فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

طب سوزنی

اختصاصی از فایل هلپ طب سوزنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

با طب سوزنی آشنا شویم

استفاده از طب سوزنی برای درمان بیماریها در قرن 21

سابقه طب سوزنی (Acupuncture) به بیش از 2000 سال پیش و به کشور چین باز میگردد. شاید بتوان آنرا یکی از قدیمی ترین و در عین حال کاربردی ترین روشهای طبابت دانست که در حال حاضر در قرن 21 ام مورد استفاده قرار می گیرد.

شناخت دوباره این طب را به جرات می توان مدیون روزنامه نگار مجله نیویورک تایمز یعنی جیمز رستون (James Reston) دانست که در سال 1971 دانست طی مقاله ای به بررسی روشهای طبابت در چین که توسط سوزن انجام می شد، دانست. در اصل اصطلاح Acupuncture تشریح کننده مجموعه ای از روشها است که توسط آن نقاطی از بدن برای دریافت نتایج مورد نظر با روشهایی خاص مانند استفاده از سوزن تحریک می شود. طب سوزنی امروزه با استفاده از فرو کردن سوزن های خاصی به درون بدن از طریق پوست توسط دست و یا حتی جریان الکتریسیته انجام می شود. سوزنهایی که در این طب از آن استفاده می شود فلزی هستند و تقریبا" به قطر چند تار موی سر می باشند. بیمارانی که این روش درمان را برای خود انتخاب می کنند اظهارات متفاوتی دارند، اما در مجموع اغلب آنها بیان می کنند که هنگام فرو کردن سوزن به بدنشان احساس درد زیادی نمی کنند. معمولا" تجربه و تخصص پزشک معالجه در استفاده از سوزن می تواند میزان درد حاصله را کاهش یا افزایش دهد. سازمان مدیریت تغذیه و داروی آمریکا (FDA) در سال 1996 استفاده از سوزنهای مخصوص برای این نوع از روش درمان را تایید کرد. این سوزنها باید استریل باشند و می توان هریک از آنها را برای یک و فقط یک بیمار استفاده کرد. همچنین قبل از هر بار استفاده از سوزنها باید آنها را با الکل یا مواد ضدعفونی کننده تمیز کرد.

امروزه در درمان طب سوزنی ممکن است از جریان الکتریسته نیز استفاده شود.

بسیاری از پزشکان اعتقادی به این نوع از روش طبابت ندارند و برعکس بسیاری دیگر با استناد به آمار بدست آمده از بهبود بیماران این روش را برای معالجه توصیه می کنند. آزمایشها نشان می دهد این روش می تواند برای کاهش درد پس از جراحی، شیمی درمانی، جراحی های دندان و ... بسیار موثر واقع شود.

همچنین شواهد بسیاری موجود است که طب سوزنی می تواند در معالجه بیماری هایی چون اعتیاد به مواد مخدر، فعال کردن دوباره ماهیچه های تنبل، سر درد، دردهای مفصلی، انواع آسم و تنگی نفس بعنوان یک راه حال و یا حداقل در کنار درمان دارویی استفاده شود. تحقیقات جدید نشان می دهد که طب سوزنی توانایی کاهش و حتی برطرف کردن انواع درد را داشته و می تواند توانایی های قسمت های مختلف بدن افراد را بالا ببرد. طب سوزنی چگونه کار می کند؟در طب سنتی چین که به TCM به معنی Traditional Chinese Medicine معروف است، بدن انسان تحت تاثیر دو نیروی مخالف هم به نام های یین و ینگ (Yin & Yang) قرار دارد. Yin به صفاتی چون سردی، آرامی و در کل حالت غیر فعال بر میگردد. در حالی که Yang به صفاتی چون گرمی، هیجان و فعال بودن نسبت داده می شود. در این نگرش، سلامت بدن هنگامی حاصل می شود که میان این دو نیرو تعادل برقرار باشد و عدم تعادل این دو نیرو باعث می شود که جریان حیاطی در بدن که به Qi ("چی" تلفظ می شود) معروف است مختل شود. این جریان از راه ها و نقاط خاصی در بدن گذر می کند. تعداد 12 عدد از این مسیرها و نقاط بعنوان نقاط اصلی و تعداد 8 عدد بعنوان نقاط سطح دوم معرفی می شوند، در مجموع بیش از 2000 نقطه نیز دیگر به آنها متصل میباشد. اساس طب سوزنی بر تحریک این نقاط استوار است که می تواند جریان Qi در بدن را کنترل نماید. اینکه مدل چینی ها برای بدن درست است یا خیر جای بحث دارد اما دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که تحریک این قسمت های بدن می تواند روی وضعیت شیمایی و عصبی مغز تاثیر بگذارد و در نهایت منجر به عکس العملهایی مانند کاهش درد، تغییر فشار خون و ... شود و در نهایت سلامت بیمار را منجر شود.

طب سوزنی ، دوازده محور اصلی - ۲

استفاده از طب سوزنی برای درمان بیماریها

چینیان باستان 12 محور اصلی را، 12 مرکز فرماندهی امپراتوری بدن میدانستند که هر یک بر بخشی از بدن و شخصیت انسان و نظارت میکند و به وجود او در جهان هدف می بخشد. علاوه بر این، تمام این مراکز با اتکا به یکدیگر، کل وجود انسان را به تکاپو و زندگی وا میدارند. با مطالعه محورهای دوازده گانه، به احاطه بی نظیر چینیان باستان بر بدن انسان و دنیای درونی او پی میبریم. شیوه استدلال و نتیجه گیری آنان موجب شده است تا در طول سالیان دراز، طب سنتی چین همچنان جایگاه خود را حفظ کرده و تا حد زیادی کاربرد داشته باشد.

قلبقلب سلطان بدن است. قلب علاوه بر حکمرانی بر کل بدن، برای قلمرو فضای کافی به وجود می آورد تا


دانلود با لینک مستقیم


طب سوزنی

دانلود پروژه بورس 25 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود پروژه بورس 25 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

با ساختار بورس آشنا شویم

گذار از اقتصاد توسعه نیافته به اقتصاد توسعه یافته نیازمند سرمایه و سرمایه گذاری است. از این رو در این فرآیند گذار؛ از یک سو تامین و تجهیز منابع سرمایه ای و از سوی دیگر تخصیص مطلوب این منابع شرط لازم برای موفقیت است. تکوین و توسعه نظام بانکی یکی از تمهیداتی است که عموماً برای تامین مالی به کار می رود ، اما تنها بخشی از منابع مالی جذب شبکه بانکی می شود.

از این رو، باید برای جلب و جذب منابع مالی دیگر و تخصیص آن در فعالیت های مطلوب بازار سرمایه توجه داشت که نهادی برای تامین مالی وجوه بلند مدت است. تجربه کشورهای مختلف در امر توسعه به خوبی گویای این است که چگونه ساز و کارهای بازار سرمایه در خدمت هدف تامین مالی بلند مدت قرار می گیرد.

ساختار مالی کشورها می تواند به دو محور بازار پول و بازار سرمایه قرار داشته باشد. در اغلب کشورهای توسعه یافته بازار سرمایه در کانون ساختار مالی قرار دارد و نظام مالی مبتنی بر اوراق بهادار بر این بازار چیره شده است.

جایگاه بورس اوراق بهادار در بازار سرمایه ایران

هر چند که بازار اوراق بهادار مفهومی محدودتر از بازار سرمایه دارد؛ در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بازار پول به بازار سرمایه چیرگی داشته است. بازار سرمایه ایران کم و بیش در بورس اوراق بهادار تهران متجلی می شود که پیشینه آن به سال 1346 باز می گردد.

از این رو در گام اول، اقتصاد ایران برای دستیابی به رشدی درون زا و قابل دوام نیازمند گسترش منابع پس اندازی واقعی است و در گام دوم باید وضعیت بازار سرمایه کشور را برای تجهیز منابع مالی و انباشت سرمایه ساماندهی کرد.

بی گمان نقطه آغاز حرکت از بورس اوراق بهادار تهران می باشد. یک بازار خوب می تواند ضمن افزایش کارایی بازار متشکل سرمایه و بهرمند ساختن بخش های تولیدی از منابع حاصل از آن فشار تقاضا را برای منابع مالی در بازار پول به کمترین حد ممکن کاهش دهد. گذشته از این، ارتباط بازار سرمایه ایران با شبکه های مالی بین المللی می تواند زمینه برخورداری از سرمایه های خارجی را فراهم آورد. همچنین یک بازار مالی خوب به گونه ای عمل می کند که « شفاف و قاعده مند » باشد.

در این راستا « بورس اوراق بهادار تهران » تلاش می کند تا با به کار گیری سیاست های زیر بتواند تا حدود زیادی از کاستی های مشهود کنونی بازار سرمایه بکاهد:

1- اصلاح ساختار بازارهای مالی کشور

2- ایجاد تنوع در ابزارهای قابل معامله در بورس

3- گسترش جغرافیایی و فیزیکی بورس

4- اتکای بیشتر بر نیروهای بازار

ساختار سازمانی بورس اوراق بهادار

ارکان بورس عبارتند از :

1- شورای بورس

2- هیات پذیرش اوراق بهادار

3- هیات داوری بورس

4- سازمان کارگزاران بورس

1- شورای بورس : ریاست شورای بورس را رئیس کل بانک مرکزی به عهده دارد و 7 نفر به عنوان عضو در این شورا شرکت می کنند. وظایف شورای بورس عبارتند از :

الف) تصویب آیین نامه ها و مقررات لازم برای اجرای قانون

ب) نظارت در اجرای این قانون و آیین نامه های آن و اعزام نماینده ناظر در هیات مدیره و هیات پذیرش

ج) تعیین یک نماینده اصلی و یک نماینده علی البدل برای عضویت در هیات داوری

د) تجدید نظر در مورد تصمیمات هیات مدیره و همچنین در مورد تصمیم های هیات پذیرش اوراق بهادار

2- هیات پذیرش اوراق بهادار : هیاتی است که به منظور اخذ تصمیم در مورد رد یا قبول اوراق بهادار در بورس و یا حذف آنها تشکیل می شود. ریاست این هیات به عهده قائم مقام بانک مرکزی می باشد و پنج عضو دیگر نیز دارد.

3- هیات داوری بورس : هیاتی است که به طور دائم تشکیل می شود و به اختلافاتی که در اثر معاملات بورس بین کارگزاران با یکدیگر و بین فروشندگان یا خریداران با کارگزاران ایجاد می شود رسیدگی می کند، ریاست این هیات را نماینده وزارت دادگستری به عهده دارد و دو عضو دیگر نیز دارد.

4- سازمان کارگزاران بورس : این سازمان دو رکن دارد :

الف) هیات مدیره بورس که وظیفه آنها اداره سازمان می باشد.

ب) دبیر کل بورس : هیات مدیره بورس یک نفر خارج از اعضای سازمان بورس را به عنوان دبیر کل سازمان به مدت دو سال انتخاب می نماید که تصدی امور اجرایی هیات مدیره را بر عهده دارد. تجدید انتخاب دبیر کل سازمان بلامانع است.

نحوه فعالیت کارگزاران در بورس

داد و ستد اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار فقط توسط کارگزاران بورس انجام می شود. این کارگزاران باید در آخر هر سال صورت حساب عملیات بورس خود را که به وسیله حسابرسی معتمد سازمان بورس تایید شده به هیات مدیره تسلیم نماید. ورود به تالار معاملات به جز برای کارگزاران و مسؤولان سازمان ممنوع است و اشخاص دیگر فقط با اجازه کتبی سازمان مجاز هستند که به تالار وارد شوند. تنها کارگزاران و


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بورس 25 ص

دانلودتحقیق درمورد طب سوزنی

اختصاصی از فایل هلپ دانلودتحقیق درمورد طب سوزنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

با طب سوزنی آشنا شویم

استفاده از طب سوزنی برای درمان بیماریها در قرن 21

سابقه طب سوزنی (Acupuncture) به بیش از 2000 سال پیش و به کشور چین باز میگردد. شاید بتوان آنرا یکی از قدیمی ترین و در عین حال کاربردی ترین روشهای طبابت دانست که در حال حاضر در قرن 21 ام مورد استفاده قرار می گیرد.

شناخت دوباره این طب را به جرات می توان مدیون روزنامه نگار مجله نیویورک تایمز یعنی جیمز رستون (James Reston) دانست که در سال 1971 دانست طی مقاله ای به بررسی روشهای طبابت در چین که توسط سوزن انجام می شد، دانست. در اصل اصطلاح Acupuncture تشریح کننده مجموعه ای از روشها است که توسط آن نقاطی از بدن برای دریافت نتایج مورد نظر با روشهایی خاص مانند استفاده از سوزن تحریک می شود. طب سوزنی امروزه با استفاده از فرو کردن سوزن های خاصی به درون بدن از طریق پوست توسط دست و یا حتی جریان الکتریسیته انجام می شود. سوزنهایی که در این طب از آن استفاده می شود فلزی هستند و تقریبا" به قطر چند تار موی سر می باشند. بیمارانی که این روش درمان را برای خود انتخاب می کنند اظهارات متفاوتی دارند، اما در مجموع اغلب آنها بیان می کنند که هنگام فرو کردن سوزن به بدنشان احساس درد زیادی نمی کنند. معمولا" تجربه و تخصص پزشک معالجه در استفاده از سوزن می تواند میزان درد حاصله را کاهش یا افزایش دهد. سازمان مدیریت تغذیه و داروی آمریکا (FDA) در سال 1996 استفاده از سوزنهای مخصوص برای این نوع از روش درمان را تایید کرد. این سوزنها باید استریل باشند و می توان هریک از آنها را برای یک و فقط یک بیمار استفاده کرد. همچنین قبل از هر بار استفاده از سوزنها باید آنها را با الکل یا مواد ضدعفونی کننده تمیز کرد.

امروزه در درمان طب سوزنی ممکن است از جریان الکتریسته نیز استفاده شود.

بسیاری از پزشکان اعتقادی به این نوع از روش طبابت ندارند و برعکس بسیاری دیگر با استناد به آمار بدست آمده از بهبود بیماران این روش را برای معالجه توصیه می کنند. آزمایشها نشان می دهد این روش می تواند برای کاهش درد پس از جراحی، شیمی درمانی، جراحی های دندان و ... بسیار موثر واقع شود.

همچنین شواهد بسیاری موجود است که طب سوزنی می تواند در معالجه بیماری هایی چون اعتیاد به مواد مخدر، فعال کردن دوباره ماهیچه های تنبل، سر درد، دردهای مفصلی، انواع آسم و تنگی نفس بعنوان یک راه حال و یا حداقل در کنار درمان دارویی استفاده شود. تحقیقات جدید نشان می دهد که طب سوزنی توانایی کاهش و حتی برطرف کردن انواع درد را داشته و می تواند توانایی های قسمت های مختلف بدن افراد را بالا ببرد. طب سوزنی چگونه کار می کند؟در طب سنتی چین که به TCM به معنی Traditional Chinese Medicine معروف است، بدن انسان تحت تاثیر دو نیروی مخالف هم به نام های یین و ینگ (Yin & Yang) قرار دارد. Yin به صفاتی چون سردی، آرامی و در کل حالت غیر فعال بر میگردد. در حالی که Yang به صفاتی چون گرمی، هیجان و فعال بودن نسبت داده می شود. در این نگرش، سلامت بدن هنگامی حاصل می شود که میان این دو نیرو تعادل برقرار باشد و عدم تعادل این دو نیرو باعث می شود که جریان حیاطی در بدن که به Qi ("چی" تلفظ می شود) معروف است مختل شود. این جریان از راه ها و نقاط خاصی در بدن گذر می کند. تعداد 12 عدد از این مسیرها و نقاط بعنوان نقاط اصلی و تعداد 8 عدد بعنوان نقاط سطح دوم معرفی می شوند، در مجموع بیش از 2000 نقطه نیز دیگر به آنها متصل میباشد. اساس طب سوزنی بر تحریک این نقاط استوار است که می تواند جریان Qi در بدن را کنترل نماید. اینکه مدل چینی ها برای بدن درست است یا خیر جای بحث دارد اما دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که تحریک این قسمت های بدن می تواند روی وضعیت شیمایی و عصبی مغز تاثیر بگذارد و در نهایت منجر به عکس العملهایی مانند کاهش درد، تغییر فشار خون و ... شود و در نهایت سلامت بیمار را منجر شود.

طب سوزنی ، دوازده محور اصلی - ۲

استفاده از طب سوزنی برای درمان بیماریها

چینیان باستان 12 محور اصلی را، 12 مرکز فرماندهی امپراتوری بدن میدانستند که هر یک بر بخشی از بدن و شخصیت انسان و نظارت میکند و به وجود او در جهان هدف می بخشد. علاوه بر این، تمام این مراکز با اتکا به یکدیگر، کل وجود انسان را به تکاپو و زندگی وا میدارند. با مطالعه محورهای دوازده گانه، به احاطه بی نظیر چینیان باستان بر بدن انسان و دنیای درونی او پی میبریم. شیوه استدلال و نتیجه گیری آنان موجب شده است


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد طب سوزنی

دانلودمقاله چگونه اهلی شویم

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله چگونه اهلی شویم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 


مقدمه
خداوند عشق را آفرید و این امانت سنگین خود را بر آسمان ها و زمین عرضه کرد اما آن ها از پذیرفتن این امانت شانه خالی کردند تا نوبت به انسان ظلوم وجهول رسید و او این امانت را پذیرفت و به این واسطه بر تمامی مخلوقات برتری یافت. اما انسان با این انتخاب خود را در معرض آزمایش الهی قرار داد تا صدق ادعای او ثابت شود. به همین منظور به این دنیا فرستاده شد تا با اختیار خود بتواند راه سعادت را بیابد و به منبع عشق دست یابد.
اما خیلی از ما انسان ها فراموش کرده ایم که چرا به این دنیا پا گذاشته ایم و زندگی دنیا چنان ما را مشغول خود کرده که از هدف اصلی که همانا بازگشت به سوی خالق خویش است باز مانده ایم . در این راه دنیا با ظاهر فریبنده اش و شیطان که از همان آغاز خلقت دشمنی خود را با ما شروع کرده موانع رسیدن ما به خداوند هستند.
اما ما در این دنیا بدون یار و یاور نیستیم بهترین هادی ما خود خداست که در همه حال یاور عاشقان است و اگر بنده ای از بندگان او یک قدم به سویش حرکت کند او چندین قدم به بنده اش نزدیک می شود. در اصل ما به واسطه ی پذیرفتن عشق الهی باید عاشق باشیم و او معشوق ما باشد اما او بیشتر از خود ما به ما مشتاق است. به همین منظور و در طول تاریخ پیامبران را برای هدایت بشر فرستاده تا راه کج را از صراط مستقیم مشخص کند و حجت را بر بندگان خود تمام کند. همچنین در نهاد ما فطرت پاکی را قرار داده که ما را به سوی سعادت راهنمایی می کند اما صد افسوس که بسیاری از ما انسان ها در زندگی خود راه غلط را طی می کنیم و در واقع در امانت الهی خیانت میکنیم
در واقع خیلی از انسان ها خدا را آنچنا که شایسته ی اوست نمی شناسند و همین منشا دوری آن ها از خدا و هلاکتشان است. در این میان فقط خود شخص مقصر نیست اگر چه در نهایت او به خاطر جرم خود و به این دلیل که با داشتن عقل و اختیار باز راه ناصواب را انتخاب کرده مجازات می شود اما در یک جامعه همه مردم نسبت به هم مسئولند چنان که در حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده است که می فرمایند: همه شما چوپانید و همه شما مسئولیت نگهبانی از مردم را به عهده دارید. در نتیجه باید مسئو لیت هدایت انسان هابه دست کسی باشد که خود هدایت شده باشد بنابراین نباید کسانی که خود بسیاری از کارهای نادرست را انجام می دهند و از انجام کارهای درست خودداری میکنند در هر کسوتی وظیفه بسیار حساس امر به معروف و نهی از منکر را به عهده بگیرند که اگر چنین شود نتیجه ی معکوس حاصل می شود.
به عقیده من اولین و اساسی ترین قدم در راه هدایت انسان ها به سوی صراط مستقیم اهلی کردن آنها است به این معنی که در آنها ایجاد علاقه کنیم. اساسا در هر موضوعی علاقه و میل به انجام کاری عامل اصلی ایجاد انگیزه است و تا علاقه به چیزی وجود نداشته باشد حرکتی به سوی آن صورت نمی گیرد. پزوهشی که پیش روی شماست در راستای همین هدف تنظیم شده در این پژوهش که عمده ی مطالب آن از کتاب در محضر استاد نوشته سید حسن ابطحی گردآوری شده، سعی شده تا راه رسیدن و قرار گرفتن در صراط مستقیم به طور عملی برای خوانندگان تبیین گردد بدین معنی که مطالب این پژوهش فقط جنبه ی نصیحتی و پند و اندرز ندارد و در آن هر یک از موانع رسیدن انسان به خدا مانند حب دنیا، تاریکی های روح، جاه طلبی و... مانند یک بیماری در نظر گرفته شده و بر طبق آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام برای درمان آنها دستورات عملی صادر شده ضمنا این نکته قابل ذکر است که این مطالب از زبان یک استاد گمنام که خود همه این راه ها را به طور تدریجی و عملی پیموده بیان شده است و از این استاد گمانم فقط به عنوان {او} یاد می شود و منظور کس دیگری جز او نبوده و به دیگری توجه نکنید.
چون خود من در زندگی از این مطالب استفاده کرده و نتیجه ی آن را در زندگی خود مشاهده کرده ام بر آن شدم تا این مطالب را در اختیار سایر دانشجویان قرار دهم تا هر کسی که در زندگی خود به دنبال آن معشوق حقیقی می گردد هر چه بهتر و سریعتر به هدف خود برسد. در پایان از زحمات استاد ارجمند جناب آقای عصاری که من را در تهیه ی این پژوهش تشویق و یاری کردند متشکرم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تاریکیهای روح و صفات رذیلة آن
او می گفت :
سالها در فکر بود م که من چه هستم ؟ و از چه ساخته شده ام ؟ و از چه چیزهائی ترکیب گردیده ام ؟ یک روز می دیدم ، شخصی پشت میز تشریحی ایستاده و مرا کنار میز ش آورده و می گوید: می خواهم تو را تشریح کنم تا ببینی از چه ساخته شده ای و چه هستی ، من هر چه خواستم از دست او فرار کنم مثل آنکه از خود اراده ای نداشتم و هر چه کردم موّفق به فرار از دست او نشدم .بالاخره مرا روی میز تشریح گذاشت و با چاقوئی که در دست داشت مرا از وسط دو نیم کرد، من آنجا احساس درد نکردم ، ولی ناگهان متوجّه شدم که من سه چیز هستم : اوّل " بدن " همانکه وقتی انسان می میرد، به ظاهر و در مقابل چشم مردم دنیا باقی می ماند، یعنی گوشت و پوست و استخوا ن و خون ؛ آن شخص بدنم را کناری انداخت مثل کسی که به او اصلا کار ی ندارد . دوّم " روح نباتی " آن هم با کنار انداختن بدن به کناری افتاد، این روح تنها اسمش روح است ، استقلال ندارد، تا بدن سالم است این روح با او هست ، یعنی از وقتی که انسان در رحم ، نطفه اش منعقد می شود، این روح در او ایجاد می گردد و تا زمانی که می میرد آنی این روح از بدن انسان جدا نمی شود و وقتی هم که انسان مُرد این روح دیگر وجود مستقل خارجی ندارد . سوّم " روح "یعنی خود انسان ، حقیقت انسان ، همان چیزی که وقتی انسان به خواب می رود و یا بیهوش می شود در بدن از فعّالیّت می افتد. یعنی در حال خواب اثری وجودی در بدن ندارد. و خلاصه آن روحی که در انسان در حال بیداری هست و در حال خواب نیست ، آن را می گویم .بالاخره آن شخص آن روح را یعنی من ر ا) در دست گرفت و به من گفت : تو این هستی ، حقیقت تو این است .آن دو چیز دیگر انگل تو بودند، موّقت بودند، برای انجام کارهائی که در دنیا باید انجا م دهی بطور موّقت به تو داده اند، بیا تا بر سر این روح کار کنیم و ببینیم او در چه وضعی است .من به آن روح (یعنی به خودم ) نگاه کردم ، دیدم روح چیزی است شبیه به بدنم ، عینًا مثل آنکه شما شیشه ای را که آبش یخ زده باشد شکسته باشید و یخ قالبی او سالم مانده باشد. من به روح خودم دقیق تر شدم ، دیدم مثل آنکه لایة سیاهی از دود
سراسر وجود روحم را فرا گرفته است ، خوب معلوم است که این دود سیاه با آن بخار منوّر که خود روح بود، مخلوط شده و او را از نورانیّت انداخته است .آن شخص که عهده دار " میز تشریح " بود با یک اشاره دستور داد که این دود از آن روح جدا شود. او هم اطاعت کرد و جدا شد و من بعد از این تجزیه وقتی به روح نگاه کردم ، به قدری آن را شّفاف و زیبا دیدم که مبهوت شدم .آن شخص به من گفت : حالا حقیقت تو این است ، روز اوّل خدا این را به نام تو خلق کرد، تو این هستی ، آن بدن و آن روح نباتی و آن سیاهی که من او را از روح تو بیرون کشیدم هیچ کدام جزء وجود واقعی تو نیستند. زیرا بدنت را بعدًا به تو داده اند که بتوانی از لذائذ دنیا به وسیلة آن ﺑﻬره مند شوی و وظائفی که از طرف خدا به تو محوّل می شود و ناگزیر باید بوسیلة بدن ، بعضی از آﻧﻬا را انجام دهی ، عمل کنی .علاوه بر اینها همه روزه و بلکه لحظه به لحظه سلولهای بدنت از بین می روند و از تغذیه ای که می کنی سلولهای جدیدی بوجود می آیند، یعنی در حقیقت بدنت مثل جوی آبی به سوی فنا و از بین رفتن جاری است و اگر چند روز از را ه تغذیه آن را جبرا ن نکنی ، بدن ضعیف می شود و کم کم از بین می رود، پس این بدن آن قدر ارزش ندارد که فکرش را بکنی. و امّا روح نباتی که فقط برای زنده نگه داشتن همان بدن است ارزشش خیلی کمتر از خود بدن خواهد بود . زیرا کار او رساندن مواد غذائی به سلولهای بدن است و بالاخره آن چنانکه گیاهان را همین روح زنده نگه می دارد و مایة رشد و نموّ آﻧﻬا می شود همچنان بدن انسان را هم همین روح زنده نگه می دارد و لذا اسم ش را روح نباتی یا روح گیاهی گذاشته اند. و آن سیاهی که من از رو ح تو بیرون کشیدم ، در حقیق ت آلودگیهائی است که انسان در عالم " ذر " و این دنیا یا به خاطر انتخاب خود و یا به خاطر آلوده بودن محیط زیست در روح خود بوجود آورده است که باید آن را تزکیه کنی و عمدة کار تو در دنیا همین است .واضحتر بگویم : این سیاهی ، این ظلمت ، این تاریکی را تو به خاطر ندانم کاریهایت و توجّه زیادت به دنیا و تحت تأثیر شیطا ن قرار گرفتنت در خود ت بوجود آورده ای و در دنیا تنها کار ت این است که این ظلمت را از خود دور کنی و ضمنًا این را بدان که این سیاهی اگر فعلا در وجود ت از روحت فعّالتر نباشد کمتر نخواهد بود، زیرا هر مقدار روحت و عقلت برای سعادتت فعّالیّت می کند، این سیاهی که بعضی نامش را " نفس امّارة بالسّوء " و بعضی اسمش را روح حیوانی می گذارند برای بدبخت کردنت ، فعّالیّت می نماید. او می گفت :من در آن حال به آن سیاهی که از روح م جدا شده بود دقیق شدم ،دیدم به قدری کثیف است که قابل تصوّر نیست .آن سیاهی عینًا مانند صورت زشت شیطان بود که یک شب او را با همین حالت دیده بودم .یعنی یک شب در اوائل جوانی در خانة خلوتی در اطاق تنهائی خوابیده بودم و زن جوانی در اطاق دیگر، او هم تنها خوابیده بود.ناگهان متوجّه شدم که شخصی مرا بیدار می کند، نمی دانم بیدار شده بودم یا بین خواب و بیداری بود م که دیدم ی ک موجودی شبیه به انسان ولی مثل دود سیاه با قیافة بسیار خائنانه مرا به طرف خیانت دعوت می کند، من از ترس به خود لرزیدم و فریادی کشیدم و بیهوش شدم .حالا می فهمم که این تصویر صورت شیطانی داشته که در روح شّفاف و پر نور من منعکس شده و همان خصوصیّاتی که آن شیطان داشته حالا در روح من بوجود آمده است .پس همان طوری که آن شخص می گفت ، من باید آن تصویر شیطانی یعنی آن سیاهی را از خود دور کنم و الا من هم مثل شیطان که به خاطر جهلش ، به خاطر خیانتش ، به خاطر کبر و خودخواهیش و بالاخره به خاطر صفات زشتش از درگاه پروردگار مطرود شد و تا روز قیامت ملعون گردید و در جهنّم مخّلد شد، من هم ملعون و مطرود و مخّلد در آتش خواهم بود.لذا تصمیم گرفتم با برنامه ای که برای تو آﻧﻬا را خواهم گفت آن ظلمت و سیاه ی را از روحم جدا کنم ، یعنی اوّل قطعه قطعة آن سیاهی را بشناسم و سپس روحم را از آﻧﻬا تصفیه و تزکیه کنم و به مقام ارزندة انسانی برسم .
او میگفت :در اینجا آن جلسه ﺑﻬم خورد و آن چهار چیز ی را که آن شخص ازهم جدا کرد ه بود باز به هم متّصل کرد و لی من خدا را شکر کرد م که لطف الهی شامل حال من گردیده بود و روح و نفس و حقائقی را در این باره شناخته و وجدان کرده بودم و حالت یقظه و بیداری از خواب غفلت به من دست داده بود و بعدها که به آیات قرآن و روایات مراجعه کردم ، حقیقت غیر از این نبود. لذا بعد از آن روز تمام توجّهم را به آن دود سیاهی که وارد روحم شده بود داد ه بودم و می خواستم به هر وسیله ای که شده ، کم کم او را از وجودم بیرونش کنم تا بتوانم سیر ا لی الله را ادامه دهم و به وصل کامل برسم ، و لی در این بین متحیّر بودم که از کجا شروع کنم و چگونه این صفات رذیله را که قلبم و روحم را سیاه کرده از خود بیرون نمایم ، تا آنکه یک شب قرآن خواندم و از کلام الهی استمداد می کردم که به این آیات رسیدم :" یا َایُّهَا الَّذینَ ا 'مَنُوا اتَُّقوا اللهَ وَ ْلتَنْ ُ ظرْ نَفْسٌ ما َقدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَُّقوا اللهَ اِنَّ اللهَ خَبیرٌ ِبما تَعْمَُلو َ ن وَ لا 'تَکونُوا َ کالَّذینَ نَسُوا اللهَ َفَانْسی'هُمْ َانْفُسَهُمْ ُاولئِکَ هُمْ ا ْلفاسُِقو َ ن لا 'یَسْتَوی َاصْحابُ ال نّ'اِ ر وَ َاصْح 'ابُ الْجَنَّةِ َاصْح 'ابُ الْجَنَّةِ هُمُ اْلف 'ائِزُو َ ن َلوْ َانْزَْلنا هذا اْلُقرْا' َ ن عَلی ' جَبَل َلرََأیْتَهُ خاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَةِاللهِ وَ تِلْکَ ا ْ لامْثال نَضْربُه 'ا لِلنّا س َلعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُو َ ن هُوَ اللهُ الَّذی لا 'اِلهَ اِ ّ لا' هُوَ عالِمُ الْغَیْب وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمن 'الرَّحیمُ هُوَاللهُ الَّذی لا 'اِلهَ اِ ّ لا' هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلا 'مُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزیزُ الْجَبّارُ الْمُتَکبِّرُ سُبْحا ن اللهِ عَمّا یُشْرِ ُ کو َ ن هُوَاللهُ اْلخالِقُ اْلباری الْمُصَوِّرُ َلهُ ا ْ لاسْماءُ اْلحُسْنی یُسَبِّحُ َلهُ ما فِی السَّمو'اتِ وَ ا ْ لارْ ِ ض وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ " .
این آیات را چند مرتبه برای آنکه در آﻧﻬا ﺑﻬتر تدبّر کنم خواندم و از طرفی چون می دانستم که از " ائمّة اطهار(سلام الّله علیهم اجمعین)
نقل شده که هر کس هر آیه و سوره ای از قرآن را برای هر حاجتی که دارد بخواند حاجتش برآورده می شود، من این آیات را برای همین
حاجت خواندم و از خدا خواستم که مرا از این تاریکیها و از این سیاهیها که در روحم وارد شده نجات دهد. ناگاه باز همان حالت جدا شد ن روح از بدن و جدا شدن آن روح سیاه از روحم به من دست داد، ولی این دفعه که پس از ماهها انتظار ش را می کشیدم آن را به آسانی از دست ندادم و خودم روح سیاه را به آزمایشگاه بردم تا ببینم او چیست ؟ و جنس این رنگ سیاه از چیست ؟ خوشبختانه در همان آزمایش اوّل تمام وجودش را شناختم و متوجّه شدم که از چه راهی می توانم آن را به کّلی از بین ببرم. وقتی او را آزمایش کردم ، دیدم سر تا پایش جهل و نادانی است .بنابراین طبیعی بود که جهل را می توان با علم بر طرف کرد. توضیح آنکه آن سیاهی که در روح من بود در اثر بی توجّهی به مطالبی که در عا لم ارواح از مکت ب اهل بیت (علیهم السّلام ( یاد گرفته بودم و فراموشم شده بود بوجود آمده بود . لذا نادانی و فراموشی جای دانائی و علم را گرفته بود، بر هم ین اساس ، شرارت جای خیر و کفر جای ایمان را پر کرده بود. بنابراین اگر من می توانستم ایمانم را محکم کنم ، طبیعی بود که کفر و کم کم شرارت را از خود بیرون کرده بودم و یک مقدار از آن سیاهی را از روحم برطرف نموده بودم .و لذا باز به فکر چاره جوئی برای رفع این تاریکی افتادم و مایل بودم هر چه زودتر بتوا نم این سیاهی را از وجودم برطرف کنم ، امّا نمی دانستم که چقدر مشکل است ، سالها طو ل کشید و ریاضتهای زیادی کشیدم و من به وسائل مختلف متوسّل می شدم .مثلا گاهی دلائل علمی اثبات وجود خدا را مطالعه می کردم و گاهی به آیات آفاق و انفس دقیق می شدم و گاهی ساعتها در ریزه کاریهای جهان آفرینش بخصوص در ارتباط با گیاهان و حشرات و شعور آﻧﻬا و کیفیّت خلقت آﻧﻬا فکر می کردم . اگر چه همة اینها در تقویت ایمانم مؤّثر بود، ولی دلم آرام نمی گرفت . و پس از آ ن همه زحمت ، تازه ایمان
موّقتی پیدا کرده بودم ، یعنی این سیاهی از این به بعد کم و زیاد می شد، گاهی ایمانم قوّت پیدا می کرد و د لم آرام می گرفت و گاهی کفر و جهل سر تا پای وجودم را احاطه می کرد و تمام وجودم شرارت و بدی می شد، بالاخره ایمان مستقرّی نداشتم و این خود بیشتر از سابق اسباب زحمت شده بود، زیرا وقتی ایمانم از بین می رفت نبودنش بیشتر احساس می شد و بیشتر مرا در طوفان و ناراحتی قرار می داد، امّا در عین حال خوشحال بودم که برای ایمان در دلم لانه ای ساخته ام و ایمان مانند کبوتری که قدم در لانة تازه می گذارد و هنوز به آن لانه عادت نکرده و بلکه چون در آن لانه جانوران موذی می بیند (که منظورم همان سیاهیها است ) از اقامت در آن می ترسد و فرار می کند، می باشد.
پس باید لانة دل را بررسی کنم و عّلت عد م استقرار ایمان را در آ ن پیدا کنم ، تا شاید ایمان در آن مستقر شود. امّا متأسّفانه وقتی به روحم ، به نفسم ، به خودم و به اصطلاح به لانة ایمانم مراجعه کردم ، دیدم در آن جانوران زیادی بودند، که من آﻧﻬا را برای تو اسم می برم و حتمًا یا هم آﻧﻬا و یا تعداد ی از آﻧﻬا در تو هست و به همین جهت ایمانت مستقر نیست و باید آﻧﻬا را از بین ببری و هر یک به سهم خود در تشدید آن تاریکی و سیاهی در روح ، مؤّثر است .آﻧﻬا عبارت بودند از: " محبّت به دنیا، ریاست طلبی ، ظلم به همنوع ، نفاق ، ناسپاسی ، بی مهری
نسبت به همنوع ، عجله ، کبر و عجب ، سستی و نداشتن محبّت ، شهرت طلبی ، حقد و حسد، بخل ، خیانت ، بی حیائی ، اسراف ، حرص ،
طمع ، قساوت ، شهوترانی ، ّنمامی ، پست طبعی ، انتقام جوئی ، کم صبری ، انکار و لجاجت ، دروغ ، و فقر ذاتی در مقابل مردم ، دشمنی نسبت به مردم ، تفاخر و نداشتن تواضع " .البتّه همة این صفات را من نداشتم ، زیرا محیط زندگی و تربیت خانوادگی من خیلی از این صفات را از من پاک کرده بود و یا ﺑﻬتر بگویم نگذاشته بود که آﻧﻬا در من بوجود بیاید، ولی من خیلی از اینها را هم داشتم ، بخصوص محبّت دنیا و شهرت و ریاست طلبی ، که تار و پود زندگی مرا به باد می داد و هم ین صفات بود که سیاهی غلیظی در روح من بوجود آورده بود . ولی به برکت خاندان عصمت(علیهم السّلام ) و توسّل به آﻧﻬا و کمک استادم شروع به پاکسازی روحم از این آلودگیها کردم و بحمدالّله موّفق هم شدم .
و به یاری خدا در این کتاب تجربیّات خودم را برای تو می گویم تا تو هم انشاءالّله موّفق شوی.
انبساط و انقباض
او می گفت :یک روز جوانی که من به او خیلی علاقه داشتم و او از خانوادة بسیار نجیبی بود، نزد من آمد و گفت :چند روز است که ایمانم به کّلی از دستم رفته و خود را آنچنان بی اعتقاد به حقایق جهان هستی احساس می کنم ، که نزدیک است منفجر شوم ، از شما تقاضا دارم ، هر چه زودتر این مر ض روحی مرا معالجه کنید. من چون او را می شناختم و می دانستم که دلائل علمی و عقلی و نقلی اصول اعتقادات را نمی داند، یعنی در این باره تحقیق نکرده و حتّی کتابی هم مطالعه ننموده است به او دستور دادم که یک دوره اصول اعتقادات را در س بگیرد و عقائد خود را از نظر علمی محکم نماید، تا شاید ایمانش به او برگردد. او به این دستور عمل کرد و بحمدالّله استاد خوبی هم نصیبش شد. من به استاد او گفته بودم که باید برنامة درسی او را صحیح تنظیم کند، تا در مدّت کوتاهی اصول اعتقاداتش را یاد بگیرد و او هم به این دستور عمل کرد و بحمدالّله ناراحتی روحی او رفع شد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  118  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله چگونه اهلی شویم