فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن

اختصاصی از فایل هلپ مقاله نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن


مقاله نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:27

فهرست مطالب:

چکیده
مقدمه          ۱
فصل اول: نحوه ی گذرندان اوقات فراغت
معنای اوقات فراغت             ۲
نیازهایی که از طریق گذراندن اوقات فراغت تامین می شود         ۴
انواع فعالیت های مربوط به اوقات فراغت                 ۸
پرداختن به هنرها              ۱۰
ورزش و فعالیت های بدنی           ۱۳
استفاده از رایانه و بازی های آن                 ۱۵
اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن               ۱۶
فصل دوم:اوفات فراغت ؛ رشد یا انحطاط و نظریه های مربوط به آن
نظریه ی فراغت به عنوان هدف فعالیت انسانی            ۱۶
نظریه ی فراغت به عنوان آرامش بازسازی و گسترش خود    ۱۷
ویژگی های فراغت در عصر حاضر      ۱۷
کارکرد های اوقات فراغت                  ۱۸
برنامه ریزی و اوقات فراغت         ۲۰
رهنمودهای عملی            ۲۰
نتیجه گیری               ۲۲
منابع                   ۲۴

 

مقدمه:
 یکی از مسائل بسیار مهم و در خور توجهی که در فصل تابستان ذهن والدین و مربیان را به خود مشغول می دارد، فرارسیدن اوقات فراغت دانش آموزان است و این که با این زمان طولانی اوقات فراغت دانش آموزان است و این که با این زمان طولانی اوقات فراغت چه باید بکنند و چه تمهیداتی بیندیشند تا کمتر مورد اعتراض فرزندان قرار بگیرند، زیرا عده ای از آنها در این ایام مدام به والدین می گویند : حوصله ما سر می رود ما را جایی ببرید و برای ما مشغولیتی فراهم کنید. از طرف دیگر در خانواده هایی که فرزندان متعددی دارند، معمولاً میزان اصطکاک بین آنها افزایش می یابد و وجود درگیری ها و ضرب و شتم ها و نیز انجام تنبیهات بدنی توسط والدین، فضای خانه را ناامن و مشکل آفرین می کند و گاه حضور بیش از اندازه فرزندان در فضای کوچه که با نظارت(CONTROL )  کمتر والدین همراه است، موجب فراگیری رفتار نامطلوب شده، بدآموزی های ناشی از حضور افراطی در کوچه و خیابان دردسرهای تازه ای برای والدین فراهم می نماید. گاهی متعاقب این حضور طولانی شاهد بروز بزهکاری ها در برخی از دانش آموزان در دوره تعطیلات تابستان هستیم.
 اینک سوال این ست که به منظور افزایش بهره وری توانمندی های فرزندان و نیز پربار ساختن اوقات فراغت آنان باید به چه روش هایی متوسل گردید و چه نوع تمهیداتی اندیشید تا شاهد رشد و شکوفایی هرچه بیشتر فرزندان این مرز و بوم اسلامی و نیز کاهش بزهکاری ها در سطح جامعه و به ویژه در میان نوجوانان بوده، مسیر تعالی آنان را هموار سازیم؟
 «به من بگویید اوقات فراغت خود را چگونه می گذارنید تا بگویم که هستید و فرزندان خود را چگونه تربیت می کنید. »              (فرانسیس دوکه)
 در عصر حاضر مقوله اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار است که اکثر جوامع برای بهینه سازی این زمان، تمامی امکانات نرم افزاری و سخت افزاری خود را به کار می گیرند. بنابراین ابتدا به معنای فراغت می پردازیم.
فراغت به معنای فرصت هایی است که انسان در آن عهده دار هیچ نوع کار موظفی نباشد. به این معنی که فرد فارغ از قید زمان و تعهدات حرفه ای به آن چه دلخواه اوست، می پردازد. به عبارت دیگر آزادی از الزام در فعالیت ها یکی از ویژگیهای برجسته اوقات فراغت محسوب می شود. از جمله شاخص های دیگر آن کمرنگ شدن میزان کنترل اجتماعی است. نکته ای که در این جا قابل بررسی می باشد این است که ملاک های فوق – نبود الزام و کمرنگ شدن کنترل اجتماعی – می توانند عملکردی دوگانه داشته باشند. به این معنی که از طرفی ذهن فراغتی یافته، امکان خلاقیت فراهم می شود و از سویی دیگر به علت کاهش نظارت اجتماعی زمینه بروز ناهنجاری ها ایجاد می گردد. تامل در این موارد ما را متوجه اهمیت و ضرورت کیفیت گذران اوقات فراغت می سازد، به طوری که می توان گفت صرفنظر از سایر عوامل موثر تربیتی، گرایش افراد به هر یک از این دو سو تابعی است از نحوه گذراندن اوقات فراغت آنها بر این اساس هدایت و غنی سازی اوقات فراغت از طریق برنامه ریزی دقیق می تواند به هدایت این فرصت ها به سمت سلامت روانی و خلاقیت افراد بینجامد و چنانچه تمهیدات ضروری برای آن اندیشیده نشود منجر به چالش ها و آسیب های اجتماعی خواهد شد.
 معنای اوقات فراغت :
 چنانچه از گروهی از مردم که به شکل تصادفی برگزیده شده اند بپرسیم که نظرتان درباره اوقات فراغت چیست؟ پاسخ های متفاوتی می دهند. عده ای ممکن است بر این باور باشند که اوقات فراغت مدت زمانی است که پس از انجام کار یا انجام وظایف و مسئولیت ها باقی می ماند. عده ای دیگر ممکن است به فعالیت های خاصی نظیر تماشای تلویزیون، شرکت در فعالیت های ورزشی، صرف غذا در بیرون از منزل، باغبانی یا هزاران نوع فعالیت دیگری که ممکن است برای آنان جالب باشد اشاره کنند. افزون بر این موارد، ممکن است افراد دیگری به تجربیات، یا کیفیت های خاصی توجه داشته باشند، یعنی موقعیت های ویژه ای که ایام فراغت برای آنان فراهم می آوزد تا بتوانند هر کاری که دوست دارند انجام بدهند. بنا به سلیقه خود تفریح و ورزش کنند و اموری را تجربه کنند که در اوقات دیگر زندگی برایشان امکان پذیر نباشد. عده ای نیز ممکن است اوقات فراغت را موقعیتی برای آرمیدن و جبران خستگی ناشی از کار و نوش دارویی برای گریز از فشارها و تنش ها و رهایی از بار زندگی مدرن به شمار آورند.
 تنوع این پساخ ها نشان می دهد که اوقات فراغت برای افراد مختلف، معانی گوناگونی دارد و دیگر این که این جنبه از تجربیات زندگانی آدمی بس پیچیده است، اما می توان اجمالاً اوقات فراغت را به عنوان بازمانده وقت (اوقات غیرموظف) و نیز به عنوان فعالیت (ACTIVITY) مانند تماشای تلویزیون و به عنوان عملکرد ( یعنی انجام اعمالی مفید برای اشخاص و به طور خاص برای جامعه ) یا به عنوان آزادی عمل درنظر گرفت .
 مفهوم فراغت :
 اصطلاح فراغت معمولاً با ویژگیهایی چون «آزادی از اضطرار» ، «فرصتی برای انتخاب»، «زمانی فراتر از اوقات کار» یا زمان آزاد بعد از انجام وظایف اجتماعی توصیف می شود. پرسش از مفهوم فراغت، پاسخ های متفاوتی می طلبد، عموماً فراغت در معنای متضاد با کار به کار می رود، اما گاهی آنچه برای یک نفر کار محسوب می شود همان فعالیت برای دیگری در حکم فراغت است. آزادی از الزام اگرچه اغلب به عنوان کلید توجه به فراغت محسوب می شود ولی بسیاری از فعالیت های جمعی خانگی، اجتماعی و داوطلبانه که غیر کار محسوب می شوند، به طور قابل ملاحظه ای با الزام همراه هستند. برخی به اوقات فراغت به عنوان فرصتی برای آرامش و استراحت می نگرند، هر چند که بیشتر مردم اوقات فراغتشان را به انجام خدمت، مطالعه، آموزش جدی یا نوشتن یک کتاب اختصاص می دهند. چنان که ملاحظه می شود تعریف مفهوم فراغت به آسانی ممکن نیست اما با تعمق در ادبیات مربوط به آن، می توان سه ویژگی اساسی از فراغت را ارائه داد :
 الف ) فراغت به مفهوم «مازاد»، زمانی که برنامه و وظایف الزام آوری برای آن درنظر گرفته نمی شود.
 ب ) فراغت به معنای حالتی از بودن، یک نگرش، شیوه ای از انجام امور.
 ج ) فراغت در مفهوم کارکردی، فعالیت آزادانه انتخاب شده ای که به شکل گیری شخصیت منجر می شود.
 وجه مشترک همه این مفاهیم، آزادی از ضرورت و اجبار است. این ویژگی با نگرش اکثر افراد نیز مطابقت دارد. مفهوم فراغت در نزد عموم غالباً با تأکید بر آزادی از الزام همراه است. در این معنا فراغت آن چیزی است که شما مایل به انجام آن هستید نه آن چه مجبور به انجام آن باشید. (بمل و بمل ، 1996).
آلن بیرو در بحث از اوقات فراغت و معنای آن می نویسد: فراقت از LEISIR مصدر قدیمی مبدل شده به اسم مصدر و از ریشه ی لاتینی LICER به معنای "مجاز بودن" گرفته شده است (دوزات)2
فراغت در برابر کار قرار می گیرد ، لیکن تعریف آن بدون توجه به مجموعه حیات اجتماعی، سطح فنون، شیوه ی زندگی، مدل های اجتماعی- فرهنگی مسلط ممکن نیست.
همچنین رابطه ای نزدیک بین اشکال کلی تولید، سازمان اقتصادی، شیوه های توزیع عادلانه ی درآمدها و صورت، مدت و کیفیت گذران اوقات فراغت وجود دارد.
اوقات فراغت فقط زمان آزاد شده از کار نیست، بلکه فعالیتی غیر اجباری است 3 . در فرهنگ عمید نیز درباره ی تعریف و معنای اوقات فراغت در فارسی به معنی آسودگی و آسایش و آسودگی از کار و شغل است4
دوزمایه 5می نویسد: گذران اوقات فراغت دربرگیرنده ی مجموعه ای از اشتغالاتی است که فرد با کمال میل بدان پردازد، خواه به منظور استراحت، خواه برای ایجاد تنوع، خواه با هدف گسترش اطلاعات و آموزش خویشتن بدون توجه به اهداف مادی و خواه برای مشارکت اجتماعی ارادی و بسط توان آزاد ئ خلاقش، بعد از آنکه از الزامات حرفه ای ، خانوادگی و اجتماعی فارغ گشت6.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نظریه های مربوط به آن

مقاله بررسی و شناخت نظریه های معاصر فرهنگی در سطح بین المللی

اختصاصی از فایل هلپ مقاله بررسی و شناخت نظریه های معاصر فرهنگی در سطح بین المللی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی و شناخت نظریه های معاصر فرهنگی در سطح بین المللی


مقاله بررسی و شناخت نظریه های معاصر فرهنگی در سطح بین المللی

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:105

چکیده:

گاهی به اندیشه فلسفی و جامعه شناختی مکتب فرانکفورت
 نظریه انتقادی و انتقاد از عقل و علم معاصر
گرایشی  که  در اندیشه  فلسفی  و جامعه  شناختی  معاصر به  نام  حلقه  انتقادی یا مکتب  فرانکفورت  معروف  شده  است، ریشه  در فعالیتهای  مطالعاتی  یک  موسسه  علوم  اجتماعی  وابسته  به  دانشگاه  فرانکفورت  دارد که  تاسیس  آن  به  سال  1923 برمی گردد، اما نقطه  اوج  فعالیت  و شکوفایی  آن  سالهای  دهه1930 به  بعد وبه ویژه  دهه های  50 تا 80 قرن  بیستم  در آلمان  و آمریکا بوده  است .
ماکس هورکهایمر (1973- 1895) جامعه شناس و فیلسوف آلمانی مکتب فرانکفورت، بنیانگذار موسسه  پژوهشهای اجتماعی است. هدف این موسسه مطالعه و پژوهش درباره جهان کنونی و شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع نوین صنعتی غرب بوده است. در نظر هورکهایمر، مسئله اساسی بیش از هر چیز  پژوهش درباره ساختمان و گسترش فرهنگی واندیشه انسان غربی بود. از آغاز سال های 1932 هورکهایمر و تئودور آدرنو کوشش می کردند که با انتشار سلسله مقالات چیزی را بنیاد نهند که  به  نظریه انتقادی معروف شد.
تئوری مکتب انتقادی نئومارکسیستی او، بازگشت به نظرات شوپنهاور نیز بود. این تئوری نه مارکسیسم محض و نه نئوهگلی بود، و به پیروی از روش کانت، خود نیز انتقادی است.
ماکس هورکهایمر بین سال های 1895-1973 درآلمان زندگی کرد. او در نوجوانی علاقه خاصی به ادبیات و فلسفه داشت ودردانشگاه به تحصیل فلسفه، روان شناسی و اقتصاد پرداخت ومدتی استاد درس فلسفه اجتماعی بود. وی در جنگ جهانی اول در ارتش دولت پروس پرستار بیمارستان بود.اودکترای خود را پیرامون نظرات کانت نوشت و پایان نامه استادی اش در مورد "آغاز فلسفه تاریخ  بورژوازی" بود. هورکهایمر، با روی کار آمدن فاشیسم، به آمریکا فرار کرد.
وی گر چه در جوانی با نظرات مارکسیسم عملی، به انتقاد از سرمایه داری پرداخته بود، بعد از پایان جنگ جهانی دوم و بازگشت به وطنش،  به جستجوی  اسطوره های جدید بورژوازی مانند پول، سود، هنر مبتذل، بوروکراتیسم، صنعت پرستی، رفاه کذائی، فرهنگ مصرف، وغیره پرداخت.
از جمله آثار هورکهایمر: دیالکتیک روشنگری، تئوری انتقادی و تئوری سنتی، نقد عقل ابزاری،  مه آلود نمودن عقلگرایی، غروب، یادداشتهایی درآلمان، از سالهای جوانی، مجموعه سخنان برگزیده، جستاری پیرامون اتوریته و خانواده، یادداشتهای بیست ساله، نوول های اجتماعی انتقادی بدبینانه، و غیره هستند.
زمینه مطالعات هورکهایمر در سال های جوانی: آثار ایبسن، استرینبرگ، مارکس، شوپنهاور، و کانت بودند ولی بدبینی  شوپنهاور نقش  مهمی روی  نظرات او داشت.غالب اعضای مکتب فرانکفورت از جمله  هورکهایمر زیر تاثیر نظریه های فروید نیز بودند.
در کار تحقیق  مکتب فرانکفورت: مسوولیت روانشناسی را اریش فروم، و مسوولیت جامعه شناسی ادبی را لئولونتال  و مسوولیت اقتصاد را پولاک و مسوولیت فلسفه ونئوفاشیسم را هربرت مارکوزه،به عهده گرفتند. برخورد انتقادی آنان با مارکسیسم واستالینیسم، فرصتی شد برای نظرات دیگری ازجمله: روانکاوی، کانت گرایی، اگزیستنسیالیسم و غیره. در نظر آنان مارکسیسم باید گسترش جدیدی می یافت چون آن جوابگوی حل بحران جدید آن زمان نبود ، چون مارکسیسم آن زمان به رد: روانشناسی، تئوری عقلی وفرهنگی می پرداخت هورکهایمر به انتقاد از ماکس وبر خواهان غیر ایدئولوژیک بودن تحقیق و آزادی نظریه از بار" ارزش گزاری"، پرداخت.
اوبا شعار اراده غیرقابل اجتناب ناپذیر برای حقیقت، خواهان کوشش برای یک جامعه بهتر بود. انتقاد او ازعقل مدرن، انتقاد از خود است.وی می گفت که پیشرفت ابزار صنعتی همراه با جریان غیرانسانی بودن، شده است و در سرمایه داری عقل فقط وسیله ای برای حسابگری شده است.
وی با ناامیدی می گفت که جهان اسیر روابط تیره سراسری شده است. روشنگری مدل غربی او سرانجام حامل نظرات ناامید و بدبینانه شد. درنظر او عقل روشنگر دوباره خود به اسطوره گرایی روی آورده است، چون درجهان کاملا بوروکراتیک و مدیریت شده، آزادی فرد نیز نابود شده وابتذال و بی خیالی درفرهنگ ،حاکم گردیده است. جادوزدایی آغازین ازجهان که هدف روشنگری بود، خود اسیر اسطوره های عقل گرایی صنعتی و حاکمیت و تسلط و استثمار کامل طبیعت شد. در نظر او روشنگری که می خواست برای استقلال انسان مبارزه کند، خود دچار درد سرهای صنعت و بوروکراتیسم شده است.
در نظر او جهان اداره شده سازمانی باعث نابودی آزادی شخص گردید. وی با شکایت از سرمایه داری می گفت که "اقتصاد تفریح" توده ها را بسوی سرگرمی های مبتذل هدایت می کند و پیش بینی می کرد که نیروهای بیگانه نمودن روابط انسانی، مانند سازمانها، موسسات وفرهنگ دولتی، بشریت را بسوی نوع دیگری از بربریت هدایت می نمایند، چون اکنون فرد متوجه شده است که سرنوشت زندگی اش را نیروهای مکانیکی، بی روح و اداری، از پیش تعیین کرده اند و مدعی شد که درغرب یک تحول اجتماعی عادلانه و خردمندانه باشکست روبرو شده است.
نظریه انتقادی
 هورکهایمر به زعم خود  تئوری انتقادی خود را در برابر نظریه انتقادی سنتی بنیاد نهاد. او می گوید: "تئوری درمعنای سنتی و به وسیله دکارت بنیاد شده آن، آن گونه که در کار دانشهای تخصصی همه جا زنده است تجربه را بر پایه طرحهای مسائلی سازمان می دهد که با تولید دوباره زندگی در درون جامعه کنونی  یافت می شوند. نظام های اصولی شامل شناخت ها در شکلی اند که آنها را درشرایط داده شده کنونی، برای بسیاری انگیزه ها تا حد امکان قابل استفاده می سازد.
پیدایش اجتماعی مسائل، وضعیتهای واقعی که دانش درآنها به کارمی رود، هدفهایی که برای آنها دانش به کاربرده می شود، در برابر دانش اند و برای آن بیرونی تلقی می شوند. تئوری انتقادی جامعه برعکس، انسانها را چونان تولیدکنندگان همه شکلهای  زندگی تاریخی ایشان را موضوع خود قرار می دهد."
مقصود هورکهایمر از انتقاد سنتی همان رویکرد انتقادی در دورانهای جدید است که پس از دکارت به میان آمد و انگیزه ای نیرومند برای  پرداختن به پدیده های منفرد واقعی و اندیشه ای بود.بنا برعقیده هورکهایمر این شیوه انتقاد سنتی همبستگی و وابستگی انسانی را با اندیشه و نتایج آن و دستاوردهای دانشهای طبیعی فراموش کرده بود.
او استدلال می کند که هدف واپسین انسان از دانش های طبیعی چیرگی انسان برطبیعت و نیروهای آن بوده و هست. اما آنچه در نظریه سنتی فراموش شد پیوستگی میان سرنوشت انسان و پیشرفت تمدن و فرهنگ اوست.این نظریه، که درقالب دانشهای طبیعی ومبانی فلسفی آنها متبلورشده است، از یاد می برد که میان شناخت و سود یا معرفت و منفعت پیوندی استوار یافت می شود.
به طور کلی هورکهایمر میان نظر یا نگرش سنتی و نگرش نقادانه تفاوت قائل می شد. نگرش سنتی همان نگرش علوم طبیعی و پوزیتیویستی است که درعلوم اجتماعی رواج یافته است. در مقابل نگرش نقادانه اساسا نگرش هگلی  و دیالکتیکی است که پدیده های  اجتماعی را عینی، ساختاری و از پیش داده شده تلقی  نمی کند  و روش تبیین  حقایق  عینی از نقطه نظر اثباتی و خارجی را مردود می شمارد. نگرش سنتی، مفاهیم اجتماعی را به شکلی غیر تضادآمیز و ایستا طبقه بندی می کند. حال آنکه نگرش انتقادی با بهره گیری از روش دیالکتیک، مفاهیم خود را از متن فرآیند متحول پراکسیس تاریخی استنتاج می کند.
از دیدگاه هورکهایمر،نگرش سنتی مبین کارکرد اجتماعی دانشمندان و حکمای سنتی در درون نظام تقسیم کار اجتماعی بوده است که پیوند روشن و آشکاری با فعالیت اجتماعی به عنوان پراکسیس تاریخی نداشته است. برعکس، فعالیت فکری اندیشمند نقاد برخلاف  دانشمند سنتی و  بورژوایی کارکردی اجتماعی دارد و جزئی از فرآیند پراکسیس تاریخی است، به این معنی که با علائق و خواستهای راستین انسان پیوند دارد. اندیشمند نقاد صرفا وضعیت عینی تاریخی را  توصیف نمی کند بلکه خود نیرویی در درون آن وضعیت برای ایجاد دگرگونی است.
تفاوت اصلی میان نظریه سنتی و نظریه انتقادی، تفاوت درموضوع شناخت نیست بلکه  تفاوت درعامل شناخت است. در نظریه سنتی، مهمترین عامل یعنی پیوستگی و رابطه بین سرنوشت انسان و پیشرفت فرهنگ و تمدن به فراموشی سپرده شده است. از نظر او بین شناخت، معرفت و منفعت انسان رابطه ای محکم وجود دارد.
نظریه پرداز انتقادی  به واقعیت اجتماعی به عنوان پدیده  تاریخی می نگرد و خود را در آن درگیر و جزئی از آن  می داند. بنابراین  نظریه انتقادی برخلاف نظریه سنتی مجموعه ای از احکام و قضایا  نیست  بلکه اساسا نوعی نگرش به واقعیت اجتماعی است. نمی توان نظریه انتقادی را همچون نظریه سنتی از متن واقعیت جدا کرد.
 نقش نظریه انتقادی
 وظیفه نظریه انتقادی این است که میزان عقلانیت و عدم عقلانیت نظام اجتماعی را نشان دهد و به جای نهادهای نامعقول، نهادهای عقلانی بگذارد. نظریه انتقادی وظیفه ای ذاتی در
کمال بخشی و عقلانی کردن واقعیت دارد. نظریه انتقادی نمی تواند مانند نظریه سنتی فرض جدایی  عامل و موضوع شناخت را بپذیرد، بلکه داوریهای عامل شناخت در نظریه انتقادی تنها شناخت نیست بلکه پیشبرد و تکمیل عقلانیتی است که در فرآیند باز تولید اجتماعی به نحوی نارسا نهفته است. به نظر هورکهایمر، همین خواست تکمیل عقلانیت واقعیت  یا خواست آزادی راستین از دیدگاه نظریه انتقادی باید جهت بخش طرحهای تحقیقاتی در علوم اجتماعی باشد.
به موجب نظریه انتقادی هورکهایمر، هرآنچه کاملا با معیارهای عقل منطبق نیست،باید مورد انتقاد قرار گیرد. شرایط اجتماعی خود برای بالفعل شدن عقل محدودیت هایی ایجاد می کند.
در واقع ظهور نظریه انتقادی ناشی از نظریه نارسایی و ناتمامی  فرآیند عقلانیت در تاریخ است. غایت اصلی نظریه انتقادی، عقل و آزادی است. مبارزات اجتماعی به طور کلی در جهت تحقق این غایات به وقوع می پیوندد و فلسفه و نظریه انتقادی خود جزئی از این مبارزات به شمار می رود. ازهمین رونقش نظریه انتقادی خود دارای پیامدهای واقعی و اجتماعی است. حقیقت غایی  یا عقلانیت از حد فعلیت حاضر فراتر می رود. محدودیت عنصر عقلانیت در واقعیت تنها با توجه به چنین حقیقتی آشکار می گردد.
با در نظرداشتن این حقیقت است که اصولا امکان نقد و انتقاد ایجاد می شود. به هر حال هورکهایمر وظیفه اصلی نظریه انتقادی نقد جامعه مدرن است، نه ترسیم نظام جانشین یا بهتر.
 انتقاد از عقل و علم معاصر
 هورکهایمر معتقد است در شرایط گسترش نوین، هستی اجتماعی و اقتصادی انسان وعقل و آگاهی شکل دیگری به خود گرفته اند. عقل آن گونه که درسنت اندیشه روشنگرانه اروپایی تا آغاز سده بیستم یافت می شود بر زندگی فردی و اجتماعی آدمیان مسلط نیست.
به نظر هورکهایمر، پوزیتیویسم به عنوان نظریه شناخت، انسان را در ردیف وقایع و اشیای طبیعی و ثابت قرار می دهد وبدین سان تمایز اساسی میان پدیده های انسانی وطبیعی را محو می سازد. همچنین پوزیتیویسم خواستها و نیازهای حقیقی وروزمره را ازهم تمیز نمی دهد. به عبارت دیگر ،آئین اثبات میان امر واقع و ارزش جدایی مطلق قائل می شود و بدین سان علم و شناخت را از علائق وخواسته های راستین آدمی  تجزیه می کند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی و شناخت نظریه های معاصر فرهنگی در سطح بین المللی

دانلودمقاله نظریه های کنترل مدیریت و مدل برتری EFGM

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله نظریه های کنترل مدیریت و مدل برتری EFGM دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

خلاصه
در این مقاله نظریه های کنترل مدیریت اصلی بررسی می شوند و شش نمونه غالب شناسایی می گردند. نمونه های کنترل شناسایی شده مقایسه می شوند و در رابطه با (EEM) مدل برتری EFM برای بررسی کردن اینکه آیا EEM می تواند بعنوان مدل کنترل مدیریت پذیرفته شود تحلیل می شوند . بر اساس تحلیل ، مزایا و نیز معایب EEM بعنوان مدل کنترل بحث می شوند.
مقدمه
از شروع قرن بیستم، جایی که نظریه پردازان مدیریت پیشین مثل تایلور، امرسون و چرچ ایده های اساسی کنترل را ارایه دادند، مفاهیم و چهارچوبهای نظریه کنترل مدیریت بطور مداوم تغییر کردند . چنانکه گروه تحقیق بری (Berr) (1998) به آن اشاره می نماید، مطالعه اولیه کنترل و مدیریت بنظر می رسد که ریشه در نمونه عملی گرایانه بجای مکانیکی در راستای نظریه های مدیریت و سازمان کلی دیگر داشت که در بعضی دوره غالب بودند. معهذا، مطالعه نوشتجات در خصوص موضوع نشان میدهد که طیّ چند دهه گذشته، نقطه نظرات جایگزین مختلف بر اساس مجموعه مفاهیم و فرضیات مختلف ارایه گشته اند.
TQM فلسفه مدیریت نسبتاً جدید می باشد که از روش بمراتب باریکتر و مکانیک گرایانه شناخته شده بعنوان کنترل کیفی آماری ارایه شده با شوارت نسبت به روش کلی نگر و انسانگرایانه به موجب اصطلاح TQM تکامل یافته است . طی پنج درصد گذشته فرضیات و نمونه های اساسی بطور مداوم موازی با تغییرات نمونه ها در داخل نظریه کنترل مدیریت و سازمان تغییر یافته اند.
علی رغم افزایش تأکید بر روی TQM طی دهه 80 و 90 و علی رغم حقیقتی که کیفیت برنامه اصلی برای مدیران عالی گردید، تلاش های نسبتاً محدودی در خصوص تحقیق (جستجو) ، انعکاس و تحلیل چهارچوب TQM دیده شده از دیدگاه نظری وسیعتر وجود داشته اند. در واقع، این همچنین یکی از نقدهای عمده بود که حرکت کیفی اغلب از نظریه پردازان مختلف طی قسمت وسطی و آخر دهه 90، مخصوصاً از نظریه پردازان سازمان دریافت کرد.
گرچه پی می بریم که اکثر نقدها از نظریه پردازان سازمان غیر معقول هستند، زیرا آن اغلب بر اساس آگاهی ناکافی درباره حرکت کیفی و فرآیند شوی TQM می باشد، باور داریم که دو عرصه می‌توانند و بایستی بطور متقابل با یادگیری از یکدیگر منتفع گردند. در این خصوص نقدهای معتبر ممکن است فرآیند یادگیری را تحریک نمایند و امیدواریم که این مقاله می تواند تحقیق جدید را که آگاهی از TQM و نظریه سازمان را یکپارچه می سازد شروع سازد.
با این ملاحظه در زمینه، هدف کلی مقاله مقایسه کردن تفکر معاصر در داخل نظریه های کنترل مدیریت ، محتواها و مفاهیم / اصول اساسی یکی از مدل های پاداش کیفی برجسته، مدل برتری EFQM می باشد. در این مقاله، فرض خواهیم کرد که مدلهای پاداش کیفی سرشناس مثل مدل بالدریگ و مدل برتری اروپایی آخرین مرحله در تکامل نظریه های مدیریت را منعکس می سازند.
اهداف این مقاله عبارتنداز:
1) بررسی کردن بعضی از نظریه های کنترل مدیریت اصلی، و بر اساس بررسی نوشتجات .
2) بررسی کردن اینکه آیا مدل برتر EFQM قابل مقایسه با تفکر جاری درداخل نظریه های کنترل مدیریت می باشد.
3) بررسی کردن احتمالیت و نیز قابلیت تطبیق مدل بعنوان مدل کنترل مدیریت.
2) تعریف و مفاهیم اصلی کنترل مدیریت.
بررسی در خصوص نوشتجات انتخابی درباره نظریه های کنترل مدیریت نشان می دهد که روش های مختلف بر اساس فرض های مختلف تا عرصه های تأکید ، سنجش اهمیت مختلف و غیره وجود دارند.
در جهت هدف، تطبیقی، دارای ساختار اجتماعی، اقتضایی، بوروکراتیک، بازار و ارزش، سیرنتیک ، خوداستایی و نمونه های سیاسی ، اصول مدیریت، سپرنتیک، اقتضایی ، نمایندگی، روانشناختی و دید موردی ، دید عقلانی – فنی و جمع گرا چند مثال نمونه های شناسایی شده مختلف در نظر یه های کنترل مدیریت می باشند.
فرقها در تعاریف پذیرفته شده با متخصصان مختلف هر دو انتخاب روش خاص نظریه پردازان و جنبه تکامل واژگانی که جنبه در نظر گرفته می شود منعکس می سازند. در اینجا چند تعریف را که نقطه نظرات مختلفی را که نظریه پردازان در عرصه دارند نشان میدهند انتخاب کرده ایم.

 


(78) Hofstade:
کنترل مدیریت فرآیند اجتماعی در سیستم اجتماعی می باشد یا ممکن است سیستم اجتماعی فنی باشد،
آنتونی (65):
کنترل مدیریت فرآیندی است که با آن مدیران تضمین می کنند که در برآورده سازی (تأمین) اهداف سازمان منابع بطور مؤثر و کارا بدست آورده می شوند و استفاده می گردند.
آنتونی و ویرون (80)
کنترل مدیریت فرایندی است که با آن مدیریت تضمین می کند که سازمان استراتژی های خود را بطور مؤثر و کارا انجام می دهند.
مرچنت (85): کنترل سازمانی بعنوان فرایند سیستماتیکی تعریف می شود کهاز طریق آن مدیران فعالیت های سازمان برای سازگار ساختن آنها با انتظارات مقرر در برنامه ها و کمک کردن به آنها برای دستیابی به تمام استانداردهای پیش تعیین شده تنظیم می نماید.

سیسمونی (91):
سیستمهای کنترل مدیریت بعنوان روال ها، گزارش ها و روشهایی که اطلاعات را برای بدست آوردن یا تغییر دادن الگوها در فعالیت سازمانی کبار می برند بطور وسیع تعریف می گردند.
آناری و پل درها:
کنترل مدیریت به تمام ترتیبات سازمان رسمی یا غیررسمی اشاره می کند که برای تأمین اهداف سازمانی طرح می شوند. آن شامل ساختار رسمی ، کنتر لهای عملیاتی، پاداش ها، بودجه ریزی، برنامه ریزی و سایر فعالیتهای مشابه می باشد.
آنتونی و Govindarajam (2001):
کنترل مدیریت فرآیندی است که با آن مدیران اعضای دیگر سازمانها را برای اجرا کردن استراتژی های سازمان تحت تأثیر قرار میدهند.
تعاریف ارایه شده نشان میدهند که مشابهت ها و فرقها در میان آنها وجود دارند. در اینجا فرض می کنیم که مشابهت ها ممکن است مربوط به مفاهیم اصلی کنترل مدیریت باشند، در حالیکه فرق ها ممکن است مربوط به نمونه های پذیرفته شده مختلف باشند.
اکثر تعاریف به نظر می رسند که شامل مفاهیم فرآیند سیستماتیک ، مدیران ، اهداف / مقاصد ، استراتژی ، کارآمدی و کارایی، نگهداری و تضمین می باشند. چنانکه چندین نظریه پرداز به آن اشاره کردند ، اکثر تعاریف کنترل بنظر می رسند که به چند مسأله کلیدی تأکید می ورزند با تأکید بر روی پیامدها، تأکید بر روی رفتار مشارکت کنندگان سازمانی در ارتباط با تأثیر این رفتار بر روی پیامدهای سازمانی . تأکید بر روی مشارکت کننده سازمانی مربوط به مفهوم کارایی می‌باشد و ارتباط با پی آمدها مرتبط با کارآمدی است. در راستای این چند مسائل کلیدی، اکثر نظریه پردازان بنظر می رسند که توافق می‌کنند که بعضی از عملکردهای اصلی فرآیندهای کنترل مدیریت شامل برنامه ریزی ، تعیین استانداردهای عملکرد، هماهنگ سازی، اطلاعات ارتباطی ، ارزیابی، تأثیرگذاری بر افراد و پردازش اطلاعات باشند.
اگر بر روی فرقها بین تعاریف تأکید ورزیم، چندین پدیده جدی را پیدا می کنیم، اولاً بجای اهداف / مقاصد سازمانی، مفهوم استراتژی ها بنظر می رسند که در تعاریف بعدی پذیرفته می شوند. ثانیاً نقش مدیران به نظر آنتونی در آخرین تعاریفش از 98 تأثیر مدیریت را بکار برد و در تعریف قبلی اش از 65 ، مدیران تضمین می کنند. ثالثاً ، در حالیکه سیسمونی (91) بر روی جنبه های تدوین شده فرآیند اجتماعی در نظر می گیرد. رابعاً در تعاریف پیشین نقش اهداف / مقاصد سازمانی پیش تعیین شده بطور صریحتر بیان می گردد، در حالیکه این جنبه تا اندازه‌ای بطور مبهم تر در تعاریف بعدی ارایه می شود. چنانکه در فوق ذکر شد، یک دلیل مکث برای این نظریات مختلف می تواند با نمونه های مختلف که نظریه پردازان دارند و ماهیت متغیر خود سازان توجیه گردند.
برای بدست آوردن نظر اجمالی ، مرچنت و سیسمونی شش روش مختلف را در داخل عرصه تحقیق کنترل مدیریت شناسایی کردند، این شش روش مختلف مدیریت بعنوان نتیجه تلاش مؤلفان شناسایی شده‌اند ، جایی که هدف فراهم کردن دید اجمالی نوشتجات تحقیقی بود. شش روش یا نمونه شناسایی شده از نوشتجات کنترل مدیریت متفاوت از روش های شناسایی شده از نظریه های سازمان در کل نیستند. آن ممکن است طبیعی باشد زمانی که ما کنترل مدیریت را بعنوان قسمتی از نظریه های سازمان در نظر می گیریم.
شش روش کنترل مدیریت با الهام از چندین نظریه سازمان و نگاه اجمالی نوشتجات مرچنت و سیسمونی و توام با بررسی نوشتجات ما توضیح داده شده اند، شش روش توضیح داده شده که رشد پخش ذیل بحث می گردند. بعنوان چهارچوب چند بعدی ذهنی برای تحلیل مدل برتری اروپایی حد ارزیابی اینکه آیا مدل می تواند بعنوان مدل کنترل مدیریت در نظر گرفته شود پذیرفته خواهند شد.

 

3- شش روش کنترل مدیریت جایگزین
دید کنترل بوروکراتیک و مکانیکی:
دید کنترل بوروکراتیک و مکانیکی مکانیزمهای عمدتاً رسمی را در سازمانهای برحسب اهداف، قواعد، روش ها، خط مشی ها، سلسله مراتب قدرت، سیستمهای پاداش، استاندارد سازی و سایر مکانیزمهای بوروکراتیک دیگر را برای استانداردسازی و تحت تأثیر قرار دادن رفتار، ارزیابی کردن عملکرد و نظارت انحراف های غیرمطلوب از استاندارد بکار می برد. در اینجا مفاهیم کنترل و مسایل مربوط بعنوان عملکرد مجزای مدیریت عمل می شوند و سبک غالب فهرست سازی‌های متعدد درباره اصول و روش های مدیریت توصیفی جهت دار می باشد. اکثریت نوشتجات قبلی در خصوص کنترل مدیریت، مثل نوشته های امرسون (1912) ، چرخ (1914) فایول (1916، 1949، دیمر (1915). می توانند در این روش طبقه بندی شوند.
بعلاوه، اکثر نوشتجات متعلق به نمونه های عملکرد وگرا، جایی که روش ها و فرایند کنترل مدیریت دررابطه با عملکردشان در پشتیبانی اهداف مدیریت بدون شک و سؤال در مورد اهداف سازمانی غیرمسأله وار شرح می شوند می توانند در این روش طبقه بندی شوند.
دید لیبرنتیک کنترل
از دید سیبرنتیک ، هر فرآیند کنترل، یعنی، فعالیت ها برای برنامه ریزی، بودجه ریزی، ارزیابی عملکرد، مقایسه، کشف فرقها، اصلاح، تخصیص منبع و سیستمهای پاداش از پردازش اطلاعات دیده می شوند و بعنوان فعالیت های بر اساس اطلاعات در نظر گرفته می شوند. ایده اصلی نظر سیبرنتیک توانایی خود تنظیمی سیستم بر اساس حلقه های پس خوراند، با اهداف از قبل تعیین شده ، پیامدهای مقایسه شده با اهداف بعنوان فرآیند دینامیک بسته به حلقه های پس خوراند صورت خواهند پذیرفت. مفاهیم حلقه های تغذیه به جلو در کنترل دید سیبرنتیک پیشرفته تر شامل می گردند. در این دید، مدلسازی و شناسایی روابط متقابل و الگوهای سببی در نظر گرفته می شوند که مهم می باشند.

دید کنترل عامل (نماینده)
در اینجا سازمان بعنوان تشکلی که روابط نمایندگی عناصر اصلی مقننه مدنظر گرفته می شود (تلقی می گردد) روابط نماینده بعنوان روابطی تعریف می شوند که یک طرف به طرف دیگر خدمتی را که برای جبران قرار است انجام شود تفویض می نماید. بنابراین دو رابطه دریافت سازمانی مدیریت عالی – سهامداران و زیردستان مدیریت عالی در نظر گرفته می شوند که روابط نمایندگی هستند. در اینجا سازمانها بعنوان یک رشته روابط قراردادی بین مدیران (مالکان یا مدیران) و عوامل (کارکنان) تلقی می گردند. در این دید نمایندگی ، دسترسی به عمومیت نفع بین مدیران و عواملشان و حداقل سازی هزینه های نمایندگی کلی در محیط های مختلف تأکید اصلی می باشند. هزینه های نمایندگی همراه با نظارت رفتار نماینده و اجرا کردن قرار داده باشند.
نوشتجات کنترل ... می توانند تحت این روش طبقه بندی شوند:
دید کنترل منبع انسانی
این دید با مقدار زیادی از نوشتجات مربوط به عرصه منبع انسانی پشتیبانی می شود و الهام گرفته می شود. چند فرض اساسی عبارتند از:
1) سازمانها برای خدمت کردن به نیازهای انسانی وجود دارند و بنابراین توجه به تأثیر متقابل بین افراد و کارشان معطوف می‌گردد.
2) سازمانها و افراد به یکدیگر نیاز دارند.
3) تناسب (تطبیق خوب) بین منافع افراد و سغازمان افراد کار را مفید، پیشرفت کنند . و رضایت بخش می یابند و سازمانها افراد را متعهد با خلاقیت ، تعداد و انگیزش می سازند.
زمانی که سازمانها بعنوان مجموعه های افراد تصمیم گیرنده در نظر گرفته می شوند، تغییر پذیری شناختی و محدودیتهای شناخت، افراد بر حسب روش انگیزشی افراد، رفتار بین شخص، یادگیری ، انتظارات ، سلامت روانشناختی فرآیندهای احساسی و غیره مهم تلقی می گردند.
در میان سایرین نوشته های آرگوین (1952)/(Argyris) بکروگرین (62) اسچیف ولوین (70)، راکنس (77) ، هبریت (83) می تواند تحت این روش طبقه بندی گردند.
دید اقتصادی کنترل
یک فرض اصلی دید اقتضایی کنترل این است که یک بهترین روش عمومی وجود ندارد که قابل اعمال به تمام سازمانها و شرایط می باشد و این فرض باز فرض می کند که هر روش سازماندهی بطور برابر مؤثر نمی باشد . کارآمدی و کارآیی سازمانی ما عوامل اقتضایی متعدد مثل اندازه، مقیاس ، سیکل حیاتی سازمانی، فن آوری، عدم قطعیت، وابستگی، منبعی، سبک رهبریت، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی تحت تأثیر قرار می گیرند. بنابراین مدیریت باید در ارتباط با پیدا کردن تطبیق های خوب در رابطه با شرایط داخلی و نیز محیطی باشد. در اینجا سازمانها بعنوان سیستمهای باز تلقی می گردند که نیاز به تطبیق با شرایط محیطی و داخلی دارند. بعضی عوامل اقتضایی شناخته شده در میان عوامل محیط، انتخاب استراتژیک، فن آوری، ساختار سازمانی و انگیزش کارکنان می باشند.
دید کنترل فرهنگی
فرض این دید این است که تمام ایده ها درباره سازمانها و مسایل مربوط دارای ساختار بطور اجتماعی هستند. (از نظر اجتماعی ساختار پیدا می نمایند). این دید فرض می کند که فرهنگ های سازمانی، مشابه با فرهنگهای ملی وجود دارند که متشکل از مؤلفه های ملموس و اغلب نامعقول زیادی می باشند . فرهنگها سازمانی متشکل از ارزش ها، لزوم‌ها، سنتها، مدلهای ذهنی، برداشتها، مصنوع ها و باورها، انرژی اجتماعی فراهم می سازد که افراد را برای عمل کردن وامیدارد. بنابراین دید فرهنگی ایده ای را که اهداف بطور عقلانی تعیین شده قواعد، اسناد و فرآیندها نیروی محرک اصلی برای تمام فعالیت های سازمانی هستند.
نظریه پردازان حامی این نظر استدلال می کنند که تأثیر جنبه های فرهنگی بر روی حسابداری و عملکردهای کنترل مهم می باشد. بنابراین، آنها توجه به اینکه چگونه افراد و اقدامات اجتماعی اقدام به تعریف کردن، اصلاح کردن و شکل دادن سیستمهای کنترل می نمایند و چگونه عقلانیت و کارایی برای شروع ساختن منافع سیاسی اعضای فردی و تحکیم موقعیت سیاسی آنها استفاده می شوند توجه مبذول میدارند.
نوشتجات انصاری و بل (90،91) کنترل ارزش ارایه شده با Guchi (80) نمونه سیاسی ارائه شده با موفته (78) میلر و الری (87) برینبرگ و اسنورگرس (88) و گمبلینگ (87) ، گری (90) می توانند متعلق به این دید تلقی گردند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   32 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نظریه های کنترل مدیریت و مدل برتری EFGM

پاورپوینت نظریه بازی‌ ها

اختصاصی از فایل هلپ پاورپوینت نظریه بازی‌ ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت نظریه بازی‌ ها


پاورپوینت نظریه بازی‌ ها

 دانلود پاورپوینت نظریه بازی‌ ها

این فایل در قالب پاورپوینت قابل ویرایش، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی می باشد 

 قالب: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 30

توضیحات:

نظریه بازی‌ها (Game Theory) حوزه‌ای از ریاضیات کاربردی است که در بستر علم اقتصاد توسعه ‌یافته و به‌ مطالعه رفتار استراتژیک بین عوامل عقلانی می‌پردازد. رفتار استراتژیک، زمانی بروز می‌کند که مطلوبیت هرعامل، نه فقط به استراتژی انتخاب ‌شده توسط خود فرد بلکه به استراتژی انتخاب ‌شده توسط بازیگران دیگر وابستگی داشته باشد. زندگی روزمره ما، مثال‌های بی‌شمار از چنین وضعیت‌هایی دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به مذاکرات تجاری بین دو کشور، جنگ تبلیغاتی بین دو شرکت رقیب، رای ‌دادن دو سهام‌دار، بازی بین استاد و دانشجو برای تعیین کیفیت درس، بازی دولت و شهروندان برای اعلام و پذیرش سیاست‌ها، پیشنهاد و رد ازدواج بین یک زن و مرد اشاره کرد.

فهرست:

تاریخچه

استراتژی بیش- کم

تعادل نش

مفاهیم اساسی

کاربردها

زمینه های کاربرد تئوری بازی ها

توضیح تکامل و ثبات- تحلیل رفتار تنازع و بقا

کامپیوتر و منطق

فلسفه و اخلاق

اقتصاد و تجارت

عناصر بازی

متقارن – نامتقارن

مجموع صفر – مجموع غیر صفر

تصادفی – غیر تصادفی

با آگاهی کامل – بدون آگاهی کامل

ایرادات وارد بر تئوری بازی ها

بازی ترسوها

معمای زندانی

بررسی و حل معمای زندانی


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت نظریه بازی‌ ها