فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودتحقیق درمورد فریمان 8 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلودتحقیق درمورد فریمان 8 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

فریمان

فریمان به فاصله 75 کیلومتری از شهر مشهد واقع شده است. این شهرستان با 3325 کیلومتر مربع وسعت از شمال و شمال غربی با مشهد، از شرق با تربت جام و از جنوب با تربت حیدریه هم مرز است. ارتفاع آن از سطح دریا 1405 متر می باشد و دارای دو بخش مرکزی و قلندرآباد است. این شهرستان 5 دهستان با نام های فریمان، سنگ بست، بالابند و قلندرآباد و مجموعا دارای 177 آبادی دارای سکته است. دو رشته کوه در اطراف فریمان قرار دارد که بلندترین آنها کوه کیلاق با 2942 متر ارتفاع می باشد و کوه بی بی غیب با ارتفاع 2881 متر، قطار النگ 2605 متر و کوه دال با ارتفاع 2219 متر در زمره بلندترین قلل این شهرستان به شمار می آیند. در این منطقه رودخانه های فریمان سنگ بست، قلندرآباد، کلاته منار و براشک جریان دارند و پوشش گیاهی آن متشکل است از درختان ارس، پسته و گونه های گون، درمنه، قیاق گل بنفشه و ... . در مجموعه حیات وحش شهرستان فریمان حیواناتی همچون قوچ، آهوکل، خرگوش و پرندگانی نظیر کبک و تیهو زندگی می کنند که این خود از آب و هوای مساعد این منطقه حکایت می کند.

GEOGRAPHICAL POSITION OF FARIMAN

Fariman is located 75km far from Mashad with geographic coordinates of 35-42 north and 59-5 1 east. Fariman is Neyshbour of Mashad from north and north-west, Neyshbour of Torbat-e- Jaam from east and from south have same border with Torbat-e- Heydarieh. Its height from sea is 1405m and it’s divided to two parts including central part and Ghalandar Abad. This township has 5 rural districts including Farian, SangBast, SefidSang, Ghalandar Abad, BalaBand and totally it has 177 villages with residents. Two mountains are surrounding Fariman which the highest one is Keylagh (with 2942 m height) Bibi Gheib (2881 m), Ghataar Alang (2605 m), Daal(2219 m) are considered as high mountains. Fariman, Sangbast, Ghalandar Abad, Kalateh Manaar and berashk rivers are flowing in this region. In the animal complex of Fariman there are animals such as Ram, rapid, birds such as partridge that shows the suitable climate of this region.

پیشینه‌ی تاریخی

شهر فریمان یکی از قدیمی ترین زیستگاههای خراسان بوده بطوریکه مصداق آن تپه ها و محوطه های تاریخی است که هزاره چهارم قبل از میلاد مسیح تا اواخر دوره اسلامی در این شهرستان وجود دارد. فریمان در گذشته همواره از وقایع تاریخی نیشابور متاثر بوده به زعمی که این منطقه اسفنج یا اشبند نامیده شده است که از مضافات نیشابور کهن بوده است. مرکز آن فرهاد گرد یا فرهاد بود که اکنون در 15 کیلومتری غرب شهر فریمان قرار دارد. همچنین کاروانسرای فریمان در راه یکی از انشعابات جاده ابریشم که سنگ بست را به هرات اتصال می داد قرار داشت. سنگ بست به سبب موقعیت ممتازش بر کنار جاده ابریشم و قرار گرفتن در تقاطع راههای پنچ گانه: مرو، هرات، قهستان نیشابور و توس بسیار مورد توجه بوده و با اهمیت بود. این اهمیت چنان زیاد بود که ارسلان جاذب سپه دار توس در دوره غزنوی در این مکان کاروانسرای بزرگی ساخت و آخر الامر در جوار همان عمارت به خاک سپرده شد. در حال حاضر آثار تاریخی- سیاحتی فراوانی در این شهرستان به جای مانده است که بطور احتمالی به ذکر آنها می پردازیم.

HISTORICAL BACKGROUND

Fariman was one of the oldest towns of Khorasan. Hills and historical buildings which have been existed from 4000 years B.C until ends of Islamic period, shows this antiquity.

This area war called Eshband or Esfanj, because it was affected a lot by Neishabour’s events.

Its centre was Farhadgerd or Dehfarhad which is now located 15 km far from Fariman.

Also fariman caravansary was located on Silk road which linked SangBast to Harat.

Nowadays, there are lots of historical-tourism attraction in Fariman.

بند تاریخی فریمان

یکی از جاذبه های گردشگری و آثار تاریخی سیاحتی خراسان بند فریمان است که فریمان را به قطب گردشگری شرق خراسان مبدل ساخته است. سد (بندر) در 10 کیلومتری شهر فریمان واقع است و بنای اولیه آن به عصر مغول و به روایتی به دوران صفوی باز می گردد. این سد یک بار در زمان عین الدوله مرمت و سپس در زمان پهلوی و اخیرا هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ارتفاع


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد فریمان 8 ص

تحقیق و بررسی در مورد ژن درمانی 8 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد ژن درمانی 8 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ژن درمانی

نام و نام خانوادگی:

نفیسه روشن نیا

عطیه شیبانی راد

دبیرراهنما:

سرکار خانم امیرپور

پایه تحصیلی:دوم ریاضی وتجربی

دبیرستان فرزانگان 2

سال تحصیلی86-87

کشف سرنخ ژنتیکی منشا رشد اچ آی وی در انسان  

دانشمندان در "شورای تحقیقات پزشکی بریتانیا" دریافته اند که میمون های موسوم به "ریسس" (rhesus) به کمک تنها یک ژن مخصوص که از آنها در مقابل ویروس ها محافظت می کند، مانع رشد و تکثیر ویروس اچ آی وی در بدن خود می شوند. در بدن انسان ژنی معادل وجود دارد که بی نهایت به این ژن در میمون شباهت دارد، اما فعالیت اچ آی وی را سد نمی کند. دانشمندان در تست های آزمایشگاهی کشف کردند که تنها یک تغییر واحد در این ژن انسانی ممکن است مانع توسعه اچ آی وی و بروز بیماری ایدز شود. نتایج این تحقیقات در نشریه "Current Biology" چاپ شده است. دانشمندان از مدتی قبل می دانستند که آلوده کردن سلول های میمون به اچ آی وی در آزمایشگاه بسیار دشوارتر از آلوده کردن سلول های انسان به آن است و اکنون پژوهشگران در شورای تحقیقات پزشکی بریتانیا (ام آر سی) علت آن را دریافته اند. آنها سرگرم مطالعه ژن هایی که می توانند ویروس ها را مسدود کنند بوده اند و به خصوص ژنی را یافته اند که به "رتروویروس"هایی (retrovirus) مانند اچ آی وی حمله می کنند. این ژن "تریم 5" (Trim5) نام دارد اما تنها در غلبه بر ویروس اچ آی وی موجود در بدن "ریسس" موثر است. دکتر جاناتان استوی، سرپرست تیم محققان در این رشته مطالعات، معتقد است که تنها یک تغییر واحد در این ژن می توانست مانع آلوده شدن انسان به اچ آی وی شود. وی گفت: "انسان ها دارای یک ژن ضد رتروویروسی هستند.

متاسفانه این ژن تنها روی ویروس های موش و اسب کارگر است اما در مورد ویروس اچ آی وی نه." او افزود: "در مقابل، آن نسخه از ژن 'تریم 5' که در میمون ریسس وجود دارد می تواند تکثیر اچ آی وی و همچنین سایر ویروس ها را مسدود کند." "بنابراین یکی از نتیجه گیری های مطالعه ما این است که اگر انسان وارث این نوع خاص از ژن 'تریم 5' بود در آن صورت اپیدمی ایدز احتمالا هرگز روی نمی داد." دانشمندان موفق شده اند نوع انسانی این ژن ضدویروسی را در آزمایشگاه دستکاری کنند. آنها با تغییر تنها بخشی از این ژن - به طوری که به نمونه این ژن در بدن میمون شباهت پیدا کند - توانستند کاری کنند که سلول های انسان مانع تکثیر اچ آی وی شود. آنها اکنون می خواهند راهی برای قرار دادن این ژن اصلاح شده در بدن بیماران آلوده به اچ آی وی مثبت پیدا کنند تا سلول های آنها در برابر این ویروس مقاوم شود. به گفته آنها این کار ممکن است مانع ابتلای این افراد به ایدز شود. حتی اگر آنها موفق نیز شوند، بعید است که این شیوه جایگزین شیوه های درمانی جاری شود، زیرا تکنیک هایی مانند ژن درمانی هنوز با خطرات زیادی همراه هستند..

روند ژن درمانی و یا انتقال مواد ژنتیکی به سلول بیماران به منظور ارایه درمان کمکی با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. به طور کلی کاستی های این روش درمانی به علت عدم رسیدن عامل ژنتیکی (Vectors) به سلول های موردنظر بوده است. Vectors های نوین طوری طراحی شده اند که قابلیت انتقال موثر و رسیدن به سلول های هدف را دارا می باشند.

اولین تلاش ها برای کاربرد این روش درمانی به سال 1990 برمی گردد، زمانی که یک بیمار مبتلا به نقض سیستم ایمنی با این روش بهبود یافت. بعد از این موفقیت در موارد محدودی روش ژن درمانی به کار گرفته می شد. در سال 1999 به علت مرگ بیماری که مبتلا به نقص آنزیمی خاصی بود و تحت درمان با این روش قرار داشت، سئوالات زیادی درخصوص ایمنی این نوع درمان مطرح شد. با این وجود این مورد در بین 3 هزار بیماری که با کمک دریافت عوامل ژنتیکی تحت درمان قرار داشتند، بحث برانگیز بود. شاید علت مرگ در این مورد دریافت دز زیاد ماده ژنتیکی و یا پاسخ ایمنی علیه Vectors ویروسی تجویز شده بود.

با آغاز هزاره دوم، دانشمندان اعلام نمودند که بیماری هموفیلی و نقص سیستم ایمنی شدید (SCID) که هر دو از بیماری های مهلک هستند توسط این روش قابل درمان هستند. مجددا با درمان 10 بیمار مبتلا به SCID در سال 2003 و بهبود علائم کم خونی در آنان، امیدها به استفاده از این روش در درازمدت افزایش یافت. با این وجود مطالعات بعدی نشان داد که علی رغم بهبود و تغییر وضعیت این بیماران، اما ویروس مورد استفاده برای این درمان احتمال شروع نوعی سرطان موسوم به LMO2 را افزایش می دهد. البته این مورد فقط مربوط به یک بیمار بود و آن هم در مورد فردی بود که نوعی ویروس (Retroviral Vector) را دریافت کرده بود. مطالعات همزمان در انگلستان و ایالات متحده نیز تکرار و بروز چنین عارضه ای را نشان ندادند، شاید بروز این رخداد به نوعی طراحی Vector مربوطه برمی گشت.

تاکنون متجاوز از 20 کودک مبتلا به SCID به کمک این روش از مرگ رهایی یافته اند. به طوری که اگر این عده می بایست با روش متعارف درمان شوند، شاید 30 درصد آنان تا اکنون از دست رفته بودند. در کل واضح است که هر روش درمانی، مخصوصا اگر فناوری نوینی را همراه داشته باشد با مخاطراتی روبه روست، ملاحظه سرگذشت روش های درمانی مانند واکسن ها، اعمال جراحی پیوند اعضا و کاربرد مونوکلونال آنتی بادی ها نیز با این گونه مخاطرات همراه بوده است. هم اکنون با کمک نوآوری هایی که در زمینه ژن درمانی انجام شده است، این روش نیز دستاوردهای مثبتی را در پی داشته است. به طوری که در حال حاضر متجاوز از 300 موسسه در عرصه نوآوری توسعه مربوط به ژن درمانی فعالیت دارند و بیش از 500 مورد آزمون بالینی دراین خصوص درحال انجام است.ا توجه به تحقیقاتی که انجام شده است، به نظر می رسد فرآورده های ژن درمانی چه درخصوص وراثتی و یا اکتسابی بتوانند تا سال 2005 یا 2006 وارد بازار شوند. پیش بینی می شود که تا سال 2010 حجم تجارت چند میلیون دلاری در این خصوص وجود داشته باشد. با افزایش و ارتقای روش های انتقال ژن ها به بیماران و درک تاثیر آنها در درمان بیماری ها به نظرمی رسد که سلامت و کارایی این روش درمانی نیز بهبود یابد.اغلب Vector های ژن درمانی، ویروس هایی هستند که از نظر ژنتیکی بیماری زایی آنها از بین رفته است ولی هنوز دارای قدرت آلوده کنندگی می باشند. مطالعات اولیه نشان داده است که رتروویروس ها و آدنوویروس های به کار رفته به عنوان Vector به رغم تاثیر مثبت آزمایشی که داشته اند، با این وجود عوامل مناسبی در حالت های بالینی نبوده اند.

با کاربرد Vector های جدید مشکلات مربوط به انتقال ضعیف مواد ژنتیکی به درون سلول تا حدی برطرف شده است. Lentivirus ها و ویروس های AAV عوامل مناسبی برای این هدف هستند. شرکت های Avigen در ایالت متحده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد ژن درمانی 8 ص

امام علی متن انگلیسی به همراه ترجمه 8 ص

اختصاصی از فایل هلپ امام علی متن انگلیسی به همراه ترجمه 8 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

A BRIEF HISTORY OF THE LIVES OF THE FIRST IMAM

Amir al-mu’minin Ali -- upon whom be peace —was the son of Abu Talib, the shaykh of the Banu Hashim. Abu Talib was the uncle and guardian of the Holy Prophet and the person who had brought the Prophet to his house and raised him like his own son.

After the Prophet was chosen for his prophetic mission, Abu Talib continued to support him and repelled from him the evil that camefrome the infidels among the Arabs and especially the Quraysh. According to well-known traditional accounts Ali was born ten Years before the commencement of the prophetic mission of the Prophet. When six years old, as a result of famine in and around Mecca, he was requested by the Prophet to leave his father’s house and come to the house of his cousin, the Prophet. There he was placed directly under the guardianship and custody of the holy prophet.

A few years later, when the prophet was endowed with the Divine gift of prophecy and for the first time recevied the Divine revelation in the cave of Hira, as he left the cave to return to town and his own house he met Ali on the way. He told him what had happenend and Ali accepted the new faith. Again in a gathering when the Holy Prophet had brought his relatives together and invited them to accept his religion, he said the first person to accept his call would be his vicegerent and inheritor and deputy. The only person to rise from his place and accept the faith was Ali and the prophet accepted his declaration of faith. Therefore Ali Was the first man in Islam to accept the faith and is the first among the followers of the Prophet to have never worshiped other than the One God.

Ali was always in the company of the Prophet until the Prophet migrated from Mecca to Medina. On the night of the migration to Medina (hijrah) when the infidels had surrounded the house of the Prophet and were determined to invade the house at the end of the night and cut him to pieces while he was in bed. Ali slept in place of the Prophet while the Prophet left the house and set out for Medina.after the departure of the Prophet, according to his wish Ali gave back to the people the trusts and charges that they had left with the Prophet. Then he went to Medina with his Mother, the daughter of the Prophet, and two other women.

In Medina also Ali was constantly in the company of the Prophet in private and in Poblic. The Prophet gave Fatimah, his beloved daughter from Khadijah, to Ali as his wife and when the Prophet was creating bonds of brotherhood among his companions he selected Ali as his brother.

Ali was present in all the wars in which the Prophet participated, except the battle of Tabuk when he was ordered to stay in Medina in place of the Prophet. He did not retreat in any battle nor did he turn his face away from any enemy. He never disobeyed the Prophet, so that the Prophet said,” Ali is never separated from the Truth nor the Truth from Ali” .

On the day of the death of the Prophet,Ali was thirty-three years old. Although he was foremoset in religious virtues and the Most outstanding among the companions of the Prophet, he was pushed aside from the caliphate on the claim that he was too young and that he had many enemies among the people because of the blood of the polytheists he had spilled in the wars fought alongside the Prophet. Terefore Ali was almost completely cut off from public affairs. He retreated to his house where he began to train competent individuals in the Divine scieneces and in this way he passed the twenty-five years of the caliphate of the first three caliphs who succeeded the Prophet. When the third caliph was killed, people gave their allegiance to him and he was chosen as caliph.

During his caliphate of nearly four years and nine months, Ali followed the way of the Prophet and gave his caliphate the from of a spiritual movement and renewal and began many different types of reforms. Naturally, these reforms were against the interests of certain parties that sought their own benefit. As a result, a group of the companions (foremost among whom were Talhah and Zubayr, who also gained the support of A’ishah, and especially Mu’awiyah) made a pretext of the death of the third caliph to raise their heads in opposition and began to revolt and rebel against Ali.

In order to quell the civil strife and sedition, Ali fought a war near Basra, known as the “Battle of the camel,” against Talhah and Zubayr in which A’ishah, “the Mother of the Faithful,” was also involved he fought another war against Mu’awiyah on theborder of Iraq and Syria which lasted for a year and a half and is famous as the “Battle of Siffin”. He also fought against the Khawarij at Nahrawan, in a battle known as the “Battle of Nahrawan.” Therefore, most of the days of Ali’s caliphate were spent in overcoming internal opposition. Finally, in the morning of the 19th of Ramadan in the year 40 A.H, while praying in the mosque of Kufa, he was wounded by one of the Khawarij and died as a martyr during the night of the 21st.

According to the testimony of friend and foe alike, Ali had no shortcomings from the point of view of human perfection. And in the Islamic virtues he was a perfect example of the upbringing and training given by the Prophet. The discussions that have taken place concerning his personality and the books written on this subject by Shi’ites, Sunnis and members of other religions, as well as the simply curious outside any distinct religious bodies, are hardly equaled in the case of any other personality in history.

In science and knowledge Ali was the most learned of the companions of the Prophet, and of Muslims in general. In his learned discourses he was the first in Islam to open the door for logical demonstraction and proof and to discuss the “divine sciences” or metaphysics (ma’arifi ilahiyah). He spoke concerning the esoteric aspect of the Quran and devised Arabic grammar in order to preserve the Quran’s from of expression. He was the most eloquent Arab in speech (as has been mentioned in the first part of this book)

The courage of Ali was proverbial. In all the wars in which he participated during the lifetime of the Prophet, and also afterward, he never displayed fear or anxiety. Although in many battles such as those of Uhud,Hunayn,Khaybar and Khandaq the aides to the Prophet and the Muslim army trembled in fear or dispersed and fled, he never turned his back to the enemy. Never did a warrior or soldier engage Ali in battle and come out of it alive.Yet, with full chivalry he would never slay a week enemy nor pursue those who fled. He would not engage in surprise attacks or in turning streams of water upon the enemy. It has been definitively established historicall that in the Battle of Khaybar in the attack against the fort he reached the ring of the door and with sudden motion tore off the door and cast it away.

Also on the day when Mecca was conquered the Prophet ordered the idols to be broken. The idol “Hubal” was the largest idole in Mecca, a giant stone statue placed on the top of the Ka’bah. Following the command of the Prophet, Ali Placed his feet on the Prophet’s shoulders, climbed to the top of the Ka’bah, pulled “Hubal” from its place and cast it down.

Ali was also without equal in religious asceticism and the worship of God.

In answer to some who had complained of Ali’s anger toward them, the Prophet said, “Do not reproach Ali for he is in a state of Divine ecstasy and bewilderment.” Abu Darda one of the companions, one day saw the body of Ali in one of the palm plantations of Medina lying on the ground as stiff as wood. He went to Ali’s house to infrom his noble wife, the daughter of the Prophet, and to express his condolences. The daughter of the Prophet said, “My cousin (Ali) Has not died. Rather,in fear of God he has fainted. This condition overcomes him often.”

There are many stories told of Ali’s kindness to the lowly compassion for the needy and the poor, and generosity and munificence toward those in misery and poverty. Ali spent all that he earned to help the poor and the needy, and himself lived in the strictest and simplest manner. Ali loved agriculture and spent much of his time digging wells, planting trees and cultivating fields. But all the fields that he cultivated or wells that he built he gave in endowment (waqf) to the poor. His endowments, known as the “alms of Ali,” had the noteworthy in come of twenty-four thousand gold dinars toward the end of his life.

اجمالی از تاریخ زندگی امام علی (ع)

حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ، وی فرزند ابوطالب شیخ بنی هاشم عموی پیغمبر اکرم (ص) بود که پیغمبر اکرم را سرپرستی


دانلود با لینک مستقیم


امام علی متن انگلیسی به همراه ترجمه 8 ص

تحقیق وبررسی در مورد بیماری پروستات

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق وبررسی در مورد بیماری پروستات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

به طور متوسط برای 8 نفر از هر 10 نفری که چند تا از این علایم را دارند، احتمال بزرگی خوش‌خیم پروستات (BPH) مطرح می‌شود. البته ممکن است این افراد دچار بیماری جدی‌تری چون سرطان پروستات باشند که احتمال آن کمتر است. بنابراین اگر پاسخ شما به هر یک از موارد بالا مثبت است، حتماً با پزشک خود مشورت کنید.BPH چیست؟غده پروستات، غده‌ای به اندازه یک گردوی کوچک در بدن مردان است که بین مثانه و پیشابراه قرار دارد. یعنی بعد از گردن مثانه و در ابتدای مجرای ادراری یا همان پیشابراه، این پروستات شبیه یک کلوچه دونات گرد وجود دارد و در واقع پروستات، خود بخشی از این مجرا را تشکیل می‌دهد. تحت تأثیر بعضی عوامل، این غده شروع به بزرگ شدن (هایپرپلازی) می‌کند تا جایی که حتی می‌تواند به پیشابراه فشار بیاورد و آن را مسدود کند و به این ترتیب باعث کاهش نیرو و جریان ادرار یا حتی عدم جریان ادرار شود. اما این بزرگ شدن خوش‌خیم است؛ یعنی سرطانی نیست و در ضمن باعث ایجاد سرطان نیز نمی‌شود. هرچند حالت‌هایی هم وجود دارد که یک مرد همزمان دچار BPH و سرطان پروستات باشد.بالا رفتن سن، عامل بزرگی پروستاتهنگامی که یک مرد به میانسالی می‌رسد، غده پروستات شروع به بزرگ شدن می‌کند و این بزرگ شدن با افزایش سن ادامه پیدا می‌کند. طبق آمار به دست آمده، در حدود 60 سالگی، نیمی از مردان آمریکایی دچار BPH هستند و برآورد شده است که در حدود 85 سالگی، 90 درصد آن‌ها به این بیماری دچار می‌شوند.بزرگی پروستات به خودی‌خود مشکل‌ساز نیست. اما اگر پروستات به بزرگ شدن ادامه دهد می‌تواند باعث فشرده شدن پیشابراه و محدود شدن جریان ادرار شود. یعنی دیواره‌های داخلی کلوچه دونات شروع به بزرگ‌تر شدن می‌کنند و به تدریج پروستات به صورت سدی در برابر جریان ادرار قرار می‌گیرد. در چنین شرایطی مثانه ناچار است ادرار را با فشار از پیشابراه باریک‌شده خارج کند که در این صورت عضلات جوار مثانه شروع به قوی و کلفت‌تر شدن می‌کنند و این باعث می‌شود که هم ‌جدار مثانه بسیار حساس شود و هم حجم داخلی آن کم شود، به طوری که حتی نتواند مقدار کمی از ادرار را در خود نگه دارد.علایم BPHبا توجه به توضیحاتی که داده شد، می‌توان علایم BPH را به 2 دسته تقسیم کرد: 1- آن دسته علایمی که مربوط به تنگی یا انسداد پیشابراه هستند، مثل: اشکال در شروع دفع ادرار جریان خفیف ادرار و قطع و وصل شدن آن چکیدن ادار بعد از اتمام دفع (یعنی برای ادرار کردن به دستشویی می‌روید ولی هر چه صبر می‌کنید ادرارتان نمی‌آید، در حالی‌که همچنان احساس ادرار دارید. بعد از چند مدت تازه ادرارتان شروع به آمدن می‌کند ولی به صورت باریکه‌ای نخی‌شکل از ادرار و تازه در حین آمدن همین باریکه هم چند بار جریان قطع و وصل می‌شود و بالاخره بعد از این‌که احساس کردید دیگر ادرار ندارید، هنوز جریان ادرار به صورت قطره قطره می‌آید و موجب آزارتان می‌شود.)  2- آن دسته علایمی که ناشی از تغییرات ثانویه در مثانه هستند، مثل: احساس فوریت در دفع ادرار دفع مکرر ادرار احساس عدم تخلیه کامل مثانه بعد از دفع ادراربیدار شدن مکرر از خواب جهت دفع ادرارهمان‌طور که گفته شد، پروستات بزرگ‌شده مثل یک سد در جلوی جریان ادرار قرار دارد. از طرفی کلیه‌ها به صورت طبیعی و بی‌خبر از این اتفاقات همچنان ادرار تولید می‌کنند و مثانه به تدریج پر می‌شود و برای دفع ادرار متوسل به زور شود. پس در نتیجه شروع به قوی‌ و کلفت‌تر کردن عضلات خود می‌کند. در حالی‌که این کار نتیجه معکوسی دارد، چون باعث می‌شود حجم مثانه کمتر شود و در برابر مقدار ادرار کمتری احساس پربودن کند. از طرف دیگر تجمع ادرار و راکد ماندن آن پشت پروستات و در مثانه، باعث می‌شود مواد موجود در ادرار روی جدار مثانه تأثیر بگذارند و آن را حساس کنند. این ادرار باقی‌مانده مستعد عفونت و سنگ مثانه هم هست و این‌ها باعث به وجود آمدن علایم فوق می‌شوند.  هنگامی که مثانه بسیار حساس شود به طوری که نتواند ادرار را در خود نگه دارد، بیمار دچار بی‌اختیاری ادرار می‌شود.فرد به علت کاهش حجم مثانه احساس فوریت می‌کند، یعنی احساس می‌کند اگر زود به دستشویی نرود ادرارش خودبه‌خود تخلیه و دفعات دفع ادرارش هم بیشتر می‌شود.سوزش یا درد در هنگام دفع ادرار در مواردی چون عفونت مثانه و سنگ مثانه دیده می‌شود.مشاهده خون در ادرار می‌تواند نشانه BPH باشد، ولی اغلب مردانی که دچار این بیماری هستند در ادرارشان خون دیده نمی‌شود.آیا می‌توان این علایم را نادیده گرفت؟علایم BPH شبیه علایم بیماری‌های جدی‌تری مثل عفونت مثانه، سرطان مثانه و سرطان پروستات است. به همین جهت در صورت بروز چنین علایمی حتماً با پزشک خود مشورت کنید. با این‌که BPH خوش‌خیم است و سرطان نیست و ایجاد سرطان نیز نمی‌کند، اگر به آن توجه نشود می‌تواند به مثانه و کلیه‌ها صدماتی جدی مثل: عفونت مثانه، سنگ مثانه و تخریب غیر قابل برگشت کلیه به علت پس زدن ادرار به درون کلیه وارد کند.درماناز آن جایی که این بیماری می‌تواند باعث عفونت مجاری ادراری شود، یک پزشک قبل از درمان خود BPH، معمولاً عفونت احتمالی را توسط آنتی‌بیوتیک‌ها درمان می‌کند.در یک‌سوم موارد خفیف بیماری، علایم BPH بدون درمان و بعد از مدتی خودبه‌خود برطرف می‌شود؛ بنابراین در مواردی که علایم بیماری برای فرد قابل تحمل است، پزشکان غالباً درمانی را توصیه نمی‌کنند و تنها بیمار را تحت نظر می‌گیرند تا در صورت پیشرفت علایم یا تهدید سلامتی بیمار، درمان را آغاز کنند.برای درمان BPH راه‌های مختلفی وجود دارد که یکی از این راه‌ها استفاده از دارو است. اما داروها در تمامی بیماران مؤثر واقع نمی‌شوند و درضمن با قطع دارو پروستات دوباره شروع به بزرگ شدن می‌کند. از جمله داروهایی که در BPH استفاده می‌شوند می‌توان فیناستراید (Finasteride) و پرازوسین (Prazosin) را نام برد.فیناستراید  این قرص که برای برطرف کردن علایم BPH به کار می‌رود، به طور خوراکی مصرف می‌شود. این دارو با برخی داروهای ضد فشار خون، هورمون‌های مردانه با عصاره نخل اره‌ای و ... تداخل دارویی دارد؛ بنابراین مصرف هر دارویی را به پزشک خود اطلاع دهید. از عوارض جانبی آن می‌توان بزرگ و دردناک شدن پستان‌ها، ضایعات پوستی و مشکلات جنسی را نام برد.تا 6 ماه بعد از اتمام دوز کامل فیناستراید، از اهدا خون پرهیز کنید؛ٰ چون تزریق خونی که حاوی فیناستراید است برای خانم‌های حامله ضرر دارد.پرازوسین این دارو به صورت کپسول خوراکی موجود است. مصرف این کپسول همراه غذا می‌تواند به کاهش عوارض جانبی آن کمک کند. در صورت مصرف این دارو فشار خون خود را به طور منظم چک کنید.فیتوگرافی یا گیاه‌درمانی، یکی دیگر از روش‌های درمانی برای BPH است. که در این روش از گیاهان یا عصاره آن‌ها برای درمان بیماری استفاده می‌شود. از جمله این داروها می‌توان پوسته پیجئوم آفریکانوم (Pygeum Africanum)، ریشه اکیناسه پورپورا (Echinacea Purpurea) و میوه گیاه نخل اره‌ای (Saw Palmctto)، را نام برد. مکانیسم اثر این گیاهان ناشناخته است.روش‌های دیگری نیز وجود دارد که تنها برخی از علایم بیماری را برطرف می‌کنند و درواقع BPH را به طور کامل درمان نمی‌کنند و تنها در بیمارانی که جراحی در آن‌ها امکان‌پذیر نیست، استفاده می‌شود. این روش‌ها که کم‌تهاجمی نامیده می‌شوند، شامل موارد زیر هستند: 1- درمان با لیزر 2- تبخیر الکتریکی پروستات از راه پیشابراه (TVNA) 3- افزایش دما توسط مایکروویو 4- کندن یا جداکردن (ablation) سوزنی پروستات از راه پیشابراه 5- کاهش حجم پروستات با استفاده از فراصوت متمرکزشده با شدت بالا (HIFU). یعنی با استفاده از تجمع امواج صوتی حجم پروستات را کم می‌کنند  6- استنت‌های داخل پیشابراهی 7- گشاد کردن پروستات توسط بالون از راه پیشابراه.  اما درمان به طریق جراحی بهترین راه‌ حل برای بیماران مبتلا به BPH است. در این روش تنها قسمتی از پروستات که بزرگ شده (قسمت میانی) و به پیشابراه فشار می‌آورد برداشته می‌شود.روش‌های مختلف جراحی1- تراشیدن و برداشتن قسمتی از پروستات از راه پیشابراه (TURP). در این روش داخلی‌ترین قسمت پروستات (قسمت میانی) برداشته می‌شود. برای این کار وسایل پیشرفته‌ای مثل وسایل جراحی لاپاروسکوپی از طریق مجرا به پروستات می‌روند و ذره ذره از داخل،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد بیماری پروستات

دانلود مقاله کامل درباره پروژه آز میکرو بیوفیدبک 8 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره پروژه آز میکرو بیوفیدبک 8 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

بسمه تعالی

علاقه به یادگیری کنترل فرایندهای غیر ارادی ، همچون ضربان قلب ، فشار خون ، تنفس و ... از دیر باز در ذهن بشر وجود داشته است . با تحقیقات و پژوهشهای دقیق و کنترل شده ای که به ویژه از دهه ششم قرن حاضر انجام شده ، این کشف مهم که می توان بسیاری از عملکردهای فیزیولوژیک را تحت کنترل ارادی در آورد ، صورت گرفته است . اولین نتایج کار محققین در ابتدای دهه 1960 با گزارشهایی مبنی بر موفقیت کاربرد فیدبک فیزیولوژیکی در آموزش آزمودنیها جهت کنترل ضربان قلب و انقباضات نامحسوس ماهیچه های دستهایشان اعلام شد و از آن زمان تا کنون هر روز بیش از پیش بر وسعت و عمق تحقیقات فوق تحت عنوان بیوفیدبک افزوده میشود .

تعریف بیوفیدبک

واژه بیوفیدبک مشتمل بر دو بخش بیو(زیستی) و فیدبک (بازخورد) بوده و واژه ترکیبی "بازخورد زیستی " را میتوان جایگزینی برای بیوفیدبک به حساب آورد .

فیدبک یا بازخورد علاوه بر کاربردهای متعدد در علوم فنی و مهندسی ، همچنین یکی از فرایندهای بسیار اساسی به منظور حفظ تعادل حیاتی در بدن انسان و دیگر موجودات زنده به شمار می آید . در هیپوتالاموس مغز انسلن مراکز مختلفی برای کنترل و تنظیم فرایندهای زیستی و فیزیولوژیک وجود دارد که نسبت به کاهش ، افزایش یا هر گونه تغییر در برخی از متغیرهای بیوشیمیایی و فیزویولوژیکی حساس هستند . در واقع این مراکز کنترل ، با تنظیم فعالیتهای فیزیولوژیکی سیستمهای زیستی ، تعادل حیاتی بدن انسان را حفظ و تضمین می کنند . در روانشناسی ، بیوفیدبک نوعی از شرطی سازی فعال است که ارگانیسم را قادر میسازد تا فرایندهای فیزیولوژیکی ، اعتماد به نفس شخص ، در دیگر جوانب زندگی را نیز بالا میبرد .

ماهیت و نحوه عمل سیستمهای بیوفیدبک

سیستمهای بیوفیدبک این مکان را که بتوان در هر لحظه از کم و کیف وضعیت ناآشکار فیزیولوژیک بدن مطلع شد ، فراهم میسازد . اما این امر چگونه صورت میگیرد ؟ معمولا سه مرحله اصلی در این رابطه وجود دارد . اولین مرحله عبارتست از اخذ تغییرات فیزیولوژیکی مورد نظر با استفاده از علائم الکتریکی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در نتیجه تغییرات فیزیولوژیک ایجاد میشود .کار اخذ تغییرات را ، گیرنده یا گیرنده هایی که درموضع مورد نظر نصب میشوند ، انجام میدهند . این سنسورها (گیرندها) به تناسب نوع تغییرات که اخذ آنها مدنظر است ، ویژگیهای اختصاصی و متفاوتی را دارا هستند . تغییرات الکتریکی بسیار ضعیفی که بدین طریق دریافت میشود تنها در صورتیکه تا حد بسیار بالایی بزرگنمایی و تقویت شوند قابل استفاده است ، لذا دومین مرحله عبارت است ازتقویت تغییرات تلکتریکی اخذ شده به گونه ای که آنها قابل ثبت بوده و قابلیت استفاده برای تولید علائم فیدبک را داشته باشد . بالاخره سومین مرحله شامل ارائه فیدبک مناسب از وضعیت فرایندهای فیزیلوژیک مورد نظر به فرد است . این فیذبک ممکن است به صورت دیداری ،شنیداری تؤام و یا جنبه های دیگری از تحریک حسی باشد . به عنوان مثال ممکن است به صورت یک لامپ روشن که میزان درخشش آن تؤام با تغییرات مورد نظر ، تغییر میکند ، باشد . فیدبک همچنین میتواند به صورت یک تن شنیداری باشد که زیر و بمی یا شدت آن متناسب با تغییرات مورد نظر ، تغییر میکند . مثلا افزایش برانگیختگی سمپاتیک موجب پخش صدای زیر ( فرکانس بالا ) و کاهش آن موجب پخش صدای بم ( فرکانس پایین ) در طیف فرکانسهای شنیداری میگردد و به این واسطه شخص قادر میشود تا بلافاصله یا با اندک تأخیر از تغییرات ناپیدای درونی اش مطلع شود . در اینجا به طور اجمال تعدادی از این گونه سیستمها معرفی می شود .

(MEF) فیدبک الکتریکی ماهیچه

الکترو میوگراف که بعضاً میوفیدبک نیز گفته میشود ، دستگاهی است که کوچکترین فعالیت بدن را (بسته به اینکه ، سنسور یا گیرنده های آن در کدام ناحیه بدن نصب شده باشد ) آشکار کرده و به صورت تغییر علائم خبری دیداری و شنیداری نمایان میسازد .

( HR-BF )بیوفیدبک تعداد ضربان قلب

به دلیل ارزش حیاتی خون و نقشی که قلب در به جریان انداختن آن در سرتاسر بدن دارد ،قلب مهمترین عضله بدن به شمار می آید . لذا تحقیقات مرتبط با بیوفیدبک در این حیطه نیز مطرح شده است . البته از بین اعمال و ویژگیهای متعدد قلب که مورد علاقه و در محدوده دانش متخصصین قلب است ، تنها تغییرات تعداد ضربان قلب است که در کاربردهای کلینیکی بیوفیدبک مورد استفاده قرار میگیرد .سیستم اندازه گیری تعداد ضربان قلب در این دستگاهها به صورتی است که تعیین میشود . ( BPM ) فواصل بین دو تپش به دقت محاسبه شده و بر مبنای آن تعداد ضربان در دقیقه

به این ترتیب تغییرات تعداد ضربان قلب در هر لحظه مشخص شده و میتوان بلافاصله از کاهش یا افزایش تعداد ضربان قلب مطلع شد .

( GSR BF ) بیوفیدبک پاسخ گالوانیکی پوست

این نوع بیوفیدبک بهترین وسیله در دست برای اطلاع از سطح فعالیت و برانگیختگی بخش سمپاتیک سیستم نباتی به شمار میرود .مکانیزم آن به این ترتیب است که از تغییرات هدایت یا مقاومت الکتریکی پوست که تحت تأثیر غدد تعریفی قرار دارد ،فیدبک دیداری و شنیداری مناسبی را فراهم ( ANS ) پوست که خود در کنترل سیستم اعصاب خودمختار

مورد استفاده قرار میگیرد .ANSمیسازد که به منظور دست یابی به کنترل ارادی فرایندهای غیرارادی و تحت فرمان

( TEMP BF ) بیوفیدبک حرارت

دریافت بازخورد حرارت از قسمتهای مختلف بدن به صورت قابل ملاحظه ای به عنوان یک شیوه بیوفیدبک به کار برده می شود .در این نوع دستگاه هها معمولا ً با استفاده از یک " حس کنندحرارت " ،تغییرات اندک حرارت نوک انگشتان دست ، پا یا دیگر مواضع ، اخذ ، تقویت و آشکار میشود .

دلیل اساسی برای استفاده از بیوفیدبک حرارت انگشت این است که برانگیختگی سیستم اعصاب سمپاتیک موجب انقباض عروق پیرامونی می شود . بدین ترتیب آموزش درمانجویان برای افزایش حرارت نوک انگشتان (به عنوان شاخصی برای جریان خون پیرامونی ) که به دنبال افزایش جریان خون پیرامون حاصل میشود موجب " آرامش طغیان سمپاتیک " شده و به این ترتیب میتواند آرامش عمومی بدن را فراهم سازد .

روش کاربرد دستگاه

کار با این دستگاه بسیار آسان است . از ویژگیهای این دستگاه عدم نیاز به هرگونه تنظیم است و با قرار دادن فیش رابط سنسورها در محل مربوطه ، دستگاه آماده استفاده است .

پس از آماده شدن دستگاه ، سنسورهای حرارت را ( قسمت انتهایی سیم رابط که معمولا ً رنگ متمایز و مشخصی دارد ) در محلهایی که کنترل درجه حرارت ان قسمت ها مورد نظر است نصب کنید و برای پیشگیری از ایجاد حساسیت یا مشکلات دیگر ، چسبهای متفرقه را به کار نبرید .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره پروژه آز میکرو بیوفیدبک 8 ص