فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بهداشت 24ص

اختصاصی از فایل هلپ بهداشت 24ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

دستورالعمل استفاده از ظروف یکبار مصرف

ظروف یکبار مصرف موجود در سطح جامعه از انواع مختلف مواد پلیمری تولید شده و در صورتی که تولید کنندگان و مصرف کنندگان این ظروف از آگاهی لازم برخوردار باشند استفاده از آنها بلامانع می باشد .

تولید کنندگان ظروف لازم است شرایط بهداشتی را رعایت نموده و از مواد اولیه مصرفی Food Grade در خط تولید استفاده نمایند و نیر جنس ظروف را در کف ظرف با علامت اختصاری جهت تعیین نوع کاربرد برای مصرف کنندگان مشخص نمایند و مصرف کنندگان نیز باید به نوع مصرف و کاربرد ظروف بر اساس علامت اختصاری درج شده بر روی آن توجه داشته باشند .

برخی از نکات مهم در استفاده از این ظروف عبارتند از :

1-ظروف پلی اتیلن سفید رنگ جهت بسته بندی و نگهداری روغن ، سرکه ، محصولات لبنی (شیر ، دوغ و ماست ) و مواد غذایی گرم و مرطوب مناسب است .

2-ظروف پروپیلن سفید رنگ جهت بسته بندی محصولات لبنی (ماست ، خامه ، پنیر ) و مواد غذایی گرم و مرطوب مناسب است .

3- ظروف پلی استایرن فوم دار ( با علامت اختصاری EPS) و ظروف پلی استایرن سفید رنگ (با علامت اختصاری HIPS) برای مواد غذایی گرم و مرطوب قابل استفاده می باشند لیکن استفاده از این ظروف برای نگهداری و جابجایی مواد غذایی مانند پیتزا (دمای 120 درجه سانتی گراد ) غیر مجاز می باشد .

4-ظروف پلی استایرنی بیرنگ و شفاف (با علامت اختصاری GPPS) فقط جهت نوشیدنی های سرد مناسب می باشند و استفاده از آن برای مواردی که دمای محتوای ظروف بیش از 65 درجه سانتی گراد بوده و یا اینکه لایه خارجی مواد غذایی محتوای آن چربی باشد که در تماس با ظرف قرار می گیرد ممنوع می باشد .

روابط عمومی مرکز بهداشت استان خراسان رضوی

منابع :

1 - دستورالعمل شماره 25388/7/1/د مورخ 6/10/85 اداره کل نظارت بر مواد غذایی و بهداشتی

2 - دستورالعمل شماره 5818/ ت / س مورخ 27/10/85 دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی

اصول مدیریتی تغذیه در خانواده که بایستی توسط کدبانوی منزل رعایت گردد

 مقدمه :

اینکه غذا در زندگی ما نقش مهمی را ایفا می کند ، بخشی طولانی ( به قدمت تاریخ ) است . بشر از اولین لحظه ای که پا بر عرصه وجود گذاشت برای بدست آوردن غذا تلاش کرده و زندگیش را بر پایه آن بنا کرده است . غذا خوردن بخش زیادی از ساعت های کار یک جامعه انسانی را به خود اختصاص می دهد .

غذا خوردن در میهمانی ها و مجالس عروسی و عزا انسان را ساعتی دور هم جمع می کند ، همچنین غذا بخش زیادی از هزینه خانواده را در بر می گیرد .

مقدار مواد غذایی در انواع غذاها متفاوت است و هر کدام اعمال ویژه ای را انجام می دهد .

مواد غذایی موجود در غذا عبارتند از : کربوهیدرات ها ، پروتئین ها ، چربیها ، ویتامین ها، مواد معدنی و آب

کربوهیدرات : در غلات ،‌حبوبات ، سیب زمینی ، میوه ها ، سبزی ها و شیرینی ها وجود دارد .

پروتئین : در گوشت ، حبوبات ،‌لبنیات ،‌تخم مرغ ، مغزهای روغنی موجود است .

چربی : در کره ، مواد غذایی با چربی مفید مثل ماهی موجود است .

چگونه کدبانوی منزل می تواند ارزش غذایی مواد را حفظ کند ؟

هر یک از مواد غذایی دارای خاصیتهایی هستند که ممکن است در زمان پخت این خاصیتها را از دست بدهند . با چند راهکار ساده می توان ارزش غذایی مواد را تا حد زیادی حفظ کرد :

- برای پختن مواد گوشتی بهتر است از دستگاه زودپز استفاده شود . اگر زودپز ندارید گوشت را با آب کم و شعله کم بپزید .

- گوشت سفید مثل گوشت مرغ و ماهی از گوشت قرمز بهتر است .

- در پختن مواد گوشتی بهتر است چربیهای سفید آن تا حد امکان جدا شود . بهتر است پوست مرغ قبل از پختن کنده شود ،‌چون بسیار چرب و مضر است .

- بهتر است از سرخ کردن مواد غذایی خودداری شود .


دانلود با لینک مستقیم


بهداشت 24ص

تحقیق درباره شکنجه در کنوانسیون 1984 سازمان ملل متحد 24ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره شکنجه در کنوانسیون 1984 سازمان ملل متحد 24ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

شکنجه در کنوانسیون 1984 سازمان ملل متحد

مقدمه

نگاهی هر چندکوتاه به حلقه های تاریخ و سرگذشت انسان در طول قرون و گذری هر چند مختصر بر رفتارهای بشر نسبت به ابنای خود ، مؤید شدت این رفتارها در موارد بسیار و گواه عدم صداقت برخی از انسانها بر ادعای تساوی حقوق بشر ، برابری و عدالت در زمانهای گوناگون است ؛ بویژه هنگامی که برخی از افراد بشر که زمام اختیار دیگران را در دست دارند ، لذت حکومت وادارشان سازد که برای بقای خویش و تثبیت استقرار و قوام قدرت و دولت خود ، از مسیر عدالت خارج شوند و در مورد مخالفان خود دست به اعمالی بزنند که وجدانهای پاک را می آزارد و دلهای بیدار را به درد می آورد .

هر چند این اعمال گاهی جنبة خنثی کننده دارد ، اما غالباً اعمالی سرکوبگر است که بطور خفیف یا شدید با نوعی تحقیر ، ناسزا ، حمله ، تهاجم و ایرد ضرب و جرح نسبت به مخالفان توام است و عنوان « شکنجه » دارد . پس بی جهت نیست که شکنجه را ابزار قدرت نامیده اند و آن را مشتمل بر تحقیر ، فشارهای روانی و رنجهای جسمی دانسته اند .

2 0 جدال دائمی میان شکنجه کنندگان و شکنجه شوندگان و طرفداران آنها نه تنها از طبیعت شکنجه ناشی می شود که بی تردید سخت و جانکاه است و باید مورد نکوهش قرار گیرد بلکه ناشی از تعریف شکنجه نیز هست که طبق سلیقه های مختلف و بر حسب اندیشه های گوناگون ،تغییر می کند . بحث شکنجه چه در مجامع داخلی و یا قانونگذاریهای مختلف و چه در مراجع بین المللی و با تکیه بر حقوق بشر ، همیشه بحثی داغ و پرجنجال بوده ، زیرا بحث از شکنجه گفتگو دربارة انسان است و آزار جسمی و روانی او .

کنوانسیون بین المللی ضد شکنجه تحت عنوان طولانی « کنوانسیون ضد شکنجه و دیگر مجازاتها یا رفتارهای وحشیانه ، غیر انسانی یا تحقیر کننده » که در سال 1984 به تصویب دولتهای عضو سازمان ملل رسیده ،نشانه ای است که از این توجه به احترام وجود بشری و نیز هشداری است برای شکنجه کنندگان .

مروری کوتاه بر سابقة این کنوانسیون و تحلیل برخی از مواد اساسی و مهم آن موضوع این مقاله است .

1 - سابقة تاریخی کنوانسیون 1984

2 - اهمیت وجود انسانی و لزوم توجه به حیثیت و تمامیت جسمی و روانی او و جلوگیری از انهدام و تخریب این وجود مسأله تازه ای نیست . علمای حقوق ، اخلاق و ادیان به نوعی و جامعه شناسان به نوعی دیگر بدین نکته توجه داشته اند که نباید و نشاید موجودات بشری را چون اشیاء تصور کرد و با آنها بدانسان رفتار نمود که با موجودات بیجان .

1- بدیهی است مسأله عنوان شده نه از قلمرو مکانی همگانی برخوردار است و نه از قلمرو زمانی مشخص . در دیدگاههای مختلف ، حتی اعمال مجازاتهای شدید ، به معنای عدم قبح شکنجه نبوده است و لذا تعجب آور نیست که می بینیم حتی نزد پیشگامان کیفر های سخت و شدت عمل ، شکنجه تقبیح شده و کوشش زیادی به عمل آمده است تا وجه فارقی میان مجازات و شکنجه ایجاد کنند .

صرف نظر از توجه به انسان و تعالی او می توان گفت بحث شکنجه از زمانی آغاز شد که انسان در مقابل انسان دیگر رفتار خود را نه بر مبنای اصول اخلاقی و اعتقادی ، بلکه بر پایة برتری جویی و قدرت طلبی تنظیم و تطبیق می کند . انسان تابع غرایز کور ، انسانی دیگر را در جهت خواستهای خود به زنجیر می کشد ، تحقیرش می کند و با شکنجه آزارش می دهد تا او را به قبول یا انگار واقعیتی وادارد که او ( شکنجه گر ) می خواهد تاریخ شاهد صادق این مدعاست .

اما انسانها یکی نیستند و در پیکرهای مختلف ، روحهای گوناگونی جریان دارد . برخی از آنها وجدانهای آگاه زمان خود در طول تاریخ بوده اند و کوشش آنها ، گر چه در بسیاری از موارد ناکام مانده است ، اما در آنچه که به ثمر رسیده ، امید کامیابیهای دیگری را نوید می دهد .

صرف نظر از روشنایی خیره کننده این اندیشه ها که در همه جا و با همة زیبایی می درخشند ، می توان گفت که انگیزة اصلی نیروی محرکة سازمانها و مراجع ملی و بین المللی برای سرعت بخشیدن به رشد آگاهی بر ارزش انسانی ، متأثر از همین اندیشه هاست ؛ اما روابط پیچیدة بین المللی ایجاب می کند که اندیشه های والا و معیارهای انسانی در اندام و چهار چوب کنوانسیون یا معاهدات بین المللی ویا در سازمانی جهانی و بین المللی درآید و منعقد شود تا اعتبار و لزوم عام پیدا کند . مخالفت با شکنجه ریشه گرفته از اندیشه های بارور ، بتدریج ابتکاراتی را در این زمینه فراهم آورده است تا منجر به کنوانسیون 1984 گردید . این ابتکارات را بخصوص سازمان عفو بین الملل ، کمیسیون بین المللی و حقوقدانان و کمیتة بین المللی صلیب سرخ بر عهده داشته اند .

به عنوان مثال سازمان عفو بین الملل در سال 1973 کنفرانسی در پاریس تشکیل داد و توصیه کرد « تدابیری در زمینه تحقیق و انتشار گزارشهای مربوط به شکنجه ، بازدید از بازداشتگاه ها و استقلال شغلی پزشکان ( برای معاینة شکنجه دیدگان ) اتخاذ شود » .

بین سالهای 1973 ـ 1980 سازمان عفو بین الملل در 32 کشور به نفع 1150 انسان که در خطر شکنجه بودند ، مداخله نموده و بین سالهای 1980 ـ 1984 مبادرت به ارسال پیامهای فوری در مورد 45 کشور و به نفع 2700 انسان کرده است .

کمیسیون بین المللی حقوقدانان و کمیتة بین المللی صلیب سرخ نیز در این زمینه بسیار فعال بوده اند . با وجود این ، سازمان ملل ابتدا به صورتی غیر مستقیم با مسألة شکنجه برخورد کرد . قطعنامه های مختلف سازمان ملل از سال 1949 حذف فوری تنبیه های بدنی را در سرزمینهای تحت قیمومت سفارش می کند . در سال 1955 اولین گنگرة سازمان ملل به منظور پیشگیری از جرم و در مان مجرمان ، اعمال حداقل مجموعه قواعدی را در زمینة درمان زندانیان قبول کرد که بوسیلة شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان و طی قطعنامة مورخ 31 ژوئیة 1975 نیز پذیرفته شد .

ماده 5 اعلامیة جهانی حقوق بشر مورخ 10 دسامبر 1948 مقرر می دارد :

« هیچ کس نباید تحت شکنجه ، مجازاتها یا رفتارهای وحشیانه ، غیر انسانی یا تحقیر کننده قرار گیرد . »

مادة 10 کنوانسیون بین المللی مربوط به حقوق مدنی و سیاسی با صراحت مقرر می دارد :

« هر شخص محروم از آزادی ( زندانیان ) با قواعد انسانی و با احترام به شایستگی و لیاقت وجود بشری ، مراقبت می شود .»

در کنوانسیون مختلف منطقه ای نیز مسأله شکنجه عنوان شده و در قوانین اساسی کشورهای گوناگون هم به ممنوعیت شکنجه اشاره گردیده است .

3 - اما مسألة شکنجه از سال 1973 جزو مسائل روز سازمان ملل قرار می گیرد . مجمع عمومی سازمان از پنجمین کنگرة ملل متحد برای پیشگیری از جرم و درمان مجرمان ( منعقد در تورنتو ، کانادا در سال


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شکنجه در کنوانسیون 1984 سازمان ملل متحد 24ص

تحقیق درباره آلودگی صوتی ، غول آرام 24ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره آلودگی صوتی ، غول آرام 24ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

آلودگی صوتی ، غول آرام

هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر.

شاید شما هم مثل بنده با شنیدن اسم >آلودگی< در ابتدا به یاد مناظر بدیع زباله‌های پخش و پلا یا چرک و کثیفی بیفتید. اما می‌دانید من از روزی که آن مقاله هولناک را در روزنامه خواندم، بدجوری متحول شدم. اصلا بهتر است بگویم از خواب غفلت بیدار شدم و حالا هم قصد دارم پیرو حکمت >خفته را خفته کی کند بیدار< شما عزیزان دل را نیز بیدار نمایم. خبر یک روزنامه، اذعان داشته بود که <مرز آلودگی صوتی در تهران، شکست.> از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان تا آن روز اصلا نمی‌دانستم آلودگی صوتی چه جور جانوری است. اما بعد از مطالعه آن مقاله اسفناک، یک چیزهایی دستگیرم شد. مثلا فهمیدم که هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر. خیلی چیزهای دیگر هم فهمیدم که توضیح آنها در این مقال نمی‌گنجد. فقط همین مرثیه بس، که ما ساکنان خوشبخت و مرفه پایتخت، شدیدا در معرض آلودگی صوتی قرار داریم. (آلودگی‌های دیگر هم بماند)! خواندم که دانشمندان آمده‌اند و یک سری از حیوانات را در معرض صداهای بالاتر از ۱۵۰ دسیبل قرار داده‌اند و در آخر مشاهده کردند که حیوانات بی‌زبان، دچار رعشه و فلج شده وهمگی، جان به جان آفرین تسلیم نموده‌اند. حال اگرچه ما اشرف مخلوقات هستیم ولی باید قبول کنیم که در بعضی از موارد با آن زبان بسته‌ها، وجوه مشترکی داریم. یعنی گوش‌های بینوای مایی که در این شهر شلوغ و پرهمهمه زندگی می‌کنیم نیز ورودی مقادیر معتنابهی از آلودگی‌های صوتی است که آنها می‌توانند بدون مزاحمت، روی اعصاب ما رژه بروند و اگر آنقدر قدرت نداشته باشند که فلج یا ناشنوایمان کنند، حداقل می‌توانند از قدرت شنوایمان بکاهند. در جدولی که ضمیمه آن مقاله بود، می‌شد آمار استاندارد آلودگی صوتی شهری را دید که اتفاقا شامل استانداردهای تعریف شده برای تهران بزرگ هم بود. آلودگی مجاز صوتی در مناطق مسکونی ما باید حول و حوش پنجاه دسیبل باشد در حالی که این مقدار، به راحتی در حاشیه خیابان‌های شلوغ از مرز هفتاد دسیبل هم گذشته است. حالا حاشیه بزرگراه ها، مناطق مسکونی نزدیک به فرودگاه و راه‌آهن و غیره را دیگر خدا داند... گفتم که بعد از خواندن آن مقاله بدجوری احساس هوشیاری و بیداری می‌کردم. اصلا شاید اگر همه مردم بیدار می‌شدند، می‌شد راه حلی برای این غول به ظاهر ساکت و آرام که با خیال راحت دارد توی شهر هروله می‌رود و کسی متوجه خرابکاری‌هایش نیست، پیدا کرد.... بعدازظهر، طبق معمول هر روز باید پس از کلی ایستادن در صف تاکسی، در آخر، برای سوار شدن از قانون جنگل پیروی می‌کردم تا پیروز شوم. راننده تاکسی، موزیک کوچه بازاری خفنی را برای مسافرین تهیه دیده بود و آنها مجبور بودند طبق یک توفیق اجباری، شنوای آن باشند. یاد مقاله روزنامه افتادم و دلم برای گوش‌هایم سوخت. اما نمی‌توانستم چیزی بگویم. چون در این صورت باید با احترام پیاده می‌شدم و منتظر یک تاکسی دیگر می‌ماندم که معلوم نبود آن هم از این قضیه، مستثنی باشد. خلاصه تحمل کردم تا این که دیدم نخیر! آقای راننده به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک دستش روی فرمان است و دست دیگرش روی بوق. پشت چراغ قرمز بوق می‌زند، در حالی که ماشین جلویی هم راهی برای حرکت ندارد! برای آدم‌هایی که منتظر تاکسی‌اند بوق می‌زند، در حالی که ظرفیت ماشین تکمیل است! و هی به بهانه‌های واهی بوق می‌زند. سرانجام وجدان بیدارم به سخن درآمد و شروع کرد به نصیحت و بیان آنچه که در مقاله آمده بود. اما راننده انگار اصلا چیزی نمی‌شنید. فکر می‌کنم در اثر همین آلودگی‌های صوتی، آستانه شنوایی‌اش به کل، کن فیکون شده بود! ... فردای آن روز، در اداره تلفن را برداشتم و به شهرداری زنگ زدم: <الو؟ آقاجان چرا این کامیون‌ها همین طوری سرشان را می‌اندازند پایین و در روز روشن به خیابان می‌آیند؟ چرا هیچکس با تردد موتورسیکلت‌های پر سر و صدا مبارزه نمی‌کند؟ چرا مورد مصرف تابلوی بوق زدن ممنوع، فقط برای امتحان دادن آیین‌نامه است؟ چرا شهرداری سعی نمی‌کند با احداث بیشتر نوارهای عریض درختان و پوشش‌های گیاهی از آلودگی صوتی بکاهد؟ چرا فرودگاه باید در قلب یک کلان شهر باشد در حالی که فرودگاه تازه تاسیس فقط روزی چند تا پرواز دارد؟ و هزار و یک چرای دیگر...> در مقابل سر و صدایی که به راه انداخته بودم، آقای روابط عمومی، واکنشی کاملا منطقی انجام داد: <آقا اینهایی که گفتید، به این قسمت مربوط نیست... بوق، بوق، بوق، بوق!> با راهنمایی همکارانم، با چند ارگان دیگر هم تماس گرفتیم اما گویا هیچکس حاضر نبود به طور رسمی، مسئولیت این طفل بی‌سرپرست را به عهده بگیرد! بعد از کلی گفتمان و صرف یک لیوان شربت قند برای جبران افت فشار ناشی از عصبانیت با همان همکارانم که خدمتتان عرض کردم به این نتیجه رسیدیم که برای در امان ماندن از اثرات سوء آلودگی صوتی در منزل، می‌توان خانه را عایق‌بندی کرد تا مجبور نبود که صدای دعوا و شکستن کاسه بشقاب‌های همسایه دیوار به دیوار را شنید! می‌توان شیشه‌ها را دوجداره کرد تا سر و صدای بوق و اگزوز وسایل نقلیه، داخل خانه نیاید. می‌توان به زبان اشاره صحبت کرد تا به کاهش آلودگی صوتی کمک کرد. می‌توان به جای جاروبرقی، از جاروهای سنتی به جای چرخ گوشت از هاون و به جای آب میوه‌گیری برقی از نوع دستی‌اش( !برای کاهش سر و صدا) استفاده کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره آلودگی صوتی ، غول آرام 24ص

تحقیق درباره سفرنامه شاردن 24ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره سفرنامه شاردن 24ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

سفرنامه شاردن

رود ارس حد فاصل میان ارمنستان و ماد است . در روزگاران بسیار دور ماد بر بیشتر قاره آسیا تسلط داشته اما اکنون فقط قسمتی از یک استان ایران است که ایرانیان آذربایجان یا اسور پایکان می نامند . این ایالت یکی از بزرگترین ایالات ایران است از مشرق به دریای خزر و هیرکانی از جنوب به ایالت پارت از مغرب به رودخانه ارس و ارمنستان علیا و از شمال به داغستان محدود است . و داغستان چنان که پیش از این اشاره شد سرزمینی است کوهستانی هو مرز قزاقستان مسکوی و قسمتی از سلسله جبال توروس .

آذربایجان شامل دو قسمت شرقی و غربی است . مصنفان قدیم آذربایجان شرقی را آذرکا و آذربایجان غربی یا آذربایجان کوچک را آتروپاتی یا آتروپاتن نامیده اند ، و آشور قسمتی از ارمنستان علیاست .

ایرانیان بر این اعتقادند که اذربایجان از این جهت بدین نام خوانده شده که جایگاه بزرگ ترین و معروف ترین آتشکده از آتشی نگهبانی می شده که از نظر زردشتیان نشان از فروغ یزدان داشته و موبد موبدان یا رهبر همه زردشتیان در آن می زیسته است . گبرها که بازماندگان زردشتیان می باشند و به آتش حرمت بسیار می نهند براین باورند که آتشگاه در محلی بوده که تا شماخی دو روز راه فاصله داشته است . و می گویند هنوز این آتش مقدس که از زیر زمین بیرون می آیأ به شکل شعله ای فروزان است . امتیاز دیگری نیز برای آتش مقدس خود قائلند که بیشتر به شوخی و طنز پردازی شبیه است . آنان می گویند اگر در زمین آتشکده سوراخی ایجاد کنند ، دیگی پرآب رویش بگذارند و چیزی در دیگ بریزند بر اثر حرارت آتش مقدس آب دیگ به جوش می آید و آنچه در آنست پخته می شود .

اما وحه تسمیه آذربایجان به شرحی که پیش از این گفته شد درست است زیرا آز مضاف الیه ار یا اور می باشد که در غالب زبانهای باستانی خاور زمین به معنی آتش ، و پایکان به معنی جایگاه و سرزمین می باشد ، و من از اظهار نظر کسانی که این سرزمین را آسور پایکان نامیده می شود . به عقیده من این تعبیر و تفسیر دارای همان معنی است زیرا آسور نیز از آز و اور که به معنی آتش است مشق شده است .

حضرت موسی آن جا که از نمرود پادشاه بت پرستی که آتش پرستی که آتش پرستی را رواج داد و سرزمینی را که سام از پدرش به میراث یافته بود تصرف کرد سخن به میان می آورد ، می گوید : پسران سام که یکی از آنان آسور بود پس از این که نمرود میراث پدرشان را از ایشان گرفت از آن جا بیرون شدند . بنا براین می توان گفت که آسور را به علت کناره گیریش از روش و آیین آتش پرستان یا به سبب بیرون شدن از سرزمین کلده که در آن زمان آتش پرستی در آن جا رواج داشت به این اسم نامیده است . چنان که فصل یازدهم سفر تکوین نیز بیانگر این واقعیت می باشد . مصنفان قدیم بر این قولند که کلده کشور اوریا سرزمین آتش نامیده می شده ، و بطلمیوس از شهری از آن نام می برد که اوراکو یعنی جایگاه آتش خوانده می شده است . چه "گا" با الف ممدود ، _ گا _ کلمه ای فارسی و به معنی جایگاه و مکان است .

این نکته یاد کردنی است که اسامی قدیمی در طی قرون ، بر اثر آسانگیری و غفلت و نادانی یا بی خبری نسخه برادران یا اختلاف لهجه ها و تلفظات مؤلفان و مصنفان و مترجمان چنان تحریف شده و تغییر یافته که هنگام تطبیق اسامی قدیم با نامهای جدید مشابه یکدیگر نیستند و نباید آنها را یکسان و هم معنی به شمار آورد . از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که آنان که بر این اعتقادند آذربایجان قسمتی از شمال سوریه است و نام آن از اسم آردوابیگارا پایتخت سوریه گرفته شده سخت در اشتباه می باشند .

ایرانیان این ایالت پهناور را به سه قسمت تقسیم می کنند به این شرح : شیروان و شماخی و آذربایجان . استرابن در کتاب یازدهم خود این سرزمین را فقط به دو قسمت کوچک و بزرگ تقسیم کرده است . بطلمیوس و دیگر جغرافی دانان بزرگ و مشهر به طور کلی درباره این سرزمین تقسیماتی قائل نشده اند .

روز چهاردهم در مسیری که تپه و پشته بسیار داشت پنج فرسنگ پیش رفتیم . راهی که در این روز پیمودیم دنباله راه روزهای پیش در جهت شمال غرب بود . در طرف چپ از دشت وسیعی گذشتیم که میدان جنگ ایرانیان و عثمانیان بوده است . مردم محل به ما توده های عظیمی سنگ نشان دادند و گفتند در همین محل سلطلن سلیم پادشاه عثمانی پسر شاه سلیمان کبیر با شاه اسماعیل پادشاه صفوی جنگیده است .

راه پیمائی آن روز ما در آلاکو پایان یافت . ایرانیان می گویند این شهر را که بر اثر جنگهای ایران و عثمانی ویران شده هلاکو پادشاه تاتارها که قسمت بزرگی از قاره آسیا را زیر فرمان خود درآورد بنا کرد .

روز پانزدهم گرچه راه هموارتر و صاف تر از راه روز پیش بود ، بیشتر پیش نرفتیم ، و در مرند فرود آمدیم . مرند شهری زیبا و خوش منظر و خوبست و قریب دو هزار و پانصد خانه دارد ، و در داخل و بیرون آن باغهای بزرگ و دلگشا بسیار است . این شهر در آخر جلگه ای که به کوهی کوچک منتهی می شود واقع است . شهری است حاصلخیز و زیبا و رودخانه ای به نام زلولو از میان آن می گذرد ، و مردم آب این رودخانه را به جویهای کوچکی تقسیم کرده اند ، و از آنها برای آبیاری باغها و بوستانها و کشتزارهای خود استفاده می کنند . مرند از نخجوان آبادتر ، خوش منظرتر و پرجمعیت تر است و میوه هایش از نظر فراوانی و لطافت و مزه از میوه همه شهرهای سرزمین ماد بهتر است .

قرمزدانه یکی از فراورده های مرند است که به مقدار کم از صحرای اطراف شهر به دست می آید . قرمزدانه را فقط در هشت روز برج اسد جمع آوری می کنند . پیش از این مدت محصول به سبب عدم بلوغ کرم مولد آن نارس می باشد . کرمها در موعد معین برگهایی را که روی آن رشد و نمو کرده اند می شکافند و از میان می روند . ایرانیان به قرمزدانه کرمیس می گویند . این کلمه از کرم گرفته شده و چون این ماده از کرم در وجود می آید آن را بدین نام می خوانند .

بنا بر اندازه گیری و محاسبه ایرانیان مرند در سی و هفت درجه و پنجاه دقیقه عرض شمالی و هشتاد و یک درجه و پانزده دقیقه طول شرقی واقع است ، و برخی بر این عقیده اند که مرند همان شهری است که بطلمیوس آن را مانداگارانا نامیده است . چون مرند و نخجوان آن عظمت و شکوه نداشتند که از آنان نقشه برداری کنند دستور این کار را ندادم . این نکته نیز گفتنی است بنا به روایاتی که از ارامنه روزگاران قدیم نقل شده نوح پیغمبر در مرند به خاک سپرده شده و اصولا" نام این شهر از کلمه ای که در زبان ارمنی به معنی مدفن است اشتقاق یافته است . همچنین می گویند زمانی که هوا کاملا" صاف و زدوده از ابر و گرد و غبار باشد کوهی که کشتی نوح بر سر آن آرام گرفت دیده می شود ، و نیز می گویند به هنگامی که فضا کاملا" صاف و آسمان بی ابر باشد کوه آرارات از تبریز به چشم می نماید .

روز شانزدهم چهار فرسنگ رفتیم . راه امروز از میان کوههایی می گذشت که بسیار بار کاملا" به هم نزدیک می شدند ، اما به یکدیگر نمی رسیدند . ساعت ده صبح به صوفیان رسیدیم . این شهرکی بود که در دشتی گشاده و پر از آب و حاصلخیز و درختناک افتاده بود . 1 به اعتقاد گروهی صوفیان همان سوفیای ماد باستان می باشد . برخی می


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سفرنامه شاردن 24ص

تحقیق درمورد گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی 24ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درمورد گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی 24ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی

مقدمه :

الف ـ می توان گفت که تا سالهای 1960 ، جرم شناسی آمریکای شمالی و انگلیسی ، همانند جرم شناسی سایر کشورهای اروپایی پیرامون پژوهش عوامل مجرمانه و سازو کار « عملی ساختن اندیشه مجرمانه » دور می زده است . به همین مناسبت ، این جرم شناسی به طرف شناسایی روشهای درمانی و پیشگیرانه بزه و حتی المقدور جلوگیری از تکرار اعمال مجرمانه و در نهایت هموار نمودن بازگردانی اجتماعی محکومان ، متمایل بوده است . این چیزی است که انگلوساکسونها آن را REHABILITATIVEIDEAL می نامند و به « اصلاح گرایی » هم مشهور است .

بی شک اختلافهای بسیار مهمی بین نظریه های تهیه شده بوسیلة انگلیسیها و آمریکائیان وجود دارد که همین اختلافها بین روشهای گوناگون درمان وپیشگیری هم که آنان پیشنهاد می کرده اند به چشم می خورد .

نخستین اختلافها ، طبیعتاً بین برداشتهایی که به نارسایهای زیست شناختی یا ویژگیهای روان شناختی و یا کسانی که بر عکس به اثر عوامل اجتماعی معتقدند ، وجود دارد .

همچنین در میان هر یک از این گرایشهای مهم ، اختلاف بین نظریه های خاص نیز وجود دارد . به همین جهت است که به عنوان نمونه ، در نظریه های آمریکائی ، با شناختی که ما در فرانسه از آنها داریم ، می توان

« محیط زیست گرایی » ، « معاشرتهای ترجیحی » ، « تعارضهای فرهنگی » ، « خرده فرهنگهای بزه کارانه » … را از هم تمیز داد . علی رغم این اختلافها ، کلیه این نظریه ها ویژگی مشترکی را دارا بودند ، اصلی که بطور ضمنی مورد قبول آنها بود ، عبارت است از اینکه وجود جرم و بطور کلی انحراف در قالب آسیب شناسی فردی و اجتماعی و ناکارایی ، توجیه و تشریح می گردد . همان طور که انگلیسیها می گویند ، هدف تشریح با توجه به یک « الگوی پزشکی » بوده است .

ب ـ ولی حدود پانزده سال است که اینگونه برداشت ، نخست در آمریکا و سپس در انگلستان ، سخت مورد انتقاد قرار گرفته است . دلایل این انتقادها ، پیچیده و گوناگون هستند .

1 ـ نخست باید شکست ( واقعی یا ادعایی ) کوششهایی را که در جهت پیشگیری بزهماری و سازش پذیر مجدد اجتماعی محکومان صورت گرفته است آشکار ساخت .

این واقعیتی است که بزهکاری از بیست سال پیش به گونه قابل ملاحظه ای افزایش یافته است ، که بزهکاری نوجوانان باز هم به نسبت بیشتری افزایش پیدا کرده و بالاخره پیشگیری از تکرار جرم که نا موفق بوده است.

به این ملاحظات که صرفاً جرم شناختی ، یک پدیده جامعه شناختی کلیتر اضافه می گردد که این ، تحول رویه های ( ایستار ) اعضاء جامعه نسبت به ارزشهای اجتماعی ـ اخلاقی است . در واقع جامعه بطور سنتی ، دارای همگونی کافی ارزشهای اجتماعی ـ اخلاقی و در نتیجه ممنوعیتهای حقوقی کیفر دار را قبول کنند . باری ، حدود بیست سال است که اینگونه تصور بطور فزاینده ای رها شده ، و به جای آن بحث از جامعه تعددگرا مطرح شده است که در آن همزیستی نظامهای ارزشی مختلف و حتی مخالف با هم ، و در نتیجه ، اشاعه رفتار و کردارهای اجتماعی مختلف مجاز باشد . این نظریه ای که باید « جامعه با اغماض و گذشت » باشد ، جای نظریه مبتنی بر جامعه وحدت گرا را که در این صورت « جامعه سختگیر و سرکوبگر » نامیده می شود گرفته است .

3 ـ بالاخره ، نظریه جامعه شناختی جدید به این انتقادات اجازه داد تا در یک طرز تفکر علمی ، که در سایه گسترش طرز تلقیهای اختلاف آمیز درباره ساختار اجتماعی شکل گرفت ، علیه جامعه شناسی فونکسیونالیست که تا آن موقع حاکم بود وارد شوند .

ج ـ در حقیقت باید گفت که در برابر این پدیده های جدید ، نظریه های جرم شناختی انگلوساکسون تحولات نا همسو و گوناگونی را طی کرده اند . رویهم رفته می توان سه جهت مهم در برداشتهای جرم شناختی بیست ساله اخیر مشخص نمود :

1 ـ نخستین آن را می توان باز گشت به کیفر سنتی توصیف کرد . این بازگشت همیشه لزوماً بیانگر تشدید کیفر که بعضی ها در برابر افزایش محسوس بزهکاری آن خواستار بوده اند ، نیست . برای بسیاری از افراد ، این برداشت عبارت است از بازگشت یا پافشاری دوباره به تشدید تضمینهای دادرسی ضروری قانونی . اما چگونگی این بازگشت هر چه باشد ، هدف رجوع دوباره به حقوق کیفری کلاسیک است .

2 ـ دومین جهت گیری به گونه ای کاملاً متفاوت ، بهبود فنون سازش پذیری مجدد اجتماعی را پیشنهاد می کند . این جهت ، در واقع بر این باور است که شکست اصلاح گرایی به خاطر علمی نبودن روشهاست و معتقد است درمان این شکست را باید با رجوع به فنون « باز آموزی مشروط » که در قالب روان شناسی رفتارگرا تهیه و به اجرا در آمده است ، جستجو کرد . فیلم « پرتقال مکانیکی » نظریه نسبتاً درستی از این شیوه مطالعه به دست می دهد .

3 ـ اما مهمترین و جالبترین جهت مطالعاتی عبارت است از واژگونی برداشت سنتی جرم شناسی و جایگزینی آن با نظریه های جامعه شناختی جدید درباره انحراف که مطالعه شخصیت بزهکار و ساز وکارهای « عملی ساختن اندیشه مجرمانه » را پشت سر گذاشته و برپدیده واکنش اجتماعی تأکید نمود . در اینجا دقیقاً از همین طرز تلقی های جامعه شناختی نویالااقل از مهمترین آنهاست که صحبت خواهم کرد . بحث من ، از یکطرف به نظریه « برچسب زنی » و از طرف دیگر به نظریه « بزه شناسی انتقادی » که به آن جرم شناسی رادیکال هم می گویند خلاصه خواهد شد .

نظریه برچسب زنی

این نظریه یا نظریه « لکه دار کردن » یا « اتیکت زنی » هنوز در آمریکا تحت طرز تلقی واکنش اجتماعی ، یا گرایش تعاملی یا « دیدگاه تعاملی » شناخته می شود . هواداران آن به نام نظریه دانان کنترل اجتماعی ، نظریه دانان واکنش اجتماعی ، و یا نظریه دانان برچسب زنی مشهور هستند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی 24ص