فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ایمان و تقوا

اختصاصی از فایل هلپ ایمان و تقوا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

چکیده

ایمان آن است که آدمی دین حق را به دل بشناسد و به زبان اقرار کند و به اعضای تن وظایف آن را انجام دهد

بنابراین انسان باتقوا کسی است که افکار، کردار و گفتار خویش را با معیار عقل و شرع تنظیم کند و هیچ کاری را بدون مشورت آن دو انجام ندهد و فرمان آنها را نیز زیر پا نگذارد.

در این تحقیق درباره این دو فضیلت اخلاقی سخن خواهیم گفت. روش تحقیق اسنادی می باشد و امیدواریم مورد تأیید قرار گیرد.

مقدمه

از جمله فضایل اخلاقی می توان ایمان و تقوا که دو رکن اساسی دین محسوب میشوند را نام برد.

در ساختار اخلاق اسلامی، ایمان به عنوان عالی ترین صفت نفسانی هدایت گر مورد تأکید فراوان واقع شده و به همین دلیل تحصیل مبادی و مقدمات آن همانند علم و یقین نیز به شدت مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته است و ابزارها و راه هایی که می تواند آدمی را به این صفات نفسانی ارزشمند برساند، همانند تفّکر و الهامات پسندیده، جایگاه ویژه ای در نظام اخلاقی اسلام دارند. در مقابل صفات نفسانی معارض و مانع پیدایش ایمان در آدمی، از قبیل «جهل» اعم از بسیط و مرکب، «شک و حیرت»، «جُربزه» و «خاطرات نفسانی نکوهیده» و «وسوسه های شیطانی» همواره مورد مذمّت و نهی واقع شده اند.

و اما تقوا : در تعریف تقوا گفته اند: «حفظ کردن نفس است از آنچه بیم ضررش می رود.» بخشی از ضررها را عقل سلیم تشخیص می دهد و بخشی را شرع مقدس بیان کرده است و با توجه به این که خواسته های عقل سالم مورد امضای شرع می باشد معنای اصطلاحی تقوا در سخن امام صادق ـ علیه السلام ـ خلاصه می شود:

«... اَن لا یفْقِدَکَ اللهُ حَیْثُ اَمرَکَ و لا یَراکَ حیثُ نَهاکَ» (تقوا یعنی) آنجا که خداوند دستور داده حاضر باشی، تو را غایب نبیند و آنجا که نهی کرده، تو را مشاهده نکند.

ایمان

در باب حقیقت ایمان و شرایط آن از دیرباز گفت وگوهای دامنه داری در میان پیروان مکاتب الهی ـ به ویژه متکلمان مسلمان ـ صورت گرفته است. در قرآن کریم و روایات که دو منبع اصلی اخلاق اسلامی اند، در بیان اهمیت و جایگاه ایمان گفته های فراوانی وجود دارد که خلاصه ای از آن در زیر می آید.

1- ارزش ایمان

در بیان منزلت و جایگاه رفیع ایمان همین بس که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در نصایح خویش به ابوذر می فرماید:

ای ابوذر، هیچ چیز در نزد خداوند، محبوب تر از ایمان به او و خودداری از آنچه نهی می کند، نیست.

روشن است که خودداری از نواهی خداوند فقط در سایة ایمان به او مقدور است و در واقع از برکات ایمان به خداوند است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز در این باره می فرماید:

خداوند دنیا را هم به کسانی که دوستشان دارد و هم به کسانی که بر آنها غضبناک است، می دهد ولی ایمان را نمی دهد مگر به آنان که دوستشان می دارد.

و هم ایشان در توصیف منزلت و جایگاه مؤمن می فرمایند:

هر گاه حجاب از چشمان مردم برداشته شود و به وصل میان خداوند و بندة مؤمن او نظر کنند، آنگاه گردن های آنها در مقابل مؤمنان خاضع، امور مؤمنان برای آنان آسان و اطاعت از مؤمنان برایشان نرم و لطیف، خواهد شد.

این همه منزلت و جایگاه بلندی که در روایات برای ایمان بیان شده است، به دلیل نقشی است که ایمان در سعادت و کمال آدمی دارد. ایمان از یک سو آخرین حلقة وصل به مقام خلیفة الهی و جوار قرب معنوی است و از سوی دیگر بر اساس آنچه در قرآن و روایات آمده است، مبدأ و مفتاح همة‌صفات پسندیدة نفسانی و نیکی های رفتاری، ایمان است.

2- ماهیت ایمان

اگرچه در باب حقیقت و ماهیت ایمان، اختلاف نظرهایی در میان متکلمان مسلمان وجود دارد، ولی ویژگی های مهم آن بدین قرار است: اولاًَ، ایمان عبارت است از تصدیق و اذعان قلبی که نوعی صفت و حالت نفسانی نسبت به یک امر است. بنابراین با صِرفِ شناخت و معرفت، متفاوت است.

ثانیاً، جایگاه تحقق ایمان نفس و قلب است و اگرچه آثاری قولی و فعلی دارد، تحقق حقیقت آن متوقّف بر قول یا عمل نیست. ثالثاً، نسبت میان اسلام و ایمان عام و خاص مطلق است؛ یعنی هر مؤمنی مسلمان است، ولی ممکن است برخی از مسلمانان فقط در ظواهر تسلیم حق باشند.


دانلود با لینک مستقیم


ایمان و تقوا

چرا به خدا ایمان دارم

اختصاصی از فایل هلپ چرا به خدا ایمان دارم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

چرا به خدا ایمان دارم !

در وبلاگ " لمس تنهایی ماه " ماجرایی متاثر کننده از دختری را خواندم که فقر مطلق و تصمیمات نا بجای پدرش وحشتناک ترین سرنوشتها را برایش رقم زده و متاسفانه وارد مسیری بی بازگشت شده است! .

تحصیل در رشته زیست شناسی باعث شد خدا را در همه جا احساس کنم . قوانین تکامل , تعادل , رشد , تجزیه , تولید مثل , فتوسنتز و هر چیزی که با آن فکر می کنم نشانی از خالق یکتا می دهند ! و چه درد آور است برای من ! وقتی می بینم که دخترک اینگونه نا امیدانه فریاد بزند : " اصلا خدا نداریم ! چون اگر خدا بود چرا ما باید به خاطر یک لقمه نان این کارها را بکنیم ولی عده ای در ناز و نعمت زندگی کنند " .

نه قصد نصیحت کردن دارم و نه سرزنش ویا حتی همدردی ! چون موقعیت زجر آور او را حتی برای لحظه ای لمس نکرده ام ! ولی مقاله زیر که نوشته دکتر کرسی موریسن رئیس پیشین فرهنگستان علوم نیویورک است را تنها و تنها برای تفکر در موجودیت خداوند به او تقدیم می کنم که آگاه شدن از این حقیقت اولین گام در تفکر به دیگر پدیده ها و عللی است که با مشیت و حکمت پروردگار بوجود می آیند و شاید بتوان برخی از آنها را آزمایش الهی نامید ! امیدوارم راه گشا باشد و گامهای بعدی در مسیر درست هر چه استوارتر برداشته شوند.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

هفت دلیل علمی برای اثبات خداوند بزرگ(1)

ما اکنون در سپیده دم عصر علم هستیم وبا اینهمه , در این سپیده دم عصر علم ,هر شناخت تازه , هر گونه افزایش نور, دلیل و برهان تازه ای برای ما به ارمغان می آورد . ایمان متکی بر شناخت و آگاهی است و دانشمند در هر مرحله خودش را به خدا نزدیکتر حس می کند .

درباره خودم باید بگوییم که من در علم هفت دلیل عمده برای پشتیبانی از ایمان خود نسبت به خداوند پیدا کرده ام .

برهان اول و غیر قابل رد را ریاضیات برای من فراهم آورده است . شما خودتان این برهان را عملا آزمایش کنید . ده سکه یا ده ژتون را که از شماره یک تا ده نمره گداری کرده اید , توی جیبتان بریزید و خوب تکان دهید , اکنون سعی کنید این سکه ها را به تربیب شماره از جیبتان خارج کنید به این معنی که از سکه یا ژتون شماره یک شروع کنید تا به ترتیب به سکه شماره ده برسید . از لحاط ریاضی , یک بر 10 احتمال دارد که شما در همان قدم اول سکه شماره یک را بیرون بکشید ویک بر صد احتمال است که بتوانید پشت سر هم سکه های شماره 1 وشماره 2 را از جیبتان خارج کنید , احتمال اینکه پشت سر هم سکه شماره 1 , 2 و3 را خارج کنید یک بر هزار است و احتمال اینکه هر ده سکه را به ترتیب پشت سر هم بیرون بکشید یک بر ده میلیارد است !. واین رقم , رقم وهم آوری است ! آن هم تنها برای 10 اتفاق که حتما باید پشت سر هم رخ دهند! .

حال سعی می کنیم همین استدلال را بر شرایطی که امکان پیدا شدن زندگی بروی زمین فراهم آورده است اطلاق کنیم . در چنین صورتی ناگزیر خواهیم بود که اعتراف داشته باشیم که از لحاظ ریاضی هیچگونه توالی تصادفی نمی توانسته است همه این شرایط را یک جا جمع کند! شرط اول : زمین با سرعت 1600 کیلومتر در ساعت به دور محور خود می چرخد . فرض کنیم که این حرکت مثلا ده مرتبه کندتر شود , نتیجه این خواهد شد که در جریان روزهایی که ده مرتبه بلندتر از روزهای ما هستند گرمای خورشید تمام نباتات ما را می سوزاند و اگر چیزی هم زنده بماند در جریان شب هایی که ده مرتبه بلندتر از شبهای ما خواهد بود منجمد می شود !.

شروط دیگر زندگی ما : خورشید منبع حیات ما است , در سطح , دمایی دارد که به 5500 درجه سانتیگراد می رسد و این دمای 5500 درجه را درجه حرارت سطحی خورشید می نامند , اما کره زمین دقیقا در فاصله ای قرار گرفته است که به این آتش جاودان امکان بدهد که ما را به آن اندازه که احتیاج داریم گرم کند , اگر میزان فاصله ما از خورشید دورتر بود یخ می زدیم و اگر این فاصله کمتر می شد به طوری که فقط یک ونیم برابر بیشتر از این تشعشعات به ما می رسید کباب می شدیم .

درباره فصول باید بگوییم که این فصول را " میل " یا انحنای محور زمین روی زاویه23 درجه پدید می آورند . اگر این "میل" وجود نداشت تبخیر دریاها فقط در دو جهت شمال وجنوب بود وقارهای یخ به تدریج در دو قطب انباشته می شد .

ماه که قمر زمین است حرکت دریاها را کنترل می کند اگر فاصله ماه کمی نزدیکتر به زمین بود آنگاه جزر ومدهای غول آسا دو بار در روز تمام خشکی های زمین را فرا می گرفت .

اکنون پوسته زمین را در نظر بگیرید . فرض کنید تنها 3 متر بر قطر آن افزوده شود . آنگاه اکسیژن که برای هر زندگی ضرورت دارد از بین می رود . بر عکس فرض کنید که عمق اقیانوسها چند متر بیشتر شود در آن صورت به علت کمبود کربن و اکسیژن زندگی نباتی از بین می رود .

این واقعیت ها در کنار وافعیت های بسیار دیگر نشان می دهد که اگرظهور زندگی منوط ومربوط به تصادف بوده باشد . احتمال یک چنین چیزی یک در میلیاردها میلیاردخواهد بود!

من دلیل و برهان دوم خود را در همان منابع و ذخایری می دانم که یک موجود زنده برای زنده ماندن در اختیار دارد . در اینجا هم وجود معرفتی که همه چیز را پیش بینی کرده به چشم می خورد . انسان هنوز راز حیات را کشف نکرده است واز این رو نمی داند حیات چیست و پیدایش سلول چگونه بوده است. حیات نه وزن دارد ونه حجم ولی با اینهمه , زندگی نیروی عظیمی را در اختیار دارد .! زندگی هوا و خشکی و آب را تسخیر کرده است . بر همه عناصر تسلط یافته است , ماده را وا داشته است که حل شود و از نو ترکیبات خود را به هم در آمیزد .

حیات , مجسمه سازی است که همه شکلها را ساخته و پرداخته است . زندگی , هنرمندی است که برگها را نقاشی کرده و گلها را رنگ آمیزی کرده است . زندگی , آهنگسازی است که به پرندگان نغمه های عشق و به حشرات اواها و نداها را آموخته است . حیات با کربن و آب , قند ساخته و اکسیژن را که برای حیوانات نغمه زندگی فراهم می اورد را آزاد کرده است.

به سلول نگاه کنید ! شفاف و تقریبا غیر مرئی . این یاخته یگانه , این قطره کوچک ژله ای , جرثومه حیاتی را در بر دارد که به همه موجودات کوچک وبزرگ جان می دهد . این یاخته نیرومندتر از درختان ما , حیوانات ما و همه ملت ماست زیرا که حیات از آن سرچشمه گرفته است .

طبیعت خالق حیات وزندگی نیست. صخره های سوخته و دریاهای بیمزه هیچیک آن شرایطی را که لازمه ظهور حیات وزندگی است را نداشته اند . پس حیات را جز خداوند بزرگ چه چیزی می توانسته بر روی زمین پدید آورد ؟!.

دلیل سوم من به این قرار است : رفتار حیوانات به زبانی گویا وجود خدای خالق و مهربان را اعلام می دارد که غریزه ای در نهادشان پدید آورده است واگر این غریزه وجود نمی داشت مطلقا ناتوان می بودند . بچه ماهی های آزاد سالها را در دریا می گذرانند . روزی از روزها به سوی آب شیرین رودخانه هایی بر می گردند که در آنجا تولد یافته اند . ماهی آزاد را که از شطی بالا می رود را در نظر بگیریم . سرسختانه در سمت آن شطی قرار خواهد گرفت که شعبه ای که شاهد تولد او بوده است در آن می ریزد . چه چیزی او را با چنین دقتی به سوی این نقطه باز می اورد؟ اگر ماهی ازاد را به شعبه دیگر رود منتقل کنید بی درنگ خواهد دانست که دیگر در مسیر خودش نیست . برای آنکه به شط باز گردد و بعداُ جریان آب را سربالا تا رسیدن به شعبه ای که زادگاهش بوده است در پیش بگیرد مبارزه خواهد کرد ...زیرا که باید سرنوشت خودش را به همان گونه ای که نوشته شده است , در آن شعبه به پایان برساند .

روشن کردن راز مار ماهی ها بسی دشوارتر است . این موجودات حیرت آور در دوره بلوغ , مردابها و رودخانه هایی که تا آن زمان محل زندگیشان بوده ترک کرده , سپس همه شان , از هر کجا که آمده باشند به سفری دراز دست زده و به سوی مغاک دریایی که در سواحل جزایر برمودا واقع شده است روی می آورند . مار ماهی های اروپا برای اینکه به این محل برسند باید هزار کیلومتر راه را طی کنند . مار ماهی ها وقتی به دریای ساراگاس رسیدند تولید مثل کرده و میمیرند ! آن وقت بچه هایی که تولد یافته اند و هنوز درباره دنیایی که پیرامونشان را فرا گرفته است چیزی نمی دانند و جز پهنه بی کران آب شور چیزی نمی بینند , راهی که پدرها و مادرهایشان پیموده اند را در پیش می گیرند و نه فقط خود را به سواحلی که پدر و مادرشان از انجا به راه افتاده بودند می رسانند بلکه خود را دقیقا به آن جویبارکوچک , به آن مرداب روستایی و به هر کجا که قبلا والدینشان آنجا زندگی کرده اند می رسانند !!! هرگز یک مار ماهی آمریکا در قاره اروپا به دام نیافتاده و هیچگاه یک مار ماهی اروپایی در آبهای آمریکا یافت نخواهد شد ! همه چیز حتی تعویق بلوغ یک ساله مارماهی اروپایی نیز پیش بینی و تدبیر شده است تا این مار ماهی اروپایی به هنگام عزیمت نیروی لازم برای سفر طولانی را داشته باشد .

دلیل چهارم : هیچ حیوانی هرگز این امتحان را نداده است که تا 10 بشمرد ! ویا اینکه معنی عدد 10 را درک کند . غریزه حیوان مانند یگانه نتی است که ساز " نی " دارد .نتی که شایسته تحسین بوده اما محدود است . مغز انسان محتوی همه سازهای ارکستر است . در واقع , ما انسانها در سایه عقل خودمان می توانیم آنچه هستیم در نظر بگیریم , برای اینکه بارقه ای از معرفت جهانی را به دست آوریم .

شگفتیهای " ژن" پنجمین برهان را برایم فراهم آورد. و من در این میان به کشف این نکته فائق می آیم که همه زندگی پیش بینی شده است !.

ژن چیز بسیار کوچکی است . تصور کنید که بتوانید ژنهایی را که منشاء همه انسانهای روی زمین است گرد آورید ! بسیار خوب ! تمام این ژنها توی یک انگشتانه جای می گیرند ! هر سلول زنده حاوی ژنوم است . ژنها خصوصیات هر موجود را تعیین می کنند . یک انگشتانه ژنوم که بتواند خصوصیات چهارمیلیارد انسان را تعیین کند موضوع وهم آوری است... اما حقیقت حقیقت است ! . و وافعیت را نمی شود انکار کرد!.

و در اینجاست که تکامل , در یاخته , در کیانی که ژنها را در بر می گیرد و منتقل می کند , آغاز می شود . و وقتی این ژن بسیار بسیار ذره بینی بتواند بر همه زندگی فرمان دهد , باید گفت که این نکته نشانه پیش بینی و هنری است که تنها از دست معرفت خلاقه ای ساخته است . هیچ فرض دیگر نمی تواند پاسخگوی واقعیت قضایا باشد .

دلیل ششم : مشیت , این حکمت فائقه ای که بر طبیعت حکمرانی می کند , منشائی جز منشاء خدایی نمی تواند داشته باشد .

سالها پیش , نوعی کاکتوس را که قرار بود برای ساخت پرچین هایی به کار برده شود , به استرالیا بردند و در آن سرزمین کاشتند . این کاکتوس در میان حشرات استرالیا هیچ دشمنی نداشت و این تازه وارد به نسبت نگران آوری در استرالیا تکثیر یافت . بزودی پهنه زمینی را فرا گرفت که انگلستان را می توانست در بر بگیرد! . کشاورزان را ور شکسته و خانه خراب کرد و جمعیتها را از دهکده و حتی از شهرهایشان بیرون راند !. حشره شناسان دنیا را زیز پا گذاشتند تا وسیله ای برای دفاع از خودشان در مقابل این حریف مخوف پیدا کنند . سرانجام حشره ای را یافتند که خصوصیت او سیر کردن شکم خود با این کاکتوس لعنتی و دست نزدن به هیچ گیاه دیگری بود . این حشره امتیاز دیگری هم داشت :

هیچ حشره دیگری در استرالیا این حشره کوچک را نمی خورد ! و امروزه کاکتوس مخرب تقریبا از بین رفته و پا به پای این حادثه هم اکثر حشراتی که برای خوردن آن کاکتوس آورده شده بودند نیز از میان رفتند و درست عده ای از حشره ها به جای مانده اند که برای مبارزه همیشگی با این اشغالگر لازمند !. در همه جای طبیعت این تعادل را که در میان " گونه ها " پیش بینی شده است , می توانیم به عیان ببینیم .

چرا حشرات که با این سرعت تولید مثل می کنند کره زمین را تسخیر نکرده اند؟ برای اینکه مثل انسانها ریه ندارند . حشره به وسیله لوله که نای نامیده می شود تنفس میکند . وقتی که حشره ای از قد وقواره خود کمی بزرگتر می شود , نایش به همان نسبتهای بقیه بدنش بزرگ نشده و به همین سبب است که حشرات غول پیکر وجود ندارند و اگر حشره از لحاظ آناتومی گرفتار چنین چیزی نبود بدون شک از روی زمین ناپدید می شد . تصور کنید که شما با زنبوری به درشتی یک شیر روبرو شوید !.

و دلیل هفتم به تنهایی کافی است تا وجود خدا را اثبات کند : انسان به تصور الوهیت راه برده است . برای تصور وجود خدا , باید قوه ى حقیقه خدایی داشت , قوه ای که جز به انسان داده نشده است و " تصور " و " تخیل " خوانده می شود . و در سایه نیروی تخیل است که انسان - وتنها فقط انسان - توانسته است به وجود خدایی که به چشم دیده نمی شود راه ببرد . تخیل چشم اندازهای بیکرانی بروی ما باز می کند . انسان در سایه این قوه که در خدمت ذهن به کار گماشته شده است در همه جا راه کشف "دلیل " را برای اثبات یک "واقعیت فائقه " پیدا می کند: آسمان در همه جا هست . آسمان همه چیز است . خدا در همه جا هست . خدا در همه چیز است و به آن اندازه ای که در قلب ما حضور دارد در هیچ جا حضور ندارد ...

وبه این ترتیب است که حقیقت علمی و شهادت ذهن سرانجام با هم پیوند می یابند و به اتفاق پیامبران بزرگ چنین اعلام می دارند : افلاک تسبیح خدا می گویند و آسمان خبر از صنع خدا می دهد....

ای . کرسی موریسن

-----------------------------------------------------------------------------------------------------


دانلود با لینک مستقیم


چرا به خدا ایمان دارم

پاورپوینت در مورد عوامل بی حجابی

اختصاصی از فایل هلپ پاورپوینت در مورد عوامل بی حجابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت در مورد عوامل بی حجابی


پاورپوینت در مورد عوامل بی حجابی

فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 39 صفحه

 

فهرست

کم توجهی به عفت 

ضعف ایمان 

جهل و غفلت 

خودنمایی 

بی غیرتی 

هوی پرستی 

ارضای تمایلات جنسی 

و...


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت در مورد عوامل بی حجابی

تحقیق و بررسی در مورد ایمان سلاح انسان

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد ایمان سلاح انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

ایمان سلاح انسان

فلسفه جبر دستاویز غاصبان است

انسان سرنوشت خاصی که از پیش تعیین شده باشد ندارد وتحت تاثیر «جبر تاریخ » و«جبر زمان» و«محیط » نیست ، بلکه عامل سازنده تاریخ وزندگی انسان دگرگونی هائی است که در روش واخلاق وفکر وروح او به اراده خودش پیدا می شود .

 

بنابراین آنها که معتقد به قضا وقدر جبری هستند ومی گویند همه حوادث به خواست اجباری پروردگار است آیاتی که عکس العمل اعمال را براساس خود عمل اثبات می کند محکوم می شوند ، وهمچنین جبر مادی که انسان را بازیچه دست غرایز تغییر ناپذیر و اصل وراثت می داند ، ویا جبر محیط که او را محکوم چگونگی اوضاع اقتصادی وشرائط تولید می داند از نظر مکتب اسلام وقران بی ارزش ونادرست است ، انسان آزاد است وسرنوشت خود را به دست خویش می سازد .

 

انسان – با توجه به کلام الهی زمام سرنوشت وتاریخ خود را در دست دارد وبرای خود افتخار وپیروزی می آفریند واوست که خود را گرفتار شکست وذلت می سازد ، درد او از خود اوست ودوای او به دست خود ش ، تا در وضع او دگرگونی پیدا نشود وبا خود سازی خویشتن را عوض نکند تغییری در سرنوشتش پید ا نخواهد شد !

 

صلح جهانی تنها در سایه ایمان

یا ایها الذین امنوا ادخلوا فی السلم کافة ولا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین .1

فان زللتم من بعد ما جائتکم البینات فاعلموا ان الله عزیز حکیم .2

 

«سلم » و«سلام » در لغت به معنی صلح وآرامش است واین آیه همه افراد با ایمان را به « صلح وآرامش » دعوت می کند، واز آنجا که روی سخن با مومنان است ،مفهوم آیه چنین می شود که صلح وآرامش تنها در پرتو ایمان امکان پذیر است، وبدون ایمان یعنی تنها به اتکای قوانین مادی هرگز جنگ واضطراب از دنیا برچیده نخواهد شد ، تنها با استفاده از نیروی معنوی ایمان است که ممکن است افراد بشر با تمام اختلافاتی که دارند ، همچون برادران ،گرد هم آیند وتشکیل حکومت جهانی بدهند وصلح در همه جا سایه بیفکند .

 

بدیهی است امور مادی همچون : زبان ، نژاد،ثروت،منطقه جغرافیایی ، طبقات اجتماعی،همه سرچشمه جدائیها وپراکندگیها هستند ونمی توانند صلح حقیقی جهانی را که نیازمند به یک حلقه محکم اتصال درمیان قلوب بشر است تامین کنند این حلقه اتصال تنها ایمان بخدا است که مافوق اختلافات است، بنابراین صلح بدون ایمان ممکن نیست همانطور که در درون وجود انسان ودر محیط روح او نیز صلح وآرامش بدون ایمان میسر نمی باشد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد ایمان سلاح انسان

ایمان

اختصاصی از فایل هلپ ایمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

ارزش ایمان

ایمان چیست و راه های کسب آن چه می باشد؟ ابتدا مراتب ایمان را ذکر می نماییم. امام علی علیه السلام می فرماید: ایمان بر شناخت با قلب، اقرار با زبان و عمل با اعضاء و جوارح استوار است.حال به آثار ایمان و استقامت در راه خدا می پردازیم. ایمان نوعی یقین قلبی است که انگیزه انسان برای ادامه راه و استقامت در آن مسیر می باشد. این ایمان است که سختی ها را آسان می کند و این تحمل سختی هاست که پیروزی را برای ما به ارمغان می آورد.)بردباری و تحمل سختی ها ابزار ریاست است.) نهج البلاغهو اما تاثیر ایمان بر روح آدمی؛ این تاثیر بسیار زیاد و شگفت انگیز می باشد، ایمان روح را شست وشو داده و نور الهی را در آن می تاباند. این نور ایمان است که صفای قلب را به همراه دارد و به مؤمن اجازه می دهد نیمه های شب به مناجات برخیزد. این نور ایمان است که توفیق یاد خدا بودن و ذکر او را گفتن را به ما می دهد.حضرت علی علیه السلام می فرماید: ایمان نقطه ای نورانی در قلب پدید میآورد که هر چه ایمان رشد کند آن نور نیز فزونی می یابد.

آفات ایمان چیست؟

برای مصون ماندن ایمان باید میکروبهایی که ایمان را تهدید می کنند بشناسیم و آنها را از وجودمان پاک کنیم. تا این میکروبها را نشناخته ایم رهایی یافتن از شرّ آن نیز غیرممکن است.مولای متقیان حضرت علی علیه السلام این میکروبها را اینگونه معرفی می نماید:آگاه باشید ریاکاری و تظاهر هر چند اندک باشد شرک است و همنشینی با هواپرستان ایمان را به دست فراموشی می سپارد و شیطان را حاضر می کند. از دروغ برکنار باشید که با ایمان فاصله دارد؛ که راستگو در راه نجات و درستکاری است و دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و خواری است. حسد نورزید که حسد ایمان را چونان آتشی که هیزم را خاکستر کند نابود می سازد. با یکدیگر دشمنی نورزید که نابود کننده هر چیزی است. بدانید که آرزوهای دور و دراز عقل را غافل و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. آرزوهای ناروا و نرسیدنی را دروغ بنگارید که آرزوها فریبنده اند و صاحبش فریب خورنده.ایمان و عمل

انسان در ایمان آوردن به دنبال دستیابی به چیزی است که ندارد. ایمان فعلی قلبی است، قابل امر و دعوت پذیر است، اختیاری است و با زور احتقاق نمی یابد، تنها در ظرف اختیار مفید است، دارای مراتب و قابل کاهش و افزایش است. زوال پذیر، قابل آزمون، کتمان پذیر تحول آفرین و قدرت زاست. ایمان دینی امری با فضیلت، باعث خشوع و تواضع و نرمی قلب و آرامش بخش است. بدون اطمینان هم حاصل می شود، اما مراتب عالی آن اطمینان بخش است. با یقین نه تلازم دارد نه تمانع، اما عالی ترین مرتب آن ملازم یقین است. ایمان با شکّاکیّت و شک مستقر منافات دارد. ایمان دینی، گوهر اسلام ابراهیمی و اسلام محمدی است، اما اسلام (ظاهری) تلازمی با ایمان ندارد.ایمان فعلی، قلبی است. اعتماد امیدوارانه و متوکلانه به امری قدسی است، دل سپردن، گرویدن و باور کردن امری متعالی است با ایمان در انسان تحولی شگرف ایجاد می شود که تمام وجود او را در بر می گیرد. ایمان، انسان را دیگر می کند، ایمان یک نقطه عطف است، انسان قبل از ایمان با انسان بعد از ایمان تفاوت دارد، وقتی انسان به چیزی ایمان می آورد، تناسبی با متعلق ایمان خود می یابد، مؤمن با متعلق ایمان هم جهت، همسو و هماهنگ می شود. تمام اجزای وجودی مؤمن در جاذبه این امر جدید (متعلق ایمان) تعریف تازه ای می یابند. انسان مؤمن در موقعیت جدیدی که قرار گرفته است،‌اعمالی مرتکب می شود که بدون ایمان انجام نمی داد همینگونه کارهایی را ترک می کند که قبل از ایمان انجام می داد. حوزه عمل از جمله عرصه هایی است که بشدّت از مقوله ایمان متأثر می شود. نمی توان به چیزی ایمان داشت و در عمل بر خلاف آن مرتکب شد. آنکه عملش با قلبش همسو نیست، قلبش به سمتی گرایش دارد، و عملش به سمتی دیگر. ایمان راسخی ندارد. می توان گفت: ایمان لوازم عملی دارد. عمل خارجی بروز ایمان قلبی است. عمل خارجی جزو ایمان نیست. ایمان فعلی قلبی است. بحث بر سر تلازم ایمان با اعمال هماهنگ با خود است. ایمان به هر امری اعمال مناسب آن امر را لازم دارد. نمی توان تصور کرد که با ایمان در وجود انسانی تحوّل ایجاد شده اما در عمل او هیچ نمودی پیدا نکرده باشد، مگر اینکه به ارتباط بین اعمال انسانی و قلب او قائل نباشیم. مراد از تفاوت اعمال انسانی قبل و بعد از ایمان این نیست که لزوماً در این دو موقعیت عمل مشترکی نمی یابیم، بلکه مراد از این است که ایمان به هر امری مقتضات خاصی در مقام عمل دارد. این اعمال خاص گاهی لزوماً از یک مؤمن سر می زند و در اعمال غیر مؤمن معادل ندارد، همانند عبادت، و گاهی ظاهر عمل مؤمن و غیر مؤمن همانند است. تفاوت در نیت و جهت عمل است و گاهی نیز مؤمن عملی را مجاز یا غیر مجاز می داند و نیز مؤمن همان عمل را بر عکس غیر مجاز یا مجاز می شمارد. عمل جای ایمان را نمی گیرد، ایمان نیز جانشین عمل نمی شود هر یک کارکرد و فوائد خاص خود را دارد.آیات 1تا 11 سوره مؤمنون: /1 به راستی مؤمنان رستگار شدند. /2 همان کسانی که در نمازشان فروتنند. /3 آنان که از (گفتار و کردار) بیهوده رویگردانند /4 و کسانی که زکات می پردازند. /5 آنان که ناموس خود را حفظ می کنند. /6 مگر بر همسرانشان یا بر کنیزهایشان، بی گمان اینان سزاوار نکوهش نیستند. /7 پس هر کس (راهی) فراتر از این بجوید، اینان تجاوز کارند. /8 و همانان که امانتها و پیمان خود را رعایت می کنند. /9 و کسانی که بر (گزاردن) نمازهایشان پایبندند. /10 اینانند که وارثانند. /11 کسانی که (سرانجام بهشت) فردوسی را بدست آورند و آنان در آنجا جاودانه اند. نمادهای عملی ایمان در آیات فوق عبارتند از: . فروتنی در نماز 2. پرهیز از لغو 3. ادای مالیات دینی 4. پاکدامنی 5. امانتداری 6. وفای به عهد .1


دانلود با لینک مستقیم


ایمان