتماعی آنان می¬باشد،مورد تأیید قراربگیرد،درآن صورت می¬توان با استفاده از بازیهای و افزایش کمیت و کیفیت آنها در رفع مشکلات موجود در روابط اجتماعی کودکان استفاده نمود . همچنین با افزایش آگاهی والدین از نقش و اهمیت بازیها می¬توان از آنها جهت کاربرد بازیهای مناسب سن کودکانشان بهره گرفت.
فرضیه پژوهش:
1 – بازیهای گروهی و باقاعده که تحت نظر مربی در مهدهای کودک انجام می¬گیرد به طور معنی داری باعث افزایش رشد اجتماعی دختران می¬شود.
تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه¬ها:
مفهومی:
بازی عبارتست از فعالیتی که بدون وجود نیروی خارجی (زور و اجبار ) و کاملاً اختیاری و بدون هدف و منظور خاصی انجام داده می¬شود، به طوری که انجام آن سبب لذت و آرامش می¬شود.برای کودکان بازی یک راه میان بر برای دست یابی به مسائل دنیا است. بازی عبارت است ، از خود، بدون ترس. (طباطبایی نیا، 1366 ).
رشد اجتماعی عبارت است از ، توانایی کودک برای ایجاد روابط نیکو با دیگران و همکاری با آنان.و کودک تا زمانی که به رشد عقلی نرسد، استعدادهای اجتماعی دروی پدیدار نمی¬شود و نمی¬توان مردم و محیط خود را بشناسد و باآنان رابطه بر قرار کند. (پارسا، 1371 ) .
مهد کودک = کودکان پیش از دبستان برای آموزش و نگهداری به آنجا سپرده می¬شوند و از خدمات آموزش و پرورش استفاده می¬کنند.(پارسا، 1371).
عملیاتی:
اجتماعی شدن، منظور نمراتی است که فرد با کودک در تست وایلند به دست می¬آورد. بازی، هر فعالیتی که بوسیله آن انسان خود را از دنیای کار جدا می-کند.

فصل دوم:
تاریخچه بازی
اشاره¬ای گذرا به تاریخچه روانشناسی کودک
بازی ار دیدگاه اسلام
بازی از دیدگاه اسلام
بازی از نظر قرآن
بازی در کردار و گفتار معصومین
بازی از دید روانشناسی قدیم
بازی از دید روانشناسی جدید
تعریف بازی و فرق آن با کار
بازی و رشد اجتماعی
ارزش بازی برای کودکان
شرط مقررات خوب و جامع
فوائد بازی
چرا بازی برای رشد کودکان ضرورت دارد؟
انواع بازی
بازی سمبلیک
بازی و بیان کلامی
عوامل مؤثر در بازی
رشداجتماعی کودک
رفتار اجتماعی کودک
اصول رشد شناختی اجتماعی کودک
مراحل رشد ذهنی اجتماعی کودک کودکستانی و مهد کودکی
بازی درمانی

تاریخچه بازی
شروع بازی را می¬توان به گذشته های دور، حتی از بدو پیدایش انسان نسبت داد. در حقیقت بازی جزیی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است و در کل تاریخچه بشریت مندرج . انسان از نظر فیزیولوژیکی نیاز به جنبش و حرکت دارد و بازی جزمهم این جنبش و حرکت است. انسان برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفکر دارد و بازی خمیر مایه تفکر است. تشکیل اجتماعات اولیه بشری نحوه و شکل جدیدی از بازی را پدید آورده بازیهای گروهی به صورت بازیهای نمایش از عبادت ارواح و پرستش اشیاء گرفته تا رقص شکار و رقص جنگ، مجموعه¬ای ازراههای بر آوردن نیازهای جسمانی و ذهنی افرادی فراهم گرداند. خواه به این مجموعه بازی نام دهیم و خواه نامی دیگر، دراصل مطلب تفاوت چندانی پدید نمی¬آید. در ابتدای تاریخچه بشر، مواد و اشیاء خام و طبیعی به دست آمده از طبیعت بود. قطعه¬ای سنگ، به دست گرفتن آن ، حرکت دادن آن، و سر انجام غلتاندن یا پرتاب آن همه نوعی بازی محسوب می¬گردید. رشد ذهنی یا اجتماعی انسان و تسلط پیش رونده او بر طبیعت امکان دست کاری در اشیاء طبیعی را به وجود می¬آورد و از این زمان اشیایی به خواست انسان تغییر شکل دادند تا بتوانند اندیشه او را درشکل دهی به بازی غذای بیشتری بخشند و روح او راضی تر گردانند. از این زمانها آثاری دردست است. * روی دیواره نمادها و شاید آنها با مواد مورد نیازبازی به برداشت ها از قدمت بازی ارزش بیشتری خواهد بخشد. ابداع زمان در جهت انتقال اندیشه¬ها و تشکیل جوامع بزرگتر بشری به علت آسانتر شدن راه تبادل اطلاعات ، بدعت جدیدتری دربازی به وجود آورد. در واقع این دوران آغازگر بازیهای خلاقانه تری است که نیاز به استفاده از زبان و کلمات برای انجام آنها ضروری بود. (مظلوم، 1377 )
اشاره¬ای گذرا به تاریخچه روان شناسی کودک
مطالعه علمی درباره رفتار کودکان سابقه چندانی ندارد و مطالعه علمی در این زمینه تازه آغاز شده است، قبلاً فلاسفه درباره اهمیت دوران کودکی و تأثیر آن در شخصیت انسان در بزرگسالی بحث و گفتگو کرده¬اند. درقرن 19 داروین بیوگرافی کورک را منتشر کرد. اولین مطالعه جامع در زمینه رشد کودک در سال 1882 قرن 19 توسط پرایر حاصل مطالعات وی در کتاب هیجانی به نام «ذهن کودکـ » منتشر شده، پرایر درباره بازتاب ها، تواناییهای حسی و رشد هیجانی و فرایندهای فکری کودک مطالبی نوشت و در واقع این کتاب در تاریخ روان شناسی کودک نقطه عطفی بوده است. در مطالعه کودکان، روشهای تجربی اهمیت زیادی پیدا کرده است. وچون کودکان نمی¬توانند درباره حالات درونی خود سخن بگویند به کاربردن روشهای درون نگری بی اهمیت تلقی گردید. (مظلوم، 1377 ).

 

بازی از دیدگاه اسلام
کودک را باید تا هفت سال آزاد گذاشت و پس از آن در مدت هفت سال باید به تربیت و ادب اهتمام نمود. « حضرت علی »
بازی امری طبیعی و همانند نفس کشیدن برای کودک ضروری است. کودک موجودی زنده است و هر موجود
زنده باید فعال باشد، بازی برای کودک ، نوعی فعالیت و کار است .کودک ندانسته عاشق بازی است و شاید شدیدترین محرومیت برای او باشد که از بازی محرومش کنند. کودک فطرتاً نیاز به بازی دارد. اسلام این آیین مقدس فطری نیز به نیاز طبیعی کودک توجه داشته و دستور داده که او را آزاد بگذارند تا بازی کند و بر این عقیده که بازی تلف کردن وقت نمی¬باشد.رشد را به معنی دست یافتن به واقعیت های آفرینش گرفته اند. بر خلاف «فی » که باز ماندن از واقعیتهای آفرینش و گم کردن آنهاست. اما ژرف اندیشان که بهتر توانسته¬اند به عمق معنی راه یابند می¬گویند «رشد » عبارت است از این که تنی داشته باشی در خدمت و دلی در معرفت و سری درمحبت . بدین ترتیب، مربیان، والدین و غیره باید طفل را در مسیری قرار دهند که از رشد باز نماند. در انسان های بالغ و کودکان دانش¬آموز این هدفها را از راه تقویت ایمان و فعالیتهای واقع¬گرایانه به تفکر و عبادت ورزشی و بازی حاصل می¬شود. اما در دوره اولیه کودکی راهی جز گرایش طفل به بازی وجود ندارد، او درضمن بازیهای مطلوب هم تنش برای خدمت آماده می¬شود و هم اصل معرفت و محبت بار می¬آید. به همین جهت است که کودکی و بازی با عنایت به رهنمودهای اسلامی لازم و ملزوم یکدیگرند و اگر بازی را از کودک بگیرند تنها ازرشد محرومش می¬کنند، بلکه حیات را هم از او می¬گیرند، برای این که کودک ضمن بازیهای کودکانه هر چه بهتر درمسیر رشد قرار بگیرد، لازم است که مربیان بیشتر به بازیهای سازنده توجه کرده و باهدایت دقیق و صحیح از بازیهای کور و بی هدف و بی معنا جلوگیری کنند و یا لااقل آنها را کاهش دهند.

بازی از نظر قرآن
اغلب بازی در قرآن «لعب » در 5 آیه و اغلب با لغات فرض قبل از آن و «لهو» بعد از آن ، آمده است.
گاهی با هزواء و در همه آیات اشاره به یک مشغول کننده و بیشتر به معنی غرق شدن در امور زندگی می¬باشد و چون قرآن راهنمای یک زندگی همراه با فکر و هدف است، بازی را نهی کرده است و آن را از کار جدا می¬داند، مگر در مورد کودک که به تدریج از احساس وادراک به تفکر و تکامل ذهنی عملی می-رسد. در سوره «یوسف » در گفتار برادران یوسف به پدرشان آمده است « یوسف رافردا با ما بفرست تا به جهد و بازی کند» حضرت یعقوب در مقابل این حرف منطقی آنان تسلیم می¬شود ، یعنی با این که پیامبر است به خود اجازه نمی¬دهد به خاطر دل خود حضرت یوسف را از زندگی طبیعی باز دارد و به این ترتیب واگذاشتن کودک برای بازی یکی از خصوصیات اخلاقی انبیاء و روش تربیتی قرآن می¬باشد.

بازی در کردار و گفتار معصومین
در گفتار یکی از معصومین آمده است که « بگذار کودک بازی کند » و عملاً مردم در زندگی امام جعفر صادق (ع ) ، ما شاهد انواع بازیهای پرورش دهنده قوای عقلانی و جسمانی هستیم که به عنوان الگوی پرورش در عمل و فرهنگ تربیتی اسلام می¬توان از آنها نام برد که دراین فرصت آن را بیان می¬کنیم:
ازبازی ها دو بازی اختصاصی بدنی بود که بعد به شهرهای دیگر کشیده شد. بازی اول که جنبه آموزشی و تقویت ذهن را داشت و دوم جنبه حضور ذهن و توجه به هدف خاص داشتن.

بازی از دید روان شناسی قدیم
در قرن 19 این سئوال مطرح شد که چرا بچه انسان با حیوان بازی می¬کند.
اسکینر : عقیده داشت منظور از بازی کودکان خارج نمودن نیروی اضافی است. لگدزدن، غلطیدن ، جیغ زدن و دویدن و بازیهای جمعی برای مصرف نیروهای اضافی است.
هال : در رشد دوره کودکی تاریخ نژاد تکرار می¬شود پس کودک با بازیهای مختلف لازمه به هر دوران از عصر حجر و از دوره مفرغ باید بگذرد.
ویلیام استون : بازی یک غریزه برای رشد و نمو استعدادها و تمرین مقدماتی برای اعمال آینده است.
گال : در نظریه معروف به نظریه غریزی می¬گوید: بازی عبارت از تمایل موجود زنده برای رسیدن به غرایز قبل از آن که میدان عمل پیدا کند.
فروبل : این شخص را پیغمبر بازی می¬دانند و اولین کسی است که کودکستان را به وجود آورد زیرا او مدرسه خود را به باغ و کودکستان تبدیل نمود، وی معتقد بود که بازی یکی از مواردی است که کودک می¬تواند یادبگیرد، کشف کند و کنجکاویش را ارضاء کند وی اقدام به تهیه وسایل بازی متعدد برای کودکان نمود. (آرین، 1370 ) .

 


بازی از دید روانشناسی جدید:
یکی از بر جسته ترین مطالبی که در نظرات روان شناسان جدید به چشم می¬خورد ، این است که کودک با وسایل نسبتاً عادی در زندگی به بازی می-کشاند و دیگر این که از طریق محسوسات به طور یکسان حواس پنجگانه ذهن او را پرورش می¬دهند و مسئله دیگر این که برای هر سنی وسایل و بازی های خاص انتخاب می¬کند و نه دیرتر حسی را رشد می¬دهند و سعی بر این است که رشد سالم و همه جانبه در همه اعضاء و حواس ایجاد شود، اگرچه این نظر را روسو در کتاب اصیل در روان شناسی مترقی قدیمی بدین گونه ابراز داشته است . هر سن، هر حالت از حیات ، کمال بلوغ متناسب با خود رادارد که مخصوص آن است ، آموزش و پرورش باید این پیشرفت را تسهیل کند و به کمال برساند. مجموع این پیروزیها که سبب توفیق در کار تربیت می¬شود اگر مرحله¬ای از مراحل مورد غفلت قرارگیرد، فرصتی برای همیشه از دست رفته و اقدامات بعد سودی نخواهد داشت و نیز هر گاه تربیت قبل از پایان رشد متوقف گردد، شکست مربی هم از این هم بزرگتر خواهد شد ولی در روش جدید پرورش کودک بیشتر بر مبنای مشاهده و سپس راهنمایی است. دیگر این که وسایل و انواع بازیهای برای رشد در مراحل مختلف وجود دارد ، یعنی رشد کودک از روی «عوامل عمده تکوینی » مراحل تربیت روشن می¬گردد، و در هر دوره از ادوار رشد فعالیتها ، یعنی : در سالهای نخستین و زندگی فعالیت اعصاب حسی – حرکتی درجه اول اهمیت قرار دارد. این تصورکه برای تربیت هر عامل عمده تکوینی زمان مشابهی وجود دارد ، بیشتر به تصور دورههای حساس است. ماریا مونته ، اهمیت آنها را ازلحاظ آموزش و پرورش نشان می¬دهد، و می¬توان گفت که دورههای عمر تقریباً دوره بازی است و دوره دیگر حافظه است و دوره شرم و دوره شرورو هیجانات . البته غرض پیروان مکتب جدید تربیتی این نیست که سنین عمر را بیش از اندازه به صورت منظور در آورند، بلکه این را معیاری برای شناختی حدود استعداد و کودک است.

تعریف بازی و فرق آن با کار:
دانشمندان مختلف ازبازی تعاریف مختلفی کرده¬اند:
جانسون عقیده دارد که « دنیای بازی غریزه می¬باشد ، به عبارت دیگر تمایلی است فطری که در موقع تولد در کودکان موجود است ».
پارملی معتقد است که «بازی عبارت است از صرف نیرو و بخاطر تفریح و خوش آیندی .بدون در نظر داشتن هدف و فواید آن » .

 


پاتریک بازی ر ااینطور تعریف می¬کند:« بازی عبارت است از عملی آزاد خود به خودی که هدفش در خودش است» .
هال می¬گوید:«بازی عبارت است از عاداتی که در نسلهای سابق به یک صورت ابتدایی و بدون هدف موجود بوده و بعد با عقاب منتقل گردیده و چنان که بعد خواهیم دید، این عقیده به نام آتارسیسم خوانده می¬شود».
عکس¬العملهایی که بازی نام دارد حرکاتی هستند که خودبه خود آزادانه از شخص ناشی می¬شوند . بازی عبارت است از عکس¬العمل کودک در برابر عوامل محیطی و این فعالیت خوش آیند، وقتی موجب رضایت خاطر است که کودک برای بازی خود دلیل ندارد و از آن بهره برداری نمی¬خواهد بلکه آزادانه با خوشحالی به بازی می¬پردازد . بازی به هر شکلی که باشد میل شدید خود را به آزادی عمل ارضاء می¬کند. بازی را می¬توان به منزله فعالیتی دانست که شخص هنگام آزادی می¬توان به میل خویش بدان مبادرت ورزد یا به عبارت دیگر عملی که بدون مانع از روی میل صورت می¬گیرد ، این تمایل در کودک فطری است و لزومی ندارد که آموخته شود زیرا آنها خود به خود به کارهایی که برایشان نشاط انگیزه است، اقدام می¬کنند. (آرین، 1370 ).
دردوران کودکی بازی جنبه غیر رسمی از دوران بلوغ دارد. باافزایش سن کودک از تعداد فعالیتهای تفریحی کاسته می¬شود و به تدریج که شخص مراحل رشد را می¬پیماید بازی هایش از صورت ساده اولیه خارج شده ترکیب و پیچیدگی پیدا می¬کند و از بازیهای سالهای قبل صرف نظر می¬کند. در اصطلاح روان شناسی بازی عبارت است از رفتار ذهنی یعنی طرز قضاوت شخص که فلان عمل را بازی یا کار تلقی نماید چنان که در یک زمان کاراست در زمان دیگر بازی است . طرز تلقی و انفعالات درونی هر کس در کار را تعیین می¬کنند. این است که آن عمل کار یا بازی محسوب شود. بنابر این حد فاصل بین بازی و کار نمی¬توان قائل شد هر فعالیتی می¬تواند کار یا بازی باشد بر حسب اینکه عامل از تعقیب آن چه منظوری داشته باشد.
سلسله اعمال عصبی که باعث درک و تشخیص منظور می¬شود و باعث قدرت در بازی است رشد می¬کنند. کودکان و بزرگان بازی می¬کنند به این که خود به خود رضایت خاطر اعصاب را که احتیاج به استراحت دارند فراهم آورند پس بازی جزء طبیعت ذاتی هر کسی است. یکی از اختلافات بین بازی و کاراین است که چون بازی امر غریزی و فطری است فشار و اجبار مداخله ندارد و امری است اختیاری و نوعی عادت به شمار می¬رود. از این رو فی نفسه لذت بخش است و آسانتر از کار است ولی کار چون به خودی خود لذت ندارد غالباً همراه با اجبار است. دوم این که بازی فعالیت بیشتری نسبت به کار دارد ولی آسانتر و خوش آیندتر از آن است به همین جهت خستگی کمتری ایجاد می¬کند.
اختلاف دیگر بازی در رشد بیش از کار مؤثر است. زیرا بیشتر با احتیاجات در تمایلات فطری مطابقت دارد بنابراین بیش از هر روشی برای فعالیت جسمی و فکری مناسبتر است. فرق دیگر این که در بازی تقریباًتوجه به یک جا و خود به خودی معطوف می¬شود بنابراین انرژی کمتری مصرف می¬شود.
اختلاف دیگر این که قائلند این است که کار را به عمل فکری و بازی رابه فعالیت جسمی تعبیر می¬کنند اما این تعبیر به کلی غلط است و باموازین عملی مطابقت ندارند. زیرا ممکن است اعمال فکری به اندازه اعمال بدنی تولید رضایت خاطر کند و به همان اندازه متضمن مقصود و منظور باشد.علم فیزیولوژی معلوم می¬دارد که هر پاسخ یا عکس¬العملی شامل کار اعصاب و عضلات و غدد است پس دلیلی نیست که بازی و کار از لحاظ اعمال فیزیولوژی فرقی با هم داشته باشد.
اختلاف دیگری که بین دو است که بازی مقدم بر کاراست و در کارنشاط و علاقه خود به خودی و غریزی نیست و هدف کار مانند بازی در خودش نیست و برای کار تمرین و مراقبت زیاد لازم است. وقتی کار از بازی و تفریح خالی باشد خسته کننده بوده و ارزش نخواهد داشت هم چنین بازی وقتی به صورت ابتدایی و بدون هدف باشد مفید نخواهد بود. بازی طوری باید انتخاب شود که فواید جسمانی و عقلانی در ان مندرج باشد به طور خلاصه در بازی بایستی مقدار کار وکوشش گنجانده شود. اگربازی تا حد خستگی اعمال شود اثر معکوس دارد و بی فایده می¬شود. کودکانی که در این امر فرط می¬کنند از درس عقب افتاد . و نتیجه مثبت بدست نمی¬آورند نظر به اهمیت جسمانی و عقلانی و نقشی که بازی در توسعه پرورش قوای ذهنی دارد، لازم است مطالعات بیشتری در این زمینه اعمال گردد. (مهجوری، 1378 ).

 


بازی و رشد اجتماعی
فروبل معتقد است که باید کودک را برای زندگانی اجتماعی اینده تربیت نمود،زیرا در کودک توان بالقوه اجتماعی بودن موجود است و صرفاً همنشینی با دیگران باعث به فعل در آوردن بالقوه اجتماعی کودک می¬شود . او می¬افزاید که همنشینی با دیگران می¬تواند به صورت بازی انجام شود و در این هنگام بازی علاوه بر تکامل نیروهای جسمی و عقلی کودک باعث می¬شود تا او در مورد پژوهش ویژگیها وخصوصیات همکاری، همیاری، بردباری ، راستگویی ، یک دلی ، وابستگی گروهی، استقلال و توجه به حقوق دیگران از طریق بازی است، بازی عاملی است برای ایجاد مراوده و دوستی میان کودکان زیرا وجود هدفی واحد در بازی، و لزوم مشارکت و همیاری برای رسیدن به هدف باعث اتحاد همبازی ها می¬گردد.
کودک از طریق بازی در می¬یابد که سهیم شدن یا سهیم کردن دیگران در بازی یا اسباب بازی برای مورد قبول قرار گرفتن و پذیرفتن لازم است. آدلر می¬گوید: بازی بیش از هر چیز یک تمرین اشتراکی است، و این تمرینها باعث می¬شود تا کودک ضمن بر آوردن احساسات اجتماعی خود آنها را ارضاء نماید. کودک در می¬یابد که دیگران نیز مانند او تمایل دارند تا از اسباب بازیها استفاده کنند . استفاده از اسباب بازیها به او می¬آموزد که جهت نیل به تفاهم باید از مقررات و اصولی که مورد قبول همگان و همبازیها باشد پیروی نماید و الا ازبازی و مشارکت با دیگران طرد می¬شود. کودکانی که از بازیها و سرگرمی ها دوری می¬کنند در واقع توانایی تطابق صحیح با محیط را در خود نمی¬بینند و لذا همیشه آماده هستند تا نسبت به دیگران ظنین و بد گمان شوند.
این کودکان همیشه منزوی و به دور از سایر کودکان هستند .آنها بیشتر تمایل به در حاشیه قرار گرفتن دارند و هر گاه موقعیتی برای مشارکت با دیگران برایشان فراهم گردد، به علت عدم موفقیت، تکبر، کمبود اعتماد و احترام به خود و ترس از ایفای نقش خود با دیگر کودکان سازش و هماهنگی نداشته و بازی ر ابه کام خود و دیگران تلخ می¬نماید.(احدی، 1376 ) .
بسیاری از روان شناسان عقیده دارند که کودک از طریق بازی کشش ها و کوششهای دوران بزرگسالی و یا درحقیقت نوعی از همانند سازی را تکرار می¬کنند .آنها عقیده دارند که ورود تدریجی کودک به دنیای بزرگسالی به درک واقعیتهای تلخ و شیرین ان از قبیل سخت گیری، آشفتگی، عصبانیت، خشم، استدلال محبت و غیره منجر می¬شود. تمام این خصوصیات را کودک بدون آنکه خود را درگیر مسائل و مشکلات و یا در مواقع وظایف ومسئولیت و مشکلات بزرگسالان نماید، از طریق بازی می¬آموزد ، بر این اساس ، روان شناسان می¬گویند که بازی اصولاً اجتماعی است و یکی از هدفها و بازده های آن ایجاد حس دوستی و معاشرت با دیگران است، یعنی در حقیقت بازی سازنده انسان اجتماعی است، آدلر عقیده دارد که بازی نوعی حرفه است که باعث مهارت و شکوفایی استعدادهای اجتماعی افراد می¬گردد. کودک از طریق بازی و همانند سازی خود با بزرگسالان تصویر خود را به عنوان شهروندی که باید مسولیتها و نقشهای مناسبی ر ادر یک نظم اجتماعی به عهده گیرد، گسترش داده و به عنوان شخصیتی موجود و مستقل در یک جامعه آزاد جلوه گری می¬کند بدین طریق کودک با هر تغییری در روابطش با جهان، به طور مستمر خود ر ااز نو کشف می¬کند ، تصویرش را از «خود» تا آنجا که می¬تواند و در توان دارد، مورد تجدید نظر قرارمی¬دهد. به علاوه کودک در بازی تلاش می¬کند که مشکلات و تضادهایش ر احل کند، وسایل بازی و اغلب وسایل بزرگتر ها را دست کاری می¬کند. او در حالی که تلاش می¬کند تا سرگرمی ها و پریشانیهای خود را حل کرده و بیرون ریزد، به زودی یاد می¬گیرد که مواظب صحبت کردن خود باشد و به صحبت بی صدا برای خیال بافی ها و دست کاریهای کلامی خود متوسل می¬شود. کودک معمولاً آنها را به سادگی ظاهر می¬سازد ، در غیر این صورت این احساسات و عقاید در بازی مخفی می¬مانند، یا همان طور که اریکسون معتقد بود، بازی کودک قطع می¬گردد، زیرا که او با این کرانها در دنیای خصوصی¬اش نمی¬تواند بر خورد کند.(آرین ، 1370 ) .
دانشمندان زیادی از قبیل پیاژه در مورد بازی طبقه بندی هایی انجام داده¬اند که به توصیف آن می¬پردازیم:
1 – مرحله تمرینی (حسی – حرکتی ) که از بدو تولد تا حدود 24 – 18 ماهگی است.
2 – مرحله تخیلی که از 18 تا 24 ماهگی تا 4 تا 5 سالگی می¬باشد و شامل بازیهای نشانه ای «رمزی سمبلیک » است.
3 – مرحله با قاعده که از 4 تا 5 سالگی به بعد می¬باشد در این مرحله بازی با قاعده و قانون صورت می¬گیرد.
در این بازی که تا پایان عمر ادامه دارد ، کودک از قوانین جمعی پیروی می-کند. در این بازی ، قانون قرار دارد و رقابت موجود است . کودک مجبور به اجرای هر سه مورد می¬باشد . بنابراین ، آنچه در مورد سیر بازی گفته شد، کودک در هر مورد با یک وسیله ثابت به نحوی متغیر بازی می¬کند در مرحله تمرینی به طور مثال با یک تاب برای لذت بردن بازی می¬کند ولی در مرحله با قاعده کودک خود را با دیگران مقایسه کرده و وسیله برد و باخت و شرکت کودک در رقابتها می¬گردد. این بازی از سن 4 تا 5 سالگی شروع می¬گردد. قبل از این مقطع سنی کودک از قانون پیروی نمی¬کند. چون چیزی از قانون سر در نمی¬آورد و تنها قسمتی از قوانین ر امی¬شناسد و اگر بازی گروهی انجام دهد قوانین بازی را رعایت نمی¬کند و به قوانین رقیب خود توجه نمی¬کند و هر کدام از طرفین بازی به روشی که می¬پسندند بازی می¬کنند و هیچ گونه هماهنگی بین آنها وجود ندارد و معنای برنده را درک نمی¬کنند و اگر در پایان بازی سئوال شود چه کسی باخت، می¬گویند هم بردیم و هم باختیم. زیرا فکر می¬کند بردن یعنی این که کسی خوب تفریح کرده باشد و تنها در مقطع سنی 2 تا 5 سالگی به بعد درک می¬کند که برنده کسی است که پس از رقابت قانونی بر حریف خود غلبه کند. در بازی با قاعده کودک یاد می¬گیرد که برای رسیدن بهت موفقیت باید از چه قوانینی پیروی کند و از چه قوانینی پیروی نکند و یا از چه تواناییها و امتیازات برای رسیدن به موفقیت یا پیروزی استفاده کند. در خلال بازی گروهی کودکان انعطاف پذیری، نوبت گرفتن و اجتماعی شدن را آغاز می¬کنند و رضایت خود را تا گرفتن نتیجه به تأخیر می¬اندازند و صبر و استقامت و انتظار کشیدن را در خود تقویت می¬کنند.(طباطبایی نیا، 1366 ).
گاهی کودک به تنهای بازی می¬کند، زیرا در برقراری و رابطه با دیگران مشکل دارد و یا آن که همبازی در دسترس ندارد. گرایش کودک به بازی فردی با بالا گرفتن سن کاهش می¬یابد. کودکان کمتر از سه سال معمولاً به بازی های فردی و یا بازی با یک کودک دیگر علاقمند هستند و از سه سالگی به بعد بازی گروهی را آغاز می¬کنند، در بازی گروهی چند کودک با یکدیگر همبازی می-شوند. بازی گروهی قوانین مشخص دارد و کودک باید آنها را رعایت کند . بازی گروهی باعث کسب مهارتهای اجتماعی و خود شناسی کودک می¬شود. بازی گروهی در مقایسه با بازی فردی محاسنی دارد . اولاً گروه امکان تلاش و فعالیت بیشتری برای کودک فراهم می¬آورد و به او نحوه همکاری و مشارکت با دیگران را می¬آموزد و باعث افزایش خلاقیت او می¬شود. ثانیاً کودک در گروه ضمن مقایسه رفتارش با دیگران، نکات قوت و ضعف خود ر امی¬شناسد . ثالثاً گروه باعث کاهش نگرانی کودک می¬شود. رابعاً، گروه جامعه کودکی است که کودک در آن داد وستد اجتماعی و رعایت قوانین را می¬آموزد و برای زندگی آماده می¬شود. خامساً گروه مکانی است که کودک از طریق بازی احساسات و رفتار واقعی خود را در موارد گوناگون بارز می¬سازد. (شفیع آبادی، 1372 ).
در اغار دوران نو باوگی، کودک گرایش فراوانی به بازی و تماس با کودکان نشان می¬دهد زیرای سیمای خود را از فراسوی چشمان بی ریای آنها به خوبی مشاهده می¬کند ، همواره خود را نیازمند به مصاحبت و همکاری با آنان می¬بیند. کودک از طریق بازی اطلاعات ر امقررات و روشهای حاکم ر ایاد گرفته و همین طور عقاید و افکار و راه ورسم های گوناگون ارضاء شدن را فرا می¬گیرد، مثلاً یاد می¬گیرد که چگونه به حقوق دیگران احترام بگذارد. کودک در هنگام بازی می¬آموزد که چگونه در مقابل ناکامیها و شکستها ایستادگی کند و اعتماد به نفس خود را حفظ کند. (پارسا، 1376 ).
در 5 سالگی بازیها اغلب سمبولیک است و کودک مدام در تلاش است تا از راه بازیها خودش را بشناسد و تواناییهایش را از قوه به فعل در آورد و مسئله مهم در بازی های این دوره آن است که کودک نسبت به خودش و درباره توانایهیش به یک قضاوت می¬رسد که پایه بسیاری از برنامه¬ریزی های آینده او می¬گردد. در مرحله دوم بازی یاد گرفته تجربه کند ابداع کند، دفاع کند و به استعدادها، توانایها ، خواستها، ضعفها ونکات مثبت و منفی خود پی برد و با شناخت به دست آمده ساخت شخصیتی خود را بسازد. رفته رفته دربازیها ی اجتماعی و فرهنگی شرکت می¬کند و به این ترتیب راه را برای دوستی میان کودکان همسال می¬گشاید و خود را عضوی از یک جمع احساس کند و به ارزیابی منصفانه رفتار و عملکرد خود و همبازی هایش می¬پردازد. این بازیها همچنین به او حد احترام به دیگران،مهربانی و خلوص را در کود ک پرورش می¬دهد و حس ابداع ر ادر او شکوفا می¬سازد. او از طریق بازی با نقش های متعدد اجتماعی آشنا می¬سازد و افقهای وسیعی در زمینه های مربوط به جهان در برابر چشم او می¬گشاید و اطلاعات لازم را در جهت زندگی اش در اختیار او قرار می¬گیرد. بازی در این دوره این امکان رامی¬دهد که نه تنها به خود بیاندیشد بلکه ارزشهای دیگران را نیز به حساب آورده و از حالت خود محوری بیرون بیاید. او یاد می¬گیرد برای رسیدن به هدف چگونه نقشه بکشد و چگونه با تلاش به موانع ومشکلات موجود بر سر راهش فائق آید.(افروز، 1378 ).
در دوران کودکی دوم، بازیها مقام مهمی دارند، و اهمیت آنها در شکل دادن به رفتار و اندیشه های آنا ن حد است که ژان شاتو ، روان شناس تربیتی فرانسه آنها را تنها وجه تمییز رفتار اطفال از بزرگسالان می¬داند. دردوران دوم کودکی، بر عکس دوران اول، کودکان علاوه بر بازیهای فردی قادر به فعالیتهای دسته جمعی نیز می¬شوند و از همکاری با هم به خلق و ابداع ساختن چیزهایی نو نائل می¬آیند. و ازسوی دیگر دراین دوره بازی کم کم به نسبت جنسیت یا سن از یکدیگر متمایز می¬شوند و دختران رفته رفته با دختران و پسران با پسران به بازی های دو یا سه نفره می¬پردازند، در اواخر این دوران بازیها به مرور از حالت خودمختار خارج می¬شوند و به صورت بازیهای قرار دادی که انجام آنها مستلزم رعایت اصول و مقرراتی است در می¬آیند. از این به بعد فعالیتهای مربوط به کار، یعنی اعمال منظم با هدف جای بازی یعنی فعالیتهای خود به خود و بی هدف ر امی¬گیرند. ( بهرامی، 1370 ).
در دوران دوم کودکی، عواطف بیشتر از دوران اول به وسیله بازیهای بسط و گسترش می¬یابند زیرا طفل با وررفتن مدام اسباب بازی های خود کم کم احساس تملک بیشتری نسبت به آنها می¬کند،رابطه دوستی با آنها برقرار می¬کند، نسبت به آنها عصبانی می¬شود، به آنها عشق می¬ورزد و از همین راه به صداقت و تلطیف عواطف خود نائل می¬آید . گفته¬اند که بازیها و اسباب بازیها بهترین ابزار برای شناختن تمایلات و احساسات کودکان می¬باشد. زیرا کودک به هنگام بازیها خلاق خود خواسته ها و تمایلات خود را بیان می¬کند و نشان می¬دهد از چه چیزهایی محروم شده است، به چیزهایی بیشتر گرایش دارد و از چه چیزهایی رنج می¬برد. به طور مثال دختر بچه¬ای که عروسکش ر ابه خاطر عدم نظافت تنبیه می¬کند یا او را به خاطر شیک پوشی مورد نوازش قرار می¬دهد در واقع تشویق های خود را درباره نظافت و یا لباس پوشیدن نشان می¬دهد و از این را ه می¬کوشد ارزشهای اخلاقی بزرگترها را در خود تلقین کند. کودک در واقع تنبیه عروسک و ایراد گرفتن از راه شریک جرم و همانندی مثل خود را در او بازی می¬شناسد و بدین وسیله از بالینگاه ها و خطاهایی که گاه مرتکب می¬شود، می¬کاهد به یک نوع برون فکنی که به تلطیف روانی او منتهی می¬شود می¬پردازد . محتوای بازیها ی کودکان، متفاوت و گوناگون است. زندگی والدین ، کار افراد شاغل و مانند آن ، می¬تواند برای آنها مهم و جالب باشد. از رفتار کودک ضمن بازی، می¬توان به مناسبات بزرگسالان پی برد. مشاهدات فراوان نشان می¬دهد که انتخاب بازی با تمایلات و خواسته های کودک بستگی دارد. اگر بپذیریم که بازی برای رشد هوشی سود دارد، دراین صورت آشنا کردن کودکان را بازی ، یکی از عواملی است که رشد شناختی را تسهیل می¬کند. بازیهای مناسب به کودکان قبل از دبستان کمک می¬کند تا رفتار اجتماعی مطلوب را بیاموزد. درزمینه انجام بازیها ،پژوهش نشان داده¬اند که انواع بازیهای دختران و پسران بسیار بد هم نزدیک می¬باشد. برای مثال، فیلز یکی از پژوهشگران درزمینه بازی کودکان می¬باشد، دریک تحقیق به این نتیجه رسید که فعالیتهای دختران و پسران خیلی به هم نزدیک است اما در بازیهای مختلط ، اکثراً فعال ترین و آرام ترین افراد دربازی را تشکیل می¬دهند.(مهجور، 1378 ).

 

 

 


ارزش بازی برای کودکان.
1 ) به طور کلی زندگی را شیرین تر و دوست داشتنی تر می¬سازد.
2 ) عضلات منقبض شده و ناراحت و احساسات آشفته و تهییج شده را آرامش و تسکین می¬دهد.
3 ) کودک در بازی راجع به خود و دنیای خویش اطلاعاتی کسب می¬کند.
4 ) طرز بازی کودک، علل رفتارو کیفیت اخلاق او را به نحو احسن برای بزرگترها روشن می¬سازد و آنان را توانای می¬بخشد که در موارد بحرانی و اتفاقات نامطلوبی که برای کودک پیش می¬آید او را یاری دهند. (احدی، 1376 ) .

شرط مقررات جذب وجامع .
اطفال مختلف بازی های مختلف می¬خواهند و در این موضوع بستگی تام تا به سطح رشد و تکامل و احتاجات فردی و قابلیتها و ذوق آنها را دارد ولی به طور کلی برای این که بازی تجربه کافی و مفید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی شهر تهران