فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

گور خفتگان عصر آهن

اختصاصی از فایل هلپ گور خفتگان عصر آهن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 77

 

مقدمه................................................................................1

جغرافیای قلمرو مورد بررسی...................................................3

وضعیت فرهنگی ایران پیش از عصر آهن...................................5

کاوش در گورها...................................................................9

ساختار کلی گورستان های عصر آهن........................................10

گورستان های عصر آهن.......................................................12

شمال ایران و حوضه دریای مازندران.........................................12

گوهر تپه...........................................................................12

مارلیک............................................................................13

تول تالش..........................................................................14

گورستان فلعه کوتی..............................................................14

گورستان کلورز..................................................................15

گورستان جمشید آباد.............................................................15

شمال غرب ایران................................................................16

تپه حسنلو.........................................................................16

گوی تپه...........................................................................16

دینخا تپه..........................................................................17

تپه هفتوان........................................................................19

کرد لر تپه.......................................................................19

گورستان عصر آهن در مسجد کبود تبریز..................................19

غرب ایران.......................................................................21

تپه گیان...........................................................................21

گودین تپه.........................................................................22

گورستان لما......................................................................23

لرستان............................................................................23

گورستان بردبال.................................................................23

گورستان شورابه................................................................24

گورستان ورکبود................................................................24

گورستان کتل گل و گل.........................................................25

فلات مرکزی ایران.............................................................27

محوطه ازبکی....................................................................27

گورستان صرم....................................................................28

گورستان قیطریه.............................................................28

تپه سیلک،گورستان الف........................................................28

گورستان خوروین...............................................................29

شمال شرق و شرق ایران......................................................31

خورشید و نقش آن درجهت تدفین..............................................33

اسکلت و جمجمه در میان داده های باستان شناسی..........................34

اشیای بدست آمده از گورها.....................................................35

سفال...............................................................................35

سفال خاکستری.............................................................36

ظروف سفالین لوله دار...................................................38

اشیای فلزی.................................................................42

خنجرها.....................................................................42

تبرها........................................................................43

سرپیکان....................................................................43

ظروف فلزی................................................................43

نتیجه گیری.................................................................45

توضیحات تصاویر........................................................47

فهرست منابع و ماخذ......................................................73

مقدمه:

مهاجرت یکی از مهمترین مسایل در ادوار پیش از تاریخ بوده است. بسیاری از آثاری که در محوطه های پیش از تاریخ یافت می شود مانند مهر و سفالهای گوناگون مشترک در بسیاری از نقاط گویای این مسأله است که مردمان آن زمان برای پیشرفت خود نیازمند به ارتباط بوده اند که این ارتباط از طرق مختلف از جمله مهاجرت انجام می گرفته است. با نگاهی اجمالی در دوره های پیش از تاریخ می توان دریافت که انسان از زمانی که در دشت اسکان یافت و به یکجا نشینی خو گرفت در فکر محکم کردن جایگاه خود و نیز جستجو برای محلی که بتواند در آنجا زندگی راحت تری را داشته باشد بوده. متروک شدن ناگهانی یک محل و در مقابل پیشرفت یک منطقه دیگر در همان برهه زمانی و بسیاری از مسایل دیگر می تواند توجیهی بر این نظر باشد. اما با همه این موضوعات هر نظری که ارایه می شود باید در کنار آن استدلال منطقی برای اثبات آن نیز به کار گرفته شود تا از نظریه های یک طرفه که هیچ گونه معرفت شناسی در آن بکار برده نشده و باعث اغراق در نظریه ها می شود دوری شود.

عصر آهن در ایران براستی یکی از مهم ترین دوره ها از دوره بندی های پیش از تاریخ ایران است، برای مثال می توان گفت که این عصر(آهن1و2و3)، آخرین پله ترقی برای رسیدن به اولین نظام واحد شاهنشاهی در ایران است و همچنین اینکه این عصربه عقیده بسیاری از پژوهشگران نظیر گوردون چایلد و گیرشمن و کایلر یانگ دوره ای است که اقوام مهاجر و یا مهاجم به فلات ایران بصورت گسترده ای وارد شدند و در کل مسبب دگرگونی های فرهنگی این عصر را به نوآوری، مهاجرت و انتشار نوآوریها از راه مهاجرت این اقوام ربط داده اند. عصر آهن در ایران از حدود نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد آغاز می شود و بطور کلی سفال خاکستری و بوجود آمدن قبرستان از ویژگی های خاص آن است.(وضعیت فرهنگی عصر آهن بطور دقیق تر در بخش های بعدی این مجموعه درج شده است)

برای بازسازی ساختارهای اجتماعی و تغییرهایی که در روند شکل گیری طبیعی اجتماعات مختلف بوجود می آید بهترین روش به عقیده بسیاری از باستانشناسان از جمله کن.آر.دارک ، بررسی گورستانها و به کارگیری داده های حاصل از تدفینهای باستانی است. بررسی موشکافانه بر روی گورها می تواند به باستان شناسان اطلاعات جامعی را بدهد به عنوان مثال می شود اعتقادات گورخفتگان را با بررسی نحوه تدفین،اشیای داخل آنها و محل قرارگیری آنها تا حدی بازسازی کرد و یا اینکه با کمک انسان شناسان به بومی بودن یا نبودن فرد متوفی پی برد.

با پایگیری باستان شناسی نو و ایحاد تفکرات جدید در این زمینه و پیدایش الگو هایی نظیر معرفت شناسی، باستان شناسی روند محور و... بسیاری از نظریات باستان شناسان سنتی مورد تجدید نظر قرار گرفت و به موجبات آن نظریه های جدید تری ارایه داده شد.

نگارندگان این مجموعه در مطالعات پراکنده ای که در مورد این عصر داشته اند به نظریات متناقضی خصوصا در مورد مساله مهاجرت برخورد کردند که این تناقضات را می توان در نتیجه تحولاتی دانست که در باستان شناسی بوجود آمده است. هدف نگارندگان در نگارش این مجموعه نیز نشان دادن این اختلافات و البته رسیدن به جوابی در زمینه دلیل تحولات در این عصر است، تکامل و یا تحول از ورود اقوام جدید؟؟

همچنین دلیل انتخاب بررسی گورستانهای این عصر برای رسیدن به این جواب بخاطر گورستانهای زیادی است که از این دوره حفاری شده است، همچنین با تحقیق بر روی تدفینها و مقایسه آنها با دوره قبل تر، چه از لحاظ اشیا و چه از لحاظ نوع تدفین و قبور و از همه مهمتر تحقیقات انسان شناسی بر روی اسکلتهای گورخفتگان (که متاسفانه تحقیقات در این زمینه بسیار کم شده) به ماهیت آنها پی برد.متاسفانه تا کنون هیچگونه مطالعات جداگانه ای در مورد گورستانهای عصر آهن صورت نگرفته است.

منطقه مورد بررسی، فلات ایران می باشد که بدلیل تعدد گورستان های عصر آهن در قسمت غرب و شمال غرب بیشتر مطالب به آن مناطق اختصاص داده شده است.

نگارندگان این مجموعه با گرداوری گزارشهای حفاری گورستانهای این عصر وتجزیه و تحلیل داده های باستان شناختی بدست آمده از گورها و همچنین کنار هم گذاشتن نظریات متفاوت در مورد آنها سعی در رسیدن به یک جواب منطقی در زمینه مهاجرت می باشد.

موقعیت جغرافیای قلمرومورد بررسی:

ایران سرزمینی نسبتا مرتفع در آسیای غربی با حدود 2600000کیلومتر مربع مساحت. فلات ایران از غرب به شرق، از رودهای دجله و فرات تا دره رود سند و پالمیر و از شمال به جنوب از دریای خزر و بیابان توران در رود جیحون، تا خلیج فارس و اقیانوس هند ممتد است. کناره های کوهستانی این فلات از در غرب با کوه های زاگرس، در شمال با کوه های البرز، و در شرق با کوه های سلیمان نمایان است. این رشته کوه های کناره ای در شمال غرب به گرانکوه ارمنستان و در شمال به کوه های هندوکش متقارن هستند. کوه های قفقاز و رود کورا مرز شمال غربی فلات ایران می باشند. در حقیقت فلات ایران حلقه اتصال میان خاور دور و خاور میانه است.(فهیمی،1381،17)

اگر به نقشه برجسته ایران نگاهی بیاندازیم متوجه خواهیم شد که ایران طبیعتی کوهستانی و فلاتی دارد. کوه های شمالی و غربی تفاوت هایی با یکدیگر دارند بطوریکه کوه های شمالی یعنی البرز مانند رشته کمربندی تقریبا بدون بریدگی است. ویژگی دیگر این فقدان دشت و زمینهای پست ساحلی است. تنها استثنا در این مورد دلتای پست کارون است که از نقطه نظر زمین شناسی آن را باید ادامه طبیعی زمینهای پست بین النهرین محسوب کرد. از ویژگیهای قسمت های داخلی ایران ارتفتاع کم آنها از سطح دریا است که قسمتهای کویر ایران را تشکیل می دهند یعنی دو صحرای وسیع شمالی که کویر و صحرای جنوبی که دشت نامیده می شوند. رشته کوه هایی که ایران را از اطراف در بر گرفته اند به آن حالت حوضچه ای را می دهند که بیش از نیمی از آبهای سطحی به این حوضچه وارد می شوند.

حدود نیمی از ایران را چشم انداز بیابانی و نیمه بیابانی می پوشانند و نزدیک به یک چهارم آنرا چراگاههایی تشکیل می دهند که بخش بزرگی از آن فقط به طور فصلی قابل استفاده بوده و یا اینکه به علت چرای ممتد و بی رویه متروک


دانلود با لینک مستقیم


گور خفتگان عصر آهن

پایان نامه مقطع کارشناسی رشته معماری درمورد شهر باستانی گور و فیروزآباد کنونی

اختصاصی از فایل هلپ پایان نامه مقطع کارشناسی رشته معماری درمورد شهر باستانی گور و فیروزآباد کنونی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مقطع کارشناسی رشته معماری درمورد شهر باستانی گور و فیروزآباد کنونی


پایان نامه مقطع کارشناسی رشته معماری درمورد شهر باستانی گور و فیروزآباد کنونی

 

 

 

 

 

 

 

 



فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:75

مقدمه:

سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، عملاً فعالیت خود را در پی تشکیل وزارت فرهنگ و هنر در سال 1342 از سال 1345 آغاز کرد و تا ادغام در تشکیلات سازمان میراث فرهنگی کشور به سال 1366 به شکلی گسترده و سازنده در موضوع مطالعه و مرمت بناها و مجموعه‌های تاریخی در سراسر کشور پیشگام بود. ساماندهی، مطالعه و تعمیر آثار تاریخی در ایران، همگام با نهضتی بزرگ بود که پس ازجنگ جهانی دوم و در جریان بازسازی پس از جنگ، ابعادی علمی و انسانی وسیع پیدا کرد و مفهومی از رقا و بقای انسانی یافت.

سازمان نامبرده در شکل‌دهی خود و در سطح قابل قبولی برای جامعه ملی و بین‌المللی از امکانات فنی علمی و فرهنگی سطح بالای داخلی و خارجی بهره گرفت. صرف‌نظر از تربیت نیروی تخصصی و ماهر در سطوح مختلف علمی، فنی و هنری در کشور از توان موسسات و سازمان‌هایی نظیر: دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق)، دانشگا فارابی، موسسه ایتالیایی مطالعات خاوردور و نزدیک (ایزمئو)، سازمان‌های دولتی و غیردولتی وابسته به یونسکو، دانشگاه فلورانس و جز آن استفاده کرد و تلاش بر این داشت که ضمن ارائه الگوهای موفق از مطالعه و مرمت بناها و مجموعه‌های تاریخی ـ فرهنگی (نظیر مجموعه بنا‌های تاریخی اصفهان، مجموعه آثار تاریخی هخامنشی فارس، شهر تاریخی سلطانیه و…) بستر مناسب و باروری را برای نسل آینده فراهم سازد و در این رابطه، مقوله مطالعه و مرمت آثار و مجموعه‌های تاریخی را به تولیدی فرهنگی نزدیک کند. از جمله این اقدامات باید از پروژه مطالعه و مرمت مجموعه آثار تاریخی فیروزآباد یاد کرد که نقطه عطفی در تاریخ فرهنگ معماری و شهرسازی کشورمان را رقم می‌زند.

به یاد آوریم که گنبد قلعه دختر فیروزآباد که کهن‌ترین گنبد شناخته شده دنیا برپا شده بر زمینه‌ای مربع است و مربوط به فصل تاریخی مشترک پارتی ـ ساسانی است، تنها بخشی از این مجموعه میراث برجا مانده را از این مقطع تاریخی تشکیل می‌دهد.

معرفی شهر باستانی گور و فیروزآباد کنونی

فیروزآباد کنونی را در عهد باستان«اردشیرکوره» و «شهر گور» می‌نامیده‌اند که معرب آن «جور» گردیده است. این شهر روزگاران گذشته، یعنی عهد شاهنشاهی ساسانی و سده‌های نخستین اسلام، مرکز کوره اردشیر و یکی از پنج ناحیه معروف پارس را تشکیل می‌داده است. نام کنونیش بنا به گفته مقدیسی، تاریخ‌نویس سده چهارم هجری، چون خوش‌آیند امیر عضدالدوله دیلمی نبوده که بگویند: «ملک به گور رفت» ‌یعنی به شهر گور رفت، به فیروزآباد تبدیل گردید و ظاهراً این نام باید از نام «فیروز» نیای انوشیروان گرفته شده باشد، که ساختمان‌هایی در زمان خود در آنجا نموده است. راه شیراز به بندر باستانی سیراف از همین شهر می‌گذشته است.

گسترش کوره اردشیر در عهد باستانی و سده‌های نخستین اسلام از شیراز تا دریای پارس و جزایر جنوبی از خارک تا قشم و از خاور به دارابگرد و از باختر به بیشاپور و کازرون محدود می‌گردیده، پس از کوره استخر از بزرگترین کوره‌های پنجگانه فارس بوده است. امروز نیز از آن لحاظ که نخستین آثار و سنگ‌نگاره از بنیان‌گذار شاهنشاهی ساسانی را در کنار خود نگهداشته است و به مناسبت نمایاندن معماری عالی و هنر شگرف این دودمان برجسته، یکی از جاهای باارزش و باستانی کشور به شمار می‌رود.

بنای این شهر را به عهد اردشیر، بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی نسبت می‌دهند و تاریخ‌نویسان اسلامی مانند ابن فقیه (سده سوم هجری) و مقدیسی و اصطخری (سده چهارم هجری) نیز این مطلب را تایید نموده‌اند:

اردشیر پس از گسترش فرمانروایی خود در خاک پارس و کرمان و نواحی کرانه دریای پارس، پیش از شکست اردوان پنجم واپسین شهریار اشکانی، در فیروزآباد کاخ و آتشکده‌ای ساخت. کاخ فیروزآباد نخستین بنای طاقدار سبک ایرانی و کار معماران و مهندسان ایرانی است که از دوره‌های باستانی به‌جا مانده است و در این شهر بهتر از هرجای دیگر، معماری عالی زمان ساسانیان را می‌توان به خوبی دید و شناخت. پس از آن در سروستان و بیشابور کازرون، البته پس از ایوان و طاق مدائن.

اردشیر شهرهای دیگری در حوزه شاهنشاهی ایران ساسانی ساخته است که در تاریخ بلعمی چند تایی از آنها را به این شرح نام برده است: «به پارس شهر جور و آنرا «ارشیر خوره» نام کرد و شهر دیگری به نام «رام اردشیر» و دیگر هم آنجا نام وی «ریوارشیر» و به ناحیت اهواز شهری بنا کرد نام او «هرمز اردشیر» و آن را «سوق الاهواز» خوانند و به سوا شهری بنا کرد نام آن «به اردشیر» و آن را «کرخ میسان» خواندند و به بحرین شهری بنا کرد نام آن «بوذر اردشیر» و امروز آن را خره خوانند».

فردوسی شهرهای اردشیر را این‌طور بیان کرده است:

به گیتی مرا شارسان است شش
هوا خوشگوار و پر از آب کش
یکی خوانده‌ام خره اردشیر
هوا مشکبوی و به جوی آب شیر
چو رام اردشیر است شهری دگر
گر آن بر سوی پارس کردم گذر
دگر شارسان اورمزد اردشیر
که گردد زیادش، جوانمرد پیر
کزو تازه شد کشور خوزیان
پر از مردم و آب و سود و زیان
دگرشارسان بر که اردشیر
پر از باغ و پر گلشن و آبگیر
دو در بوم بغداد و آب فرات
پر از چشمه و چارپا و نبات
که خوانی بنا پادشاه اردشیر
چو از من سخن بشنوی یادگیر
فیروزآباد پس از جلگه مرودشت، استخر و بیشابور کازرون، از جاهای باستانی فارس و بلکه کشور ایران است که آثار و نقوش از دوران گذشته در کنار و پیرامون خود به یادگار نگهداشته که هر کدام به نوبه خود از آثار گرانبهای ادوار باستانی ما را تشکیل می‌دهد.

در سوی باختری شهر کنونی، آثار صفه‌ای از سنگ‌های گران وزن دیده می‌شود که سبک سنگ‌تراشی و اندازه و طرز نصب سنگ‌ها به حجاری و کارهای دوران هخامنشی شباهت دارد. تکه‌ای از تنه یک ستون از سنگ سیاه‌رنگ که اینک در مدخل امامزاده‌ای در همان حوالی صفه افتاده و شبیه تنه ستون‌های به کار رفته در تخت جمشید می‌باشد، این حدس را تایید می‌کند که صفه نامبرده بنایی از دوران هخامنشی بوده که پس از آن، در زمان اردشیر نسبت به ترمیم و تجدید و گسترش آن اقدام شده است، زیرا معروف است که اسکندر آب بر روی شهر بست تا شهر ویران گردد و چندی این جلگه به صورت باتلاق و دریاچه درآمده است.

مقدسی از وجود آتشکده‌ای در دروازه شهر سخن می‌گوید که نبشته‌های پهلوی داشته و یادآور می‌شود که برای ساختمان این پرستشگاه، سی هزار دینار زر مصرف گردیده است. و باز همین مورخ از یک میدان بزرگ در میان شهر و از باغ‌های فراوان گل سرخ یاد کرده و می‌نویسد: «که از هر دروازه شهر که شخص بیرون رود، تا شش کیلومتر در باغ و ساختمان راه می‌پیماید». قزوینی هم از گل‌های سرخ ممتاز و فراوان فیروزآباد توصیف بسیار کرده و می‌نویسد: «که بهترین انواع گل سرخ که شهرت همه جایی دارد، در باغ‌های این شهر به اندازه بسیار موجود و به همین مناسبت یکی از صادرات عمده این شهر در عهد باستانی، گلاب بوده است». یاقوت حدوی، تاریخ‌نویس سده هفتم هجری در معجم البلدان در توصیف این شهر نوشته:

«که خوش آب و هوا، پاکیزه و زیبا و سبز و خرم است. از هر سو که شخصی بخواهد وارد این شهر شود، باید شش میل در باغ‌ و بوستان و از زیر درختان سبز و خرم بگذرد تا به دروازه شهر برسد. در هجوم «تازیان»، شهر گور سال‌ها در محاصره بود و مردم آن شهر برای نگاهداری مرز و زادگاه خویش مدت‌ها دلیرانه پایداری نمودند، اما پس از سال‌ها ایستادگی به واسطه نداشتن خوراک و خواربار، پایداریشان شکسته شد و شهر به دست تازیان افتاد و نام آن را معرب ساخته «جور» گفتند و عضدالدوله از پادشاهان آل بویه که در تشیید اصول ملی ایرانی خدمات بزرگی انجام داده، برای این که عمل تازیان را در نامگذاری این شهر به «جور» ملغی کرده باشد، نام آن را به «فیروزآباد» مبدل ساخت. همچنین وی نوشته است که اسکندر هنگام محاصره فیروزآباد آب رودخانه را تغییر مسیر داد و شهر در آب متراکم غرق و ویران گردید و همان‌طور بود تا زمان اردشیر که باتلاق خشکانید و شهر تازه‌ای ساخت!». این داستان تا حدی بعید به نظر می‌رسد، زیرا نمی‌توان باور کرد که جلگه‌ای با این موقعیت، پانصد سال متروک و باتلاق مانده باشد.

اصطخری مورخ دیگر سده چهارم هجری به همین مضمون نوشته است: جای کنونی شهر استخز آب راکدی بود، اردشیر بابکان چون نذر کرده بود در جایی که بر دشمن خود پیروز گردد، شهری بسازد و چون بر یکی از دشمنان خود در همین جا پیروز گردیده، دستور داد آب آن را با کندن کانال‌هایی بخشکانند و شهر را در آن جایگاه بسازند و نیز از یک بنا به نام «طربال یا ایوان»‌ سخن به میان آورده که در میان شهر بر فراز تلی ساخته بودند، این بنا اکنون ویرانه و سنگ‌های آن هر اندازه مانده روی همان تل و در کنار مغرب شهر کنونی فیروزآباد جلب‌نظر را می‌نماید.

بنای فیروزآباد از زمان ساسانیان شهری بزرگ و به اندازه شهر استخر وسعت داشته، مانند سایر شهرهای ساسانی ساخته شده و چهار دروازه داشته است: دروازه شمالی به نام دروازه هرمز، دروازه جنوبی به نام اردشیر، دروازه خاوری به نام مهر (میترا) و دروازه باختری به نام بهرام.

ساختمان‌های باستانی فیروزآباد

در فیروزآباد و پیرامون آن، آثار و ساختمان‌ها و دژها و سنگ‌نگاره‌ها و سنگ‌نبشته‌‌ای است که در زیر توضیح داده می‌شود.

در سوی باختری شهر کنونی، صفه‌ای مربوط به یک کاخ یا پرستشگاه باستانی از سنگ‌های گران وزن دیده می‌شود که سبک حجاری و اندازه و نصب آنها شباهت به حجاری‌ها و کارهای دوره هخامنشی نیست. تکه‌ای از یک ستون خاکستری رنگ مایل به سیاه با تراش شیاردار شبیه ستون‌های کاخ تخت جمشید در کنار بقعه امامزاده جفعر، این حدس را تقویت می‌کند که این ویرانه شاید در نخست مربوط به زمان هخامنشی‌ها بوده، همانند کا‌خ‌های کوچک سروان ممسنی و تپه حکوان‌کوار و برازجان، پس از برچیده شدن شاهنشاهی هخامنشی، ویران و به سرنوشت سایر آثار دیگر این دودمان دچار گردیده، پس از آن در زمان اردشیر نسبت به احیاء و توسعه آن اقدام شده باشد. درازای صفه در حدود هشتاد متر و پهنای آن شصت و پنج متر می‌باشد. در میان آن صفه، چهار طاق بلندی به ارتفاع حدود هشت متر و نیم و پهنای بیست و شش متر با طاق‌های ضربی مسقف بوده است. نظرانداز صفه و مخصوصاً چهارطاقی روی آن وسیع و زیبا، و از فراز آن منظره تمام شهر و باغ‌های درون و برون به خوبی نمایان بوده، به‌طوری که نوشته‌اند: از مجازی صفه نهر و جدولی ساخته بودند که آب به شکل آبشار از یک سوی آن جاری، و از سوی دیگر خارج می‌گردیده است.

بنای نامبرده در دوره اسلام ویران گردیده، زمان اصطخری (سده چهارم هجری) ویرانه‌ای بیش نبوده که به همان وضع آن را توصیف کرده است. امروز نیز حدود صفه تا حدی معین و مشخص و مقداری از سنگ‌های آن ساختمان در همان اطراف پراکنده و برای رهگذری که بر فراز آن می‌ایستد، دوران شکوه و عظمت دیرینی را حکایت می‌کند.

دویست متری جنوب این ویرانه، مناره سنگی چهارگوش بلندی موجود است که هر ضلع آن تقریباً ده متر و پیش از بیست و پنج متر بلندی دارد و به وسیله پلکان مارپیچی که در اطراف آن بوده، به بالای برج می‌رفته‌اند.

قلعه دختر

در وسط تنگاب، بر قله کوه ساخته شده است. این دژ معظم و مفصل از سنگ و دارای اطاق‌ها و بناهای تودرتوی مفصلی بوده است. از این بنا که در روی کوه و مشرف به راه رفت و آمد بین شیراز و فیروزآباد قرار گرفته، برای دفاع از شهر و نگاهبانی راه استفاده می‌شده است. دیوار بیرونی قلعه به شکل بازو ساخته شده و بنا دارای تالار بزرگ و ایوانی است که در وسط بنا قرار دارد.

وجوه تاریخی و باستان‌شناسی

عبارت «معماری ساسانی» هرگاه به بیش از چهارصد سال قدمت این دوران توجه کنیم، در درجه اول جنبه اعتباری می‌یابد، چرا که برخلاف سایر اصطلاحات تاریخ هنر مثل «رنسانس»، «باروک» یا «کلاسیسم»، عبارت معماری «ساسانی» بازگوکننده ویژگی‌های خاص اشیاء هنری مورد بحث نمی‌باشد، بلکه با اقتران این اشیاء باسلسله حاکم بر تمامیت سیاسی این دوران اشاره دارد. انتزاع حاکم بر انگیزه‌های هنری یا انشعاب‌های ناشی از روحیات محلی و یا بیان کننده یک مقطع تاریخی، مثل دوره «کارولانژی (Carolingien)» که سبب نسبت دادن دوره‌ای سیاسی به یک دوران خاص در تاریخ هنر می‌شود، در کل نمایانگر کمبود شناخت کافی نسبت به این دوره هنری است.

این نکته، آشکارا در مورد هنر و معماری ساسانی و همچنین پارتی مصداق دارد. از میان بناهای نسبتاً زیادی که به ساسانیان نسبت می‌دهند، فقط تعداد معدودی را می‌توان دقیقاً در این ابنیه، تعلق به دوره ساسانی دانست که با شبهه همراه است. تنها در مورد اندکی از این بناها منظور از احداث بنا قطعی است و درکی در این زمینه وجود دارد.

با این حال، اصطلاح «معماری ساسانی» از دیدگاهی دیگر قابل توجیه است. فقط دوران‌های سیاسی معدودی هستند که با احداث بناهای عظیم بر اساس انگیزه‌های سیاسی قابل مقایسه با وضع ساسانیان، آغاز می‌گردند. چنانکه مشهور است، اردوان پنجم از امیریاغی خود اردشیر، به خاطر بلندپروازی‌ در طرح‌های عمرانی و توهین به مقام سلطنت ناخرسند بود و این نکته که در افسانه‌ها آمده است، گویای شوریدن اردشیر و یا دست کم، تعبیر کوشش‌های اردشیر در زمینه ساختمانی به بلندپروازی‌های سیاسی است. از سوی دیگر، پایان دوران ساسانیان تنها به معنای اضمحلال دودمان ساسان نیست، بلکه در عین حال، پایان فرهنگ ایرانی پیش از اسلام نیز است.

در زمان‌های گذشته نه پادشاهان ایرانی و نه جامعه مذهبی ایرانیان، یعمی موبدان زرتشتی، جز با دادن دستور ساخت بناهای معظم و یا مقدس، مطرح نمی‌شدند. به همین ترتیب، هم سبک معماری ساسانی در خفا به بقای خود ادامه داد و به سرعت معماری دستگاه خلافت را تحت سیطره خود درآورد.

علیرغم وجود مصادیق متعدد معماری، در اینجا جز به نمونه‌هایی از بناهای ساسانی نمی‌پردازیم. آگاهی ما در زمینه ساخت و ساز رایج در زمان ساسانیان جز در موارد معدود با کاستی‌های فراوان همراه است، اما بر مبنای آنچه که می‌دانیم، می‌توانیم نتیجه بگیریم که در واقع خانه‌ها و سایر ساختمان‌های اقشار پایین‌دست جامعه همانگونه که تا همین اواخر هم رواج داشت، ساخته می‌شدند، یعنی دیوار خانه‌ها را از سنگ لاشه و یا ملات گل و به ندرت با ملات‌های آبی مثل آهک یا سیمان و یا از خشت (به ابعاد تقریبی 40×40×12 سانتیمتر) می‌ساختند.

ارتفاع شالوده‌ها متغیر بود و گاهی شکل کرسی چینی با سنگ لاشه را به خود می‌گرفت و گاه از خاک رس کوبیده یا سنگ یا مخلوط سنگ و گچ ساخته می‌شد. بام‌ها را با تیرهای چوبی و پوشش خاک رس و کاه (کاه گل) می‌ساختند و گاه هم از طاق‌های خشتی استفاده می‌کردند. برخی انواع خاص که امروزه در آستانه نابودی قرار دارند، مثل خانه‌های چوبی با بام‌هایی از کاه (یا گالی) که در نواحی جنگی حاشیه دریای خزر یافت می‌شوند و یا چیزهایی که از شاخ و برگ درختان نخل در استان‌های جنوب شرقی برپا می‌شوند، در روزگاران ساسانیان هم می‌بایست وجود داشته باشد.

معماری چادری و خیمه نیز در نزد درباریان در مواقع شکار و جنگ، جایگاه خود را حفظ کرده بود، اما در این مورد تنها شواهد مکتوب در دست داریم.

لازم به یادآوری است که بخش اعظم بناهای معظم، خشتی بوده‌اند که امروزه تقریباً به طور کامل ویران شده‌اند. بنابراین مجموعه بناهای شناخته شده امروز تنها به آثار برجسته و معظم معماری محدود نمی‌شوند، بلکه در میان آنها آثاری هم هستند که در نهایت بر عوامل منطقه‌ای و دنیوی تکیه داشتند. همچنین به نظر می‌رسد معماری خشتی اهمیت خود را در اواخر دوره ساسانی از دست می‌دهد و این پدیده احتمالاً جنبه تصادفی دارد.

معماری بناهای مهم ساسانیان در نمونه‌های نخستین خود مثل کاخ‌های اردشیر در فیروزآباد، نشان دهنده اشکال ساختمانی و احجام روشن، خوانا و مستحکم است. از این جا می‌توانیم نتیجه بگیریم که معماری اردشیر به سنت پارس متکی بوده‌اند که قبلاً بسیار پیشرفته بوده است، اما از نمونه‌های آن اثری در این مقیاس را، مخصوصاً در فلات ایران سراغ نداریم. با اطمینان می‌توان ادعا نمود که در طی دوره پارت‌ها، انقلابی بوقوع پیوست که در آن ساختمان‌ مبتنی بر تیر و ستون، مثل کاخ و معبد نیسایی را که نشان دهنده سنت‌های هخامنشی با گرایش‌های یونانی است، رها می‌کنند و در جستجوی یک معماری تزئینی و متکی بر دیوارهای باربر خشتی، مثل شهر قومس، روان می‌شوند تا با استفاده از روش‌های طاق‌زنی به عظمت خاص بناهای پارتی در بین‌النهرین دست یابند. این روش‌ها را به صورت ایوان جلو آمده و پوشیده با طاق و تالار مستطیل شکل با طاق گهواره‌ای، در بناها و احجام ساسانی هم می‌بینیم، اما این نکته که در کدام زمان در کجا برای نخستین بار ایوان با طاق گهواره‌ای که شکل بارز معماری پارتی است، ساخته شد، جای بحث دارد، زیرا این فرضیه هم قابل قبول است به نظر می‌رسد که ابداع این روش ابتدا در بین‌النهرین بوده است.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مقطع کارشناسی رشته معماری درمورد شهر باستانی گور و فیروزآباد کنونی