فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی تحلیل ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی وتاثیر آن بر امنیت ملی ایران باتاکید بر(گرجستان)

اختصاصی از فایل هلپ پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی تحلیل ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی وتاثیر آن بر امنیت ملی ایران باتاکید بر(گرجستان) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی تحلیل ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی وتاثیر آن بر امنیت ملی ایران باتاکید بر(گرجستان)


پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی تحلیل ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی وتاثیر آن بر امنیت ملی ایران باتاکید بر(گرجستان)

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 130 صفحه می باشد.

 

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.Aگرایش: جغرافیای سیاسی

 

فهرست
فصل اول:کلیات تحقیق
۱-۱ بیان مسئله ۱
۱- ۲ اهمیت ۲
۱-۳ انگیزه های نگارنده ۲
۱-۴ اهداف مورد نظر ۳
۱-۵ پیشینه تحقیق۳
۱-۶ پرسش های مطرح ۴
۱-۷ فرضیات تحقیق۴
۱-۸ تعریف مفاهیم۴
۱-۹ قلمرو تحقیق۶
۱-۱۰ روش تحقیق و جمع آوری اطلاعات۶
۱-۱۱ محدودیت های تحقیق۶
۱-۱۲ سازماندهی رساله۷
فصل دوم :مبانی نظری تحقیق
۲-۱ بررسی ژئوپلیتیک و عوامل موثر بر آن
۲-۱-۱ تعریف و مفهوم ژئوپلیتیک ۸
۲-۱-۲ عوامل موثر در ژئوپلیتیک۹
۲-۱-۳ واقع گرایی و ژئوپلیتیک۱۰
۲-۲:بررسی امنیت و امنیت ملی
۲-۲-۱ امنیت ۱۱
۲-۲-۲ مفهوم سنتی امنیت ۱۲
۲-۲-۳ مفهوم نوین ۱۳
۲-۲-۴ ابعاد امنیت ۱۳
۲-۲-۵ امنیت ملی ۱۴
۲-۲-۶ ویژگی های امنیت ملی ۱۵
۲-۲-۷ ابعاد امنیت ملی۱۶
۲-۲-۷-۱ امنیت نظامی ۱۶
۲-۲-۷-۲ امنیت اقتصادی۱۷
۲-۲-۷-۳ امنیت سیاسی۱۷
۲-۲-۷-۴ امنیت فرهنگی۱۸
۲-۲-۷-۵ امنیت اجتماعی۱۸
۲-۲-۷-۶ امنیت زیست محیطی۱۹
۲-۲-۸ تهدیدات امنیت ملی۱۹
۲-۲-۹ واقع گرایان و امنیت ملی ۲۰
۲-۲-۱۰ امنیت منطقه ای۲۱
۲-۲-۱۱ امنیت بین المللی(جهانی ۲۲
فصل سوم:ویژگی های منطقه قفقاز جنوبی و ساختار گرجستان در آن
مقدمه ۲۴
۳-۱ ویژگیهای منطقه قفقاز جنوبی ۲۵
۳-۱-۱ موقعیت۲۵
۳-۱-۲ قفقازجنوبی(ماورای قفقاز)۲۵
۳-۱-۳ نگاهی مختصر به تاریخ و خصوصیات انسانی قفقاز جنوبی ۲۶
۳-۱-۴ واحد های سیاسی قفقاز جنوبی۲۹
۳-۲ گرجستان ۳۰
۳-۲-۱ موقعیت جغرافیایی۳۰
۳-۲-۲ ویژگی جغرافیایی۳۰
۳-۲-۳ تاریخ گرجستان۳۲
۳-۲-۴ ویژگی های مذهبی فرهنگی اجتماعی۳۳
۳-۲-۵ ویژگی های سیاسی گرجستان ۳۴
۳-۲-۶ ظرفیت های اقتصادی گرجستان ۳۵
فصل چهارم:
۴-۱:بررسی جغرافیای سیاسی قفقاز جنوبی با تاکید بر گرجستان
۴- ۱-۱ تبیین ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی۳۶
۴-۱-۲ اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه قفقاز جنوبی۳۷
۴-۱-۳ پیچیدگی امنیت در منطقه قفقاز جنوبی۴۰
۴-۱-۴ اهمیت استراتژیک قفقاز برای روسیه۴۳
۴ -۱-۵انقلاب گل رز (مخملی)۴۵
۴-۱-۶سیاست خارجی دولت گرجستان پیش ازمیخائیل ساکاشویلی۴۷
۴ -۱-۷سیاست خارجی دولت گرجستان درزمان میخائیل ساکاشویلی۴۹
۴-۱-۸ چالش امنیتی میان گرجستان و روسیه۵۰ ۴-۱-۸-۱ تحولات سیاسی جدید در گرجستان و افزایش تنش در روابط روسیه و اتحادیه اروپا۵۱
۴-۸-۱-۲تحولات جدید درمنطقه قفقاز با تمرکز بر مسئله انرژی۵۴
بخش دوم :تاثیر ‍ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی(باتاکید بر گرجستان) بر امنیت ملی ایران
۴-۲-۱امنیت۵۷
۴-۲-۲ امنیت جمهوری اسلامی ایران۵۷
۴-۲-۳ عوامل مؤثر بر امنیت ملی و جهت گیری سیاست خارجی ایران۵۸
۴-۲-۳-۱شاخص های ژئوپلیتیکی۵۹
۲-۳-۲-۴ ساختار های اجتماعی و سیاسی۵۹
۳-۳-۲-۴ منابع عظیم انرژی۶۰
۴-۲-۳-۴تمایل به پیشرفت ونوگرایی۶۰
۴-۲-۴ ابعاد امنیت ملی ایران۶۱
۴-۲-۴-۱ امنیت نظامی ایران ۶۱
۴-۲-۴-۲ امنیت اقتصادی ایران۶۲
۴-۲-۴-۳ امنیت سیاسی ایران۶۲
۴-۲-۴- ۴ امنیت اجتماعی۶۳
۴-۲-۴-۵ امنیت زیست محیطی۶۳
۴-۲-۵ تهدیدات امنیتی جمهوری اسلامی ایران۶۴
۴-۲-۶ اهداف و سیاست های روسیه و گرجستان در منطقه قفقاز۶۵
۴-۲-۷ بررسی اوستیای جنوبی و تأثیرات آن در منطقه ۶۷
۴-۲-۸ روابط ایران و گرجستان۷۱
۴-۲-۹ حضور امریکا ، ناتو در منطقه و تأثیرات آن بر روابط ایران وگرجستان۷۳
۴-۲-۹-۱ انتخاب های سیاسی غرب۷۴
۴-۲-۹-۲ خطوط لوله وانتقال انرژی۷۵
۴-۲-۹-۳ ایران و محیط امنیتی جدید۷۶
۴-۲-۹-۴ تشدید رقابت های نظامی۷۸
۴-۲-۱۰ سیاست خارجی روسیه در قبال «CISوگوام»۸۰
۴-۲-۱۱ اهمیت ناتو برای گرجستان۸۴
۴-۲-۱۲ اقدامات گرجستان در راستای پیوستن به ناتو۸۵
۴-۲- ۱۳ تقابل منافع ایران بابازیگران منطقه ای وفرا منطقه ای درروندگسترش ناتوبه گرجستان۸۶
۴-۲-۱۴ ترکیه و اسرائیل در گرجستان۹۳
۴-۲-۱۵ تأثیر حضور ناتو در قفقاز جنوبی (گرجستان) بر امنیت ملی ایران۹۵
فصل پنجم
۵-۱نتیجه گیری و اثبات فرضیات ۱۰۷
۵-۲پیشنهادات(راهکارها)۱۰۹ پیوست وضمائم:
۱-نقشه ها
۱-۱نقشه کشورهای قفقاز۱۱۰
۱-۲ نقشه کشور گرجستان۱۱۱
۱-۳ نقشه سیاسی قفقاز جنوبی۱۱۲
۱-۴ نشان دادن کشور گرجستان در قسمتی از نقشه جهان۱۱۳
۱-۵ خطوط لوله نفت باکو-تفلیس-جیهان۱۱۴
منابع

 


۲-۱-۱تعریف ومفهوم ژئوپلیتیک:
ژئوپلیتیک در مفهوم مطلع خود در اواخر قرن نوزدهم وارد ادبیات سیاسی نظامی شد و از آن پس به عنوان یک ابزار مفهومی در ادبیات نظامی، سیاسی و روابط بین الملل به کار گرفته شد. ازمنظر ژئوپلیتیک، شناخت ابعاد جغرافیایی در فرایند تحقیق بر نظمی منطقی و در روند تحلیل بر بهره گیری از واقعیت هایی استوار می باشد که در طول زمان در ارتباط با مفهوم قدرت، اثرات خود را در صحنه سیاسی یک محیط جغرافیایی بر جا نهاده اند. از این رو تحلیل ژئوپلیتیک در اتخاذ سیاست های عملی دولت ها می تواند از قابلیت خوبی برخوردار باشد.
نظریه پردازان ژئوپلیتیک در پی اثبات اهمیت آن سیاست ملی هستند که ناظر بر ملاحظاتی همچون دسترسی به مرزهای طبیعی یک کشور، دسترسی به راه های مهم دریایی کنترل استراتژیک مناطق سرزمینی مهم می باشد. از آنجا که بین عوامل جغرافیایی و سیاست دولت ها ارتباط وجود دارد، دولت ها با توجه به اوضاع جغرافیایی سیاسی و ژئوپلیتیک دو مبحث مکمل هم ازیک موضوع علمی است و به مطالعه ی نقش آفرینی قدرت سیاسی در محیط جغرافیایی می پردازند. مطالعه نقش آفرینی درون کشوری پدیده قدرت در چهارچوب مطالعات جغرافیایی سیاسی پی گیری می شود، حال آنکه مطالعه کارکرد منطقه ای وجهانی این مکانیزم در حوزه مطالعات ژئوپلیتیک قرار می گیرد. (مجتهدزاده: ۱۳۸۱، ۳۴)
برخی اندیشمندان علوم سیاسی وجامعه شناسی مانند ریموند و استراسولدو ایتالیایی ((جغرافیای سیاسی))را رابطه فضایی و یا بعد سرزمینی علم سیاسی می دانند.از دید جغرافیایی این دانش را باید تشخیص و مطالعه پدیده های سیاسی در محتوای فضایی یا((روی زمین)) آنها دانست. به هر حال توجه اصلی در جغرافیای سیاسی حکومت است در حالی که حکومت یکی از پدیده های جغرافیای سیاسی، ومرز پدیده مهم دیگری در این مطالعه است رونق گرفتن جهانی اندیشی با تولد جغرافیای سیاسی همزمان بوده است و چندان دور از واقعیت نخواهد بود اگر گمان بر آن داریم که جهان اندیشی قرن نوزدهم تولد جغرافیای سیاسی را سبب گردیده است و جغرافیای سیاسی را نظم و نظامی تازه بخشیده است.
۲-۱-۲ عوامل موثر بر ژئوپلیتیک
عواملی که در ژئوپلیتیک موثرند به دو دسته کلی(( عوامل ثابت))و((عوامل متغییر)) تقسیم بندی می شوند.(ژرژ،۱۳۴۹،۲۸-۳۰ )
عوامل ثابت در حقیقت همان پدیده های طبیعی و جغرافیایی هستند و عوامل متغیر که ممکن است برخی از آنها نیز منشا طبیعی داشته باشند به دلیل مطرح بودن نقش کمیت در آنها جزء عوامل متغییر محسوب می شوند. موقعیت جغرافیایی در بین عوامل ثابت و انسان در بین عوامل متغیر نقش دو قطب اصلی را در تحلیل های ژئوپلیتیک ایفا می کند.
الف) عوامل ثابت ژئوپلیتیک
- موقعیت جغرافیایی شامل: موقعیت دریایی،موقعیت بری یا مرکزی و موقعیت استراتژیکی.
- فضا و تقسیمات مربوط به آن در اصطلاح ژئوپلیتیک مفهوم فضا شامل سرزمین هایی است که انسان توانسته در آنجا سکونت گزیند و یا به گونه ای در آن دخل و تصرف کند.
- وسعت خاک کشور
- وضع توپوگرافی(شکل خارجی زمین) شامل: شکل مرزها و وضعیت شبکه آبها و وضعیت ناهمواریها.
– شکل کشور:مقصوداز شکل هندسی کشورها یعنی فاصله قطرهای یک کشور تا مرکز جغرافیایی آن.
ب) عوامل متغیر ژئوپلیتیکی
- جمعیت: مطالعه جمعیت کشورها از دیدگاه ژئوپلیتیک،مطالعه نحوه توزیع جغرافیایی آنهاست(یا بررسی جنبه های کمی و کیفی آن)
- منابع طبیعی(فروانی کیفیت منابع طبیعی)که شامل منابع غذایی و منابع معدنی است.

۲-۱-۳واقع گرایی و ژئوپلیتیک
واژه ی ژئوپلیتیک برای اولین بار در سال ۱۸۹۹ توسط «رودلف کیلن» سوئدی به کار برده شد. او در هنگام بیان نظریه خود تحت عنوان «کشور: موجودی زنده» با ارائه ساختاری پنج وجهی از کشور، ساخت فیزیکی ـ فضایی کشور را ژئوپلیتیک نامید. اما ژئوپلیتیک به معنای عمومی آن یعنی «نقش عوامل جغرافیایی در سیاست» قدمتی بسیار زیاد دارد. (افشردی:۱۳۸۱، ۵)
در بیشتر تعاریفی که از ژئوپلیتیک ارائه شده، تأثیر عوامل جغرافیایی در سیاست اشاره گردیده است. به عبارت دیگر ژئوپلیتیک از جهتی عبارتست از مطالعه ترتیب و توالی قدرت در جهان سیاسی تقسیم شده و از هم گسیخته، که هم شکل جهانی این ترتیب و توالی را در نظر دارد و هم اشکال منطقه ای آن را، جغرافیا از دید سیاست و چگونگی بهره برداری از جغرافیا در پیشبرد اهداف سیاسی و ایجاد موازنه ی مفید در بازی قدرت می پردازد. (تقوی اصل: ۱۳۸۷، ۲۷)
بسیاری از اندیشمندان واقع گرا در مورد تأثیر موقعیت مکانی یک دولت بر توانایی های ملی و سمت گیری سیاست خارجی آن، اتفاق نظر دارند. آنان می گویند جغرافیا به گزینه های موجود برای دولت ها شکل می بخشد و بر انتخاب های ممکن دولت در زمینه ی سیاست خارجی تأثیر می گذارد. به عقیده آنها برخی دولت ها به واسطه جغرافیای خود در برابر بیگانگان آسیب پذیرترند. آنها دسترسی یک کشور به آبراهه های مهم و همچنین شکل مرزهای آن را از نظری بی حفاظ یا با حفاظ بودن بر سیاست خارجی آن کشور مؤثر می دانند و در مجموع اغلب اندیشمندان واقع گرا معتقدند عوامل جغرافیایی، جمعیت شناختی، منابع و عوامل ژئوپلیتیک در نظریه ی واقع گرایی نقش محوری دارند. (دوئرتی وفالتزگراف: ۱۳۸۴، ۱۴۵)
لذا رویکرد واقع گرایان در سیاست خارجی به شناخت دقیق شرایط ژئوپلیتیک بستگی دارد. در سال های اخیر راهبردهایی چون گسترش ناتو به شرق، نمونه ای از بهره گیری ژئوپلیتیک در سیاست خارجی محسوب می شود. (واعظی: ۱۳۸۷، ۲۵ ـ ۲۴)

۲-۲-۱ امنیت
مسأله امنیت با وجود قدمت دیرینه اش، همواره یکی از مهم ترین مسائل در امر مملکت داری و یکی از پیچیده ترین مسائل در میان مباحث علم سیاست و روابط بین الملل و به همین خاطر مورد توجه سیاستمداران و اندیشمندان است. (سیف زاده: ۱۳۸۳، ۲۷)
امنیت یک بستر و مجموعه ی متکثری است که اگر شاخص های آن آماده باشد، برای انسان نوعی آرامش و اطمینان به وجود می آورد (لرنی ؛ ۱۳۸۳: ۱۹). امنیت عبارتست از: مصونیت کامل جان، مال و ناموس مردم از هرگونه تعرض و گزند که از مهمترین ضروریات زندگی اجتماعی است و تأمین آن، یک اصل و برای سلامت و بقای هر جامعه، حیاتی است (قربان حسینی ؛ ۱۳۷۶: ۳۰).
برژینسکی امنیت ملی را این چنین تعریف می کند: وجود شرایط مبتنی بر حفظ و برقراری اقداماتی که کشور را از اعمال نفوذ دشمن مصون نگه دارد (برژینسکی ؛ ۱۳۶۹: ۱۲).
« امنیت یک ارزش ذاتی است که یک کشور بطور نسبی از آن برخوردار می شود و مشتاق است که به میزان کمتر یا بیشتر به آن دست پیدا کند»(زارعی و دولاح؛ ۱۳۸۶: ۱۴).
امنیت امروزه به یک موضوع بحث بر انگیز تبدیل شده است. چنانچه حامیان این حوزه بیشتر به دنبال روشن کردن مفروضاتی در این زمینه برای پاسخگویی به مخاطبان خود هستند مطالعات امنیتی در حال حاضر در دوران گذار قرار گرفته و بنیادهای آن ریشه در جنگ خود و نظام دو قطبی دارد، با توجه به واقعیت های موجود و اندیشه های جدید با چالش های جدید مواجه شده است. (عبدالله خانی: ۱۳۸۳، ۲۰)
از سوی دیگر نوعی اختلاف نظر در مفهوم امنیت از جهت قیود امنیت وجود دارد.بدین معنا که برخی امنیت را فقدان تهدید یا فقدان تهدید یا خطر نسبت به ارزش ها و اهداف یک سیستم می دانند.در حالی که برخی نظرات دیگر برای جدا کردن مفهوم امنیت و مسایل آن از سایر مفاهیم قیودی مانند((وجودی بودن)) تهدید و همچنین((توجه شاخص های اضطراری و فوق العاده)) را به امنیت اضافه می کنند.
برای پی بردن بهتر به مفهوم این پدیده آن را به دو برداشت سنتی و نوین مورد بررسی قرار می دهیم.
۲-۲-۲ مفهوم سنتی امنیت
از لحاظ تاریخی از اوایل قرن هفدهم تا اواسط قرن بیستم میلادی، ما شاهد متغیرهایی هستیم که به تدریج باعث برداشت سنتی از امنیت بر فرهنگ روابط بین الملل گریده در این دوره عواملی نظیر تشکیل دولت های ملی، جنگ های متمادی، موازنه ی قوا، نظام اتحادیه ها، تفکرات نظامی گرایانه زمانداران، پدیده ناسیونالیسم و رقابت های استعماری دول اروپایی باعث شکل گیری و تقویت مفهوم سنتی امنیت ملی شدند. (هاشمی: ۱۳۸۴، ۵)
تا چند دهه بیش، امنیت تنها معنایی نظامی داشت و تعیین آن در گرو دست یابی به تجهیزات نظامی بود. در همین راستا، تهدید نظامی مهم ترین تهدید برای امنیت هر کشور شناخته می شد و بیشتر نویسندگان به این اکتفا می کردند که امنیت را با نبود تهدید نظامی یا حفاظت از ملت در برابر براندازی به حمله خارجی مورد سنجش قرار دهند. (هافندرون: ۱۳۷۱، ۵)
مفهوم سنتی امنیت که بر نیروهای نظامی تأکید داشت، بر خاسته از اندیشه ی واقع گرایی در سیاست بین الملل می باشد. واقع گرایان معتقدند سیاست یعنی جنگ قدرت و سیاست بین الملل نیز جستجوی همان هدف در سطح بین الملل می باشد. ریشه فکری این اندیشه از لحاظ فلسفی به هابز بر میگردد که امنیت را در مرجع قدرتی به نام بویاتان (دولت) جستجو می کرد، پدر واقع گرایی مدرن نیز دولت‌ها را بازیگران اصلی در سیاست بین الملل می دانست. (سیف زاده: ۱۳۸۳، ۲۷)
بنابراین بر اساس چنین برداشتی از سیاست بین الملل، امنیت مفهومی نظامی به خود گرفته و منبع آن نیز عوامل خارجی محسوب می شود و مهم ترین ابزار آن نیز سرمایه گذاری در بخش های نظامی و استراتژیک می باشد. (همان)
تحول و دگرگونی مفهوم امنیت تحول تاریخی یا گفتمانی صرف نبوده است. هرچند امنیت مفهومی همواره در حال توسعه بوده و روندی تکاملی را پشت سرگذاشته است؛ اما سیر تکاملی آن ناشی از استمرار ویژگیها و مولفه هایی خاص در سرتاسر تاریخ جوامع بشری نبوده است. امنیت علاوه بر سیر مستمر و تکاملی که از جامعه بدوی آغاز و تا جامعه جهانی تداوم یافته است؛ برای تکوین و تکامل خود نیازمند ناامنی و تهدید بوده و هر گفتمان امنیتی حاصل رسیدن گفتمان قبلی به مرحله ناامنی بوده است.
۲-۲-۳ مفهوم نوین امنیت
امنیت در دهه های پایانی قرن بیستم، از یک مقوله صرف نظامی بیرون آمد و مقوله های اقتصادی و سیاسی را در بر گرفت، البته این بدان معنی نیست که برنامه های سیاسی، اقتصادی در گذشته اهمیت نداشته اند، بلکه به معنی افزایش توجه به آنها برای کسب قدرت بیشتر در صحنه ی بین المللی است. حتی اگر از دیدگاه نظامی صرف به مقوله امنیت بنگریم، باز هم نقش برنامه های اقتصادی و سیاسی در بالا بردن توانایی نظامی کشورها اهمیت پیدا می کند. از این رو حتی در دوره ای که برجنبه ی نظامی امنیت تأکید می شد. برخی موارد و مانند مهارت تکنیکی، ظرفیت صنعتی و قدرت مالی در بعد اقتصادی و در بخش سیاسی نیز پیوستن به اتحادیه های نظامی و تدابیر معطوف به ترتیبات امنیتی، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بودند. لذا متهم کردن واقع گرایان به نگاه یک جانبه و نظامی به مقوله امنیت قضاوت درستی نیست. (کاظمی: ۱۳۸۴، ۲۱، ۱۸)
لذا بر خلاف مفهوم سنتی امنیت بر نقش عوامل داخلی و اقتصادی امنیت بیشتر تأکید می شود و منظور از عوامل اقتصادی، امور غیر نظامی اعم از محیط زیست، دانش فنی و مسائل اقتصادی است. (هاشمی:۱۳۸۴، ۹)
۲-۲-۴ ابعاد امنیت:
همان گونه که قبلاً ذکر شد، واقع گرایان معتقدند که «نا امنی» ویژگی بارزنظام بین الملل می باشد. البته این به معنای نبودمطلق امنیت درعرصه بین المللی نیست، اماآنچه وجود داردغلبه ی ناامنی برامنیت درحوزه ی نظام بین الملل می باشد. حال این سؤال پیش می آیدکه منابع نا امنی چیست؟ و چراامنیت درمکانها وزمان های مختلف متفاوت است؟ (عبدالله خانی:۱۳۸۳، ۷۱)
یکی از وجود امنیت «امنیت فردی» است که به موجب آن هر شخصی باید در محیط زندگی خود آزادبوده وازتوقیف وباز داشت بی دلیل مصون بماند. اما بیشتر صاحب‌نظران، مقوله ی امنیت را درسه سطح ملی، منطقه ای و بین المللی، موردبررسی قرار داده اند که در ذیل به توضیح هرکدام می پردازیم. (کاظمی: ۱۳۸۳، ۲۲ ـ ۲۱)
۲-۲-۵ امنیت ملی
امنیت ملی، به عنوان یک حوزه ی مطالعاتی خاص، پس از جنگ جهانی دوم در دانشگاه های غربی، به ویژه در ایالات متحده ی امریکا مطرح شد و به رغم تلاش مستمر در این زمینه، هنوز نسبت به تعریف مفهوم امنیت و ابزار تأمین، آن اختلاف نظر وجود دارد و همچنین موضوع امنیت ملی را به یکی از پیچیده ترین مباحث روابط بین الملل تبدیل کرده است. (هاشمی، ۱۳۸۴، ۴)
«حفظ وجود خود» که گاهی از آن به «منافع حیاتی» تعبیر می شود، بالاترین و اساسی ترین هدفی است که کشور ها در صدد تحصیل آن صحنه ی بین المللی می باشند. (عامری، ۱۳۷۰، ۱۷۷)
امنیت ملی در واقع به معنای ایمن بودن و در امان بودن ملت است. بدیهی است که ملت زمانی از امنیت بر خوردار است که تمام نیازها و ارزش های حیاتی آن از خطر تهدیدهای مختلف و همه جانبه به طور نسبی در امان باشند و ارتقای کمی و کیفی زندگی مردم نیز متناسب با نیاز زمان و روند تحولات جهانی رشد فزاینده داشته باشد. بنابراین امنیت ملی برای هر کشوری به مفهوم وجود شرایط نسبتاً پایدار است که در آن ارزش ها منافع حیاتی کشور از خطر تهدیدهای گوناگون داخلی، خارجی و طبیعی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی زیست محیطی به طور نسبی مصون بوده باشند. (تهامی، ۱۳۸۴، ۷۹)
سیر تحول مفهوم امنیت از جامعه بدوی تا جامعه جهانی و از گفتمان سنتی تا گفتمان فرامدرن نشان می دهد که امنیت، مفهومی زمانه پرورده و زمینه پرورده است. تفاوت هر گفتمان از جهت تعریف امنیت، منشاء تهدید، منطق معادله، محور، ماهیت، کاربرد، وضعیت مفهومی، برتری جنسی و محیط امنیتی با گفتمان دیگر، بیان می کند که معنای واحد و ویژگیها و مولفه های یکسانی را نمی توان برای این مفهوم در تمامی زمانها و مکانها به کار برد(خلیلی؛ ۱۳۸۴: ۱۳۷).
تحول و دگرگونی مفهوم امنیت تحول تاریخی یا گفتمانی صرف نبوده است. هرچند امنیت مفهومی همواره در حال توسعه بوده و روندی تکاملی را پشت سرگذاشته است؛ اما سیر تکاملی آن ناشی از استمرار ویژگیها و مولفه هایی خاص در سرتاسر تاریخ جوامع بشری نبوده است. امنیت علاوه بر سیر مستمر و تکاملی که از جامعه بدوی آغاز و تا جامعه جهانی تداوم یافته است؛ برای تکوین و تکامل خود نیازمند ناامنی و تهدید بوده و هر گفتمان امنیتی حاصل رسیدن گفتمان قبلی به مرحله ناامنی بوده است.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی تحلیل ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی وتاثیر آن بر امنیت ملی ایران باتاکید بر(گرجستان)